فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به این که بخشی زیادی از جمعیت جهان در روستاها ساکن هستند، به منظور نیل به پایداری و رفاه روستاییان، باید حضور فناوری های نوین، به ویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات را در زندگی روستاییان، به طور جدی و اساسی مورد بررسی قرار داد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در واحدهای صنعتی واقع در نواحی روستایی شهرستان همدان انجام گرفته است.
روش: نوع تحقیق حاضر کاربردی و روش تحقیق مورد استفاده، پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه واحدهای صنعتی فعّال واقع در نواحی روستایی شهرستان همدان در سال 1391 است که تعداد آن ها 205 واحد می باشد. انتخاب نمونه ها بر پایه فرمول کوکران صورت گرفت و تعداد 125 پاسخ گو محاسبه شد. مهم ترین ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود که روایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 98/0 برآورد شد. در تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون t تک دامنه، آزمون F ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد.
یافته های تحقیق: نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از فاوا در واحدهای صنعتی روستایی شهرستان همدان کارکردهای مختلفی در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی– مهارتی و نیز رضایت مندی مشتری و بازاریابی داشت. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که بین متغیّرهای میزان آشنایی کارکنان با فاوا و میزان استفاده آن ها از فاوا در این واحدها، رابطه معنی دار مشاهده شد. همچنین، بین میزان استفاده کارکنان از فاوا در واحدهای صنعتی و شرکت آن ها در دوره های آموزشی و همچنین، میزان تحصیلات کارکنان، رابطه معنی دار مشاهده شد؛ اما بین برخی متغیّرهای مستقل تحقیق؛ مانند سن، سابقه فعالیت، رشته تحصیلی و میزان استفاده آن ها از فاوا، رابطه معنی دار مشاهده نشد.
راهکارهای عملی: به منظور افزایش تولیدات در واحدهای صنعتی و ایجاد رقابت در این واحدها نسبت به گسترش استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، اقدامات لازم صورت گرفته و همچنین، برای تقویت تعامل با مشتریان حمایت های مالی و تسهیلاتی لازم در زمینه بهبود زیرساخت های ارتباطی و اطلاعاتی صورت پذیرد.
اصالت و ارزش: اصالت این پژوهش در یافتن پاسخ هایی به این سؤالات است که استفاده از ICT چه اثراتی در کاهش هزینه، افزایش درآمد، بهبود بازاریابی، بازاررسانی و فروش محصولات واحد های صنعتی داشته است؟ به همین خاطر، نتایج این پژهش مورد استفاد ه برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه روستایی و مسؤولان فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی قرار می گیرد.
ارائه الگوی اکوویلج جهت زیست پایدار در روستاهای حاشیه اکوسیستم تالاب، مورد تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوسیستم تالاب بعنوان یکی از مهمترین اکوسیستم های زمین نقش مهمی را از دیرباز بر توسعه جوامع پیرامون خود در ابعاد محیطی، اقتصادی و اجتماعی داشته است، اما الگوی زیست ناپایدار جوامع حاشیه آنرا دچار مشکل کرده است. برای برون رفت از مشکل، مدل اکوویلج الگویی برای زیست پایدار با اجرای شیوه های پایدار جهت رفع بی ثباتی های محیطی، اجتماعی و اقتصادی شکل گرفت. با توجه به اهمیت تالابها و تأثیر آن بر زندگی روستاییان، مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی در پی پاسخگویی به این سؤال است که الگوی زیست پایدار براساس الگوی اکوویلج در روستاهای حاشیه تالاب چه نوع الگویی است؟ ابتدا با توجه به تجارب جهانی و نظرات خبرگان 15 شاخص ترکیبی بدست آمد، سهم هر یک از دیدگاه خبرگان سنجش شد و در 13 روستا در چهار شهرستان بهشهر، گلوگاه، بندرگز و ترکمن از حاشیه تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز آزمون شد. برای تجزیه و تحلیل از آزمون های آماری میانگین و t-test استفاده شد. نتایج نشان می دهد بعد اکولوژیک با میانگین 3.71 از سهم بیشتری جهت زیست پایدار براساس الگوی اکوویلج در روستاهای حاشیه تالاب برخوردار است. همچنین هر چند در روستاهای مورد مطالعه سطح پایداری الگوی زیست براساس اکوویلج پایین است. اما الگوی پیشنهادی برای زیست پایدار در روستاهای مورد مطالعه بر اساس اصول بنیادی الگوی اکوویلج و ارتباط جوامع روستایی با اکوسیستم تالاب، الگویی یکپارچه از سه بعد اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی بصورت دوایر متداخل می باشد که بصورت فرایندی سازگار با منطقه مورد مطالعه و امکان پذیر است.
عوامل اقتصادی مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی نیم قرن گذشته، بسیاری از مناطق روستایی کشور به علل مختلف و از جمله عوامل اقتصادی در معرض ناپایداری و تخلیه جمعیتی قرار گرفته اند و جمعیت روستایی به نفع مناطق شهری کاهش و تعدادروستاهای خالی از سکنه افزایش یافته است. در پژوهش حاضر، با انتخاب هشت روستا از 81 روستای شهرستان دماوند به روش طبقه ای- تصادفی، تأثیر عوامل اقتصادی بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کل خانوارهای ساکن این روستاها بر مبنای سرشماری سال1390 بود (875= N ) که از آن میان، تعداد 267 خانوار برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. نوع پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی بود که به صورت پیمایشی- میدانی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماری t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل اقتصادی چون کمبود امکانات، اشتغال ، درآمد و عدم سرمایه گذاری دولتی و خصوصی بر ناپایداری روستاهای منطقه مؤثر بوده و فرایند توسعه را با چالش های جدی روبه رو ساخته است. از این رو، توانمندسازی اقتصادی روستاها می تواند به پایداری سکونتگاه های روستایی بینجامد.
امکان سنجی تولید برق از پنل خورشیدی پشتبام در مناطق روستایی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق امکان سنجی تولید برق خورشیدی با سامانه فتوولتائیک در مناطق روستایی و با استفاده از پشت بام واحدهای مسکونی در استان خوزستان به عنوان سامانه ی کمک یار شبکه ی تأمین برق است. بررسی واحدهای مسکونی روستایی این استان نشان داد که بیشترین سطوح قابل استفاده پشت بام این واحدها، جهت نصب پنل های خورشیدی، به ترتیب با 56/22، 08/10، 58/8 و 73/7 درصد از کل مساحت مفید، در شهرستان های اهواز، دزفول، شوش و شادگان، قرار دارند. همچنین مقدار سطح مفید پشت بام واحدهای مسکونی روستایی، جهت نصب سامانه فتوولتائیک، 45 درصد محاسبه شد. بر اساس نقشه ی تهیه شده در محیط GIS، میانگین سالانه ی شدت تابش روزانه آفتاب در کل روستاهای استان خوزستان، 219/5 کیلووات ساعت به دست آمد.
بیشترین میانگین سالیانه شدت تابش آفتاب در روستاهای شهرستان های رامهرمز و هندیجان، به ترتیب با 37/5 و 36/5 کیلووات ساعت بر مترمربع در روز به دست آمد. با فرض استفاده از 25 درصد از سطح پشت بام و بازده 48/6 درصدی سامانه تبدیل انرژی خورشیدی، امکان تولید برق در پشت بام واحدهای مسکونی روستایی استان خوزستان، 5/766 گیگاوات ساعت در سال می باشد که این مقدار، 29/7درصد از مصرف کل برق خانگی استان و 80/28درصد سرانه مصرف برق خانگی در استان خوزستان است. همچنین در استان خوزستان بیشترین مصرف برق همزمان با بیشترین تابش خورشیدی است. بنابراین، می توان با استفاده از سامانه های فتوولتائیک در پشت بام منازل روستایی، فشار بر خطوط انتقال برق و قطعی برق را کاهش داد.
ارزیابی فضایی – کالبدی مسکن پایدار روستایی: (مطالعه موردی روستاهای استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن روستایی به طور طبیعی تجلیگاه شیوه زیستی- اقتصادی-اجتماعی- روستایی به شمار می رود و الگو و عملکردهای آن در پیوند با عرصه مکانی- فضایی، به مثابه دریچه ای است به شناخت چشم انداز و روندهای حاکم بر زندگی و فعالیت روستا. هدف این پژوهش ارزیابی مؤلفه های پایداری مسکن در استان لرستان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. در این راستا برای انتخاب حجم نمونه با توجه به وسعت منطقه مورد مطالعه در گام نخست برای مشخص نمودن مناطق همگن از تحلیل عاملی استفاده شد،نتایج آزمون تحلیل عاملی مشخص نمود که اقلیم منطقه حاصل تعامل 3 مؤلفه مختلف یعنی(مؤلفه حرارتی ، مولفه رطوبت و مولفه بارش ) می باشد. این عوامل با مقادیر ویژه بیش از 1 حدود 35/73 درصد از کل واریانس را توجیه می کنند. سپس با استفاده از روش تحلیل خوشه ای وارد[1] به خوشه بندی شهرستانها پرداخته شد. بر اساس تحلیل خوشه ای شهرستان های استان در 3 پهنه اقلیمی قرار گرفتند. پس از مشخص شدن مناطق همگن اطلاعات مربوط به تعداد خانوار، موقعیت طبیعی و فاصله هر روستا تا مرکز شهرستان دسته بندی گردید و وارد محیط GIS شد. در هر پهنه بر اساس این سه عامل به تعداد حالتهای ایجاد شده در محیط GIS (query) گرفته شد و فراوانی روستاهای هر دسته در پهنه های همگن مشخص شد. در مجموع تعداد 50 روستا به صورت نمونه انتخاب گردید. برای شناسایی شاخص های سنجش مسکن پایدار و نماگرهای مرتبط با آنها با تاکید ویژه مناطق روستایی از مطالعات مرتبط با حوزه تخصصی بهره گیری شد و بر این اساس 4 قلمرو 13متغیر و 73 گویه مطرح در این زمینه شناسایی گردید و مبنای طراحی پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی تحقیق در مطالعات میدانی- قرار گرفت جامعه آماری شامل خانوارهای ساکن در روستاهای استان لرستان می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 500 سرپرست خانوار انتخاب گردید و به همین تعداد 500 پرسشنامه تکمیل گردید. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات میدانی، از دو روش آمار توصیفی و استنباطی(آزمونT و آزمون تحلیل واریانس) استفاده شد. نتایج حاصل آمار توصیفی نشان می دهد که تفاوت هایی میان فضاهای مسکن و مشخصات آنها در پهنه های مختلف به لحاظ ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون های T تک نمونه ای نشان می دهد که در مجموع سطح پایداری ابعاد مسکن در پهنه های مختلف پایین می باشد همچنین نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس نشان می دهد که به لحاظ بعد کالبدی پهنه نیمه مرطوب باتابستان گرم و زمستان معتدل و پهنه نیمه خشک باتابستان بسیار گرم و زمستان نسبتا سرد در یک طبقه قرار می گیرند و وضعیت مناسب تری نسبت به پهنه نیمه مرطوب باتابستان معتدل و زمستان سرد دارند. همچنین به لحاظ بعد اقتصادی روستاهای استان در دو طبقه قرار گرفته اند یعنی پهنه نیمه مرطوب باتابستان معتدل و زمستان سرد وضعیت مناسبتری به سایر پهنه ها دارد ، همچنین به لحاظ بعد اجتماعی روستاهای مورد مطالعه در دو طبقه قرار گرفته اند نتیجه آزمون نشان می دهد که پهنه نیمه خشک باتابستان بسیار گرم و زمستان نسبتا سرد وضعیت نامناسب تری نسبت به سایر پهنه ها دارد. در نهایت به لحاظ بعد زیست محیطی چون هر سه پهنه در یک طبقه قرار گرفته اند، نشان می دهد وضعیت هر سه پهنه یکسان می باشد و تفاوتی با هم ندارند. [1].Ward
ارزیابی رابطه کشاورزی پایدار و توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی نقش اساسی و تعیین کننده ای در سرنوشت جامعه روستایی ایران دارد و نمی توان انتظار داشت بدون داشتن راه حلی استوار و منطقی برای کشاورزی به توسعه روستایی رسید. هدف تحقیق حاضر ارزیابی رابطه کشاورزی پایدار و توسعه پایدار روستایی در نواحی روستایی شهرستان فسا است. در این مطالعه از روش توصیفی تحلیلی استفاده و داده ها به روش پیمایشی تهیه شد. جامعه آماری این تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان فسا بود که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 285 نفر از بین آن ها به صورت تصادفی انتخاب شد. این افراد از طریق پرسش نامه که اعتبار آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ آزموده شده بود بررسی شدند. در این مطالعه برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد آماری مدل سازی معادله های ساختاری و آزمون تحلیل عاملی تأییدی دوعاملی مرتبه اول استفاده شد. نتایج آزمون ها نشان داد هر دو مدل اندازه گیری توسعه روستایی و کشاورزی پایدار اعتبار قابل قبولی دارد. همچنین مدل دوعاملی مرتبه اول برای ارتباط بین توسعه پایدار روستایی و کشاورزی پایدار و برازش آن ها با داده های گردآوری شده اعتبار داشت. بر اساس نتایج تحلیل درمجموع معرف های کشاورزی پایدار تأثیر مستقیم بیشتر و معنادارتری بر توسعه پایدار روستایی نسبت به شرایط معکوس این رابطه داشته اند.
سنجش و تحلیل پایداری اجتماعی در مناطق روستایی (مطالعه شده: شهرستان جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه باوجود ارتباطات درهم تنیده و متقابل بین ارکان اصلی توسعه پایدار (پایداری اجتماعی و اقتصادی و زیست محیطی) و اهمیت حفظ جایگاه هریک از عناصر یادشده در راستای رسیدن به توسعه پایدار، از پایداری اجتماعی به عنوان رکن اصلی توسعه یاد می شود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. هدف از این پژوهش، سنجش پایداری اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین ساکنان نواحی روستایی شهرستان جوانرود است. جامعه آماری را 4هزار و 484 نفر از سرپرستان روستاهای بالای 20 خانوار تشکیل می دهد، که 253 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است. نتایج نشان می دهد پایداری اجتماعی در بین روستاییان شهرستان جوانرود با میانگین 86/3، در وضعیت مناسبی قرار دارد. همچنین در بین شاخص های مختلف پایداری اجتماعی، پنج شاخص مسئولیت پذیری، امید به آینده، احساس خوشبختی، تعامل اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب با ضریب تغییرات 276/0، 282/0، 292/0، 296/0 و 306/0، بیشترین تأثیر را در پایداری اجتماعی روستاییان شهرستان جوانرود داشته اند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد 10 متغیر رابطه معناداری با متغیر پایداری اجتماعی داشته اند و درمجموع 4/73درصد از واریانس پایداری اجتماعی روستاییان شهرستان جوانرود را تبیین کرده اند. مهم ترین متغیرهای مؤثر در پایداری اجتماعی به ترتیب اهمیت عبارت اند از: درآمد، بُعد خانوار، وسایل ضروری، تحصیلات و مالکیت اراضی.
از پراکنده رویی تا رشد هوشمند: تحلیلی بر الگوی گسترش فضایی سکونت گاه های روستایی (مطالعه موردی: روستاهای آخوند محلّه و سلیمان آباد، ناحیه تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تجلّی فضایی افزایش جمعیت سیاره خاکی به تبع صنعتی شدن، بهبود استانداردهای زندگی و کاهش بیماری های همه گیر طی سده گذشته، گسترش کالبدی- فضایی سکونت گاه های شهری و روستایی بوده است.
روش: بر این اساس، پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و استفاده از روش های کتاب خانه ای و میدانی برای گردآوری اطلاعات، بر آن است تا ضمن تحلیل الگوی گسترش فضایی روستاهای آخوند محلّه و سلیمان آباد به ترتیب، طی سال های 92-1389 و 92-1386 بر مبنای الگوی پراکنده رویی روستایی به بررسی مزایای احتمالی کار بست راهبردهای رشد هوشمند به عنوان رهیافت بدیل پایدار در گسترش کالبدی- فضایی سکونت گاه های روستایی بپردازد. جامعه آماری مورد بررسی، خانوارهای ساکن دو روستای سلیمان آباد و آخوند محلّه است که در سال 1390 دارای 894 خانوار بوده است. حجم نمونه مورد مطالعه نیز 286 خانوار است. شاخص هایی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است؛ شامل: نیروها و عوامل اقتصادی (اشتغال و سرمایه گذاری)، اجتماعی (جمعیت و مهاجرت) و فرهنگی (جدایی گزینی و تملک اتومبیل) است.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که تحولات جمعیتی و ورود مهاجران که با خود سرمایه به همراه آورده اند و تغییر ساختار اشتغال و نوع سرمایه-گذاری های ساکنان و تملک بیشتر اتومبیل شخصی از جمله عوامل مؤثر در پدیده رشد پراکنده هستند. هدایت رشد به درون بافت، تقویت پیوندهای روستایی- شهری و تقویت خدمات و امکانات روستایی، اولویت بندی اصلی رشد هوشمند در سکونت گاه های روستایی مورد مطالعه است.
محدودیت ها: محدودیت اصلی که حاکم بر این پژوهش، دسترسی نداشتن به داده ها و نبود پژوهش های مرتبط در ارتباط با سکونت گاه های روستایی بود.
راهکارهای علمی: جلوگیری از رشد بیرونی با هدایت رشد به درون بافت، افزایش خدمات و مراکز تأمین نیازهای اصلی روستاییان جهت کاهش رفت و-آمد، تقویت پیوند روستا- شهری جهت تأمین نیازهای دو طرفه و نه صرف شکل گیری جریان یک طرفه، تهیه استراتژی های توسعه اقتصاد زراعی که بر چشم انداز سنتی روستا تکیه می کند، احیای محلّه های قدیمی با تکیه بر ویژگی های فرهنگی و کالبدی برگرفته از محل به منظور تقویت حس تعلق مکانی.
اصالت و روش: انجام نشدن کار پژوهشی در حوزه رشد هوشمند روستایی از نوآوری های این مقاله است. به جرأت می توان گفت این پژوهش در این حوزه، جزو اولین پژوهش ها است.
سنجش امنیت غذایی و تعیین کننده های آن در مناطق روستایی(نمونه موردی: کشاورزان بخش مرکزی شهرستان روانسر، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی از پژوهش حاضر سنجش وضعیت امنیت غذایی و تبیین عوامل مؤثّر بر آن در بین کشاورزان کشور است که به صورت موردی در بخش مرکزی شهرستان روانسر انجام شده است. روش: پژوهش کاربردی حاضر با روش توصیفی تحلیلی تدوین گردیده است که در آن ابزار اصلی جهت گردآوری داده ها، ترکیبی از پرسش نامه های استاندارد امنیت غذایی وزارت کشاورزی آمریکا و پرسش نامه محقّق ساخته بوده است. یافته ها/نتایج: یافته های پژوهش نشان داد ۱/۲۱ درصد افراد موردمطالعه دارای امنیت غذایی و ۹/۷۸ درصد، در حال تجربه درجات مختلف ناامنی غذایی(بدون گرسنگی، با گرسنگی متوسّط و با گرسنگی شدید) هستند. نتایج رگرسیون چندمتغیّره نشان داد ۴/۷۵ درصد از واریانس متغیّر وابسته پژوهش، به واسطه اثرات متغیّرهای مستقل پژوهش تبیین شده است که این متغیّرها به ترتیب اهمّیت عبارت اند از: کیفیت زمین، دسترسی به اعتبارات، مالکیت منابع سرمایه ای، پایگاه اقتصادی اجتماعی، بُعد خانوار و پیشامدهای اقتضایی. دراین میان دو متغیّر بُعد خانوار و پیشامدهای اقتضائی، به ترتیب با ضرایب ۱۴۳/۰- و ۱۳۵/۰- دارای اثر منفی بر امنیت غذایی کشاورزان بوده اند. نتیجه گیری: امنیت غذایی در میان تولیدکنندگان اصلی مواد غذایی کشور (کشاورزان) در وضعیت بحرانی قرار دارد و درراستای رفع این محدودیت، توجّه به تعیین کننده های شناسایی شده در پژوهش حاضر، از ضروریات می باشد.
مطالعه تطبیقی شیوه تولید و بهره برداری کشاورزان ساکن و غیر ساکن از منابع روستا (مطالعه موردی: دهستان حومه، شهرستان هرسین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روستاها در سایه پیشرفت ارتباطات و گسترش تبادلات گوناگون، فضایی بسیار پویاتر از گذشته دارند. در چنین بستری، خانوارهای چندفضایی نظیر کشاورزان غایب شکل گرفته اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگی های این گروه از بعد نحوه سازماندهی تولید و بهره برداری از منابع تولیدی روستاست. در این راستا، 6 روستای نمونه از دهستان حومه شهرستان هرسین انتخاب شدند. از 196 خانوار ساکن این روستاها طبق فرمول کوکران، نمونه ای برابر 140 خانوار محاسبه شد و 90 نفر کشاورز شهرنشین نیز تمام شماری شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی آن را متخصصان موضوعی تأیید کردند و پایاییآن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (0.838= α). یافته ها نشان داد، فعالیت های باغداری و دامداری در کشاورزان غایب به شدت کمتر از همگنان ساکن روستاست. اراضی آبی و باغی آنها نیز کمتر است و به طور عمده در روستا خانه ندارند و در مقابل، وسایل نقلیه شخصی بیشتری دارند. مالکیت ماشین آلات کشاورزی در بین آنها ناچیز است و اغلب اجاره می کنند. از نظر رعایت تناوب زراعی و کشت دوم از کشاورزان مقیم عملکرد ضعیف تری دارند. اتکای بیشتری به نیروی کار دستمزدی دارند و میزان بیمه پذیری در آنها بسیار کم است. علاوه بر اینکه درآمد خود را کمتر از کشاورزان ساکن ارزیابی می کنند، عمده مازاد اقتصادی خود را در شهر سرمایه گذاری می کنند. در قیاس با کشاورزان ساکن، عملکرد خود در کلیه مراحل تولید را ضعیف تر ارزیابی کرده اند و آزمون همبستگی نشان داد، این ضعف عملکرد تا حد زیادی با عامل فاصله از روستا، سال های سکونت در شهر، مدت سکونت فصلی در روستا و میزان اراضی زراعی در ارتباط است؛ بنابراین پیش از هرگونه سیاستگذاری و اقدام در ارتباط با توسعه روستاها و کشاورزی کشور، گونه شناسی کشاورزان و راهبردهای معیشت ایشان و نیز آسیب شناسی روندهای جاری تولید و بهره برداری از منابع روستا در ارائه الگوی مدیریت بهینه این منابع راهگشاست.
تحلیل وضعیت شبکه معابر سکونت گاه های روستایی بعد از اجرای طرح هادی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شبکه معابر به عنوان شریان ارتباطی، یکی از مهم ترین اجزای بافت سکونت گاه های روستایی است و اصولاً بافت نامنظم و پیچیده ای دارد. طرح هادی نیز برای نظم بخشیدن به شبکه معابر در روستا اجرا می شود. هدف این مقاله، برّرسی میزان تأثیر طرح هادی روستایی در کیفیت نظم بخشیدن به شبکه معابر است.
روش: روش این مقاله از نظر هدف، کاربردی واز دیدگاه اجرایی توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها با مطالعات میدانی و کتاب خانه ای انجام شده است. جامعه آماری ۲۴ روستای شهرستان زنجان است. جمعیت روستاهای منتخب ۱۱۵۵۴ نفر است که با استفاده از جدول مورگان، ۳۷۳ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون تک نمونه ای t، آزمون نیکویی برازش و آزمون K-S با کمک نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که براساس محاسبات آزمون تک نمونه ای t مؤلّفه «کیفیت و مرغوبیت مصالح زیرسازی شبکه معابر» با آماره t ۰۹۱/۶ بیش ترین انطباق را با استانداردهای شبکه معابر دارد و بیش ترین رضایت جامعه آماری از شاخص «طول و عرض شبکه معابر» ۵۲/۸۸۹=۲χ) بوده است. هم چنین، طبق برآورد آزمون K-S، بین توزیع نرمال (۳۲۴/۲N=) و توزیع پواسن (۶۷۹/۱P=) اختلاف هست. این عامل نشان می دهد که وضعیت شاخص های تحقیق رو به توسعه است.
محدودیت ها: واکاوی میزان انطباق شاخص های شبکه معابر با استانداردهای تعیین شده در این زمینه و رضایت ساکنان از آن ها، مهم ترین چالش این پژوهش است.
راه کارهای عملی: برای بهبود وضعیت، افزایش نظارت محلّی و سازمانی، تأیید کارشناسی کیفیت مصالح، نظارت بر رعایت مقرّرات بعد از اجرا و توجّه به معماری و زیبایی شناسی و ایمنی در طرّاحی شبکه معابر ضروری است.
اصالت و ارزش: اهمّیت این پژوهش در پرداختن تخصّصی به وضعیت شبکه معابر روستایی و ارائه راه کارهای لازم برای بهبود آن در طرح های آینده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل رکود صنایع دستی بلوچ (مطالعة موردی: نواحی روستایی شهرستان قصرقند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: علی رغم تأکید زیاد بر رونق صنایع دستی، متأسفانه در بعضی مناطق جغرافیایی کشور، صنایع دستی جای گاه اولیه خود را در زندگی روستاییان از دست داده است. هدف تحقیق حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل رکود صنایع دستی و هنری بلوچ در نواحی روستایی شهرستان قصرقند می باشد.
روش تحقیق: نوع تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی بوده و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی با راهبرد پیمایشی است. روش گردآوری داده ها کمّی و کیفی با استفاده از ابزارهایی چون فیش برداری، مصاحبه و کارت های کیو است. جامعه آماری شامل افراد آگاه و باتجربه در زمینه تولید، آموزش و مدیریت صنایع دستی شهرستان قصرقند است. جامعه نمونه شامل ۲۸ نفر از مدیران، مربیان، هنرمندان محلّی، و کارشناسان میراث فرهنگی و صنایع دستی است. روش تحلیل داده ها استفاده از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل عاملی عامل مبنا (Q) است.
یافته ها: منطقه مورد مطالعه، علی رغم این که از توانمندی و ظرفیت بالایی در زمینه صنایع دستی برخوردار است و دارای کارگاه های تولیدی زنانه و مردانه متعدّدی است که انواع محصولات را با کیفیت بالا تولید می کنند؛ امّا مدیریت عرضه و فروش تولیدات با موانع اساسی مواجه است. مانع اصلی، نبود زمین و مکان عرضه محصول در بازارهای هدف است. «پیش نیازهای مدیریتی-نهادی»، «ارتقای نظام فنّی و آموزشی» و «انگیزشی»، به ترتیب، عوامل اصلی مؤثّر بر رونق صنایع دستی روستاهای شهرستان قصرقند را نشان می دهند. هم چنین، پیش نیازهایی چون «نیازهای مادی- فیزیکی»، «نیازهای سرمایه ای و انسانی» و «افزایش بازدهی اقتصادی فعّالیت ها» امتیاز عاملی پایینی داشته و نمی توان عاملی را از آن استخراج کرد.
محدودیت ها: محدودیت دسترسی به صنایع دستی زنان بلوچ، پراکندگی جغرافیایی صنایع و صنعت گران.
راه کارهای عملی: اتخاذ نگرش سیستمی نسبت به مقوله مدیریت صنایع دستی بلوچ. علی رغم این که غلبه بر مسائل پیش روی صنایع دستی از منظر عام نیازمند نگرش سیستمی به این مقوله است؛ اما از منظری خاص تر با توجّه به موانع موفقیت تعاونی صنایع دستی شهرستان و صنعت گران و هنرمندان محلّی، می توان اختصاص زمین در مکان های مقصد و بازار، رونق حمل و نقل، تبلیغات و برپایی نمایشگاه ها، و تهیّه آرم و برند را مهم ترین فاکتورهای مؤثّر بر رونق صنایع دستی شهرستان در روستاهای قصرقند در حال حاضر دانست. ایجاد تغییرات در صنایع دستی بلوچ به شرطی که به ماهیت و ارزش اولیه آن ها آسیب نرسد، می تواند به افزایش بازارپسندی این محصولات کمک کند. هم چنین، افزایش تبلیغات (رسانه ای، تهیّه بروشور، بنر، پوستر، کتابچه و غیره) می تواند افزایش جریان اطّلاعات بین قطب تولید و بازارهای مصرف را بهبود بخشد.
اصالت و ارزش: تحلیل عمیق عامل مبنا برای کشف عوامل مؤثّر بر رونق صنایع دستی بلوچ، صحّت و دقت بالای نتایج به خاطر تجربه و تخصّص بالای جامعه نمونه در زمینه موضوع تحقیق. از این رو، ارزش یافته های تحقیق از یک طرف به روش گردآوری و تحلیل داده ها برمی گردد؛ زیرا صرفاً متّکی بر روش های ترکیبی و عامل مبناست و از طرف دیگر، به تفسیر و مستندسازی یافته ها برمی گردد.
موانع توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی مورد: مددجویان تحت پوشش کمیته امداد در سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی یکی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار به حساب می آید؛ به گونه ای که، دستیابی به توسعه پایدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکان ناپذیر توصیف می شود. در این تحقیق تلاش شده است تا موانع و محدودیت های توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خان وارهای روس تایی تحت پوشش کمیته ام داد سیستان، مورد کنکاش قرار گیرد. روش تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی و بررسی های میدانی با استفاده از تکمیل پرسشنامه های روستا و خانوار و تکمیل فرم های مشاهدات میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق را خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد در منطقه سیستان تشکیل می دهد. برای تعیین حجم نمونه خانوار، ابتدا روستاهای با بیش از 50 خانوار تحت پوشش کمیته امداد شناسایی گردید و با توجه به تعداد این روستاها و به کارگیری فرمول های شارپ و اصلاحی، 40 روستا به عنوان روستاهای نمونه تعیین گردید. سپس با توجه به تعداد خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد در روستاهای نمونه و استفاده از فرمول کوکران، تعداد 341 خانوار به عنوان حجم نمونه خانوار محاسبه شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات، از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل های آماری و فضایی با استفاده از نرم افزارهای Expert Choice، SPSS وArcGIS صورت گرفته است. نتایج حاکی از وجود اختلاف معنی دار در شدت موانع و محدودیت های اقتصادی و اجتماعی روستاهای واقع در شهرستان های مرزی سیستان با سایر روستاهای واقع در این منطقه است. همچنین بر اساس تحلیل های فضایی، نواحی شمال شرقی و غرب این منطقه، دارای بیشترین و نواحی جنوب شرقی آن دارای کمترین شدت موانع و محدودیت ها برای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی هستند. از طرف دیگر، نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (One-Way Anova) مؤید آن است که تأثیر محدودیت های منابع آب، بر فعالیت های معیشتی با ضریب 502/0 و درآمد و اشتغال با ضریب 378/0، به ترتیب مهم ترین موانع و محدودیت های اقتصادی و مشکلات سازمانی با ضریب 490/0 و ویژگی های شخصیتی یا فردی سرپرست خانواده با ضریب 436/0 به عنوان مهم ترین موانع و محدودیت های توانمندسازی اجتماعی خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد ساکن در این منطقه به حساب می آید.
تحلیل محتوایی حقوق شهروندی روستایی در برنامه های پنج ساله توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه حق برخورداری از توسعه (حق توسعه یافتگی، حق شهروندی و ...) در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی/ زیست محیطی به طور هم زمان و هم وزن حق غیرقابل انکار هر شهروند است. پارادایم توسعه پایدار با رویکرد نوین در حقوق شهروندی (رویکرد نظام مند و همه جانبه) تلاش دارد به موازات نهادینه کردن حقوق همه جانبه انسان ها و مکان ها، حقوق گروه های هدف (زنان، کودکان، فقرا و مانند آن) را نیز در اولویت قرار دهد. شهروند در منابع حقوقی و توسعه ای به افرادی گفته می شود که تابعیت و اقامت (دائم و موقت) کشوری را داراست و به تبع این وابستگی از حقوق و مزایایی برخوردار می شوند که در قانون اساسی و سایر قوانین عادی در آن کشور به رسمیت شناخته شده است. در این راستا پرسش اساسی این است که جمهوری اسلامی در برنامه خود به چه میزان به حقوق شهروندی روستایی توجه کرده است؟ برای پاسخ علمی به پرسش، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه تحلیل محتوا با نگاه نظام مند و همه جانبه به حقوقشهروندی روستایی در برنامه های پنج گانه توسعه جمهوری اسلامی ایران است. یافته ها نشان می دهد که در نظام برنامه ریزی کشور توجه به مقوله حقوق شهروندی روستایی چه به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم در برنامه ها (هر چند به صورت بسیار اندک) شده است و از برنامه اول تا پنجم (به جزء برنامه دوم که حقوقی مورد نظر نبوده) به لحاظ فراوانی اهداف، سیاست ها و اقدامات از یک روند تکاملی برخوردار است، ولی از کاستی های ساختاری به لحاظ ایده، برنامه ریزی و مدیریت برخوردار است.
آسیب شناسی نظام بیمه کشاورزی از دیدگاه کارشناسان صندوق بیمه در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف انجام این پژوهش کیفی، آسیب شناسی و اولویت بندی آسیب های نظام بیمه کشاورزی در شهرستان کرمانشاه از دیدگاه کارشناسان صندوق بیمه است. پژوهش حاضر به روش نظریه بنیانی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کارشناسان مشغول به فعالیت در نظام بیمه کشاورزی شهرستان کرمانشاه تشکیل دادند. 25 نفر از آن ها به روش نمونه گیری نظری انتخاب و بررسی شدند. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق و بحث گروهی متمرکز جمع آوری و با سه روش کدگذاری باز و محوری و انتخابی تحلیل شدند که درنهایت یازده آسیب به عنوان آسیب های نظام بیمه کشاورزی شناسایی شد. در مرحله دوم با نظر کارشناسان آسیب های معرفی شده با استفاده از روش رتبه بندی زوجی رتبه بندی شد. بر اساس یافته ها رتبه بندی صورت گرفته از آسیب های شناسایی شده نظام بیمه کشاورزی عبارتند از: نداشتن امنیت شغلی کارشناسان و سیاست گذاری نامناسب مدیران هم رتبه با هم، مشکل تأمین اعتبارات نظام بیمه و پایین بودن سطح خدمات ارائه شده، جامع و مانع نبودن قوانین بیمه، عدم به کارگیری فناوری های نوین و پایین بودن سطح مشارکت سازمانی. درنهایت می توان بیان داشت نبود زیرساخت فرهنگی مناسب در جوامع روستایی و پایین بودن سطح مشارکت کشاورزان از آسیب های مهم پیش روی توسعه و گسترش بیمه است که این امر به اعتقادات و باورهای سنتی و ضعف فرهنگی مردم منطقه در زمینه مشارکت در طرح های توسعه روستایی و کشاورزی برمی گردد.
تحلیل انگیزه های گردشگران در انتخاب مقصد گردشگری کشاورزی (مطالعه موردی: بخش الموت شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز روزافزون مردم به تفریح در خارج از فضاهای شهری، به ویژه در کلان شهرها و شهرهای صنعتی کشور، فرصت مناسبی را برای درآمدزایی از محل گردشگری کشاورزی، برای کشاورزان ایجاد کرده است. البته در صورت مدیریت نادرست، این نیاز سبب تشدید تغییر کاربری اراضی کشاورزی می شود. یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در درآمدزایی از محل گردشگری کشاورزی، شناخت بازار گردشگری و انگیزه های گردشگران است. پژوهش حاضر انگیزه های گردشگران را در انتخاب مقاصد گردشگری کشاورزی بررسی کرده است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است که به روش پیمایشی و با راهبرد کمی انجام شد. جامعه آماری شامل گردشگران بالای 18 سال بود که در تابستان اقدام به بازدید از بخش الموت شرقی کرده بودند. حجم نمونه بر اساس تعداد انگیزه های بررسی شده و شرایط تحلیل عاملی تعیین شد. نمونه مطالعه شده این تحقیق شامل 255 نفر گردشگر بود که به دلیل نبود چهارچوب نمونه گیری مناسب به صورت در دسترس انتخاب شدند. از دیدگاه گردشگران انگیزه هایی مانند بهره مندشدن از هوای پاکیزه، تماس با طبیعت، استراحت، تمدد اعصاب و لذت بردن از تعطیلات خانوادگی در فضایی آرام بیشترین اولویت را داشتند. همچنین تحلیل مؤلفه های اثرگذار و انگیزشی در انتخاب مقصد گردشگری کشاورزی نشان داد همراهی با خانواده در طبیعت، یادگیری و صرف هزینه کمتر و خودشکوفایی و تغییر از مهم ترین عوامل در انتخاب مقصد گردشگری کشاورزی بوده اند.
سنجش میزان پایداری امنیت اجتماعی در سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: روستاهای مرزی هیرمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی پایداری امنیت اجتماعی سکونتگاه های مرزی هیرمند است. در این راستا، برطبق فرمول کوکران 384نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند و برحسب نمونه گیری تصادفی نسبت سهم پرسشنامه 44روستای نمونه گیریشده مشخصشد. جمع آوری دادهها براساس روش میدانی ازطریق مصاحبه مستقیم با اهالی روستا و همچنین مصاحبه با شوراها و دهیاران و مسئولان گردآوری شدهاست. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و Expert Choice استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در تمامی شاخص های مطرح شده به جز شاخص های دسترسی به مراکز آموزشی، دسترسی به مراکز بهداشتی، فرصت پیشرفت، رضایت از عملکرد نهادها، رضایت از امکانات تفریحی و رضایتمندی از منظر روستا میانگین به دست آمده پایین تر از حد میانه -عدد3- است به این معنا که میزان پایداری اجتماعی سکونتگاه های مرزی کم است و تنها در شاخص های سلامتی محیط، رضایت از زندگی در روستا و فقدان بیماریهای عفونی میزان پایداری زیاد است. همچنین، نتایج رتبه بندی مهمترین اقدامات مرزی برای امنیت روستاهای مرزی هیرمند نشان داده شد. در بین اقدامات موردنظر نبود حمل موادمخدر و سایر کالاهای غیرمجاز از مرزهای غیرمجاز با میانگین 591/0، کاهش قاچاقچیان کالا در جهت فقدان تبعیض و نابرابری گروههای اجتماعی با میانگین 278/0، تردد اشخاص از دروازه های رسمی و غیر رسمی مطابق با آیین نامه ها با میانگین 083/0، برهم نخوردن آرامش مرزی و فقدان درگیری ها و اختلافات مرزی با میانگین 048/0 بالاترین و پایین ترین وزن ها را به خود اختصاص دادهاند.
ارایه مدلی برای ارزیابی کیفیت محیط طبیعی نواحی روستایی به کمک سیستم های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به دنبال ارایه الگویی دانش بنیان برای اندازه گیری و ارزیابی کیفیت محیطی در مناطق روستایی است و مناطق روستایی شهرستان های قوچان- فاروج به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است.
روش: در این تحقیق نواحی روستایی شهرستان های قوچان- فاروج مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی از 15 شاخص، در قالب 4 مؤلفه استفاده شده است. برای ارزیابی کیفیت محیطی از سیستم دانش بنیان بر اساس سیستم استنباط فازی به کارگرفته شده است.
یافته ها: زندگی انسان به شدت وابسته به محیط و خدماتی است که از سوی محیط ارایه می شود. کیفیت محیطی، با مجموعه ای از خصوصیات و صفات مشخص می شود که به کمک آن ها می توان به ارزیابی شرایط محیط پرداخت. مناطقی که دارای شرایط محیطی بهتری هستند بستر و زمینه مناسبت تری برای زندگی و فعالیت های بشر فراهم می آورند. یافته های تحقیق دو بخش می باشد: یک بخش پایگاه دانش است که به کمک آن امکان ارزیابی کیفیت محیطی وجود دارد و همچنین، قوانین و شرایط حاکم برای ارزیابی کیفیت محیطی مشخص می شود و دیگر، پهنه بندی منطقه است. بسط این مدل می تواند در تحقیقات بعدی با تلفیق آن روش های کشف دانش و شبکه های عصبی مصنوعی باشد.
راهکارهای عملی: در مطالعات و برنامه ریزی نواحی روستایی، کیفیت محیطی برتصمیم گیری ها اثر مستقیم داشته و می تواند موفقیت برنامه ها را تضمین کند. ارزیابی کیفیت محیط، یکی از ابزارهای مهم در زمینه برنامه ریزی فضایی و برنامه ریزی محیطی است و مدل ارایه شده در این جا می تواند راهکاری عملی در زمینه سنجش و ارزیابی کیفیت محیطی محسوب شود.
ارزیابی عوامل مؤثر بر احساس امنیت در مناطق روستایی (مطالعه موردی: بخش مرکزی- شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان برای رسیدن به اهداف والای انسانی، پس از برآوردن نیازهای بیولوژیکی، نیاز به امنیت دارد که در این میان مهم تر از امنیت، موضوع احساس امنیت است که از شاخص های مهم کیفیت زندگی روستایی است. هدف مقاله حاضر، ارزیابی عوامل مؤثر بر احساس امنیت در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان جهرم می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و نوع آن کاربردی– توسعه ای است. جامعه آماری تحقیق تعداد 5813 خانوار از تعداد 74 روستا در بخش مرکزی شهرستان جهرم می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد250 نفر به دست آمد. داده ها با نرم افزار SPSS از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی همچون آزمون خی دو، ضریب همبستگی کندال و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصله از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که مقدار ضریب همبستگی (R) بین متغیرها 706/0 می باشد و بین مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد. تأثیر متغیرهای محیط فیزیکی، اعتماد، رضایتمندی بر احساس امنیت معنی دار است و تأثیر متغیرهای جنسیت، تحصیلات، تجربه جرم و سن معنی دار نیست. متغیرهای رضایتمندی با ضریب رگرسیونی 758/0 و اعتماد با ضریب رگرسیونی 283/0 بیشترین تأثیر را روی متغیر احساس امنیت دارند و متغیر محیط فیزیکی با ضریب رگرسیونی 197/. در رتبه بعدی قرار دارند. همچنین، نتایج حاصل از آزمون همبستگی کندال حاکی است که بین دو متغیر احساس امنیت و میزان اعتماد اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. نهایتاً اینکه؛ برای بررسی رابطه میان عامل تجربه جرم و میزان احساس امنیت از آزمون خی دو استفاده گردید. با توجه به میانگین تجربه جرم و سطح معنی داری که از 05/0 بیشتر می باشد، تفاوتی در احساس امنیت در بین کسانی که تجربه مستقیم جرم را داشته اند؛ با افرادی که تجربه نکرده اند، وجود ندارد. بنابراین، می توان گفت که امنیت و احساس امنیت در محدوده مورد مطالعه در سطح بالایی قرار دارد.
تحلیل آثار محیطی توسعه گردشگری در نواحی روستایی و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: ناحیه آق سو- کلاله/ استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از بخش های بزرگ اقتصاد است که با رشدی سریع قابلیت حمایت از جامعه محلی را در ایجاد تنوع اقتصادی دارا ست؛ در حالی که، توسعه گردشگری در نواحی روستایی پیامدهای مختلف مثبت و منفی زیست محیطی را در پی دارد. برنامه ریزی برای ایجاد تعادل بهینه بین منافع و هزینه های زیست محیطی توسعه گردشگری، نیازمند شناخت نگرش جامعه میزبان نسبت به پیامدهای محیط زیستی گردشگری است. ناحیه آق سو در شهرستان کلاله استان گلستان نیز جاذبه های طبیعی فراوانی دارد که در فصول مختلف سال همواره مورد توجه گردشگران زیادی است. این مطالعه با هدف بررسی نگرش جامعه روستایی نسبت به تأثیرات زیست محیطی گردشگری در ناحیه آق سو در استان گلستان اجرا شده است. به این منظور، از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پیمایش پرسشنامه ای استفاده شد. از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بر اساس نظرات خبرگان محلی و برخی از استادان دانشگاه و پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های پرسشنامه در دامنه 687/0=α تا 888/0=α تأیید شد. از داده های 130 نفر از سرپرستان خانوار که به صورت تصادفی از 5 روستای دهستان آق سو انتخاب شدند، برای تحلیل استفاده شد. در این پژوهش دو متغیر وابسته تأثیرات مثبت و منفی محیط زیستی بود که اثر متغیرهای مستقل شامل تعلق اجتماعی، وابستگی اقتصادی به گردشگری، نگرش محیط زیستی، استفاده از جاذبه های گردشگری، دغدغه اجتماعی و ادراک از وضعیت اقتصادی بر آنها از طریق رگرسیون چندگانه توأم بررسی شد. همچنین، وضعیت این دو متغیر در بین گروه های مختلف پاسخگویان از طریق آزمون های مقایسه ای t و F برای نمونه های مستقل نیز ارزیابی شد. نتایج نشان داد، مواردی مانند «افزایش همکاری مردم روستا برای حفظ محیط زیست» و «توجه بیشتر به اصول بهداشتی و جلوگیری از مصرف بی رویه» از جمله مهم ترین تأثیرات مثبت و «افزایش زباله، فاضلاب و آشغال» و «ازدحام جمعیت در مسیر و محدوده جنگل» نیز از جمله مهم ترین تأثیرات منفی بوده است. همچنین، متغیرهای جنسیت، تأهل، بومی بودن، تحصیلات، سن، درآمد و فاصله مکانی تا جاذبه گردشگری تأثیری بر ادراک از پیامدهای مثبت و منفی محیط زیستی نداشتند. در حالی که، افراد عضو نهادهای روستایی تأثیرات منفی محیط زیستی را بیشتر از افراد غیرعضو ارزیابی کردند، افراد با سابقه اقامتی بیشتر در روستا تأثیرات مثبت را کمتر ارزیابی کردند. نتایج آزمون ویلکاکسون نشان داد پاسخگویان تأثیرات منفی محیط زیستی توسعه گردشگری در روستاهای محل سکونت خود را بسیار بیشتر از تأثیرات مثبت آن ارزیابی کرده اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد متغیرهای تعلق اجتماعی، نگرش زیست محیطی و دغدغه اجتماعی تأثیر معنا دار مستقیمی بر ادراک از هزینه های منفی زیست محیطی دارند. همچنین، متغیرهای تعلق اجتماعی، وابستگی اقتصادی به گردشگری و ادراک از وضعیت اقتصادی نیز تأثیر معنادار مستقیمی بر ادراک از تأثیرات مثبت دارند.