فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
بررسی تطبیقی جانشین ناپذیری دین از منظر مالینوفسکی و شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین همزاد بشر است و در همه مراحل زندگی همراه اوست. در قرون اخیر اندیشه هایی مبنی بر بی نیازی بشر از دین مطرح شده است. بارزترین دلیل طرف داران این اندیشه، بلوغ انسان در رشد علمی است.
مالینوفسکی در دنیای غرب و شهید مطهری از متفکران جهان اسلام معتقدند دین ویژگی هایی دارد که به هیچ وجه نمی توان جایگزینی برای آنها یافت. مالینوفسکی در تبیین وجوه بی بدیل بودن دین تنها بر کارکردهای ویژه آن تأکید دارد. شهید مطهری در نگاهی کلان علاوه بر کارکردهای اختصاصی دین، به فطری بودن آن به عنوان عاملی مهم در جاودانگی دین اشاره دارد. وی دین را پاسخ گوی نیازی حقیقی در سرشت بشر می داند و بدین طریق برای آن اصالت قائل است. در مقابل کارکردگرایان با نگاه ابزاری به دین، به توانمندی های جانشین ناپذیر آن توجه کرده و حتی غیرمعتقدان به دین را نیز به حفظ آن در جامعه توصیه می کنند.
چالش رهیافت های محرومیت مطلق و گزینش عقلانی در جامعه شناسی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق دینی
دین و جامعه صنعتی پیشرفته
حوزههای تخصصی:
امکان یا امتناع سینمای دینی در آیینة حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بی شک هر دینی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود از شیوه های منطبق با مبانی معرفتی خود بهره می برد. پاسخ به سؤال امکان یا امتناع سینمای دینی، ریشه در شناخت ماهیت سینما و نسبت آن با مبانی معرفتی اسلام دارد. این مقاله، با گزینش مبنای حکمت اسلامی و به مدد روش تحلیلی و توصیفی تلاش دارد با بازاندیشی در مبانی حکمت اسلامی و حکمت هنر اسلامی، مسئله امکان یا امتناع سینمای دینی مورد بررسی قرر گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تحقق سینمای دینی نیازمند تسخیر تکنولوژیک این مدیوم و بسته به مراتب سیرِ شهودِ باطنی و عملی سینماگر است؛ به تناظر مراتب غلبه نفس سینماگر از نفس نباتی به حیوانی و انسانی مراتبی از سینمای غیردینی، دین محور و دینی قابل فرض است؛ نوع مدینه - اعم از فاضله یا غیرفاضله - به مثابه بستری که می تواند زمینه ساز تجربه امر زیبا برای سینماگر باشد، از عوامل مهم و تأثیر در ظهور مراتب مذکور از سینما است.
اسلام، پسامدرنیته و رسانه ها
حوزههای تخصصی:
دعا: یک کنش اجتماعی دینی – مؤثر، مستمر، فراگیر(تحلیل ادبیات دعا پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از منظر جامعهشناسی دین (نگاه اجتماعی به دین) و جامعهشناسی دینی (نگاه دینی به جامعه) دعاخوانی و دعا کردن یک کنش اجتماعی دینی است، کنشی است مؤثر (به لحاظ اعتقاد و باور دعاکنندگان مبنی بر اثرات مثبت آن بر فرد و زندگیاش )، مستمر (به لحاظ شایع بودن و جاری شدن آن در تمام ساعات و آنات زندگی روزمره فردی و اجتماعی) و فراگیر (به جهت سریان دعا به تمامی رخ دادهای زندگی روزمره).
در این میان، دعای دینی از جایگاه خاصی برخوردار است، بیشتر به این دلیل که محوری برای پیوند ابعاد مختلف دینداری اجتماعی را بر عهده دارد. به عبارتی، کنش اجتماعی دعاخوانی هم در خدمت تقویت باورهای دینی است، هم با شعایر اجتماعی خاصی همراه است، هم به عنوان نوعی تجربه دینداری نو شونده و روزمره با تقویت اخلاق دینی مرتبط است و هم اینکه سرشار از معارف و آگاهیهای عقیدتی و معنوی است. اینها را میتوان جزو شئونات کنشی دعای دینی دانست. از این لحاظ، این سؤالها پیش کشیده میشود: «فلسفه دعا چیست؟»؛ «دعای دینی معاصر حاوی چه ایدهها و مضامین کلیدی است؟»؛ در نهایت، در«دعای اسلامی و شیعی موجود چه رگههای گفتمانی میتوان یافت؟»
ما در این مقاله با این هدف و با استفاده از روش تحلیل ثانویه و تحلیل محتوا به سراغ ادبیات دعاپژوهی موجود (لاتین و فارسی) رفتهایم. برخی از یافتههای اصلی ما نشان میدهد که از حیث محتوایی و شئونات ممیزه دعای دینی سه گونه دعا متصور است:
الف) دعای ابراهیمی (که وجه بارز آن تجلی تعبد و تدین است)؛
ب) دعای اسلامی (که شأن ممیزه آن ایجاد ارتباط با خداوند است)؛
پ) دعای شیعی و سرآمد آن”دعای اسلامی ابراهیمی”( که خصیصه ممتاز آن تجلی نیاز و عشق، احساس عارفانه، خود آگاهی اجتماعی و ابراز ایدئولوژی است ).
اصول و روش های تعامل با دیگری: برگرفته از مبانی انسان شناختی مکتب اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلایل سفر نکردن برخی از مردم مشهد به عتبات عالیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیارت معصومین (علیهم السلام) در باور مذهبی ایرانیان جایگاه برجسته ای دارد و در پژوهش های انجام گرفته حضور میلیون ها زائر در مشهد دیده شده است. اما اغلب تحقیقات درباره اقدام به سفر زیارتی است. این نوشتار به بررسی «نرفتن به سفر زیارتی» پرداخته است، با این سؤال محوری که چرا عده ای از مردم مشهد به کربلا سفر نمی کنند. روش مورد استفاده «رویش نظریه» است. یافته بررسی این است که آنان که برای زیارت به عراق نمی روند، یا با مانعی مواجهند یا انگیزه ای برای آن ندارند. موانع در یک مقولة مرکزی «ناداری و بی تحملی» خلاصه می شود. موانعی که از جنس «ناداری» هستند، نداشتن زمان، پول و همسفرِ همدل است و موانعی که از جنس «بی تحملی» هستند، راهِ دورِ سفر، فشردگیِ برنامه، تمیزنبودنِ اماکن اقامتی، تغذیه ای و ناامنی است. فقدان انگیزه نیز در مقوله مرکزی «دل مشغولی های دیگر و بی اشتیاقی» خلاصه می شود که زیرمجموعه آن غلبه انگیزه سیاحت، عدم اولویت تخصیص بودجه، اکتفا به زیارت حضرت رضا، یکسان انگاریِ زیارت از راه دور و نزدیک و نداشتنِ شوقِ زیارت امام حسین (ع) است. پیشنهاد پژوهشی مقاله بررسی این موضوع و نیز «سفرنکردن به مشهد» در سایر مناطق ایران است.
سرمقاله: فرهنگ دینی (فرهنگ ارزشی - مذهبی)
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط میزان تقید مردان به باورهای دینی و خشونت علیه زنان در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ارتباط میزان تقید مردان به باورهای دینی و ویژگیهای جمعیت شناختی با میزان خشونت علیه زنان در شهر یاسوج پرداخته است. روش پژوهش، پیمایشی، جامعه آماری پژوهش را تمام زنان متأهل 54 15 ساله شهر یاسوج تشکیل داده است که در زمان پژوهش حداقل یک سال از ازدواج آنها گذشته باشد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه و با شیوه نمونه گیری چند مرحله ای طبقه بندی شده تصادفی از یک نمونه 400 نفری از جامعه آماری به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین مدت زمان ازدواج زوجین با میزان خشونت شوهران علیه زنان رابطه ای معنادار نیست، اما از سویی دیگر، بین تعداد فرزندان و میزان تقید شوهر به باورهای دینی با میزان خشونت شوهران علیه زنان رابطه معنادار هست. نتیجه گیری اساسی پژوهش این است که با افزایش میزان تقید شوهر به باورهای دینی از میزان خشونت علیه زنان کاسته می شود.
اسلام گرایی در کردستان و چالش های ناسیونالیسم کردی و واگرایی؛ علل و زمینه ها (نمونة موردی: تطورات گفتمان مکتب قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد تا در پرتو نظریه دیرینه شناسانه فوکو، به تحلیل تطورات گفتمانی مفهوم شهروندی، از صورت کلاسیک آن به صورت متکثر و حساس به نیاز گروه های خاص، پرداخته و موانع «امکان شهروندی» پنج گروه اجتماعی خاص را مورد بررسی و طبقه بندی مجدد قرار دهد. همچنین تلاش شده در هر مورد، راهکارهای رفع «امتناع» شهروندی با توجه به مباحث نظری و تجربیات جهانی ارائه شود. تطور مباحث نظری انتقادی و تحولات نهادی شهروندی از یک سو و ایجاد نهادها، گرایش ها و مبانی نظری مستقل علوم اجتماعی در مورد گروه های خاص از دیگر سو، باعث تجدیدنظر در درک ما از شهروندی بر مبنای حقوق گروه های اجتماعی «خاص» شده است. دلایل مشترکی برای حذف کامل یا نسبی گروه های خاص مورد بررسی از حیطه شهروندی وجود دارد، مانند عدم موازنه حقوق و مسئولیت های شهروندی در میان این گروه ها، عدم دسترسی آنان به سپهرهای اجتماعی به معنای عام و دوری نسبی آنان از بازار کار.
مقایسه رابطه بین عوامل فرهنگی و میزان مسؤولیت پذیری در میان نوجوانان شهرهای بانه و قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مقایسه رابطه بین عوامل فرهنگی و مسؤولیت پذیری انجام گرفته است. این تحقیق به روش پیمایشی انجام و اطلاعات آن از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه نوجوانان 18-14 سال شهرهای بانه و قروه است که با استفاده از جدول لین و خطای 4 درصد 598 نفر برآورد شدند و در نهایت نمونه مورد نظر، با روش مطبق خوشه ای انتخاب شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش، حاکی از آن است که مسؤولیت پذیری با دینداری و ابعاد مختلف آن (اعتقادی، تجربی، مناسکی، پیامدی) و میزان استفاده از رسانه های مختلف، تحصیلات مادر، قومیت، نوع شهر(بانه/ قروه) و نوع مذهب (شیعه/ سنی) رابطه معنا دار داشته، با جنسیت (زن/ مرد) و تحصیلات پدر رابطه معناداری ندارد.