فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مقوله ها در مدیریت بنگاه ها و شرکت ها مسئولیت اجتماعی بنگاه می باشد و در این پژوهش برآنیم به تبیین جامعه شناختی رابطه مسئولیت اجتماعی بنگاه های اقتصادی – انتفاعی و میزان کارآمدی و اثربخشی سازمانی آنان بپردازیم. روش تحقیق مطالعه حاضر، روش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شاغل در بانک پارسیان و واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در شهر تهران بودند که با توجه به جدول تعیین حجم نمونه مورگان، تعداد 215 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش برای سنجش متغیر مسئولیت اجتماعی از مقیاسی محقق ساخته براساس مدل نظری کارول (1991)، سالوسکی وزولچ (2014) و لانتوس (2001) در فرم مقیاس لیکرت متشکل از 16 گویه (آیتم) و با در نظر گرفتن 7 بعد مسئولیت اجتماعی در مدل های مذکور استفاده شده است. همچنین برای سنجش کارآیی و اثربخشی سازمانی بر اساس تعاریف مفهومی روبرتز (1992) و سیمپسون (2002) و مبتنی بر معرف های کارآیی سازمانی از طریق مقیاسی متشکل از 10 گویه در فرم مقیاس لیکرت سنجیده شده است. یافته ها نشان داد بین تقید بنگاه به رعایت مسئولیت های اجتماعی (در ابعاد نیازهای اقتصادی ، رعایت قوانین و مقررات ، رعایت اخلاق کسب و کار و مسئولیت های بشر دوستانه) و میزان کارآمدی سازمانی آن رابطه وجود دارد.
نقش گفتمان های متأثر از «ملّیت» در بر ساخت گرایش های هنر نوگرای ایرانِ عصر پهلوی (با تأکید بر نهادهای حامی هنر به عنوان میانجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم تأثیرگذار بر جریانات هنر نوگرا در ایران «ملیت» است. مقاله ی حاضر چگونگی این اثرگذاری را بررسی و در این راستا بر نقش «دولت» و «گفتمان های فرهنگی- سیاسی» به عنوان واسطه های این تأثیر تأکید می کند. فرضیه ی مقاله تأثیرپذیری هنر نوگرا از گفتمان های سیاسی و حامیان هنری است. و هدف، دستیابی به اشکال مختلف تأثیر مفهوم «ملّیت» و یافتن توضیحی برای «چگونگی اثرگذاری» و شناسایی و تدقیقِ «واسطه ها»یی همچون نهادها و گفتمان ها در شکل دهی به گرایش های فرمی و محتوایی هنرمندان و جریان های هنرهای تجسمی نوگرای ایران در هر دو دوره ی پهلوی اول و دوم است. مقاله با رویکرد مارکسیستی و منطبق با نظریه «وساطتت زیبایی شناسی» لوکاچ نوشته شده است. در نتیجه، مفهوم «ملّیت» به عنوان یک دال مرکزی در بسیاری از گفتمان های غالب نشان داده شده و انواع گرایش های منتج و متأثر از آن در هنر نوگرای ایران تشریح می شود.
اقدام پژوهی مشارکتی: زمینه ساز کنش ارتباطی در حوزه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقدام پژوهی یک نوع تحقیق خودتاملی جمعی است که به وسیله مشارکت کنندگان در موقعیت های اجتماعی به منظور ارتقا منطق و عدالت عملکردهای آموزشی یا اجتماعی و نیز درک آنها از این عملکردها و موقعیت هایی که این عملکردها در آن انجام می شود، صورت می گیرد. بر این اساس، کلیه افرادی که مسأله مورد تحقیق به طور مستقیم با زندگی آنها در ارتباط است نباید صرفاً به عنوان موضوع تحقیق در نظر گرفته شوند بلکه باید در کلیه مراحل تحقیق نقش فعال داشته باشند. در این مقاله، ابتدا مبانی پارادیمی، ویژگی های کلیدی و مهمترین سنت های اقدام پژوهی مورد بررسی قرار می گیرد؛ سپس ضمن مطرح کردن نظریه «کنش ارتباطی و حوزه عمومی» یورگن هابرماس، پتانسیل اقدام پژوهی در جهت ایجاد کنش ارتباطی در حوزه های عمومی مورد بحث قرار می گیرد. همچنین با توجه به نظریه تلفیقی وی درباره «زیست جهان و سیستم ها» و نقد وی از «سوژه کلان اجتماعی» نگاه عمیق تری به اقدام پژوهی و ویژگی های آن می شود. براساس نتایج حاصله، اقدام پژوهی، کنشی ارتباطی است که در میان شرکت کنندگان خود یک فضای عمومی ایجاد می نماید. فرآیند اقدام پژوهی عبارت است از: تحقیقی متقابل به منظور رسیدن به یک توافق بینا ذهنی، فهم متقابل یک موقعیت، اجماع غیرجبری در مورد آن چه که باید انجام شود و نهایتاً رسیدن به معنایی که نه تنها در نظر خود افراد بلکه در نظر هر فرد منطقی، مشروع باشد (ادّعایی عام). از سویی اقدام پژوهی، به دنبال خلق موقعیت هایی است که در آن افراد در کنار یکدیگر و با همکاری متقابل بتوانند، به شیوه هایی قابل فهم تر، حقیقی تر و از لحاظ اخلاقی مناسب تر از فهم و عمل موجود در جهان فعلی دست یابند.
تبیین جامعه شناختی توزیع قدرت متقارن و نامتقارن در خانواده و تأثیرات آن بر سبک زندگی زنان (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
209 - 232
تحقیق حاضر به بررسی توزیع قدرت درخانواده معاصر به عنوان یک مسأله اجتماعی می پردازد. چارچوب نظری پژوهش ، تلفیقی از تئوری های تبیین قدرت در خانواده و نظریات اندیشمندانی چون زیمل، وبلن، گیدنزو بوردیو در رابطه با سبک زندگی می باشد. فرضیه اصلی پژوهش این است که میان توزیع قدرت در خانواده و سبک زندگی زنان رابطه معنادار وجود دارد . تحقیق حاضر، به لحاظ ماهیت ، کاربردی، به لحاظ زمان ، مقطعی و به لحاظ معیار وسعت، پهنا نگر می باشد. روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری را کلیه زنان متأهل مناطق 1و19 شهر تهران در سال 1396تشکیل می دهند. داده های تحقیق با استفاده از فرمول کوکران وروش نمونه گیری خوشه ای سهمیه ای در دسترس از 383 نفر جمع آوری گردیده است. رابطه بین متغیر مستقل(توزیع قدرت در خانواده) و متغیر وابسته(سبک زندگی خانواده) باآزمون کای اسکوئر() سنجیده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد توزیع قدرت در خانواده معاصر نیازمند عدالت وتقارن بیشتری است؛ 46درصد از خانواده های معاصر، توزیع قدرت متقارن و 54 درصد از خانواده ها ، توزیع قدرت نامتقارن مرد محور را تجربه می کنند. بین توزیع قدرت در خانواده وسبک زندگی زنان رابطه معنادار وجود دارد. با مدرن ترشدن سبک زندگی زنان جامعه، ازخانواده هایی سالم ترو دموکراتیک تر بهره مند خواهیم شد
بررسی سبد مصرفی مواد غذایی در خانوارهای شهری ایران با استفاده از معادلات تقاضای سیستمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۵
۶۸-۴۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تغذیه و مصرف مواد غذایی در برنامه ریزی بودجه خانوار اهمیت فراوانی دارد. تحلیل تخصیص درآمد خانوار به کالاها و خدمات، مورد توجه اقتصاددانان و سیاستمداران بوده و برآورد تقاضای کالاها و خدمات به منظور تشخیص ترجیحات و نیازهای آینده از اهمیت برخوردار است. شناخت اولویتهای مصرفی خانوار به برنامه ریزی برای افزایش رفاه آنها کمک مؤثری خواهد کرد که بنا به این مهم، مقاله حاضر به بررسی سبد مصرفی مواد غذایی در مناطق شهری ایران می پردازد. روش: با استفاده از روش تخمین رگرسیون ظاهراً نامرتبط (SUR) و حداکثر درستنمایی (FILM) به برآورد سیستمهای تقاضای تقریباً آرمانی (AIDS) و مخارج خطی (LES) مواد غذایی خانوارهای شهری و همچنین آزمون فرضیه های تقارن و همگنی با استفاده از نرم افزار ایویوز (Eviews)، پرداخته شده است. در پایان کششهای خودقیمتی، متقاطع و درآمدی محاسبه شده است. یافته ها: در تابع تقاضای AIDS برای مواد غذایی، فرضیه همگنی برای هر سه گروه نان و غلات، پروتئین و میوه و سبزی پذیرفته می شود، اما در تابع تقاضای LES، فرضیه همگنی برای گروه میوه و سبزی رد می شود و در مصرف این گروه خانوارها دچار توهم پولی می باشند. با توجه به نتایج محاسبه کششها، در تابع تقاضای AIDS مواد غذایی، گروه نان و غلات کالای ضروری می باشد، پروتئین و میوه و سبزی و سایر گروهها لوکس می باشند و برای تابع تقاضای LES مواد غذایی، تمامی کالاها ضروری می باشند. بحث: با توجه به مقایسه نتایج دو مدل تقاضا، گروه نان و غلات در هر دو سیستم به عنوان کالای ضروری شناخته شده است و در نتیجه تأثیرات بیشتری بر تغییرات رفاهی خانوارها دارد. همچنین خانوارها برای گروه نان و غلات دچار توهم پولی نیستند و نسبت به درآمد واقعی حساس می باشند. با توجه به این نتایج در هنگام سیاست گذاری باید توجه خاصی به گروه نان و غلات به عنوان کالای ضروری خانوار داشته باشیم. گروه پروتیئن و سبزی برای خانوارها کالای لوکس محسوب می شود. با افزایش قیمت این گروهها تقاضای خانوارها برای این دو گروه کاهش می یابد. در صورت افزایش درآمد خانوارها اقدام به خرید این گروه کالاها می نمایند.
روش شناسی فارابی در تدبیر منزل و تأثیر آن در سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی معرفتی و زمینه های غیرمعرفتی، شیوه ی شکل گیری و روش شناسی بنیادین نظریه ها و اندیشه های اندیشمندان را بازگو می کنند. فارابی نخستین حکیم مسلمانی است که به بحث تدبیر منزل اشاره و به پیروی از ارسطو مباحث منزل را مقدمه ی مباحث سیاست مطرح کرده است، ولی در آثارش مستقیم به جزئیات و مبانی معرفتی و روشی تدبیر منزل نپرداخته است. هدف این نوشتار، تبیین روش شناسی معرفتی فارابی در تدبیر منزل است و به این پرسش پاسخ می دهد که حکمت منزلی فارابی بر مبنای چه روش شناسی معرفتی استوار است؟ حکمت منزلی فارابی با مبانی و روش های معرفتی مانند نمودگرایی، بودگرایی، غایت گرایی، مدنیت گرایی، عقل گرایی، فطرت گرایی، حس گرایی، دین مداری، وحدت گرایی و سعادت محوری روش شناسی بنیادینی را مطرح می کند که تأمین کننده ی سعادت زندگی دنیوی و اخروی است. همچنین این روش شناسی، در حوزه ی هنجارها، باید و نبایدهای عقلی و در عرصه ی روابط و رفتارهای خانوادگی رویکرد میانه روی، برترین خواهی، محبت ورزی و عدالت ورزی را برای تدبیر منزل و اصلاح سبک زندگی معرفی می کند. این نوشتار، به روش تحلیلی- توصیفی، روش شناسی معرفتی فارابی در تدبیر منزل را بررسی و به تأثیر آن در سبک زندگی اشاره می کند.
آسیب شناسی استفاده از شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای تلفن همراه در خانواده ی ایرانی (با تأکید بر نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به حضور گسترده ی شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای تلفن همراه در خانواده ها و استفاده ی روزافزون اعضای خانواده از آن، این مقاله ی پژوهشی درصدد شناسایی نقاط قوت ضعف، فرصت تهدید شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای پیام رسان تلفن همراه در خانواده ی ایرانی و تعیین راهبردهای بهره گیری از این شبکه ها برای خانواده ی ایرانی است. روش این پژوهش روش تحلیل راهبردی یا SWOT(سوات) است. جامعه ی آماری آن دو گروه استادان و صاحب نظران دانشگاهی و مدیران اجرایی هستند. حجم نمونه 40 نفر و روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی است. تکنیک گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی از مصاحبه ی نیمه ساخت یافته و پرسش نامه ی متوازن استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، در تحلیل مصاحبه از تحلیل مضمون کینگ، در تحلیل داده های پرسش نامه از ماتریس های SWOT ، برای رتبه بندی نقاط قوت و ضعف از ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE) و برای رتبه بندی نقاط فرصت و تهدید از ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE) و برای اولویت بندی راهبردها و انتخاب راهبرد بهینه از ماتریس QSPM استفاده شده است. مهم ترین قوت این شبکه ها و نرم افزار تلفن همراه قوی تر شدن پیوند بین اعضای خانواده ای که به لحاظ جغرافیایی از هم دور هستند و تقویت ارتباطات ارزان، دائمی و مناسب بین اعضای خانواده و مهم ترین ضعف طراحی ساختار شبکه ها بر اساس فرهنگ غربی و عدم تطابق آن با ایرانی اسلامی محیط خانواده (برخلاف شبکه های بومی)، مهم ترین فرصت استفاده از ظرفیت آنها در معرفی فرهنگ اصیل خانواده ی ایرانی اسلامی و گسترش آن در بین کاربران و مهم ترین تهدید تغییر سبک زندگی و ترویج جدایی خانواده به مثابه مهم ترین نهاد اجتماعی در فرهنگ اسلامی و ایرانی است. مهم ترین راهبرد برای استفاده ی بهینه نیز بهره گیری از ظرفیت کمی و کیفی بالای کاربران ایرانی برای تولید و اشاعه ی محتواهای دینی، فرهنگی و اخلاقی در دو سطح داخلی و خارجی در حوزه ی خانواده، همگرایی نهادهای فعال دولتی و غیردولتی در افزایش سواد رسانه ای و اطلاعاتی خانواده جهت حضور در شبکه ی اجتماعی است.
نقالی؛ گفتمان فرهنگ دینی در عصر صفوی واکاوی نقل دینی در منظومه زَرّین قَبانامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زرین قبانامه، از سَراینده ای ناشناس، یکی از متون منظوم پهلوانیِ نقالی/عامیانه در دوره ی صفوی است. ناظم زَرّین قَبانامه، گاهی داستان های متن را از زبان پیر گوهرفروش و ترجمان نقل کرده است که قرینه ای بر شفاهی/ شنیداری بودن روایات منظومه به شمار می آید. پرسش اصلی مقاله ی حاضر این است که: منظومه های نقالی- از جمله زرین قبانامه- چه نقش و تأثیری در گفتمان فرهنگ دینی عصر صفوی داشته اند؟ در پاسخ به این پرسش، به شیوه ی تحلیلی و با روش کمی در گزینش داده ها، و با روش کیفی در تحلیل یافته ها، به بررسی موضوع مقاله پرداخته شده و این نتیجه به دست آمده است که نقالی راهی برای تبلیغ و ترویج مذهب در دوره ی صفوی بوده است. تاریخ نقالی در ایران نشان می دهد از قرن سوم هجری که ایرانیان به نقل داستان ها و حکایت های حماسی می پرداختند تا با نفوذ اعراب مبارزه کنند؛ با پیدایش گرایش شیعه و سنی که دو گروه مناقب خوان و فضایل خوان را دربرابر هم قرار داد، نقالی پیشه ای تأثیر گذار بر گفتمان دینی عصر خود بوده است؛ به ویژه در دوران صفوی که عصر رونق شاهنامه خوانان و نقالان است و گاه میان روایت های حماسی یلان و پهلوانان با مذهب رایج احساس تعارض ایجاد می شده است، نقالی، گفتمان فرهنگ دینی به شمار می آید.
ادراک معلمان از پیامدهای خشونت و راهکارهای کاهش آن در مدارس: پژوهش پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، دریافت ادراک معلمان از پیامدهای خشونت در مدارس و راهکارهای کنترل آن است. روش تحقیق در قالب تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسانه است؛ به گونه ای که از بین معلمان باسابقه شهرستان ارومیه، تا رسیدن به حد اشباع اطلاعات، 12نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند، مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و درنهایت، گفتگوها با استفاده از روش اسمیت مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که پیامدهای خشونت در مدارس را می توان در دو مضمون کلی مربوط به دانش آموزان و معلمان، و راهکارهای کاهش خشونت در مدارس در چهار مضمون کلی مربوط به مسئولان آموزش وپرورش، معلمان، دانش آموزان و متولیان فرهنگ جامعه دسته بندی کرد. نتیجه پژوهش در بخش پیامدهای خشونت، حاکی از این بود که خشونت گذشته از ناکارآمدی در تدریس و خدشه دار شدن شخصیت اجتماعی و ارتباطی معلمان، در دانش آموزان نیز سبب پیدایش افت یا ترک تحصیلی، عوارض روانی و اجتماعی می شود. در بخش راهکارها نیز نتیجه پژوهش تأکید وافری بر تغییر نگرش ها در معلمان از طریق برگزاری کلاس های آموزشی، همکاری رسانه ها و نیز اصلاح مقررات انضباطی ناکارآمد دارد؛ ضمن اینکه علت یابی خشونت به عنوان کلید اصلی حل این عارضه معرفی شد.
کلان شهر تهران و ظهور نشانه های الگوی تازه ای از روابط زن و مرد؛ مطالعه زمینه ها، فرایند، و پیامدهای هم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد ظهور نشانه های الگوی جدیدی از روابط زن و مرد با عنوان هم خانگی بدون ازدواج (همباشی، هم بالینی) هستیم که در ادبیات روزنامه نگارانه و زبان برخی از جوانان، «ازدواج سفید» خوانده می شود. به نظر می رسد چنین سبک های زندگی نوظهوری، بیشتر در مناطق شهری بزرگ پدید می آیند. در این مقاله کوشیده ایم شناخت بیشتری درمورد دلایل و زمینه های مؤثر بر تصمیم گیری زوجینی که اقدام به شکل دهی چنین رابطه ای (هم خانگی بدون ازدواج) می کنند، سپس فرایندی که در آن درگیر می شوند، و سرانجام، پیامدهایی که عملاً تجربه کرده و یا با آن روبه رو می شوند، به دست آوریم؛ ازاین رو با استفاده از تکنیک «مصاحبه عمیق و آزاد» در چارچوب روش «نظریه زمینه ای» داده های لازم از 16 زوجی که هم خانگی را برگزیده اند، گردآوری و تنظیم شد. پس از تحلیل یافته های پژوهش، مقوله های «تقلیل کارکرد و اهمیت خانواده»، «مهاجرت»، و «تهران، شهر بی نظارت» به عنوان شرایط زمینه ای، «دید منفی به ازدواج مرسوم»، «باورهای فمینیستی»، و «اعتقاد نداشتن و پایبند نبودن به ارزش های دینی جامعه» به عنوان شرایط علی، «درگیری در فرایند عاشقانه» و «آشنایی با هم خانگی» به عنوان شرایط میانجی، «هم خانگی، رابطه برابر»، «هم خانگی، رابطه با پایان باز»، «تجربه رضایت بخش از این سبک زندگی»، «موانع داخلی رابطه» و «محدودیت های خارجی رابطه» به عنوان تعاملات، «تحمل ضرر و زیان ناشی از پایان رابطه» و «اقدام به ازدواج و یا قول به ازدواج جهت برطرف کردن موانع خارجی» به عنوان پیامدهای این سبک زندگی تعیین شدند. سرانجام، مفهوم «هم خانگی، رابطه کم دوام ناشی از تضاد ارزش های مدرن و سنتی در بستر کلان شهر تهران» به عنوان مقوله هسته برگزیده شد.
رویکردی جامعه شناختی به جنبش اجتماعی سیاهان در امریکا ( تحلیل ریشه ها، روندها و پیامدها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امریکایی های آفریقایی تبار بیش از یک قرن است که با فراهم شدن هر فرصت سیاسی در امریکا، به اعتراض دست زده و در تلاش برای دست یابی به حقوق برابر با سفیدپوستان برآمده اند. این مبارزات به ویژه از دهه 1960 فراز و نشیب زیادی را در روابط جامعه سیاه پوستان با حاکمیت این کشور در پی داشته است. نمونه اخیر آن کشته شدن مایکل براون سیاه پوست 18 ساله به دست پلیس امریکا در شهر فرگوسن در یکسال اخیر بود که واکنش گسترده و خشم عمومی سیاهان امریکا را علیه سیاست های تبعیض نژادی حاکمیت این کشور برانگیخت. بر اساس این، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که علل و انگیزه های تجدید حیات و گسترش اعتراض های سیاه پوستان در چند سال گذشته در جامعه امریکا چیست؟ در پاسخ به این پرسش، بر اساس نظریه بسیج منابع (چارچوب سازی و ساختار فرصت سیاسی) این فرضیه به آزمون گذاشته می شود که «جنبش سیاهان درنتیجه همنوایی اهداف فردی و اهداف جنبش، وجود نارضایتی هایی چون نژادپرستی و تبعیض نهادمند، جایگاه اجتماعی و اقتصادی ضعیف و نابرابر سیاهان در جامعه امریکا و همچنین فرصت های سیاسی چون قانون حقوق مدنی، قانون حق رأی، انتخابات و افزایش تعداد مقامات سیاه پوست» فعال و بدین ترتیب زمینه برای کنش جمعی سیاهان فراهم شده است.
پتانسیل کارآفرینی و برخی عوامل اجتماعی مرتبط با آن (مورد مطالعه: دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به عنوان یکی از حلقه های تأثیر گذار در امر توسعه، روشی مورد توجه جهت حل معضل بیکاری در بسیاری از جوامع است. هدف این مقاله، بررسی عوامل تأثیرگذار بر پتانسیل کارآفرینی دانشجویان می باشد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز (۱۵۷۲۰) در سال تحصیلی ۹۲-۱۳۹۱ هستند که ۳۲۱ نفر با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب و داده ها جمع آوری و برای تحلیل داده ها از ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. براساس نتایج میانگین نمره پتانسیل کارآفرینی دانشجویان (۲۸/۷۰) متوسط رو به بالا بوده و در بین ابعاد متغیر پتانسیل کارآفرینی بعد توفیق طلبی (۳۰/۷۷) بالاترین نمره را داشته است. همچنین، مشخص شد که با مثبت ترشدن ارزیابی و نگرش دانشجویان به خوداشتغالی، کار و تحرک اجتماعی، نمره پتانسیل کارآفرینی آن ها بهبود یافته است. از طرفی، شیوه تربیتی دموکراتیک باعث تقویت کارآفرینی دانشجویان شده است. در تحلیل های رگرسیونی نیز مشخص شد پتانسیل کارآفرینی نمونه، از متغیر نگرش به خود اشتغالی (۳۴/۰) بیشتر متأثر است و بعد از آن متغیرهای شیوه تربیتی والدین (۲۶/۰)، ارزیابی از تحرک اجتماعی (۲۰/۰) و نگرش به کار (۱۳/۰) به ترتیب بیشترین نقش را در تبیین متغیر وابسته دارند.
بازنمایی فضای اجتماعی شهری در ادبیات داستانی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که نویسنده ی ادبیات داستانی معاصر ایران در تصویرسازی از تحولات فضای اجتماعی شهری، چگونه به تعاریف عناصر و شخصیت ها پرداخته است؟ به بیان دیگر، با در نظر گرفتن تعاریف مفاهیم معین و حساس در روش پژوهش طبیعت گرایانه ی هربرت بلومر، آیا فضاهای اجتماعی منعکس شده در ادبیات داستانی ایران معاصر از یک فرآیند دیالکتیکی بین عناصر حقیقی جامعه ی توصیف شده در داستان و ذهن نویسنده است یا از تعاریف منجمد و ثابت موجود در گفتمان های سیاسی و اجتماعی حاکم بر فضای عمومی و روشنفکری جامعه برگرفته است؟ جامعه ی آماری مورد مطالعه مجموعه داستان های کوتاه و رمان های نوشته شده در دوره ی معاصر ادبیات ایران است. منظور از دوره ی معاصر از مقدمات بروز انقلاب مشروطه تا انقلاب بهمن 1357 است. نمونه ی آماری شامل 2 نویسنده و 5 اثر داستانی است که بر اساس نظر 27 متخصص و با استفاده از روش دلفی انتخاب شده اند. مبنای روشی این پژوهش «عین گرایی دیالکتیکی» است. بر این مبنا و با استفاده از نظریات جرج زیمل، هنری لوفور و لوسین گلدمن و بسط هم زمان آن ها، به چارچوب تحلیلی دیالکتیکی منطبق با نوع پنجم دیالکتیک مورد تعریف ژورژ گورویچ با عنوان «دیالکتیک چشم اندازها یا تقابل مناظر» می رسیم که بر اساس آن می توان با بررسی هر جزء از سیستم اجتماعی به رابطه های متقابل آن عنصر یا جزء با عناصر یا اجزاء دیگر رسید. با استفاده از این چارچوب تحلیلی، امکان قرار دادن داده های حاصل از پژوهش ها و هم چنین اطلاعات ارتباطی عناصر در کنار هم و ایجاد یک نظام یا سیستم اطلاعات اجتماعی را فراهم نمود و از طریق این سیستم به تحلیل کلی جامعه/متن دست یافت. آنچه می توان به عنوان نتیجه ی کلی تحقیق و در جواب سؤال اصلی تحقیق ارائه نمود آن است که هیچ کدام از نویسندگان منتخب را نمی توان به طور مطلق دیالکتیک گرا یا برعکس نامید زیرا هر کدام از آثار آنان با توجه به موقعیت اجتماعی و زمان نگارش اثر و شرایط اجتماعی و فردی نویسنده و هم چنین نوع و حجم داستان، می تواند دارای خط سیر ساختاری متفاوتی باشد.
رابطه سرمایه اجتماعی و هراس از تعرّض در محله های شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری امنیت در ساختار شهری و برخورداری شهروندان از احساس امنیت در زندگی شهری امروزه اهمیت زیادی دارد و یکی از مؤلفه های اساسی توسعه پایدار اجتماعی محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و هراس از تعرض در سطح محله های شهر خرم آباد است. برای نیل به این هدف، از نظریه های سرمایه اجتماعی به عنوان چارچوب نظری استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده پیمایش است و داده ها از نمونه ای به حجم 245 نفر با ابزار پرسش نامه گرداوری شده اند. برای تحلیل داده ها از آزمون های رگرسیون خطی، تی، تحلیل واریانس یک طرفه، مقایسه های چندگانه شفه و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شده است. یافته ها نشان داد که تعرض به پسران نوجوان، تعرض به دختران و زنان و زورگیری شایع ترین مصادیق هراس از تعرض هستند. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد متغیرهای مشارکت محله ای، رعایت هنجارهای درونی شده، اعتماد محله ای، تعلق طایفه ای ، سن و مدت سکونت در محله با متغیر هراس از تعرض رابطه دارند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که متغیرهای رعایت هنجارهای درونی شده، اعتماد محله ای، تعلق طایفه ای و سن به اتفاق همدیگر 58 درصد از تغییرات هراس از تعرض در سطح محله های شهر خرم آباد را تبیین می کنند. لذا در بسترهای اجتماعی مانند شهر خرم آباد که هنوز پیوندهای سنتی نسبتاً قوی مانده اند، استفاده از متغیر تعلق طایفه ای می تواند به عنوان بُعدی از سرمایه اجتماعی (در شکل سنتی آن) مفید واقع شود. بنابراین می توان گفت طایفه گرایی شاید در حوزه هایی کارکرد منفی داشته باشد، اما در زمینه ترس از تعرض نقش مثبتی را بازی می کند.
Investigating philosophical thought in gifted third grade high school students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the current research was investigating the rate of philosophical thought in gifted third grade high school students of Zahedan on the basis of Smith Theory. Materials and method: Research methodology was deceptive-correlational. 180 students were selected employing random cluster sampling method among a Statistical population including 360 students and Smits (1998) philosophical mind questionnaire with a 97 percent Cronbach alpha was applied for data collection as a research instrument. One sample t test was employed for analyzing the data. Findings: Findings reveal that students were in desirable and acceptable position in 4 components of Smith’s Theory which was released from inflexibility, evaluating theories and thoughts free from their source, having a multidimensional view and patience in temporary augment. Also results reveals that flexibility of gifted third grade high school students of Zahedan was higher than mean score of normal students. Discussion: it was as a result of high intelligence capability of gifted students.
بررسی تأثیر الگوی توانمندسازی روانی – اجتماعی بر سلامت روان زنان دارای همسر بیمار روانی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۳
37 - 71
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی در مددکاری اجتماعی به عنوان یک استراتژی مداخله برای کمک به خانواده هایی است که عوامل خطرسازی در رابطه با سلامت روان آن ها وجود دارد. این پژوهش نیز به منظور بررسی تأثیر الگوی توانمندسازی روانی- اجتماعی در بهبود سلامت روان زنان دارای همسر بیمار روانی مزمن انجام شد. در این پژوهش نیمه تجربی (با طرح پیش آزمون پس آزمون پیگیری و گروه کنترل)، 40 نفر از زنانی که همسرشان مبتلا به اختلالات مزمن روانی بوده و در سال 1391 در بیمارستان روانپزشکی فرشچیان همدان بستری گردیده اند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل 20 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه توانمندسازی روانی-اجتماعی شرکت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها از طریق پرسشنامه سلامت روان SCL-90-R جمع آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس دومتغیری با اندازه گیری های مکرر روی یک متغیر و آزمون توکی استفاده شد. نمره سلامت روان زنان دارای همسر بیماری روانی مزمن در گروه مداخله در آزمون SCL-90-R نسبت به گروه کنترل، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش بیشتری ( p=0/01 ) نشان می دهد. نتیجه این که استفاده از الگوی توانمندسازی در ارتقاء سلامت روان زنانی که همسران آن ها از اختلالات مزمن روانپزشکی در رنج اند مؤثر می باشد و بنابراین توانمندسازی با این الگو می تواند بالقوه منجر به بهبود سلامت هم در بیماران و هم اعضای خانواده آن ها گردد.
تجربه کنارگذاری فضایی زنان بر حسب نوع پوشش در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تجربه کنارگذاری فضایی زنان در شهر تهران می پردازد. پس از صورت گرفتن 20 مصاحبه از زنانی با سن 18-50 سال -که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند- و دسترسی به اشباع نظری، گروه های مختلفی از سنخ های پوشش و جایگاه های اجتماعی تحت پوشش قرار گرفتند. سپس داده های به دست آمده با استفاده از روش نظریه مبنایی مقوله بندی شده و مورد تحلیل قرار گرفتند. مقوله محوری ""تمایل به قبض و بسط فضایی قلمروی هویت"" نام گرفت. تمام زنان اعم از محجبه و شل حجاب، آراسته و نامرتب یا با پوشش های خارج از عرف مدعی داشتن چنین تجربه ای از طرف زنان و مردان دیگر متعلق به سطوح گوناگون سواد و طبقه اجتماعی بودند و با توجه به سن و روحیه و تجربه های قبلی خود راهکارهای متنوعی را در زندگی روزمره به کار می گرفتند که شامل پرهیز از موقعیت یا بی اعتنایی به آن، برقراری گفتگو، مشاجره و مانند آن می شد. با تمام این اوصاف تجربه کنارگذاری به بخش مسلمی از زندگی روزمره بدل می شود که زنان به مرور به آن خو می گیرند.
بازسازی تاریخ سیاسی سکستان در اواخر شاهنشاهی ساسانی بر اساس سکه ای نویافته از دوران اردشیر سوم ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناحیه سکستان همواره در دوران ساسانی از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. از دوران خسرو یکم تا خسرو دوم ضراب خانه منتسب به این منطقه از فعال ترین ضراب خانه های ایرانشهر به شمار می رفته که نشانگر تسلط کامل ساسانیان بر این منطقه است. پس از مرگ خسرو دوم ضراب خانه این ناحیه در مقاطع گوناگون زمانی فاقد فعالیت بوده است. امروزه سکه ای متعلق به اردشیر سوم در موزه آستانه مقدسه حضرت معصومه (س)قم نگهداری می شود که تنها سکه طلا از این شاهنشاه ساسانی و همچنین نخستین سکه از وی با علامت ضراب خانه سکستان می باشد که تاکنون به دست آمده است. در این پژوهش سعی شده تا ضمن مطالعه این سکه نویافته و سنجش آن در کنار سایر یافته های باستان شناختی به دست آمده از اواخر دوران ساسانی در سکستان، وضعیت سیاسی نواحی جنوب شرقی ایران در دوران پس از خسرو دوم، بر اساس شواهد تاریخی و داده های باستان شناختی موردبررسی قرار گیرد. این مقاله از نظر هدف تحقیق از نوع تحقیقات بنیادی و ازنظر روش و ماهیت تحقیق نیز پژوهشی تاریخی و توصیفی-تحلیلی محسوب می گردد، همچنین گردآوری داده ها در آن به صورت میدانی-کتابخانه ای است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش به نظر می رسد که ناحیه سکستان در اواخر دوران ساسانی تحت فرمانروایی شاخه اصلی دودمان ساسانی و وفادار به خسرو دوم بوده است. این مقاله از این منظر مورد اهمیت است که می تواند وضعیت گرایش های سیاسی جنوب شرقی ایران در اواخر دوره ساسانی را بر اساس یافته ای نوین تا حدود زیادی روشن سازد.
فراتحلیل رابطه بین اینترنت وانزوای اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ززمینه و هدف : تحقیقات متعددی درباره ی رابطه ی اینترنت و انزوای اجتماعی در بین گروههای گوناگون و بر اساس روش های متفاوت انجام شده است از این رو هدف از پژوهش حاضر به کار گیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل وترکیب نتایج مطالعات صورت گرفته پیرامون ارتباط میان اینترنت انزوای اجتماعی است . روش شناسی : به منظور انجام فراتحلیل حاضر 12 پژوهش مرتبط که در سال های 1380تا 1395 و با هدف ارزیابی ارتباط میان اینترنت و انزوای اجتماعی انجام و در فصلنامه های معتبر داخلی به چاپ رسیده بودند انتخاب شدند. پ.در گام نخست ارزیابی پژوهش های منتخب مفروضات همگنی و خطای انتشار مورد بررسی قرار گرفتند که یافته ها حکایت از ناهمگنی اندازه ی اثر و عدم سوگیری انتشار مطالعات مورد بررسی داشت.در مرحله ی دوم ضریب اندازه اثر و نقش تعدیل کنندگی متغیر جنسیت با به کارگیری نسخه ی دوم نرم افزار CMA مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند اندازه ی اثر یا ضریب تاثیر اینترنت بر انزوای اجتماعی معادل (214/0) است که بر حسب نظام تفسیری کوهن این میزان تاثیری در حد کم ارزیابی می شود . همچنین با در نظر گرفتن جنسیت به عنوان متغیر تعدیل کننده این ضریب برای مردان (539/0) بالاتر از زنان (246/0) ارزیابی شد. نتیجه گیری : در مجموع نتایج پژوهش نشان داد که اینترنت بر انزوای اجتماعی اثر گذار است . واژه های کلیدی : اینترنت ، انزوای اجتماعی ، جنسیت ، اندازه ی اثر ، فراتحلیل.
بررسی میزان احساس برخورداری از رفاه اجتماعی و عوامل موثر بر آن (مطالعه در بین شهروندان شهر اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
رفاه اجتماعی نیازمند تغییرات مثبت در دو سطح مادی (عینی ) و فرامادی (ذهنی) است و نتیجه آن باید بتواند به خلق آسایش اعضای جامعه منجر شود. همانطور که ابعاد مختلف توسعه (مثل توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی) سعی در ایجاد رفاه اجتماعی برای شهروندان هر جامعه دارند، و از طرف دیگر وجود رفاه اجتماعی در هر جامعه خود شاخص اصلی توسعه و بازتولید کننده آن می باشد، لذا با توجه به وجه ایجابی و مطلوب رفاه اجتماعی، هدف از این نوشتار بررسی میزان احساس برخورداری از رفاه اجتماعی و عوامل موثر بر آن در بین شهروندان شهر اردکان است. روش مورد استفاده در این پژوهش جهت جمع آوری اطلاعات، روش پیمایش و با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه می باشد. حجم نمونه پژوهش نیز برابر با 385 نفر و به شیوه روش نمونه گیری چندمرحله ای (خوشه ای و تصادفی) است. متغیرهای مستقل این تحقیق، احساس امنیت، رضایت از زندگی، دینداری، احساس عدالت و تقدیرگرایی می باشد. نتایج توصیفی نشان داد که میزان احساس برخورداری از رفاه اجتماعی بیش از سه چهارم پاسخگویان در سطح متوسط رو به بالا ارزیابی شده است. یافته های استنباطی نشان داد تأثیر مجموع متغیرهای مستقل به غیر از تقدیرگرایی بر احساس برخورداری از رفاه اجتماعی مثبت است و مجموع متغیرهای مستقل 75% از تغییرات متغیر احساس برخورداری از رفاه اجتماعی را تبیین می کند. لذا تحقق رفاه اجتماعی مستلزم برنامه ریزی دولتمردان به عنوان متولی سیاست اجتماعی در حوزه های آموزش، بهداشت، مسکن، اشتغال، معیشت و کاهش فقر می باشد. البته سازماندهی رفاه، نیازمند اقدامات سازمانهای دولتی و داوطلبانه، بازارهای کار، خانواده و... می شود.