فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۴۱ تا ۵٬۸۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
"تنوع فرهنگی واقعیت کهن جوامع بشری است؛ اما ایدئولوژی، گفتمان و سیاست چند فرهنگ باوری موضوعی فاقد قدمت است که خاستگاه زمانی آن دهه 1970.م و آغازگاه مکانی آن آمریکای شمالی، استرالیا و سپس اروپای غربی می باشد. این آموزه فکری و راهنمای سیاستگذاری اگرچه با تاخیر پای در قاموس سیاست و مطالعات فرهنگی نهاد؛ اما به دلیل ارتباط وثیق با موضوعاتی چون جهانی شدن، شهروندی، اقلیت ها، سیاست گذاری عمومی، جنبش های نوین اجتماعی، ملت سازی و از همه مهمتر موضوع هویت، انسجام جامعه ای و همبستگی ملی، با شتاب فزاینده ای در کانون توجه متفکران و سیاستمداران قرار گرفته است.
چند فرهنگ باوری به معنای به رسمیت شناختن «تفاوت» و احترام به تنوع فرهنگی در حوزه عمومی به عنوان جزء مشروع و مطلوب جوامع، با موضوع انسجام اجتماعی و همبستگی ملی رابطه نزدیکی دارد. هدف این مقاله رویکردی انتقادی به این ارتباط است. بدین منظور پس از بررسی معناشناختی چند فرهنگ باوری و مطالعه عوامل موثر در گسترش آن، به بررسی نسبت چند فرهنگ باوری و همبستگی ملی و انسجام اجتماعی پرداخته و ضمن اذعان به وجود برخی آثار و پیامدهای مثبت چند فرهنگی از یک سو، و چند بعدی بودن انتقادات وارده بر این نظام فکری از سوی دیگر، فقط کارکرد ضد انسجامی آن را مورد مداقه قرار داده است."
تحلیل الگوهای روابط میان حوزه های اجتماعی و اقتصادی متاثر از ICT
حوزههای تخصصی:
موج فراگیر فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی که تا نواحی روستایی نفوذ کرده است، شرایط تازه ای را بر این نواحی حاکم نموده است. پژوهش حاضر ، با شیوه توصیفی و تحلیلی به بررسی الگوهای تاثیرپذیری حوزه های سه گانه اقتصادی- اجتماعی زندگی روستاییان (آگاهی knowledg ؛ نگرش Approach ؛ مهارت و فعالیت Skill & activity ) از فناوری اطلاعات و ارتباطات پرداخته است. در واقع ، این مطالعه در جستجوی پاسخ به این سؤال است که تاثیرات اقتصادی اجتماعی ICT بر روی کاربران این فنآوری بر اساس چه الگوهایی صورت می پذیرد؟ و شیوه دسترسی به این فناوری ها چه تاثیری بر روی میزان استفاده از آنها و نیز وضعیت شاخص های اقتصادی اجتماعی دارد؟ این پژوهش که در روستاهای بخش مرکزی شهرستان گرگان انجام شده، نشان می دهد که سه حوزه مذکور ضمن تاثیرپذیری از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی، دارای مدل خاصی از روابط در درون خود نیز هستند. از سوی دیگر ، شیوه های دسترسی رابطه مستقیمی با میزان استفاده از ICT و نیز وضعیت شاخص های اقتصادی اجتماعی دارند. برای تحلیل داده های این پژوهش ، آزمون های مختلفی ، از جمله آزمون t ، تحلیل رگرسیون، R2 (ضریب تعیین) و آزمون زوجی دانکن به شیوه تحلیل مسیر انجام شده است.
نگرش قدسی، اندیشه قدسی
حوزههای تخصصی:
نحوه خوانش و رمزگشایی شبکه های فارسی زبان ماهواره ای؛ مطالعه موردی خوانش جوانان تهران از شبکه های سیاسی و تفریحی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به دنبال پاسخگویی به این پرسش اساسی است که چگونه مخاطبان جوان شبکه های خاص ماهواره ای فارسی زبان به خوانش پیام های ارتباطی این شبکه ها می پردازند و چه نوع قرائت و خوانشی از این پیام ها دارند. برای پاسخ به این سؤال این مطالعه از رویکرد تحلیل دریافت و مدل رمزگذاری و رمزگشایی استوارت هال استفاده کرده است. این رویکرد بر این اصل استوار است که مخاطبان هنگامی که در برابر پیام های رسانه های جمعی قرار می گیرند بر اساس زمینه های اجتماعی و فرهنگی خود به صورتی فعالانه متون رسانه ای را قرائت و دریافت می کنند. بر اساس این دیدگاه متون رسانه ای از قابلیت چند معنایی بهره مند هستند و افراد بر اساس زمینه های شناختی، اجتماعی و هویتی که دارند معنای خاصی از این متون دریافت می کنند. این مطالعه با اتخاذ روش تحلیل گفتمان و از طریق تکنیک مصاحبه عمقی، در پایان نشان می دهد که شرایط فرهنگی و هویتی مخاطبان مورد مطالعه در نحوه پذیرش و دریافت پیام ها بسیار مؤثر است.
نتایج این تحقیق با توجه به شرایط خاص تلویزیون های ماهواره ای در ایران و همچنین با توجه به فرهنگ و هویت پیوندی مهاجران ایرانی که عمدتاً تولیدکنندگان برنامه های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان هستند، حاوی دلالت های نظری ویژه است.
شک سه گانه: درباره الزامات سه گانه تولید علم دینی
حوزههای تخصصی:
پرسش از نقطه آغاز و پاسخ به آن، همواره موضوع و محوری اساسی در مباحثات و مجادلات علمی تعریف شده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی دوره ای کوتاه پیش از آن برجسته تر مینماید و جایگاهی به مراتب روشن تر در فضای فکری فرهنگی جامعه پیدا مینماید. باور به تعیین کنندگی پاسخ این سؤال، بسیاری را بر آن داشت تا دست به کارشوند وپاسخی شایسته برای آن بیابند. نحله های مختلف فکری هر کدام بر حسب دیدگاه خود در جستجوی پاسخی صائب به این سؤال در پی آن برآمدند تا این نقطه آغاز را در بهترین جای ممکن تعیین محل نمایند. برخی رجوع به اسلام راستین را نقطه آغازی دانستند که میتواند انقلاب اسلامی را به مقصودش یا همان حیات طیبه برساند؛ برخی بازگشت به سنت، عدّه ای گذر و گذار از همه داشته های پیشین و سنت های تاریخی و رو آوردن تمام عیار به تجدّد و غرب و برخی نظرگاه هایی دیگر. آن چه در میان این همه آسیب دانسته میشد و میشود فقدان نگاهی جامع نگر است که ابعادی چند از ماجرا را ملحوظ دارد. در چند ساله اخیر دغدغه ارائه نظری جامع بیش از پیش بر فضای جامعه علمی حاکم است. دکترا براهیم فیاض از جمله کسانی است که چنین دغدغه ای را ذیل یک نظریه تحت عنوان «هرمنوتیک سه گانه» مطرح نموده است. در گفت وگوی پیش رو وی تفصیلی از این اجمال را باز میگویند.
نقد اخلاقی و اجتماعی پارادایم زیست ْپزشکی؛ با تأکید بر تعامل علوم پزشکی و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت هم افزایی رشته های پزشکی و غیر پزشکی، از جمله مقولات بین الاذهانی در میان بیشتر اصحاب جامعه شناسی است؛ کارآمدی رویکردهای سلامت و درمان، مشروط به پاسداشت سایر وجوه انسان، مزید بر ابعاد زیستی و ذیل مفهوم «انسان یکپارچه» است. امر مذکور متضمن اتخاذ رویکردهای بین رشته ای و کاربست انواع فلسفه مضاف در روند جامعه پذیری کنشگران نظام سلامت خواهد بود، زیرا پرداختن به مضامین فرازیستی، در شرایط غلبه پارادایمی پوزیتیویسم، امری قریب به محال می نماید. براساس فرض اصلی مقاله، در صورت در نظر گرفتن الگوی زیست پزشکی، به منزله یک وجه خاص از معرفت قدسی، انتظار می رود «حاشیه ای شدن اخلاق در پزشکی»، که آسیب هایی نظیر «تقلیل طبابت از حکمت به فن»، «پزشکی سازی جامعه» و «کالایی شدن خدمات» از مهم ترین مصادیق آن هستند، به نحو مؤثری برطرف گردند. رفع پیامدهای مترتب بر محوریت بلاوجه رویکرد زیست پزشکی، منوط به ارائه صورت بندی جدید علوم پزشکی و علوم انسانی در وحدتی فراگیر با یکدیگر است. اصلاح آن دسته از ساختارهای آموزشی که بر پایه جدایی شاخه های علوم از یکدیگر تکوین یافته اند، نقطه شروع اصلاحات در این باره خواهد بود که در قالب یکپارچه سازی نظام آموزش عالی محقق می شود. مقاله حاضر، بر مبنای تقابل فکنی میان «ترجیحات تخصصی در پارادایم زیست پزشکی» و «نیازهای فرازیستی انسان»، می کوشد از طریق تحلیل محتوای داده های کیفی، علاوه بر شناسایی مضامین مربوط، برداشت های تفسیری را با محوریت فرضیه مذکور، از طریق تأکید بر همبستگی اندامواره میان علوم پزشکی و علوم انسانی ارائه نماید.
رابطه تاب آوری و کیفیت دوستی با رضایت از زندگی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تاب آوری و کیفیت دوستی با رضایت از زندگی در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار گردآوری داده ها شامل: پرسشنامه تاب آوری روان شناختی، پرسشنامه کیفیت دوستی و پرسشنامه رضایت از زندگی، بوده است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهر یزد بود که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 390 نفر (196پسر و 194 دختر) از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که بین تاب آوری و رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد؛ همچنین بین کیفیت دوستی و تاب آوری رابطه معناداری یافت شد، اما بین کیفیت دوستی و رضایت از زندگی رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج حاصل از روش تحلیل رگرسیون نشان داد مدل استفاده شده معنادار است. طبق یافته های بالا به معلمان و والدین پیشنهاد می شود تا با توجه به متغیرهایی همچون تاب آوری و کیفیت دوستی به دانش آموزان در جهت افزایش رضایت از زندگی کمک کنند.
بازنگری نابرابری
بررسی مقدماتی گرایشهای ارزشی در دانشجویان دانشگاه اصفهان
حوزههای تخصصی:
ارزشها، جهتگیریهای شخصیتی هستند و معیار انتخاب و تصمیمگیری قرار میگیرند. ارزشها اموری مطلوبند و دارای نیروی انگیزشی بوده و انتخاب را ساده میکنند. ارزشها متنوعند و از فردی تا فرد دیگر تفاوت دارند. ارزشها را همانند سایر خصائص انسانی میتوان بررسی و ارزیابی نمود. دوران دانشجویی را بهترین زمان برای ارزیابی ارزشها دانستهاند. در این دوران نظام ارزشهای فرد دارای ثبات نسبی شده است. در این بررسی مقدماتی، گرایشهای ارزشی در نمونهای از دانشجویان دانشگاه اصفهان مورد بررسی قرار گرفته و از پرسشنامه ارزشهای آلپورت، ورنون ولیندزی استفاده شده است. نتایج بدست آمده انواع گرایشهای ارزشی این دانشجویان را نشان میدهد. مقایسه دانشجویان مذهبی و معمولی نمایانگر این است که در گرایشهای مذهبی و اجتماعی دانشجویان مذهبی بر دانشجویان معمولی برتری داشتهاند. هر دو دسته از دانشجویان به ارزش نظری توجه نمودهاند. دانشجویان این نمونه به ارزشهای اقتصادی و زیباشناختی اهمیت کمتری دادهاند. ارزشهای سیاسی مورد عنایت دانشجویان بوده و نشان دهنده اهمیتی است که دانشجویان به مسائل سیاسی میدهند.
طراحی معماهای اجتماعی - شناختی برای سنجش ارزش های فرهنگی و بررسی روایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش های فرهنگی، مجموعه ای از رفتارها، نگرش ها و باورهای افراد در هر فرهنگ است. سنجش ارزش های فرهنگی نیازمند ابزارهای معتبر شناختی است که از سوگیری آزمودنی و آزمون گر متأثر نباشد. هدف از این مطالعه طراحی معماهای اجتماعی- شناختی به عنوان یک سنجه ضمنی برای ارزش های فرهنگی و بررسی اعتبار آن است. این مطالعه مقطعی در 308 نفر با میانگین سنی 68/22 سال اجرا شد. ابزار مورد استفاده معماهای طراحی شده و پرسش نامه ابعاد فرهنگی هافستد بود. آزمون هم بستگی پیرسون برای بررسی روایی و آزمون کای دو برای مقایسه پاسخ های دو جنس استفاده شد. بین معماهای طراحی شده برای هر ارزش فرهنگی با مقیاس های جمع گرایی (P<0.01) مردانگی (P<0.05)، تحمل ابهام (P<0.05) و ساختار قدرت (P<0.01) هم بستگی معنی داری وجود دارد. افراد مورد بررسی جمع گرا، مردگرا، پذیرنده ابهام و طرفدار سطح متوسطی از قدرت توزیع شده بودند. زنان آینده نگری بیشتری نسبت به مردان داشتند (P<0.01). بر اساس یافته های این مطالعه سنجش ارزش های فرهنگی با استفاده از آزمون ضمنی معماهای شناختی- اجتماعی امکان پذیر است و ابزار طراحی شدة مطالعه حاضر ابزاری معتبر برای سنجش ارزش های فرهنگی است.
تغییر رشته ای ها؛ انگیزه ها، انتظارها و ارزیابی دانشجویان رشته های غیرمرتبط از تحصیل در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله تحولاتی که در دهسال گذشته در روندی تدریجی فرهنگ دانشگاهی در رشته های علوم انسانی و اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داده است، استقبال فارغ التحصیلان رشته های غیر مرتبط به تحصیل در رشته های علوم انسانی و اجتماعی است. این اقبال، تواماً بیانگر تغییر در عاملیت و میدان اجتماعی جوانان دانشجوست. پژوهش حاضر با به کارگیری روش شناسی کمی و کیفی و انتخاب نمونه هایی از دانشجویان مقاطع ارشد و دکترای علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه های دولتی تهران، به دنبال شناسایی انگیزه ها، انتظارات و ارزیابی دانشجویان از رفتار تغییر رشته ای خود است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تغییر رشته برای غالب این دانشجویان را باید کنشی عقلانی در نظر گرفت که انگیزش اصلی از انتخاب آن، پاسخ گویی به نیازها و ارزش های هویتی تغییر یافته در فرهنگ جدید دانشگاهی ایران است. تغییر رشته با منطق عقلانی و هدفمند، عقلانی و ارزشی و انگیزه های تجربه اندوزی، سنخ های غالب دانشجویان تغییر رشته ای را تشکیل می دهند. شوک و فاصله گذاری های حاصل از این تجربه علاوه بر تغییر در فرهنگ دانشگاهی و رشته ای علوم انسانی و اجتماعی، فرصت ها و محدودیت هایی را تواماً برای آن ها ایجاد می کند.
تحلیل عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه اشتغال زنان روستایی شهرستان نجف آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه اشتغال زنان روستایی شهرستان نجف آباد انجام شد. روش پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل زنان روستایی بین 15-64 سال شهرستان نجف آباد بود (7354=N). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد گردید و180نفر بصورت نمونه گیری با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بوده که اعتبار (روایی) آن با نظر متخصصین و اساتید مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران مورد تأیید قرار گرفت. اعتماد (پایایی) ابزار تحقیق با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالای 9/0) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSwin نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی مربوط به عوامل بازدارنده نشان داد که متغیرها در هفت عامل زیرساختی- حمایتی، فرهنگی- روانشناختی، مهارتی، اعتماد اجتماعی، ساختاری، انگیزشی-شناختی و تسهیلات بانکی قرار گرفتند که این هفت عامل 50/66 درصد کل واریانس را تبیین می کند. در تحلیل عاملی عوامل پیش برنده 5 عامل آموزشی- حمایتی، فرهنگی- زیرساختی، خانوادگی، مشارکت اقتصادی و نهادی شناسایی شد که این پنج عامل68/60 درصد کل واریانس را تبیین می کند. به علاوه یافته ها نشان داد سهم عوامل بازدارنده بیشتر از عوامل پیش برنده می باشد
مفهوم سازی از ایده شهروندی (مطالعه دانشجویان دانشگاه های تهران)
حوزههای تخصصی:
شهروندی از مهم ترین ایده های اجتماعی- سیاسی دوران معاصر محسوب میشود. مقاله حاضر مفهوم شهروندی را در چهار بعد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بعدسازی میکند و با استفاده از روش پیمایشی و استفاده از ابزار پرسشنامه میزان آگاهی از مفهوم برساخته شده، دربین دانشجویان دانشگاه های تهران می پردازد. نمونه مورد بررسی320 نفر است. نتایج بیانگر آن است که: در مجموع میزان آگاهی از حقوق شهروندی در میان دانشجویان در حد متوسط است و میزان آگاهی از وظایف شهروندی در میان دانشجویان در حد متوسط رو به بالا است. میزان رضایت از وضعیت شهروندی پایین است و نگرش به شهروندی بیشتر فعال است تا منفعل. همچنین نگاه مثبت به عام گرایی و مشارکت در عرصه های مختلف اجتماعی دارای اثری فراینده بر روی آگاهی شهروندی است.
بررسی رابطه بین هنجار تقابل اجتماعی و قانون گریزی استفاده کنندگان موتورسیکلت در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، با هدف تعیین تفاوت میان استفادهکنندگان موتورسیکلت قانونگریز و استفادهکنندگان موتورسیکلت قانونمند، از نظر هنجار تقابل اجتماعی و مؤلفههای آن؛ یعنی تقابل اجتماعی منفی، باور به تقابل اجتماعی و تقابل اجتماعی مثبت انجام شد. این پژوهش، در قالب یک طرح مورد ـ شاهدی و به ورت مقطعی انجام شد. 192 نفر از استفادهکنندگان موتورسیکلت که با توجه به شاخصها و معیارهای کارشناسان پلیس راهنمایی و رانندگی، قانونگریز شناخته شده بودند (گروه مورد) و 192 نفر از استفادهکنندگان موتورسیکلت که از نظر کارشناسان پلیس راهور، قانونمند (گروه شاهد) تشخیص داده شده بودند، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. این دو گروه، سپس از نظر مؤلفههای هنجار تقابل اجتماعی، با یکدیگر مقایسه شدند. ابزار جمعآوری دادهها، عبارت بود از: مقیاس هنجار تقابل (NRS) . تفاوت معناداری میان استفادهکنندگان موتورسیکلت قانونگریز و استفادهکنندگان موتورسیکلت قانونمند از نظر هنجار تقابل اجتماعی به طور کلی (01/0 < p ) و مؤلفههای آن؛ یعنی تقابل منفی (01/0 < p )؛ باور به تقابل (01/0 < p )؛ و تقابل مثبت (01/0 < p ) وجود داشت. تحلیل رگرسیون لوجستیک چندگانه با روش سلسله مراتبی نشان داد که متغیرهای اجتماعی ـ جمعیتشناختی (مرحله اول) 3/9 الی 4/12 درصد، و مؤلفههای هنجار تقابل اجتماعی (مرحله دوم)، بین 7/13 تا 2/18 درصد از واریانس متغیر ملاک قانونگریزی یا قانونمندی در استفاده از موتورسیکلت را تبیین نمایند. هنجار تقابل اجتماعی و مؤلفههای آن، نقش مهمی در کاهش و پیشگیری از تمایل استفادهکنندگان از موتورسیکلت در شهر یزد در ارتکاب قانونگریزی دارند. بنابراین، بهمنظور کاهش نرخ قانونگریزی در میان استفادهکنندگان از موتورسیکلت، بهتر است در کنار اجرای استراتژیهای بازدارنده بیرونی، مانند جریمه کردن، مداخلههای اجتماعی و رفتاری، به اقدامهای مداخلهای اجتماعی و رفتاری به صورت تقویت هنجار تقابل اجتماعی پرداخته شود.
بررسی کیفیت زندگی زنان متاهل در چارچوب نهاد خانواده
حوزههای تخصصی:
زنان نیمی از جمعیت هر جامعه ای را تشکیل می دهند و در عین حال دارای مسایل و نیازهای خاص خود هستند. رفع نیازها و مشکلات آنها و ارائه راهکارهای مناسب برای بهبود وضعیت زندگی آنها، از عمده ترین مسائل کشورهاست. در این پژوهش به کیفیت زندگی زنان متاهل و برخی متغیرهای موثر بر آن پرداخته شده است. تحقیق مورد نظر از نوع پیمایشی و جامعه آماری مورد بررسی کلیه زنان متاهل شهر تبریز بوده اند که 384 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. در مجموع نتایج کلی نشان داد که میانگین شاخص کل کیفیت زندگی زنان مورد مطالعه در یک طیف (100- 0) 56 درصد می باشد. همچنین نتایج حاصله نشان داد که زنان شاغل نسبت به زنان خانه دار کیفیت زندگی بهتری دارند و هرچه میزان تحصیلات زن و درآمد و تحصیلات شوهر در خانواده افزایش یابد، سطح کیفیت زندگی زنان نیز افزایش می یابد. بین میزان درآمد زن، تعداد افراد خانواده، تعداد سال های زندگی مشترک و نوع شغل شوهر با کیفیت زندگی زنان رابطه معنی داری دیده نشد.