فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۹۶۳ مورد.
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
21 - 36
حوزههای تخصصی:
اللغه العربیه لغه اشتقاقیه. فالکلمات فیها لا تعیش فرادى، بل لها مجتمعات مشترکه رغم کثیر من لغات العالم. وهذه المیزه معروفه عند أهل اللغه. هذا من جانب، ومن جانب آخر لها میزه أخرى، وهی قضیه الحرکات التی تنتج منها المعانی. فکلُّ حرکه تتّصف بعدّه خصائص تمیزها عن باقی الحرکات وتعطی لها خاصیه صوتیه، بحیث تدلّ على معنى معین دون غیره. یستهدف هذا البحث دراسه تاثیر أقوى الحرکات أی الضمّه (قصیرها وطویلها) فی معانی مفردات وجمل اللغه العربیه والقرآن الکریم. فدراسه تأثیر الضمه فی تقویه بنیه الأسماء والأفعال والتراکیب النحویه تکوّن المحاور الرئیسه فی هذه المقاله. تعتمد هذه الدراسه على المنهج الوصفی التحلیلی، حیث تبحث عن وصف الصوائت ووجودها فی بنیه الکلمات فی اللغه العربیه والقرآن الکریم. النتائج المستقاه من البحث تبین أنّ الضمه هی أقوى الحرکات، وهذه القوّه تؤدّی إلى تقویه المعنى فی المفردات والتراکیب الصرفیه والنحویه، حیث المرفوعات فی التراکیب النحویه هی العمده على عکس المنصوبات والمجرورات التی هما فضلتان. فیمکننا أن نضع قاعده لغویه جدیده معنونه ب «أقوى الحرکات تدلّ على أقوى المعانی»، کما قیل سابا: «زیاده المبانی تدلّ على زیاده المعانی» و«أقوى الحروف تدلّ على أقوى المعانی».
الاغتراب المکانی لدى المثقّف فی روایات سعد محمد رحیم بعد 2003م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یرنو البحث فی طرحه إشکالیه العلاقه القائمه بین المثقّف والاغتراب إلى نیل إجابات شافیه عن کیفیه بلوره الشخصیّه المثقّفه فی روایات العراقی، سعد محمد رحیم، والتعرّف على نوعیّه الأمکنه التی کابدت الشخصیّات الرئیسه فیها الاغتراب جرّاء الأزمات الناجمه عن الانقلابات، والحروب، والحصار والاحتلال. وتهدف الدراسه وبالإفاده من المنهج الوصفی - التحلیلی إلى إماطه اللثام عن بعض مکنونات الأعمال الروائیّه لرحیم فی توظیفها ظاهره الاغتراب، والترکیز على النوع المکانی منه فی ثلاث روایات له، وهی ترنیمه امرأه .. شفق البحر (2012م)، و مقتل بائع الکتب (2016م)، و فسحه للجنون (2018م). تعمّد الروائی اختیار شخصیّاته مثقّفه کونها الشاهد الواعی على ماضی العراق وحاضره؛ وعلیه صاغها إشکالیّه، ومستلبه، ومسکونه بأوهامها، وممثّله لجیل بأکمله. المثقّف واجه فی کلتا الحقبتین سلسله من الهزائم على الصعید الاجتماعی والثقافی والسیاسی، أرغمته إمّا على التنقّل بین الأمکنه المعادیه، وإمّا التنحّی مرمیّاً على الهامش؛ فما جنى سوی الفشل فی البحث عن الأنا وفقدان البوصله.
دراسه الفکر الفلسفی لنجیب محفوظ حول العلم الحدیث فی خطابه السردی شخصیه «عرفه» فی أولاد حارتنا نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
311-335
حوزههای تخصصی:
روایه «أولاد حارتنا» لنجیب محفوظ، روایه رمزیه تعید کتابه تاریخ حیاه البشر علی محوریه حیاه الأنبیاء الکبار فی قالب سردی ولکنها فی الحقیقه أقرب الی بیان فلسفی، خاصهً فی الجزء الأخیر منها حیث تدخل شخصیه «عرفه» فی الروایه وتدور کل الأحداث حولها رمزا للعلم الحدیث. قام محفوظ بتوظیف هذه شخصیه لعرض فکره الفلسفی حول العلم الحدیث وصراعه مع الدین وخضوعه أمام حکم السلطه وتکمن ضروره البحث فی أن هذا الفکر الفلسفی حول العلم هو فکر غربی فی بدایته فکیف أثّر علی کثیر من منوری الأفکار و الکتّاب فی العالم الإسلامی وصاروا مبلغین لهذه الفکره مستخدمین الفنون الأدبیه ولذلک یهدف هذا البحث بالمنهج الوصفی التحلیلی و باستقراء تام لعناصر القصه فی قسم عرفه، تسلیط الضوء علی هذا الجانب من الروایه لتبیین المظاهر الغربیه للعلم والتی رمز بها محفوظ فی عرفه ولنبیّن أنّ محفوظ یمثّل فی شخصیه عرفه فکرا فلسفیا خاصا بالنسبه للعلم من حیث موطنه وتضاده بالدین و استخدامه السیئ من قبل السلطات الحاکمه وقد أصبح عرفه فی خطاب محفوظ السردی، أفضل تمثیل للعلم الذی نهض بخلوص لیخدم البشریه بسحره مغایرا بعض الأحیان ما جاء فی الأدیان السماویه، فالنتیجه التی یصورها محفوظ لهذا القیام لیست الّا العلمانیه القائله بموت الإله وخضوع العلم أمام السلطویه وتضحیه العواطف البشریه.
مطالعه نشانه شناسانه اشعار وطنی شوقیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چشم انداز گسترده و گوناگون شعر احمد شوقی، نشان از قدرت تخیّل و میزان پویایی آن دارد. نشانه های خودنما، آرزوهای قلبی شاعر را به نمایش می گذارد و عاطفه ی خواننده را بر می انگیزد. این نشانه ها همراه با تصویرهایی آکنده از دل تنگی، برای القای پیام وطن دوستی و ملی گرایی و در بیان تأثرات ذهنی شوقی به مخاطبان پویانمایی می کنند. پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی، جلوه هایی از حس ملی گرایی شاعر را در چهار محور نشانه های زیبایی شناختی کلام، نشانه های زمانی و مکانی، نشانه های مربوط به هنجار گریزی نحوی و تحلیل متن به اعتبار محور افقی و عمودی بررسی کند. این نشانه ها نه تنها به قصد هنرنمایی ادبی و آفرینش تصاویر شعری، بلکه در جهت تولید معنا، برجسته سازی افکار و تجارب روحی و عاطفی شاعر به کار گرفته شده اند. این نشانه های معنایی باعث افزایش عاطفه در کلام، تصویر آفرینی، جلوه گری کلام و برانگیختن حس نوستالژی، و درنتیجه باعث ایجاد خوانش های متعدد در ذهن مخاطب خواهد شد.
جستاری بر مکانیسم "جبران" و فرایندهای آن در آینه ادبیات ادونیس و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
18 - 34
حوزههای تخصصی:
از میان روان شناسانی چون آدلر 1 ، یونگ 2 ، فروید 3 ، اریک فروم 4 ، لاکان 5 و... که تحلیلی روانکاوانه به ادبیات و هنر داشته اند، می توان گفت که رویکرد روان شناختی آدلر به این دو مقوله، با استناد به محوریت تأثیر "احساس نقص" در شکل گیری ادبیات یک شاعر، از جامعیت بالاتری برخوردار بوده است. آدلر رویکرد فکری خود را بر مبنای احساس حقارت بنا نهاد؛ بد ین معنا که شکل گیری بسیاری از مؤلفه های هنری و ادبی به نوعی برخاسته از احساس نقصی سرکوب شده است که با تکیه بر مکانیسم جبران به منصه ظهور رسیده اند. در حوزه ادبیات، ادونیس و شاملو از جمله سرایندگان بنام معاصر ند که تأثیر بسزایی بر روند تصویر و معنا در حوزه شعر داشته اند. آن ها گرایش سنت گرا به شعر را مردود دانسته و با تکیه بر شناختی جامع از مسیر ذهنی انسان امروزی به موسیقی و مفهوم شعر جهت گیری خاصی داده اند که با رنگ و لعابی روان شناختی همراه بوده است. جستار پیش رو می کوشد تا با تکیه بر نقد تطبیقی، گفتگو مندی متن و روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی روان شناسی فردی دو شاعر پرداخته، سپس محورهای حاصل از احساس حقارت موجود در ادبیات آن ها را در قالب فرایندهایی چون "جابجایی" 6 ، "آرمان گرایی" 7 و "انکار" 8 موردبررسی و واکاوی قرار دهد. قدر مسلم اینکه، دوران کودکی و افت وخیزهای فردی دو شاعر، ضمن ایجاد ذهنیتی منحصربه فرد در آن ها، رویکرد ادبی خاصی از آن ها به جای گذاشته و همین مسئله، زمینه شکست هنجارهای ساختاری و معنایی را در زمینه هنری شان ایجاد کرده است. این جستار، بر مبنای مکتب آمریکایی، اصالت اشتراک موجود در متن هنری دو شاعر را با محوریت مکانیسم جبران، مطمح نظر قرار داده است
آلیات التوثیق فی رحلات أبی حامد الغرناطی "تحفه الألباب" نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ألّف أبوحامد الغرناطی رحلتین علی صعید أدب الرحله العربی؛ الأولی منهما " تحفه الألباب ونخبه الإعجاب " والثانیه " المعرب عن بعض عجائب المغرب ". السِمه الممیِّزه فیهما کلتیهما هی العجائبیهُ، أی یسعی الرحاله أن یأتی بالحوادث العجیبه ویرکّز علی المشاهد التی تثیرُ فینا الاستغراب. وانطلاقاً من هذا نجده یسمّی رحلتیه مستخدماً کلمه "العجائب" فی صیاغه العنوان. هذا المنحی لدی الغرناطی یجعل المتلقی یقف أمامها ویعتبرها قصصاً خرافیه لیست لها أرضیه واقعیه. الغرناطی المعجَب بذکر المشاهدات المدهشه طیله سفره قد فطن لهذا الأمر واستخدم آلیات عدیده لیطمئن القارئ ویصطنع عالماً حقیقیاً إلی جانب تطرّقه إلی القصص العجیبه. دراستنا هذه تهدف إلی معالجه آلیات التوثیق وأدواتها وغایاتها فی رحله تحفه الألباب عبر المنهج الوصفیّ - التحلیلیّ. وتشیر النتیجه إلی أنّ هذه الآلیات مع ما لها من أدوات قد تجلّت فی رحلته بطرق مختلفه، منها: النقل مشاهدهً وسماعاً من الثقات، والتدقیق فی ضبط مصادر المنقولات ورُواتها، والمنطقیه فی الحکی والسرد. والجدیر بالذکر أنّ هناک أخباراً فی الکتاب لم یعرضها المصنّف بأسلوبٍ مُوحٍ بالثقه فیبدو أنّها تفتقر إلی أدوات الثقه. وقد یعود السبب إلی أن الرحاله ینوی أن یعوّد القارئ بالتدریج من خلال ما یقدِّمه من مستندات علی أسلوبه الموثّق. إلّا أنّ هذه الأمور قلیله والأسلوب الممیّز فی منهج الغرناطی السردی هو تطبیق الطریقه التوثیقیه.
صوره "شیوخ العربان "قراءه فی النصوص الشعبیه الشفَهیه المصریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یدرس هذا البحث صوره البدوی وشیوخ العربان فی الموروث الشعبی، من خلال استقراء وتحلیل عینه مختاره من النصوص الشعبیه الشفَهیه المتداوله، مثل العدیدِ وأغانی الأفراح وغیرها من النصوص، وتهدف هذه الدراسه إلى الوقوف على الصور المعقده والغامضه للبدو فی مصر، ورصد کیف رسم الوجدان الجماعی المصری صوره شیخ العرب فی التراث الشفهی الشعبی، ویرکز البحث أیضا على التعارض بین تلک الصوره وبین الصور النمطیه السالبه التی ترکها لنا التاریخ الرسمی عن العربان فی مصر. رسم المؤرخون العرب والمستشرقون صورا متناقضه وملتبسه للعرب والعربان الذین سکنوا مصر أو عبروا بها فی فترات تاریخیه متعدده، وقد ترک لنا المؤرخون والمستشرقون کتابات کثیره تصف نوعا من العنجهیه مع الشعوب والحضارات القدیمه و کیف خاضت هذه القبائل نزاعا وصراعا ثقافیا طویلا مع الشعوب الزراعیه المستقره وامتد هذا الصراع بین البداوه والعمران فی فترات تاریخیه طویله، رسم البعض صوره بالغه السواد لمظالم العربان وفسادهم فی أرض مصر ،کذلک کانت ملاحظات الکثیر من المستشرقین ترکز على الجور و المظالم التی ترتکبها جماعات البدو مع الفلاح المصری، لکن على العکس من ذلک أنتج التراث الشفهی الشعبی صورا مغایره للعربان فی مصر، وعبرت الثقافه الشعبیه المصریه بشکل أکثر تسامحا وترحیبا بوجود العنصر العربی فی النسیج الثقافی والاجتماعی المصری، کما أن صوره شیخ العرب فی الوجدان الجماعی الشعبی لم تکن سلبیه بالضروره، بل کانت محاطه بالتقدیر والتقدیس أحیانا أخرى. وفی ذلک البحث أقوم باستقراء بعض النصوص الشعبیه الشفاهیه من عدید واغانی وامثال، بغرض تحلیل تلک النصوص المتداوله ودراسه معالم صوره العربان فی الثقافه الشعبیه المصریه، وکیف رسم الوجدان الجماعی المصری صوره "شیخ العرب" فی التراث الشعبی وکیف أن تلک الصوره تبدو متناقضه مع الصور النمطیه والسالبه التی ترکها لنا التاریخ الرسمی عن الصراع السیاسی والاجتماعی بین الفلاحین و العربان فی مصر.
سماتُ المحلیَّهِ فی روایه ذاکره الجسد دراسه فی نظریه العالمیَّه الأدبیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
79-103
حوزههای تخصصی:
العالمَّیه الأدبیه هی ارتقاء أدب ما، کلیاً أو جزئیاً، إلى مستوى الاعتراف العالمی العام بعظمته وفائدته والإقبال على ترجمته وقراءته وتعرُّفه ودراسته بلغته الأصلیه أو بصوره مُترجمه. تمیَّزت روایه ذاکره الجسد لأحلام مستغانمی بمحاولتها لرسم الثقافه السیاسیه والتقالید الثقافیه الجزائریه. نجحت الروایه فی أن تحضر فی الفضاء العالمی بعد حصول الکاتبه علی الجوائز العربیه کجائزه نجیب محفوظ للإبداع الروائی وقد ترجمت الروایه إلی لغات عدیده. یحاول هذا المقال أن یحلِّلَ إحدی المقوِّمات فی روایه "ذاکره الجسد" ألا وهی خصوصیه المحلیَّه. تأتی تلک الدراسه فی سته محاورٍ: الهویه العربیه، وتکریم الشهداء والإشاده بالمقاومه، ونقد السیاسه الوطنیه، ورموز تاریخ القدیم، واللغه العامیه، والزیُّ الجزائری. یقوم الباحثون بدراسه هذه المظاهر فی ذاکره الجسد . تدلُّ النتائج علی أنَّ الروایه تعکسُ خصوصیات المکان الجزائری کما أنَّها مساحه لعرض هاجس العروبه والهویه العربیه فی توجیه الفکر النضالی تجاه القوه المُستعمِره الفرنسیه. تستمدُّ الکاتبه لإرساء مفهوم العروبه من رموزِ السیاسیه الناجحه فی تاریخ العرب کطارق بن زیاد. لکن التباهی بالهویه العربیه وتکریم الشهداء لا یعنی الاغفال عن الواقع السیاسی. کثیراً ما تنقد الکاتبه واقع السیاسه عند الأنظمه العربیه. تطرح الکاتبه کلَّ تلک المحلیه فی فضاء تثریه بالحوار العامیه والألبسه الجزائریه.
الصوره و المعنی؛ دور المعماری المسلم فی تشیید العماره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لقد واجهت العماره الإسلامیه الیوم مشکلهً أساسیهً وهی ضیاع حقیقه هذه العماره وجوهرها والغفله عن بُعد من أبعادها المهمه وهی العلاقه بین المادّه والمعنى. فالعماره الإسلامیه فی الأغلب تلفت انتباه کثیر من المستشرقین الذین ینتمون إلى ثقافات مختلفه وحضارات متنوعه، فلذلک هذه الجماعه فی بحوثهم عن العماره الإسلامیه یکتفون بدراسه مظاهر جمالها الخارجیه، ویغفلون عن حقیقه هامه وهی أنّ الزخارف والزرکشات والتنمیقات المتمثله فی هذه العماره فی ظاهر الأمر لیست إلا مظهراً وصوراً خارجیه، والحقیقه المغفوله عنها هی أنّ العماره الإسلامیه بوصفها لها إمکانیه لأن تتغیّر وفقاً للتغیرات الزمنیه والمکانیه.فهذه الدراسه تهدف إلى کشف حقیقه هامّه وهی وجوب التفکیک بین جمال العماره الإسلامیه البصری والحقیقه الکامنه وراء هذا الجمال الظاهری.وتتناول هذه المقاله العلاقه العمیقه الموجوده بین الصوره والمعنی فی العماره الإسلامیه،کما تدرس العلاقه الوثیقه بین الفنّ الذی یمارسه المعمار المسلم کفنّان وبین أفکاره، فهناک دلالات واضحه تدلّ علی إنتقال المفاهیم من عالم المعنی إلی عالم الصوره والمادّه، والأمر کذلک بالنسبه لموضوع الرموز وفکّها فی هذه العماره، حیث تنتقل الرموز أیضاً من عالم المعنى إلی عالم الصوره، فهذا هو الموضوع الذی یزید من أهمیه العماره الإسلامیه بالنسبه للعمارات الأخرى. بناءً على ذلک فإنّ التجلی من أهمّ مراحل تبدیل المعنى بالصوره، أی إیصال الغیاب إلى الظهور، هذا الظهور یمتلک صوراً متفاوته فی دائره الحوزات الفنیه المختلفه.
بررسی مقایسه ای جلوه های نوستالژیک شاعران عصر اندلس ( مطالعه نمونه ای سروده های ابن زیدون و معتمد بن عبّاد )
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
27 - 52
حوزههای تخصصی:
این ویژگی های شعری در اشعار دو شاعر اندلسی ابن زیدون و معتمد بن عبّاد با وجود شرایط زندگی و اجتماعی مشابه و برخورداری از اندیشه و عاطفه قوی تقریباً به گونه ای برابر بازتاب داشته است. هدف از نوشتار حاضر که به شیوه تطبیقی و با رویکرد اصالت تشابه صورت پذیرفته، بررسی و تبیین نمودهای نوستالژی در قصائد سروده شده آنان در غربت و اسارت است. اهمیت این پژوهش در آشنایی مخاطبان با احساس و عاطفه جوشان دو شاعر که نتیجه تجربه دوران سیاسی و اجتماعی دشوار است، خلاصه می گردد. این مقاله پس از ذکر مقدمه ای با محتویاتی همچون ابعاد و عوامل پدید آورنده نوستالژی و انواع و پیامدهای حاصل از آن آغاز گشته، و با ذکر مختصری از زندگی دو شاعر و تعربف لغوی و اصطلاحی نوستالژی ادامه یافته است. سرانجام مقاله نیز، تبیین مضامین مشترک نوستالژی در شعر شاعران مذکور و تحلیل شواهد شعری آنان است. ارمغان و دستاورد این جستار حاکی از آن است که ابن زیدون و معتمد بن عبّاد با تجربه کردن دوران تلخ اسارت و دوری از شهر و دیار به احساس مشابهی از نوستالژی رسیدند. این احساس یکسان و مشابه در مضامینی همچون بازگشت به دوران کودکی و جوانی، حسرت بر از دست رفتن جامعه آرمانی، دوری از سرزمین و خانواده و ناکامی در زندگی شخصی و جایگاه و منزلت اجتماعی تجلّی و نمود می یابد .
صوره الآخر الأجنبی والعربی فی شعر فاضل العزّاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یضم الأدب المقارن مجموعه متنوعه من الاتجاهات والأسالیب وتمثلّ صوره الآخر واحده منها. فقد نالت صوره الآخر عنایه کثیر من الباحثین المعاصرین؛ إذ درس هؤلاء الباحثون الصوره من زوایا مختلفه، ومنها دراسه صوره شعبٍ أجنبی أو طائفه دینیه أجنبیه أو شخصیه أجنبیه فی أدب شعبٍ آخر أو لدى أدیب بعینه، أو دراسه صوره شخصیَّهٍ أو طائفه أو مجموعهٍ تنتمی إلى بیئه الشاعر وثقافته ولکن تحمل فکراً معادیاً للشاعر کصوره داعش التی ظهرت سلبیه فی أدب العدید من الأدباء العرب بعد عام 2012. إذ یُعد الوجود بجانب" الآخر" السلبی إزعاجاً" للأنا"، حیث یمارس السطوه علیها، ویقمع حریتها فی ممارسه الحیاه أی بعباره أخرى تصبح حریه الآخر على حساب حریه الأنا. ویحاول هذا البحث دراسه صوره الآخر فی نصوص الشاعر العراقی فاضل العزاوی للتعرّف على خفایا ومستورات ذلک الآخر، ویعتمد على المنهج الوصفی – التحلیلی فی تحلیل النصّ الشعری للوصول إلی خصائص الصوره المرسومه للآخر کما یسعی للإجابه عن السؤال التالی: کیف تجلّت صوره الآخر الأجنبی والعربی فی أشعار العزاوی؟ ومن أهمّ النتائج التی توصّل لها البحث أن الصوره التی رسمها الشاعر عن الآخر نبعت بالدرجه الأولى من حاجاته وثانیاً حاجات مجتمعه العراقی والعربیوإنّ موقف الشاعر من الآخر کان مرتبطاً بمواقف هذا الآخر من القضایا الانسانیه.
الموازنه بین نهج البلاغه والصحیفه السجادیه علی أساس الأسلوبیه الإحصائیه وفقا لنظریتی بوزیمان وجونسون (الرساله 74 والدعاء 38 نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
193-217
حوزههای تخصصی:
الکتابه تعدّ من أهمّ الطرق لنقل الأفکار إلى الآخرین. یختار کلّ کاتب أسلوباً متناسقاً مع أهدافه المطلوبه، لیتأثّر فی ذهن القارئین، ولکن من الممکن، وربّما فی کثیر من الأحیان، على الرغم من مشابهه غرض الکتابه، هناک اختلافات فی الأسالیب المستخدمه من قبل المؤلفین. إنّ الأسلوب یلعب دوراً هامّا فی نقل المحتوى والوصول إلى الغرض من الکتابه؛ لأنّ رغبه القارئین فی قرائه النصّ، تعتمد کثیرا على حسن ترکیب الجمل المستخدمه. الأسلوبیه هی من أهمّ الاتجاهات الحدیثه ولها مناهج متعدّده؛ منها: الأسلوبیه الإحصائیه. هذا الاتجاه یعنى بالکمّ وإحصاء الظواهر اللغویه فی النصّ ویبنی أحکامه بناء على نتائج هذا الإحصاء، وبعباره أخرى تستفید من الکمّ للحصول على الکیف. بمساعده الدراسات الأسلوبیه الإحصائیه نستطیع أن نمیّز بین الأسالیب المختلفه، نحو: الأسلوب العلمی، الأدبی، الخطابی و.... . یتناول هذا البحث دراسه الأسلوبیه الإحصائیه فی نهج البلاغه والصحیفه السجادیه. اخترنا الرساله 74 والدعاء 38 نموذجا ونقارن بین أسلوبهما وفقا لنظریتی بوزیمان وجونسون، خلال المنهج الوصفی-التحلیلی والإحصائی. استنتجنا وفقا لنظریه بوزیمان أنّ أسلوب الصحیفه السجادیه، هو أقرب إلى الأسلوب الأدبی، وأسلوب نهج البلاغه، هو أقرب إلى الأسلوب العلمی، ووفقا لنظریه جونسون، أنّ الثروه اللفظیه للصحیفه السجادیه، هی أکثر منها لنهج البلاغه، ولکن لا تختلف فیهما اختلافا کثیرا وکان هذا الاختلاف بسبب تأثیر الظروف الاجتماعیه.
أسلوب المونتاج السینمائی فی شعر عدنان الصائغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
119 - 134
حوزههای تخصصی:
قامت السینما منذ ظهورها بامتصاص جمیع الخطابات الأدبیه ومن ضمنها الخطاب الشعری. والأجمل أن یکون هذا التفاعل متقابلاً. فالشعر الحدیث اقتحم حدود الفنون الجمیله کالفن التشکیلی، والفنون السینمائیه ووسائلها التعبیریه کالکامیرا والسیناریو وبالأخص المونتاج. لذا کانت قصیده المونتاج الشعری ولیده الفن السابع والشعر معاً. ولأنَّ تقنیه المونتاج تمثّل نقطه مضیئه ومتمیّزه فی تطوّر بنیه القصیده المعاصره، فقد قمنا هنا بالترکیز على الأسلوب المونتاجی فی القصیده الحداثیه القائمه على المونتاج السینمائی وأصوله، الذی یعنی القص واللصق للقطات وضم الصور المتلاحقه أو ضم اللقطات التی تکون منعدمه الصله لغرض معیّن، حیث یقوم الشاعر المعاصر بقص ولصق صوره الشعریه المختلفه بصوره أبیات تأتی أشطرها بالتوالی لتعبّر عن فکره ممیزه، وکأنما فیلم ممنتج یُظهر لنا فکرته الأساسیه من القصیده بعد صدم اللقطات الشعریه ببعضها، وبهذا یرفع مستوى القارئ إلى متفرّج. ومن بین هؤلاء الشعراء المعاصرین، تم اختیار الشاعر عدنان الصائغ، حیث رفد قصائده بکثیر من الأسالیب السینمائیه ومن ضمنها أسلوب المونتاج الشعری لیُشهدنا على الأحداث التی تمرّ فی وطنه من ظلم وأسى ولیضع المتلقی أمام مشهد بصری. هذه الدراسه تسعى من خلال المنهج الوصفی التحلیلی إلى الکشف عن مدى إفاده القصیده المعاصره من کشوفات السینما، وقد وقع الاختیار على تقنیه المونتاج لدورها وفاعلیتها فی النص الشعری. وقد قمنا بمقاربه المونتاج السینمائی فی عدد من النصوص الشعریه للصائغ وتحلیلها تحلیلاً فنیّاً یکشف عن براعه الشاعر وانفتاحه على هذه التقنیه السینمائیه. ومما توصّلت إلیه هذه الدراسه هو الکشف عن دور المونتاج السینمائی فی تحویل الصوره الشعریه إلى صوره بصریه؛ ومن خلال هذا الأسلوب قد تمکّن الشاعر من إیصال فکرته إلى المتلقی، کما ساهم المونتاج السینمائی فی تعمیق المعنى السردی فی الأشعار، ورفع القصیده من سطحیه الأسالیب إلى الأسلوب الراقی والانتقال من موضوع لآخر من خلال اللقطات المتماثله والتقطیع الذی یتمیّز به المونتاج السینمائی.
جمالیّات الصُّوره الدلالیّه فی نهج البلاغه دراسه أسلوبیّه فی الخطبه الرابعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
89-112
حوزههای تخصصی:
إنّ نهج البلاغه -فضلًا عن القیم التربویه والمنهجیات السیاسیه التی یشتمل علیها فی غضونه- یحتوی علی أسس لغویّه وبیانیّه هادفه، وهی لاتتأتّ ی إلا لتجلیه المعنی وإخراجه فی ثوبٍ قشیب، وفیه من دلالات الصرف والنحو والبلاغه والموسیقی ما جعله کنزًا تعبیریًّا رصینًا. فإنّ الإمام قام بتوظیف آلیّات منوّعه ینوی بها تصویرَ ما لدیه من أصول المعرفه تصویرًا دلالیَّا ممتعًا. فإنّه یَعْمِد إلی آلیّه الصرف حیثما اقتضَتْها البنیهُ النصیّه، ویرنو إلی توظیف آلیّ ه لغویّه متی ما یستدعیها المقام، ویرکن إلی التدلیل الموسیقی حیثما استدعاه الموقف التعبیریّ. وهذا یُعتبَر هذا من مبادئ الفکر الدلالی الذی من شأنه أن یتکوّن بین الباثّ والمتلقّی. فإنّ هذه الدراسه تتمّ عبر منهج وصفیّ-تحلیلیّوتحکی نتائجها أنّ قسمًا من المعانی لایتمّ تبیینها إلا بواسطه المیزات الأسلوبیه التی اعتمدها الإمام فی خطبته. ولمّا کانت الخطبه موجّهه إلی طائفه العتاه المغترّین فأُطلقتْ فیها الاستعارات المصرّحه لیصوّر الإمام مخاطبیه المعتوهین فی مقالٍ شفّاف عبر هذا التصریح الاستعاری الوثیقلإ ویسوق القارئ نحو المغزی المباشره بأخصر طریق دلالیّ ممکن. ویبدو أخیرًا أنّ الإمام یولی اهتمامًا کبیرًا بالجانبین الموسیقی والبلاغی لتجسید معانی خطبته، وبالتالی فإنّ المتتبّع فی هذه الخطبه یجد فیها کمیّات هائله من المعانی التی ارتسمتْ بواسطه التوظیفات الفنیّه التی اتخذها الإمام مُعوّلًالخلق الواجهه التصویریّه التی قد تعجز عن تصویرها الأنماطُ الوظیفیّه المألوفه للکلام.
بررسی رمان «میرامار» نجیب محفوظ بر اساس چند صدایی باختین
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
95 - 116
حوزههای تخصصی:
جمالیِّه المکان المغلق والمفتوح فی شعر معد الجبوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
للمکان حضوره المتجذر فی أرض القصیده العربیِّه من العصر الجاهلی حتی یومنا هذا ومکانیِّه النص الشعری المعاصر لیست وسیله الشاعر للتعبیر عن مجتمعه أو تجربته الشعوریِّه المکانیِّه فحسب، بل هی مرتکزها الأساس یجعل بها النص الشعری ذا البنیِّه المکانیِّه یتبلَّج فی نفسیِّه القاریء ویعتمد علیها لترسیخ المعانی والدلالات. وشعریِّه المکان تتأتی من حضور المکان الشعری الذی ینطلق عن المخیّله الشعریِّه أو هو حضور المکان فی فضاء شعری یحکمه الخیال. تطمح هذه الدراسه إلی مقاربه الحضور الفنی للمکان المغلق والمفتوح فی شعر معد الجبوری، وللقبض علی أهدافه المتوخاه تتعکَّز علی المنهج الوصفی- التحلیلی وتتفیأ ظلال السیمیائیِّه فی تحلیل نماذج من شعر الجبوری، تتضمّن البنیِّه المکانیِّه التی یحکمها الخیال الشعری الذی ینأی به الشاعر عن دائره المباشره والخطابیِّه. وقد أخذ البحث من بین رموز الشاعر رموز البئر، الکهف، المقبره، البحر، الصحراء من الرموز المکانیِّه المغلقه والمفتوحه وقام بفحصها وتحلیلها، وتشیر النتائج إلی أنّ الشاعر یوظِّف المکان المغلق للتعبیر عن رضوخ الشعوب العربیِّه أمام السلطه الغاشمه أو للدعوه إلی نبذ التصارع ویوظِّف فی الکثیر من أشعاره المکان المفتوح للتعبیر عن فاعلیِّه الحیاه واستمراریِّتها ویأتی المکان المفتوح لتجسید حاله الصراع بین الموت والحیاه والدعوه إلی الخروج والنهوض مثلما نلحظ فی رمز الصحراء، وما یجقِّق شعریِّه المکان فی شعر الجبوری هو هیمنه عنصر الخیال علی الفضاء الشعری والتلاعب بلغه الشعر لإثراء التشکیل الشعری جمالیاً ودلالیاً.
بررسی و تحلیل روان شناختیِ رمان «الاعترافات» نوشته ربیع جابر (با تأکید بر سازوکار های دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان «الإعترافات» نوشته ربیع جابر، جنگ های داخلی لبنان و فشار های روحی روانی ناشی از آن را روایت می کند و نقشی که عمده اشخاص این داستان عهده دار آن هستند پرورش اندیشه های جنگ ستیزانه ونشان دادن تباهی و ویرانی های مادی و روحی متأثر از جنگ است. این رمان را می توان از جنبه های مختلف از جمله نقد روان کاوانه بررسی کرد. ربیع جابر در نشان دادن بحران روحی-روانی شخصیّت ها و نمود بارز این بحران در قالب ترس و اضطراب، شیوه ها و سازوکارهای تدافعی آنها در مقابل این درگیری ها بسیار موفق عمل کرده است. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل عقلانی رمان، به بررسی و تحلیل جلوه های ترس، اضطراب و سازوکار های دفاعی در رمان «الإعترافات» پرداخته شده است. هرکدام از شخصیت های داستانی در رمان «الإعترافات» برای کاهش و یا غلبه بر آسیب های روانی متأثر از جنگ های داخلی لبنان، از راه های مقابله و سازوکار های دفاعی استفاده می کنند؛ مهم ترین شیوه های مقابله با ترس و اضطراب ناشی از جنگ در رمان الإعترافات، مقابله هیجان مدار، اجتنابی و سازوکار های دفاعی است که می توانند فرد را هرچند سطحی به آرامش برسانند. هم چنین بالاترین بسامد در رفتار های مقابله ای شخصیت های رمان الإعترافات، مقابله اجتنابی است که به شکل فرار از موقعیّت، ترک شهر و وطن است. شیوه مقابله دیگری که در رمان الإعترافات به کار گرفته می شود روش هیجان مدارانه است که در این رمان در شیوه ناسازگارانه با گرایش به مواد مخدر و مصرف سیگار و در شیوه سازگارانه، به صورت رفتن به کلیسا، دعا، گریه و نوشیدن چای یا قهوه نشان داده شده است.
البنیه الإیقاعیه والدلالیه فی شعر المقاومه بسیسو والفیتوری نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
247-274
حوزههای تخصصی:
تعتبر الموسیقی عنصراً حیویاً فی البناء الشعری، وشعر المقاومه کجزء من الشعر العربی المعاصر تعبیر صادق عن وجدان الإنسان العربی وآماله المفقوده یقتضی نغمات تتناسب معناه. من هذا المنطلق، یتناول هذا البحث البنیه الإیقاعیه فی شعر المقاومه وصلتها بأغراضها مستخلصاً نماذج من قصائد معین بسیسو، ومحمد الفیتوری والمقارنه بینهما والکشف عن العلاقه القائمه بین دلاله القصیده ومستواها الصوتیه فی منهج وصفی- تحلیلی وإحصائی معتمداً علی تحلیل البنیه الإیقاعیه العروضیه التقلیدیه وطریقه تعامل الشاعر مع الوزن وتبیین التغییرات الصوتیه التی تطرأ علی التفعیله، وقوه الشاعرین فی التحدیث والتغییر داخل الأوزان العروضیه ثم یدرس القافیه وصورها المتعدده التی تعطی القصیده نشاطها وثرائها الفنی والدلالی وأخیراً تناول البحث عناصر الهندسه الصوتیه التی تتکثف داخل النصّ الشعری، ومن جانب آخر الکشف عن علاقه الإیقاع بالمعنی الشعری ونفسیه الشاعر. وقد تبیّن أنّ بحر المتدارک قد خضع للعدید من التغییرات فی بنیه تفاعیله فی شعر الشاعرین وأسهم فی خلق الأجواء الموسیقیه الفریده للقصیده وفی إبعادها عن الملل والرتابه وإکسابها قوه دلالیه وتأثیریه، کما أنّ البحور المتداخله تتصدّر فی قائمه الأوزان التی استخدمها الفیتوری لکونها من أوزان ذات نغمات جدیده یتمّ استخدامها فی القصیده حسب تجربه الشاعر النفسیه، وقد تبیّن بعد التحلیل الصوتی للقصیده أنّ فی أشعار الشاعرین وحده صوتیه منسجمه فی بناء کلمات تعطی النصّ تناسقاً ایقاعیاً وتکثیفاً دلالیاً زخماً.
تجلی اسطوره ققنوس وتطور معنوی آن در شعر محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره ققنوس در شعر محمود درویش با آرمان ملّت مظلوم فلسطین و مبارزه برای رهایی از یوغ اشغالگران صهیونیست، شوق بازپس گیری اراضی اشغال شده علیرغم جنگ و کشتار و جنایات فراوان، و نیز تحوّلات شعری اش گره خورده است. او ققنوس را به عنوان نماد مقاومت و ایستادگی، و سر برآوردن از خاکستر مرگ بازخوانی کرده است. ققنوس در شعر محمود درویش از اولین دیوانی که بدان اشاره کرده است یعنی «أحبّک أو لا أحبّک» تا «کزهر اللوز أو أبعد» که آخرین دیوان اوست دستخوش تغییراتی گشته است، که در مقاله حاضر به تحلیل و بررسی ابعاد آن پرداخته ایم. مهم ترین نتیجه پژوهش در سه مسأله تجلّی یافته است: اول اینکه، اسطوره ققنوس در شعر محمود درویش به دنبال این است که بگوید که مردم فلسطین و نیز آرمان او هیچوقت نخواهد مرد، بلکه هر زمان از خون شهدایش جوانان غیوری پرورش یافته و راه آنان را ادامه خواهند داد. دوم اینکه، ققنوس در شعر درویش برخی موارد با سخن از زن و مرد همراه است که نماد زایش هستند. سوّم اینکه ققنوس در مراحل پایانی حیات درویش نماد جدال او با مرگ و رستاخیز دوباره است. روش تحقیق در مقاله حاضر تحلیل و توصیف است، و سعی کرده ایم به نقد و تحلیل اسطوره ققنوس و تحوّلات معنایی آن در شعر این شاعر بزرگ بپردازیم.
شرح و بررسی مؤلفه های پایداری در شعر معاصر موریتانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
107 - 128
حوزههای تخصصی:
موریتانی کشوری وسیع بافرهنگی ریشه دار در شمال غربی قاره که زبان رسمی آن، عربی است. این زبان، اساس فرهنگ و ادبیات موریتانی را تشکیل می دهد. تاریخ معاصر کشور موریتانی عرصه مبارزه مستمر مردم این سرزمین با استعمار و تلاش های آزادی خواهانه آن هاست. سال ها سلطه استعمار غربی بر این کشور، ضربه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی متعددی بر پیکر آن وارد ساخته، اما از سوی دیگر همین استعمار موجبات ظهور جنبش های ادبی، اجتماعی و سیاسی فراوانی را فراهم ساخته که هدف اصلی خود را رهایی این سرزمین از قبضه استعمار به شمار می آورد. ارباب این جنبش ها از وسایل گوناگونی برای رسیدن به اهداف خود بهره جسته اند که در صدر آن ها می توان به شعر و ادبیات اشاره نمود. شعر عربی در موریتانی پا به پای مبارزات و تحولات ایستادگی نموده و درگذر زمان با تکامل هر چه بیشتر خود، منادی آزادی و مطالبه گر حقوق مردم این کشور بوده است. شعر موریتانی با در نظر گرفتن شرایط موجود در کشور سه مرحله را پشت سرنهاده که هر یک از این مراحل ویژگی ها، اهداف و پیشگامان خود را دارد. شاعران پایداری موریتانی در مبارزات ادبی خود برخی از جنبه ها را بیش از موارد دیگر مدنظر داشته اند که از آن ها تحت عنوان مؤلفه های پایداری یاد می شود. این پژوهش که از نوع کیفی است، به روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده و سعی شده باهدف معرفی ادبیات موریتانی، بیان اصول و انواع آن، برترین مؤلفه های پایداری منطبق با سه مرحله فوق به همراه برخی نمونه های شعری مربوط به هر دوره شرح و توضیح داده شود.درنهایت دریافته است که شعر عربی موریتانی بخشی جدایی ناپذیر از ادبیات عربی است و از مهم ترین ابزارهای مبارزاتی، انتقادی، اصلاح جامعه و سیاست برشمرده می شود.