فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۵۹ مورد.
۶۱.

درباره مثل «سیلی نقد به از حلوای نسیه»(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۹۹ تعداد دانلود : ۳۴۹۲
امثال، به عنوان بخشی از ادبیات عامیانه، ‌همانند کنایات، یکی از پر صرفه ترین وسیله ها در انتقال پیام به صورت ادبی و،‌ در عین حال، مردم پسند شمرده می شوند زیرا از ایجاز برخوردارند، حکیمانه اند،‌ نیازی به مستندسازی ندارند،‌ و، علاوه بر همه اینها، ساده و قابل فهم اند و با نیازها و زندگی روزمره پیوند دارند. ساختار منسجم، روابط معنایی مستحکم، و گزینش الفاظ مناسب هر گونه تغییر و تحولی در عبارت امثال را خالی از وجه می سازند. مع الوصف، مواردی را می توان سراغ گرفت که گذشت زمان رابطه معنایی مثل را با الفاظ آن در پس پرده ابهام پنهان و دریافت این رابطه را دشوار می سازد. برای نمونه، مثلی از این دست را در این مقاله مطرح و بررسی می کنیم و آن مثل مشهور سیلی نقد به از حلوای نسیه است. پیام مثل آشکار و مشخص است، اما، در آن، رابطه سیلی با حلوا در خور تامل است. واژه سیلی، در زبان کردی، بر نوعی کاچی هم اطلاق می شود که به سایله مشهور است و، همانند حلوا، ماده اصلی آن آرد است. ضمنا یکی از معانی کاج (=کاچ) «سیلی، تپانچه، پس گردنی، کشیده» ذکر، و برای آن این شعر عنصری مرد را گشت گردن و سر و پشت سر بسر کوفته به کاج و به مشت شاهد آورده شده است. (? فرهنگ فارسی معین، ذیل کاج [=کاچ]) ...
۶۳.

ملاحظاتی درباره مثل «از چاله به چاه افتادن»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵۲
ابتدا در توضیح معنای این مثل، یادآور شویم که چاه، علی القاعده، از چاله عمیق تر و عواقب سقوط در آن ناخوش تر و خروج از آن دشوارتر است. بدین سان، مثل در مواردی به کار می رود که بخواهند «از مشکلی به مشکل بزرگ تر دچار شدن» را افاده کنند ...
۶۹.

تاملی در باره مثل «زیره به کرمان بردن» و معادل های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۰۳ تعداد دانلود : ۵۵۳۷
زیره را من سوی کرمان آورم گر به پیش تو دل و جان آورم (مثنوی، دفتر اول، بیت 3195) درآمد: زیره به کرمان بردن یکی از رایج ترین مثل های فارسی است. این مثل، نه تنها در گفتگوهای عوام، که در سخنان و نوشته های خواص نیز کرارا می آید. معادل های بسیاری برای آن در زبان فارسی و فرهنگ مردم (فولکلور) ایران وجود دارد، که شاعران و سخنوران آنها را به کار برده اند و نشانه بارز غنای حیرت آور زبان فارسی است. با یک برآورد مقدماتی، بیش از پنجاه مثل با مضمونی مشابه و برابر با آن احصا شده است (? دهخدا، ج 2، ص 706، 934، 935، 1147؛ ج 3، ص 205 و در جاهای دیگر) و، حال آن که، شمار امثال معادل آن در زبان عربی هفت (همو، ص 935) و در زبان های اروپایی عموما یکی دوتاست. در این مقاله، تلاش می کنیم معادل های متعددی را که، از دیرباز، برای این مثل در زبان فارسی متداول شده است، همراه با شواهد منثور و منظوم و نیز معادل های عربی و اروپائی آنها، ارائه کنیم، اما پیش از آن، جا دارد که به بررسی معنای خود مثل و موارد کاربرد آن بپردازیم. مثل زیره به کرمان بردن، چه در تداول و چه در زبان خواص، به مفهوم کاری بیهوده و نامعقول به کار می رود. گاهی نیز، از روی شکسته نفسی گوینده، در بیان آن که سخنش در خور مخاطبان نیست و برای آنان تازگی ندارد ادا می شود. استنباط بیهودگی از فحوای این مثل کاملا طبیعی و منطقی است. وقتی کسی کالایی را به جایی برد که خود به تولید آن معروف باشد، کاری عبث و دور از اقتضای مقام کرده است. آن کالا، اگر هدیه باشد، برای گیرنده ارج و منزلتی ندارد و، اگر برای عرضه در بازار باشد، از آن سود که هیچ زیان هم به بار خواهد آمد. به کان خویش بسی بی بها بود گوهر به شهر خویش بسی بی قدر بود مردم (انوری) ...
۷۹.

بررسی و تحلیل عنصر غالب بلاغی در پانصد مثل داستان نامه بهمنیاری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کنایه مثل عنصر غالب بلاغی تمثیل و تشبیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۲۲۸
در این مقاله عنصر غالب بلاغی (Dominant) در پانصد مثل از کتاب داستان نامه احمد بهمنیار مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. امثال انتخابی مشترک در داستان نامه و امثال و حکم دهخداست. در آغاز مقاله ویژگیهای مثل، تفاوت آن با کنایه، ارسال المثل و تمثیل بیان شد و در پایان عنصر غالب بلاغی د راین امثال مشخص و استخراج شد و سرانجام یافته ها به صورت آماری تحلیل شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان