فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۸۱ تا ۴٬۸۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین تصمیم های افراد در طول زندگی، تصمیم گیری درباره انتخاب همسر است؛ بنابراین برای پیشگیری از فرسودگی زناشویی، توجه جدی به ملاک های انتخاب همسر قبل از ازدواج، ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش، بررسی ملاک های انتخاب همسر و ملاک های انتخاب دوست جنس مخالف و مقایسه ملاک های انتخاب شریک در افراد دارای تجربه دوستی و بدون تجربه دوستی با جنس مخالف بود. نمونه پژوهش شامل 486 نفر بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای از میان دانشجویان انتخاب شدند و پرسش نامه اولویت بخشی ملاک های همسرگزینی را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد در هر دو جنس، 5 ملاک عشق و علاقه، عفت و پاکدامنی، مسئولیت پذیری، سلامت روانی و توانایی تصمیم گیری، بیشترین اهمیت و 5 ملاک درآمد، سن، تناسب موقعیت اجتماعی، تحصیلات و قومیت یکسان، کمترین اهمیت را داشتند. همچنین میانگین ملاک ها برای انتخاب شریک از منظر افراد دارای تجربه دوستی با جنس مخالف در هر دو جنس، بیشتر از افراد بدون تجربه دوستی است که نشان می دهد افراد دارای تجربه دوستی، دقیق تر و سخت گیرانه تر از افراد بدون تجربه دوستی در انتخاب شریک عمل می کنند.
راهبردهای توسعه اوقات فراغت زائران درمشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی گذران اوقات فراغت به عنوان پدیده ای اجتماعی در کلان شهر مشهد، با توجه به قداست و اهمیت بین المللی این شهر، از جمله مسائلی است که نگاه ویژه ای را برای تدوین راهبرد و برنامه ریزی در این زمینه می طلبد. هدف این پژوهش به طور کلی اولویت بندی راهبردهای توسعه اوقات فراغت زائران در کلان شهر مشهد است. روش پژوهش توصیفی/ تحلیلی با ماهیتی قیاسی، برگرفته از نگرش سیستمی است و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای/ اسنادی و پیمایشی بوده که از 50 پرسش نامه محقق ساخته به روش دلفی استفاده شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش تکنیک سوات است. در این پژوهش مشخص شد که در کلان شهر مشهد در زمینه اوقات فراغت، وزن اصلی با قوت ها و فرصت هاست. نتایج پژوهش نشان می دهد که کلان شهر مشهد در موقعیت تهاجمی قرار گرفته و این واقعیت بیانگر آن است که کلان شهر مشهد باید از قوت ها و فرصت های خود برای رفع ضعف ها و تهدیدها استفاده کند. همچنین راهبرد ارتقای عملکرد زیرساخت های گذران اوقات فراغت موجود و خلق فضای کالبدی و معنوی متناسب با فرهنگ زیارت اولویت اول را در بین راهبردهای تهاجمی به خود اختصاص داده است.
رابطه بین ""حمایت اجتماعی"" و ""تاب آوری"" در بین بیماران مبتلا به سرطان .(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده
امروزه هرچندمردم مدتطولانی تریبا بیماریسرطانزندگیمی کنند، امانگرانی ها دربارهمشکلاتافرادمبتلا بهسرطانوخانواده هایشاندرحال افزایشاست. در این زمینه، نتایج تحقیقات متعدد حاکی از آن است که دسترسی به حمایت های اجتماعی برای افراد مبتلا به سرطان بر سازگاری و مقاومت شان در برابر این بیماری اثر می گذارد.
بر این اساس، در تحقیق حاضر با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، به بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی با تاب آوری در بین بیماران مبتلا به سرطان پرداخته شد. جامعه آماری این تحقیق شامل افراد بخش بیماری های خونی بیمارستان امام رضا (ع) آجا است که از تاریخ 15/10/93 لغایت تاریخ 30/11/93 در این بیمارستان بستری بوده یا جهت درمان سرپایی مراجعه نموده اند. تعداد این بیماران 100 نفر بوده، که با استفاده از جدول مورگان تعداد 80 نفر به عنوان نمونه و بر اساس شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 18) انجام گردید و برای آزمون فرضیه ها نیز از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که بین حمایت اجتماعی و تاب آوری رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نشان می دهد که، میزان همبستگیحمایت اجتماعی و تاب آوری برابر با 0.66 می باشد و همچنین، ضریب تعیین (0.43R2=) در معادله رگرسیونی تأیید می کند کهحمایت اجتماعی قادر به پیش بینی 43 درصداز واریانس تاب آوری در بین افراد مبتلا به سرطان می باشد. بدین ترتیب،می توان اذعان داشت که، با وجود شرایط سخت جسمانی که افراد مبتلا به سرطان با آن مواجه هستند، می توان با فراهم کردن حمایت های اجتماعی مناسب در جهت تقویت میزان تاب آوری در این بیماران گام برداشت و در نهایت، انتظار داشت که توان سازگاری و کنار آمدن با بیماری سرطان در مبتلایان به این بیماری نیز افزایش یابد.
واژه های کلیدی: تاب آوری، حمایت اجتماعی، بیماری سرطان
بررسی کیفی وضعیت زندگی زنان دارای رابطه هم خانگی با جنس مخالف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به پیدایش شکل های نوین روابط پیش از ازدواج در سالیان اخیر در میان جوانان، این مطالعه با هدف بررسی کیفی وضعیت زندگی زنان دارای رابطه هم خانگی پیش از ازدواج انجام گرفت. روش: در این مطالعه، روش شناسی کیفی به عنوان روش شناسی غالب انتخاب شد. جهت یافتن افراد نمونه از روش نمونه گیری گلوله برفی بهره گرفته شد. پس از یافتن چند نمونه نخست از راه دوستان و آشنایان، همان نمونه ها پس از مصاحبه و فرایند جلب اعتماد، رابط و واسطی شدند برای آشنایی و مصاحبه با نفرات بعدی. برای گردآوری داده ها از 19 زن که دارای رابطه هم خانگی بودند، مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته انجام گرفت. زنان شرکت کننده بیش تر در شهرهای بندرعباس، کرمان و تهران سکونت داشتند. داده های بدست آمده با رویکرد تفسیری تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس تفسیرهای انجام شده در مورد داده ها چندین مقوله در زمینه وضعیت زنان هم خانه بدست آمد: رضایت نسبی از رابطه، تعهد متقابل ضعیف، کیفیت پایین رابطه، ترس از قضاوت خانواده و جامعه، آسیب های شخصی، رابطه معامله گونه و نداشتن تصمیم برای ازدواج. بحث و نتیجه گیری: شیوع آرام و خزنده روابط هم خانگی در زندگی جوانان ایرانی، آمار بالای طلاق، وفور خیانت های عاطفی و جنسی افراد متاهل و شیوع سبک های غربی روابط پیش از ازدواج همگی بنیان خانواده ایرانی را نشانه رفته اند و حل این معضلات نیازمند عزم جدی مسئولان و کارشناسان در سطح کلان جهت بازنگری در سیاست گذاری های شغلی، اقتصادی، ازدواج، برنامه های تلویزیونی و حوزه فرهنگ می باشد.
بررسی وضعیت اشتغال دانش آموختگان جامعه شناسی و عوامل مرتبط با آن
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اجتماعی مهم جامعه ایران، بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی است که در همه رشته های دانشگاهی به ویژه علوم انسانی وجود دارد. هدف پژوهش حاضر این است که وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان رشته جامعه شناسی را بررسی و ارتباط آن را با برخی متغیرهای اجتماعی و جمعیتی، تعیین نماید.روش پژوهش، پیمایش از نوع پیگیری است. جامعه آماری، کلیه فارغ التحصیلان رشته جامعه شناسی دانشگاه یاسوج طی سال های 1389، 1390 و 1391است. اطلاعات مورد نظر با استفاده از تماس تلفنی با فارغ التحصیلان و نیز کارنامه تحصیلی آنان به دست آمده است. بر اساس یافته های توصیفی، 9/43% فارغ التحصیلان شاغل و1/56% بیکار بودند. از مجموع کل شاغلین، 7/51% در بخش غیر دولتی مشغول به کار بودند، 5/65% دارای شغل موقت بودند و 38% در مشاغلی بودند که مستقیما مرتبط با رشته تحصیلی شان نبود. یافته های تحلیلی نشان داد جنسیت، دوره تحصیلی، شرکت در دوره های آموزشی، محل سکونت و معدل دروس نظری، ارتباط معناداری با وضعیت اشتغال ندارند اما مقطع تحصیلی، معدل دروس عملی، معدل کل و انجام فعالیتهای پژوهشی، ارتباط معناداری با وضعیت اشتغال دارند.تبیین وضعیت اشتغال براساس مجموع متغیرهای مستقل به روش رگرسیون لجستیک نشان داد مقطع تحصیلی(کارشناسی ارشد) و معدل دروس عملی، تاثیر معناداری بر احتمال اشتغال فارغ التحصیلان دارند و قادرند حدود 38 درصد واریانس را تبیین نمایند
ارزیابی سیاست های هنری با ارتقاء مدل چارترند و مک کافی
حوزههای تخصصی:
این تحقیق، به ارتقا و بومی سازی مدلی می پردازد که سیاست های هنری را به چهار گروه تسهیلگر، حامی، معمار و مهندس تقسیم کرده است. این چهار نقش می توانند برای نمایش میزان مداخله دولت در حوزه فرهنگ و هنر مورد استفاده قرار گیرند. بدین منظور، با بررسی و تحلیل محتوای مصوبات هنری دولت در سال های 1368 تا 1388 و با استفاده از پیشینة مطالعات مربوط به سیاست های فرهنگی و هنری، شاخص های جدیدی به جای شاخص های مربوط به هر نقش در مدل قبلی، تعریف شده، ضمن اینکه چارچوب اصلی نقش ها تغییری نکرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخص های مربوط به نحوه سرمایه گذاری، ابزار، تحرک سیاسی و هدف برای ارزیابی سیاست های هنری به عنوان زیرمجموعه ای از سیاست های فرهنگی در ایران، شاخص های مناسبی هستند.
ارائه روش علمی مناسب به منظور طبقه بندی روستاها با اهداف برنامه ریزی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور کلی در تمامی مطالعات شهری و روستایی به منظور سهولت مطالعه، درک واقعیت های موجود، پی بردن به نابرابری ها و علل آن و رسیدن به نتیجة مطلوب و نهایتاً ارائة راه حل های لازم، گروه بندی امری لازم به شمار می رود به ویژه در کشوری نظیر ایران که بیش از 62 هزار روستا و مزرعه در پهنه وسیع آن و در نواحی کاملا متضاد با هم توزیع شده است و یا هندوستان که بیش از 300 هزار روستای اصلی دارد. در این تحقیق سعی شده است که روش علمی مناسبی مطابق با الگوی کمّی والتر روستو و براساس چهار سیستم تأثیرگذار در یک محدودة جغرافیایی اعم از استان، کشور یا یک ناحیه مشخص ارائه گردد . در این روش پیشنهادی تمام جنبه های طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در نظر گرفته می شود. روش تحقیق، عمدتاً توصیفی- تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی-توسعه ای است. یافته ها و نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به اهداف برنامه ریزی روستایی که توسعه روستایی هدف اصلی آن است، نخست در یک مجموعه روستایی روستاها باید ابتدا براساس شاخص ها و الگوهای مناسب طبقه بندی شوند و ثانیاً پیشنهاد می شود که اصول و ضوابط طبقه بندی صرفاً آمار و ارقام مقایسه ای نظیر سقف جمعیتی و یا صرفاً شکل و تیپ و یا موقع ریاضی روستاها نباشد بلکه نتیجه آن باید گویای واقعیت هایی در خصوص وجود امکانات و پتانسیل ها و به عکس چالش و محرومیت ها در سطح روستاها باشد. از این رو طبقه بندی روستاها براساس الگوی والتر روستو و یا به کارگیری چهار سیستم طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به عنوان یک الگوی مناسب تحلیل شده است.
میزگرد: تاریخ نگاران و هویت
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان تحقق یافتگی برنامه های بهداشتی در برنامه های توسعه و توصیه هایی برای برنامه چهارم
"برنامه های توسعه در جهان امروز در اغلب کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به منظور دستیابی به اهداف بلند مدت تدوین و اجرا می شوند.
در کشور ما فرآیند برنامه ریزی توسعه ملی از پیش از انقلاب اسلامی آغاز شد ولی به طور مشخص پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران دو برنامه طراحی و اجرا شد و برنامه سوم سال های پایانی خود را می گذراند.
برنامه های بهداشتی عمدتا شامل بخش بهداشت عمومی، درمان، دارو، بیمه درمان و آموزش پزشکی است که در برنامه نخست تفکیک مشخصی نداشته، ولی در برنامه های دوم و سوم کاملا تفکیک شده اند. به طور کلی هرچه به نظر می رسد اهداف تا حدی با انگیزه های سیاسی تعیین شده اند.
اگر چه عمدتا به اهداف کمی در برنامه های اول، دوم و سوم دست یافته ایم، ولی اهداف کیفی به صورت غیر عملی باقی مانده اند. در آستانه تدوین برنامه چهارم توسعه چالش های عمده زیر در بخش بهداشت فراروی برنامه ریزان قرار دارد که باید به آنها توجه لازم مبذول شود: تغییرات جمعیتی، تامین منابع مالی در بخش بهداشت، بحران هایی همچون پدیده سالمندی، گسترش بیماری های واگیردار و صعب العلاج، اعتیاد، مدیریت بخش بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و بالاخره ساماندهی بازاردار و از تولید تا مصرف.
در نهایت به نظر می رسد در صورت طی شدن روند اصول برنامه ریزی و هدف گذاری صحیح با برنامه ریزی منسجم، بتوان به پیشبرد اهداف بهداشتی در سه رده پیشگیری، درمان و بازتوانی نایل شد.
"
بررسی نقش اتحادیه شرکت های تعاونی مصرف فرهنگیان استان آذربایجان شرقی در تامین نیاز شرکت های تعاونی
متدولوژی مفهوم شناسی: از فروکاستگی مفهومی تا فروکاستگی پدیدارشناسانه/بررسی موردی مفهوم سیاست در متن اندیشه مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایل مهم در فهم ساحت اجتماعی، سخن گفتن از روش است. تا تحولی در عرصه روش شناسی رخ ندهد، جهشی نیز در تولید و آفرینش جدید و متفاوت در حوزه علوم اجتماعی اتفاق نخواهد افتاد. پژوهش حاضر درآمدی است به معرفی روشی جدید در ساحت علوم اجتماعی، البته در سطح خردترِ مفهوم شناسی، تا گامی در جهت نیل به هدف مورد نظر برداشته شود. پرسش اصلی متن حاضر را می توان اینگونه بیان نمود: چگونه توان فهم نسبت به یک مفهوم حاصل می شود و چگونه آن مفهوم برای ما معنادار می شود؟ به عبارت دیگر روش شناسی شناخت یک مفهوم در حوزه علوم اجتماعی چگونه باید باشد؟ بر این اساس با بهره گیری از آموزه های ویتگنشتاین متاخر، اولا مقوله ای بسیار مهم در ساحت علوم اجتماعی یعنی متدولوژی مفهوم شناسی که عموماً نسبت به آن بی توجهی می شود، مورد بحث قرار می گیرد، چرا که عموماً پژوهشگران علوم اجتماعی مفاهیم را آن گونه که باید معنا کنند، معنا نمی کنند و از این رو دچار اختلالی زبانی به نام «فروکاستگی مفهومی» می شوند. ثانیا سعی شده بواسطه معرفی روش و قالبی نو، تحت عنوان «فروکاستگی پدیدارشناسانه»، مسیری جدید جهت فهم و معنابخشی واژگان تاثیرگذار در حوزه های مختلف علوم اجتماعی پیشنهاد شود. در نهایت نیز این روش به عنوان نمونه در مورد مفهوم سیاست در شبکه مفهومی- زبانی اندیشمندان مسلمان مورد بررسی قرار گرفته است، تا به صورت عملی نیز روش فروکاستگی پدیدار شناسانه پیاده شود.