فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
إن للأدب العربی مجالات غیر مطروقه تستحق الدراسه، منها البیت القصصی وهو أحد القوالب القصصیه فی الشعرالعربی منذ أقدم نماذجه إلی تجاربه الجدیده. یبدو أن أحداً لم یتطرق إلی هذا المجال فی الأدب العربی، فیجدر أن یُدرس کقالب قصصیّ له سماته الخاصه التی تستقل بنفسها. إنّ البیت القصصی هو قصه بکاملها تُسرد فی بیت تتواجد فیه عناصر القصه الضروریه. بما أنّ البیت الواحد لا یتّسع مجالاً مفصلاً لسرد القصه، فعلیه أن یشتمل علی مستلزمات السرد الضروریه. وبما أن العناصر الضروریه، أی: الحبکه، والفعل، والشخصیه، والبیئه (الزمکان)، هی التی تُهَیّئ الظروفَ لإنشاء القصه، فکلّ بیت یشتمل علی هذه العناصر، یُعَدُّ بیتاً قصصیاً. قد اختار الکاتب تسعه عشر بیتاً من الشعر العربی فی عصوره المختلفه کنماذج للبیت القصصی لیَدرس بعضَها فی عناصره القصصیّه ولیتعرف القارئ المحترم علی هذا القالب القصصی الجدید.
تحولات الموضوع الوطنی والقومی فی قصص محسن یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تتناول هذه الدراسه التجربه الإبداعیه للقاص محسن یوسف، بدءاً من مجموعته القصصیه الأولى (وجوه آخر اللیل)، وانتهاء بمجموعته القصصیه الأخیره (حکایات السیده الجمیله)، وهذه الدراسه لیست تأریخاً للتجربه الإبداعیه للکاتب، وإنما تلمس لتجربته القصصیه وتطوراتها، والکشف عن التحولات التی طرأت على الموضوع الوطنی والقومی وقد تم تتبع التغیرات التی طرأت على التجربه الإبداعیه، والمضامین الفکریه للکاتب، وتناول التقنیات الفنیه التی وظفها فی قصصه، کالتقطیع، والعنونه، والمونولوج الداخلی، وتداعی الأفکار، والإشاره إلى أن الکاتب لایشقى وراء المصطلحات الحداثیه، بل یبقى له صوته القصصی الخاص الذی یتفرد به، مستخدماً السرد النابض بالحیاه.
جایگاه باران نزد عرب در دوران جاهلیت ( با نگاهی به سروده های شاعران این دوره)
حوزههای تخصصی:
نقد التّناص القرآنی فی قصیدة «ثورة فی الجحیم» لجمیل صدقی الزّهاوی (نقد تناص قرآنی در قصیده ی «ثورة فی الجحیم» از جمیل صدقی زهاوی)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ضمن بیان مفهوم بینامتنی و انواع آن، پرسش هایی در مورد چگونگی کاربرد بینامتنی قرآنی در شعر زهاوی مطرح شده است. خلاصه ای از قصیده ( انقلابی در دوزخ ) از سروده های این شاعر می آید و هدف اصلی آن بیان می شود. در ادامه به انواع مختلف بینامتنی که در اشعار زهاوی بسامد بیشتری دارد، اشاره می شود که از جمله آن می توان از مواردی چون: بینامتنی فواصل آیات، واسلوب وترکیب ها ومفردات قرآنی ( از قبیل موازی ونفی کلی وجزئی) یاد نمود. در این زمینه، نکته ی قابل توجه، استفاده ی شاعر به دو گونه مثبت و منفى در بینامتنی اسلوبی و ترکیبی است؛ این در حالی است که در بینامتنی فواصل آیات، استفاده منفی شاعر دیده نشده است. در زمینه بهره گیری شاعر از مفردات قرآنی نیز، استفاده مثبت بیشتر از استفاده منفی نمود دارد. شیوه ی بررسی در این مقاله، به شکل تحلیل و توصیفی است.
بررسی سیرتحول مفاهیم از یأس به امید و مقاومت در شعر فدوی طوقان
حوزههای تخصصی:
بی گمان شعر هر شاعری آینه ای است که مقتضیات زمانه ی او را بازتاب می دهد و نمودار احساسات و واکنش او در برابر رخدادها و جریان های موجود در جامعه اش است و از جانب دیگر شعر بر حوادث و مسائل زمانه ی خود نیز تأثیرگذار است و مردم را از کاری منع و به عملی تشویق می کند، شعر فدوی طوقان شاعر سیاسی و متعهد فلسطینی مجسم کننده ی دردها، امیدها و آرزوها، مبارزه و مقاومت مردمی است که در سرزمین خود مانند بیگانگان و متجاوزان با آن ها رفتار می شود. فدوی در مقطعی رهایی از این مشکلات و دشواری ها را ناممکن می داند و در گرداب یأس غوطه می خورد و به دنبال آن در شعر امید، آواز مقاومت تا رهایی سرمی دهد و هرآنچه در خود می بیند، در راه وطن فدا می کند. در این مقاله سعی شده تابا مطالعه ی دیوان شعری این شاعر بزرگ، اشعار وی را براساس سه مفهوم و درون مایه: یأس و ناامیدی، امید و اراده برای تغییر آینده، مبارزه و مقاومت طبقه بندی کرده و یک مسیریابی در شعر فدوی انجام گیرد؛ مسیری از یأس به امید و مبارزه که ردپای آن در شعر فدوی قابل ملاحظه و ردیابی است. با مطالعه ی دیوان فدوی طوقان برای مسائل فوق الذکر نمونه های فراوانی یافت شده است. در انجام این تحقیق روش استقرای تام استفاده شده است.
الأسس النقدیه فی کتاب الشعر العربی المعاصر/ قضایاه وظواهره الفنیه للدکتور عز الدین إسماعیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مازال العمل على الفکر النقدی للنقاد، على الرغم من کثرتهم، قلیلا. والعمل على فکر الناقد یقدم للقارئ المتابع، الخط الذی سار علیه هذا الناقد، والمنطلقات التی أسست لنظرته إلى الأدب. والناقد عز الدین إسماعیل ناقد غزیر الإنتاج، وهو أحد الرواد الذین کان لهم دور بارز فی بلوره القصیده الشعریه الحدیثه، فی مصر، والوطن العربی کله، وکتابه ""الشعر العربی المعاصر / قضایاه وظواهره الفنیه"" على قدمه یعد الدستور الذی سطر لهذه الحرکه خطوطها الرئیسه. وهذا البحث یقوم على محاوره أفکار الناقد فی هذا الکتاب، وما أکثرها، یؤیّد بعضها، ویخالف بعضها الآخر؛ فالناقد قام بتوصیف حرکه الشعر الحدیث، فنیّا وموضوعاتیا، ولئن اختلفت الباحث فی بعض القضایا، فهذا شیء طبیعی، تحتّمه السیروره الزمانیه.
استدعاء التراث فی مرآة اشعار عبدالوهاب البیاتی (بهره گیری ازمیراث در آینه اشعار عبدالوهاب بیاتی)
حوزههای تخصصی:
بیاتی یکی از سه نفری بود که دغدغه پیشتازی در شعر عربی معاصر را داشت و برای پدری شعر معاصر تلاش کرد.او خالق اسطوره های زیاد و پدیدآورنده صورتک (ماسک) در شعر معاصر است سرچشمه های میراثی که بیاتی ازآن استفاده نموده به شش دسته تقسیم می شود و شامل: ادبی، تاریخی، دینی، صوفی، فلکلور و اسطوره است. او نمونه های و شخصیت های زیادی با جنسیت ها و ملیت های مختلف به کار گرفت و شیوه ی بهره مندی از میراث نزد وی متنوع است و شامل تکنیک هایِ صورتک، بینامتنیت و آشنایی زادیی است. از طریق نمونه ها و شخصیّت های مختلفی که استفاده نموده و از بعضی متون شعری که اقتباس کرده موضوعات زیر برمی آید: انقلاب، خشونت، ربودن، تبعید، غربت، سرکشی، درد، عذاب و مرگ. بیاتی اعتقاد داشت که وی ثمره گذشته است و بین او و میراث نوعی انس و الفت وجود دارد و به همین جهت با میراث، همذات پنداری می کرد؛ زیرا در اصول آن نوعی تاکید بر دیدگاه هایش و وحدت تجربه انسانی می دید. بیاتی همیشه می خواست هنجارهای رایج را در هم شکند و بر کُندی دنیا و زندگی بتازد تا آزادی، عدالت و کرامت انسانی را محقّق کند. بیاتی، گذشته را به صورت خشک و جامد برداشت نمی نماید بلکه آنرا براساس دیدگاه خود پدید می آورد.
نوآوری در شعر بردّونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر، معرفی ادیب معاصر یمن عبدالله بن صالح ملقب به بردّونی است. وی شاعر و نویسنده ای بزرگ و در عین حال ناقد و مورخی برجسته بود. سال های نخستین زندگی وی به آموختن در مکاتب سپری شد. سپس به «الجامع الکبیر» در صنعا رفت و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد. آنگاه در «دار العلوم» به تحصیل پرداخت و از همان جا نیز در رشته ادبیات عرب فارغ التحصیل شد. او شاعری رمانتیک بود که در اشعار کلاسیک و نو وی این گرایش به چشم می خورد. بردّونی در عرصه عمل نیز فعال بود به طوری که اتحادیه ادبا و نویسندگان یمن را بنیان نهاد؛ و خود نیز بعداً رئیس آن شد.
وی 12 مجموعه شعر و هشت اثر پژوهشی را در کارنامه اعمال خود دارد و چندین جایزه بین المللی دریافت کرده است؛ از جمله جایزه یونسکو.
درون مایه اشعار او را عشق به وطن و در همین راستا نقد زمامداران یمن از جمله احمد حمید الدین تشکیل می دهد. دغدغه های مهم اعراب همچون: مسأله فلسطین، گرایش قومی یا همان ناسیونالیسم عربی و اتحاد عرب، نیز از دغدغه های وی بوده که بخشی از مضامین آثار شعری او را به خود اختصاص داده است.
کتاب و کتاب پژوهی؛ پابرگ
حوزههای تخصصی:
قناع در شعر بدر شاکر السّیّاب؛قصیده «سِفر أیوب» به عنوان نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدر شاکر السّیّاب از پیشتازان جریان شعری مدرن عربی و از نخستین کسانی است که توانستند با تجربههای تازه خود، نوگرایی را در شعر معاصر پایهریزی کنند. او توانست راهی را در مقابل شعر معاصر عربی باز کند که در شکل و مضمون، بیانکننده زندگی مدرن است. او نه تنها در شکل و قالب شعری، بلکه در گوهر شعری نیز به نوآوری دست زد و رمزهایی را ابداع کرد که بر نبوغ و نوآوری هنری وی دلالت دارد. هدف او از طریق این رمزها، بیان کردن مفاهیم معاصر و مسائل و مشکلاتی است که مردم از آن رنج میبرند.
یکی از انواع رمز قناع است. تکنیک قناع از مهمترین تکنیکهای شعری و از برجسته ترین ابزارهایی است که شاعران در شعر خود به کار میبرند؛ زیرا هر یک از رمزهای قناع دربردارنده معانی متعدد است.
بدر شاکر السّیّاب از جمله شاعران پیشتاز در استفاده از این تکنیک و به کار بردن شخصیتهای دینی و تاریخی در شعر است. از جمله شخصیتهایی که سیّاب آنها را در شعرهایش در قالب قناع به کار برده، شخصیت مسیح، ایوب W و سندباد است.
در مقاله حاضر برآنیم که به بررسی اسلوب قناع در شعر بدر شاکر السّیّاب پرداخته، با تمرکز بر قصیده «سِفر ایوب»، کاربرد شخصیت ایوب U را به عنوان یک رمز دینی مورد کاوش قراردهیم. روش تحقیق در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی است.
صوره الفُرس فی العِقد الفرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یبدو للمتأمّل فی "" العِقد الفرید""، أنّ ابن عبد ربّه الأندلسی قد ألّف موسوعته الضخمه وما تشتمل علیه من ثقافه إسلامیّه عربیّه ما یثیر الإعجاب، وللمؤلِّف وقفات مع التّراث الفارسی وردت متفرقهً فی ثنایا هذا السِّفر. ولو قدّر أن یأتی تعریف للفُرس وثقافتهم فی کتاب ألِّف فی الشرق العربی لاعتبرنا هذا الأمر طبیعیاً وذلک لمجاورتهم البلدان العربیّه وما یلازمه من صلات.
فی حین أننا نشاهد أنّ المسافه الجغرافیه والتباین التاریخی والثّقافی بین عرب الأندلس والفُرس لم یکونا حاجزاً من أن تصل أخبار من بلاد فارس إلی أقصی الغرب العربی لتظهر فی هذه الموسوعه الفریده، وما یتّصف به هذا الشعب من تراث. وقد تجلّت أقوال ملوکهم وحکمائهم وخاصه فی عصر بنی ساسان فی هذا الأثر، ولعلّ هذا الأمر یرشدنا إلی رصد التّناص الأدبی، وإلی العلاقات التی کانت سائدهً عندئذٍ.
لقد حاولت هذه الدراسه جمع شتات ما ورد ذکره فی ""العقد الفرید""عن أدب ملوک الفُرس وحکمائهم کی تضع أمام القارئ صوره عن الفرس من خلال الأدب الأندلسی.
نقد و بررسی شخصیت وادب شاعر مهجر عرب ""الیاس فرحات"" (التحلیل والنقد لشخصیة وأدب إلیاس فرحات، شاعر العرب فی المهجر)
حوزههای تخصصی:
انتقل مجموعات کبیرة من الناس للأراضی العربیة، ولاسیما لبنان وسوریا، إلی الأمریکتین الشمالیة والجنوبیة فی أواخر القرن التاسع عشر وخلال العشرین، حیث استقرّوا فی الأمریکا، وکندا، والبرازیل، والأرجنتین، والمکسیک.
کان هذه الهجرة فی کثیر من الأحیان نتیجة للتخلص من المشاکل الفکریة، والاجتماعیة، والاقتصادیة التی کانت قد سیطرت علی المجتمع العربی. یتعرّض هذا المقال من بین هؤلاء المهاجرین، لإلیاس فرحات، الشاعر اللبنانی الذی هاجر إلی البرازیل. یهیمن نفسیة شعراء العرب القدماء بصورة واضحة علی قوالب أشعار فرحات هیمنة لایمکن لفرحات التخلص منه نظراً لتشابه ظروف معیشته بهمتعکس قصص فرحات الشعریة مختلف جوانب حیاته وتجربته الشخصیة علی نطاق واسع.
نقل و زبان در رمان ""التلصص"" صنع الله ابراهیم (السرد واللغة فی روایة ""التلصّص"" لصنع الله إبراهیم)
حوزههای تخصصی:
تعتبر الروایة من أبرز الفنون الأدبیة ولها مکانة متمیزة فی الأدب العربی المعاصر. فالروایة فی عصرنا الحاضر تتناول الموضوعات الواقعیّة وصارت مرکزیّتها تصویراً من الحیاة کما نلاحظ هذا الأمر فی روایة «التلصّص» لصنع الله إبراهیم.
یعتبر «صنع الله إبراهیم» من نجوم الأدب الستیّنی الذی یصوّرلنا فی هذه الروایة مصرفی عام 1948 م. فیتحدّث فی بنائه الروائی عن الماضی مناقشاً القضایا المعاصرة فی القاهرة.
وفی دراسة هذه الروایة نجد مجموعة العناصر الهامّة التی تعدّ من أهمّ معالم البناء الفنّی لها ومنها: السرد واللغة.لأنّ السرد من الأدوات الفنیّة التی یستخدمها الکاتب للوصول إلی غایة قصّته وکان العمود الفقری ترکّز علیه الأدوات الأخری کالحواروالوصف وغیرهما.
ونستعرض فی هذا المقال طریقة سرد الروایة عند هذا الکاتب فی «تلصّصه» وهویعتنی بالتفاصیل معتمداً علی صلات الطفل الراوی بالبیئة والشخصیات. ویتحدّث فیها عن أبطال الروایة علی حسب المواقف التی تقتضی الکلام لأ نّه یجب علی الکاتب أن تکون لغته أکثر ملائمة من وسائل بناء قصّته.
الأسلوب المسجوع في الآیات القرآنیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یمثل القرآن الکریم أساساً لکل مظاهر الحیاة العقلیة والبشریة المتطورة الناشدة للغایات السامیة والقویمة، ذات الأهداف النبیلة الساعیة إلى منح الفرص المتساویة لزهو الشعوب واستقلالها فی کل المجالات دائماً وأبداً. ولذلک فقد کانت آیاته المبارکة بمثابة براهین خالدة عظیمة أولت تصویر تلک المظاهر من خلالها بأبلغ الکلمات والعبارات وبأعمق المعانی والدلالات التی تسطرت تباعاً على صدرسید الکائنات محمد علیه وآله أفضل الصلاة والسلام. ومن هنا صارت آیات القرآن الکریم موضع اهتمام الأدباء کما العلماء، فی إظهار رقة وجمالیة الأسالیب القرآنیة التی کسبت القلوب وأجبرتها على الاستماع والإنصات، والخشوع عند تردیدها فیما بعد. ما یعنی أن أسلوب القرآن الکریم البلاغی، کان له الأثر العمیق فی إرساء دور الآیات القرآنیة فی التبلیغ والدعوة، جراء الأسلوب المعجز الذی تمیزت به هذه الآیات والذی نطلق علیه «السجع». لذا، سنحاول فی هذه المقالة أن نقدم دراسة وافیة حول هذا الأسلوب الأدبی والجمالی الذی تمیز به القرآن.
نگاهی انتقادی به رمان ""یومیات نائب فی الأریاف"" (أضواء نقدیة علی روایة یومیات نائب فی الأریاف)
حوزههای تخصصی:
لاشک فی أن روایة یومیات نائب فی الأریاف من الآثار الخالدة لتوفیق الحکیم الکاتب والفنان المعاصر فی الأدب العربی. والدلیل هو أنها ترجمت إلی اللغات الأجنبیة الکثیرة فی العالم وأنتجت منها الأفلام فی بعض البلدان العربیة. ویتکلم توفیق الحکیم فی هذه الروایة عن بعض وجوه الحیاة فی مصر لاسیما فی الأریاف. ونحن ندرس فی هذا المقال بعض العناصر الفنیة للقصة، مثل: المکان والزمان، والشخصیة، والحوار، والحوادث. أما المکان الذی تجری فیه حوادث الروایة فهو ناحیة من البلاد (الوجه القبلی)، وزمان وقوعها یبدأ وینتهی خلال اثنی عشر یوما من أکتوبر إلا أنّ الکاتب یسعی إلی إطلاق الزمان ولایحدده. وللروایة شخصیات یرسمها الکاتب من الناحیة الداخلیة، ولا الخارجیة، أی یرسم ملامح شخصیات القصة بتصویر ردات أفعالها تجاه الأحداث التی تبدأ بإطلاق النار وتجری معتمدة علی الأحداث الأخری الثانویة.
قراءه فی قصیده لعازر 1962 فی ضوء نظریه تحلیل الخطاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل الخطاب عباره عن محاوله للتعرف على الرسائل التی یود النص أن یرسلها، ویضعها فی سیاقها التاریخی والاجتماعی، وهو یضمر فی داخله هدف أو أکثر، وله مرجعیه أو مرجعیات وله مصادر یشتق منها مواقفه وتوجهاته.
إذن، یساعد تحلیل الخطاب على فک شفره النص بالتعرف على ما وراءه من افتراضات أو میول فکریه أو مفاهیم.
فتهدف هذه الدراسه إلى قراءه فی قصیده لعازر62 لخلیل حاوی فی ضوء نظریه تحلیل الخطاب التی تستند على نظریتی الاتساق والانسجام.
محمدحسین نظیری نیشابوری، شاعر شیعه مذهب ایران
حوزههای تخصصی:
استشهاد در شرح ابن عقیل و سیوطی بر الفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان ضمن مقدمه ای درباره پدیده استشهاد در نحو عربی، به طور خاص استشهاد دو شارح مشهور الفیه ابن مالک بهاءالدین عبدالله بن عقیل و جلال الدین عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی را به آیات قرآن، احادیث شریف، کلام ماثور عرب و اشعار قدیم عرب بررسی و مقایسه کرده اند و روش آنها را در آوردن شاهد تبیین نموده، به ارائه نتایج آماری و تطبیق آنها پرداخته اند.
از مهم ترین اهداف این مقاله، آشنایی با جایگاه استشهاد در این دو شرح و آشنایی با اهدافی است که شارحان را به استشهاد به شواهد گوناگون سوق داده است. میزان استشهاد به هر یک از انواع چهارگانه شواهد نیز گزارش شده است.
مقدمه فی الوقف والابتداء مصطلحاته وعلاقته بالنحو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعالج هذا البحث قضیه الوقف والابتداء، والتعریف بمصطلحاتهما وعلاقتهما بعلم النحو، وذلک من خلال تتبع آراء القراء والنّحْویین، الذین حددوا المواضع التی یوقف علیها، وعندما حددوها کانوا یقرنون ذلک بتعلیلاتهم، وأکثر ما تتصل تلک التعلیلات بقواعد النّحْو وأحکامه، وأنّ صاحب علم التمام یحتاج إلى المعرفه بالنّحو وتقدیراته، فقد نقل النحاس عن ابن مجاهد قوله: "" لا یقوم بالتمام إلا نحْوی، عالم بالقراءه، عالم بالقصص، عالم باللغه التی نزل بها القرآن"".
ثم عرضنا اختلاف المتقدمین فی عدد أنواع الوقف وفی تسمیاتها، وظهر ذلک الاختلاف والتباین فی المقصود منها عند ترتیبها حسب ما ذکرها أولئک المتقدمون زمنیاً، کما أنّ فکره التقسیمات غیر واضحه، ولم یتفق من کتب فی هذا العلم على أسس التقسیم وتعیین مواضعها، وقد ذکرنا أربعه منها بما یتوافق مع البحث، وعرفنا کل نوعٍ منها وهی: ""الوقف التام، الوقف الکافی، الوقف الحسن، وقف البیان.""
وتوصلنا إلى أنّ ( الوقف والابتداء) من الموضوعات التی تعتمد فیما تعتمد على النّحْو، وقد تبین لنا أنّ أحکامه وخلافات النحاه هی التی توجه کثیراً من مواضع الوقف على الکلمه وتبیّن نوع ذلک.