فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
خشکسالی از جمله بلایای طبیعی است که نسبت به سایر پدیده های طبیعی در یک بازه زمانی طولانی اتفاق می افتد که به صورت متناوب جوامع بشری را از طریق اثرات منفی بر روی منابع آب و کشاورزی و به دنبال آن اقتصاد را دچار مشکل می سازد. یکی از روش های بررسی وضعیت خشکسالی استفاده از شاخص های خشکسالی همچون SPI می باشد. در این پژوهش از شاخص SPI جهت بررسی خشکسالی و ترسالی طی دوره زمانی 2001 تا 2016 استفاده شده است. شاخص SPI صرفا مبتنی بر اساس میزان بارش بوده به همین جهت انتخاب یک منبع بارش مناسب جهت استخراج شاخص SPI در مقیاس های زمانی مختلف از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد. ایستگاه های سینوپتیک به دلیل عدم پراکنش مناسب و همچنین وجود خلاهای آماری زیاد نمی توانند به عنوان منبع بارش مناسب در این نوع پژوهش ها نقطه قابل اتکایی باشند به همین جهت منابع بارش شبکه بندی شده که دارای قدرت تفکیک مکانی و زمانی بالایی هستند می توانند به عنوان یک جایگزین مناسب برای ایستگاه های زمینی استفاده شوند، در این پژوهش از منبع بارش Era-interim که محصول مرکز پیش بینی های میان مدت جوی اروپایی است استفاده شده است. نتایج ارزیابی های اولیه حاکی از این بود که منبع بارش Era-interim می تواند به عنوان یک جایگزین مناسب برای ایستگاه های سینوپتیک در سطح کشور استفاده شود. به همین جهت از این منبع بارش جهت بررسی وضعیت خشکسالی در سطح کشور استفاده شد. برررسی وضعیت خشکسالی با توجه به شاخص SPI بود حاکی از این مساله بود که با افزایش مقیاس زمانی شاخص SPI خشکسالی ها و ترسالی ها شدیدتر شده به نحوی که خشکسالی ها و ترسالی های ملایم در اکثر ماه ها و سال های مورد بررسی تبدیل به خشکسالی های شدید و ترسالی های شدید شدند.
شناسایی پتانسیل منابع آب زیرزمینی در سازندهای سخت به عنوان راهکاری در جهت مدیریت بحران آب (مطالعه موردی: حوضه آبخیز کلات نادری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران آب در بسیاری از کشورهای جهان و ازجمله کشورهای واقع در کمربند خشک کره زمین مانند ایران، روز به روز ابعاد پیچیده تری به خود گرفته است. با شدت گرفتن مشکل بحران آب بسیاری از پژوهشگران حوزه منابع آب در پی ارائه راهکارهایی جهت مقابله با این بحران هستند. منابع آب در سازندهای سخت، از مهم ترین منابع آب شیرین به حساب می آیند و با توجه به گسترش زیاد این سازندها در کشور، به طرق مختلف سعی بر شناخت آن ها شده است. این پژوهش سعی دارد با بررسی پراکنش چشمه های موجود در منطقه به عنوان یکی از نشانگرهای منابع آبی به بررسی منابع آب زیرزمینی در سازندهای سخت بپردازد. بدین منظور جهت تولید نقشه پیش بینی منابع آب زیرزمینی در حوزه آبخیز کلات نادری، از مدل سازی با نرم افزار مکسنت بر پایه رگرسیون لجستیک، تکنیک های سیستم اطلاعات جغرافیایی (ARCGIS) و سنجش ازدور (RS) استفاده گردید. نتایج نمودارهای آنالیز حساسیت، نوع رابطه عوامل محیطی و مرفومتریک را با رخنمون چشمه ها نشان دادند. همچنین نتایج حاصل از روش متعامد اعتبارسازی منحنی جک نایف، نشان داد که مهم ترین عامل در مدل سازی پیش بینی منابع آب زیرزمینی، پارامتر بارندگی و سنگ شناسی بوده است. درنهایت نقشه پیش بینی منابع آب زیرزمینی به چهار طبقه کیفی پتانسیل خیلی کم، کم، متوسط و زیاد تقسیم گردید که به ترتیب 03/33، 07/14، 01/4 و 9/48 درصد از حوضه آبخیز کلات را در بر می گیرد. نتایج درنهایت دقت مدل با استفاده از منحنی ROC، 3/92 درصد تخمین زده شد که نشان دهنده دقت بالای مدل در تحلیل فراوانی چشمه ها در منطقه مورد مطالعه است. با توجه به مطالعات اخیر و تطابق خوب این مدل با داده های موجود، می تواند روشی مطلوب در شناسایی منابع آب زیرزمینی به ویژه در سازند های سخت باشد و استفاده از آن در جهت برنامه ریزی های محیطی بسیار مفید و کارا باشد.
واکاوی فضایی وردایی توزیع درون سالانه بارش ایران زمین طی دهه های اخیر (1394-1355)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۱۲۲-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع رفتارهای ظاهراً آشفته بارش، وردایی ماه به ماه بارش در مقیاس دهه ای است که نمایه ای از ساختار اقلیم بارشی بشمار می آید. در پژوهش حاضر توزیع ماه به ماه بارش ایران زمین و تغییرات دهه ای آن با بکارگیری نمایه ضریب تغییرات برای دوره آماری 1394-1349 و با بهره گیری از داده های شبکه ای اسفزاری نسخه سوم بررسی شد. روابط این متغیر با متغیرهای مکانی - توپوگرافیک با استفاده از داده های مدل رقومی ارتفاع و براساس شگردهای رگرسیونی برای چهار دوره ده ساله (1364-1355، 1374-1365، 1384-1375 و 1394-1385) بررسی شد و نیز برای دستیابی به الگوی فضایی از شگرد تحلیل خوشه ای استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر تنوع تباین ماهانه بارش در کشور را تایید نمود، امّا برخلاف انتظار روند بلند مدت تغییرپذیری ماه به ماه بارش عموماً در کشور فاقد معنی آماری است. همچنین طی دهه های مختلف تغییرات قابل توجهی بین نواحی با کمینه، بیشینه و در نتیجه دامنه تغییرات مکانی و نیز میانگین پهنه ای ضریب تغییرات ماه به ماه بارش مشاهده نشد. با این وجود، نواحی توأم با بارش نسبتاً یکنواخت کشور برای چهاردهه متوالی رفتار تناوبی داشته اند. همچنین گستره پهنه های توأم با مقادیر مختلف تغییرپذیری نیز تغییر می یافته است. اگرچه در هر دهه و نیز در کل دوره این گستره ها با عوامل مکانی - توپوگرافیک در ارتباط معنی داری بوده است، اما این رابطه نسبتاً کم بوده است. تحلیل فضایی مبتنی بر تحلیل خوشه ای، 5 ناحیه تغییرپذیری ماه به ماه بارش به دست داد. این نواحی از عرض جغرافیایی حدود 32 درجه به سمت شمال، به طور تقریبی از مدارات تبعیت می کنند؛ ولی در نیمه جنوبی کشور عموماً با نصف النهارات ارتباط بیشتری به نمایش می گذارند.
پیش بینی روند تغییرات زمین لغزش منطقه شمال قوچان با توجه به عوامل مؤثر بر لغزش به روش شبکه عصبی، اتوماتای سلولی- مارکوف و رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش از عمده مخاطرات طبیعی است که هرساله باعث خسارت های جانی و مالی فراوانی می شود؛ بدین دلیل پرداختن به موضوع شناسایی علل و دلایل ایجاد آن و ارائه راهکار جهت کاهش این خسارت ها از اهمیت خاص برخوردار است. منطقه شمال قوچان در ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی، ویژگی های طبیعی و زمین شناختی و همچنین تغییر کاربری شدید زمین یکی از مناطق مستعد بروز زمین لغزش است. به منظور شناسایی و تعیین مناطق حساس به لغزش با کمک گرفتن از عوامل مؤثر در آن با استفاده از روش شبکه عصبی، روش آماری مارکوف و رگرسیون لجستیک این پژوهش انجام شد. نقشه زمین لغزش موجود با استفاده از تصاویر ماهواره ای گوگل ارث برای سال های 2004،2010 و 2016 تهیه شد و به دو کلاس، محل های لغزش رخ داده و رخ نداده طبقه بندی شد. مقایسه نقشه شبیه سازی شده سال 2016 هر یک از مدل ها با نقشه طبقه بندی شده واقعی نشان داد که شاخص کاپا در نقشه های حساسیت لغزش ایجادشده توسط مدل شبکه عصبی چند لایه پرسپترون، مدل مارکوف و مدل رگرسیون لجستیک به ترتیب برابر 0.96، 0.72 و 0.86 است. این بدان معنی است که مدل شبکه عصبی پرسپترون مدل مناسبی برای پیش بینی تغییرات زمین لغزش در این منطقه است. نتایج نشان داد، با سست شدن سازندها، تغییر کاربری اراضی به سمت مراتع فقیر و اراضی کشاورزی دیم، افزایش شیب خطر رخداد زمین لغزش زیاد شده است.
بررسی شبیه سازی آتش با استفاده از مدل فارسایت (مطالعه موردی: ییلاق قصرداغ، شهرستان مشگین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
169-188
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی، مشکلی جدی در بسیاری از اکوسیستم های جنگلی و مرتعی جهان است. در مراتع نیمه استپی استان اردبیل نیز آتش سوزی ها با شدت زیاد منجر به آثار گسترده بر این اکوسیستم ها می شود. این آتش سوزی ها نتیجه ترکیب شرایط آب و هوایی، مواد سوختنی خشک و توپوگرافی است. آتش سوزی ییلاق قصرداغ شهرستان مشگین شهر در مرداد 1394 نمونه ای از آتش سوزی رخ داده است. در این مطالعه شرایط آب و هوایی، مواد سوختنی و توپوگرافی که اثر زیادی بر آتش دارد، به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده رفتار و گسترش آتش شامل محیط نهایی آتش مشاهده شده و زمان رسیدن جبهه آتش به مرز شمالی محیط آتش (نقطه اطفای حریق) جمع آوری شده در طول این حادثه با نتایج شبیه سازی آتش با مدل فارسایت مقایسه شد. میانگین مقادیر صحت شبیه سازی برای منطقه سوخته شده، با استفاده از ضریب سورنسون و نیز کاپا 0.84 می باشد. بیش برآورد شبیه سازی به ویژه در مناطق جناحی گسترش آتش مورد انتظار و مشاهد شد، زیرا فعالیت های اطفای حریق که از گسترش آتش در این مناطق جلوگیری کرده، به دلیل نبود اطلاعات دقیق در این زمینه، در این مدل بررسی نشده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی دقیق رفتار آتش سوزی اخیر به منظور یادگیری از آن و کاستن امکان بروز اشتباهات احتمالی یا جلوگیری از عملیات خطرناک اطفای حریق در شرایط مشابه است. علاوه بر این، نکته مهم آموختن و آمادگی تیم های اطفای حریق است که با رفتار ناگهانی و شدت زیاد آتش تحت شرایط سخت آتش تهدید نشوند.
تحلیل تاب آوری شاخص های مسکونی در فضاهای شهری با رویکرد عدالت فضایی (نمونه مطالعه: شهر قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
185-203
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی به معنی توزیع عادلانه منابع و فرصت های باارزش در فضای جامعه است. تاب آوری شاخص های مسکونی یکی از مهم ترین عناصر و عوامل دستیابی به توسعه پایدار مبتنی بر عدالت فراگیر است. بی عدالتی در توزیع شاخص های مسکونی یکی از موضوعات محوری در مطالعات اجتماعی و نیز یکی از مهم ترین ابعاد ملموس بی عدالتی فضایی است. هدف این پژوهش نیز تحلیل تاب آوری شاخص های مسکونی در محله های شهر قائم شهر با رویکرد عدالت فضایی است. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس روش از نوع ترکیبی است. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. داده های مربوط به شاخص های مسکونی از بلوک های آماری شهر قائم شهر در سال 1395 استخراج شده است. شاخص های مسکونی در سطح محله در محیط نرم افزار Excel ثبت و برای وزن دهی به شاخص های مسکونی از مدل آنتروپی و برای تحلیل تاب آوری شاخص های مسکونی از مدل واسپاس استفاده شده است. سپس نقشه تاب آوری شاخص های مسکونی در سطح محله های شهر قائم شهر در محیط نرم افزار Arc gis ترسیم شده است. نتایج مدل واسپاس نمایان کرده است که محله 7 بیشترین و محله 12 کمترین میزان تاب آوری شاخص های مسکونی را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج نشان داد که کل شهر قائم شهر نیز به لحاظ شاخص های مسکونی تاب آوری متوسطی دارد. بر اساس نقشه ترسیم شده نیز، بی عدالتی فضایی در تاب آوری شاخص های مسکونی در محله های شهر قائم شهر به وضوح مشخص شده است، به طوری که 10 محله از 20 محله شهر قائم شهر شامل محله های 12، 17، 16، 8، 19، 6، 20، 1، 10 و 11 از بی عدالتی در تاب آوری شاخص های مسکونی رنج می برند.
تحلیل ارتباط بین سنجه های سیمای سرزمین و فرسایش خاک حوزه آبخیز کوزه تپراقی، استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
65 - 91
حوزههای تخصصی:
فرآیند فرسایش خاک به عنوان متغیر اصلی موردبررسی در مطالعات حفاظت آب وخاک در اکوسیستم های پایدار تحت تأثیر عوامل طبیعی و انسانی است. هم چنین، ساختار و ترکیب کاربری اراضی در یک اکوسیستم از تغییرات صورت گرفته در سیمای سرزمین تأثیر می پذیرد. به همین منظور، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سنجه های سیمای سرزمین و الگوی فرسایش خاک در حوزه آبخیز کوزه تپراقی استان اردبیل برنامه ریزی شد. در این راستا، ابتدا با استفاده از نرم افزار Fragstats 4.2.1، 14 سنجه سیمای سرزمین شامل تراکم لکه (PD)، شاخص بزرگ ترین لکه (LPI)، حاشیه کل (TE)، تراکم حاشیه (ED)، شاخص شکل لکه (LSI)، میانگین اندازه لکه (AREA-MN)، میانگین فاصله نزدیک ترین همسایه اقلیدسی (ENN-MN)، شاخص گسستگی سیما (DIVISION)، میانگین شاخص شکل لکه (SHAPE-MN)، شاخص تکه شدگی (SPLIT)، شاخص پیوستگی سیما (COHESION)، اندازه شبکه تأثیرگذار (MESH)، شاخص تجمع (AI) و درصد پوشش سیمای سرزمین (PLAND) محاسبه شد. سپس شدت فرسایش خاک منطقه با استفاده از مدل پتانسیل فرسایش (EPM) با عملکرد قابل قبول بر اساس مطالعات پیشین برآورد شد. در ادامه، نتایج حاصل از محاسبه سنجه ها و شدت فرسایش خاک وارد نرم افزار SPSS شده و رابطه های رگرسیونی میان آن ها تعیین شد. نتایج بیانگر وجود یک رابطه عکس میان سنجه های DIVISION و ED و LPI با فرسایش ویژه خاک و حاکی از وجود یک رابطه مستقیم بین SHAPE-MN و AREA-MN با فرسایش ویژه خاک حوزه آبخیز کوزه تپراقی است. هم چنین، نتایج بیان کننده الگوی متفاوت ارتباط سنجه های سیمای سرزمین و فرسایش خاک است. این نتایج در برنامه ریزی مؤثر و هدفمند مدیریت کاربری اراضی در مقیاس آبخیز و سیمای سرزمین کاربرد دارند.
مدل سازی گردش منطقه ای جو در رخداد شدیدترین توفان ریزگرد بهاره غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توفان گرد و غبار جزو آن دسته مخاطرات طبیعی است که بطورجدی شرایط جوی، اکوسیستم ها و سلامت انسان را تحت تأثیر خود قرار داده است. لذا بررسی چرخه های توفان های گرد و غبار و واکاویی شرایط هواشناسی (همدیدی و دینامیکی) و فرآیندهای آن می تواند منجر به پیش آگاهی و در فازهای بعدی کنترل این پدیده مخرب جوی منتهی گردد. به منظور دست یابی به هدف حاضر، توفان ریزگرد 25 اردیبهشت 1394 هجری خورشیدی به عنوان توفان شاخص بهاره غرب ایران انتخاب شد. جهت واکاویی ساختار توفان، یک مطالعه ترکیبی با بهره گیری از داده های رقومی باز تحلیل شده و خروجی مدل های منطقه ای و دینامیکی انجام شد. همچنین به منظور ساختار گردش منطقه ای جو در زمان رخداد توفان از داده های مؤلفه مداری و نصف النهاری باد، به همراه متغیرهای سمت و سرعت، فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، تاوایی نسبی و فرا رفت عمودی هوا استفاده شده است. نتایج بیانگر آن بوده است که در روز وقوع توفان، شیب فشار در محدوده غرب ایران افزایش یافته و از سوی دیگر همزمانی تسلط تاوایی های مثبت و منفی در یک فاصله نزدیک و فعال شدن جت تراز زیرین جو باعث شکل گیری توفان های گردوغبار شده است. نتایج عمق نوری و غلظت گرد و غبار سطحی با مدل NAAPS نشان داده است که غلظت ذرات غبار بین 640 تا 1260 میکروگرم بر مترمکعب در غرب کشور متغیر بوده است. خروجی دو مدل NMMB/BSC و DREAM Bb ضمن تأیید عمق نوری بالای ذرات نشان دادند که عوامل محلی و فاصله نزدیک تا مراکز چشمه غبار نقش بسزایی در رخداد پدیده حاضر برای غرب ایران دارند. شبیه سازی مسیر حرکت توفان نیز نشان از دو مسیر اصلی انتقال ذرات ریزگرد بهاره به غرب کشور؛ یعنی مسیر شمال غرب- جنوب شرق و مسیر غرب - شرق بوده است.
آشکارسازی تطبیقی تغییرات اقلیمی در دو ناحیه اقلیمی خیلی مرطوب - معتدل و کوهستانی سرد مطالعه موردی: بندر انزلی و شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله چالش های مهم پیش روی منابع آب کشور، می توان به پدیده تغییر اقلیم و تأثیرات آن اشاره کرد. مدل های گردش عمومی ( GCM ) بهترین اطلاعات درباره پاسخ جو به افزایش تمرکز گازهای گلخانه ای را می تواند فراهم کنند. ازآنجاکه خروجی های این مدل دارای دقت زمانی و مکانی کافی برای مطالعات تأثیر تغییر اقلیم نیست، لازم است داده های خروجی مدل های گردش عمومی کوچک مقیاس گردند؛ که در این پژوهش از روش ریزمقیاس نمایی آماری SDSM و برای ارزیابی تغییرات اقلیمی از مدل CanEMS2 که در گزارش پنجم IPCC آمده تحت سه سناریوی RCP2 . 6 ، RCP4 . 5 و RCP8.5 استفاده شده است. از داده های روزانه دمای کمینه، بیشینه و بارش ایستگاه سینوپتیک شهرکرد (ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد) و بندر انزلی (ناحیه اقلیمی خیلی مرطوب و معتدل) بهره گرفته و پارامترهای مذکور برای سه دوره زمانی 2040-2011، 2070-2041 و 2099-2071 پیش بینی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدل SDSM دقت و کارایی بالایی در ناحیه اقلیمی خیلی مرطوب و معتدل (بندر انزلی) نسبت به ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد (شهرکرد) دارد. بااین حال مدل توانایی قابل قبولی در شبیه سازی پارامترهای مذکور در هر دو ناحیه را دارد. طبق هر سه سناریو RCP دمای کمینه، بیشینه و بارش در هر دو ناحیه اقلیمی در هر سه دوره زمانی افزایش را تجربه خواهند کرد، ولی ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد بیشتر تحت تأثیر پدیده تغییر اقلیم قرار خواهد گرفت.
بکار گیری مدل شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (M .L.P) در پهنه بندی آسیب پذیری شهری با تاکید بر زلزله(مورد مطالعه منطقه٢٠ شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
129-150
حوزههای تخصصی:
منطقه 20 (شهرری ) جنوبی ترین منطقه شهری، شهرداری تهران با 453740 نفر جمعیت و وسعت 22 کیلومتر مربع داخل محدوده شهری و 178 کیلومترمربع خارج محدوده است.خطر زمین لرزه در این منطقه به دلیل موقعیت جغرافیایی و زمین ساختی، وجود گسل های متعدد در اطراف آن، وقوع زلزله های مخرب تاریخی متعدد در محدوده آن و سایر شواهد تکتونیکی و زمین شناختی بسیار بالا ارزیابی می شود. این پژوهش بابررسی وضع موجود و تحلیل وسطح بندی آسیب پذیری سکونتگاههای منطقه و با بهره گیری مدل MLPراهبرد تازه ای را دراین خصوص ارائه نموده است.نتایج حاصل از مدل بر اساس متغییر های ورودی نشان میدهد که روش استاندارد طبقه بندی نسبت به روش استاندارد حداکثر وحداقل ازکارایی و دقت بالاتری برخوردار است.با مشاهده نقشه روش استاندارد طبقه بندی در مدل بکار گرفته شده درمی بابیم که لکه های نارنجی و تقریبا آبی که بیشتر در مرکز منطقه پراکنده شده اند بیشترین همبستگی را با بافت های فرسوده راداشته ودرجه آسیب پذیری بالایی را به خود اختصاص داده است براساس نتایج حاصل از مدل مورد نظر به لحاظ گستردگی و پهنه آسیب پذیری ،ازمساحت کل منطقه ، 21 درصد دارای آسیب پذیری بالاوبسیار بالا،61درصددارای آسیب پذیری متوسط،18درصد ازمساحت منطقه دارای آسیب پذیری کم میباشد ونتایج لایه های جمعیتی نشان میدهد که 8/56درصد از کل جمعیت منطقه دارای درجه آسیب پذیری بالا ، بسیار بالا و9/27درصد بادرجه متوسط آسیب پذیری و1/14درصد با درجه آسیب پذیری کم میباشد که نشان دهنده تراکم جمعیتی درساختمانهای فرسوده باعرض معابرکم میباشد.همچنین نتایج حاصل ازلایه های نوع مصالح واماکن مهم منطقه حاکی از آن است که بیشترین آسیب پذیری به لحاظ نوع مصالح به ترتیب فلزی،آجری،نیمه فلزی وغیره...بوده واماکن مهمی مانندمراکزآموزشی،کلینک ودرمانگاهها منطقه از بیشترین درجه آسیب پذیری برخوردار هستند.
واکاوی و پیش بینی پدیده گرد و غبار در جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
179 - 198
حوزههای تخصصی:
گرد و غبار پدیده ای است که آثار زیست محیطی مخرب زیادی را در بخش های مختلف زندگی انسان ها از جمله: کشاورزی، اقتصاد، بهداشت و غیره دارد. کشور ایران، به ویژه منطقه غرب و جنوب غرب آن، به دلیل قرار گرفتن در منطقه درگیر با پدیده گرد و غبار هر ساله خسارات زیادی را از این پدیده می بینند بنابراین توجه به این مساله و کاهش خسارات های حاصل از آن، در اولویت می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و پیش بینی پدیده گرد و غبار در جنوب غرب ایران می باشد. برای انجام این پژوهش از داده 27 ساله گرد و غبار در 14 ایستگاه سینوپتیک در جنوب غرب ایران در بازه زمانی(2017- 1990) استفاده شد. در این پژوهش، ابتدا داده های گرد و غبار در 14 ایستگاه مورد مطالعه نرمال سازی شد و سپس با استفاده از مدل های شبکه عصبی هیبرید- پانل دیتا، شبکه عصبی تطبیقی ANFIS در نرم افزار MATLAB خطایابی و پیش بینی شدند و در نهایت برای اولویت سنجی ایستگاه های بیش تر، در معرض گرد و غبار از مدل های تصمیم گیری چند متغیره TOPSIS و SAW استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان اطمینان حاصل از مدل های خطاسنجی (شبکه عصبی هیبرید-پانل نسبت به شبکه عصبی تطبیقی ANFIS) بیش تر می باشد. براساس مدل های پیش بینی بیش ترین احتمال رخداد، حداکثر گرد و غبار در23 سال آینده پیش بینی شده در منطقه مورد مطالعه در دو ایستگاه سرپل ذهاب و آبادان به ترتیب با درصد (917/128، 709/120) می باشد. براساس مدل SAW بیش تر مقدار احتمال رخداد گرد و غبار، در 23 سال آینده پیش بینی شده در ایستگاه آبادان با 0/99 درصد و براساس مدل TOPSIS ایستگاه اسلام آباد غرب با مقدار درصد 0/97 به خود اختصاص داد. برای کاهش خسارات های حاصل از پدیده گرد و غبار در منطقه مورد مطالعه علاوه بر اقدامات داخل کشور مثل همکاری های بین سازمانی باید با انعقاد تفاهم نامه بین المللی با کشورهای همسایه بر آن فایق آمد.
ارزیابی کمی شاخص تاب آوری لرزه ای شهری (مطالعه موردی: مناطق 1 و 3 شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
229 - 246
حوزههای تخصصی:
تاب آوری یک رویکرد جدید در جهت ایجاد جامعه ای انعطاف پذیر در برابر مخاطرات طبیعی به شمار می رود. تاب آور نمودن شهرها در برابر این مخاطرات، به منظور کاهش آسیب پذیری و مدیریت ریسک سوانح امری لازم و ضروری است. یکی از مهم ترین خطراتی که امروزه برای بسیاری از شهرها وجود دارد، احتمال رخداد زلزله می باشد. ازاین رو با به کار بردن مفهوم تاب آوری در شهرها می توان از اثرات زلزله های مخرب کاست و به بازگشت اوضاع به شرایط قبل از حادثه کمک نمود. در این مقاله به منظور آشنایی بیشتر با موضوع تاب آوری شهری و روش تجزیه وتحلیل آن، مناطق 1 و 3 شهر زنجان به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب و ازنظر تاب آوری در برابر زلزله، مقایسه شده اند. مدل استفاده شده در این مطالعه بر مبنای شاخص های تاب آوری می باشد که وزن این شاخص ها به وسیله روش تحلیل سلسله مراتبی و تقسیم پرسش نامه در میان صاحب نظران و بعدازآن انجام تحلیل های آماری بر داده های مستخرج از این پرسش نامه ها به دست آمده است. درنهایت میزان نهایی تاب آوری شهری در برابر زلزله در این مناطق با استفاده از روابط پیشنهاد شده محاسبه گردید. نتایج حاصله نشان می دهد که میزان نهایی تاب آوری در منطقه 1 برابر با 432/0 و در منطقه 3 برابر با 392/0 می باشد. بدین ترتیب با کمی سازی تاب آوری، این موضوع برای مسئولان و مهندسین فعال در این مناطق، قابل درک خواهد بود و آن ها را به سمت یافتن راهکارهایی به منظور ارتقا میزان تاب آوری شهری در برابر زلزله ترغیب می نماید.
تحلیل فضایی آسیب پذیری شبکه معابر شهری در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
77 - 90
حوزههای تخصصی:
معابر شهری به عنوان یکی از عناصر مهم کالبدی شهر، نقشی چشم گیر در میزان آسیب پذیری دارند به طوری که در صورت مسدود شدن ممکن است خسارات و صدمات را به هنگام و بعد از وقوع زلزله به چندین برابر برسانند؛ مسائل و آسیب هایی سبب روی آوردن به مدیریت بحران به عنوان رویکردی جهت کاهش آسیب پذیری در برابر مخاطرات طبیعی خصوصاً زلزله در شهرها شده است بنابراین بررسی شبکه معابر با توجه به ارتباط تنگاتنگ آن با سایر کاربری ها دارای اهمیت هست. هدف از این تحقیق تحلیل فضایی آسیب-پذیری شبکه معابر به منظور کاهش میزان آسیب پذیری آن در برابر زلزله بخش مرکزی شهر زنجان می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مجموعه داده های بلوک های آماری سال 1395، طرح تفصیلی 1394 و نظرات ۱۴ داور به تدوین شاخص های جامع پرداخته و برای تجزیه وتحلیل از مدل AHP در محیط ArcGIS و درنهایت با تلفیق معیارها و تولید لایه ها از منطق فازی به تحلیل آسیب پذیری شبکه معابر شهری در برابر زلزله پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که بخش مرکزی شهر زنجان آسیب پذیری بالایی در برابر زلزله های احتمالی داشته باشد. به طوری که از کل معابر منطقه موردمطالعه با مساحت 82 هکتار، 9.2 هکتار آسیب پذیری خیلی زیاد، 20.4هکتار آسیب پذیری زیاد، 25.4 هکتار آسیب پذیری متوسط، 11.5هکتار آسیب پذیری کم و 15.5 هکتار از آسیب پذیری خیلی کم برخوردار بوده است. که درمجموع 29.6 هکتار از سطح معابر از آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد برخوردار هستند. درنهایت می توان بیان داشت که مهم ترین عوامل آسیب پذیر شبکه معابر در بخش مرکزی زنجان شامل فرسودگی بافت جداره معبر، تراکم بالای جمعیت مرتبط با معبر و درجه محصوریت بالای معابر می باشد.
تحلیل خصوصیات هیدروژئومورفیک حوضه آبریز الندچای به منظور اولویت بندی زیر حوضه ها از نظر حساسیت سیل خیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
61-83
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف اولویت بندی زیر حوضه های حوضه آبریز الند چای واقع در استان آذربایجان غربی از نظر حساسیت سیل خیزی انجام گرفته است. برای نیل به این هدف، ابتدا حوضه آبریز الندچای بر اساس خصوصیات شبکه زهکشی و توپوگرافی و با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با قدرت تفکیک مکانی 5/12 متر به 15 زیر حوضه تقسیم شد. در مرحله بعد پارامترهای ژئومورفومتریک هر زیر حوضه از سه جنبه خصوصیات شبکه زهکشی (شامل رتبه آبراهه، تعداد آبراهه، طول آبراهه، تناوب آبراهه، نسبت انشعاب، طول جریان در روی زمین، تراکم زهکشی، بافت زهکشی، نسبت بافت، شماره نفوذ، ثابت نگه داشت کانال و ضریب رو)، پارامترهای شکلی حوضه (شامل مساحت، ضریب فشردگی، نسبت مدور بودن، نسبت کشیدگی، ضریب شکل و شاخص شکل) و خصوصیات برجستگی حوضه آبریز (شامل برجستگی، نسبت برجستگی، عدد سختی یا زبری و نسبت شیب) با به کارگیری قوانین ژئومورفولوژیکی هورتن، شوم و استرالر در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه شدند. به منظور وزن دهی 22 پارامتر مورد بررسی در تحقیق حاضر از روش وزن دهی نوین SWARA استفاده شده و وزن نسبی هر یک از پارامترها برای 15 زیر حوضه مورد مطالعه مشخص گردید. نتایج وزن دهی و اولویت بندی نشان داد که زیر حوضه های 3، 1، 4 و 2 به ترتیب با وزن 142/0، 122/0، 091/0 و 087/0 بیش ترین وزن را داشته و از حساسیت سیل خیزی بالایی برخوردار می باشند. در مقابل زیر حوضه 13 با وزن نهایی 018/0 و زیر حوضه 6 با وزن 020/0 به ترتیب کم ترین وزن را از نظر 22 پارامتر مورد بررسی داشته و درنتیجه در طبقه خیلی کم از نظر حساسیت سیل خیزی قرار دارند.
تحلیل اولویت بندی عوامل مؤثر بر عدم مشارکت جوامع محلی در طرح های بیابان زدایی (مطالعه موردی: منطقه عین خوش، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین گام برای افزایش مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی، شناسایی و مرتفع نمودن موانع مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در اجرای پروژه هاست. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اولویت بندی عوامل مؤثر بر عدم مشارکت ساکنان در طرح های بیابان زدایی است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستای عین خوش شهرستان دهلران ایلام و کارشناسان خبره در امر بیابان زدایی است. یافته های تحقیق نشان داد که اولویت بندی شاخص ها با استفاده از آزمون ناپارامتریک فریدمن برحسب میانگین رتبه از دیدگاه ساکنان منطقه به ترتیب شاخص اقتصادی، طراحی-اجرایی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین این اولویت بندی از دیدگاه کارشناسان خبره با استفاده از آزمون FUZZY-AHP به ترتیب اولویت به صورت شاخص طراحی-اجرایی، اقتصادی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین نتایج نشان داد که در مجموع از 15 زیرشاخص مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی، از دیدگاه کارشناسان خبره، زیرشاخص طراحی-اجرایی با عنوان "عدم برنامه ریزی های کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت در امر مشارکت" با میانگین رتبه 68/11 مهم ترین و زیرشاخص اجتماعی با عنوان "مهاجرت و کمبود نیروی جوان در روستا" با میانگین رتبه 59/3 کم اهمیت ترین زیرشاخص است. این در حالی است که از دیدگاه ساکنان منطقه زیرشاخص اقتصادی "نادیده گرفتن درآمد مردم به عنوان انگیزه اقتصادی مستقیم در اجرای طرح های بیابان زدایی" با میانگین رتبه 24/11 مهمترین و زیرشاخص طراحی-اجرایی "عدم تخصیص کامل منابع مالی در زمان اجرای طرح های بیابان زدایی" با میانگین رتبه 63/5 کم اهمیت ترین زیرشاخص است که نشان می دهد شاخص های اقتصادی و طراحی-اجرایی به همراه زیرشاخص های مربوطه مهمترین دلایل عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی در منطقه مورد مطالعه است.
آشکارسازی کانون های بالقوه مولد گرد و غبارهای داخلی در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی مناطق مستعد تبدیل شدن به کانون های گرد و غبار در استان لرستان می باشد در این راستا روش انجام کار مبتنی بر طبقه بندی، هر کدام از لایه های مربوطه، تعیین یا استخراج معیارهای کانون گردوغبار، وزن دهی به هرکدام از لایه های مربوطه با استفاده از ماتریس وزن دهی زوجی AHP ، و در نهایت برهم نهی نهایی لایه های مربوطه برای تعیین نواحی مساعد کانون های گردوغبار با استفاده از نرم افزارهای GIS ، Spss ، Expert Choice می باشد. نتایج نشان داد که حدود 9 درصد از مساحت استان لرستان پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به کانون های محلی گردوغبار داشته اند. توزیع فضایی این طبقه در استان در نقشه نهایی تولید شده بیانگر آن بود بیشترین مساحت این طبقه در نواحی شرقی و به ویژه شمال شرق استان که شامل شهرستان های ازنا و الیگودرز متمرکز شده است. در نواحی جنوبی منطقه مورد بررسی نیز از جمله شهرستان های پلدختر و رومشگان نیز بخش هایی دیده میشود. در نواحی مرکزی استان و همینطور بخش های شمال غرب استان شامل شهرستان های خرم آباد، دلفان، سلسله و دورود این طبقه مشاهده نمیگردد. در بخش های جنوبی شهرستان کوهدشت نیز بخش های کوچکی از طبقه کانون های بالقوه گردوغبار مشاهده میگردد. این طبقه بیشترین ریسک را برای تبدیل شدن به یک کانون فعال گردوغبار وجود دارد. منبع تغذیه بسیاری از رخدادهای گردوغبار استان نیز میتوان گفت همین نواحی هستند که برخی از آن ها در حال حاضر کانون های بالقوه گردوغبار هستند.
ارزیابی تغییرهای اقلیمی در حوضه تالاب بین المللی هامون با استفاده از مدل LARS-WG6(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۱
107 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی وضعیت متغیرهای اقلیمی در حوضه ی تالاب بین المللی هامون با استفاده از مدل های مختلف گردش عمومی مدل ریزمقیاس گردان LARS-WG6 در دو سناریوی انتشار RCP4.5 و RCP8.5 در دوره های 2040-2021، 2060-2041 و 2080-2061 براساس داده های مشاهداتی ایستگاه سینوپتیک زابل در دوره ی پایه ی 2019-1983 است. ارزیابی دقت داده های شبیه سازی شده بیانگر تطابق بالای مقادیر شبیه سازی شده توسط مدل و مقادیر واقعی در دوره ی پایه است. نتایج ریزمقیاس گردانی نشان داد میانگین دمای کمینه و بیشینه در همه ی ماه ها در هر سه دوره، تحت دو سناریو ی در همه مدل ها افزایش خواهد یافت. روند افزایش در در دوره ی 2080-2061 نسبت به دوره های پیشین شدیدتر خواهد بود. بیشترین و کمترین افزایش در میانگین دما ی کمینه و بیشینه ی ماهانه به ترتیب در مدل HadGEM2-EC ، سناریوی RCP8.5 و مدل MPI-ESM-MR ، سناریوی RCP4.5 پیش بینی شده است. طی دوره ی 2080-2021 دامنه ی تغییرات دمای بیشینه ماهانه در سناریوهای RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب 85/3-29/0 و 80/5-54/0 درجه ی سلسیوس و دامنه ی تغییرات دمای کمینه ماهانه به ترتیب 51/3-18/0 و 38/5-61/0 درجه ی سلسیوس خواهد بود. میانگین بارش ماهانه در مدل ها و سناریوهای مختلف به صورت نوسانی پیش بینی شده است. تغییرات میانگین بارش ماهانه تحت مدل ها و سناریوهای مختلف بین 68/3- الی 6/8 میلی مترخواهد بود. بیشترین میزان افزایش میانگین بارش ماهانه در ماه مارس توسط مدل HadGEM2-EC در سناریوی RCP4.5 به میزان ۶/۸ میلی متر در دوره 2060-2041 پیش بینی شده است. بیشترین میزان کاهش میانگین بارش ماهانه در ماه ژانویه توسط مدل MIROC5 در سناریوی RCP4.5 به میزان ۶۸/۳ میلی متر در دوره 2080-2061 پیش بینی شده است. نتایج این مطالعه می تواند در اتخاذ راهکارهای معیشتی و شیوه های کشاورزی سازگار با اقلیم برای مدیران عرصه های منابع طبیعی مفید باشد.
سنجش همسانی وزنی و تحلیل عامل اکتشافی تاب آوری شهری از منظر بحران زلزله (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
37-50
حوزههای تخصصی:
با ظهور مدرنیته و در شرایطی که شهر به عنوان برترین شکل سکونت انسانی در حال گسترش است. هر روز گسست های شهری بیشتری در جوامع بروز می نماید ارتقای تاب آوری دغدغه مهمی برای شهرها محسوب می شود. لذا تاب آوری در مبحث مدیریت بحران می تواند به عنوان تولد فرهنگ جدیدی برای واکنش به بلایا دیده شود. شهر ایلام نیز به عنوان شهری با خطرپذیری با درجه زیاد و قرارگیری آن در منطقه زاگرس سبب اهمیت و ضرورت بررسی تاب آوری گردیده است. لذا روش تحقیق حاضر ترکیبی از روش های تحقیق (توصیفی، تحلیلی، کتابخانه ای و میدانی) از دیدگاه تاب آوری و مدیریت بحران اقدام به بررسی موضوع نموده است. نتایج تحقیق نشان داده است ضرایب همبستگیِ روایی هم زمان حاکی از بیشترین همبستگی مثبت در مجموع متغیرهای تاب آوری شهری ایلام عامل تأسیسات و زیرساخت شهری با میزان (800/0) درصد دارا بوده است. همچنین مقدار آزمون Bartlett's برابر (000/0) بوده و مقدار آزمون KMO برابر (203/0) بوده است که نشان از مناسب بوده داده های مورد نظر جهت تحلیل عاملی در نواحی و موضوع تاب آوری شهری بوده است و تنها 4 عامل توانسته است نقش اساسی در تاب آوری شهر ایلام را ایفا نماید که از این عوامل متغیر جمعیت نواحی شهر ایلام به تنهایی 5/51 درصد نقش را دارا بوده است.
بررسی تغییرات مکانی غلظت آلاینده های سرب و کادمیم در خاک سطحی بخش هایی از ایران مرکزی (مطالعه موردی: دشت قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
59-78
حوزههای تخصصی:
آلودگی های زیست محیطی از مهم ترین عوامل مؤثر بر تخریب و تنزل کیفیت اجزای بیوسفر محسوب شده و در این میان فلزات سنگین به دلیل سمیت، تجزیه پذیری و تحرک کم در خاک و تجمع زیستی در گیاهان موردتوجه هستند. این پژوهش با هدف تهیه نقشه پراکنش سرب و کادمیم خاک های سطحی بخش هایی از استان قم به مرکزیت شهر قم، با کاربری های متفاوت کشاورزی، شهری و صنعتی بایر در دو شکل کل و قابل جذب انجام گرفته است. توزیع مکانی این عناصر در خاک های سطحی با کاربری های متفاوت به وسعت 1054 کیلومترمربع بررسی شد. نمونه برداری در 209 نقطه با شبکه بندی منطقه مطالعاتی انجام و مقدار کل و قابل جذب سرب و کادمیم با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین شد. واریوگرام های همه جهته عناصر مذکور توسط نرم افزار Variowin ترسیم گردید. به دلیل عدم دستیابی به ساختار مناسب تغییر نما در مورد کادمیم، کریجینگ و تهیه نقشه در مورد آن صورت نگرفت. میانیابی به روش کریجینگ نقطه ای و با نرم افزار WinGslib صورت گرفت. به منظور تعیین دقت تخمین های انجام شده از MEE، MSEE استفاده گردید. دامنه تغییرات سرب کل با حداقل 6/9 و حداکثر 4/123 میلی گرم بر کیلوگرم، مقدار 8/113 گزارش می گردد. در این مطالعه حداقل و حداکثر غلظت کادمیوم کل به ترتیب 2/0 و 5/5 بوده است. میانگین غلظت سرب قابل جذب در منطقه مطالعاتی 1/4 میلی گرم بر کیلوگرم با حداقل 5/0 و حداکثر 8/34 میلی گرم بر کیلوگرم است. بر اساس نقشه های پراکنش سرب به نظر می رسد عامل مؤثر بر روند افزایشی این عنصر، نوع کاربری باشد. اراضی با کاربری شهری و صنعتی بیشترین مقدار سرب کل و قابل جذب را دارا بودند که نشان از پتانسیل بالای منطقه برای آلودگی است. لذا لازم است اقدامات مدیریتی لازم جهت جلوگیری از بروز حوادث مخرب زیست محیطی انجام گیرد.
واکاوی روند ارتفاع ژئوپتانسیل جو بر روی ایران تحت تأثیر تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
201 - 216
حوزههای تخصصی:
تغییر روند سامانه های کلان مقیاس جوی همچون پرفشار جنب حاره ای، نقش بسزایی در تغییر اقلیم سطح زمین دارد. در این پژوهش برای نیل به این هدف، از داده های ارتفاع ژئوپتانسیل جو تراز میانی (تراز 500 ه.پ) از پایگاه داده وابسته به مرکز اروپایی پیش بینی میان مدت جو استفاده شده است. این داده ها داری تفکیک مکانی 1*1 درجه قوسی و به صورت میانگین روزانه برداشت گردیده است. دوره آماری این پژوهش از سال 1980 تا 2019 میلادی برای کشور ایران بوده و شامل 155 یاخته است. جهت بررسی روند ارتفاع ژئوپتانسیل بر روی ایران از آزمون روند من-کندال استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که ارتفاع ژئوپتانسیل جو بر روی ایران در ماه های ژوئن، جولای و آگوست دارای روند افزایشی (مثبت) در سطح معنی داری 1.96 است. البته روند کاهشی ارتفاع ژئوپتانسیل در مناطق شرق و جنوب شرق ایران قابل تأمل است. همچنین در تمام ماه های موردبررسی، ارتفاع جو ایران در مناطق مرکز، غرب و شمال غرب روند افزایشی داشته که عموماً این روند افزایشی متأثر سطح گستره پرفشار جنب حاره است. این تغییرات باعث ناهنجاری در الگوهای آب و هوایی مناطق می گردد.