فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱٬۰۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه قدرت بتا در مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه CAPM و متغیرهای مطرح شده در مدل فاما و فرنچ
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر سازهها و متغیرهای تأخیری بر ساختار سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تئوری ساختار سرمایه دو مدل رقیب را برای تصمیم گیری های تأمین مالی شرکت های سهامی ارائه می دهد؛ مدل توازی و مدل ترجیحی. در مدل توازی، شرکت ها اهرم بهینه را با برقراری توازن میان منافع و هزینه های بدهی ها شناسایی می کنند. اما در مدل ترجیحی، شرکت ها تأمین مالی را ابتدا با سود انباشته، سپس با بدهی ها و در نهایت با اوراق سهام انجام می دهند. تحقیقات تجربی نتایج متناقضی را در مورد چگونگی انتخاب ساختار سرمایه برای شرکت ها ارائه می دهد. در این راستا، این تحقیق در پی بررسی تأثیر عوامل مؤثر و اطلاعات تأخیری بر تغییرات اهرم مالی شرکت ها می باشد. برای این منظور، داده های مورد نیاز این تحقیق از 164 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1379 الی 1383 جمع آوری گردید. با به کار گیری مدل رگرسیون داده های تابلویی، نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین سودآوری، بازده سهام، کسری مالی و نسبت ارزش بازار بر ارزش دفتری دارایی های شرکت با ساختار سرمایه رابطه معنی داری وجود دارد. این رابطه در مورد سودآوری از قوت بالایی برخوردار بوده و پایداری تأثیر آن بر اهرم بازار تا دو سال ادامه می یابد. همچنین در مورد کسری مالی نیز، تأثیر آن بر اهرم دفتری تا دو سال ادامه می یابد. تأثیر بازده سهام بر اهرم دفتری تا یک سال پایدار می باشد. اما نسبت ارزش بازار بر ارزش دفتری دارایی های شرکت تنها متغیری می باشد که دارای تأثیر کوتاه مدت هم بر اهرم بازار و هم بر اهرم دفتری می باشد و تأثیر آن بر دوره های دیگر تسری پیدا نمی کند.
کاربرد الگوی تصحیح خطای نامقید در تعیین عوامل موثر بر سرمایه گذاری خصوصی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله وجود رابطه بلندمدت بین سرمایه گذاری خصوصی و متغیرهای تاثیرگذار بر آن، با استفاده از الگوی ARDL شرطی در چارچوب پسران و شین برای دوره زمانی 52-1383 بررسی شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که رابطه بلندمدتی بین سرمایه گذاری خصوصی، سرمایه گذاری دولتی، درآمد سرانه، موجودی سرمایه، نرخ بهره واقعی و تسهیلات بانک ها به بخش خصوصی وجود دارد. سرمایه گذاری خصوصی بیشترین حساسیت را نسبت به سرمایه گذاری دولتی دارد. از سوی دیگر سرمایه گذاری خصوصی در ایران حساسیت کمی نسبت به تسهیلات اعطایی بانک ها به بخش خصوصی دارد که این نشان دهند ناکارایی نظام بانکی کشور در تخصیص منابع و جهت گیری آن به سمت تزریق منابع به بخش دولتی است. لذا از یک سو باید با کوچکتر و کاراتر نمودن دولت و از سوی دیگر توسعه موسسات مالی و اعتباری در بخش خصوصی، امکان سرمایه گذاری را در این بخش به طور گسترده تر فراهم نمود.
مقایسه بازده پرتفـویهای ایجـاد شده بـر اســاس استـراتژیهای PE,PEG,PERG, PEKG,PEDKG
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی بازده پرتفویهایی که بر اساس ضرایب P/E، PEG، PERG، PEKG، PEDKG تشکیل شدهاند میپردازد. ضرایب ذکر شده برای تمامی شرکتها (نمونه آماری تحقیق) محاسبه، سپس شرکتها بر اساس هر کدام از این ضرایب رتبهبندی شدهاند. در گام بعدی شرکتهای رتبهبندی شده بر اساس تقسیمبندیهای 33 و 50 درصدی به سه و دو دسته تقسیم و بر اساس این دستهبندی پرتفویها تشکیل و به مدت یک ماه نگهداری و بازده آنها محاسبه گردیده است. نهایتاً بازده پرتفویها در یک دوره 41 ماهه مورد بررسی قرار گرفته تا بهترین استراتژیها جهت تشکیل پرتفوی مشخص گردد. نتایج تحقیق حاکی از عملکرد بهتر استراتژیهایLOW (انتخاب شرکتهای با ضرایب پایین) نسبت به HIGH (انتخاب شرکتهایی با ضرایب بالا) و بازده نقدی و قیمت در مورد هر 5 ضریب معرفی شده است. ضمناً مطابق با آزمون به عمل آمده فریدمن، استراتژی LOW PEDKG بهترین عملکرد را به همراه داشته است.
مالی رفتاری
بررسی مقایسه ای هزینه یابی سنتی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکت آهنگری تراکتور سازی ایران
منبع:
علوم مدیریت ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
رفتار و ساختار هزینه های عملیاتی و هزینه های مالی در شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین نسبت های سودآوری و ساختار سرمایه با نرخ بازده سهام (مورد مطالعه: شرکت های سیمانی پذی
منبع:
علوم مدیریت ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
رابطه بین مدیریت سود و کیفیت افشاء
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر عوامل داخلی شرکتها بر چگونگی شکلگیری ساختار سرمایه شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های بازارهای نوظهور امروز، توجه به پارامتر سرمایه و روش های موثر بر حفظ و ایجاد ارزش شرکت و مدیریت ریسک شرکت در بازارهای تامین مالی است. ضرورت این امر، داشتن آگاهی جامع نسبت به جایگاه شرکت در بازارهای مالی و نیز محیط پیرامون اثرگذار بر عملکرد شرکت های مختلف در قالب صنایع مختلف است. به لحاظ متفاوت بودن پارامترهای درونی شرکت ها و صنایع مختلف نظیر وضعیت دارائی ها، اندازه شرکت، میزان سودآوری و فرصت های رشد، نوع تامین مالی و ساختار مالی و بالتبع آن ریسک این شرکت ها متفاوت است. در این تحقیق سعی شده است تاثیر عوامل مذکور را بر استفاده از روش تامین مالی اهرمی مورد سنجش قرار دهیم. نتایج حاصله ضمن تائید اثر عوامل خاص هر صنعت بر ساختار مالی شرکت ها، پیشنهادات ویژه ای نیز به منظور استفاده مدیران شرکت ها ارائه نموده است.
نرخ بازده داخلی تعدیل شده، جایگزین کارآمد برای نرخ بازده داخلی
حوزههای تخصصی:
علیرغم اینکه ادبیات مدیریت مالی از ارزش فعلی خالص به عنوان بهترین روش ارزیابی طرح های سرمایه ای حمایت می کند اما در عمل تصمیم گیرندگان و مدیران مالی نرخ بازده داخلی را که برخلاف ارزش فعلی خالص یک معیار درصدی است برارزش فعالی خالص ترحیح می دهند. در این مقاله نشان می دهیم که دانشگاهیان روش ارزیابی درصدی دیگری به نام نرخ بازده داخلی تعدیل شده را که از روش نرخ بازده داخلی معمولی بهتر بوده و نقائص و اشکالات آن را پوشش می دهد ابداع کرده اند. همچنین در ادامه پیشنهادهایی را در این خصوص ارائه می نماییم.
بررسی نقش عوامل رشد فروش و شاخص بحران مالی در پیش بینی بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای رابطه تعادلی بین ریسک و نرخ بازده مورد انتظار اوراق بهادار را بیان میکند. این مدل ادعا میکند که سرمایهگذاران تنها در قبال پذیرش ریسک سیستماتیک انتظار دریافت پاداش یا صرف را دارند. تحقیقات تجربی اخیر این مدل را با چالشهای جدی مواجه ساخته است و به نظر میرسد بتا به عنوان شاخص ریسک سیستماتیک توان تشریح رابطه بین ریسک و بازده را در دورههای بلند مدت از دست داده است. این درحالی است که متغیرهای دیگری نظیر رشد فروش و شاخص بحران مالی به عنوان جایگزین شاخص ریسک مطرح شدهاند. شاخصهای رشد فروش و شاخص بحران مالی از جمله شاخصهایی هستند که توانایی ارزیابی قدرت بازپرداخت بدهیها و قابلیت سودآوری واحد تجاری را دارند. از این رو این تحقیق در نظر دارد تا با مرور ادبیات موجود و با استفاده از رگرسیون خطی ساده و چند متغیره با نمونهای شامل 106 شرکت طی دوره زمانی 1383- 1374 تاثیر دو عامل رشد فروش و شاخص بحران مالی را درپیشبینی بازده سهام شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دهد. با توجه به آزمونهای رگرسیون خطی، نتایج تحقیق حاکی از آن است که ترکیب عوامل رشد فروش و شاخص بحران مالی فاقد قدرت توضیحی لازم در تشریح میانگین بازدهی سهام شرکتهای مورد مطالعه است.
سود باقیمانده و روش های ارزشیابی سهام
حوزههای تخصصی:
بررسی نظرات استادان دانشگاه ها، حسابداران حرفه ای، و قانون گذاران در رابطه با مدیریت سود: مروری بر ت
حوزههای تخصصی:
دیچو و دیگران در مقاله ای به بررسی دیدگاه های استادان دانشگاه ها، حسابداران حرفه ای و قانونگذاران در مورد مدیریت سود پرداختند. به اعتقاد آنها استادان دانشگاه ها در حرفه ی حسابداری اغلب تصورات متفاوتی از مدیریت سود نسبت به حسابداران حرفه ای و قانون گذاران اغلب خواهان اقدام عاجل برای پیش گیری از پدیده دردسرساز مدیریت سود هستند. ولی استادان حسابداری دانشگاه ها خوش بین تر هستند و معتقدند که شرکت های زیادی اقدام به مدیریت سود خود نمی کنند...
بررسی روشهای مدیریت هزینه و انتخاب مناسبترین روش مطالعه موردی شرکت واگن پارس اراک
حوزههای تخصصی:
مدیریت هزینه یک سیستم برنامه ریزی و کنترل هزینه هاست که روش های متفاوتی برای ایجادآن وجود دارد. هر سازمانی با توجه به شرایط خودبایدروش مناسب تر را انتخاب کند.در مقاله حاضر، پس از مطالعه تحقیقات مختلف انجام شده در زمینه سیستم مدیریت هزینه نوین و روش های آن ( هزینه یابی فعالیت، هزینه یابی هدفمند ، هزینه یابی کایزن ) سه معیار اساسی و مشترک در هر سه روش را شناسایی و شاخص های اثر گذار در هر روش را معرفی نموده؛ سپس اولویت هر شاخص را با استفاده از نظر خبرگان و کمی سازی از طریق فازی و همچنین روش AHP به دست آورده است. در ادامه، برای انتخاب مناسب ترین روش، مدل سازگاری (Degree of Adaptive) را مورد استفاده قرارداده و اطلاعات لازم را از جامعه مورد مطالعه( واگن پارس) تهیه نموده و مدل را آزمون نموده است و پس از به دست آوردن نتایج میزان سازگاری هر کدام از روش ها، روشی را که بالاترین میزان سازگاری را با ویژگی ها ، فرایند و محصولات شرکت داشته، به عنوان مناسب ترین روش مدیریت هزینه به شرکت معرفی نموده، همچنین وضعیت هر کدام از شاخص ها را در هر سه روش برای شرکت تعیین و راه های ارتقای شرکت را برای نیل به هر یک از روش های مدیریت هزینه، ارائه نموده است.
بررسی ساختار سرمایهی شرکتهای کوچک و کارآفرین
حوزههای تخصصی:
تصمیمگیری در مورد ساختار سرمایه، یکی از چالشبرانگیزترین و مشکلترین مسایل پیشروی شرکتها، اما در عین حال حیاتی ترین تصمیم در مورد ادامهی بقای آنها است. در این تحقیق ساختار سرمایه و عوامل موثر بر آن از طریق بررسی 70 نمونه از شرکتهای شهر اهواز در دورهی زمانی منتهی به پایان سال 1384مطالعه شده است. با استفاده از مطالعات کتابخانهیی مبانی نظری تحقیق و با استفاده از روش بررسی اسناد ومدارک حسابداری شرکتها و چک لیستهای دادهیی، دادههای مورد نیاز برای تجزیه وتحلیل و تصمیمگیری در مورد فرضیه¬های تحقیق گردآوری شده است. با استفاده از تکنیکهای آماری پارامتریک و ناپارامتریک تجزیه و تحلیل دادهها انجام شد. نتایج تحقیق نشان میدهد بین اندازهی شرکت، سن مدیران، میزان تحصیلات، ترجیحات و سلایق آنان و سن مالکان شرکتها با ساختار سرمایه شرکتها رابطهی معناداری وجود دارد. اما، بین عمر شرکت و میزان آشنایی مدیران با مفاهیم مالی با ساختار سرمایهی شرکتها رابطهی معناداری وجود ندارد.
بررسی رابطه نسبت کفایت سرمایه با متغیرهای مالی در سیستم بانکی ایران
حوزههای تخصصی:
نسبت کفایت سرمایه یکی از معیارهای اساسی در ارزیابی وضعیت مالی بانکها میباشد. این نسبت از تغییرات در سایر متغیرهای مالی بانک تاثیر پذیرفته و بالعکس می تواند بر این متغیرها و در نتیجه بر رفتار کلی بانک تأثیرگذار باشد. در این تحقیق و با توجه به مبانی نظری موجود، چهار فرضیه مبنی بر وجود رابطه بین نسبت کفایت سرمایه و چهار متغیر مالی شامل نسبت ریسک اعتباری، نسبت سودآوری، اندازه و نسبت سپرده به تسهیلات آزمون و مدل کلی رگرسیون تخمین زده شده است. این تحقیق از نوع همبستگی بوده و روش اصلی آزمون آماری آن، تحلیل رگرسیون میباشد. قلمرو زمانی تحقیق از سال 1379 تا پایان سال1384 (شش دوره) میباشد. نتایج نشان میدهد؛ تمامی متغیرهای نسبت سودآوری، اندازه، نسبت سپرده به تسهیلات و نسبت ریسک اعتباری با نسبت کفایت سرمایه رابطه ی معناداری دارند. شدت این رابطه برای نسبت سودآوری بیشتر از سایر متغیرها و برای نسبت ریسک اعتباری کمتر از دیگر متغیرها میباشد. همچنین جهت این رابطه برای نسبت سودآوری مستقیم و برای متغیرهای اندازه، نسبت سپرده به تسهیلات و نسبت ریسک اعتباری معکوس میباشد.
بررسی ارتباط بین هموارسازی سود با اندازه شرکت و نوع صنعت در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش سه هدف کلی را مدنظر داشته و مورد بررسی قرار می دهد. 1. شناسایی شرکت های هموارساز سود. 2. بررسی میزان ارتباط بین هموارسازی سود با نوع صنعت (محوری و پیرامونی) و اندازه شرکت (فروش). 3. بررسی میزان ارتباط بین هموارسازی ساختگی سود با اندازه شرکت (فروش) و نوع صنعت (محوری و پیرامونی). برای بررسی اهداف بالا دو دسته اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته است. دسته اول، مطالعات کتابخانه ای و دسته دوم به صورت اطلاعات ثانویه در غالب اطلاعات مالی استخراج شده از صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1378 تا 1383 است. نتایج حاصله نشان داد که بین اندازه شرکت (فروش) و هموارسازی سود همبستگی قوی وجود دارد و این ارتباط به صورت معکوس است، هم چنین تفاوت قابل ملاحظه ای بین شرکت های هموارساز سود از نظر نوع صنعت (محوری یا پیرامونی) وجود ندارد. تنها در سطح سود ناویژه ارتباط ضعیفی بین صنعت و هموارسازی سود مشاهده می شود. هم چنین ارتباط معناداری بین هموارسازی ساختگی سود با اندازه شرکت وجود دارد. سرانجام بین هموارسازی ساختگی و نوع صنعت ارتباط معناداری وجود ندارد.
بررسی رابطه بین ریسک و بازده در بورس تهران بر اساس مدل سه عاملی فاما و فرنچ
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به بررسی رابطه ریسک و بازده بر مبنای مدل سه عاملی فاما و فرنچ در بورس تهران پرداخته شده است و توانایی این مدل در تبیین بازدهی سهام با مدل تک عاملی CAPM مقایسه شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که تغییرات بازده سهام در بورس تهران بوسیله سه متغیر بازده اضافی بازار نسبت به نرخ بازده بدون ریسک, اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار در حد قابل قبولی (بطور متوسط 60%) تبیین میشود. با توجه به نتایج بدست آمده، از دید کلی مدل سه عاملی فاما و فرنچ در بازار ایران تایید میشود ولی در بررسی جزئیات مواردی برخلاف یافتههای فاما و فرنچ در بازارکشورهای توسعه یافته بخصوص بازار امریکا مشاهده شدند که عبارتند از: 1) اندازه و بازده در بازار سرمایه ایران رابطه مستقیم با هم دارند و این برخلاف یافتههای فاما و فرنچ است. 2) نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار در بازارهای توسعه یافته قدرت بالایی در تبیین بازدهی دارد، ولی یافتههای این مطالعه نشان میدهد که این متغیر در بازار سرمایه ایران نقش ضعیفتری در تبیین بازدهی ایفاء میکند.