فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائلی که در عرصه تفسیر قرآن، ذهن جمعی از فعالان این عرصه را به خود معطوف ساخته، تفسیر قرآن بر اساس ترتیب نزول است. این گروه بر این باورند که این سبک از تفسیر نقش بی بدیلی در کشف نکات روانی، تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی آیات قرآن دارد که از آن جمله تدریجی بودن مسائل تربیتی و اخلاقی و پیشرفت پلکانی در مبارزه با مشرکان و منکران است. این عده معتقدند که بدون اتخاذ این روش، فهم درست مفاهیم قرآنی و دستیابی به اصول تربیتی و هدایتی قرآن، امکان پذیر نیست و یا دست کم بسیار دشوار است. در این مقاله با اشاره به وحیانی بودن ترتیب موجود و ورود در دو مقوله کیفیت ترتیب موجود در تفسیر امیرمؤمنان× و نزول دفعی و ترتیب موجود در آن، به اثبات رسیده که نه تنها پیمودن روش تفسیر بر اساس ترتیب نزول ضرورتی ندارد بلکه ممکن است گفته شود که خلاف مصلحت و حکمت است.
متشابهات قرآن و تفسیر صحیح آن از دیدگاه ابن شهرآشوب مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آثار مهم در حوزه آیات متشابه و مشکل قرآن کریم، کتاب «متشابه القرآن و المختلف فیه» اثر محمد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی است. وی در این کتاب به تحلیل و بررسی متشابهات قرآن به صورت موضوعی پرداخته است و دامنه بحث او را مباحث متنوعی از اصول اعتقادی، فقه، احکام شرعی و علوم قرآنی تشکیل داده است. وی تشابه در قرآن را از سه منظر: اختلاف در امور دینی، آیات متناقض و آیاتی که دو یا چند معنا از آن محتمل است و باید بر معنای درست تر حمل شود، می داند؛ در این مقاله با تکیه بر کتاب مذکور، دیدگاه های تفسیری ابن شهر آشوب در تبیین آیات متشابه و مشکل قرآن، مورد پردازش قرار گرفته است. براساس این پژوهش دانسته می شود که وی با بهره مندی از روش های مختلف همراه با جهت گیری عالمانه، به تصحیح شبهات و انحرافات موجود دراین باره پرداخته و پرده از ابهام آنها برداشته است.
تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم
منبع:
بینات ۱۳۷۷ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
معناشناسی واژه «احسان» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «احسان» یکی از کلمات بنیادین قرآن است که در ساخت دستگاه فکری و جهان بینی قرآنی نقش مهمی را ایفا می کند. این واژه در ادبیات قرآنی به دلیل ارتباط معنایی با سایر مفاهیم بنیادین قرآن مثل تقوا و ایمان، شامل حوزه معنایی گسترده ای است. گستردگی شبکه معنایی این واژه در فرهنگ قرآنی به دلیل چرخش اساسی معیار حسن از سلایق شخصی به معیار توحیدی است. در این نوشتار ضمن بررسی معنای لغوی احسان و مقایسه مصادیق قرآنی این واژه با برخی از مصادیق آن در ادبیات عرب پیش از ظهور اسلام و همچنین بررسی ارتباط معنایی این واژه با سایر واژگان کلیدی و مرتبط با آن و نیز جستجو در برخی از روایات تلاش شده است تا معیار حقیقی حسن از منظر قرآن و روایات بیان شود. با در نظر گرفتن روح کلی حاکم بر آیات قرآنی که همان خدا محوری و توحید است می توان گفت که در فرهنگ قرآنی حسن هر پدیده به سبب اتصاف و انتساب آن به خدای متعال است.
مبانى عقلى فهم روایات تفسیرى در المیزان
حوزههای تخصصی:
فهم گزارهها و مسائل هر علمى بر مبانى و قواعد خاصى استوار است که در اصطلاح، «منطق فهم» نامیده مىشود. پژوهش حاضر که درصدد بررسى منطق فهم روایات تفسیرى در المیزان است، آن را از نظرگاه مفسّر بزرگ، علامه طباطبایى(ره)، در بعد مبانى عقلى به تحقیق کشیده و منطق مذکور را در حوزه عصمت اهلبیت علیهمالسلام در فهم و تفسیر قرآن، عدم تعارض آن با مسلمات عقلى، زبان عرفى داشتن روایات تفسیرى، وحدت منشأ در آیات و روایات و عدم تناقض درونى روایات تفسیرى بررسى نموده است.
بررسی تطبیقی قوامیت مرد بر زن در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زن و مرد از نظر تکوینی دارای وجوه تشابه و تمایزند، زنان از نظر احساسات و مردان از نظر تعقل و توان جسمی قوی هستند. احکام متفاوت اجتماعی زن و مرد در اسلام، ریشه در این تفاوت دارد. سید محمدحسین طباطبایی و محمد رشیدرضا در تفاسیر خود، راز تفاوت این احکام را در تفاوت مسئولیت های هر یک در اجتماع می دانند. اختلاف نظر دو مفسر در این است که رشیدرضا دایره قیومیت در آیه «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» را شامل تمام اوامر و نواهی شوهر می داند و طباطبایی آن را در حیطه خانواده و مسائل کلان جامعه می نگرد، در عین حال که در محیط خانواده، قائل به انحصار آن در استمتاع و حفظ عفت و اموال شوهر است؛ به نظر می رسد از سویی با توجه به عدم ولایت مطلق مرد بر زن، اوامر و نواهی شوهر را مشمول دایره قیومیت دانستن و از سوی دیگر با عنایت به صدر و ذیل و قرائن داخلی و خارجی آیه، فراتر دانستن قیومیت از امور خانوادگی، محل تأمل است.
بررسی نمادهای ترادف و تحلیل آن ها در تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در انواع روابط معنایی بین الفاظ، ترادف یکی از مباحث لغوی و به مثابة پدیده ای تلقی می شود که همواره محل مناقشه بوده است. موافقان و مخالفان با استناد به مصادیق آن به اثبات یا رد واژگان مترادف پرداخته اند و به لحاظ نقشی که در ترجمه و تفسیر کلمات قرآنی دارد، در متون تفسیری و در ذیل مباحث ادبی مورد توجه مفسران قرارگرفته است. در این مقاله پدیدة ترادف در تفسیر مجمع البیان، بنا به جایگاه برجستة ادبی آن، مورد کندوکاو قرار گرفته است. از این رو با نگاهی به پیشینة ترادف در زبان ادبی و اشاره به دیدگاه های موافقان و مخالفان و تحلیل آن، ترادف در علوم قرآن و جایگاهش در مجمع البیان را مورد ارزیابی قرار داده است. رهاورد این پژوهش، معطوف به این حقیقت است که طبرسی به ترادف تام قائل نبوده است و اگر در تفسیر مجمع البیان از کلمات متقارب المعنی سخن گفته، صرفاً برای تفهیم و تقریب به ذهن مخاطبان بوده و حداکثر اعتقاد به نوعی ترادف جزئی داشته است.
سه نظریه درباره زبان دین و شش مفسر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و ارزیابی دیدگاه تفسیری شش مفسر مشهور، با پیش زمینه های فکری مختلف، امین الاسلام طبرسی، جاراللّه زَمَخْشَری، فخر رازی، ابوالقاسم قشیری، رشیدالدین میبدی و علامه طباطبایی است تا دریابیم از دیدگاه آنان، در تفسیر آیات متشابه قرآن، وزن هر کدام از سه نظریه مطرح درباره چیستی زبان دین، یعنی اشتراک معنوی، اشتراک لفظی، و تمثیلی، چیست. برای رسیدن به این هدف، ابتدا، این سه نظریه را بررسی و به اختصار نقد خواهیم کرد. سپس آرای شش مفسر مشهور در تفسیر چند آیه از آیات متشابه کلام الله مجید بررسی خواهد شد. در پایان نشان می دهیم همه این مفسران کمترین استقبال را از نظریة اشتراک لفظی کرده اند و اصل را بر اشتراک معنوی واژه ها و عبارت ها گذاشته اند. در مقام بعد و بسیار نزدیک به نظریه اشتراک معنوی، نظریه تمثیلی قرار گرفته است. به علاوه، تمایل به نظریه اشتراک لفظی در بین مفسران دارای دیدگاه صوفیانه - عارفانه بیشتر است. اما عارفی شیعی مثل علامه طباطبایی، به این نظریه تمایلی ندارد. بالأخره، می توان گفت که نظریه تمثیلی شاید فصل مشترک دیدگاه های مفسران مختلف با پیش زمینه های فکری گوناگون باشد و این مزیت دیگری برای این نظریه است.
سیری در تفسیر قرآن از آغاز تا عصر تابعین
حوزههای تخصصی:
نقش میثاقاجتماعی در تحول آرای تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای تبیین مسألة تحول آرای مفسران در برخی از عبارتهای قرآنی، فهم میثاقهای اجتماعی (قرارداد اجتماعی) عصر مفسر است. میثاقهای اجتماعی، عادتهای فکری رایج در عصر حیات مفسرند که بهگونهای ناخودآگاه بر تفسیر او از متن قرآنی، اثر مینهند و موجب میشوند که تفسیر مفسر، متناسب با گفتمانهای رایج در عصرِ حیات او باشد. از آنجا که مفسران در دورههای تاریخی گوناگونی زیستهاند، با تحول گفتمانها و به تبع آن، تغییر میثاقهای اجتماعی رایج، آرای تفسیری آنان نیز دچار تحول می¬شده است. در این جستار، تغییرات رخ داده در تفسیر "صبغةالله"، تنها از منظر میثاق اجتماعی بررسی میشود. ابتدا از مبانی نظری و واژهشناسی سخن رفته و سپس دستهبندی و تحلیل دیدگاههای مفسران در بارة این عبارت ارائه شده است. در بخش پایانی نیز، مستندسازی تحلیلها، آمده است.
اندیشه های اجتماعی در تفسیر المیزان
منبع:
بینات ۱۳۸۱ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
نقش قرائت قرآن در ترجمه و تفاسیر ایرانی در قرن دهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«علم قرائت» را می توان یکی از مهم ترین علوم قرآنی دانست که تأثیری مستقیم بر ترجمه و تفسیر قرآن دارد. بررسی و ملاحظه ترجمه ها و تفاسیر قرآن در آیاتی که قرائات مختلف در کلمه یا کلماتی از آن ها وجود دارد که بر معنای آیات مؤثر است، نشانگر قرائت مورد پذیرش یا حداقل مرجَّح نزد مترجم یا مفسر قرآن می باشد. در این مقاله، ابتدا معرفی یک ترجمه (ترجمه ای ناشناخته و تصحیح شده از منطقه خراسان بزرگ) و سه تفسیر قرآن کریم (منهج الصادقین، زبده التفاسیر و مواهب العلیّه یا تفسیر حسینی) از مترجمان و مفسران ایرانی در قرن دهم هجری قمری مورد مطالعه قرار گرفته است. انتخاب قرن دهم از آن رو صورت پذیرفته که شواهد مختلف نشان می دهد در این قرن، مراحل آغازین دوره روی آوری کاتبان، مترجمان و مفسران به یک قرائت از میان قرائات مشهور صورت پذیرفته است. بررسی مقایسه ای قرائت قرآن در این ترجمه و تفاسیر نشان می دهد هرچند پذیرش قرائت واحد در قرن دهم نزد عموم محققان و در تمام مناطق ایران به طور فراگیر به چشم نمی خورد، ولی توجه به روایات منقول از عاصم بن ابی النَّجود کوفی بیشتر است. در این میان، تطابق کامل قرائت برخی از آثار با قرائت عاصم به روایت ابوبکر شعبه بن عیّاش در قرن دهم از قبیل «منهج الصادقین» و «تفسیر حسینی» نتیجه یاد شده را تقویت می کند.
کارکرد تضمین افعال در تفسیر آیات قرآن کریم (با تأکید بر آراء ابن عاشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تأمّل در آیات قرآن کریم، از ساختار و معانی برخی از الفاظ و عبارات قرآن چنین بر می آید که یک لفظ، در عبارتی واحد، دو معنا را با خود به همراه دارد که این شیوه کاربرد در علوم قرآن و تفسیر «تضمین» نام دارد. مفسران اسلامی در تفسیر آیات الهی برای نشان دادن برجستگی های ادبی بلاغی قرآن به صورت گسترده از این صنعت ادبی استفاده نموده اند. ابن عاشور نویسنده تفسیر «التّحریر و التّنویر» به طور چشمگیر از این قاعده بهره برده است. در این مقاله ضمن معناشناسی تضمین، انواع آن اعم از ادبی، نحوی، بلاغی و عروضی مورد بررسی قرار گرفته است. تلقی مفسران اسلامی از تضمین منطبق بر تعریف نحویان از این پدیده است. نحویان تضمین را بر سه قسم: اسم، فعل و حرف تقسیم نموده اند. مقاله حاضر فقط به تضمین افعال پرداخته است. در بررسی آیات از تفاسیر متعدد شیعه و اهل سنّت بهره برداری شده است، اما تاکید بر آراء و نظرهای ابن عاشور است.