فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
تبعیض سنی: ارزیابی گفتمان سیاست فرهنگی در هویت بخشی به جوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سن به عنوان مقوله فرهنگی منقسم، شهروندان را در گروه های سنی تحت انتظام درآورده و حدوث گفتمانی خاص، برآمده از مناسبات قدرت در جامعه را موجب می شود که کارکردی هستی بخش برای گروه های سنی دارد. جوانی یکی از دوره های سنی است که حوزه منازعه ای را در خصوص تعاریف، بازنمایی و هویت بخشی به خود اختصاص می دهد. نویسندگان درصددند تا ضمن مرور احکام گفتمانی غالب در خصوص جوانان، با تحلیل گفتمان نهادهای سیاست گذار، به این پرسش پاسخ گویند که گفتمان سیاست فرهنگی در هویت بخشی به جوانان ایرانی بر چه رویکرد یا رویکردهایی مبتنی است؟ بررسی رویکردهای مطرح شده در این مقاله را بایستی به عنوان دیرینه شناسی گفتمان های جوانی قلمداد کرد. در این مقاله نشان داده می شود که گفتمان سیاست فرهنگی از حیث احکام بارز مندرج در آن، گرایش به رویکردهای دوگانه مساله ساز و موجه ساز به جوانی دارند. همچنین استدلال فوق، اشاره ای ضمنی به دلایل عدم توفیق برنامه ریزان اجتماعی در جلب مشارکت جوانان دارد.
بررسی آسیب شناسانه سیاست ها و سیاست گذاری های فرهنگی ایران بعد از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری در عرصه فرهنگ، ضرورت انجام یا امتناع، حدود و عرصه های آن، نهادهای مداخله کننده، نوع ارتباط و هم کنشی آنها، نظریه های سیاست گذاری فرهنگی(سازگاری با محیط بومی)، مدل ها، روش ها و... برخی مشکلات و پرسش های اساسی است که اکنون مدیریت عرصه فرهنگی کشور به گونه ای جدی با آنها مواجه است. با توجه به اینکه سند بیست ساله نظام، افق روشنی را برای جایگاه ایران در سال 1404 ترسیم نموده، لازم است در حوزه های علمی، فناوری، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هدف گذاری های مناسب صورت گیرد و استراتژی های رسیدن به این اهداف تدوین گردد. در مجموعه سیاست گذاری های عمومی، سیاست های فرهنگی بالاترین اهمیت را دارد. از این روست که در نگاه یونسکو (1998) فرهنگ و سیاست گذاری های فرهنگی نه در حاشیه بلکه در کانون فرایند توسعه پایدار کشورها تعریف می گردد.
در کشور ما، به دلیل تعدد مراجع تصمیم گیری و نهادهای سیاست گذاری فرهنگی و به دلیل نبود الگوی جامع و مشخص برای سیاست گذاری در حوزه فرهنگ، ابهام زیادی در مسئولیت های فرهنگی وجود دارد و تداخل و انسجام زیادی در برنامه و طرح های فرهنگی مشاهده نمی شود. بنابراین، آسیب شناسی سیاست ها و سیاست گذاری های فرهنگی کشور در دوران بعد از انقلاب اسلامی گامی ضروری، پیش از آغاز هر اقدامی، به نظر می رسد.
چرا شعر نمی خوانیم؟ (بررسی جامعه شناختی دلزدگی جوانان از شعر)
حوزههای تخصصی:
مروری بر مبانی اقتصاد فرهنگ
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
تعریف ، ادبیات و نقش صنایع فرهنگی در توسعه همه جانبه کشور
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
مطالعه تجربی منابع هویت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این مقاله بر گرفته از مطالعه ای پیمایشی که در سطح ملی است به منظور بررسی و سنجش میزان قوت انواع هویت جمعی در ایران - شامل هویت های ملی، قومی، مذهبی و مدرن - با در نظر گرفتن ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هر کدام از آن ها، و نیز با هدف بررسی روابط و مناسبات میان این ابعاد انجام شده است.
مبنای نظری این تحقیق، نظریه کنش متقابل نمادین بوده که بر اساس آن، هویت (ایرانی)، ترکیبی و چند بعدی در نظر گرفته شده و روابط میان این ابعاد نیز متعادل و هماهنگ (و نه متعارض و تزاحم آمیز) فرض شده است. در این تحقیق چهار مقیاس برای سنجش ابعاد هویت ایرانی طراحی شده و پس از چند بار پیش آزمون، ابزار واحد تهیه، و در جمعیت نمونه 1800 نفری در سیزده شهر مرکز استان اجرا شد.
نتایج پژوهش، نشان دهنده قوت ابعاد فرهنگی هویت ملی، قومی و مذهبی، سپس گرایش در حد میانگین به ابعاد اجتماعی هویت ملی، قومی و مذهبی، گرایش پایین تر از میانگین به ابعاد سیاسی هویت ملی و قومی و در نهایت گرایش ضعیف به ابعاد سه گانه هویت مدرن است. همچنین یافته ها از وجود تعاملات مثبت فراوان بین اکثر ابعاد هویت ملی، قومی و مذهبی با همدیگر و فاصله معنادار هویت مدرن با دیگر ابعاد هویت ایرانی حمایت می کنند."
درک معنایی پیامدهای ورود نوسازی به منطقه اورامان کردستان ایران به شیوه پژوهش زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بررسی حاضر به بازسازی معنایی پیامدهای نوسازی از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی می پردازد. رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی با تاکید بر بینش سازه گرایانه اجتماعی بر این باور است که کنشگران اجتماعی نقش اصلی در ساخت و بازسازی زندگی اجتماعی خود ایفا کرده و به گونه ای بازاندیشانه و آگاهانه در برابر محیط و تغییرات آن عمل می کنند. این رویکرد، برخلاف رویکرد پوزیتیویستی، که بر اصالت محیط، نظم و قاعده مندی در واقعیات اجتماعی و ثبات ماهیت انسان تاکید دارد، به اصالت انسان، سیالیت و بر ساخته شدن مداوم واقعیات اجتماعی و نیز انعطاف پذیری ماهیت انسان معتقد است. در این مقاله با به کارگیری این رویکرد سعی شده است به درک و تفسیر پیامدهای نوسازی در قالب مطالعه موردی اورامانات کردستان از منظر ساکنان آن سامان پرداخته شود.
اورامان تحت منطقه ای است روستایی و کوهستانی که در جنوب غربی شهرستان مریوان واقع شده است. ساکنان این منطقه عمدتا به فعالیت های دامداری، باغداری و کشاورزی محدود می پردازند. با این وجود در طی چند سال اخیر، تغییر و تحولاتی مانند پیدایش فعالیت های اقتصادی جدید، تکنولوژی و امکانات مدرن، آموزش و بهداشت نوین و دیگر عناصر نوین منطقه پدید آمده اند که بر ساختار اجتماعی این جامعه تاثیر گذاشته اند. لذا درک و تفسیر مردم از شرایط، فرآیند و پیامدهای این تغییرات از اهمیت به سزایی برخوردار است.
روش شناسی پژوهش حاضر، کیفی است و از روش مردم نگاری برای انجام دادن عملیات تحقیق و انجام دادن کلیه مراحل کار میدانی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارایه نظریه نهایی از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است.
هدف عمده این مطالعه عبارت است از بررسی درک، تفسیر و ارزیابی پیامدهای نوسازی آن طور که توسط مردم تحت مطالعه تجربه می شوند، در این مطالعه پیامدهای نوسازی در ابعاد اقتصادی، قشربندی اجتماعی، آموزش مدرن، بهداشت مدرن، اعتقادات، تکنولوژی، ارتباطات و حمل و نقل، زبان، خویشاوندی و تعاملات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از انجام دادن عملیات کدگذاری باز، محوری و گزینشی، برای هر یک از ابعاد فوق یک مقوله هسته و مدل زمینه ای - پارادایمی ارایه شده مقولات هسته عبارت بودند از: ارتقای معیشتی، رهایی، توانمندساز / فشارآور، افزایش امید به زندگی، بقای اصول، رفاه آفرین / چالش برانگیز، تسهیل بخشی، چالش زبانی، میل به بازگشت و تضعیف شبکه ها. مقوله هسته نهایی در این مطالعه درک نوسازی به مثابه ساختار بخش و ساختارشکن است. بر اساس این مقوله، مردم اورامان پیامدهای نوسازی را به مثابه ساختاربخش و ساختارشکن دریافته اند که در آن نوسازی از یک طرف ساختارهای جدیدی به جامعه آنان بخشیده است اما همزمان بسیاری از ساختارهای سنتی آنان را نیز دچار افول کرده است. مقوله هسته مذکور در قالب یک مدل زمینه ای - پارادایمی شامل شرایط، تعاملات (استراتژی ها) و پیامدها ارایه شده است."
اخلاق و انقلاب
آیا کودکان مخاطب افسانه های شاه و پریان هستند؟
حوزههای تخصصی:
برنو بتلهایم در کتاب «روان کاویافسانه هایپریان»، تفسیریروان کاوانه از این افسانه ها ارایه میدهد. این کتاب به محض انتشار در غرب، مخاطبانیبسیار پیدا کرد. بتلهایم در این اثر، با الهام از فروید، به تحلیل روان کاوانه عناصر افسانه ها پرداخته، نشان میدهد که چگونه این داستان ها به حل مشکلات کودکیو رشد شخصیت کودک کمک میکند. در این مقاله نویسنده از نگاه جامعه شناس، سعیدارد تا نشان دهد، در زمانیکه جامعه درکیاز کودکینداشته است، نمیتوانسته برایکودک افسانه و داستان بسراید؛ نیز نشان دهد تفسیر روان کاوانه کودکیمربوط به جامعه مدرن میشود، حال آن که این افسانه ها در جوامع ماقبل مدرن پدید آمده است.
دانش بومى بهداشت خاک و توان بخشى زمین در ایران: نقدى بر کتاب کشتکارى و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"فرایند سریع صنعتى شدن در نیمه دوم قرن بیستم، بیشترین آسیب را به بخش کشاورزى وارد آورد. گفتنى است که در این فرایند، سهم عمده اى از آسیب نصیب کشورهاى جهان سوم شد. زیرا روش هاى بومى، کهن، سازگار با محیط و آزمون پس داده خود را رها کرده و به استفاده از الگوهاى وارداتى کاشت، داشت و برداشت ـ بدون هیچ گونه تناسبى با محیط خود ـ روى آورده بودند؛ که این جابجایى کاهش بازده تولید در بلند مدت، فرسایش خاک و تخریب شدید محیط زیست را به همراه داشت. در نهایت در دهه هاى پایانى قرن بیستم راهکارى براى حل این ناهماهنگى و مشکل پیشنهاد شد. راهکار عبارت بود ازاهمیت به دانش بومى و تلاش در تلفیق آن با دانش رسمى. اثر حاضربه این موضوع پرداخته است که کشاورزان ایرانى از چه شیوه ها و روش هایى استفاده کرده اند که در این مدت طولانى چند هزار ساله، زمین هاى کشاورزى را از باردهى و توان نینداخته اند؟ در حالى که در چند دهه گذشته، چه در ایران و چه در غرب، با شیوه هاى مدرن کشاورزى و به ویژه با کودهاى شیمیایى، میلیون ها هکتار زمین دایر کشاورزى، بایر و رها شده است.
"
دورکیم و اخلاق
جهانی شدن و سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن به واسطه تغییراتی که در سطوح مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پدید می آورد برای سیاست فرهنگی کشورها هم محدویت آفرین است و هم فرصت ساز. نقش عمده دولتها در سیاست گذاری فرهنگی و تمایل آنها به حفظ، گسترش و تقویت فرهنگ ملی تحت تاثیر جهانی شدن قرار گرفته و موجب پیگیری نوعی سیاست فرهنگی مبتنی بر تنوع و با تاکید بر ویژگیهای فروملی (محلی) و فراملی شده است. از حساسیتهای ملی در سیاست فرهنگی کشورها در پاره ای موارد کاسته شده و کنترل فرهنگی به آرزوی دست نیافتنی تبدیل شده است. تعقیب سیاست فرهنگی در قلمرو ملی در اغلب موارد توفیقی نداشته و بسیاری از فعالیتهای فرهنگی حالت تجاری به خود گرفته است. در مجموع، جهانی شدن هم زمینه (محدوده و قلمرو ملی)، هم محتوا (عناصر و اصول ملی) و هم طراح و مجریِ (دولت) سیاست فرهنگی را با چالش اساسی و جدی مواجه کرده است. تحت چنین شرایطی، سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نیز در سالهای اخیر شاهد تغییراتی بوده است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد.
هویت ایرانی و چندگانگی قومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هویت ایرانی سده ها پیش از پدیدار شدن هویت های ملی مبتنی بر دولت- ملت ها به وجود آمده است. در گذر زمان، این هویت چندگانگی های قومی و مذهبی را پذیرا گردیده و از آنچنان ویژگی تکثرگرایی برخوردار شده که نمی توان آن را متعلق به قوم، مذهب و نژاد خاصی دانست. هویت ایرانی در درازنای تاریخ با جغرافیای سیاسی ایران پیوند خورده و پس از نفوذ اندیشه دولت- ملت به ایران در دو سده گذشته نیز این توانایی را داشته تا اندیشه ملیت گرایی (ناسیونالیسم) ایرانی را پدید بیاورد، اما، در حال حاضر، دلایلی همانند کند بودن روند توسعه در مناطق سکونت برخی اقوام به پاره ای نارضایت های قومی انجامیده است. نارضایتی هایی که حتی ممکن است به تضعیف هویت یگانه ایرانی منجر گردد. در این میان، اندیشه افراط گرایانه پان ایرانیست ها که تکثر فرهنگی و نژادی را انکار کرده و از ملتی با زبان و نژاد واحد پشتیبانی می نماید، به مخالفان یکپارچگی ایران امکان می دهد با توسل به تبلیغات نادرست بر نارضایت های قومی دامن بزنند.
این نوشتار بر آن است تا در کنار بررسی تبلیغات قوم گرایان ایران، به واقعیت های پیرامون قومیت های ایرانی بپردازد و ضمن ارایه تعریفی فراگیر از هویت ایرانی، چگونگی تحکیم همبستگی ملی ایرانیان را مورد بررسی قرار دهد."
بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی بین اعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران و صنعتی شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاههای تهران و صنعتی شریف انجام شده است. با استفاده از روش تحقیق همبستگی 144عضو هیئت علمی با توجه به مرتبه علمی به صورت طبقه ای یا نسبی انتخاب شدند. داده های تحقیق پس از جمع آوری بر اساس سؤالات تحقیق و با استفاده از روش همبستگی پیرسون، آزمون T برای گروههای مستقل و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج به دست آمده گویای آن است که : 1. استادان دانشگاههای تهران و صنعتی شریف از نظر کیفیت زندگی کاری در سطح نسبتأ نامطلوب و از نظر رضایت شغلی در سطح نسبتاً بالایی قرار دارند؛ 2. بین مؤلفه های کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی رابطه مثبتی وجود دارد؛ 3. بین میزان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی استادان دانشگاههای مذکور تفاوت معنی داری وجود ندارد و تنها از بعد یکپارچگی و انسجام اجتماعی که از ابعاد کیفیت زندگی کاری محسوب می شود تفاوت اندکی وجود دارد؛ به عبارت دیگر، اعضای هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف از یکپارچگی و انسجام اجتماعی بالاتری نسبت به استادان دانشگاه تهران برخوردارند. 4. نتایج رگرسیون گام به گام بیانگر این است که به ترتیب اولویت قانونگرایی در سازمان، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم و توسعه قابلیتهای انسانی به عنوان ابعاد کیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی همبستگی چندگانه دارند.