ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱۱٬۲۱۲ مورد.
۵۰۶.

عناصر مادّی آفرینش جهان از منظر قرآن و کیهان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعجاز قرآن کیهان شناسی تفسیر علمی آیات علمی آفرینش جهان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن جهان و طبیعت در قرآن
تعداد بازدید : ۱۰۵۹۴ تعداد دانلود : ۱۰۷۹
عنصر یا عناصر اولیه آفرینش جهان هستی، از دیرباز مورد مطالعه دانشمندان بوده است. برخی از فلاسفه، عنصر اولیه آفرینش را غیر مادی دانسته و از آن به «نور» و یا «عقل» تعبیر می کنند. گروهی نیز آب، هوا، آتش و یا عناصر چهارگانه را ماده آغازین و اصیل آفرینش جهان مادی می دانند. قرآن کریم نیز برای نشان دادن حکمت، علم و قدرت خداوند به انسان ها، به عناصر اولیه و روند خلقت اشاراتی کرده است و از وجود «ماء»، «دخان» و رخداد «رتق» و «فتق» در آغاز آفرینش سخن می گوید. کیهان شناسان و فیزیکدانان نیز با بهره گیری از ابزارها و شیوه های تجربی فرضیه های گوناگونی در این زمینه ارائه داده اند. گوی آتشین اولیه، با چگالی و حرارت بسیار بالا در فرضیه انفجار بزرگ، نقطه مرکزی شمرده شده است. برخی دیگر، ذرّات بنیادی دیگری را توضیحی برای نقطه آغازین و بخشی از روند آفرینش، پیشنهاد داده اند. این یافته ها در برخی موارد با آموزه های قرآن هماهنگی دارد و می توان آن را از شگفتی های علمی قرآن به شمار آورد.
۵۱۰.

بررسی معرفت شناسی دینی پلانتینگا(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۴۰
معرفت‏شناسی دینی، یک حوزه‏ی علمی میان رشته‏ای است. حوزه‏های میان رشته‏ای حاصل تأملاتی هستند که از برقراری ارتباط و نسبت میان دو قلمرو ایجاد می‏شوند و مسائل و موضوعات تازه‏ای را برای دانشمندان هر دو معرفت فراهم می‏کنند. «معرفت‏شناسی اصلاح شده»، عنوان مکتبی نوظهور در عرصه‏ی معرفت‏شناسی دینی معاصر و در عرصه‏ی عقلانیت باور دینی است که علیرغم عمر نسبتاً کوتاهش، توان رقابت با سایر گرایش‏های موجود در معرفت‏شناسی دینی را پیدا نموده است. این رویکرد در مقابل الهیات طبیعی، تفسیری دیگر از عقلانیت عرضه می‏کند و بر آن است که الهیات طبیعی بی‏جا و بی‏مورد است زیرا می‏خواهد که با بی‏ایمانی در سرزمین خودش یعنی عقل متعارف انسانی رودررو شود. آلوین پلانتینگا، بنیانگذار و از مهمترین طرفداران معرفت‏شناسی اصلاح شده است که با آثار و مقالات متعدد خویش نقش مؤثری در بسط و ترویج این نظریه داشته است. البته سهم نیکولاس ولترستورف و ویلیام پی‏آلستون در این زمینه قابل انکار نیست. دلیل نامگذاری این مکتب به معرفت‏شناسی اصلاح شده، تشابه دیدگاه طرفداران این مکتب به آراء مهم در شاخه‏ی اصلاح شده (یا کالوینیستی) پروتستانیسم می‏باشد؛ چرا که مبتنی بر آثار جان کالوین، عالم الهیات اصلاح شده، است که به اعتقاد این عالم الهیاتی، به برکت حسن خدایی، به هر جا بنگریم خداوند را می‏بینیم. پلانتینگا از این رهگذر، مسأله‏ی توجیه را در حوزه‏ای وسیعتر یعنی مابعدالطبیعه مطرح کرد. او در پرتو این دیدگاه که خداوند ناظم و طراح کارکرد اعتقادات است، تصویری جامع و پیچیده درباره‏ی نحوه‏ی توجیه اعتقادات ارائه کرده است و از این رهگذر، به صورت ترکیبی، دلیل مابعدالطبیعی و معرفت شناسانه‏ای را به نفع عقلانیت اعتقادات دینی اقامه کرده است.
۵۱۵.

استاد مطهری؛کلام‎ جدید و مسأله «خاتمیت»

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفسیر وحی نبوت خاتمیت کلام جدید توجیه تبیین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۹۳
مباحث جدید کلامی که امروزه با عنوان «کلام جدید» از آن‌ها بحث می‌شود، از دغدغه‌های مهم انسان معاصر است که پرسش‌های نوپیدایی را فرا روی اندیشمندان دینی قرار داده است. استاد مطهری به‌عنوان متکلم و متفکری اسلامی، آثار ارزشمندی از خود به‌جای گذاشته است که منابع غنی‌ای در این عرصه به شمار می‌رود؛ زیرا ایشان با آگاهی به اندیشه‌ها و پرسش‌های برآمده از دوره جدید (مدرنیته) به تأسیس نظام جدید کلامی‌ای دست زدند که راهگشای مناسبی در حل معضلات و مشکلات معرفتی انسان معاصر است؛ به همین‌سبب است که می‌‌توان استاد مطهری را بنیانگذار «کلام‌جدید اسلامی» نامید. در بین مسائل کلامی، مسأله «خاتمیت» (که از ضروریات اعتقادات اسلامی است)، در کلام جدید شکل تازه‌ای به خود گرفته و توجه دین‌پژوهان و اندیشمندان دینی را به خود جلب کرده است. در دوره معاصر، دو رویکرد عمده درباره تبیین و تفسیر «خاتمیت» ارائه شده که هرکدام بعدها منشأ پیدایش نظریات مشابهی شده‌ است. این دو نظریه یکی متعلق به متفکر نواندیش اهل سنت «محمد اقبال لاهوری» و دیگری مربوط به اندیشمند برجسته معاصر شیعی، شهید «مرتضی مطهری» است. این دو اندیشمند با نگاهی متمایز از نگاه سنتی و با پرسش‌هایی برآمده از تفکر مدرنیستی، تحت تأثیر نظریات پوزیتیویستی به تحلیل خاصی از نبوت و خاتمیت پرداختند. این نوع نگرش با سخنان اقبال آغاز شد و با نقدهای استاد‌مطهری بر سخنان وی، گسترش و تکامل یافت. درباره مسأله خاتمیت می‌توان سه نوع فعالیت عقلی و معرفتی که شامل «توجیه»، «تبیین» و «تفسیر» است، انجام داد؛ البته هریک تفاوت‌های عمده‌ای با دیگری دارد و سخن از تمایز آن‌ها، مسیر اصلی بحث را هموار خواهد کرد. براین اساس، نوشتار حاضر پس از طرح برخی مباحث مقدماتی درباره کلام جدید و نقش استاد مطهری در شکوفایی و رشد آن، به بحث از بعد توجیهی، تبیینی و تفسیری کلام جدید و ارتباط آن‌ها با مسأله خاتمیت پرداخته است. در ادامه، دیدگاه اقبال درباره خاتمیت را تحت عناوینی مانند: سرشت وحی، تبیین خاتمیت و تفسیر خاتمیت به بحث و بررسی گذاشته و پس از ذکر نقد استاد مطهری بر نظریه اقبال، تبیین و تفسیر ختم نبوت از دیدگاه استاد مطهری به‌طور مستقل مورد بررسی قرار گرفته و در پایان نیز نقد «دکتر سروش» بر دیدگاه استاد مطهری و جواب نقد وی بیان شده‌است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان