فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱۸٬۶۷۸ مورد.
پیامبر و ورزش
علل و عوامل سیاسى و کلامى پیدایش فرقههاى شیعه
حوزههای تخصصی:
پس از رحلت رسول خدا صلىاللهعلیهوآله جامعه اسلامى دچار تشتت شد. معتقدان به وصایت و انتخاب امام و جانشین پیامبر صلىاللهعلیهوآله از جانب خود ایشان، این جانشینى را منحصرا در امام على علیهالسلام مىدیدند و آنها هسته اولیه شیعه را شکل دادند. گرچه تشیع در دوران خلافت امام على علیهالسلام نهادینه و در قرن اول هجرى به سازمان و گروه منسجم و متشکل دینى و سیاسى تبدیل شد.
موضوع انحصار امامت در خاندان و اهلبیت نبوت یا به عبارت دیگر، در نسل فاطمه علیهاالسلام و نیز ارادت به آن خاندان، محورى استراتژیک بود که تمام اندیشهها و نحلههاى فکرى پراکنده شیعه را در ابتدا متحد مىکرد، اما با پیدایش علم کلام و نیز پس از شهادت امام حسین علیهالسلام و یارانش و همچنین قیامهایى که به منظور خونخواهى آن شهیدان صورت گرفت، این اتحاد استراتژیک به تبع پراکندگىها و انشقاق ایجاد شده در جامعه اسلامى قرن اول و دوم هجرى خدشهدار گردید و در نهایت به ظهور فرقههاى مختلف منجر شد. نوشتار حاضر به بازشناسى عوامل دینى و سیاسى ایجاد فرقههاى شیعه مىپردازد و درصدد پاسخ به این سؤال است که چرا تشیع دچار چنین پراکندگى در تاریخ شد. فرضیه این تحقیق این است که «پیدایش علم کلام و عدم دستیابى شیعه به حاکمیت سیاسى باعث پراکندگى و ایجاد فرقهها و عدم اتحاد در جامعه شیعه شد».
پیامبر و منشور بزرگ حقوقی، تربیتی/بهداشت و نظافت محیط در نگاه نبوی(صلی الله علیه و آله)
منبع:
نامه جامعه ۱۳۸۵ شماره ۲۸
قبض و بسط تئوریک شریعت در ترازوی نقد(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوشتار را با سخنی از نویسندهی مقاله «رازدانی و روشنفکری» آغاز میکنیم و بر این باوریم که این نوشتار هدفی جز آنچه که در کلام صاحب مقالهی ذکر شده به رشتهی تحریر درآمده است به همراه نخواهد داشت، زیرا که به اعتقاد نویسنده یاد شده «باری نهضت روشنفکری در دیار ما مدیون همین تلاشهای کامیاب و ناکام است و امروزیان هم اگر از سر نقد در آنها مینگرند نه برای تقبیح و سرزنش، که برای تکمیل و پیرایش است».
با این چند جملهی کوتاه نیز میتوان به هدف این نوشتار که در حقیقت نقدی است بر آنچه که دکتر سروش در بیان نظریهی «تکامل معرفت دینی» اظهار میکند، و هدف و غرض از این نظریه را چاره جویی برای حل مشکل روشنفکران مسلمان و مصلحان دینی برای جمع بین ثبات و تغییر در دین و عقب نماندن از چرخ زمانه میدانند پی برد. اما اینکه این نظریه چقدر میتواند به ادعای صاحب نظریه جامهی عمل بپوشاند چیزی است که این نوشتار به تحلیل و ارزیابی آن میپردازد.
بررسی آیات دور کردن شیاطین به وسیله شهاب سنگ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آیات شهاب سنگ قرآن از آیات چالش برانگیز در زمینه قرآن و اخترشناسی است. مفسران در این باره نظرات گوناگونی ارائه داده اند. بیشتر مفسران قدیمی تر معنای ظاهری این آیات را که دربرگیرنده شنود شیاطین و دور کردن آنها به وسیله شهاب سنگ است، مدلول این آیات می دانند، در حالی که مفسران معاصر که با شبهات و سؤالات جدیدتری در این زمینه روبه رو بوده اند، بیشتر راه تأویل را برگزیده، برخی نیز در معنای آن توقف کرده اند. با این حال به نظر می رسد تأویل های ذکر شده گواهی قوی نداشته، درخور استناد نیست. از دیگر سو با ژرف نگری در این آیات، در کنار بهره بردن از بخش دیگری از قرآن و روایات، می توان به نکته های جدیدتری در بازخوانی معنایی آن دست یافت، به گونه ای که برای آسمان و اجرام آن نقشی کارآمد در پراکندن شیطان ها قائل شد. بدین ترتیب در کنار پایبندی به معنای ظاهر قرآن و بی نیازی از تأویل های غیر قابل قبول، همه شبهات مرتبط با این معنا نیز پاسخ می گیرند.
علم حضوری و علم حصولی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۷۹ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
بحث از ویژگیهای علم حضوری و تفکیک آن از علم حصولی و نیز نقش مهم آن در معرفتشناسی اسلامی بعنوان مبناییترین معرفت و شالودة علم حصولی از ویژگیها و امتیازات فلسفة اسلامی نسبت به سایر دیدگاههاست. آنچه در این مقاله آمده است در تبیین و تحلیل مباحثی از این دست میباشد.
با توجه به اینکه تفاوت علم حضوری با حصولی اساساً باین دلیل است که یکی به نظام وجود و دیگری به نظام مفهوم تعلق دارد، این مقاله به برخی وجوه تفاوت علم حصولی با حضوری میپرازد. یکی از تفاوتها مرجع خارجی داشتن اولی و عدم آن در دومی است که نتیجه آن این خواهد بود که صدق و کذب به معنای مطابقت و عدم مطابقت ذهن با عین تنها در مورد علم حصولی قابل طرح باشد؛ اگر چه معنایی دیگر از حق و صدق بر علم حضوری قابل اطلاق خواهد بود. تفاوت دیگر این است که در علم حضوری برخلاف حصولی، تقسیم به تصور و تصدیق ناموجه خواهد بود.
بیان همین مطلب سبب میشود که نویسنده دانشمند(ره) نحوة پیوند و ارتباط اشیأ را مورد بررسی قرار دهد و بر آن شود که گاهی این پیوند، به گونهای معرفتشناختی است که در واقع انسان بواسطة ذهن خود با بسیاری از اشیأ دیگر ارتباط مییابد و گاهی ارتباط فراتر از مفهوم و ذهن است و به عبارتی پیوندی وجودی و مربوط به علم حضوری است. وی با بهرهگرفتن از تعبیر «اضافة اشراقی» به تبیین این امر میپردازد.
مولف، در پایان علم حضوری نفس به خود را به مثابه علت و سبب پیدایش علم حصولی به اشیأ و مقدم بر آنها دانسته و با طرح بحثی تطبیقی میان صدرالمتالهین(ره) و دکارت حق را به جانب حکیم بزرگ اسلامی میدهد.
محبوبیت پیامبر اعظم (ص)
منبع:
بینات ۱۳۸۵ شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
محبت بدون معرفت به دست نمیآید.همانگونه که اطاعت بدون محبّت امکان پذیر نیست.محبّت محور تعلیم و تربیت است و حق تعالی معیار محبت را اطاعت از رسول خدا قرار داده است.پیرو و محبت حبیب الله انسان را محبوب خدا میکند.
اگر نور معرفت بر دل کسی بتابد ، نسیم محبت میورزد.اگر قلبی لبریز از محبت خدا شد جا برای غیر او نیست.
در نوع ادعیه،نازها و رازها و نیازها شرط اصلی محبت خدا را پیروی از حبیب او دانسته است و این با گناه و معصیت سازگاری ندارد، و انسان محبّ محبوب از هر رجسی بدور است.
رایحه دلپذیر بحث محبت،خصوصاً محبت الله و اولیاء الله جانهای تشنه را ترنم میبخشد و شهد شیرین او برای هر کسی همان است که در دل دارد.و آنچه در این مقاله خواهد آمد،سخنی دربارهٔ محبوبیت پیامبر(ص) خواهد بود.زیرا اگر بحث محبّت مطرح است با معرفت و اطاعت همراه است و انبیای الهی به اندازهٔ محبوبیتشان مجذوباند وگل سرسبد آنها پیامبر اعظم(ص) است.
ریشههاى پیدایش و گسترش سکولاریسم
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۳شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
غرب پس از رنسانس به دلیل کارکرد منفى ارباب کلیسا و نارساییهاى مفاهیم فلسفى و آموزههاى دینى مسیحیت تحریفشده و تحجر و جمود حاکم بر ارباب کلیسا، به سمت علمگرایى و انسان مرکزى پیش رفت و همه چیز خویش را در علم منهاى دین دید، آنگاه سیاست و جامعه منهاى دین جستجو کرد و در نتیجه آهسته آهسته با محوریت عقل خودبنیاد بشرى و لیبرالیسم فکرى و رفتارى به سوى دینگریزى، دینستیزى و حتى دینزدایى پیش رفت و جوانههاى سکولاریسم الحادى یا ضد دینى، زده شد و پس از گذشت زمانى سکولاریسم غیردینى انجامید; به این معنا که به جدایى دین از جامعه، حکومت، هنر، اقتصاد، تکنولوژى و ... اعتقاد داشته و دین را یک امر شخصى و اخروى دانسته و در حوزههاى فردى صرف، محدود کردند . از این رو، اومانیسم، سیانتیسم، راسیونالیسم از مؤلفههاى اصلى شکلگیرى سکولاریسم به شمار مىرفت تا به عرفىسازى دین، تقدس زدایى، جدا شدن دین از دنیا، گیتىگرایى، اعتقاد به اصالت امور دنیایى، در ساحت اندیشه و عمل بپردازد و این جریان بتدریج در همه کشورها از جمله ایران پس از مشروطه مطرح شد و با فراز و فرودهاى مختلف توسط عدهاى از روشنفکران دینى اندیش و دگر اندیش ترویجشد و در سالهاى اخیر با نسبیت تفکر دینى، عصریت معرفت دینى، تفکیک دین از مدیریت علمى، دین حداقلى، نقد حداقلى، جهانى سازى حقوق و قانون اجتماعى و ... تئوریزه شدن و جدایى دین از سیاستبا روشها، مضامین و انگارههاى ساده و پیچیده تبلیغ و ترویج مىگردد . از این رو، بر آن شدیم تا قدرى پیرامون بستر تاریخى و سرگذشتسکولاریسم و بنیادها و عناصر تشکیل دهنده آن در غرب و ایران مباحثى را مطرح نماییم تا نسل جوان جامعه را به تحقیق و تفکر بیشتر پیرامون سکولاریسم نظرى و عملى فراخوانیم . به همین جهت، جهت پس از بازشناسى مفهوم لغوى و اصطلاحى سکولاریسم به بحث تاریخى (زمان و زمینههاى پیدایش سکولاریسم) و بحث محتوایى و بنیادینى چون ساختار و بن مایههاى تکوین و توسعه آن پرداخته و در پایان ضمن نقد اجمالى آن، پیامدها و آثار سکولاریسم را به اجمال مطرح مىنماییم .
پیدایش فرقه گرایی در سازمان های دینی
منبع:
معرفت ۱۳۸۴ شماره ۹۱
حوزههای تخصصی:
آشنایی با تاریخ ادیان ابراهیمی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اندیشه حوزه ۱۳۷۴ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
زمان و مکان در معرفت شناسى کانت و هگل
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
در طراوت لبخندهاى على(ع)
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۷۹ شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
سهو النبی صلی الله علیه و آله(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اصالت وجود از دیدگاه حکیمان پیش از ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
تردیدی نیست که مسئله اصالت وجود بصورتی که در آثار ملاصدرا مطرح و بر آن اقامه دلیل گردیده و شکوک وارد بر آن دفع شده است، در هیچ کتاب فلسفی (وعرفانی) پیش از وی نشده است و از این نظر ملاصدرا منحصر بفرد و مبتکر است، اما سخن در اینست که آیا در مطاوی کلمات فیلسوفان (و عارفان) پیش از وی، عباراتی در رد یا تأیید قول به اصالت وجود دیده میشود؟ و اگر پاسخ این پرسش آری است، آن عبارات کدامند؟ و آیا بر اساس آنها میتوان گفت که کدامیک از ایشان قائل به اصالت وجود بودهاند وکدامیک قائل به اصالت ماهیت؟