فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
وجود رودخانه های متعدد و مشترک مرزی میان ایران و همسایگان از یک سو و کاهش منابع آبی و آلودگی های آب از سوی دیگر، موجب اهمیت این آب ها در سطح بین المللی و زمینه تبدیل آن به یکی از منابع اختلاف و تنش میان کشورهای ذی نفع در آینده را فراهم نموده است. حقوق بین الملل در دهه های اخیر در کنار تلاش برای نظام مند نمودن بهره برداری از آب های مشترک بین المللی، درصدد تدوین اصول و قواعدی برای جلوگیری از کاهش آلودگی و محافظت از آب های بین المللی به عنوان بخشی از محیط زیست منظقه ای بوده است. تصویب کنوانسیون 1997 گامی مهم و اساسی در توسعه حقوق بین الملل محیط زیست معاصر به شمار آمده و بسیاری از اصول حقوقی مطرح در حقوق بین الملل محیط زیست، از قبیل اصل «بهره برداری و استفاده منطقی و منصفانه از منابع»، اصل «ممنوع بودن وارد آوردن خسارت بر قلمرو سرزمینی دولت دیگر» و اصل «همکاری بین المللی» تدوین و ارائه گردیده است. در نبود توافق های دوجانبه و چندجانبه به نظر می رسد این کنوانسیون چارچوب مناسبی برای همکاری میان ایران و کشورهای همسایه در زمینه حفاظت، مدیریت و جلوگیری از آلودگی این آب ها بر اساس نظریه مدیریت مشترک در چارچوب رویکرد حقوقی به عنوان یکی از محورهای همکاری زیست محیطی میان ایران و همسایگان را فراهم نموده است.
قوم باستان شناسی کوچ نشینی و ایل راه های غرب زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در این مقاله با تکیه بر پژوهش های باستان شناسی و انسان شناسی از دوران نوسنگی تا اسلامی، و عواملی که در شدت و ضعف آن تأثیر داشتند، به بررسی پیشینه اهلی کردن حیوانات، چگونگی شکل گیری جوامع کوچ نشینی و سابقه آن در زاگرس مرکزی پرداخته اند. همچنین، ایل های کوچ روی زاگرس غربی به ویژه ایل های شهرستان اسلام آباد، شیروان چرداول، ایوان و دیگر ایل های ساکن نواحی جنوبی تر استان ایلام را که در فصول کوچ در گرمسیر در کنار ایل های این مناطق به سر می برند، معرفی کرده اند. در طول هزاران سال، این ارتباط ها و هم زیستی های مسالمت آمیز باعت شکل گیری تبادلات فرهنگی در منطقه زاگرس مرکزی شده است. علاوه بر آنچه بیان شد، ایل راه ها و مسیر کوچ و معماری خانه های هرکدام از این ایل ها را نیز مطالعه کرده اند.
استبداد نفتی و سقوط پهلوی
حوزههای تخصصی:
مطالعة فرهنگ لالایی، شعر و ضرب المثل در گویش قوم لر با تأکید بر نشانه های تفکیک جنسیت (مورد مطالعه: دو محلة شهرستان بروجرد از استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری نقش جنسیتی افراد یک جامعه، متأثر از دو امر فرهنگی و بیولوژیکی است. لالایی ها و ضرب المثل ها به عنوان جزئی از فرهنگ عامه که با نقش های جنسیتی و الگوهای فرهنگی رابطه دارند، نقش مهمی در این امر ایفا می کنند. این پژوهش، گزارشی از لالایی ها، شعرهای محلی، ضرب المثل ها و تبیین رابطه شان با الگوهای زنانه- مردانه یا پسرانه- دخترانه است که قوم ایرانی لر، مخصوص مذکر یا مؤنث به کار می برد. بررسی سهم لالایی، شعر و ضرب المثل در شکل گیری فرهنگ و آداب و رسوم هر قوم، علت و اهمیت این پژوهش و احتمال امحای آن ها، ضرورت چنین پژوهشی را نشان می دهد. در این نوشتار، قلمرو تحقیق محلة صوفیان و دودانگه در شهرستان بروجرد و جامعة آماری 45 نفر بروجردی و 5 نفر از اعضای انجمن بروجردی های مقیم تهران است. پرسش های پژوهش مربوط به ضرب المثل ها و لالایی ها یا شعرهایی با موضوع جنسیت است؛ برای مثال، بررسی می شود که چه کسانی با چه اهدافی از آن ها استفاده می کنند. در این پژوهش، از روش مردم شناختی ژرفانگر با مشاهدة مشارکتی مستقیم، همراه با اسناد و مدارک علمی مکتوب در مراکز علمی مختلف استفاده شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریة ساخت گرایی لوی اشتروس و نظریة عمل اورتنر است. نتایج پژوهش به شرح زیرند: نخست آنکه در ادبیات شفاهی قوم لر، جنسیت کاملاً هویداست و می توان در این فرهنگ، «زن طبیعی» و «مرد فرهنگی» را آن چنان که در نظریة عمل بیان شده است، به وضوح مشاهده کرد. دوم آنکه قوم لر در ادبیات شفاهی خود، به طور مشخص برای پسر و دختر، زن و مرد، زن و شوهر و پدر و مادر تفاوت ارزشی قائل است. سوم آنکه در الگوهای این ادبیات، معمولاً دختر جایگاه ویژه ای ندارد؛ جز در مواردی خاص که کدبانو و صبور است و کسی از راز دلش آگاه نیست. چهارم آنکه در الگوهای این ادبیات، پسر همیشه عزیزتر است و مسئولیت ها و وظایفش برحسب عزتش تعریف می شود.
وبلاگ های مرتبط با رشته انسانشناسی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
در سرآغاز دوگانه انگاری، مزداگرایی ایرانی
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث بسیار رایجی که از یونان باستان تا دوره اسلامی و حتی تا امروز درباره دین ایران باستان، مزداگرایی، وجود داشته است، بحث درباره وجود یا عدم وجود نوعی دوگانه انگاری میان خدای نیکی و خدای شر در این دین به مثابه محور اساسی آن بوده است. در این مقاله نویسنده ابتدا از قرن هجدهم و نظرات اسقف آنگلیکان آکسفورد، تامس هاید، بحث خود را آغاز می کند. هاید تلاش کرد با آنچه توانسته بود درباره دین زرتشت با اتکا به متون پراکنده و روایت های موجود در ابتدای شرق شناسی به دست بیاورد به این نتیجه برسد که دوگانه انگاری زرتشتی نه ماهیتی دینی بلکه ماهیتی فلسفی داشته است. بعدها آنکتیل دوپرون در سال 1762 دست نوشته هایی را به کتابخانه سلطنتی فرانسه تقدیم کرد که در حقیقت نه بخش هایی از اوستا بلکه تکه هایی از سنت های شفاهی مزدایی بودند. متونی که در آنها مساله دوگانه انگاری به صورت نابرابری به چشم می خورد. در حدود سالهای 1860 لغت شناس آلمانی مارتین هوگ به این نتیجه رسید که زرتشت شخصیتی تاریخی بوده است که طرفدارانش عامل ""تخریب"" دین او به یک دوگانه انگاری و یا یک چندخداگرایی سلسله مراتبی بوده اند. بر خلاف هوگ، جیمز دارمستتر که نخستین بار اوستا را به زبان فرانسه ترجمه کرد، بر آن بود که مزداگرایی یک دین اساسا دوگانه انگار است که خود از یک دین باستانی تر و یک سنت اسطوره ای هندوایرانی چندخداپرستانه ریشه گرفته است. در این مقاله نویسنده ضمن بررسی این استدلالها بر پایه متون اوستایی، موضوع را در قرن بیستم دنبال کرده و از جمله به نظرات اندیشمندانی چون هننینگ، گرشویچ، نیولی و ... درباره این موضوع می پردازد و سرانجام بحث خود را با تاملی طولانی و تطبیقی بر مفهوم هزاره ها در دین زرتشت (که به عقیده او کمتر به آن توجه شده است) بر پایه متون مزدایی و یونانی و رابطه عمیق این مفهوم با دوگانه انگاری در این دین، به نتیجه می رساند.
اصل مقاله به صورت متن کامل انگلیسی در بخش انگلیسی قابل رویت است
هویت جنسیتی مادران و دختران، شکاف یا تفاوت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلاف نسلی از مباحث مهم جامعه ما میباشد. جامعهای که دارای جمعیت جوان حجیم و تغییراتی پرشتاب است. بسیاری بر این عقیدهاند که انتقال فرهنگ نسل قبل به نسل جدید با مشکلات جدی مواجه است و به علل مختلف، بسیار ناقص صورت گرفته، بهطوری که نسل جدید تا حد زیادی پایبند ارزشها وهنجارهای نسل پیشین خود نیست و شکاف عمیقی بین دو نسل ایجاد شده است. این مقاله به بررسی نگرش دوگروه مادران و دختران به هویت جنسیتی خود میپردازد. دیدگاههای نظری برای تبیین مسئله تلفیقی از دیدگاههای آنتونی گیدنز، پییربوردیو، کارل مانهایم و اینگلهارت بوده و از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه استفاده گردیده است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاههای دولتی شهر تهران، دارای سن 20 تا25 سال ساکن شهر تهران و مادرانشان را تشکیل می دهند. حجم نمونه 344 نفر و شیوه نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات درسطح تبیین ازآزمون کای اسکوئر و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج بهدست آمده نشانگر وجود تفاوت بین مادران و دختران به لحاظ نگرش به هویت جنسیتی خود میباشد، بدین ترتیب که مادران بیشتر نگرشی سنتی به هویت خود دارند و دختران نگرشی مدرن به هویت جنسیتی خویش دارند. در حوزه وظایف خانگی، دختران بیشتر برابری زن و مرد را مطرح نمودهاند. مادران در پایبندی به کلیشههای فرهنگی قویتر بودند. با بالا رفتن تحصیلات مادران، نگرش سنتی آنان کاهش مییافت و با تاهل دختران نگرش آنها بیشتر سنتی میشد.
رویکرد مردم شناختی در تحلیل انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های کلاسیک انقلاب به طور معمول با تکیه بر مبانی نظری برآمده از تئوری های جامعه شناختی، انقلاب های اجتماعی را تبیین می کنند. آن چه در این میان مورد غفلت قرار می گرفت زندگی روزمره مردمانی بود که انقلاب به مثابه یک رخداد کلان، محصول عملکرد جمعی آن ها محسوب می شد. برداشت مکانیستی معمول از مقوله انقلاب مانع از درکی دقیق از این تحولات اجتماعی بود. تحولی که در بطن خود در بردارنده بسیاری از عناصر آشکار و پنهان فرهنگی است که فهم و درک آن ها چندان در توان تئوری های معمول جامعه شناختی نبود. از این رو مکاتب نظری مطرح در این حوزه علاقه چندانی به مطالعه این متغیرهای عموما فرهنگی نداشتند. با گذشت زمان و اهمیت یافتن نقش عناصر معمول زندگی اجتماعی در تحولات سیاسی، مطالعه انقلاب های اجتماعی، روش هایی را می طلبید که قادر به درک عمیق و ژرف در این حوزه باشد. در این میان رهیافت های مردم شناختی در کنار سایر رویکردهای فرهنگی اقبال فراگیری در میان پژوهشگران این حوزه یافت، هدف این نوشتار به اختصار معرفی برخی از مواردی است که مبیین تاملات ژرف مردم شناختی به منظور فهم (و نه تبیین) انقلاب اسلامی است.
مردم شناسی قالیچه های گل برجسته دره جوزان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر نتیجه کاری میدانی و اکتشافی در حدود دو دهه پیش است، که با پژوهش کتابخانه ای آمیخته و پرورده شده است. در قسمت نخست نوشته، کوشیده ایم تا نوبودن بافت این نوع قالی در ایرانرا مورد بررسی قرار دهیم. با وجود محدودیت بسیار در منابع به مدارک و اسنادی دست یافتیم که نشان می دهد، حداقل بافت این نوع قالی از زمان سلجوقیان رواج داشته و اوج آن در عصر صفوی بوده است. و دنباله آن چه به صورت قالیچه یا به صورت تابلو فرش و تابلوفرش خط برجسته و ... در ملایر و قم و کاشان و اصفهان و به ویژه در تبریز تا به امروز ادامه یافته است. نگارنده در این نوشته، افزون بر معرفی قالیچه های نقش برجسته دره جوزان، به مناسبت از برخی مراکز بافت و برخی کارهای مشاهده شده در دو دهه گذشته نیز اشاراتی کرده است به امید آنکه تحقیقات بیشتری درباره قالیچه های گل برجسته و تابلوفرش های نقش بجسته ایران به کمک موزه فرش ایران و سازمان ها و وزارتخانه های مربوط به آن به انجام رسد.
نمادهای طبیعی، کاوش هایی در کیهان شناسی
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر حاصل نگاهی به کتاب نمادهای طبیعی از مری داگلاس انسان شناس شهیر بریتانیایی است و باید آن را گزارشی تفسیری از این کتاب دانست. در اینجا سعی شده که با شروع از مبانی و زمینه این اثر منظر خاص آن مشخص شود سپس با مبنی قرار دادن مفاهیم کلیدی کتاب، پنداره نظری اثر شرح داده شده و روشن گردد که چگونه داگلاس تظاهرات منسکی و مباحث خداشناسی متناظر با آنها را در ارتباط با شرایط/موقعیت اجتماعی عاملین تبیین می کند.
قدیم ترین شاهنامه مصور جهان (شاهنامه فیروز پشتونجی دستور بالسارا معروف به شاهنامه موسسه کامابمیئی
سکولاریزاسیون خانواده و تأثیر آن در کاهش جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات انقلابات علمی، با تغییر در مفاهیم خدا، حیات و انسان، اخلاقیات جدیدی تعریف می شود که عنصر مشترک آن منش ها، فقدان معنویت است. این جریان که نگرش «سکولار» نام می گیرد، الگویی از حیات را ارائه می دهد که طبق آن، ارتباط انسان ها با یکدیگر بر اساس جلبِ منفعت شخصی رقم می خورد. نزاع سکولاریسم با پایگاه زندگی بشر، یعنی خانواده، که به سکولاریزیشنِ خانواده منجر می گردد، از ایجاد انحراف در فلسفه وجودی خانواده آغاز می شود و با تغییر جهت در اهداف تأسیس آن تا تغییر محتوایی در وظایف، رفتار و تکالیف اعضای خانواده پیش می رود تا انسان ها را به جدازیستن از یکدیگر و زوج ها را به جداشدن و زنان را به استقلال اقتصادی و عاطفی مجاب کند؛ جریانی که سرانجام به تحدید نسل بشر خواهد انجامید. تحقیق حاضر به روش توصیفی تحلیلی است و سعی دارد تا نشان دهد در این جریان با خارج شدن خانواده از سیر منطقی خود، ازدیاد نسل انسان ها با مخاطره روبه رو می شود.