فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۰۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
گویش تاتی رایج در شمال خراسان از سلسله گویشهای ایرانی قدیم است که با گونه های دیگر خود به لحاظ ساختاری تفاوتهایی دارد. وجود واژگان مشترک با گویشهای تاتی سایر نقاط از جمله آذربایجان و قزوین بیانگر این واقعیت است که این گویش نیز همچون سایر گونه های تاتی حسب نظر محققان از گویشهای پیش از ظهور اسلام و مربوط به دوران حکومت مادها بوده است. وجود واژگان مشترک این گویش با متون کهن ادب فارسی و کاربرد معنایی هر یک از این کلمات در عرصه تصحیح و تفسیر شعر و نثر پیشینیان ضرورت توجه به گویش را توجیه می کند، بدون شک در آثار تحقیقی بسیاری از محققان و مفسران متون کهن فارسی به نکاتی بر می خوریم که درک مفهوم عبارت، بدون بهره گیری از کاربرد لغوی واژگان گویشهای مختلف زبان فارسی دشوار و بعضا غیر ممکن می شود (در متن مقاله به نمونه های پراکنده ای از لغات نادر موجود در آثار متقدمان اشاره شده است). عدم توجه به معنای گویش پاره ای از لغات، بعضی از شارحان و مصححان و محققان را به اشتباه افکنده و این اشتباه در تصحیح متون و شرح ابیات موثر اخلال ایجاد کرده است. گویش تاتی رایج در شمال خراسان از جمله گویشهایی است که لغات مشترک فراوانی از آن را می توان در متون کهن فارسی یافت و از این طریق بسیاری از دشواریهای معنایی و رسم الخطی متون گذشته را حل کرد. در این مقاله به نمونه هایی از این موارد پرداخته شده است. توجه شارحان و محققان بدین نکته رهگشاست.
Task-based Listening Assessment and the Influence of Construct-Irrelevant Variance(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ضرورت لغتنامه نویسی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لغتنامههای دوزبانه به رجوع کننده اینطور وانمود میکنند که انگار برای هر واژه زبان مبدا یک یا چند واژه دیگر در زبان مقصد موجود میباشد که از نظر معنی با واژه زبان مبدا هیچگونه تفاوتی ندارد. حال اگر با نگاه موشکافانه و دقیق واژههایی را که هم در زبان مبدا و هم در زبان مقصد با یکدیگر از نظر معنی مترادف میباشند مورد بررسی و مقایسه قرار دهیم متوجه خواهیم شد که در حقیقت هریک از واژههای موردنظر حداقل در دو سیستم واژگانی قرار دارند که به هیچوجه معادل همدیگر نمیباشند. در مقاله ذیل سعی بر این شده که این مسئله را بهوسیله چند واژه برگزیده از آلمانی و فارسی که متعلق به حوزه واژهای ـ معنایی ''نبرد'' میباشند مورد بحث و بررسی قرار داد. در این مقاله دعوت به تالیف نوعی لغتنامه تطبیقی شده است که به عنوان جایگزین و مکملی مطلوب واژههای زبان مبدا و مقصد را نه تنها به عنوان معادل یکدیگر بلکه به عنوان اجزای مختلف دو سیستم واژگانی مورد بررسی و مقایسه قرار دهد.
نگاهی به کتاب گنجینه گویش شناسی فارسی عبدالنبی سلامی
حوزههای تخصصی:
The Effect of Dialogue Journal Writing on EFL Students'''' Wtiting Skill(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فارسی - یهودی
حوزههای تخصصی:
The Effect of Quiz Frequency on Course Performance and its Relationship with Class Attendance(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
Inductive vs.Deductive Grammar Instruction and the Grammatical Performance of EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زبان و نظامهای نوشتاری
حوزههای تخصصی:
دستور زایشی: بازگشتی دیگر به نقطه عزیمت
حوزههای تخصصی:
رویکرد دستور زایشی و برخی دستورهای منشعب از آن به واژه و مدخلهای واژگانی و مقایسه آن با مدخلهای واژگانی در برخی فرهنگهای دوزبانه انگلیسی - فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به نحوه نگرش دستور زایشی و همچنین برخی دستورهای منشعب از دستور زایشی به واژه و مدخلهای واژگانی، از آغاز شکل گیری تا دهه نود میلادی، پرداخته شده است. دستور زایشی بیشتر به یک نظریه نحو- محور معروف است و ممکن است سایر جنبه های زبانی که در این نظریه مورد توجه قرار گرفته اند از دیده ها مخفی مانده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد. این مقاله نشان می دهد که اهمیت واژه و مدخلهای واژگانی در نظریه زایشی همپای دیگر نظریه ها از دهه پنجاه میلادی تا اواخر دهه نود به مرور رو به ازدیاد بوده است. شاید بتوان ادعا کرد که در حال حاضر اطلاعاتی که در صورتهای متاخرتر نظریه زایشی و برخی رویکردهای منشعب از آن در مدخلهای واژگانی ارائه می شود کاملترین اطلاعاتی است که می توان در مدخلهای واژگانی لحاظ کرد. در ادامه مقاله با بررسی یک مدخل واژگانی در سه فرهنگ لغت دو زبانه انگلیسی - فارسی نشان داده شده که در این فرهنگها اطلاعات متفاوتی، چه به لحاظ کمیت و چه کیفیت، در مدخلهای واژگانی ارائه شده که در عین حال حتی در کاملترین فرهنگ نیز این میزان اطلاعات کمتر از اطلاعاتی است که در صورتهای متاخرتر دستور زایشی و برخی رویکردهای منشعب از آن برای مدخلهای واژگانی در نظر گرفته شده است. نتیجه آنکه: باوجودآن که به دلیل محدودیت فضای فرهنگهای غیر الکترونیکی و فراوانی و حجم زیاد مدخلهای واژگانی در نظریه های یاد شده، ممکن است امکان ارائه مدخلهای واژگانی به صورتی که در این نظریه ها آمده وجود نداشته باشد اما این بدان معنا نیست که با الهام از این نظریه ها نمی توان به غنای مدخلهای واژگانی در فرهنگهای لغت افزود. بنابراین راه گرچه دشوار اما پیمودنی است.
ساخت اطلاعی جمله
حوزههای تخصصی:
بررسی ریشه شناختی منتخبی از واژگان گویش بوشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" ریشه شناسی را در زبان فرانسوی «اتیمولوژی»1 گویند. اتیمولوژی واژه ای یونانی است، که از طریق زبان لاتین به زبان فرانسوی راه یافته است.
در یونان باستان اتیمولوژی به معنی ""شناخت اتیمون""2، و اتیمون به معنی ""معنی حقیقی واژه"" بوده است.
امروزه اتیمولوژی به تاریخ یک واژه از قدیم ترین زمان کاربرد آن تا زمان نوشتن تاریخ آن واژه هم از لحاظ لفظ و هم لحاظ معنی اطلاق می شود.
در هر زبان، برخی از واژه ها در زمان معین از رواج می افتد، اتیمولوژی این گونه واژه ها تاریخ آن ها از قدیم ترین زمان کاربرد تا زمان رواج آن واژه، هم از نظر لفظ و هم از نظر معنی است.
ریشه شناسی، علمی است که به کمک آن ""فرهنگ تاریخی"" نوشته می شود. فرهنگ تاریخی، فرهنگی است که در آن تاریخ یک واژه، هم از نظر لفظ و هم از نظر معنی ثبت می شود. (ابوالقاسمی، 12).
گویش بوشهری، یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوبی ایران است. ویژگی های آوایی، واجی و ساخت دستوری این گویش نشان می دهد که به شاخه ی زبان های ایرانی جنوب غربی تعلق دارد.
هدف مقاله، بررسی ریشه ی شناختی منتخبی از واژگان گویش بوشهری است. در این پژوهش، بیست و هشت واژه ی اصیل گویشی مورد بررسی ریشه شناختی و تطبیقی قرار گرفته است و از دو نوع روش تحقیق استفاده شده است: نخست از روش تحقیق میدانی که با استفاده از ضبط صوت با گویش وران مصاحبه انجام شده، اطلاعات مورد نیاز روی نوار، ضبط شده است. دوم از روش تحقیق کتابخانه ای (اسنادی) استفاده شده است. که با مراجعه، بررسی و مطالعه ی منابع دست اول، فیش ها تهیه شده، به صورت منظم دسته بندی شده اند، سپس ریشه ی واژگان و معادل فارسی آن ها به دقت یافت شده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد با توجه به نفوذ رسانه های گروهی، فن آوری جدید و فارسی معیار، این واژگان در بین نسل جوان و تحصیل کرده فراموش شده است. این نکته ارزش و اهمیت پژوهش را نشان می دهد.
دیگر این که بررسی ریشه شناختی و تطبیقی این واژگان نشان می دهد که گویش های ایرانی، از نظر واژگانی دارای اشتراکات و همانندی های بسیاری هستند. ریشه ی گویش های ایرانی، زبان ایرانی باستان است. تفاوت این گویش ها در زمینه های آوایی، واجی، ساخت زبانی و دستوری است که مرزبندی و تقسیم بندی گویش های ایرانی را ایجاد کرده است.
هم چنین، نتایج نشان می دهد با بررسی ریشه شناختی گویش های ایرانی می توان اطلس جامع گویشی ایران و فرهنگ ریشه شناختی فارسی را تدوین کرد.
"
بررسی آواشناسی گویش کوردهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های حفظ زبان ها و گویش ها کوشش برای ثبت علمی دقیق آن هاست. در این مقاله سیستم آوایی گویش کوردهی به گونه ای مختصر مورد بررسی قرار می گیرد. پس از معرفی واج ها و واج گونه های گویش کوردهی، ساختار هجایی سپس فرایند های آوایی و آنگاه مشخصات زبر زنجیری گویش مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تاریخی نظام آوایی گویش کرمانجی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه زبان کردی جزء زبانهای ایرانی محسوب می شود، بررسی تاریخی نظام آوایی گویش کرمانجی خراسان می تواند نزدیکی و میزان تاثیرپذیری آن را از زبانهای ایرانی، به خصوص زبان فارسی، نشان دهد. در این مقاله نشان داده می شود که آواهای گویش کرمانجی خراسان از کدام زبان گرفته شده است؛ در صورتی که از زبانهای ایرانی باشد، نمونه های فارسی باستان و اوستایی آن ذکر شده است.
چرا که یک سخن در میانه نبود: زبان بدن
حوزههای تخصصی:
Planning Time: A Mediating Technique between Fluency and Accuracy in Task-based Teaching(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جانداری و بی جانی در گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبانها ویژگی های مصادیق جهان بیرون را به نحو متفاوتی در خود منعکس می کنند؛ برای مثال، مقولة شخص، شمار، زمان و نمود فعل[1] یا حالت[2] و جنس اسم[3] در زبان های مختلف به صورت های متفاوت بیان می شود. یکی دیگر از این مقولات، ویژگی جانداری[4] است که زبان ها توجه کمتری به بیان آن دارند. این خصوصیت در تعدادی از گویش های ایرانی وجود دارد که موضوع بحث این مقاله است.