فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
مطالعه تطبیقی رویکرد کالبدی- فضایی و سیاست های مرتبط با آن در برنامه های توسعه روستایی طیّ دو دهه ی اخیر (مورد: شهرستان قائم شهر، مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرداختن به مقوله ی توسعه ی روستایی به مثابه فرآیندی است که باید وضعیت جوامع روستایی را در همه ابعاد محیطی- اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی، نهادی- مدیریتی و کالبدی- فضایی ارتقاء داده و در تعامل با مناطق شهری و بخش های دیگر، امکان دستیابی به تعادل های ناحیه ای، منطقه ای و ملی را فراهم سازد. چراکه جمعیّت روستاهای ایران حدود 30 درصد از کل جمعیّت کشور را شامل می شود، لذا هرگونه تحرک اقتصادی و اجتماعی آنان در سطوح ملی، منطقه ای و ناحیه ای بر بسیاری از موضوعات تأثیرگذار خواهد بود. بنابراین با توجه به اهمیّت توسعه ی روستایی در مقیاس کلان، تحقیق حاضر در مقیاس خرد به منظور تعیین نقش و تأثیر سیاست های دولت طیّ دو دهه ی اخیر در توسعه ی روستایی در روستاهای واقع در شهرستان قائم شهر با رویکرد کالبدی- فضایی انجام شده است. بطورکلی، مطالعه ی مقایسه ای نقش آثار و عملکردهای رویکرد کالبدی- فضایی در برنامه های توسعه در روستا می باشد. تحقیق حاضر، از لحاظ هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیّت و روش شناسی؛ توصیفی و تحلیلی است. مسأله ی اصلی این است که مشخص شود دولت در زمینه ی رویکرد کالبدی- فضایی چه سیاست هایی در مقیاس ملّی، منطقه ای و ناحیه ای و در جهت توسعه ی روستایی طیّ دو دهه ی اخیر (برنامه های دوم تا پنجم توسعه) داشته است و تعیین شود که این رویکردکالبدی- فضایی و سیاست های مرتبط با آن چه آثار و پیامدهایی بر روی روستاها داشته و در نهایت به ارائه ی راهکارها در جهت بهبود وضعیت روستا و توسعه ی روستایی پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در برنامه ی پنجم در مقایسه با سایر برنامه ها در زمینه ی کالبدی- فضایی؛ سیاست هایی نظیر؛ مقاوم سازی، بهسازی و طرح هادی روستایی موفق عمل کرده است.
نقش نیازمندی های اساسی در رفتارتوسعه ای روستاییان (مطالعه موردی: بخش سردار جنگل شهرستان فومن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این بررسی، آزمون نقش سلسله مراتب نیازهای انسانی ابراهام مزلو در در رفتار توسعه ای جامعه روستایی است. از این رو، در این پژوهش، این پرسش مطرح می شود که روستاییان کشور از نظر دستیابی به نیازهای خود در چه مرحله ای قرار دارند و وضعیت موجود چه نقشی در رفتار توسعه ای آنان ایفا می کند.
روش: ناحیه مورد مطالعه تحقیق حاضر را نواحی روستایی بخش سردار جنگل شهرستان فومن تشکیل می دهد. ابتدا، روستاها به سه گروه جلگه ای، پایکوهی و کوهستانی تقسیم شده و سپس به تناسب تعداد آبادی های هر تیپ، روستاهای نمونه مشخص و با استفاده از روش کوچران ، 300 خانوار به عنوان جامعه نمونه تحقیق، به طور تصادفی انتخاب و پرسشنامه ای متشکل از 16 پرسش، از طریق مصاحبه با سرپرست خانوارهای نمونه تکمیل شده است. روایی پرسشنامه از طریق اعتبار محتوا و پایایی پرسشنامه، به واسطه روش تنصیف، مورد بررسی قرار گرفته است. داده های جمع آوری شده بر اساس توزیع فراوانی، آزمون های من-ویتنی و کروسکال والیس تحلیل شده است.
یافته ها: آزمون ناپارامتری من– ویتنی (U) با پی والیوی کمتر از 0.05 نشان داد، بخش اعظم جمعیت، یعنی حدود 74 درصد به اصطلاح در تفکر تأمین غذای روزانه خود هستند و مسائلی همچون پایداری توسعه، خودشکوفایی و عزت نفس در تفکر آنان خیالی بیش نیست. آزمون من- ویتنی در رابطه با آمادگی مردم جهت پرداخت هزینه برای آینده بهتر مملکت و روستا و آمادگی آنان برای گذراندن دوره آموزشی برای بهبود و کارایی شغل انجام شد. در هر دو مورد (به ترتیب با پی والوی 0.012 و 0.032) مشخص شد که گروه های درآمدی پایین در اغلب موارد به دنبال نیازهای اولیه خود هستند. آن ها در طرح های توسعه ای روستا مشارکت نمی کنند و انگیزه ای برای ارتقاء سطح توان حرفه ای خود ندارند.
محدودیت ها/ راهبردها: یکی از محدودیت های موجود در ارتباط با تحقیق حاضر، درک واقعیت های ناحیه، آن است که مردم از ابراز عقاید واقعی خود در جامعه امتناع دارند و بر حسب شرایط خاص صحبت می کنند. از این رو، لازم است اینگونه تحقیقات در سطح گسترده تری در روستاهای کشور توسط محققانی انجام شوند که در منطقه مورد مطالعه، مورد وثوق مردم هستند.
راهکارهای عملی: باید کوشید تا ابتدا نیازهای اولیه فیزیولوژیک و امنیتی مورد نیاز جمعیت روستایی تأمین شود، سپس جمعیت را فراخواند تا اهداف توسعه پایدار را پیگیری و آن را در جامعه نهادینه کرد. در این صورت، نیروهای پویای جامعه تقویت می شوند و نیروهای مقاوم به تحولات توسعه ای تعدیل خواهند شد.
اصالت و ارزش:در این تحقیق نظریه مزلو در ارتباط با نقش سلسله مراتب نیازهای انسانی در رفتار توسعه ای روستاییان مورد تأیید قرار گرفت و نشان داده شد که رفتارهای کنونی روستاییان در شرایط تحمیل شده به آن ها منطقی است.
ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی در توسعه نواحی روستایی با تأکید بر کیفیت زندگی (مطالعه موردی: دهستان مشهد، میقان شهرستان اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی، یک مفهوم فرا رشته ای است که طی پانزده سال اخیر مورد توجه بسیاری از شاخه های علوم انسانی قرار گرفته است. این مفهوم در تحلیل های اجتماعی و اقتصادی پیرامون توسعه جوامع روستایی نیز مطرح، بر منابع موجود در روستا تأکید دارد. این منابع شامل : روابط انسانی، شبکه ها و نهاد ها در ساختار های اجتماعی است؛ لذا به منظور رسیدن به توسعه روستایی، دسترسی به سرمایه اجتماعی از ضروریات می باشد. در تحقیق حاضر سه شاخص مد نظر پانتام (اعتماد، مشارکت و شبکه ها) در رابطه با سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق، تمامی خانوارهای روستاهای دهستان مشهد میقان واقع در شهرستان اراک می باشد. داده های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده از 270 خانوار نمونه در 25 روستای دهستان مشهد میقان بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی، تحلیل مسیر و مدل موریس و کای دو استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که: بین افزایش سرمایه اجتماعی و افزایش کیفیت زندگی در منطقه ی مورد مطالعه در سطح 906/0 درصد رابطه ی کاملاً معناداری وجود دارد و از میان مؤلفه های سرمایه اجتماعی، انسجام اجتماعی با اثرات کلی 455/0 بیشترین تاثیر را بر روی سطح کیفیت زندگی خانوارهای روستایی داشته است.
پهنه بندی اراضی شهرستان گناباد برای دفن پسماند روستایی به روش تحلیل شبکه ای (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ محیط زیست ازجمله ضرورت های توسعه پایدار، به ویژه توسعه پایدار روستایی، محسوب می شود. یکی از مسائلی که محیط زیست روستاها را تهدید می کند عدم توجه به نحوه جمع آوری و دفن زباله ها در محیط روستایی است. برای اطمینان از رعایت ضوابط محیط زیست و رعایت اهداف توسعه پایدار و نیز جلوگیری از آلودگی زیست محیطی، پهنه بندی اراضی برای دفن بهداشتی زباله و دستیابی به اهداف توسعه پایدار امری ضروری به نظر می رسد. این تحقیق سعی دارد اراضی شهرستان گناباد را برای دفن پسماند نقاط روستایی مورد بررسی قرار دهد. ازاین رو برای انجام این پژوهش مهم ترین شاخص های بکار گرفته شده جهت پهنه بندی عبارت اند از: فاصله از منابع آب، پوشش گیاهی، بافت خاک، ارتفاع، شیب، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از نقاط جمعیتی. لایه ها و داده ها براساس فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) وزن دهی شده و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) محل های مناسب دفن پسماند سکونتگاه های روستایی مشخص گردید. روش تحقیق بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی و بر مبنای هدف کاربردی و تحقیقاتی می باشد و برای جمع آوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی- پیمایشی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از بین 8 محل موجود دفن پسماند روستایی تنها 3 محل با معیارهای محیطی منطبق بوده و در پهنه کاملاً مناسب قرار دارد و 1 محل در پهنه مناسب، 3 محل در پهنه نسبتاً مناسب و 1 محل در پهنه نامناسب قرار دارد.
اثرات بهسازی مسکن در تحولات کارکرد اقتصادی مساکن روستایی مورد: دهستان شمشیر در شهرستان پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پدیده بدمسکنی ناشی از فقدان استحکام مناسب، فرسودگی بنا، آلودگی های بهداشتی ناشی از تداخل دام و محیط زیست، تداخل فضای معیشتی و زیستی از مهم ترین چالش های مساکن روستایی در کشور است که از ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه روستایی کشور نشأت می گیرد. هدف این پژوهش، بررسی نقش بهسازی مسکن روستایی در بهبود ویژگی های کیفی آن و تأثیر این فرآیند در تحولات کارکردهای اقتصادی مساکن روستایی است. نوع پژوهش کاربردی است که برای تبیین موضوع و نتایج آن از روش های توصیفی– تحلیلی مبتنی بر مطالعه میدانی استفاده شده است. قلمرو مکانی پژوهش دهستان شمشیر در شهرستان پاوه در غرب استان کرمانشاه است و براساس داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1390) دارای 2593 خانوارهای ساکن بوده که با استفاده از فرمول کوکران 287 مورد به عنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج مطالعه نشان داد بهسازی مساکن روستایی نقش مهمی در ایجاد تغییرات در اجزای مسکن روستایی برجا گذاشته است. به طوری که، این تغییرات را می توان در طرح و نقشه ظاهری و الگوبرداری گسترده از مساکن شهری، حذف برخی از اجزای اساسی مسکن قدیم و نیز بهبود دسترسی به امکانات و خدمات زیرساختی مشاهده نمود. همچنین به دلیل قرارگیری بیشتر روستاهای مورد مطالعه در مسیر ارتباطی روانسر- پاوه، بیشترین تغییرات صورت گرفته در کارکرد اقتصادی مسکن روستایی در بین مؤلفه های بررسی شده است که در دو دوره قبل و بعد از بهسازی بخشی از مسکن به ارایه خدماتی از قبیل مکانیکی، کارواش، پنچرگیری و خدمات مسافری و اشتغال به فعالیت های غیرکشاورزی در بین مردان اختصاص دارد. کمترین تفاوت معناداری در دوره قبل و بعد نیز به ترتیب در مؤلفه های وجود مکانی برای تأمین نیازهای خانوار و انجام فعالیت های اقتصادی در مسکن توسط زنان گزارش شده است. بنابراین می توان گفت، کارکرد اقتصادی مساکن روستایی در روستاهای نمونه، عمدتا از شکل سنتی اقتصاد روستایی به اشکال متنوع و جدید و عمدتا خدماتی در حال گذر است.
مؤلفه های تأثیرگذار بر گرایش به بیمة محصولات کشاورزی و دامی نواحی روستایی (مطالعة موردی: شهرستان خمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با تحلیل مؤلفه های مؤثر بر گرایش به بیمة محصولات کشاورزی و دامی روستاییان به نهادینه سازی بیمه؛ یعنی قرارگرفتن و نفوذ مفهوم بیمه در ارزش ها و نگرش افراد جامعه و تثبیت فرهنگ استفاده از بیمه در نواحی روستایی می پردازد و بر شهرستان خمین به عنوان مطالعة موردی تمرکز دارد.
روش: این تحقیق بر اساس رهیافت کمّی، از نوع پیمایشی و روش تحلیلی- توصیفی است. نمونة مورد بررسی شامل ۱۶۰ خانوار روستایی بیمه شده از شهرستان خمین در استان مرکزی است. داده ها از طریق پرسش نامه و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده و عوامل مؤثر بر احتمال پذیرش بیمه با استفاده از نرم افزار Amos Graphics۲۰ و مدل تحلیل عاملی تأییدی بررسی شده است.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که از بین ۲۰ عامل شناسایی شده، مؤلفه های آگاهی از اهداف و فواید بیمه (۸۴/۰)، توان مالی جهت بیمه (۸۱/۰)، منصفانه-بودن حق بیمه (۷۸/۰) و رضایت از خدمات بیمه (۷۷/۰) بیش از سایر عوامل در تبیین تغییرات گرایش به بیمه مؤثرند و به لحاظ شاخصی ترکیبی نیز در میان عوامل سازمانی، شرایط و ضوابط بیمه (۶۸/۰) و در میان عوامل فردی، مؤلفه های مالی و رفاهی (۷۶/۰) بیش از سایر عوامل تأثیر دارند.
راهکارهای عملی: دو مدل ارائه شده در پژوهش می توانند به عنوان مهم ترین راهکار برای ترویج گرایش به بیمة محصولات کشاورزی و دامی روستاییان به کار روند؛ زیرا به عواملی مانند فراهم کردن زمینة تعامل بیشتر مسؤولان بیمه و روستاییان، برگزاری دوره های آموزشی برای روستاییان جهت آشنایی بیشتر با نهادهای بیمه-گذار، افزایش تبلیغات و اطلاع رسانی بیشتر به روستاییان، بهبود کیفیت خدمات به بیمه شدگان و اولویت بندی برای پژوهش اشاره دارند.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر اهمیت دارد که با بیان عوامل مؤثر بر گرایش روستاییان به بیمة محصولات کشاورزی و دامی، به نهادینه سازی آن در جوامع روستایی کمک می کند و با اتخاذ راهکارهای مناسب برای رفع کمبودها، افزایش کارایی بیمه در بخش کشاورزی را فراهم می کند.
اولویت بندی دهیاری های بخش مرکزی شهرستان جیرفت بر مبنای معیارهای توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر اولویت بندی دهیاری های مراکز دهستان های بخش مرکزی شهرستان جیرفت با توجه به معیار های توسعه روستایی بود. ابتدا به روش اَسنادی مهم ترین معیارها شناسایی شدند، سپس، با شیوه دلفی و با نظر متخصصان موضوعی و شوراهای اسلامی روستا (25 نفر) در سه مرحله، مهم ترین معیارها در پنج بُعد اقتصادی و منابع، اجتماعی- فرهنگی، ارتباط با سازمان ها و نهادها، عمرانی و زیربنایی، و زیست محیطی با بهره گیری از 42 زیرمعیار به صورت نهایی دسته بندی شدند. گزیدارهای پژوهش را دهیاری های پنج روستای مرکز دهستان ها تشکیل می دادند. در نهایت، پانزده متخصص و خبره در امور روستایی در قالب مصاحبه گروه متمرکز با مشورت، به مقایسه زوجی معیار ها و گزیدارها بر اساس معیارها پرداختند. نتایج نشان داد که بیشترین وزن نسبی به معیار عمرانی و زیربنایی با وزن 330/0 و کمترین آن مربوط به معیار ارتباط با سازمان ها و نهادها با وزن 087/0 اختصاص دارد. زیرمعیارهای بهبود خدمات بهداشتی و درمانی، تشویق و ترغیب روستاییان به توسعه صنایع دستی و اهتمام به ترویج توسعه، و بازاریابی محصولات روستایی در رتبه های اول هر معیار برای تعیین عملکرد دهیاری ها در راستای توسعه روستایی قرار گرفتند.
تحلیل سطوح توسعه روستایی و میزان برخورداری دهستان های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان توسعه، جامعیت و یکپارچه بودن آن در رفع عدم تعادل های اقتصادی و اجتماعی مناطق است. وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانه های مهم توسعه نیافتگی است که رفع چنین کمبودهایی مستلزم نگرش و توجه جدی به نحوه پراکندگی شاخص های توسعه در سطوح مختلف است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، سنجش توسعه یافتگی دهستان های استان آذربایجان غربی از لحاظ برخورداری در زمینه های مختلف توسعه است. جامعه آماری مورد مطالعه، 113 دهستان (با 3266 آبادی) استان آذربایجان غربی با توجه به تقسیمات سیاسی اداری سال 1390 است. نوع تحقیق کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. بدین منظور 36 شاخص نرم سازی شده با به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی به 5 عامل معنی دار تقلیل یافته، که در این میان عامل اول با 3/17 درصد از واریانس بیشترین تأثیر را داشته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از لحاظ سطح توسعه یافتگی بین دهستان های استان تفاوت و نابرابری وجود دارد به طوری که سطح بندی صورت گرفته با استفاده از تکنیک تاپسیس نشان می دهد که 5/3 درصد (4 دهستان) دهستان های استان درسطح توسعه بسیار برخوردار، 3/5 درصد (6 دهستان) در سطح برخوردار و 6/18 درصد (21 دهستان) در سطح نیمه برخوردار قرار گرفته اند این در حالی است که بیش از 70 درصد (82 دهستان) از دهستان های استان از لحاظ توسعه یافتگی در سطح توسعه محروم و بسیار محروم قرار گرفته اند. بنابراین این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن استان آذربایجان غربی ایجاب می کند.
الگوسازی تغییرات کاربری اراضی دهستان های استان اصفهان با استفاده از مدل GWT-test(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت و برنامه ریزی منطقه ای نیازمند اطلاعات فضایی دقیق و به هنگام کاربری اراضی و الگوی تغییرات آن است. رصد و کشف این الگوها اطلاعات مورد نیاز درمورد وضعیت فعلی توسعه و ماهیت تغییرات را به منظور برنامه ریزی درست و دقیق در اختیار برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان قرار می دهد. از این رو، تحقیق حاضر در پی کشف الگوی فضایی تغییرات مکانی-زمانی کاربری اراضی طی یک دوره 10 ساله در سطح دهستان های استان اصفهان است. ﺑﺮﺍی ﺍﻧﺠﺎﻡ دادن ﺗﺤﻘیﻖ، ﻧﻘﺸه ﭘﻮﺷﺶ اراﺿی استان اصفهان با ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی تصاویر ماهواره ای لندستETM + و لندست 8 مربوط به سال های 1381 و 1393 به روش ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﻧﻈﺎرت ﺷﺪه ﺑﺎ اﻟﮕﻮریﺘﻢ ﺣﺪاکﺜﺮ اﺣﺘﻤﺎل در چهار طبقه پوشش گیاهی، آب، اراضی بایر و سکونتگاه تهیه شد. سپس به منظور آزمون ﺗﻐییﺮﺍﺕ ﻓﻀﺎیی-زمانی ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﻣﺤﻠی ﺍﺯ ﻣﺪﻝ ﺁﺯﻣﻮنGWt-test ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪ. ﻧﺘﺎیﺞ ﺗﺤﻘیﻖ بیانگر تغییرات ﻓﻀﺎیی عمده کاربری اراضی ﺩﺭ دهستان های استان اصفهان است. همچنین، ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ این تغییرات ﺗﻔﺎﻭﺕﻫﺎی ﻓﻀﺎیی دارد؛ به گونه ای که در زمینه اراضی آبی به جز دهستان جرقویه وسطی تمام دهستان های استان با سطح اطمینان 99/0 درصد تغییرات داشته اند و فرضیه تغییرات درمورد اراضی بایر در 124 دهستان، اراضی سکونتگاهی در 118 دهستان و اراضی پوشش گیاهی در بیش از نیمی از دهستان های استان تأیید شده است. به طور کلی، دهستان های استان به ترتیب در طبقات مربوط به آب، سکونتگاه، اراضی بایر و پوشش گیاهی بیشترین تغییر اراضی را داشته اند. این تحقیق بیشتر به دنبال کشف الگو و تغییرات فضایی اراضی در سطح دهستان های استان اصفهان است. تحقیق در این زمینه و همچنین بررسی علل پیدایش این تغییرات به تحقیقات عمیق تر با رویکرد آمایش سرزمین نیاز دارد.
تحلیل مکانی توسعه کشاورزی در شهرستان های استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی به دلیل توانمندی در ایجاد ارزش افزوده و اشتغال زایی از یک سو و تامین امنیت غذایی و حیات اقتصادی- اجتماعی کشور از سوی دیگر، از اهمیت بسیار بالایی در رشد و شکوفایی اقتصاد ملی برخوردار است. شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی کشاورزی، نخستین گام در فرایند برنامه ریزی و توسعه کشاورزی می باشد. این پژوهش با بهره گیری از مدل موریس و شاخص مرکزیت به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان به لحاظ شاخص های عمده بخش کشاورزی پرداخته و هدف اصلی آن یافتن میزان شکاف موجود بین شهرستان ها و نوع محرومیت آن ها است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه آماری کل شهرستان های استان خوزستان را شامل می شود. به منظور پیشبرد تحقیق، شاخص های 29 گانه توسعه کشاورزی و اطلاعات مربوط به آن از سالنامه کشاورزی سال 1388 استان خوزستان استخراج گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شکاف و نابرابری بین شهرستان ها در زمینه فعالیت های کشاورزی عمیق بوده، به طوری که ضریب نهایی در برخوردارترین شهرستان (باغ ملک) به ترتیب در مدل موریس و شاخص مرکزیت 53.54 و 286، و درمحروم ترین شهرستان (آبادان) به ترتیب 14.87 و 65.69 به دست آمده است. با توجه به ضریب نهایی محاسبه شده، اختلاف بین برخوردارترین شهرستان و محروم ترین شهرستان تقریبا چهار برابر بوده است. در پایان نیز با مشخص شدن تفاوت و اختلاف در سطوح برخورداری این شهرستان ها، پیشنهادهایی برای برنامه ریزان جهت از بین بردن نابرابری های موجود، ارائه شده است.
تحلیلی بر تجاری شدن کشت توت فرنگی و عوامل مؤثّر بر آن در شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
vهدف: مطالعه حاضر در پی شناسایی ابعاد و مؤلّفه هایی برای ارزیابیِ و سنجش میزان تجاری شدن کشت و پرورش توت فرنگی به عنوان اصلی ترین و تخصّصی ترین محصول کشاورزی در شهرستان مریوان و بررسی و معرّفی عوامل و متغیّرهای مؤثّر بر آن بوده است.
روش: جامعه آماری تحقیق را بهره برداران توت فرنگی کار شهرستان تشکیل داده و از آن میان، تعداد ۱۹۱ بهره بردار به عنوان نمونه آماری تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، انتخاب شدند. هم چنین، با انجام عملیات میدانی، داده های مورد نیاز گردآوری شد. سازه «تجاری شدن کشت و تولید توت فرنگی» به عنوان متغیّر وابسته، با هفت مؤلّفه سطح زیرکشت، تخصّصی بودن کشت، افزودن به سطح زیرکشت محصول، میزان فروش سالانه محصول تولیدشده، عملکرد محصول، تعداد چین (برداشت) و بسته بندی محصول تولیدشده، عملیاتی شد.
یافته ها: وضعیت اقتصادی و معیشتیِ خانوار، عوامل فنّی (شامل مکانیزاسیون، آبیاری و ساختارِ غیرخانوادگیِ نیروی کار)، کیفیت و مدیریت اراضی، بیمه محصول، آموزش های غیررسمی و حرفه ای ، رضایت مندی و امید به آینده شغلی و حمایت های نهادی- دولتی، متغیّرهایِ دارای تأثیر معنی دار با قدرت تبیینِ ۶۴ درصد از واریانس تجاری شدن کشت توت فرنگی در شهرستان مریوان بوده اند.
محدودیت ها: کاستی آمارها و پایگاه های داده منطقه ای و برخی مشکلات میدانی، محدویت هایِ عمده برای دسترسی به داده های مورد نیاز مطالعه بوده اند.
راه کارهای عملی: شیوه های نوین پرورش محصول، استفاده از ارقام پربازده و مرغوب، استفاده و ارتقای روش ها و تجهیزات بسته بندی و بازاررسانی، آموزش، تشکّل های تعاونی، صنایع تبدیلی و تکمیلیِ مناسب مقیاس، قیمت تضمینی و گسترش چتر بیمه ای محصول توت فرنگی، الزامات رانش نظام بهره برداری و تولید توت فرنگیِ منطقه به سمت شیوه های تجاری و موفّقیت آن به شمار می روند.
اصالت و ارزش: «تخصّصی شدن» الگوی کشت محصولات با توجّه به اقتضائات متفاوت مناطق مختلف جغرافیایی، راهبردی برای «تجاری سازیِ نظام های بهره برداریِ خرد زراعی» است که تأکید و وابستگی چندانی به عامل زمین و به ویژه بزرگیِ مقیاس آن ندارد.
ارزیابی رضایت مندی روستاییان از خدمات تعاونی دهیاری ها مورد: تعاونی دهیاری های دهستان دشت سر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی دهیاری ها از سال 1387 با هدف کمک به نهاد دهیاری ها در امور اجرایی، عمران و آبادانی روستاها و خدمات رسانی بهتر به روستاییان تأسیس شده است. در این مقاله به ارزیابی رضایت مندی روستاییان از خدمات تعاونی دهیاری های دهستان دشت سر شهرستان آمل پرداخته شده است تا این نکته را مورد بررسی قرار دهد که روستاییان از کدام بعد از خدمات ارایه شده، رضایت بیشتری دارند. روش کار به صورت توصیفی و تحلیلی بوده است. گردآوری اطلاعات از طریق انجام مصاحبه عمیق با مسئولین تعاونی و مدیران محلی و نیز تکمیل پرسشنامه خانوار صورت گرفته است. جامعه آماری مورد نظر علاوه بر مسئولین محلی، 135 خانوار روستایی ساکن در دهستان دشت سر را نیز شامل می شود که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون های کای-اسکوئر، Tتک نمونه ای و تجزیه واریانس یک طرفه (ANOVA) بهره گرفته شده است. نتایج بررسی ها نشان داد که هرچند از نظر روستاییان، تعاونی دهیاری های دهستان دشت سر در بعد خدمات کالبدی موفق تر از ابعاد زیست محیطی و اجتماعی – فرهنگی عمل کرده است، با این وجود کماکان روستاییان از انواع خدمات ارایه شده توسط تعاونی دهیاری ها رضایت کامل ندارند.
مقایسه مؤلفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونیهای تولیدی و کشاورزان غیر عضو تعاونیهای تولیدی در مناطق روستایی، مطالعه موردی: شهرستان پارسآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی های تولید روستایی در واقع سازمان های مردمی هستند که قادرند ناهنجاری های ناشی از وجود قطعات کوچک، پراکنده و نامتجانس زمین و هم چنین نارسایی های وسایل تولید را بر طرف ساخته و کشاورزان خرده پا را از خطر ورشکستگی و سقوط برهاند و روحیه کمک متقابل را بین آنان تقویت نماید. هدف این مقاله بررسی مقایسه تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونی های تولیدی و کشاورزان غیر عضو تعاونی در مناطق روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن، از نوع تحقیقات تحلیلی-توصیفی است. ابزار تحقیق پرسش نامه است. جامعه آماری این تحقیق در برگیرنده روستاییان عضو شرکت های تعاونی تولید و روستاییان غیر عضو ساکن در روستاهای تحت پوشش تعاونی های تولید در شهرستان پارس آباد می باشد گفتنی است که پارس آباد یکی از شهرهای استان اردبیل در شمال غربی ایران است. این شهر بزرگ ترین شهر منطقه مغان و نیز، مرکز شهرستان پارس آباد می باشد.بر اساس سرشماری جمعیت سال 1390 جمعیت این شهر 88924 نفر ذکر شده است که از این جمعیت 46 درصد ساکن شهرها و بقیه در مناطق روستایی ساکن بوده اند. جلگه پارس آباد مستعدترین خاک و مطلوب ترین شرایط آب و هوایی را برای زراعت، دامپروری و باغداری داراست. شرکت بزرگ کشت و صنعت و دامپروری مغان بزرگ ترین شرکت در نوع خود در کشور و در خاورمیانه با حجم عملیات زراعی، دامی و صنعتی در همین شهرستان دایر است هم چنین وجود کارخانه قند، کمپوت سازی، مرباسازی، پنبه پاک کنی و کارگاه تولید لبنیات رونق خاصی به این شهرستان داده است. بر اساس فرمول کوکران، تعداد نمونه مناسب برای این تحقیق 145بدست آمد، و برای بالاتر بردن میزان دقت و اعتبار یافته ها، حجم اعضای به 150 افزایش یافت. هم چنین 150 نفر از کشاورزان غیر عضو تعاونی های تولیدی انتخاب شدند. متغیرهای مستقل این تحقیق شامل مولفه های سرمایه اجتماعی و متغیر وابسته این تحقیق عضویت در تعاونی های تولید می باشد. افزون بر این در تحقیق حاضر جهت تعیین روایی پرسش نامه تهیه شده، از نظرات تنی چند از هم کاران دانشگاهی و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی در حیطه موضوع مورد مطالعه استفاده شده است. هم چنین برای تعیین پایایی کمی پرسش نامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS، استفاده شده است و در این تحقیق مقدار آلفای مذکور بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 70/0 الی 81/0 محاسبه شد. نتایج عمده این مطالعات نشان داد به جز یک مولفه بین تمامی مولفه های سرمایه اجتماعی با شکل گیری تعاونی های تولید در مناطق روستایی شهرستان پارس آباد رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
بررسی پیامدهای اقتصادی تغییرات کاربری اراضی در روستای شهرستانک شهرستان کرج
حوزههای تخصصی:
موضوع دست اندازی به اراضی بکر و دست نخورده روستاها بالأخص روستاهای ییلاقی خوش آب وهوا و مستعد در اطراف شهرهای بزرگ و کلان شهرها امری فراگیر است. این موضوع وقتی بحرانی تر می نماید که ویلا سازی و خانه های ییلاقی شکلی مُد گونه و به تبعیت از مُد روز به خود می گیرد؛ امری که از دید سودجویان و دلالان و بساز بفروش ها پنهان نمانده و با سست بودن بنیان اقتصاد روستایی همراه می گردد؛ بنابراین روستاهای مستعد بدین لحاظ هدف و طعمه واقع شده و به آن ها دست اندازی صورت می گیرد. روستای شهرستانک نیز از این دسته روستاهاست که مطالعه حاضر پیرامون بحث راجع به تأثیرات اقتصادی تغییرات کاربری اراضی آن در سال های اخیر شکل گرفته است. پژوهش حاضر با توجه به ماهیت آن ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی- تحلیلی است؛ و در سه بخش صورت گرفته است. در بخش نخست برای تدوین چارچوب نظری تحقیق، مرور ادبیات موضوع در دستور کار قرار گرفت؛ و پس ازآن در بخش دوم ابتدا برای جمع آوری اطلاعات از تحقیق زمینه یابی استفاده گردید؛ و با افراد بومی و غیربومی ساکن در محل روستا به مصاحبه اکتشافی اقدام شد؛ و در بخش آخر با استفاده از اقدامات صورت گرفته در بخش های اول و دوم، به لحاظ اعتباربخشی به پژوهش کیفی حاضر با مستندسازی آمار و اطلاعات به دست آمده در تلفیق با نتایج مصاحبه ها به نتیجه گیری اقدام گردید. نتایج نشان می دهد، تغییرات کاربری اراضی زمین های مرغوب و نیمه مرغوب را طعمه ساختمان های لوکس با معماری بیگانه با کالبد روستا کرده و قیمت زمین و مسکن را به حدی بالابرده که جامعه محلی به دلیل گرانی خانه و مسکن و بالا رفتن هزینه های زندگی؛ جایی در روستا نداشته و مجبور به ترک محل زندگی خود شده اند. رشد ساخت وسازها و رفت آمد افراد غیربومی به محل روستا به دلیل فصلی بودن رفت وآمدها موجبات ناپایداری اقتصاد روستا را فراهم آورده است.
تحلیل عوامل زمینه ساز ایجاد و رشد کارآفرینی روستایی مورد: بخش دهدز در شهرستان ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی با توجه به شرایط موجود از اهمیت بسیاری زیادی برخوردار است. بر این اساس بررسی زمینه ها و عوامل تأثیرگذار سکونتگاه های روستایی در راستای توسعه این نوع نگرش اقتصادی در روستاها از ضرورت های اولیه محسوب می شود. هدف این مقاله تحلیل عوامل اقتصادی-اجتماعی و ویژگی های کارآفرینی موجود در سکونتگاه های روستایی بخش دهدز شهرستان ایذه در راستای کمک به ایجاد کارآفرینی بوده است. روش تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده و برای جمع آوری داده های میدانی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش تعداد 13161 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران 315 نفر به صورت تصادفی در سن فعالیت (20 تا 65 سال) با حداقل سواد پنج ابتدایی بررسی شده اند. نتایج نشان داد که عوامل اقتصادی در سکونتگاه های روستایی برای ایجاد انواع کارآفرینی از جنبه های مختلف نسبت به عوامل اجتماعی وضعیت بهتری داشته است. معادلات ساختاری نیز از معناداری بین عوامل اقتصادی-اجتماعی با ویژگی های کارآفرینی براساس ضرایب همبستگی (به ترتیب برابر با 44/0 و 37/0 ) اشاره دارد. همچنین بررسی خصوصیات مردم از نظر کارآفرینی نشان می دهد که سه شاخص خلاقیت، ریسک پذیری و استقلال در بین مردم از وضعیت خوبی برخوردار بوده و سه شاخص انگیزه پیشرفت، تولید محصولات جدید و تبدیل ایده خلاق به ثروت در سطح متوسطی هستند. بستر اقتصادی-اجتماعی و همچنین ویژگی های مردم برای ایجاد انواع کارآفرینی روستایی مهیا است و به یک برنامه ریزی مطلوب برای این هدف نیاز است.
سنجش و ارزیابی عوامل موثر در بهبود عملکرد تعاونی های تولید روستایی مورد: استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان خراسان رضوی از جمله استان هایی است که در چند دهه اخیر، تعاونی های تولیدروستایی متعددی در آن تأسیس شده است. از مهم ترین وظایف این تعاونی ها، از بین بردن ساختار سنتی مزارع و رفع مشکلات استفاده از روش ها وابزارهای نوین کشاورزی است. در مطالعه حاضر اقدامات تعاونی های تولید روستایی استان خراسان رضوی در دستیابی به این هدف مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این خصوص عملکرد تعاونی های تولید روستایی در روستاهای تحت پوشش به تفکیک 27 شهرستان استان از نظر ارائه خدمات زیربنایی در قالب11 متغیر از طریق تکنیک تاپسیس مقایسه و رتبه بندی شده است. بررسی های به عمل آمده در سطح تعاونی های تولید استان خراسان رضوی مبین سطح عملکرد نامناسب تعاونی ها در ارائه خدمات زیربنایی به اعضاء می باشد. در میان شهرستان های مختلف این استان شهرستان های نیشابور، تربت حیدریه و تربت جام بالاترین عملکرد و شهرستان های کاشمر، کلات و زاوه پایین ترین عملکرد را در ارائه خدمات زیربنایی به روستاهای تحت پوشش خود داشته اند. هم چنین در این تحقیق مهم ترین عوامل موثر بر بهبود عملکرد تعاونی ها از دید کارشناسان و مدیران عامل تعاونی ها در قالب 7 شاخص، با استفاده از تکنیک آنتروپی بررسی و تحلیل شده است.از دید کارشناسان مهم ترین عامل در بهبود عملکرد تعاونی ها، حمایت های مالی دولت در اجرای اقدامات زیربنایی است. سپس نحوه مدیریت و میزان انگیزه و مشارکت اعضاء به ترتیب در بهبود عملکرد تعاونی ها موثر هستند.
ارزیابی توان و انطباق توسعة کاربری سکونت گاه روستایی مدل سیستمی با کاربری موجود در آبخیز زیارت گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین به عنوان هستة مطالعات آمایش سرزمین بوده که نقش به سزایی در برنامه ریزی منطقه ای دارد. انتخاب نوع و پراکنش کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی، از اهداف اصلی مدیریتی در کاهش اثرات بحران های طبیعی است.
روش: پژوهش حاضر در آبخیز زیارت گرگان با وسعت 10286 هکتار در جنوب غرب شهرستان گرگان واقع در استان گلستان انجام شد. با توجّه به اینکه امروزه آبخیز زیارت در اثر هجوم جوامع انسانی از لحاظ گردشگری و سکونت گاهی در شرایط بحرانی قرار گرفته، ضروری است که قبل از اجرای هرگونه برنامة توسعه ای، مطالعات ارزیابی توان محیطی انجام شود. در ارزیابی آبخیز زیارت از مدل سیستمی آمایش سرزمین ایران و ابزار سامانة اطّلاعات جغرافیایی استفاده شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج نشان داد که 46/4 و 52/4 درصد از مساحت آبخیز زیارت گرگان به ترتیب در کلاس های تناسب یک و دو قرار دارند و سایر مناطق (76/91 درصد) به کلاس توان نامناسب تعلّق دارد. براساس نتایج حاصله، مقدار کاپای کلّی 3164/0 در طبقة کم و کاپای جزیی طبقة یک توسعه 2037/0 و طبقة دو 161/0 و در کلاس ضعیف قرار دارند.
نتیجه گیری: طبق نتایج، کلاس های توسعة سکونت گاهی با قابلیت توان اکولوژیک منطقه منطبق نیستند. با کنترل طبقة یک و دو توسعة سکونت گاهی مشخّص شد که مسیر توسعة موجود با جهت گیری پیشنهادی توسعه در این پژوهش منطبق نیست. رویکرد مورد استفاده در تحقیق می تواند مدیران و برنامه ریزان را در کاهش اثر خطرات طبیعی در مقیاس محلّی و منطقه ای کمک کند.
شناسایی مؤلفه های بهینه گی نهادهای تأمین کننده خدمات مالی در ناحیه روستایی جنگلی– کوهستانی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین ابزار برون رفت از فقر، تأمین خدمات مالی مورد نیاز روستاییان است. علی رغم اهمیت این موضوع، ارائه خدمات مالی در نواحی روستایی با کمبود شدید سرمایه همراه است. بررسی ها نشان می دهد تنها 5 درصد از کشاورزان در نواحی روستایی آفریقا و حدود 15 درصد در آسیا و آمریکای لاتین به اعتبارات مالی رسمی کشورشان دسترسی دارند. پژوهش حاضر، با هدف شناسایی مؤلفه های بهینه گی نهادهای تأمین کننده خدمات مالی، این مسئله را به طور موردی در ناحیه جنگلی- کواستانی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل مورد بررسی قرار داده است. رویکرد این پژوهش، کیفی و راهبرد آن تحلیل محتوا است. داده های لازم، با مشارکت 25 نفر از روستاییان و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده مستقیم گرآوری شده است. شیوه نمونه گیری، به روش هدفمند با حد اشباع نظری و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرائی بوده است. داده های تحقیق شامل متن مصاحبه ها، به واحدهای معنی تقسیم و سپس با فشرده سازی خلاصه شده و در نهایت، با شیوه استقرائی طبقات فرعی استخراج و مضمون های اصلی از آن انتزاع شده است. یافته های نهایی شامل شش مضمون اصلیِ قابلیت انعطاف پذیری، قابلیت دسترسی، قابلیت فهم و ساد گی، قابلیت اعتماد، قابلیت ارائه در تمام ابعاد خدمات مالی و قابلیت پوشش گسترده است که هر کدام به طبقات فرعی تر تقسیم می گردد. نتیجه این که، برای نهادسازی های مالی روستایی باید با در نظر گرفتن ویژگی های خاص همان نواحی، بر قابلیت های نهادی مذکور تأکید کرد. همچنین، در بررسی این گونه مسائل، اتخاذ رویکرد کیفی و بررسی آن در بستر وقوع، می تواند رویکرد مناسبی باشد.
تحلیل تحولات سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن در مناطق روستایی: مطالعه موردی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، با هدف تحلیل تحولات سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان زنجان، به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه روستاییان این شهرستان بود که از آن میان، در سال 1393، با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، 250 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه استفاده شد. وضعیت سبک زندگی از طریق مؤلفه های سلامت جسمانی، اجتماعی، روان شناختی، معنوی، الگوی مصرف غذا، الگوی پوشاک و اوقات فراغت (شامل 62 گویه، با استفاده از طیف لیکرت پنج سطحی) مورد بررسی قرار گرفت. روایی صوری پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان تأیید شد و روایی سازه و پایایی ترکیبی آن نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد ارزیابی قرار گرفت. دامنه مقادیر ضرایب پایایی ترکیبی برای مقیاس های مختلف پرسشنامه بین 889/0 تا 936/0 به دست آمد که بیانگر هماهنگی درونی مناسب ابزار بود. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS 20 و 20 AMOS انجام شد. نتایج نشان داد که بین میزان استفاده از رسانه و وضعیت سبک زندگی رابطه منفی و معنی دار وجود دارد، در حالی که رابطه درآمد خانوار با وضعیت سبک زندگی مثبت و معنی دار بود.