فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
کلام اجتماعی از حوزه های مطالعاتی اندیشه اجتماعی اسلام و شاخه ای از الهیات اجتماعی اسلامی است که به تبیین و دفاع از آموزه های ایمانی و دیدگاه های دینی درباب مسائل اجتماعی می پردازد. مهم ترین اصول روش شناختیِ کلام اجتماعی عبارتند از: سنجش اعتبار تاریخی، واقع گرایی و معناداری، اعتبار هرمونیتیکی، روشمندی اجتهاد و استنباط معارف. در مقابل، اصول روش شناختی جامعه شناسی دین در فهم موضوع و دستیابی به غایت در تقسیم پارادیمی به سه دسته اثباتی، تفسیری و انتقادی قابل تفکیک است. تبیین کارکردی، نمونه ای از سنخ تبیین های روش اثباتی است که مبتنی بر دو اصل: اصالت کل و اصالت سودمندی با ویژگی هایی چون تأکید بر سودمندی اشیا، نفی معیارهای ماوراءطبیعی و نسبی گرایی می باشد. در مقابل، منطق کارکردی کلام اجتماعی، یک منطق کارکردی جدید با محوریت آموزه های دینی و فاقد ویژگی های توجیه کارکردی جامعه شناسی دین و پیامدهای عرفی کننده آن است. عدم توجه استقلالی به کارکردهای دنیوی دین و تقدم حقانیت بر کارکرد ازجمله مهم ترین اسباب تمایز منطق کارکردی متکلمان از توجیه کارکردی جامعه شناسان دین هستند.
بررسی علل ناسازگاری و طلاق در خانواده های شهرستان ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش بررسی علل ناسازگاری و طلاق در خانواده های شهرستان ایذه در سال 1388 موضوع و هدف اصلی تحقیق قرار گرفت تا همبستگی و رابطة بین متغیرهای مستقل با ناسازگاری و طلاق زوج ها در قالب فرضیات بررسی شود. یافته های تحقیق نشان داد از کل نمونه مورد بررسی 43 درصد 20 - 30 سال داشتند و 3/83 درصد ساکن شهرستان ایذه بودند. زوج های جوان، که کمتر از پنج سال از ازدواج آن ها گذشته بود، 7/54 درصد از نمونه را شامل می شدند که 53 درصد هیچ گونه نسبت فامیلی با هم نداشتند، 50 درصد دوران آشنایی بسیار کوتاه، با همسر خود قبل از ازدواج، داشته اند، 7/80 درصد هیچ یک از اعمال دینی را انجام نمی دادند، در 5/67 درصد عشق و علاقة اولیه در زمان ازدواج فروکش کرده بود، 2/60 درصد فرزند نداشتند و 8/51 درصد مدعی رابطة نامشروع یا علاقه مندی همسرشان به دیگری شدند. در زوج های با سابقة ازدواج بیشتر از 20 سال، که 18 درصد کل نمونه بودند، 7/77 درصد اعلام کردند فرزندان بزرگسال آن ها جانب همسرشان را گرفته اند و باعث اختلاف آن ها شده اند. آزمون همبستگی پیرسون بین فرضیات نشان داد که بین ناهمسان همسری و دخالت والدین در خانواده های جوان و تازه تشکیل شده و همراهی و حمایت فرزندان از یکی از والدین در خانواده های با سابقه ازدواج بیشتر از 20 سال و مسائل اقتصادی، ناتوانی های جسمی و جنسی یکی از زوج ها با عوامل احساسی و ذهنیت منفی یکی از زوج ها، پرخاشگری و خشونت زوج ها و آرمان گرایی زوج ها و ناسازگاری زن و شوهر در خانواده در نمونة مورد بررسی با 05/0 > p رابطة معنا دار داشت و تمام فرضیات تأیید شدند.
بررسی نقش خصوصیات ظاهری و باورهای اعتقادی بر همسان گزینی در انتخاب همسر (مطالعه ی موردی: دانشجویان مجرد دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش دو معیار خصوصیات ظاهری همسر - شامل جذابیت، تناسب سنی و تناسب جسمی همسر - و باورهای اعتقادی همسر - شامل اخلاق و ایمان و رابطه ی آنها با همسان گزینی در انتخاب همسر - می باشد. به این منظور از میان جامعه آماری 3549 نفری از دانشجویان مجرد دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی جهرم در سال 1389 تعداد 178 دانشجوی پسر و 170 دانشجوی دختر و در مجموع 348 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بوده که برای سنجش روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی و اعتبار سازه و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین باورهای اعتقادی و خصوصیات ظاهری با همسان گزینی در انتخاب همسر رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. یافته ها حاکی است که معیار خصوصیات ظاهری همسر برای دانشجویان پسر در مقایسه با دانشجویان دختر اهمیت بیشتری دارد. در مقابل معیار باورهای اعتقادی برای دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر اهمیت بیشتری دارد. دیگر نتایج تحقیق نشان داد که 38 درصد از دانشجویان تمایل دارند همسر خود را در میان قومیت خود انتخاب کنند، در حالی که تنها 26 درصد دانشجویان تمایل دارند همسر خود را از میان خویشاوندان نزدیک انتخاب نمایند.
بررسی تاثیر ساختار قدرت در خانواده بر هویت بازاندیشانه زنان (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه امروز ایران، مسئله هویت از اهمیت و پیچیدگی خاصی برخوردار بوده و مناقشات متعددی پیرامون آن صورت گرفته است. اما این مناقشات در خصوص هویت زنان وجوه بارزتری دارند؛ چرا که از یک طرف تغییرات ساختاری و فرهنگی رخ داده مانند افزایش فرصت های تحصیلی و شغلی موجب بروز اشکال جدید هویت یابی برای زنان شده است و از طرف دیگر، وجود کلیشه های جنسیتی، زنان را در این زمینه با چالش های بسیاری مواجه می سازد. هویت یابی فرآیند پیچیده ای است و از عوامل متعددی تاثیر می پذیرد که ساختار خانواده یکی از مهم ترینِ آنهاست. بنابراین، در این تحقیق به بررسی تاثیر ساختار قدرت در خانواده بر هویت بازاندیشانه زنان پرداخته ایم. در بخش نظری از دیدگاه های گیدنز در باب هویت و بازاندیشی و نیز منتقدان فمینیست و بوردیوگرای وی و همچنین از مباحث کاستلز در خصوص پدرسالاری استفاده شده است. تحقیق به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه در میان دختران دانشجوی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی صورت گرفته است که تعداد کل آنها در زمان تحقیق 1600 نفر بوده است. نمونه گیری به شیوه سهمیه ای متناسب صورت گرفته و حجم نمونه 340 نفر بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که پاسخگویان در برابر کلیشه های جنسیتی مقاومت زیادی نشان داده و مدیریت بدن نیز اهمیت بالایی برای آنها دارد. بیشترین نسبت الگوی تصمیم گیری و نیز الگوی تقسیم کار در میان خانواده های پاسخگویان از نوع پدرسالارانه بوده است. بعلاوه، نتایج تحقیق گویای وجود رابطه ای معنی دار میان ساختار قدرت در خانواده و میزان هویت بازاندیشانه زنان است؛ به نحوی که میزان هویت بازاندیشانه زنانی که الگوی تصمیم گیری در خانواده آنها از نوع پدرسالارانه است بیشتر از سایر زنان می باشد. در بعد الگوی تقسیم کار خانوادگی نیز بیشترین میزان هویت بازاندیشانه متعلق به زنانی است که الگوی مشارکتی تقسیم کار در خانواده آنها وجود دارد.
بررسی تطبیقی جانشین ناپذیری دین از منظر مالینوفسکی و شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین همزاد بشر است و در همه مراحل زندگی همراه اوست. در قرون اخیر اندیشه هایی مبنی بر بی نیازی بشر از دین مطرح شده است. بارزترین دلیل طرف داران این اندیشه، بلوغ انسان در رشد علمی است.
مالینوفسکی در دنیای غرب و شهید مطهری از متفکران جهان اسلام معتقدند دین ویژگی هایی دارد که به هیچ وجه نمی توان جایگزینی برای آنها یافت. مالینوفسکی در تبیین وجوه بی بدیل بودن دین تنها بر کارکردهای ویژه آن تأکید دارد. شهید مطهری در نگاهی کلان علاوه بر کارکردهای اختصاصی دین، به فطری بودن آن به عنوان عاملی مهم در جاودانگی دین اشاره دارد. وی دین را پاسخ گوی نیازی حقیقی در سرشت بشر می داند و بدین طریق برای آن اصالت قائل است. در مقابل کارکردگرایان با نگاه ابزاری به دین، به توانمندی های جانشین ناپذیر آن توجه کرده و حتی غیرمعتقدان به دین را نیز به حفظ آن در جامعه توصیه می کنند.
مقاله: آیا سنگسار، سنتی اسلامی است؟
حوزههای تخصصی:
امنیتِ هویت: مبانی و چارچوب مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و مسئله اصلی مقاله، تدوین یک چارچوب مفهومی برای ""امنیت هویت"" به عنوان یک سازه مفهومی جدید برای توضیح پاره ای از نگرانی ها و دغدغه های کنشگران جامعه ایرانی است. به این منظور مبانی، سوابق و خاستگاه های نظری این مفهوم در نزد نظریه پردازان علوم اجتماعی و مطالعات امنیتی مرور شده است و این مفهوم به معنای مجموعه نگرانی ها دغدغه ها و حساسیت های شهروندان نسبت به حفظ و تداوم (پایداری( ویژگی های معنایی و فرهنگی مشترک در طول زمان در نظر گرفته شده است. در این نوشتار تأکید شده که سطوح مشاهده و سنجش امنیت هویت مشتمل بر دولت، گروه های اجتماعی و افراد می باشد. در ادامه شاخص های سنجش امنیت هویت در ایران معرفی شده است که می تواند مبنایی برای مطالعات تجربی باشد. همچنین تلاش شده تا مرز مفهومی این موضوع از امنیت اجتماعی به معنای رایج آن در مطالعات تجربی ایرانی که معمولاً معادل «ترس از جرم» است، تفکیک شود. با این تأکید که امنیت اجتماعی در نزد واضعان اصلی آن، دقیقاً به معنای امنیتِ هویت بوده است. در انتهای مقاله نیز به مرور یکی از مهم ترین تهدیدهای هویتی، که شکاف و تعارض میان سه نوع مهم هویت جمعی (ملی، قومی و مذهبی) است، پرداخته شده و برآوردی اجمالی از چند دغدغه هویتی شهروندان تهرانی با روش پیمایش و با نمونه 1400 نفری ارائه شده است. یافته های بخش اخیر نشان می دهد میزان نگرانی ها و نا امنی های هویتی بررسی شده «در حد متوسط» بوده و دغدغه های هویتی میان دو مرجع مهم امنیت هویت دولت «نظام سیاسی» با شهروندان تا حدود زیادی مشابهت و نزدیکی دارند.
ترکیب روش هاى کمى و کیفى : توهم یا واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"جدل و کشمکش بین پژوهش هاى کمى و کیفى، سابقه بس دیرینه، حتى قبل از کاربرد آن ها در حوزه علوم اجتماعى دارد به طورى که طرفداران هر یک در تلاش براى اثبات حقانیت دیدگاه خود بوده اند. سیطره پژوهش هاى کمى که چندین دهه به جریان غالب و بلامنازع روش شناسى مبدل شده بود با ظهور جنبش فمینیستى و سایر جریانات اجتماعى و سیاسى، رو به کاستى گذاشت. از همان زمان، شاهد شکل گیرى علایق اولیه به ترکیب روش هاى کمى و کیفى بوده ایم، به طورى که در دهه 1990 با کمرنگ شدن این قطب بندى ها، روش ترکیبى به صورت روشى مستقل در نوع خود مطرح شد.
در مقاله حاضر تلاش بر ان است که ابتدا هر یک از رویکردهاى کمى و کیفى، اجمالاً معرفى شده و نقاط قوت و ضعف آن ها بررسى شود. سپس به تفاوت هاى سه رویکرد بنیادگرایى، وضعیت گرایى و عمل گرایى در خصوص امکان ترکیب روش هاى کمى و کیفى اشاره مى شود و نهایتاً معرفى مختصر رویکرد ترکیبى، مفروضات، شیوه هاى ترکیب، مراحل پژوهش ترکیبى و چالش هاى پیش روى موج نوین روش شناسى، بخش پایانى مقاله را تشکیل مى دهد.
"
جهانی شدن اصل حمایت ویژه از کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
Assessing Knowledge Creation and the Effects of Institutional Culture on it (the(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today، one of the most important functions of universities is to create knowledge in order to fulfill the needs of the society and promote the status of knowledge and the quality of instruction through it. Generally، it can be said that intellectuality is the most important and the most valuable property of educational centers such as universities and is the main key to development. Naturally، for the materialization of knowledge creation
in universities as one the most important issues of the third millennium، there are different factors at work and among these factors، institutional culture and its effects on knowledge creation have been investigated in this study. The population of this study included all the faculty members of the University of Isfahan (476 cases) of whom 142 cases were selected based on Cochran formula. A questionnaire was used for data
collection and the method employed in this study was survey. For analyzing data and testing the hypotheses، both descriptive statistics (Percentage، frequency، mean، standard deviation) and inferential statistics (Pearson r and regression) were used. The findings reveal that institutional culture has effects on the amount of knowledge creation of the faculty members and among the variables، ""orientation towards social
behavior"" which is one of the dimensions of institutional culture، has had the most effects on knowledge creation. Accordingly، revised coefficient of determination reveals that 20% of the variance of the dependent variable (knowledge creation) has been due to variables functioning on regression model. The rest of the variance is due to other variables not investigated in this study.
بررسی تأثیر ثبات سیاسی و حاکمیت قانون بر تعداد ورود گردشگران؛ مطالعه موردی: کشورهای منتخب اسلامی طی دوره 2012-1996(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله امنیت و شاخص های مربوط به آن، از عوامل تأثیرگذار در توسعه و ترویج گردشگری در یک کشور یا منطقه است؛ به عبارت دیگر، امنیت اولین و اساسی ترین نیاز یک گردشگر محسوب می شود. مشاهدات حاصل از مطالعات مختلف نشان دهنده کاهش در میزان ورود گردشگر در نتیجه آشوب ها و منازعات سیاسی و عدم رعایت قوانین در نقاط مختلف جهان است. این پژوهش بر آن است که نقش ثبات سیاسی و حاکمیت قانون بر تعداد ورود گردشگران در کشورهای منتخب اسلامی را بررسی نماید. بدین منظور برای بررسی اثرهای متغیرها بر تقاضای گردشگر از داده های هجده کشور اسلامی به شکل تلفیقی طی سال های 1996 تا 2012 استفاده شد و با توجه به آزمون F لیمر و آزمون هاسمن از روش داده های پانل و اثرهای ثابت برای تخمین استفاده می شود. نتایج این مقاله، بیانگر تأثیر مثبت و معنی دار ثبات سیاسی و حاکمیت قانون بر افزایش میزان ورود گردشگر به کشورهای اسلامی است.
بررسی جامعه شناختی سهم عوامل ساختاری و یادگیری اجتماعی در بزهکاری نوجوانان مناطق حاشیه نشین شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوجوانان، سرمایه ی اصلی هر جامعه ای محسوب می شوند که در پویایی و تداوم حیات نظام اجتماعی و رشد و توسعه ی همه جانبه ی آن، نقش بسزایی دارند؛ از طرفی، مسأله ی بزهکاری این قشر می تواند یک مانع جدی در راه شکوفایی استعدادهای فردی و توسعه و ترقی قلمداد شود. بنابراین مطالعه ی حاضر با هدف شناخت سهم عوامل ساختاری یادگیری اجتماعی در تبیین بزهکاری نوجوانان مناطق حاشیه نشین شهر تبریز نگاشته شده است.روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر پیمایش است و جامعه ی آماری پژوهش شامل نوجوانان پسر 14- 19 سال به تعداد 53866 نفر شهر تبریز بوده که از این تعداد 320 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه ی نهایی انتخاب شده اند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی متغیر بزهکاری نوجوانان با متغیرهای مستقل ساختاری یعنی آنومی اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی، سن، پایگاه اجتماعی و اقتصادی و ساختار خانواده معنادار نبوده است؛ اما با ابعاد یادگیری اجتماعی یعنی تعاریف مثبت از مذهب(18/0-= R)، تعاریف مثبت از قانون(17/0-= R) و شانس دستیابی به اهداف مثبت (18/0-= R) معکوس؛ ولی با تعاریف خنثی از عمل بزهکارانه (301/0r=)، بزهکاری دوستان (636/0= R)، افسردگی (14/0= R)، روابطی منفی با والدین (209/0= R) مثبت بوده است. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیونی بزهکاری نشان داد که از بین ابعاد یادگیری اجتماعی، بُعد بزهکاری دوستان بیشترین تأثیر را بر بزهکاری نوجوانان داشته است و تمام متغیرهای باقی مانده در این مدل، 32 درصد از واریانس این متغیر را تبیین نموده اند؛ همچنین در مدل معادلات ساختاری، متغیرهای ساختاری نظری (آنومی اجتماعی و بی سازمانی اجتماعی) به عنوان علل دور، سبب فضاسازی بر روی یادگیری اجتماعی بزهکاری می شوند و فضای یادگیری اجتماعی نیز به عنوان علل نزدیک بزهکاری و کجروی تولید می کند