فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۰۰۳ مورد.
The Short Vowels /i/ and /u/ in Iranian Balochi Dialects(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of the present paper is to study the status of the short vowels /i/ and /u/ in five selected Iranian Balochi dialects. These dialects are spoken in Sistan (SI), Saravan (SA), Khash (KH), Iranshahr (IR), and Chabahar (CH) regions located in province Sistan va Baluchestan in the southeast of Iran. This study investigates whether these two vowels have the same qualities as the short /i/ and /u/ do in the Common Balochi inventory (i, iː, u, uː, a, aː, eː, oː). The Common Balochi inventory is the vowel system represented generally for Balochi language, which is a North-Western Iranian language, a sub-branch of the Indo-Iranian family. The data for this survey are gathered from villages, rural areas, and cities in these regions in the forms of free speech and verbal elicitation from more than 20 literate and non-literate male and female language consultants, 2 males and 2 females for each dialect. The investigation reveals that the short /i/ and /u/ show strong tendencies towards a lower position. This study suggests phonemic systems in which the short /i/ is modified to short /e/ in all dialects, but /u/ is modified to /o/ only in SI, SA, and CH; the lowering of the short /u/ to short /o/ in KH and IR may still be in the transition stage. It is possible that Persian, as the dominant language has had its influence on these dialects causing a lowering tendency in the two vowels under study.
Code-Copying in the Balochi language of Sistan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main West Iranian languages، i.e. Old Persian، Parthian، Middle Persian،
New Persian and – in some respects – Avestan، may be studied in a uniquely
continuous development stretching over close to 3 000 years. These languages
are not only the result of their genetic inter-relations but also of their cultural،
religious and political history. They may be labelled ‘high languages’
(‘Hochsprachen’)، in the sense that they are cultured and standardized and
used for a great number of purposes by people of various linguistic
backgrounds. This article presents an over-view of their development seen from
a specific perspective. The traditional Iranian walled-in garden، the pairi-daēzaof
the Avesta، is used as a metaphor for a high language in contrast to the free
vegetation of spontaneous human speech in social interaction. The latter is
here called ‘dialect’، a concept that includes both ‘geolect’ and ‘sociolect’. These
high language ‘gardens’ are thus viewed as a kind of cultural artefacts. Among
other things، this has implications for views on the dichotomy literacy/orality،
showing that writing is not language and that ‘orality’ belongs both to ‘high
language’ and ‘dialect’. It is furthermore argued that literacy and orality were
present in complementary distribution throughout the whole known history of
the Iranian cultural sphere.
فارسی کرمان
حوزههای تخصصی:
بررسی برخی نکات ساختواژی در مورد واژه بست های ضمیری در گویش کاخکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش کاخکی از گویش های جنوب خراسان رضوی است که در بخشی به همین نام (از بخش های دوگانه شهر گناباد ) تکلم می شود. تا آنجا که بررسی ها نشان می دهد این گویش به همراه دو گویش دیگر(خانیکی و فردوسی)، تنها گویش های شناخته شده زبان فارسی در استان های خراسان رضوی و جنوبی محسوب می شوند که نظام حالت ارگتیو دارند. وجود حالت ارگتیو سبب شده که این گویش در نظام ساختواژی خود ویژگی های جالبی را بروز بدهد. برخی از این ویژگی ها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکرد و جایگاه ضمایر واژه بستی فاعلی و مفعولی در این گویش با فارسی معیار تفاوت های قابل ملاحظه ای دارد. همچنین به لحاظ ترتیب قرارگرفتن تکواژهای تصریفی نسبت به پایه فعلی(اصل همبستگی بایبی 1985) این گویش ویژگی های متفاوتی را نسبت به فارسی معیار نشان می دهد. از نکات جالب ساختواژی در این گویش، اضافه شدن ضمایر واژه بستی فاعلی به ضمایر شخصی مستقل و ضمایر شخصی واژه بستی با نقش های متفاوت است. در این تحقیق معلوم شد که ضمایر واژه بستی در گویش کاخکی به حروف اضافه نمی چسبند و از این نظر با فارسی محاوره ای امروز متفاوتند.
تحلیل فرایندهای آوایی گویش گیلکی بر مبنای اطلس زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، می کوشیم ضمن تهیه اطلس زبانی استان گیلان به سه پرسش عمده پاسخ دهیم: (1) در سطح استان گیلان و در محدوده گویش گیلکی، چه فرایندهای آوایی رخ می دهد؟ (2) آیا تقسیم بندی سنتی گیلکی به گونه های بیه پس در مناطق غربی استان و بیه پیش در نواحی شرقی استان، مبنایی آوایی دارد؟ (3) آیا وقوع فرایندهای آوایی در شهرستان های مرکزی استان با شهرستان های غیرمرکزی از الگویی متفاوت تبعیت می کند؟ برای پاسخ به این پرسش ها 100 واژه از مقولات واژگانی مختلف مانند اسم، فعل، صفت، ضمیر و غیره انتخاب شد و تلفظ اهل زبان از طریق ضبط صدا و مصاحبه گردآوری شد. یافته های تحقیق نشان می دهد 18 نوع فرایند آوایی در سطح استان گیلان و در محدوده گویش گیلکی دیده می شود که از این میان، مرکزی شدگی، افراشتگی، حذف و سایشی شدگی به ترتیب پربسامدترین فرایندهای آوایی استان هستند. در خصوص پرسش دوم پژوهش مشخص شد که میان تنوعات آوایی و متغیر جغرافیایی همبستگی وجود دارد و بنابراین تقسیم بندی گیلکی به دو ناحیه بیه پس و بیه پیش منطق و توجیه آوایی دارد. هم چنین، مشاهده شد که در شهرستان های غیرمرکزی استان و در رأس آن رودسر در مجاورت استان مازندران، بسامد فرایندهای آوایی بیشتر از شهرستان های مرکزی استان است و به این ترتیب پاسخ پرسش سوم تحقیق مثبت است.
زبان کنونی آذربایجان
حوزههای تخصصی:
مقایسه مدل های ذهنی گویشوران فارسی زبان و هورامی زبان (بررسی موردی فعل خوردن)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف استخراج و مقایسه مدل های ذهنی گویشوران فارسی و هورامی انجام شده است. برای نیل به این هدف، مدل هایی که، به باور نگارندگان، گویشوران فارسی از فعل «خوردن» و گویشوران هورامی از فعل wadæj ’خوردن‘ در ذهن خود دارند، استخراج شده و مبنای مقایسه قرار گرفته اند. مدل های به دست آمده، هر دو، تا حدی پیچیده و گسترده و در عین حال عمیقاً شبیه هستند تا آنجا که تفاوت آنها قابل چشم پوشی است. هر دو مدل دارای سه الگوی تکرارشونده یکسان هستند. بنابراین، بر اساس استدلال هایی که برمبنای الگوها می توان کرد، معانی مختلفی که دو فعل مذکور، در هر دو زبان، پوشش می دهند، مطابق یکدیگر و یکسان هستند.
ویژگی های شاخص گویش سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سمنانی یکی از گویش های اصیل ایرانی است که بسیاری از ویژگی های زبان های ایرانی باستان را در خود حفظ کرده است. سه ویژگی مهّم این گویش، کنائی(ergativity)، جنس (gender) و حالت (case) است که هر کدام از آنها را به طور مختصر در اینجا توضیح می دهیم.
کان ملاحت
حوزههای تخصصی:
نقدی بر فرهنگ گویش دشتستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزلی ملمّع از ناصرالدین خطیب شفعوی به سه زبان عربی، فارسی و شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مردم شیراز تا اواسط قرن نهم گویش خاصی بوده که با فارسی تفاوت داشته است. این گویش دنباله یکی از گویش های فارسی میانه بوده و شیرازیان آن را شیرازی می نامیده اند. کهن ترین نمونه این اشعار از قطب الدین شیرازی، سعدی، حافظ، شمس پُسِ ناصر، شاه داعی شیرازی، ابواسحاق شیرازی است که هرکدام سروده های کوتاه و بلندی به این گویش دارند. از ویژگی های این گویش وجود ساخت کنایی (ارگتیو) از ماضی ساده افعال متعدی است. دیگر تبدیل g پایانی کلمات بعد از مصوت a، و شاید سایر مصوت ها، به γ (غ) است. در این مقاله، تنها غزل ملمّع یا مثلثی که از ناصرالدین خطیب باقی مانده و یک بیت از سه بیت آن به شیرازی است شرح و معنی شده است.
Inductive vs.Deductive Grammar Instruction and the Grammatical Performance of EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی تعدادی از صورت های واکه ای زبان فارسی در بخش های کوهبنان و خرمدشت در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد است تا توزیع جغرافیایی تعدادی از صورت های واکه ای گویش کوهبنانی را در دو منطقة کوهبنان و خرمدشت، از توابع شهرستان کوهبنان در استان کرمان، مورد بررسی قرار دهد و با توجه به تفاوت های موجود در نحوة توزیع آنها در این دو منطقه، اطلس زبانی را رسم کند. در این راستا، توزیع جغرافیایی تعدادی از صورت های زبانی که از فارسی میانه در گویش کوهبنانی در مناطق مورد پژوهش باقی مانده اند نیز نشان داده خواهد شد. برای تعیین صورت های زبانی راهنما در سی نقطه از دو منطقة کوهبنان و خرمدشت، از یک یا دو نفر از افراد بی سواد بالای پنجاه و پنج سال گفتار آزاد تهیه شد و برای تعیین صورت های اصلی نیز گفتار آزاد و مصاحبه صورت گرفت، سپس بر اساس آنها پرسش نامه هایی در قالب فهرست واژگان تهیه گردید و در تمام سی نقطة مورد پژوهش به اجرا درآمد. در پایان، بر اساس داده های به دست آمده، تفاوت ها و شباهت های موجود در توزیع صورت های زبانی مربوط و آثار باقی مانده از فارسی میانه در گویش کوهبنانی این مناطق به صورت نقشه هایی جداگانه نشان داده شد. بدین منظور و برای تعیین دقیق حوزة هر صورت زبانی و رسم خط مرزهای هم گویی از نرم افزار جغرافیایی جی آی اس استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که گویش کوهبنانی در مناطق مورد بررسی دارای ویژگی های تمایز دهنده ای است که از آن میان می توان به فرایندهایی از قبیل کشش واکه ای و حفظ تعدادی از واکه های دورة میانه که در فارسی معیار دچار تغییرات شده اند، اشاره کرد. همچنین فرایندهای افراشتگی واکه ای، افتادگی واکه ای، پیشین شدگی واکه ای، پسین شدگی واکه ای، ساده شدگی واکه های مرکب و مرکب شدگی واکه های ساده نیز در مناطق مورد نظر قابل مشاهده می باشد. بررسی صورت های واکه ای و اطلس های زبانی همچنین نشان دهندة آن است که واحدهای زبانی در این دو منطقه تا حد نسبتاً زیادی به صورت مشابه به کار می روند اما به جهت وجود تفاوت ها در رفتار زبانی گویشوران در دو منطقه کوهبنان و خرمدشت، باید قائل به وجود دو لهجه متفاوت در این مناطق شد که دلیل آن هم مرز بودن منطقه خرمدشت با استان یزد می باشد چرا که گویشوران این منطقه واحدهای زبانی را در اکثر موارد مشابه گویش یزدی به کار می برند.
برخی از فرآیندهای واجی در گویش گیلکی رودسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به توصیف و تحلیل برخی از مهمترین فرایندهای واجی گویش گیلکی در شهرستان رودسر می پردازد. بدین منظور از ده گویشور بومی این گویش مصاحبه به عمل آمد. نیز از شمّ زبانی یکی از نگارندگان به عنوان گویشور بومی و برخی از منابع مکتوب برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. همگونی (همگونی همخوان ها، هماهنگی واکه ها)، حذف (حذف همخوان پایانی، حذف همخوان میانی)، تبدیل خوشه های [-nn] به صورت [-nd-]، تضعیف، قلب، کشش جبرانی، تبدیل همخوان r به همخوان l و تبدیل واکه A به واکه o از فرایندهایی هستند که در این مقاله با شواهد کافی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. از بین فرایندهای بررسی شده، این نتیجه به دست آمد که قواعد همگونی، حذف و تضعیف از پربسامدترین فرایندها و تبدیل خوشه های [-nn] به صورت[-nd-] از کم بسامدترین آنها در این گویش به شمار می رود.
بررسی و مقایسه ی ساختار افعال زمان گذشته در دو گویش ولاتی و کلیمیان اصفهان
حوزههای تخصصی:
گویش ولاتی (ولایتی)، در گذشته، در کل منطقه ورنوس فادران شهرستان خمینی شهر، واقع در استان اصفهان، تکلم می شده است؛ ولی متأسفانه، همچون بسیاری از گویش ها، بر اثر عوامل مختلف، تا حد قابل توجهی رو به زوال و فراموشی نهاده و امروزه، تنها به باولگان، یکی از پنج منطقة ورنوس فادران، محدود است. در تحقیق اسماعیلی (1379)، به دسته بندی درونی گویش های ایران مرکزی و گروه بندی مشترک گویش ولاتی با گویش کلیمیان اصفهان اشاره شده است. ازآنجاکه هیچ گونه سند مکتوبی دال بر مقایسة زبان شناختی این دو گویش یافت نشده، در تحقیق حاضر، ساختار افعال زمان گذشتة دو گویش ولاتی و کلیمیان اصفهان به منظور یافتن وجوه اشتراک و تمایز آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجة این تحقیق بیانگر شباهت بسیار زیاد دو گویش ولاتی و کلیمیان اصفهان در سطوح مختلف آوایی، واجی و صرفی است. همچنین، ساخت افعال لازم و متعدی در دو گویش، تابع قواعد خاص و متفاوتی است که می تواند گواه بر وجود ساخت کنایی در این گویش ها باشد. درمجموع، شباهت قابل ملاحظه ساخت افعال در زمان گذشته در دو گویش به حدی است که فرضیة ریشة تاریخی مشترک آن ها را مورد تأیید قرار می دهد.