فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۶۴۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر قابلیت مقایسه صورت های مالی به عنوان یکی از ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری بر همزمانی قیمت سهام است. همزمانی قیمت سهام معیاری است که به طور معکوس برای سنجش محتوای اطلاعاتی قیمت سهام استفاده می شود. در راستای هدف پژوهش تعداد 86 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1385 تا 1392، به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های ترکیبی و نیز آزمون تفاوت میانگین ها استفاده گردید. نتایج گویای آن است که قابلیت مقایسه صورت های مالی بر همزمانی قیمت سهام تأثیر منفی و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان می دهد در شرکت هایی با همزمانی کمتر، عدم تقارن اطلاعاتی کمتر است. بر مبنای این یافته ها چنین استدلال می شود که قابلیت مقایسه صورت های مالی باعث می شود تا میزان بیشتری از اطلاعات خاص شرکت در قیمت های سهام منعکس شود.
نابهنجاری های بازار و بازده های غیرعادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازده های آتی بررسی شود؛ لذا » غیرعادی بودن « در مقالهی حاضر، سعی شده است مفهوم
به بررسی این موضوع پرداخته شده است که آیا متغیرهایی که شاخص نابهنجاری در باازار
هستند، بازده آتی را در همان جهتی پیش بینی می کنند که سود آتی یا رشد در سود آتای
را پیش بینی کرده بودند یا خیر. اگر این همجهتبودن اثبات شود، میتاوان نتیجاه گرفات
نیست؛ بلکاه باازدهی » بازده غیرعادی « بازدهی که به وسیله ی این متغیرها پیش بینی شود
است که طبق پیش بینی باید به وقوع بپیوندد )بازده موردنیااز (. بارای ایان منظاور، چهاار
فرضیه تدوین شده است و نمونهای متشکل از 47 شرکت از شارکت هاای پذیرفتاه شاده در
بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده اند و طی سال های 2831 تا 2831 بررسی گردیده اناد .
نتایج نشان می دهد که متغیرهای اقلام تعهدی سرمایه در گردش، روند حرکت بازده سهام،
تأمین مالی خارجی و بازده دارایی ها توانسته اند سود آتی و بازده آتی و رشد در بازده آتی را
در یک جهت به صورت معنادار پیش بینی کنند. این موضوع نشان می دهد که باازدهی کاه
به وسیله ی این متغیرها پیش بینی شود، بازده غیرعادی نمی باشد و کاملاً با فرض انتظارات
عقلایی منطبق است.
اندازه گیری هزینه سرمایه براساس مدل مبتنی بر متغیرهای بنیادی و مقایسه آن با مدلهای رایج در بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریسک و بازده از جمله مفاهیم اساسی در ادبیات مالی به شمار می رود که در نهایت در قالب هزینه سرمایه تجلی می یابد. هزینه سرمایه در تصمیمات تأمین مالی و سرمایه گذاری، نقش اساسی ایفا می کند و همواره یکی از دغدغه های اصلی سرمایه گذاران و تصمیم گیرندگان مالی بوده است. در این تحقیق تلاش شده است تا بر اساس مدلی بنیادی، هزینه سرمایه اندازه گیری و سپس همبستگی آن با هزینه سرمایه ضمنی با هزینه سرمایه برآورد شده از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای ومدل فاما و فرنچ مقایسه شود. نتایج حاصل از بررسی 88 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1382 تا 1389 نشان داد که هزینه سرمایه به دست آمده از مدل مبتنی بر متغیرهای حسابداری در مقایسه با هزینه سرمایه برآوردی از دو مدل مذکور همبستگی بیشتری با هزینه سرمایه ضمنی دارد و از این رو می تواند به استفاده کنندگان یاری بسیاری در ارزیابی و اتخاذ تصمیم نماید. این در حالی است که علی رغم آشنایی کمتر محققان و فعالان بازار، محاسبه ریسک مبتنی بر اطلاعات حسابداری کار پیچیده ای تلقی نمی شود.
بررسی تأثیر پایداری سود و شرایط اقتصادی بر مربوط بودن اطلاعات حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر پایداری سود و شرایط اقتصادی بر مربوط بودن اطلاعات حسابداری می باشد. روش انجام پژوهش شبه تجربی بوده و جامعه آماری تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی تحقیق از سال 1383 تا سال 1392 می باشد. ویژگی هایی که در این تحقیق مورد بررسی قرارگرفته اند عبارت از رابطه قیمت سهام با ارزش دفتری، سود هر سهم، سود پایدار هر سهم، سود ناپایدار هر سهم و شرایط اقتصادی کشور، می باشد. شرکت های نمونه در این پژوهش بر اساس این که آیا آن شرکت قادر به ثبت سرمایه گذاری های خود در دارایی است یا خیر، به ترتیب به دو گروه غیرسنتی و سنتی تقسیم می شوند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که جداسازی سود پایدار و ناپایدار باعث افزایش مربوط بودن اطلاعات حسابداری می شود و میزان تأثیرگذاری سود پایدار بر قیمت سهم یشتر از تأثیر سود ناپایدار است. همچنین در سال هایی که فرصت های سرمایه گذاری بیشتر است، مربوط بودن اطلاعات حسابداری با سطح سرمایه گذاری رابطه منفی دارد و نیز بین مربوط بودن اطلاعات حسابداری با انتظارات رشد هیچ رابطه معناداری وجود ندارد
اهمیت اندازه گیری سرمایه فکری
حوزه های تخصصی:
امروزه سرمایه فکری و دارایی های نامشهود عوامل اصلی سودآوری و موفقیت شرکت ها می باشند، حرفه حسابداری هنوز چالش های مربوط با اندازه گیری و گزارشگری نتایج واحد های دانش بنیان را رفع نکرده است. مشکل اندازه گیری و گزارشگری سرمایه فکری دامنه بین المللی دارد و سرمایه فکری نامشهود است و نمی توان آنرا بصورت صحیحی اندازه گیری نمود اما شرکت ها باید از روش هایی در جهت افزایش ارزش سهامداران استفاده نمایند. علاقه مندی در جهت مدیریت دارایی های نامشهود منجر به ایجاد روش های مختلفی برای اندازه گیری سرمایه فکری شده است. بسیاری از محققین نشان داده اند که در کشورهای توسعه یافته مدیریت موثر سرمایه های فکری با موفقیت سازمان ها رابطه مستقیمی دارد. بر اساس تئوری سرمایه فکری مهم ترین نقش سرمایه فکری تولید و ارایه خدمات دارای ارزش افزوده از طرق مدیریت فعال منابع نامشهود می باشد که تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی شرکت ها دارد. در این مقاله ابتدا مفهوم سرمایه فکری تشریح خواهد شد و در نهایت به اهمیت سرمایه فکری و مدل های اندازه گیری آن اشاره خواهد شد.
تاثیر سررسید بدهی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام
حوزه های تخصصی:
یکی از عواملی که منجر به سقوط قیمت سهام می شود اقدامات مدیران در راستای نگهداشت اخبار بد و عملکرد منفی در داخل شرکت است. از جمله عواملی که می تواند مانع از رفتار فرصت طلبانه مدیران گردد سررسید بدهی است. سررسید بدهی باعث خواهد شد تا اعتبار دهندگان به منظور تجدید قرارداد بدهی خواستار اطلاعات بیش تری پیرامون وضعیت شرکت باشند که این وضعیت مانع از انباشت اخبار بد توسط مدیران می گردد و در نهایت از کاهش شدید قیمت سهام جلوگیری می گردد. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر سررسید بدهی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام است. به منظور دست یابی به اهداف پژوهش تعداد 102 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388الی 1393 انتخاب گردید. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از دو معیار ریسک سقوط قیمت سهام از الگوی رگرسیون چند متغیره و داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سررسید بدهی برریسک سقوط آتی قیمت سهام تأثیر منفی دارد. به بیان دیگر با کوتاه تر شدن سررسید بدهی احتمال ریسک سقوط قیمت سهام نیز کاهش پیدا می کند
بررسی تأثیر معیارهای راهبری شرکتی بر خطر سقوط آتی قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر معیارهای راهبری شرکتی بر خطر سقوط آتی قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. معیارهای بررسی شده شامل چهار بعد راهبری شرکتی که عبارت اند از ساختار مالکیت، ساختار هیأت مدیره، انگیزه های مدیرعامل و شفاف نبودن اطلاعات مالی است. بدین منظور 9 فرضیه برای بررسی این موضوع تدوین و داده های مربوط به 99 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی بین سال های 1384 تا 1393 تجزیه و تحلیل شد. الگوی رگرسیون پژوهش با استفاده از روش داده های تلفیقی با رویکرد اثرات تلفیقی، بررسی و آزمون شد. نتایج به دست آمده نشان داد از میان معیارهای انتخابی برای راهبری شرکتی، فقط تمرکز مالکیت دارای رابطه مثبت و معناداری و مالکیت نهادی، مالکیت مدیریتی، استقلال اعضای هیأت مدیره و دوگانگی وظیفه رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت تأثیر منفی و معناداری بر خطر سقوط قیمت سهام دارد. هم چنین نتایج نشان داد که متغیرهای انگیزه های مدیران اجرایی شرکت و شفاف نبودن اطلاعات مالی تأثیر معناداری بر خطر سقوط آتی قیمت سهام ندارد. با تجزیه تحلیل اضافی مشخص شد که اثرات راهبری شرکتی در صنایع با سطح رقابتی ضعیف و عدم اطمینان بالا نسبت به صنایع با سطح رقابت قوی و عدم اطمینان پایین اهمیت بیشتری دارد.
تاثیر حسابداری محافظه کارانه بر رابطه بین مدیریت سود و گزارشگری مالیاتی متهورانه
حوزه های تخصصی:
حسابداری محافظه کارانه، دستکاری در اقلام تعهدی و گزارشگری مالیاتی متهورانه از جمله سیاست هایی هستند که می توانند به منظور انگیزه های مالیاتی مورد استفاده شرکت ها قرار گیرند. شواهد حاکی از این می باشد که محافظه کاری ابزاری رایج و قابل قبول برای کاهش مالیات بر درآمد شرکت ها می باشد. تحقیقات اخیر نشان می دهد که برخی شرکت ها تمایل دارند با استفاده از حسابداری محافظه کارانه، اقدام به گزارشگری متهوارانه کرده و از این طریق سود مشمول مالیات خود را تحت تأثیر قرار دهند. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تأثیر حسابداری محافظه کارانه بر رابطه بین مدیریت سود و گزارشگری مالیاتی متهورانه در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. آزمون فرضیه ها از طریق رگرسیون چندگانه و به روش حداقل مربعات تعمیم یافته (EGLS) و برای دوره ی زمانی 1385 الی 1392 با استفاده از دادهای تلفیقی 195 شرکت، صورت پذیرفته است. نتایج نشان داد که مطابق فرضیه صرفه جویی مالیاتی، مدیران از اقلام تعهدی برای کمتر کردن و به تعویق انداختن مالیات استفاده می کنند. همچنین حسابداری محافظه کارانه نیز از طریق کنترل و شناسایی کمتر سود باعث کمتر نشان دادن مالیات و در نتیجه به تعویق انداختن آن می شود. شرکت هایی که سودآور هستند، انگیزه دارند تا با تعویق انداختن شناسایی درآمدهای خود، ارزش فعلی مالیات های خود را کاهش دهند.
حساسیت بازده به تغییرات عدم اطمینان ناشی از سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محتوای اطلاعات صورت های مالی با استفاده از آنتروپی اندازه گیری می شود. توان محیط اطلاعاتی را می توان با استفاده از نسبت تکرار آنتروپی مثبت به منفی اندازه گیری کرد و باوجوداین که حقیقت ارقام به آسانی قابل تصدیق نیست، اما نسبت عدم اطمینان، پیش بینی عملکرد شرکت را امکان پذیر می کند. فرض می شود نسبت عدم اطمینان سود حسابداری با بازده سالانه ی شرکت رابطه ی منفی داشته باشد و شرکت هایی که نسبت عدم اطمینان پایین تری دارند، بازده سالانه ی بالاتری را تجربه می کنند. برای آزمون فرضیه های تحقیق، با توجه به این محدودیت که شرکت ها نباید در بازه ی زمان انتخابی زیان ده باشند، اطلاعات مالی 960 سال شرکت مورد آزمون قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد بین نسبت عدم اطمینان ناشی از سود حسابداری و بازده سالانه ی شرکت رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد.
بررسی سرعت تعدیل ساختار سرمایه بر اساس پیش بینی تئوری های توازن و سلسله مراتبی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه توازن پویا، به دلیل وجود هزینه های انحراف از ساختار سرمایه و هدف و هزینه های تعدیل به سمت این ساختار، ساختار سرمایه شرکت ها لزوما همواره منطبق با ساختار هدف نیست. شرکت ها با درنظرگرفتن این هزینه ها، زمانی به تعدیل ساختار سرمایه اقدام می کنند که مزایای این اقدام از هزینه های مربوط بیشتر باشد. پژوهش حاضر به بررسی سرعت تعدیل ساختار سرمایه براساس پیش بینی تئوری های توازن و سلسله مراتبی در بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1380-1393 با استفاده از روش های اثرات ثابت و گشتاورهای تعمیم یافته می پردازد. نتایج نشان می دهد در شرکت هایی که اهرم واقعی بالاتر از اهرم هدف بوده و با کسری وجوه نقد مواجهند، سرعت تعدیل اهرم بیشتر خواهد بود. به علاوه شرکت هایی که سرعت تعدیل بالاتری دارند، سودآوری و فرصت های رشد بیشتری نیز دارند. بطور کلی یافته های پژوهش شواهدی در حمایت از تئوری توازن پویا فراهم می کند
چارچوب طراحی قرارداد آتی و اختیار معامله سبد سهام با کارکردهای قرارداد آتی و اختیار معامله شاخص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوراق مشتقه مالی، ابزارهای جدیدی هستند که در یک اقتصاد مدرن برای پوشش ریسک، سرمایه گذاری و آربیتراژ بکار می روند. گرچه از واژه اوراق مشتقه، چیزی که به ذهن خطور می کند، قرارداد آتی یا اختیار معامله سهام است، اما تمرکز اصلی بازار سرمایه در دنیا بر اوراق مشتقه شاخص است. باوجود مزایایی که معاملات قرارداد آتی و اختیار معامله شاخص دارد، چون شاخص فاقد مالیت است، به لحاظ شرعی نمی تواند مورد معامله قرار گیرد. به همین جهت امکان راه اندازی معاملات این ابزارها در بورس ایران فراهم نیست. هدف این تحقیق، طراحی الگوی قرارداد آتی و اختیار معامله سبد سهام، به منظور دستیابی به کارکردهای آتی و اختیار معامله ی شاخص است. سبدی که مبنای قرارداد آتی و اختیار معامله قرار می گیرد (سبد سهام پایه)، علاوه بر دارا بودن ویژگی هایی چون مالیت، قابلیت تسلیم و در نتیجه مشروعیت، به گونه ای است که راه اندازی قرارداد مشتقه بر مبنای آن، کارکردهای آتی و اختیار معامله شاخص را به دست می دهد. بر این اساس آتی سبد سهام، قراردادی است که فروشنده تعهد می کند در سررسید تعیین شده، سبد پایه (کسری از سبد معیار) را به قیمتی که در زمان انعقاد قرارداد تعیین می شود، بفروشد و در مقابل خریدار متعهد می شود آن سبد پایه را در تاریخ سررسید خریداری کند و اختیار معامله سبد سهام، قراردادی است بین خریدار و فروشنده که حق، نه الزام، خرید یا فروش سبد پایه را تا زمان انقضای اختیار معامله و به قیمت مورد توافق، به خریدار می دهد
بررسی عوامل مؤثر بر ریسک بازار سهام با تأکید بر جهانی شدن مالی در قالب رفتار پویای بازار سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن مالی با ویژگی هایی همچون افزایش تحرک سرمایه در سطح بین المللی، کاهش موانع در مسیر سرمایه گذاری های مشترک و افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی و تأثیری که بر بازار اوراق بهادار دارد، توجه بسیاری از کشورهای در حال توسعه را به خود جلب نموده است. از اینرو، در این پژوهش با مطالعه پویایی رفتار بازارهای اوراق بهادار کشورهای تولید کننده نفت منطقه خاورمیانه شامل ایران، بحرین، امارات متحده عربی، عربستان، عمان، قطر و کویت، طی سال های 2002- 2011 با استفاده ازمدل همبستگی شرطی پویا (DCC)، این نتیجه به دست آمد که بازارهای اوراق بهادار کشورهای مورد مطالعه همبستگی پایینی با یکدیگر دارند. در نتیجه می توان با سرمایه گذاری های مشترک در طی فرآیند جهانی شدن مالی، از منافع متنوع سازی سبد دارایی بین المللی بهره برد. وجود این منافع بالقوه، انگیزه مطالعه تأثیر جهانی شدن مالی بر ریسک بازار اوراق بهادار را با استفاده از روش داده های تابلویی پویا فراهم می کند. نتایج نشان می دهد جهانی شدن مالی در شرایط فعلی در کشورهای مورد مطالعه، به کاهش نوسان های بازار اوراق بهادار منجر نمی شود که دلیل این امر را می توان در ساختار مالی ناکارا و شکننده کشورهای مذکور یافت، که ضرورت توسعه کیفی و کمی هر چه بیشتر زیرساخت های بازارهای مالی کشورهای مذکور در تعامل با کشورهای دیگر را برجسته تر می سازد.
بررسی تأثیر تعاریف مختلف اندازه شرکت بر رتبه بندی شرکت ها و نیکویی برازش مدل علّی نقدینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندازه شرکت به عنوان یک متغیر معمولاً کنترلی، در بسیاری از تحقیقات اثباتی مالی و حسابداری مورداستفاده قرارگرفته است. اندازه شرکت در تحقیقات مالی و حسابداری به وسیله شاخص های متعددی از جمله ارزش دفتری دارایی، ارزش بازار شرکت (جمع ارزش بازار سهام و بدهی ها)، میزان فروش شرکت و تعداد کارکنان اندازه گیری شده است. در این پژوهش، تأثیر استفاده از تعاریف مختلف برای اندازه شرکت، بر رتبه بندی شرکت ها و همچنین بر نیکویی برازش الگوی پیش بینی نقدینگی (بر مبنای نسبت وجه نقد عملیاتی به فروش)، در نمونه ای متشکل از 120 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طی سال های 1385 تا 1391 موردبررسی قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رتبه بندی شرکت ها ازنظر اندازه، با تغییر در اندازه شرکت، به صورت معناداری تغییر نمی کند، ولی در الگوی پیش بینی جریان نقد عملیاتی، تعریف اندازه بر مبنای معیار فروش (چه با مقیاس لگاریتمی و چه با مقیاس ارزش نسبی) کمترین خطای پیش بینی را دارا می باشد.
چارچوبی برای ارزیابی پس از اجرای استانداردهای حسابداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی یک دهه گذشته نهادهای پیشروی بین المللی در زمینه تدوین استانداردهای حسابداری به این نتیجه رسیده اند که انجام اقداماتی از قبیل انتشار پیش نویس استانداردهای حسابداری برای اطمینان از کیفیت استانداردهای حسابداری وضع شده دیگر کافی نیست و ارزیابی پس از اجرای استانداردها را باید در قالب چارچوبی منسجم و جامع به اجرا بگذارند تا از اثربخشی استانداردهای وضع شده اطمینان حاصل نمایند. به عبارت دیگر، گام دیگری به فرآیند تدوین استانداردهای حسابداری آنها اضافه شده است و یکی از مهم ترین چالش های تدوین کنندگان استاندارد در آینده این خواهد بود که آیا ارزیابی های پس از اجرای آنها بازخوردهای به موقعی را تولید می کند یا خیر. در این پژوهش تلاش شده است ضمن مطالعه تطبیقی اجزای چارچوب های طراحی شده توسط نهادهای تدوین استانداردهای حسابداری پیشرو، با استفاده از روش پیمایشی و با مشارکت ذینفعان مختلف (108 نفر متشکل از اساتید دانشگاهی، مدیران ارشد مالی بنگاه های اقتصادی، خبرگان عرصه حسابرسی مستقل و مدیران ارشد سرمایه گذاری) چارچوبی مناسب برای ارزیابی اثربخشی استانداردهای حسابداری ایران استخراج و ارائه گردد. مسئول ارزیابی، زمان ارزیابی، اهداف ارزیابی شامل اهداف کلی و اهداف خاص، فرآیند ارزیابی و محتوای گزارش نهایی ارزیابی پس از اجرای استانداردهای حسابداری ایران در این چارچوب پیشنهاد شده است.
ترکیب بهینه تسهیلات مشارکتی بانک های تجاری ایران در بخش های اقتصادی با استفاده از نظریه فرا مدرن سبد سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخصیص منابع از جمله فعالیت های اساسی بانک ها برای تأمین منافع خود و موکلین شان است. یکی از جنبه های اساسی تخصیص منابع، تعیین ترکیب بهینه تسهیلات پرداختی به بخش های مختلف اقتصادی است. در این مقاله با استفاده از رهیافت نظریه فرامدرن سبد سرمایه گذاری رهیافت میانگین – نیم واریانس، سبد بهینه تسهیلات مشارکتی بانک های تجاری ایران بررسی شده است. در این روش به دلیل تکیه بر مفهوم ریسک نامطلوب، معیار نیم واریانس، شاخص مناسب اندازه گیری ریسک نسبت به معیار واریانس است. بدین منظور، میانگین ماهانه نرخ بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس که در هر بخش (در دوره زمانی90-1387) فعالیت می کنند، به عنوان معیار نرخ بازده آن بخش استفاده شده است. نتایج نشان می دهد در ریسک گریزترین حالت، باید حدود 33 درصد تسهیلات مشارکتی به بخش صنعت و معدن، حدود 22 درصد تسهیلات به بخش مسکن و ساختمان و حدود 29 درصد تسهیلات به بخش کشاورزی تخصیص یابد. همچنین سهم تسهیلات بخش خدمات و بازرگانی حدود 16 درصد و از نوع نسبتاً ریسک پذیر است؛ به گونه ای که با افزایش درجه ریسک پذیری سیستم بانکی، به بهای کاهش سهم تسهیلات بخش های صنعت و معدن و مسکن، سهم بهینه آن تا حد 26 درصد، افزایش و سپس با افزایش بیشتر، درجه ریسک پذیری کاهش می یابد.
بررسی رابطه علی سود هر سهم و بازده آتی با توجه به وجود B حباب ذاتی عقلایی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
v ﺖﻤیﻗ یﺎﻫ ﺶیﺍﺰﻓﺍ ﺎیﺁ ﻪک ﻉﻮﺿﻮﻣ ﻦیﺍ ﻪﺑ ﻥﺪیﺳﺭ یﺩﺎﺼﺘﻗﺍ ییﺎﻓﻮکﺷ ﺭﺩ ﺭﺍﺩﺎﻬﺑ ﻕﺍﺭﻭﺍ ﺱﺭﻮﺑ ﺖیﻤﻫﺍ ﻪﺟﻮﺗ ﺎﺑ یﺍﺮﺑ یﺮیﮔ ﻢیﻤﺼﺗ ﺭﺩ ﺍﺭ ﺭﻮﺸک ﻥﺍﺭﺍﺬﮔ ﺖﺳﺎیﺳ ﺪﻧﺍﻮﺗ یﻣ ،ﺮیﺧ ﺎی ﺖﺳﺍ یﺩﺎیﻨﺑ ﻞﻣﺍﻮﻋ ﺯﺍ یﺷﺎﻧ ﻡﺎﻬﺳ ﺭﺍﺯﺎﺑ ﺭﺩ یﺎﻫ ﺏﺎﺒﺣ ﺩﻮﺟﻭ یﺳﺭﺮﺑ ﻪﺑ ﺍﺪﺘﺑﺍ ﺶﻫﻭﮋﭘ ﻦیﺍ ﺭﺩ ﻦیﺍﺮﺑﺎﻨﺑ ؛ﺪیﺎﻤﻧ کﻤک ﺢیﺤﺻ ﺖﻤﺳ ﻪﺑ ﺭﺍﺯﺎﺑ ﻦیﺍ ﺖیﺍﺪﻫ ﻦیﺍ ﺲﭙﺳ .ﺪﺷ ﻪﺘﺧﺍﺩﺮﭘ ،1392 ﺎﺗ 1385 یﻧﺎﻣﺯ ﻩﺭﻭﺩ یﻃ یﺩﺎیﻨﺑ ﻞﻣﺍﻮﻋ ﺭﺩ ﺕﺍﺮییﻐﺗ ﺯﺍ یﺷﺎﻧ ییﻼﻘﻋ یﺗﺍﺫ ﺭﺩ ییﻼﻘﻋ یﺗﺍﺫ ﺏﺎﺒﺣ ﺩﻮﺟﻭ ﻪﺑ ﻪﺟﻮﺗ ﺎﺑ ﺍﺭ یﺗﺁ ﻩﺩﺯﺎﺑ ﺪﻧﺍﻮﺗ یﻣ ﻢﻬﺳ ﺮﻫ ﺩﻮﺳ ﺎیﺁ ﻪک ﺪﺷ یﺳﺭﺮﺑ ﻪﻟﺎﺴﻣ ﺩﻮﺧ ﻝﺪﻣ ﺯﺍ ﺮﻣﺍ ﻦیﺍ یﺳﺭﺮﺑ ﺭﻮﻈﻨﻣ ﻪﺑ .ﺪﻨک یﻨیﺑ ﺶیﭘ ﺭﺍﺩﺎﻬﺑ ﻕﺍﺭﻭﺍ ﺱﺭﻮﺑ ﺭﺩ ﻩﺪﺷ ﻪﺘﻓﺮیﺬﭘ یﺎﻫ ﺖکﺮﺷ ﺭﺍﺰﻓﺍ ﻡﺮﻧ ﻖیﺮﻃ ﺯﺍ یﻠﺼﻓ ﺕﺭﻮﺻ ﻪﺑ ﻖیﻘﺤﺗ ﺯﺎ یﻧﺩﺭﻮﻣ یﺎ ﻫﻩﺩﺍﺩ .ﺪیﺩﺮﮔ ﻩﺩﺎﻔﺘﺳﺍ (VAR) یﺭﺍﺩﺮﺑ ﻥﻮیﺳﺮﮔﺭ ﻪﺑ ﺮﻈﻧ ﺩﺭﻮﻣ یﻧﺎﻣﺯ ﻩﺭﻭﺩ یﻃ ﺖکﺮﺷ 65 ﺩﺍﺪﻌﺗ ﻉﻮﻤﺠﻣ ﺭﺩ ﻪک ﺪیﺩﺮﮔ یﺭﻭﺁﻊﻤﺟ ﻭ ﻪﺒﺳﺎﺤﻣ ﻦیﻮﻧ ﺩﺭﻭﺎﻫﺭ .ﺪﻨﺘﻓﺮﮔ ﺭﺍﺮﻗ ﻞیﻠﺤﺗ ﻭ ﻪیﺰﺠﺗ ﺩﺭﻮﻣ Eviews7 ﺭﺍﺰﻓﺍ ﻡﺮﻧ ﺯﺍ ﻩﺩﺎﻔﺘﺳﺍ ﺎﺑ ﻭ ﺪﺷ ﻪﺘﻓﺮﮔ ﺮﻈﻧ ﺭﺩ ﻖیﻘﺤﺗ ﻪﻧﻮﻤﻧ ﻥﺍﻮﻨﻋ ﺕﺍﺮییﻐﺗ ﺯﺍ یﺷﺎﻧ یﺗﺍﺫ ﺏﺎﺒﺣ یﺍﺭﺍﺩ ﺖکﺮﺷ 15 ﺩﺍﺪﻌﺗ ،ﺪﻫﺩیﻣ ﻥﺎﺸﻧ ﺎﻫﻩﺩﺍﺩ ﻞیﻠﺤﺗ ﻭ ﻪیﺰﺠﺗ ﺯﺍ ﻞﺻﺎﺣ ﺞیﺎﺘﻧ ﻪک ییﺎﻫ ﺖکﺮﺷ ﺭﺩ ﻪک ﺖﺳﺍ ﻥﺁ ﺯﺍ یکﺎﺣ ﺞیﺎﺘﻧ ﻦیﻨﭽﻤﻫ .ﺪﻨﺷﺎﺑ یﻣ یﻤیﺴﻘﺗ ﺩﻮﺳ ﻥﻮﭽﻤﻫ یﺩﺎیﻨﺑ ﻞﻣﺍﻮﻋ .ﺪیﺎﻤﻧ یﻨیﺑ ﺶیﭘ ﺍﺭ یﺗﺁ ﻩﺩﺯﺎﺑ ﺪﻧﺍﻮﺗ یﻣ ﻢﻬﺳ ﺮﻫ ﺩﻮﺳ ،ﺩﺭﺍﺪﻧ ﺩﻮﺟﻭ یﺗﺍﺫ ﺏﺎﺒﺣv
تأثیر وجوه نقد توزیع شده بین سهام داران بر توان پیش بینی کنندگی جریان نقد عملیاتی و آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر وجوه نقد توزیع شده بین سهامداران بر توان پیش بینی کنندگی جریان های نقد عملیاتی و آزاد می پردازد. در این رابطه ازآزمون مجموع رتبه ای ویلکاکسون برای مقایسه خطاهای پیش بینی، استفاده شد. همچنین اطلاعات 123 شرکت به عنوان نمونه برای سال های 1381 الی 1390 مورد بررسی قرارگرفت.
یافته های پژوهش نشان داد که خطای پیش بینی جریان های وجه نقد عملیاتی و آزاد در بین شرکت های با کمترین و بیشترین میزان خالص وجوه نقد توزیع شده بین سهامداران و همچنین، با کمترین و بیشترین اندازه تفاوت معنی دار دارد. به علاوه، با کنترل اثر اندازه شرکت، تأثیر خالص وجوه نقد توزیع شده بین سهامداران بر خطای پیش بینی جریان نقد عملیاتی حفظ شد، اما با کنترل اثر اندازه، خالص وجوه نقد توزیع شده بین سهامداران بر خطای پیش بینی جریان نقد آزاد، تأثیری نداشت. بنابراین نتیجه کلی تحقیق این است که میزان خالص وجوه نقد توزیع شده بین سهامداران می تواند علامتی از وضعیت آتی جریان نقد عملیاتی باشد
بررسی تأثیر ریسک نکول بدهی بر ضریب واکنش سود؛ با تأکید بر ویژگی های حاکمیت شرکتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضریب واکنش سود، به توضیح و شناسایی دلایل متفاوت واکنش بازار به اطلاعات حسابداری می پردازد. یکی از اطلاعاتی که سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان، هنگام سرمایه گذاری در واحد تجاری و همچنین اطمینان به واحد تجاری به آن نیاز دارند، آگاهی در مورد ریسک نکول و احتمال ورشکستگی واحد تجاری است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ریسک نکول و ضریب واکنش سود با تأکید بر ویژگی های حاکمیت شرکتی (نوع حسابرس، تمرکز مالکیت، استقلال هیأت مدیره و مالکیت نهادی) در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آماری پژوهش را 93 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1388 تا 1392 تشکیل می دهد و در مجموع 465 شرکت - سال بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، ریسک نکول تأثیر منفی و معناداری بر روی ضریب واکنش سود دارد. همچنین، شواهد پژوهش حکایت از آن دارد که نوع حسابرس و استقلال هیأت مدیره، تأثیری بر رابطه بین ریسک نکول و ضریب واکنش سود ندارند. در حالی که تمرکز مالکیت و مالکیت نهادی تأثیر مثبت و معناداری بر رابطه بین ریسک نکول و ضریب واکنش سود دارند.
بررسی تعامل بین جریان نقدی آزاد و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از سیستم معادلات همزمان سه مرحله ای (3SLS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، تقابل بین جریان نقدی آزاد و عملکرد را به همراه سایر عوامل اثرگذار بر این رابطه بررسی می کند؛ به بیان دیگر، این پژوهش افزون بر بررسی رابطه ی متقابل (دوطرفه) بین جریان نقدی آزاد و عملکرد، عوامل اثرگذار بر این رابطه را نیز شناسایی می کند. به این منظور، از روش نیمه تجربی دربازه ی زمانی 1380تا1392 برای 1716 سال-شرکت بورس اوراق بهادار تهران به صورت داده های ترکیبی استفاده شده است. همچنین، به دلیل وجود اریب همزمانی در متغیرهای درون زای پژوهش برای آزمون فرضیه ها، سیستم معادلات همزمان سه مرحله ای (3SLS) به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش، حاکی از منفی و معنادار بودن اثر متغیر عملکرد بر متغیر جریان نقدی آزاد و متقابلاً منفی و معنادار بودن اثر متغیر جریان نقدی آزاد بر متغیر عملکرد است؛ بنابراین، این دو متغیر یکدیگر را تضعیف می کنند. افزون بر این، نتایج نشان دهنده ی اثر معنادار و متفاوت ساختار های مالکیت (شامل تمرکز مالکیت و سطح مالکیت) بر رابطه ی یادشده است. به عبارت دیگر، برخلاف متغیرهای تمرکز مالکیت که یک قدرت تک قطبی را در شرکت به وجود می آورند، سطح مالکیت به منزله ی یک قدرت چند قطبی می تواند اثری ارزش آفرین بر رابطه ی متقابل بین جریان نقدی آزاد و عملکرد داشته باشد.
ارزیابی الگوی شفافیت گزارشگری مالی پیشنهادی بر مبنای نقد شوندگی سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شفافیت، هسته مرکزی گزارشگری مالی مدرن است که به استفاده کنندگان در شناخت واحد تجاری کمک می کند. با وجود اهمیت این مفهوم، تعریف جامعی از آن ارائه نشده است و روش های متعددی نیز برای اندازه گیری شفافیت اطلاعاتی مورد استفاده قرار گرفته که به نتایج، توجیهات و پیامدهای متفاوتی منجر شده است. با توجه به تعداد معدود پژوهش های دانشگاهی که به دنبال تجمیع معیارهای متمایز و ارائه معیار چند بُعدی از شفافیت گزارشگری مالی باشند؛ در این پژوهش کوشش گردید تا به این مهم پرداخته شود. در ابتدا با بررسی مبانی نظری الگویی جامع به منظور ارزیابی میزان شفافیت شرکت ها و کیفیت افشای آنها پیشنهاد گردید. سپس، به منظور سنجش اعتبار الگو، پرسشنامه ای طراحی و نظر خبرگان در مورد آن دریافت شد و مشاهده شد که تمامی اجزای الگو مورد تأیید است. در گام بعد کوشش شده است الگوی یاد شده از بُعد ارتباط با نقدشوندگی سهام مورد ارزیابی و با شاخص افشای سازمان بورس اوراق بهادار مقایسه شود. به منظور سنجش نقدشوندگی از اثر قیمت روزانه و شاخص های مستخرج از آن، استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان داد که الگوی شفافیت گزارشگری مالی پیشنهادی،رابطه معناداری با شاخص نقدشوندگی دارد در حالی که رابطه بین شاخص افشای سازمان بورس و اوراق بهادار با این متغیرها معنادار نیست.