فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
در مقالة حاضر، به جایگاه گونه گفتاری در آموزش زبان پرداخته شده و رویکردهای آموزش سنتی و جدید در این حوزه معرفی گردیده است. آنگاه وضعیت آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان، در سطوح ابتدایی تا پیشرفته، و نقش مهارت گفتاری بررسی و بر اهمیت تفاوت های گفتار و نوشتار در روند یادگیری تأکید شده است. بخش پایانی مقاله حاوی دسته بندی و توضیح پرکاربردترین تفاوت های واجی، صرفی و نحوی فارسی گفتاری با فارسی نوشتاری از نظر تدریس به غیر فارسی زبانان است. داده های مقاله عمدتاً از دو طرح پژوهشی زبان فارسی (صفارمقدم، 1386) و فارسی گفتاری (صفارمقدم، 1391)، که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به انجام رسیده و از مجموعه های آموزشی عمده به شمار می آیند، گرفته شده و، ضمن استفاده از منابع کتاب خانه ای، بر اساس تجربه نگارنده، تنظیم و تدوین گردیده اند. با توجه به محدودیت مدرسان غیر ایرانی و بسیاری از استادان ایرانی به لحاظ تخصص زبان شناسی، کوشش شده است که از پیچیدگی بیان و کاربرد اصطلاحات تخصصی در حد امکان احتراز گردد. محتوای مقاله بخشی جدایی ناپذیر از هر برنامه آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان، که با هدف یادگیری مهارت گفتاری طراحی گردیده، محسوب می شود. از این رو، تسهیل در آموزش زبان فارسی و، درنهایت، کمک به ارتقای سطح و جایگاه فرهنگی ایران در دانشگاه ها و مراکز علمی خارج از کشور از نتایج آن است.
آموزش زبان فارسی به اردو زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر با توجه به مطرح بودن زبان فارسی در جهان امروز ، به عنوان زبان همدلی و تفاهم بین المللی ، با تاکید بر آموزش زبان فارسی به اردو زبانان فراهم آمده و نگارنده زبان شناسی مقابله ای را به عنوان اساسی ترین رهیافت در زبان آموزی به غیر فارسی زبانان معرفی کرده است. در اینجا به منظور آشنایی خوانندگان با این شیوه پویا، مقایسه و مقابله ای میان همخوان های دو زبان فارسی و اردو ، برگرفته از نظام های آوایی دو زبان و نیز مقایسه ای کلی میان حروف همخوان نماد خطی آنها در نظام نوشتاری این زبان ها ، به انجام رسیده است. این شیوه تحلیلی با ارائه عناصر و واحدهای زبان فارسی آغاز شده و پس از توصیف هر واحد فارسی ، معادل آن در زبان اردو ارائه گردیده است. نتایج به دست آمده حاکی از کارآمد بودن این گونه تحلیل های تقابلی در زمینه های گوناگون آموزش زبان فارسی به اردو زبانان است و خود می تواند توسعه و گسترش ایران شناسی را در قلمرو زبان فارسی به دنبال داشته باشد.
رویکردهای عمده در آموزش خواندن و نقش آنها در «آموزش نوین زبان فارسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
به دلیل اهمیت خواندن، رویکردهای عمده ای در طی چند دهه گذشته برای آموزش آن پدید آمده که می توان با بررسی فرایندهای مربوط بینش بهتری نسبت به آنها کسب نمود. همزمان با مطالعات نظری، منابع درسی ویژه خواندن و یا مجموعه هایی برای آموزش هر چهار مهارت شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن فارسی به غیرفارسی زبانان تدوین گردیده که در بالا بردن کیفیت آموزش و یادگیری زبان فارسی در سطح جهان از اهمیت خاصی برخوردارند. بررسی و ارزیابی این منابع می تواند در شناخت بیشتر مبانی نظری و ارتقاء شیوه های آموزش زبان فارسی تأثیرگذار باشد. در بررسی حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با هدف ارتقاء آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان انجام گرفته، ابتدا به یافته های مهم در حوزه خواندن، از جمله فرایندهای دخیل در این حوزه پرداخته شده و سپس رویکرد های عمده خواندن، یعنی سه رویکرد پایین به بالا، بالا به پایین و تعاملی مورد بحث قرار گرفته است. در پایان، «آموزش نوین زبان فارسی» (قبول، ۱۳۹۰)، که جدیدترین مجموعة آموزشی به شمار می آید، براساس انگاره خواندن نیل اندرسون (۱۹۹۴) بررسی و تحلیل گردیده است. نتیجه بررسی بر همخوانی پنج جلد مجموعه با اصول اندرسون به نسبت های متفاوت دلالت دارد.
تعامل تلفظ و نگارش ارتباط بین مشکلات تلفظی و خطاهای نگارشی فارسی آموزان غیر فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
آنچه در پژوهش های انجام شده در حوزة آموزش زبان فارسی بیشتر دیده می شود، جدایی آموزش تلفظ از آموزش نگارش است. در این پژوهش، با تمرکز بر خطاهای زبانی زبان آموزان فارسی در حوزة آواها، به بررسی رابطة بین خطاهای تلفظی موجود در گفتار آنان با خطاهای موجود در نوشتار همان زبان آموزان پرداخته ایم. با این بررسی درصددیم تا نشان دهیم این دو حوزه اندرکنش های فراوانی داشته و تقویت یکی به معنی تقویت دیگری است. ابتدا داده های جمع آوری شده از گفتار شفاهی زبان آموزان را فهرست و موارد تکرار شونده در حوزه های واکه، همخوان و نیز فرایندها را استخراج کرده و برای هر مورد نمونه هایی را به دست داده ایم. سپس در مراحل بعدی از زبان آموزان درخواست کردیم تا انشاهایی در موضوعات مختلف تحریر کنند. خطاهای استخراج شده از این داده ها را با میزان فراوانی در نمودارها ارائه نموده ایم. مقایسة صوری این جداول با انواع خطاهای شفاهی و نیز تحلیل آماری نشان می دهد که خطاهای نوشتاری در حوزة تلفظ ناشی از خطاهای توانشی زبان بوده و تنها یک سهو کنشی در حوزة تولید محسوب نمی شود. اثبات فرضیة ارتباط معنادار بین خطاهای تلفظی و خطاهای نگارشی به این نتیجه رهنمون می شود که املا و تلفظ، دو روی یک سکه هستند. با این نتیجه و با بهره گیری از رویکرد ارتباطی، پیشنهاد می کنیم در آموزش و نگارش کتاب های درسی زبان فارسی به غیر فارسی زبانان، تدریس همزمان تلفظ و نگارش، مورد نظر قرار گرفته و به این دو حوزه به مثابه آیینة یکدیگر توجه شود.
کاربرد حرف تعریف توسط زبان آموزان خارجی: ایها م در مقابل معرفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی بر این است که آشکار گردد‘ زبان آموزان فارسی زبان در یادگیری زبان انگلیسی در کدامیک از مهارت های شناختی و یادگیری حروف تعریف موفق ترند؛ همچنین معلوم گردد حروف تعریف در زبان شناسی مقابله ای می توانند شامل ایهام و یا معرفه و یا هر دو باشند. در این جهت یک پارامتر(Article Choice Parameter ) جهت انتخاب حرف تعریف پیشنهاد شده است که در آن تشخیص حروف تعریف دریک زبان بر اساس معرفه و یا ایهام میسر می شود. برای مشخص نمودن این موضوع‘ معرفه و ایهام در هر دو زبان انگلیسی و فارسی مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با یکدیگر مقایسه شده اند. یافته ها نشان می دهد که مشکل اصلی زبان آموزان فارسی زبان‘ شناخت معرفه و ایهام درزبان انگلیسی است؛ که در مقایسه با شناخت حروف تعریف زبان آموز با مشکلات کمتری مواجه است. اصل اقتصادی بودن
تدریس مشارکتی
چشم انداز آموزش زبان فارسی به غیر ایرانیان از منظر برنامه ریزی درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
تجربه نشان داده است که غفلت از برنامه درسی و نحوه طراحی آن به معنای عدم توجه جدی به محتوا، اهداف یادگیری، اهداف رفتاری، نحوه آموزش و شیوه ارزشیابی برنامه زبان آموزی است. هدف این مقاله توجه دادن متخصصان زبان فارسی به اهمیت برنامه درسی در چشم انداز آموزش زبان فارسی به غیر ایرانیان است. از مهم ترین ویژگی های یک کتاب مناسب آموزش زبان داشتن نظریه زبانی و نظریه یادگیری و توجه به تفاوت های زبان آموزان و اهداف و نیازهای آنهاست. سؤال مقاله حاضر این است که فرآیند تدوین کتاب های آموزشِ زبان فارسی به غیرایرانیان، تا چه حد از اسلوب علمی طراحی برنامه درسی تبعیت می کند. برای این منظور در بخش مبانی نظری، تفاوت بین روش تدریس و طراحی برنامه درسی نشان داده شده و روش های تدریس و برنامه های درسی بر پایه نظریه های زبانی توصیف شده است. سپس سیر تکوین برنامه های درسی و جهت گیری های غالب در این زمینه و در نهایت نحوه بازنمایی این سیر تکوینی در کتاب های آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان مورد بحث قرار گرفته است. در بخش پایانی مقاله نیز ضمن برشمردن عوامل مؤثر در طراحی برنامه درسی مناسب چند پیشنهاد کاربردی برای بسامان کردن فرآیند تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیر ایرانیان ارائه شده است.
بازنمایی نقش ها و مفاهیم زبان در دو مجموعه آموزشی فارسی بیاموزیم و زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد مفهومی- نقشی از اثرگذارترین رویکردهای آموزش زبان دوم/ خارجی است و کمتر منبعی برای آموزش زبان هایی مثل انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی و حتی عربی، عِبری و ترکی وجود دارد که در تولید محتوای آموزشی به اصول و مبانی این رویکرد توجه نکرده باشد. کلیدی ترین اصل این رویکرد، ایجاد تناسب هدفمند و ارتباط محور بین نقش ها و مفاهیم زبانی و موقعیت های واقعی است. باوجود این، در منابع معتبر آموزش زبان فارسی به خارجیان، توجه چندانی به این رویکرد نشده است. در پژوهش پیش رو، ابتدا رویکرد مفهومی- نقشی و مهم ترین نقش ها و مفاهیم زبانی در چهارچوب این رویکرد معرفی شده؛ سپس میزان بازنمایی این مفاهیم و نقش ها در دو مجموعة فارسی بیاموزیم(ذوالفقاری و همکاران، 1381) و زبان فارسی(صفارمقدم، 1386) مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی در قالب یک فهرست وارسی محقق ساخته انجام شده است. این فهرست وارسی شامل ده پرسش اساسی در زمینة محتوای دروس است. برای هر پرسش، شش پاسخ پیش فرضِ اصلاً، بسیار کم، کم، متوسط، زیادو بسیار زیادبه ترتیب با نمره های 0، 1، 2، 3، 4و 5امتیاز درنظر گرفته شده است. تحلیل نتایج حاکی از این است که مجموعة فارسی بیاموزیم35 و مجموعة زبان فارسی16 نمره از 50 نمرة فهرست وارسی را کسب کرده است. اگرچه نتیجة کلی پژوهش حکایت از این دارد که بازنماییِ نقش ها و مفاهیم زبانی در مجموعة فارسی بیاموزیمبهتر از مجموعة زبان فارسیاست، تنوع و پراکندگی مفاهیم و نقش های زبانی در هر دو مجموعه ما را به ضرورت برنامه ریزی هدفمند برای آموزش زبان فارسی برپایة مفاهیم و نقش های زبانی رهنمون می شود.
راهبردهای یادگیری زبان فارسی: بررسی ارتباط بین ملیت با به کارگیری راهبردها در میان فارسی آموزان غیر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
در حوزة آموزش کاوی زبان های دوم، راهبردهای یادگیری زبان در زبان های بیشماری شناسایی شده و تأثیر عواملی مانند سن، جنس، انگیزه، هوش و سطح مهارت های زبانی بر به کارگیری آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. اما در زمینة آموزش کاوی زبان فارسی به عنوان زبان دوم، پژوهشی انجام نشده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان ملیت با به کارگیری راهبردها، در میان فارسیآموزان غیر ایرانی انجام شده است؛ چنانکه بر مبنای پرسشنامة راهبردهای یادگیری زبان آکسفورد (1990)، روی 156 فارسیآموز غیر ایرانی پسر و دختر با سیزده ملیت گوناگون در دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) شهر قزوین صورت گرفته است. آمار استنباطی و آزمونهای آماری نشان دادند میانگین کلی استفاده از راهبردها در میان ملیتهای مختلف اختلاف ناچیزی با یکدیگر دارند که معنادار نیست. ولی آمار توصیفی بیانگر آن است که ترتیب اولویتهای فارسی آموزان از ملیتهای مختلف با هم تفاوت دارند. علاوه بر آن، یافتهها نشان میدهند که به طور کلی، فارسیآموزان با ملیتهای مختلف از راهبردهای فراشناختی و اجتماعی بیشتر از سایر راهبردهای یادگیری استفاده میکنند.
فسیل شدگی در یادگیری زبان دوم: راهبردهای اجتناب برای فارسی آموزان غیرفارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیدة فسیل شدگی یا ثبات غلط در زبان میانی برای اولین بار توسط سلینکر در 1972 مطرح شد. این پدیده در زبان دوم زبان آموز رخ می دهد و یکی از ویژگی های زبان دوم زبان آموز است که ناشی از انحراف از هنجارهای گویشور بومی زبان و عدم رشد زبان دوم است. این پژوهش به عامل فسیل شدگی یا ثبات غلط، عوامل مهم در این پدیده، و انواع آن در سطوح مختلف زبانی پرداخته است و همچنین با ذکر نمونه هایی از خطاهای فارسی آموزان روسی زبان، انواع فسیل شدگی در سطوح مختلف زبانی را در این دسته از فارسی آموزان مورد تبیین قرار داده است. نمونه خطاهای ذکرشده از انشاهای نوشتاری فارسی آموزان روسی زبان که در سطح میانی فارسی آموزی هستند، استخراج شده است. در نهایت، راهبردهای کاهش این عامل مؤثر در فرایند یادگیری زبان دوم، به منظور بهره گیری از آن در آموزش مؤثر فارسی به غیرفارسی زبانان بحث شده است. با توجه به اهداف این پژوهش، نتیجة حاصل از درک و شناخت این عامل مؤثر در فرایند یادگیری زبان فارسی در درک و رشد بهتر این زبان برای غیرفارسی زبانان مؤثر خواهد بود. همچنین بهره گیری از شیوه های ارائه شده در اجتناب از این عامل در زبان فارسی به عنوان زبان دوم، سبب بهبود و رشد بهتر فرایند زبان آموزی در فارسی آموزان غیرفارسی زبان می گردد.
واکاوی موردی فرایند درک نوشتاری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
در چند دهه اخیر، تحقیقات مرتبط با کشف فرایند های درک نوشتاری (خواندن) در زبان های اول و دوم فراگیرندگان زبان با استفاده از روش برون فکنی اندیشه، سیری افزایشی را نشان میدهد. در مقاله حاضر، دادههای بیانی یک دانشجوی کرهای را که بر اساس روش برون فکنی اندیشه به دست آمده است، تحلیل میکنیم تا بدین وسیله،الگوی خواندن او را از طریق راه کار های مورد استفاده اش برای حل مشکلات هنگام خواندن متن تعیین کنیم. این تحقیق با استفاده از روش سطح یک گزارشهای کلامی هم زمان درمدل اریکسون و سایمون [3] (1993) انجام شده است. دادههای بیانی شرکت کننده کرهای نشان میدهد که او هنگام تعامل با متن،برای مقابله با مشکلات درک متن، از راه کار های استنباطی یا مربوط به فرایند مرتبه بالا تر درک و راه کار های متنی یا مربوط به فرایند مرتبه پایین تر درک بهره گرفته است.فرایند های مرتبه بالا تر درک به ترتیب فراوانی، در حوزههای فراشناختی، ارزیابی و استنباط قرار دارند. درباره فرایند های مرتبه پایینتر درک، این دانشجو بیشتر، از راه کار رمز شکنی واژگانی استفاده کرده و بنابر این، مدل خواندن او از نوع تعاملی- استنباطی است. نتایج این پژوهش به درک بهتر تعامل فراگیرندگان زبان فارسی با متن، شناسایی حوزههای مشکل آفرین در این بخش و نیز طراحی روشهای آموزشی مفید تر برای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان کمک می کند.
آموزش دستور زبان فارسی به خارجیان در چارچوب رابطه بین کارکردهای زبانی و صورت های دستوری(مقاله علمی وزارت علوم)
دستور حوزه ای از زبان است که به دلیل طبیعت خاص و پیچیده آن همواره مورد نقد و بررسی بوده است. تحقیق حاضر در صدد پاسخ گویی به مسئله ماهیت دستور آموزشی و میزان انعکاس آن در برخی از منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است. برای این منظور ابتدا در چارچوب سطح بندی اروپایی، بعضی از منابع انگلیسی را از حیث رابطه مفاهیم، کارکردها و صورت های دستوری متناسب با آنها در هر سطح تحلیل نمودیم و سپس میزان آموزش این عناصر مهم را در منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان ارزیابی کردیم. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که قواعد دستور آموزشی انعکاس ضعیفی در منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دارد. دیگر آنکه، چینش محتوای دستوری در این کتاب ها صورتی چرخه ای ندارد و شاید یکی از دلایل مهم آن عدم وجود معیار مشخص و مشترک در تدوین و سطح بندی کتاب های زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است.