فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسکن پایدار روستایی را می توان یکی از شاخص های مهم در توسعه و عمران روستایی محسوب نمود و از این جهت شناخت ویژگی های مسکن روستایی و عوامل مؤثر بر آن اهمیت پیدا می کند؛ از این رو، هدف از این پژوهش بررسی شاخص ها و عوامل مؤثر بر پایداری مسکن روستایی و ارزیابی این عوامل است که به صورت مطالعة موردی در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان روانسر انجام شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است که با رویکرد ترکیبی انجام شده است. جامعة آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای واحدهای مسکونی بخش مرکزی شهرستان روانسر هستند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 200 نفر ازبین آن ها به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند و با ابزار پرسش نامه مطالعه و بررسی شده اند. ضریب آلفای کرونباخ با هدف تشخیص پایایی پرسشنامه ها محاسبه شده است که در این پژوهش برای سه بخش پرسشنامه (ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی)، به ترتیب 79/0، 83/0 و 71/0 به دست آمده است که این اعداد حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش هستند. نتایج حاصل ازطریق تجزیه وتحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نشان می دهند که پنج عامل اقتصادی، رفاهی، استحکام بنا، همسازی با محیط زیست و بهره وری قادر هستند که بیش از 77% از واریانس شاخص های تحقیق را تبیین کنند. همچنین، یافته ها بیانگر این هستند که مساکن روستایی بخش مرکزی شهرستان روانسر در عامل های اقتصادی، رفاهی و استحکام بنا، در شرایط تاحدی پایدار و در عامل های همسازی با محیط زیست و بهره-وری، در شرایطی ناپایدار قرار دارند.
ارزیابی اثرات استقرار واحدهای صنعتی بر اقتصاد روستایی (مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام تحقیق حاضر، ارزیابی اثرات استقرار واحدهای صنعتی بر اقتصاد روستایی، در دو دهستان بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد است؛ براین اساس، از روش کار ارزیابی اثرات زیست محیطی EIA و تکنیک ماتریس لئوپولد استفاده شده است. متغیرهای به کاررفته در این تحقیق شامل 12 متغیر وابستة اقتصادی و 6 متغیر مستقل مرتبط با واحدهای صنعتی هستند. همچنین، گزینه های مکانی این تحقیق شامل دو دهستان احمدآباد و جایدشت می شود. در شرایط فعلی، دهستان احمدآباد مرکز استقرار و تجمع واحدهای صنعتی بخش کشاورزی است؛ درحالی که دهستان جایدشت میزبان استقرار واحد صنعتی تولیدی غیرکشاورزی می باشد که ارتباط مستقیمی با فراوری محصولات زراعی ندارد. در شرایط فعلی و با قبول استقرار واحدهای صنعتی وابسته به کشاورزی و واحدهای صنعتی تولیدی غیر کشاورزی در گزینه های احمدآباد و جایدشت، نتایج ماتریس لئوپولد نشان داد امتیاز اثرات اقتصادی به ترتیب برابربا 83 و 67 است. درصورت تغییر الگوی استقرار واحدهای صنعتی در دو گزینه، امتیاز اثرات پیش-بینی شده برای دهستان احمدآباد و جایدشت، به ترتیب به 38 و 58 کاهش خواهد یافت. این روند کاهشی در دهستان احمدآباد از میزان 83 به 38 (بیش از دو برابر)، شدت و اهمیت بیشتری خواهد داشت؛ بنابراین، برای تقویت بنیان های اقتصادی در منطقة موردمطالعه، تقویت الگوی فعلی استقرار واحدهای صنعتی و بهبود اثرات مفید شاخص-های اصلی اقتصادی شامل نرخ اشتغال و سرانة سرمایة نهاده پیشنهاد می شود.
سنجش و ارزیابی شاخص کیفیت زندگی در مناطق روستایی (مطالعة موردی: دهستان میانده، شهرستان فسا)ردی: دهستان میانده شهرستان فسا )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقرگسترده، نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت، حاشیه نشینی شهری و غیره همگی از پیامدهای نبود توجه به کیفیت زندگی در نواحی روستایی می-تواند باشد؛ براین اساس، برای نیل به سوی توسعة پایدار، توجه به توسعة روستایی و افزایش سطح کیفیت زندگی روستاییان ضرورتی اجتناب ناپذیر است. درهمین راستا، پژوهش حاضر با هدف سنجش و تحلیل کیفیت زندگی در مناطق روستایی شهرستان فسا انجام گرفته است. این پژوهش، مطالعه ای کاربردی است که رویکرد حاکم بر آن توصیفی– تحلیلی می باشد. داده های موردنیاز پژوهش با استفاده از پرسش نامة تعدیل شده کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، گردآوری شده است. جامعة آماری پژوهش را ساکنان دهستان میاندة شهرستان فسا تشکیل می دهند. حجم نمونة موردبررسی با استفاده از فرمول کوکران، 385 نفر برآورد شد. اعضای نمونه نیز به روش نمونه گیری تصادفی و متناسب با حجم جمعیتی زیرجامعه های موردمطالعه (روستا های دهستان) انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان داد میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی و سطح کیفیت زندگی مردم دهستان میانده ازنظر ابعاد سلامت جسمانی و روانی، درحد متوسط و بالاتر و به-ترتیب برابر با 28/3 و 239/3، ازمجموع 5 امتیاز است؛ اما ازحیث ابعاد سلامت محیط، سلامت اجتماعی و سلامت اقتصادی، میانگین رضایتمندی به ترتیب برابر با 25/2 ، 62/2 و 16/2 برآورد شد که پایین تر از رضایتمندی متوسط است. به علاوه، بررسی ها نشان داد بین رضایتمندی از ابعاد پنج گانة شاخص کیفیت زندگی، همبستگی مستقیم و معنادار وجود دارد. همچنین، هریک از این ابعاد همبستگی معناداری با رضایتمندی نهایی از کیفیت زندگی، در سطح اطمینان 99% دارند. درمجموع، پنج بعد ذکرشده، قادر به تبیین و پیش بینی حدود 38% از تغییرات میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی در سکونتگاه های روستایی میانده هستند.
تأثیر قاچاق کالا بر اقتصاد روستاهای مرزی مورد: بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاچاق کالا یکی از شیوههای داد و ستد است که شکلگیری آن به زمان ایجاد مرزها و قوانین اقتصادی حاکم بر این مناطق بازمی گردد. این شیوه ی داد و ستد علیرغم زیان های اقتصادی برای کشور، برای ساکنان مناطق مرزی به ویژه روستاییان اهمیت زیادی دارد؛ چرا که در اغلب موارد به عنوان تنها منبع مهم درآمدی آن ها محسوب میشود. در این تحقیق، اثرات اقتصادی قاچاق کالا بر نواحی روستایی بخش خاو و میرآباد در شهرستان مریوان بررسی شده است.
جامعه ی آماری این تحقیق، کل خانوارهای روستایی بخش خاو و میرآباد (11849 خانوار) و تعداد نمونهها نیز 133 خانوار بوده است. روستاهای مورد بررسی در سه دسته بر اساس فاصله از مرز (فاصله دور، متوسط و نزدیک) طبقه بندی شده و پنج روستا به عنوان نمونه انتخاب شد. تعداد نمونه ها به نسبت تعداد خانوارهای هر روستا از میان آن ها انتخاب شد. برای مطالعه ی میدانی، پرسشنامه ها در دو سطح خانوار و روستا طراحی شد. تحلیل همبستگی میان متغیّرهای تحقیق نیز با استفاده از نرمافزار SPSSانجام گرفت. نتایج تحقیق حاکی از وجود قاچاق گسترده ی کالا در این بخش به علت همجواری با مرز بینالمللی عراق میباشد که بر زندگی مردم روستاها در زمینههای اشتغال و درآمد و نیز بر سایر بخشهای اقتصادی موجود در این منطقه، تأثیر مثبتی داشته و این اثرات در روستاهای نزدیک تر به مرز شدیدتر است. همچنین، بیکاری و ضعف فعالیتهای اقتصادی در منطقه، مهم ترین دلایل گرایش روستاییان به قاچاق کالا شناسایی شده است.
کلیدواژگان
ارزیابی گردشگری روستایی با استفاده از مدلSWOT مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان مراغه که در جنوبشرقی استان آذربایجانشرقی قرار دارد از پتانسیلهای بالایی در زمینه گردشگری روستایی برخوردار است. توسعه گردشگری روستایی میتواند زمینه مناسبی برای کاهش مهاجرت، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد، بهبود زیرساختها و حفظ محیط زیست روستاهای منطقه مورد مطالعه (بخش مرکزی) ایجاد کند. از اینرو پژوهش حاضر سعی دارد ضمن معرفی کوتاه جاذبههای گردشگری روستایی، موانع و چالشهای گردشگری روستایی در بخش مرکزی شهرستان مراغه را با استفاده از مدل SWOT مشخص نموده و استراتژیهای مناسب را در زمینه توسعه گردشگری روستایی ارائه کند. این پژوهش از نظر روش تحقیق، میدانی، توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه استفاده شد و حجم نمونه هم با استفاده از روش کوکران تعیین شد. تحلیل دادههای جمعآوری شده با استفاده از روشهای آماری چند متغیره و با بهرهگیری از نرمافزار SPSS و Maple صورت گرفت و تهیه نقشههای پایه مورد نیاز در محیط GIS انجام شدند. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که مهمترین نقطه قوت جاذبههای گردشگری روستاهای بخش مرکزی مراغه، وجود جاذبههای طبیعی با مجموع وزن 1105 و میانگین 42/4 میباشد و عدم وجود امکانات اقامتی، رفاهی، بهداشتی و ورزشی در مناطق گردشگری روستایی با مجموع وزن 1103 و میانگین 41/4 مهمترین نقطه ضعف جاذبههای گردشگری روستاهای این منطقه است که نیازمند برنامهریزی مناسب و افزایش امکانات و خدمات رفاهی و تفریحی میباشد. حمایت مسئولان دولتی از توسعه گردشگری روستایی با رویکرد اشتغالزایی از جمله فرصتها و افزایش تخلفات اجتماعی و بزهکاری با ورود گردشگران به نواحی گردشگری روستایی از مهمترین تهدیدهای جاذبههای گردشگری روستایی در بخش مرکزی شهرستان مراغه هستند.
تحلیلی بر ادغام آبادی ها در ساختار کالبدی- فضایی شهرها (نمونة موردی: مشهد مقدس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مادرشهر مشهد بزرگ ترین مرکز جمعیتی شرق کشور است که به دلیل تمرکزگرایی شدید از حوزة نفوذ بسیار وسیعی برخوردار است که به طور مداوم بر گسترة فضایی آن افزوده می شود و روستاهای واقع در محدودة پیراشهری را در خود مستحیل کرده است؛ براین اساس، تحقیق حاضر به کمک مطالعات میدانی، با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با هدف شناسایی نقاط مستحیل و تحلیل روند ادغام آن ها و بررسی سهم آن ها در افزایش جمعیت مادرشهر مشهد انجام شده است. علاوه براین، پیش بینی وضعیت آیندة نقاط مستحیل در گسترة کالبدی شهر مشهد و تعیین مکان استقرار آن ها، در نگارش این مقاله لحاظ شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که 6/7% از افزایش جمعیت شهر مشهد طی 50 سال اخیر (85-1335)، به دلیل مستحیل شدن 90 آبادی با 184400 نفر در شهر مشهد می باشد. همچنین، بر اساس برآورد به عمل آمده، ادغام جمعیت روستاهای مستحیل طی سال های آینده روند فزاینده ای خواهد داشت؛ به طوری که جمعیت روستاهای مستحیل در شهر مشهد طی 50 سال آینده (1435- 1385) به بیش از 700000 نفر خواهد رسید. پیشنهادهایی در ارتباط با سامان دهی مناطق پیراشهری با هدف کنترل هرچه بیشتر روند ادغام روستاها در فضای کالبدی شهر و نیز حفاظت و نگه داری بخشی از بافت های روستایی داخل شهر ارائه شده است. چنین اقدامی علاوه بر تعیین سند تحول تاریخی و توسعة کالبدی شهر مشهد، می تواند بر جاذبه های گردشگری فرهنگی و تاریخی این شهر بیفزاید.
نقش تنش روانی زنان در توزیع فضایی ناپایداری اقتصادی- اجتماعی روستاها (مطالعة موردی: بخش مانه، شهرستان مانه و سملقان، استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
د در مناطق روستایی، زنان اغلب با دسترسی ضعیف به فرصت های شغلی، حمایت اجتماعی کمتر، مراقبت ناکافی از فرزندان، ازحیث مشارکت در کارهای تولیدی همسر یا خانواده، مشکلات دست یابی به خدمات و حمل ونقل و غیره، دچار احساس محرومیت، نابرابری، ناامنی و در نتیجه استرس و تنش روانی می شوند. با توجه به این مسئله، پایداری اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیک- کالبدی مناطق روستایی درصورتی تحقق خواهد یافت که سکونتگاه های روستایی علاوه بر بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی، به لحاظ وجود امکانات، خدمات، زیرساخت ها و تأمین نیازهای اساسی، مردم به سطحی از سلامت و آرامش روانی دست یابد. در این پژوهش با رویکرد جغرافیایی و با روش شناسی توصیفی- تحلیلی به بررسی استرس زنان روستایی و نقش آن در ناپایداری اجتماعی- اقتصادی روستاهای بخش مانه در شهرستان مانه و سملقان پرداخته شده است. با استفاده از مطالعات پیمایشی، نمونه گیری، 240 زن از 16 روستا به شیوه تصادفی انتخاب شد، نتایج حاکی از آن است که زنان نمونه در روستاهای مورد مطالعه بیشتر از استرس اجتماعی رنج می برند و همچنین در بین عوامل مکانی- فضایی عامل جمعیت، میزان تحصیلات، اشتغال و وضعیت تأهل با استرس رابطه معنادار داشته است. و نیز پس از رتبه بندی روستاها به لحاظ پایداری این نتیجه بدست آمد که بین استرس زنان و ناپایداری روستاهای بخش مانه علی رغم وجود همبستگی معکوس، رابطه معناداری به لحاظ آماری وجود ندارد. امروزه نفوذ و اثرات شهری، زندگی روستاییان را دگرگون ساخته، بطوریکه احساس نابرابری بین شهر و روستا، احساس خود کم بینی و ... باعث شده تا روستاییان بیش از پیش خلاء ناشی از کمبود امکانات و خدمات رفاهی و زرق و برق مناطق شهری را در روستا احساس کنند و در چالش برای داشتن رفاه و توسعه یافتگی بیشتر، تنش و استرس بیشتری را نیز تجربه کنند.
تبیین آثار سیاست های تمرکز زدایی در توسعه سکونتگاه های روستایی ( مطالعه موردی ؛استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان های جدید در کشور از یک سو به دلیل افزایش جمعیت و تمرکز آن در نقاط مختلف استان های بزرگ و از سوی دیگر به سبب نارضایتی مردم یک شهرستان و محرومیت آن ها از خدمات لازم ایجاد می شوند. بر این اساس، استان قزوین در سال 1376 در نقشه سیاسی ایران متولد گردید. اعمال سیاست های تمرکززدایی از یک طرف حاکی از واگذاری اختیارات به حکومت های محلی است و از طرف دیگر تداعی کننده خلق فرصت ها برای زیربخش های تقسیمات کشوری تا بتوانند از فرصت های به دست آمده در جهت رشد کمّی و کیفی سکونتگاه های روستایی بهره ببرند. مقاله حاضر به تبیین سیاست های تمرکززدایی در سکونتگاه های روستایی استان قزوین می پردازد و تلاش می کند به این سؤال پاسخ دهد که سیاست های تمرکززدایی در ایران چه آثاری بر ساختار کلی روستاهای استان قزوین ایجاد کرده است. بدین جهت، در پژوهش حاضر، با بهره گیری از گویه های تبیین کننده اداری و مالی و سیاسی، در قالب طیف لیکرت، و با بهره گیری از روش پانل گذشته نگر، مبتنی بر سنجش نگرش در دو دوره قبل و بعد از استان شدن، با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای اطلاعات جمع آوری شد. چهل و پنج مدیر اجرایی، شامل دهیاران و شوراهای اسلامی، از چهل و پنج روستا، در سطح پنج شهرستان استان قزوین برای این کار انتخاب شدند که نشان دهندة جامعة نمونة تحقیق هستند. البته باید اشاره کرد، بعد از استان شدن قزوین، در سکونتگاه های روستایی توانمندی هایی به وجود آمد که نشان می دهد اگرچه سیاست های تمرکززدایی توانسته زمینه رشد و ترقی روستاها را پدید آورد، این سیاست ها، از منظر کارشناسان و مسئولان محلی، آثار متفاوت داشته است. با وجود این، سیاست های تمرکززدایی در استان قزوین شتاب دهنده توسعه روستایی قلمداد شد و زمینه را برای افزایش مشارکت مسئولان محلی و مردم فراهم آورد.
تحلیل عاملی موانع توسعه گردشگری روستایی در بخش سلطانیه استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی موانع توسعه گردشگری روستایی در بخش سلطانیه استان زنجان بود. این تحقیق از نظر ماهیت، از نوع پژوهش های تلفیقی کمی-کیفی، از نظر میزان کنترل متغیرها از نوع غیر آزمایشی و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق را سه گروه مردم محلی، کارکنان ادارات دولتی و گردشگران تشکیل دادند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه بود که توسط محقق طراحی شد. روایی ظاهری و محتوایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرات کارشناسان صاحب نظر توسعه روستایی در استان و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پایلوت تست انجام گردید و جهت تعیین پایایی ابزار تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Excel و SPSS نسخه 16 پردازش و تحلیل گردید. نتایج نشان داد منطقه دارای قابلیت بالایی در زمینه توسعه گردشگری روستایی در ابعاد تاریخی، طبیعی و فرهنگی در راستای توسعه پایدار می باشد. نتایج تحلیل عاملی موانع توسعه گردشگری روستایی در منطقه نشان داد این موانع به ترتیب اهمیت شامل ضعف مدیریت و برنامه ریزی، کمبود تسهیلات رفاهی و بهداشتی، موانع فرهنگی و آموزشی و سرمایه گذاری ناکافی می باشد.
تعیین گستره ی آسایش دمایی در برنامه ریزی اقلیم گردشگری مورد : استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگیهای اقلیمی هر مکان، نقش ویژهای در برنامهریزی گردشگری آن محل ایفا میکند. هدف پژوهش حاضر، تعیین گستره ی آسایش اقلیمی روزانه و شبانه به منظور برنامهریزی گردشگری استان سیستان و بلوچستان در مقیاس ماهانه است. برای تعیین شرایط دمایی (گرم، آسایش، سرد) در گستره ی استان و در ماه های مختلف سال، شاخص اوانز مبنای روش پژوهش قرار گرفته است. از این رو دادههای اقلیمی کمینه و بیشینه دمای هوا و رطوبت نسبی و همچنین سرعت باد در مقیاس ماهانه شش ایستگاه سینوپتیک و چهار ایستگاه کلیماتولوژیاستان طیّ دوره ی آماری (87 – 65) استخراج شد و همگنی آنها با روش درونیابی مورد آزمون قرار گرفت. سپس جداول شرایط دمایی به تفکیک شب و روز برای ماه های سال تهیه و نقشههای آسایش زیست اقلیمی استان ترسیم شدند.
نتایج نشان داد که در گستره ی استان، شرایط اقلیمی روزانه ماه های خرداد، تیر، مرداد و شهریور گرم و شرایط اقلیمی شبانه ماه های آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند و فروردین سرد است. در فروردین، اردیبهشت، مهر، آبان، آذر، دی و بهمن در طول روز و در اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر در طول شب در قسمت هایی از استان مطابق با الگوی اوانز آسایش دمایی حاکم است.
سنجش پیامدهای گردشگری خانه های دوم بر محیط زیست مناطق روستایی ( مطالعه موردی: روستاهای ییلاقی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری خانه های دوم در بسیاری از مناطق جهان از جمله در نواحی روستایی کشور ما اثرات محیطی نامطلوبی بر محیط زیست روستا داشته و پایداری آن را به خطر انداخته است. در این مقاله اثرات گردشگری خانه های دوم با تأکید بر محیط زیست منطقة شناسایی شده و مزایا و معایب آن مورد مطالعه قرار گرفته است. حوزة مطالعاتی این پژوهش در روستاهای ییلاقی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع تحقیقات پس از وقوع است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه ای با پایایی 8/0 درصد به تأیید رسیده است و در بین سه جامعة متفاوت شامل: ساکنان دایمی روستا، ساکنان خانه های دوم در روستا هر یک به تعداد 60 نفر و مسؤولان امر گردشگری به صورت تمام شماری، گردآوری و به وسیلة نرم افزار spss تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد، بنا بر دیدگاه پرسش شوندگان گردشگری خانه های دوم، تنها اثرات منفی بر محیط زیست منطقه داشته است. تغییر کاربری و تخریب باغات و مراتع به دلیل تراکم زیاد گردشگر، کمبود و افزایش آلودگی آب، نبود سیستم مناسب برای جمع آوری زباله و فاضلاب، به خصوص در زمان پیک حضور گردشگران و...، از مهم ترین چالش های زیست محیطی منطقه از سوی پرسش شوندگان بیان شد. از بین سه گروه مشارکت کننده در پژوهش بیش ترین هم گرایی در مورد اثرات زیست محیطی بین نظرات ساکنان و گردشگران و بیش ترین واگرایی به ترتیب بین دیدگاه مسؤولان با نظرات ساکنان و گردشگران خانه های دوم وجود دارد.
ارزیابی پتانسیل میان افزایی در محور تاریخی-فرهنگی کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه افزایش جمعیت علت اولیه گسترش شهرها محسوب میشود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگ جوامع میگذارد. تلاشهای زیادی برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده است که عمدهترین آنها راهبرد «رشد هوشمند» به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با «پراکندگی» توسعه شهری است. الگوی توسعه میانافزا یکی از ابزارهای رشد هوشمند است و در صورت تحقق از مصادیق بارز توسعه پایدار میباشد. کمبود زمین، موانع طبیعی و مصنوعی گسترش افقی شهرها، گسترش شهر بر روی پهنه های مخاطرهآمیز و گسلها، هزینه بالای ایجاد خدمات زیربنائی و تسهیلات شهری، همچنین برخی ملاحظات مربوط به پایداری محیط، بهسازی و اصالت بخشی به بافتهای فرسوده شهری، کاهش اتلاف سرمایه و انرژی، ایجاد شبکه حمل و نقل مناسب، اختلاط کاربریها و مسائلی از این دست، موجب گردیده است تا الگوی توسعه میانافزا و لایهگذاری در بافتهای شهری مورد توجه قرار گیرد. شهر تبریز یکی از قدیمیترین مراکز سکونتی است که از جهات مختلف طبیعی، سیاسی، دموگرافیکی و... دارای اهمیت میباشد. گسترش پراکنده و توسعه افقی شهر، ضمن اینکه گاهاً با محدودیتهای طبیعی روبروست هزینههای خدمات شهری را نیز افزایش میدهد. همچنین حدود یک سوم جمعیت شهر تبریز را حاشیهنشینان تشکیل میدهند، اگر به رقم فوق ساکنان بافت فرسوده را اضافه کنیم شاید در حدود نیمی از جمعیت شهر در شرایط نامناسب و ناهنجار زندگی میکنند. توسعه میانافزا و توجه به بهسازی بافت فرسوده و تشویق اسکان جمعیت در نواحی کم تراکم مرکز شهر، مشکلاتی از این دست را حل میکند. در این تحقیق به منظور ارزیابی پتانسیل میان افزایی، محور تاریخی-فرهنگی شهر تبریز انتخاب گردیده و از دادههای طرح تفصیلی منطقه 6 طرح جامع تبریز استفاده شـده است. در ادامه به منظور ارزیابی پـتانسیل میانافزایی آن، مدلی تـهیه و پتانسیل میانافزایی در آن تعیین شده است. در نهایت با توجه به وضع موجود و خروجی مدل، این نتیجه حاصل شد که با استفاده از توسعه میانافزا و ایجاد تغییراتی در بافت موجود شهر میتوان سطح پایداری را در شهر ارتقاء داده و ساختار کالبدی مناسبی فراهم آورد.
ارزیابی و اولویت بندی مولفه های آمیخته بازاریابی(P7) در توسعه توریسم روستایی (مطالعه موردی شهرستان های آمل و بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، ارزیابی وضعیت موجود توریسم روستایی در شهرستان های آمل و بابل با آمیخته بازاریابی می باشد. آمیخته بازاریابی مورد بررسی در این تحقیق شامل هفت مولفه(P7) مکان، برنامه ریزی و مدیریت، شواهد و امکانات فیزیکی، تبلیغات، مردم و کارکنان، قیمت و محصول می باشد. در این راستا با پیمایش میدانی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی به گردآوری داده براساس پرسشنامه محقق ساخته 48 سوآلی که گویه های مربوط به آن با توجه به ویژگی های جغرافیای توریسم گزینش شده اند، پرداخته شد. جامعه آماری، کارکنان سازمان های میراث فرهنگی و گردشگری و شهرداری بودند که از بین کارشناسان مربوط به این امر، بصورت تمام شمار (38 نفر) مورد آزمون قرار گرفتند. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های میانگین، کای اسکوئر و فریدمن صورت گرفت. در آزمون میانگین ها، میزان ارزش تعیین شده برای مولفه های تبلیغات و مردم را بیشتر از سایر مولفه ها نشان داد. آزمون کای اسکوئر با محاسبه مقدار 702/33 در سطح معناداری 006/0 با 95 درصد اطمینان نشان داد که بین ترکیب مولفه ها در آمیخته بازاریابی توریسم روستایی برای منطقه مورد مطالعه تفاوت معناداری وجو دارد. از آزمون فریدمن برای اولویت بندی میزان تأثیر مولفه ها در توسعه توریسم روستایی استفاده شد که نتایج حاکی از اهمیت بالای مولفه های تبلیغات، مردم و محصول از نظر آزمودنی ها در تأثیرگذاری بر توسعه توریسم روستایی در شهرستان های آمل و بابل می باشد. در نهایت مشخص شد آمیخته ای که از ترکیب هفت مولفه مذکور تشکیل شده، با سطح معناداری 005/0 و در سطح خطای مجاز 05/0 این قابلیت را داراست تا اولاً، به خوبی بیانگر وضع موجود توریسم روستایی در منطقه بوده و دوماً باعث ارتقای سطح توسعه روستایی از طریق گسترش توریسم روستایی در منطقه مورد مطالعه باشد.
نقش توانمندسازی روانشناختی بر تقویت کارآفرینی روستایی (مطالعة موردی: استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های تجربه شده در جهان در بازنگری سیاست ها، توجه به کارآفرینی است که از آن در متون توسعه به عنوان بازسازماندهی و باز ساخت اقتصاد روستا نام می برند. همچنین تقویت کارآفرینی روستایی، به عنوان اساسی ترین رکن در توسعة روستایی در راستای اشتغال زایی، انتقال فنآوری، ترغیب و تشویق سرمایه گذاری، افزایش رفاه و غیره از جنبه های گوناگون مدّ نظر است. در این ارتباط، سازوکار توانمندسازی روان شناختی یکی از جنبه های مهم در تقویت کارآفرینی روستایی است. هدف این مقاله بررسی نقش توانمندسازی روان شناختی در تقویت کارآفرینی روستایی در استان اردبیل می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. کارآفرینان روستایی و روستاییان عادی(غیر کارآفرین) استان اردبیل، جامعة آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 180 کارآفرین روستایی و روستاییان عادی(90 نفر کارآفرین و 90 نفر غیر کارآفرین) انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوط به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 83/0 الی 91/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین ابعاد شایستگی، اثرگذاری، معنی داری و خودتعیینی با متغیر تقویت کارآفرینی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چندگانة خطی ابعاد شایستگی، اثرگذاری و خودتعیینی، توانایی تبیین 92/0 درصد از تغییرات متغیر تقویت کارآفرینی را دارا می باشند. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
ارزیابی جایگاه بازی های بومی محلی در مناطق روستایی (نمونه موردی دهستان میانکاله شهرستان بهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بیشتر بازی ها،سرگرمی ها و ورزش ها در دنیای صنعتی و مدرن رنگ و جلوه ای تازه یافته و بسیاری از این رشته های اصیل و با هویت ریشه در فرهنگ،بارورها و تاریخ نیاکان مان دارد. نیاز به بازی و فعالیت، عمومی و جهانی است و مرزهای سن،جنس،موقعیت اجتماعی،پایگاه اقتصادی و جغرافیایی و شهر وروستا را در هم می شکند. هر ملتی برای خود بازی و سرگرمی دارد و همه انسان ها دوست دارند درکنار فعالیتهای معیشتی و موظف خود به فعالیتهای بپردازند که ریشه در درخواست ها و تمایلات انها داشته باشد بی انکه ناگزیر باشند خود را گرفتار نتیجه بدست آمده بکنند.نقش و جایگاه روستاها در فرایندهای توسعه اقتصادی،اجتماعی و سیاسی در مقیاس محلی منطقه ای،ملی،بین المللی و پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی چون فقر گسترده نابرابری فرایند رشد سر یع جمعیت، بیکاری،مهاجرت، حاشیه نشینی شهری و غیره موجب توجه به توسعه روستایی و حتی تقدم آن بر توسعه شهری گردیده است. در این بین ورزش و بازی های بومی محلی نقش بسیارمهمی در ساختار مناطق روستایی دارند و این رویکرد می تواند بر سلامت جسمانی،شناخت هویتها و فرصتهای تعامل اجتماعی ساکنان روستایی نقش تعیین کننده ای داشته باشد
مکان یابی با هدف توسعة مناسب بافت فیزیکی در سکونتگاه های روستایی (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة فیزیکی روستاها زمانی می تواند مؤثر واقع شود که به صورت کنترل و هدایت شده صورت گیرد و قبل از مکان گزینی آن ها، گزینه های مناسب بررسی و ارزیابی شوند. در پژوهش حاضر با انتخاب ده روستا از شهرستان خواف به عنوان محدودة مطالعاتی، با شناسایی وضع موجود، ابتدا معیارهای محدودکننده و دخیل در توسعة فیزیکی این روستاها شناسایی شده اند و سپس، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی، به گزینش آن ها با هدف تعیین بهترین مکان مناسب برای توسعة فیزیکی نقاط روستایی موردمطالعه پرداخته شده است. به این ترتیب، معیارهای دخیل در گسترش کالبدی این نقاط روستایی، هرکدام به صورت لایه هایی از نقشه درآمد و با استفاده از روش مقایسة دو به دو (AHP)، وزن مربوط به هریک تعیین شد. مراحل یادشده با استفاده از نرم افزار Expert Choice اصلاح شده، انجام شد. نتایج به دست آمده، نشان داد معیارهای شیب زمین، فاصله از مسیل و فاصله از گسل به ترتیب با وزن های 315/0، 179/0 و 108/0 بیشترین تأثیر را در مکان یابی سمت توسعة روستاها داشته اند. سپس، با استفاده از وزن هر لایه در محیط GIS و با مدل هم پوشانی وزنی، این لایه ها با هم ترکیب شده اند و درنتیجه، خروجی حاصل نمایانگر سرجمع معیارهای موردنظر با هدف انتخاب مکان بهینه برای توسعة آتی روستاها بود. نتایج حاصل از پژوهش حاضر گویای این هستند که از بین روستاهای نمونه، فقط 4 روستای مهرآباد، برآباد، سده وسیجاوند سمت توسعة پیشنهادی طرح هادی منطبق با پهنة کاملاً مناسب و مناسب برای توسعة آتی روستاها هستند.
برنامه ریزی راهبردی اکوتوریسم با استفاده از مدل ترکیبیSWOT - TOPSIS مورد: پارک جنگلی بلوران کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی گردشگری در فضاهای جغرافیایی و به ویژه اکوتوریسم علاوه بر پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آثار زیست محیطی قابلتوجهی برجای می گذارد. این آثار در صورت عدم دقت نظر و تدوین و انجام اقدامات پیشگیرانه در قالب راهبردها، استانداردها و ارزیابی های مستمر و مشخص و روشن اثرات تخریبی بسیاری در ابعاد محیط انسانی و طبیعی در حوزه ی عمل اکوتوریسم بر جای خواهد گذاشت. بر این اساس هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی اکوتوریسم در پارک جنگلی شهید کونانی بلوران و ارائه ی استراتژی های مناسب در جهت توسعه ی اکوتوریسم پارک با دقت نظر و رعایت وجوه همه جانبه ی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آن است.
این پارک در بخشی از اراضی متعلق به قریه ابوالوفا و قریه بلوران شهرستان کوهدشت با مساحتی حدود 1100هکتار و در دامنه ی شمالی رشته کوه بلوران واقع شده است. روش انجام این تحقیق ترکیبی( روش های پیمایشی و توصیفی- تحلیلی) است. در این راستا یافتههای مقدماتی تحقیق تکنیک SWOTمورد بررسی قرار گرفت و در نهایت 8نقطه قوت،9 نقطه ضعف،7 تهدید و 7 فرصت بررسی شد و 25 استراتژی متناسب و کاربردی ارایه گردید و در نهایت با بهره گیری از تکنیکTOPSIS نقاط قوت، نقاط ضعف، تهدیدات و فرصت ها با شاخص های نظر مسؤولان، گردشگران و مردم روستاهای اطراف رتبه بندی شدند. نتایج تکنیک TOPSIS نشان می دهد که تهدیدات بیرونی تأثیر بیشتری در مقایسه با سایر عوامل در گردشگری پارک دارند از این رو برای توسعه ی اکوتوریسم در این منطقه استراتژی های تدافعی در اولویّت قرارمی گیرند.
برنامه ریزی راهبردیِ توسعة گردشگری مذهبی در مناطق روستایی مطالعة موردی روستاهای دارای مکان های مذهبی اورامان تخت، نجار و هجیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بناهای مذهبی و مکان های مقدس دورنماهای بسیار مسلط از دین و مذهب هستند. در تاریخ، زیارت مذهبی مولّد واقعی اقتصاد و عاملی برای توسعة خدمات و رفع نیازهای مربوط به این مناطق توصیف شده است. به این دلیل، گاهی امروزه مکان های مذهبی و جاذبه های گردشگری از حامیان اصلی کل اقتصاد به شمار می روند. در حال حاضر، گردشگری مذهبی یکی از راه های تنوع بخشی و یا رهایی از مشکلات اقتصادی تلقی شده است. جاذبه های مذهبی، زیارتگاه ها و مکان های مقدس هر سال تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود جذب می کنند. این امر فواید اقتصادی، اجتماعی و کالبدی زیادی را در جامعة پذیرای گردشگران مذهبی دارد. به همین منظور، برنامه ریزی با رویکرد راهبردی می تواند یکی از شیوه های بهره برداری از این فرصت ها برای مناطقی با ظرفیت های فرهنگی و مذهبی باشد. در این میان، روستاهای اورامان تخت، هجیج و نجار به دلیل موقعیت خاص خود دارای ظرفیت های بالا ازنظر جذب گردشگران مذهبی هستند؛ اما تاکنون به دلایل متعدد از این فرصت ها به طور بهینه و پایدار استفاده نشده است. باوجود این، تحقیقات میدانی نگارندگان در سطح سیصد نفر از ساکنان روستاهای مورد مطالعه با طرح سی گویه تبیین کنندة پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی از طریق آزمون t تک نمونه ای نشان می دهد حضور گردشگران مذهبی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را با بیشترین تأثیر بر ابعاد اجتماعی به همراه داشته است. همچنین، تحقیقات نشان می دهند براساس رویکرد راهبردی مبتنی بر مدل SWOT لازم است به منظور تقویت و توسعة گردشگری مذهبی در منطقة مورد مطالعه، راهبرد رقابتی به عنوان یک بستة راهبردی برای سیاست گذاری و برنامه ریزی گردشگری مذهبی مورد توجه قرار گیرد.
سنجش عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی در بافت مرکزی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نظریه پردازان به منظور توسعه بر سرمایه اجتماعی تاکید می ورزند و از آن به عنوان یک متغیر مهم برای تبیین تفاوت های اقتصادی و اجتماعی میان سطوح فضایی مختلف یاد می کنند. بافت مرکزی شهرها نیز یکی از حوزه های مسئله برانگیز در برنامه ریزی شهری کشور است و برای توسعه و بهسازی آن، طرح ها و سیاست های مختلفی آزموده شده اند که همواره با مانع عدم مشارکت ساکنین بافت، مواجه شده اند که ناشی از درنظرنگرفتن سرمایه اجتماعی است. بر این اساس هدف مقاله حاضر، سنجش و اولویت بندی عامل های موثر بر سرمایه اجتماعی بافت مرکزی شهرهاست که بافت مرکزی مشهد به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی است و اطلاعات به وسیله پرسشنامه در بین نمونه 378 نفری از ساکنین بافت مرکزی مشهد گردآوری شد. در این مقاله فرآیند محاسبات براساس روش تحلیل عاملی صورت گرفته است. بدین منظور 42 شاخص در ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی انتخاب شدند و این شاخص ها به 5 عامل تقلیل یافتند که 89 درصد واریانس را دربرداشتند. در بین 5 عامل برتر به ترتیب نسبت تأثیرگذاری، عامل مشارکت عمومی 2/24 درصد، آگاهی از حقوق شهروندی 89/22 درصد، اعتماد عمومی 35/22 درصد، اعتماد رسمی -56/16 درصد و مشارکت رسمی 9/2 درصد از واریانس را تبیین می کنند. بنابراین آگاهی از عامل های موثر بر سرمایه اجتماعی در بافت مرکزی مشهد و اولویت بندی آن، می تواند زمینه برنامه ریزی برای توسعه سرمایه اجتماعی و مشارکت مردمی بیشتر در این بافت را فراهم آورد.
بررسی توانمندی ها و راهکارهای توسعه گردشگری روستایی در بخش کهک استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی در استان قم که قابلیت ویژه ای در گردشگری مذهبی دارد، پدیده ای نامتعارف جلوه می کند، اما این استان با داشتن 88/93 درصد شهرنشینی، دارای آلودگی های هوا و حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی در شهر قم است که در گرایش شهروندان به گردشگری روستایی مؤثر است. بخش کهک قم با روستاهای ییلاقی، از مقاصد شهرنشینان برای گردشگری روزانه و گاه موقت چندروزه است. روستاهای مورد بررسی با وجود جاذبه های طبیعی و انسانی در بُعد منطقه ای، نتوانسته اند از فرصت گردشگرپذیری موجود برای توسعه گردشگری روستایی و درنهایت توسعه روستا موفق عمل کنند. پژوهش پیش رو با استفاده از روش پیمایشی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی و با در نظر گرفتن دیدگاه سه گروه مشارکت کننده (گردشگران، مسئولان و خانوار ساکن)، راهبردهایی را برای توسعه گردشگری روستاهای هدف ارائه کرده است. جامعه آماری پژوهش شامل 874 خانوار ساکن، بیش از 10000 نفر گردشگر سالانه روستاهای مورد مطالعه و 25 مسئول در زمینه گردشگری است که با استفاده از نمونه گیری کوکران 267 نفر از ساکنان روستا، 306 نفر گردشگر و 25 مسئول برای جامعه نمونه انتخاب شده اند. یافته های پژوهش، کمبود زیرساخت های لازم، ازجمله مکان های اقامتی، پذیرایی، رفاهی و ضعف مدیریت درزمینه توسعه گردشگری را نشان می دهد. بررسی نتایج و تحلیل ها از افزایش آسیب زیست محیطی، به دلیل نامناسب بودن عوامل زیرساختی و ضعف سرمایه گذاری در این بخش برای استفاده از آثار مثبت گردشگری روستایی در پیشبرد توسعه روستایی حکایت دارد.