فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام تحقیق، بررسی و تبیین پیامدهای گسترش گردشگری خانه های دوم و اثر آن بر رضایت جامعه محلی در بخش قمصر است.
روش: در این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و به کارگیری مدل سازی معادلات ساختاری به ارائه الگویی از پیامدهای گسترش گردشگری خانه های دوم و اثر آن بر رضایت مندی جامعه بومی در بخش قمصر اقدام شد. جامعه آماری تحقیق ساکنان بخش قمصر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم ۱۹۸ نفر انتخاب و با ابزار پرسش نامه مورد مطالعه قرار گرفت.
یافته ها: یافته های حاصل از مدل عاملی مرتبه دوم نشان می دهد که سه عامل اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و کالبدی قادرند اثرات گسترش خانه های دوم گردشگری را اندازه گیری کنند. عامل اقتصادی بیشترین سهم را در تبیین اثرات توسعه گردشگری خانه های دوم به دست آورده است. بار عاملی اثرات اجتماعی توسعه گردشگری خانه های دوم ۹۲/۰ به دست آمده است. اثرات کالبدی ناشی از حضور خانه های دوم در منطقه با استفاده از چهار نماگر مورد بررسی و سنجش قرار گرفته است. این شاخص ۶۲/۰اثرات گسترش گردشگری خانه های دوم را تبیین می کند. بار منفی محاسبه شده نشان گر اثرات منفی زیست محیطی توسعه گردشگری در منطقه است. در نهایت، یافته های حاصل از مدل ساختاری نشان می دهد که توسعه توریسم نقش مهمی در رضایت مندی ساکنان محلی ایفا کرده است. این اثرگذاری با ۴۷/۰ دارای سطح معنی داری ۰۰۰/۰ بوده است.
محدودیت ها: محدودیت اصلی پژوهش حاضر عدم دسترسی به اطلاعات خانه های دوم و لزوم بررسی های متعدد میدانی در منطقه مورد بررسی است.
راهکارهای عملی: گردشگری روستایی تحت تأثیر ابعاد اقتصادی، محیطی، اجتماعی و کالبدی می باشد و برای برنامه های توسعه گردشگری لازم است مجموع عوامل فوق مد نظر قرار گیرد؛ به نحوی که اثرات مثبت تقویت و اثرات منفی پیشگیری و کنترل شود. به این ترتیب، رضایت مندی حداکثری جامعه محلی به عنوان ضرورتی انکارناپذیر برای توسعه موفق گردشگری تحقق می یابد.
اصالت و ارزش: در پژوهش های مختلف، پیامدهای گسترش خانه های دوم مورد توجه قرار گرفته؛ اما تأثیر آن بر رضایت جامعه محلی بررسی نشده است، در تحقیق حاضر سعی شد همه ابعاد به صورتی جامع و سیستمی که نگرشی جغرافیایی است مورد توجه قرار گیرد و اثر آن بر رضایت جامعه محلی سنجیده شود.
تحلیل و بررسی نیاز ها و اولویت های جامعة روستایی (مورد شناسی: دهستان شیوه سر، شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یک قرن گذشته، فعالیت ها ی نظری و عملی فراوانی در کشورهای مختلف جهان در زمینة توسعه انجام گرفته است. ایران هم در صد سال اخیر برای رسیدن به توسعة ملی و ناحیه ای تلاش های فراوانی کرده که در ابعاد مختلف اثرات مثبت این برنامه ها و قوانین نمایان شده است؛ اما با این وجود، هنوز کمبود ها و نابرابری های فضایی- مکانی آشکاری وجود دارد. علل این مشکلات متعدد است؛ ازجمله شناخت کم و نادرست از نواحی مختلف جغرافیایی و عدم مشارکت یا مشارکت ضعیف مردم در فرایند برنامه ریزی توسعه در سطوح مختلف. هدف از این تحقیق، شناسایی نیازها، خواسته ها و اولویت های جامعة روستایی است که درجهت بررسی دقیق تر، دهستان شیوه سر از توابع شهرستان پاوه مورد مطالعه قرار گرفت. روش تحقیق، توصیفی و پیمایشی است. داده های مورد نیاز از طریق آمارهای رسمی (اسنادی) و پرسشنامه (میدانی) جمع آوری شد. جامعة آماری روستاهای دهستان شیوه سر از شهرستان پاوه است که از طریق نمونه گیری تصادفی 252 خانوار انتخاب شدند و داده ها با استفاده از آزمون های آماری و نیز نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بررسی ها نشان می دهد اولویت مردم این منطقه در درجة اول، رفع نیازهای معیشتی (مانند غذا، مسکن، پوشاک و بهداشت) است و در بخش های مختلف، این نیاز ها و اولویت ها به قرار زیر است : در بخش نوع آموزش، آموزش فنی و حرفه ای؛ در بخش مراکز آموزشی، مهد کودک ؛ در بخش درمان، پزشک؛ در بخش شیوة آموزش، آموزش از طریق سخنرانی؛ در بخش بهداشت، بهداشت روستا؛ در بخش ورزشی، سالن سرپوشیدة ورزشی؛ در بخش تجاری، نانوایی؛ در بخش نهادها، هیئت حل اختلاف؛ در بخش فرهنگی - مذهبی، کتابخانه؛ در بخش فرهنگی-تفریحی، فضای بازی کودکان؛ در بخش مسکن، وام مسکن؛ در بخش معابر، اصلاح معابر؛ در بخش اشتغال، ایجاد شغل؛ در بخش حمل ونقل، مینی بوس؛ در بخش تأسیسات، گازرسانی و در بخش اجتماعی - عمرانی، اجرای طرح هادی را اولویت اول جامعة روستایی دهستان شیوه سر می دانند .
ارزیابی و اولویت بندی مؤلفه های آمیخته بازاریابی تأثیرگذار در توسعه گردشگری روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان فومن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری در مناطق روستایی اهمیت ویژه ای یافته است و راهی برای رفاه جوامع محلی تلقی می شود. با وجود مزایای بسیار زیاد گردشگری روستایی برای توسعه روستاها، باید برنامه ریزی خاصی برای جذب گردشگر انجام شود. از این رو در این تحقیق وضعیت آمیخته بازاریابی شامل هفت مؤلفه مکان، برنامه ریزی و مدیریت، شواهد و امکانات فیزیکی، تبلیغات، مردم و کارکنان، قیمت و محصول در روستاهای شهرستان فومن بررسی شد. روستاهای این شهرستان با وجود داشتن امکانات بالقوه، جاذبه های گردشگری فراوان و نزدیکی به کانون های پرجمعیت شهری، فرصت بسیار مناسبی برای توسعه گردشگری دارند. با وجود این، تاکنون اقتصاد گردشگری در این روستاها جایگاه واقعی خود را نیافته است. در این راستا با پیمایش میدانی و روش تحقیق توصیفی تحلیلی داده ها بر اساس پرسش نامه محقق ساخته 46 سؤالی گردآوری و موضوع از دیدگاه 40 تن از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان بررسی شد. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های دوجمله ای، همبستگی و فریدمن صورت گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده وضعیت نامطلوب بیشتر شاخص ها، به ویژه در مؤلفه های تبلیغات و مردم و کارکنان در عین اهمیت زیاد آن ها در بازاریابی گردشگری روستایی منطقه است.
تحلیل موانع و محدودیت های اشتغال زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان تویسرکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این تحقیق، شناسایی و تحلیل موانع و محدودیت های اشتغال زنان روستایی در شهرستان تویسرکان به عنوان هدف اصلی مدّ نظر قرار گرفته و با بهره گیری از تکنیک تحلیل عاملی، به شناسایی و تحلیل مهم ترین موانع و محدودیت های ایجاد و توسعه اشتغال توسّط زنان روستایی پرداخته شده است.
روش: تحقیق حاضر، نوعی تحقیق توصیفی و کاربردی است که به شیوه مطالعات پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان روستایی شاغل در شهرستان تویسرکان تشکیل دادند که به طور تصادفی، تعداد ۱۵۰ نفر از آن ها به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و دیدگاه های آن ها در مورد موانع و محدودیت-های اشتغال زنان در جامعه روستایی مورد بررسی قرار گرفت. پرسش نامه مهم ترین ابزار جمع آوری اطّلاعات تحقیق بود که روایی ظاهری و محتوایی آن توسّط گروهی از متخصّصان موضوع، مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و برای ارزیابی میزان پایایی پرسش نامه نیز ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که رقم ۸۱/۰ به دست آمد. هم چنین، برای بررسی اعتبار سازه ای پرسش نامه و برازش الگوی اندازه گیری سازه «موانع اشتغال زنان روستایی» داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار LISREL از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که شاخص های نیکویی برازش (RMSEA=۰.۰۶۳، AGFI=۰.۸۵ و GFI=۰.۹۳) تناسب کامل الگو با داده های مشاهده شده را تأیید کرد.
یافته ها: در این تحقیق به منظور دست یابی به تحلیل دقیق تری از موانع و مشکلات پیش روی اشتغال زنان روستایی، از تکنیک تحلیل عاملی استفاده شد که بر این اساس، موانع و محدودیت های پیش رو در چهار عامل اصلی دسته بندی شد؛ عامل اوّل با توجّه به ماهیت متغیّرهای تشکیل دهنده آن «موانع اجتماعی-فرهنگی» نام گرفت که با تبیین ۰۳/۲۲ درصد از واریانس به عنوان مهم ترین عامل معرفی شد. این عامل هم راه با دیگر موانع نظیر «موانع اقتصادی-محیطی»، «موانع شخصیتی» و «موانع آموزشی-حمایتی» در مجموع، ۳۰/۶۲ درصد از واریانس موانع اشتغال زنان روستایی را تبیین کردند.
راه کارهای عملی: در راستای تسهیل روند اشتغال زنان روستایی، اصلاح و رفع برخی موانع فرهنگی اجتماعی؛ شامل ذهنیت های سنّتی و نادرست نسبت به توان مندی های زنان و ضرورت مشارکت آن ها در فعّالیت های اقتصادی جامعه توصیه می شود. بر مبنای نتایج تحقیق، تأمین فرصت های یادگیری متنوّع برای آحاد جامعه روستایی به ویژه زنان به منظور تغییر و اصلاح نگرش ها و کسب توان مندی های لازم برای ورود به عرصه فعّالیت های اقتصادی اجتماعی ضروری است.
اصالت و ارزش: با توجّه به اهمیت موضوع اشتغال، به ویژه در جامعه روستایی، یافته های تحقیق حاضر می تواند راهنمایی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه روستایی در تدوین برنامه های کلان و عملیاتی مناسب برای رفع موانع اشتغال زنان در مناطق روستایی باشد.
اقتصاد زباله ای در روستاهای پیراشهری جنوب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های مهم اقتصادی که اکثر کشورهای جهان با آن دست به گریبان هستند، موضوع اقتصاد پنهان یا غیررسمی است. بنا به تحقیقاتی که تاکنون در اقصی نقاط دنیا صورت گرفته، اقتصاد غیررسمی به دلایل مختلفی ظهور و نمو می یابد که یکی از این دلایل، ضعف بخش رسمی اقتصاد در زمینه هایی همچون تأمین شغل و درآمد مناسب برای جمعیت متقاضی است. اقتصاد غیررسمی دارای انواع گوناگونی است که در این مقاله سعی شده تا به معرفی مدل تازه ای از این نوع اقتصاد تحت عنوان "اقتصاد زباله ای" که در حال گسترش است، پرداخته شود. همچنین با رویکردی تبیینی تلاش گردیده تا شناختی از علل و پیامدهای فضایی اقتصاد زباله ای ارائه شود. اطلاعات مورد نیاز با دو روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. تحلیل داده ها به کمک روش کیفی و در چارچوب تحلیل موضوعی "دپوی و گیلتین" انجام گرفته است. بر اساس یافته ها، وجود سرمایه در گردش عظیمی با حجم یک میلیارد و 80 میلیون تومان در روز که مدیران شهر تهران آن را طلای کثیف می دانند، در کنار رکود بخش رسمی اقتصاد کشور، تقاضای بازار کار، فقر چندبعدی، مرکزیت تهران و مدل حکمروایی سبب شده تا نوعی اقتصاد غیررسمی در قالب اقتصاد زباله ای، ساخت یابد. همچنین این اقتصادغیررسمی علاوه بر اثرات نامطلوب فضایی و عرصه ای که عمدتاً متوجه سکونتگاه های روستایی پیرامون شهر تهران بوده، منجر به ایجاد رانت بازی ها و فسادهایی در بدنه دستگاه ها و نهادهای بخش عمومی و تضعیف بخش اقتصاد رسمی شده است.
واکاوی موانع پیش روی بیمه اجتماعی روستاییان با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای در شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل نقش و جایگاه روستاها در فرآیندهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقیاس محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی و پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی چون فقر گسترده، نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت، حاشیه نشینی شهری و غیره توجه به توسعه روستایی بیشتر و حتی مقدم بر توسعه شهری گردیده است. از این رو مسئله رفاه و تأمین اجتماعی در این مناطق اهمیت بیشتری می یابد. در این راستا صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر به منظور کاهش بخشی از چالش ها و بهبود شرایط لازم برای تثبیت جمعیت فعال در روستاها و ارتقای کیفیت زندگی آنها از سال ۱۳۸۴ فعالیت خود را آغاز نموده است. با گذشت قریب ۱۰ سال از فعالیت صندوق، آمارها و گزارش ها نشان می دهد که روند گسترش بیمه اجتماعی و عضویت روستاییان طی چند سال گذشته به کندی انجام گرفته و با موانع و عوامل گوناگون بازدارنده مواجه بوده است. از این رو شناخت عوامل بازدارنده و موانع موجود، فراهم سازی زمینه ها و شرایط لازم به منظور گسترش این نوع بیمه در راستای تحقق توسعه پایدار روستایی ضروری است.
بررسی اثرات عینی و ذهنی الحاق روستا به شهر (مطالعه موردی: روستاهای پیرامون شهر نورآباد، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان جمعیت شهری ایران در چند دهه اخیر، سبب گسترش فیزیکی شهرها و الحاق و ادغام بسیاری از سکونتگاه های روستایی پیراشهری در محدوده رسمی شهرها شده است. الحاق و ادغام روستاهای پیرامونی در شهر، با توجه به شرایط مکانی و زمانی دارای فرایند و اثرات خاص خود است. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی الحاق چهار روستای کاظم آباد، کرم آباد، خلیفه آباد و چشمه خانی به شهر نورآباد در استان لرستان است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن، تصاویر ماهواره ای و داده های حاصل از پیمایش خانوار با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که الحاق روستا به شهر، فرایندی پیچیده، چندبعدی و چندمرحله ای است که به فراخور شرایط مکانی و زمانی، نیازمند اقدامات خاص خود است. بررسی اثرات ذهنی الحاق روستا به شهر نشان داد که در بیشتر معرف های بررسی شده، وضعیت ساکنان محلی پس از الحاق روستا به شهر بهبود یافته است. در میان مؤلفه های حاصل از تحلیل عاملی، چهار مؤلفه وضعیت کالبدی روستا، میزان تولید و انگیزه فعالیت در بخش کشاورزی و دامداری، دسترسی به امکانات و تأسیسات زیربنایی مهم ترین پیش بینی کننده های میزان رضایت از الحاق روستا به شهر هستند.
سرمایه اجتماعی و پایداری نواحی روستایی در شهرستان کاشمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های امروز توسعه روستایی، عدم توجه به سرمایه های روستاییانی است که به صورت هزاران خرده فرهنگ در پهنه ی جغرافیایی کشور ایران گسترده شده اند. شناخت این سرمایه قطعاً روند برنامه ریزی توسعه روستایی را برای متخصصان مربوطه تسهیل و مشارکت روستاییان در اجرای بهتر برنامه به همراه دارد. امروزه اهمیت سرمایه اجتماعی به منظور رسیدن به توسعه روستایی، موضوع رو به رشد بسیاری از مطالعات در سالیان اخیر است. شرط لازم برای پیشرفت هر جامعه ای به خصوص جامعه روستایی، گسترش انسجام اجتماعی و بسط مشارکت اجتماعی است که یکی از پارامتر های مهم در پایداری سکونتگاه های روستایی محسوب می شود. در این مطالعه، به بررسی پایداری سکونتگاه های روستایی با تأکید بر مؤلفه های سرمایه اجتماعی در دهستان های شهرستان کاشمر پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از مطالعات میدانی، از مدل موریس دویس استفاده شده است. نتایج نشان داد در بین دهستان های مورد مطالعه، دهستان بالا ولایت و پایین ولایت با ضریب های به دست آمده 84/0 ، 83/0، از وضعیت مطلوب پایداری برخوردار است. همچنین دهستان های بررود و برکوه و نکاب با ضریب به دست آمده 28/0، 24/0، /014، از وضعیت نامطلوبی پایداری برخوردار است. همچنین در جامعه مورد مطالعه، بین متغیر های سرمایه اجتماعی و پایداری سکونتگاه های روستایی ارتباط معناداری مشاهده شده است. از این رو می توان گفت سرمایه اجتماعی می تواند زمینه حضور فعال افراد و گروه ها را برای رسیدن به توسعه و هدف آن گروه و جامعه فراهم نماید. سرمایه اجتماعی پتانسیل های موجود در جوامع را افزایش می دهد و نهایتاً عملکرد اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی روستا ها را بهبود می بخشد. رویکرد سرمایه اجتماعی می تواند در تدوین راهبرد های جدید توسعه به خصوص توسعه پایدار در بخش روستایی مؤثر باشد.
تحلیل اثرات روابط شهر و روستا در مهاجرت های روستا-شهری مطالعه موردی: دهستان پشته زیلایی، شهرستان دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحوه و دامنه روابط شهر و روستا به صورت های گوناگون بر رشد و توسعه سکونتگاه های روستایی اثر می گذارد، یکی از اثرات روابط شهر و روستا بر مهاجرت های روستایی- شهری هست. موضوع مهاجرت های روستایی- شهری همواره موردتوجه اندیشمندان علوم مختلف بوده است. مهاجرت در کشورهای درحال توسعه در اغلب موارد باعث توسعه نیافتگی مبدأ از یک سو و ایجاد مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مقصد مهاجرت می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش روابط روستایی- شهری بر مهاجرت خانوارهای روستایی است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستایی دهستان پشته زیلایی شهرستان دهدشت بوده است. این دهستان با توجه به سرشماری سال 1390، دارای 7 روستایی دارای سکنه و 3450 نفر جمعیت مشتمل بر 690 خانوار است. تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول کوکران 220 خانوار به دست آمده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر، کروسکال والیس و رگرسیون خطی) استفاده شده است. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان می دهد، روستاهای ده بیت الله، دلی سوار و آب لک در منطقه موردنظر بالاترین میزان مهاجرت را در بین روستاهای موردمطالعه داشتند، همچنین بر اساس ضریب همبستگی پیرسون رابطه معناداری بین روابط متقابل شهر و روستا و مهاجرت های روستا- شهری با ضریب (386/0) وجود دارد، همچنین بر اساس مدل تحلیل مسیر بعد اقتصادی روابط شهر و روستا با مقدار (450/0) بیشترین تأثیر را در مهاجرت های روستا- شهری داشته است.
مکان یابی استقرارگاه های روستایی با منشأ عشایری در خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مقاله حاضر، شناسایی و بررسی ظرفیت های استان خراسان شمالی، جهت مکان یابی استقرارگاه های روستایی با منشأ عشایری در استان خراسان شمالی است. هم چنین، معرفی عوامل مؤثر در مکان یابی بهینه اسکان عشایر و معرفی پهنه های دارای اولویت جهت اسکان بهینه عشایر (استقرارگاه های روستایی با منشأ عشایری)، با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره (AHP) در محیط GIS است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات از طریق روش های کتاب خانه ای و میدانی می باشد. برای این منظور، ۲۲۷ پرسش نامه در میان عشایر استان توزیع و تکمیل و فعالیت ها و تمایل به اسکان یا عدم تمایل به اسکان آن ها سنجش شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از بررسی ها بیان گر این مطلب است که در مجموع، ۶۰.۷۹ درصد از عشایر استان تمایل به اسکان دایم، ۲۹.۵۱ تمایل به کوچ و ۹.۶۹ درصد تمایل به هر دو نوع زندگی را دارند. در ادامه به منظور مکان یابی استقرارگاه های روستایی با منشأ عشایری شاخص های تأثیرگذار در اسکان عشایر و تعیین اولویت آن ها بررسی شد. برای این منظور، پس از تهیه ماتریس های دودویی، ۱۰ نفر از مسؤولان شهرستانی و مدیران در امور اجرایی عشایری مورد پرسش قرار گرفتند و پس از تهیه ماتریس های زوجی، ضریب ارجحیت معیارهای مؤثر و زیرمعیارهای مربوط به هر شاخص، مشخص شد و پس از محاسبه اوزان در نرم افزار Expert choice و مقایسه اوزان در روش AHP، اوزان نهایی جهت هم پوشانی لایه ها وارد نرم افزار GIS گشته و نقشه های خروجی حاصل از روش سلسله مراتبی با نقشه های سایت های پیشنهادی معرفی شده در سازمان امور عشایری خراسان شمالی مقایسه و نتایج در قالب نقشه های خروجی و نیز در قالب جدول مقایسه ای بیان شده است.
راه بردها: ارائه الگوی بهینه و مؤثر پهنه های دارای اولویت جهت استقرارگاه های روستایی با منشأ عشایری با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره در محیط GIS.
راه کارهای عملی: برای تهیه لایه های مورد نیاز (معیارها) به منظور مکان یابی استقرارگاه های روستایی با منشأ عشایری در استان خراسان شمالی ابتدا شاخص های مؤثر شناسایی شده و در چهار طبقه تعریف و ماتریس مقایسه دودویی برای هر عامل تهیه می شود. در همین مرحله نیز شاخص های مؤثر در مکان یابی براساس اطلاعات توصیفی و گرافیکی از وضع موجود منطقه به وسیله نرم افزار GIS تهیه می شود. در پایان، طبق اثرپذیری لایه ها نسبت به مکان یابی محل اسکان بهینه روستایی با منشأ عشایری ۴ طبقه بندی مشخص شده اند: ۱- نامناسب ۲- نسبتاً نامناسب ۳- مناسب ۴- کاملاً مناسب.
اصالت و ارزش: نتایج به دست آمده نشان می دهد، معیارهای فاصله از گسل، دوری از نقاط سیل خیز، فاصله کم تر از راه های اصلی و نوع کاربری اراضی مورد نظر جهت اسکان، به ترتیب، دارای بیش ترین اولویت و اهمیت در مکان یابی استقرارگاه های روستایی با منشأ عشایری خراسان شمالی می باشند.
مطالعه و تحلیل اثرات جهانی شدن بر امنیت مناطق روستایی (موردمطالعه: دهستان رودحله، شهرستان گناوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن فرآیندی رو به گسترش است که تمامی عرصه ها را در سطوح و ابعاد مختلف تحت تأثیر قرار داده است. یکی از این ابعاد، امنیت در مناطق روستایی است. پژوهش حاضر، باهدف بررسی اثرات جهانی شدن بر امنیت اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان گناوه انجام شده است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری (۲۰) روستای دهستان رودحله با جمعیت (۷۵۸۹) نفر است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران (۳۰۹) نفر برآورد و به تناسب تعداد جمعیت هر روستا، حجم نمونه به صورت تصادفی-طبقه ای بین آن ها تقسیم شد. یافته ها بیانگر این است که اثرات اجتماعی دارای بیشترین میانگین و اثرات فرهنگی دارای کمترین میانگین در ایجاد امنیت بوده است. هم چنین بین جهانی شدن و امنیت اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون رگرسیون حدود (۰٫۷۵) از واریانس امنیت اجتماعی از طریق مؤلفه های شاخص اثرات اجتماعی تبیین می شود. جهانی شدن با سرعت بالا امنیت اجتماعی جامعه روستایی را تحت تأثیر قرار داده و باعث تغییراتی در زمینه های مختلف و عدم احساس تعلق به محیط روستایی در بین جوانان شده است.
تحلیل قابلیت ها و موانع متنوع سازی معیشت در راستای توسعه پایدار روستایی (مورد مطالعه: شهرستان رضوانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بدون توجه به متنوع سازی معیشت، پایداری روستاها با چالش های زیادی روبه رو می شود. تحول و تنوع در معیشت روستایی از مهم ترین و اساسی ترین اقدامات برای توسعه پایدار روستایی به شمار می آید. از این رو، تحقیق حاضر با هدف شناخت موانع و قابلیت های متنوع سازی معیشت در روستاهای شهرستان رضوان شهر پرداخته شده است.
روش: تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر انجام، توصیفی-تحلیلی است. به منظور دست یابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش فرضیه و متغیرهای مورد تحقیق، از روش های اسنادی و پیمایشی بهره گرفته شده و داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای Excel و Spss استفاده شد. ابزار اصلی تحقیق، پرسش نامه خانوار بوده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در شهرستان مورد مطالعه، بخش کشاورزی به تنهایی قادر به تأمین معیشت خانوارها نیست. همچنین، مشخص شد که توان های طبیعی و محیطی با ضریب ۴۴۷/۰، بیش از سایر عوامل(عوامل اقتصادی و اجتماعی)در متنوع سازی معیشت روستایی شهرستان نقش داشته است؛ به علاوه از میان موانع موجود، موانع مدیریتی نهادی با ۷۲۱/۰، عمده ترین مانع در جهت متنوع سازی در روستاهای این شهرستان است.
محدودیت ها/ راهبردها: پراکندگی سکونت گاه های روستایی و دسترسی به برخی از روستاهای کوهستانی برای جمع آوری اطلاعات از مهم ترین چالش ها و مشکلات پژوهش حاضر بودند.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های تحقیق تعیین موانع و به تبع آن، شناسایی قابلیت ها و توان ها راهکاری مناسب برای متنوع سازی معیشت در نواحی روستایی است که می تواند پایداری این نواحی را به همراه داشته باشد.
اصالت و ارزش: تا کنون تحقیقات متعددی پیرامون متنوع سازی فعالیت های اقتصادی در نواحی روستایی صورت گرفته است. با این حال، تحقیق حاضر به این دلیل دارای ارزش است که به بررسی موانع و قابلیت های تنوع سازی معیشت پرداخته است و در تحقیقات پیشین به این موضوع پرداخته نشده است.
بررسی موانع و مشکلات توسعه صنایع بومی روستایی (مطالعه موردی: قالی و گبه در شهرستان زرین دشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی به ویژه صنعت قالی ازجمله فعالیت های غیرکشاورزی است که بخش مهمی از اشتغال کشور را به خصوص در بین عشایر و روستاها به خود اختصاص داده است. بررسی موانع و مشکلات توسعه صنایع بومی روستایی در شهرستان زرین دشت که یکی از مراکز تولید قالی و گبه در استان فارس است هدف اصلی تحقیق به شمار می رود. این تحقیق به روش کیفی انجام و داده ها از طریق مصاحبه جمع آوری شده است. روستاهای فعال در زمینه قالی بافی و گبه بافی در شهرستان زرین دشت به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، 21 نفر از خبرگان صنعت قالی و گبه در سه روستای تولیدکننده عمده قالی و گبه (مزایجان، دره شور، ده نو) به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. از نرم افزار MAXQDA برای تجزیه وتحلیل ارتباط بین کدهای تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد موانع عمده ای تولید دست بافت های شهرستان را تهدید می کند. به منظور حفظ و توسعه دست بافت های شهرستان باید اقداماتی صورت گیرد؛ ازجمله این اقدامات می توان به کوتاه کردن سلطه دلالان بر بازار مواد اولیه و خرید دست بافته ها، پیگیری بیمه قالیبافان، توجه مسئولان شهرستان نسبت به تولیدات دست بافت و ... اشاره کرد.
تأثیر اسکان عشایر بر میزان مشارکت زنان در تأمین درآمد خانوار (مطالعه موردی: زنان عشایر سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان عشایر همواره در فعالیت های روزمره نقش شایان توجهی داشته اند، اما با اجرای سیاست اسکان و دگرگونی زندگی عشایر کوچنده، و به دنبال آن نقش و کارکرد زنان عشایر نیر تغییر و تحول کرده است. آنچه در عمل اتفاق می افتد، فروپاشی از یک سو و اسکان خودجوش و هدایت شده از سوی دیگر است. در این روند، به طورکلی نه تنها وضعیت کوچندگان، بلکه نقش زنان عشایری به طور خاص، به دلیل ماهیت زندگی شان وخیم تر شده است و نقش زنان در تأمین معاش خانواده نیز به شدت کاهش می یابد. این تحقیق از نوع توسعه ای-کاربردی است. جامعه آماری، شامل پنج سامانه اسکان یافته شهرستان زابل واقع در سیستان با 250 خانوار است. با استفاده از فرمول کوکران از طریق نمونه گیری تصادفی، همسران 141 سرپرست خانوار انتخاب شد، که به دلیل دوری سامانه ها از هم و مشکلات ناشی از دسترسی به آن ها از 124 زن پرسش شده است. برای جمع آوری داده ها دو پرسشنامه طراحی شد. پرسشنامه اول توسط زنان عشایر و پرسشنامه دوم توسط خبرگان محلی پر شده است.با توجه به بررسی تطبیقی از دو مقطع قبل و بعد اسکان، وضعیت عمومی عشایر اسکان یافته نامناسب است و نقش زنان عشایر در تولید فرآورده های لبنی و صنایع دستی پس از اسکان تضعیف و درآمد خانوار نیز کاهش یافته است. به عبارتی بین تضعیف نقش تولیدی زنان و درآمد خانوار، رابطه معنی داری وجود دارد. براساس یافته ها می توان گفت که سیاست اسکان عشایر در سامانه های مورد مطالعه موفقیت آمیز نبوده است.
عوامل درون و برون سازمانی مؤثر در فعالیت تعاونی های کشاورزی شهرستان بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل درون و برون سازمانی مؤثر در فعالیت تعاونی های بخش کشاورزی شهرستان بویراحمد انجام شده است. انجام این پژوهش، از طریق ترکیب روش های دلفی و پیمایش در دو مرحله بوده است. در بخش مطالعه پیمایشی، گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه ای با روایی و پایایی قابل قبول صورت گرفته است. جامعه آماری در این مرحله شامل اعضای هیأت مدیره، مدیران عامل و بازرسان تعاونی های بخش کشاورزی شهرستان بویراحمد (2436N=) بوده که نمونه مورد مطالعه 385 نفر تعیین شده است. نتایج نشان داد که از میان عوامل درون سازمانی تأثیرگذار بر فعالیت تعاونی های مورد مطالعه، عواملی نظیر اعتماد اعضا نسبت به مدیرعامل، اعتماد مدیر عامل نسبت به اعضا و اعتماد اعضا به وعده های مسئولین اهمیّت بیشتری دارد و در میان عوامل برون سازمانی، عواملی مانند کمک های بلاعوض دولت به تعاونی و تأمین بخش زیادی از سرمایه اولیه توسط دولت، مهم تر هستند.
روستابودگی و چشم اندازهای متفاوت تغییرات جمعیتی در نواحی روستایی دوردست (مطالعة موردی: شهرستان شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در مقالة حاضر به مطالعة تغییرات جمعیتی نواحی روستایی دوردست (مقیاس خرد) پرداخته شده است، مقایسة تطبیقی دو منطقة مطالعاتی؛ یعنی سرحد/ قوشخانه و مرکزی در شمال و جنوب شهرستان شیروان با خصوصیات فضایی و مکانی مشابه و همگن.
روش: از روش کیو جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده و استخراج الگوهای گفتمانی استفاده شده است. نخست، چشم اندازهای متفاوت تغییرات جمعیتی در نواحی روستایی دوردست با ساختار مکانی و فضایی مشابه و یکسان انعکاس داده می شود. سپس، رویکردهای مختلف روستابودگی جهت شناسایی ابعاد پیچیدة مرتبط با جابه جایی های متفاوت جمعیتی معرفی شده و استفاده می شود.
یافته ها: ذهنیت های به دست آمده از تکنیک کیو تصدیق می کند که با وجود تشابهات مکانی و جغرافیایی سکونت گاه های روستایی در شهرستان شیروان، دو طیف از گفتمان های مختلف اجتماعی و اخلاقی در سرحد/قوشخانه و بخش مرکزی شکل گرفته و بر همین اساس، تفاوت هایی را در چشم اندازهای حرکتی جمعیت به وجود آورده است. بخش مرکزی خصوصیات ذاتی خود را بیشتر با روند تغییرات عمومی فضای روستایی به اشتراک گذاشته و در معرض جریان های شهرگریزی و تقاضاهای شهری (بازجمعیت پذیری) قرار گرفته است؛ ضمن این که چندفعالیتی بودن ساختار اقتصادی در این منطقه مشهود است و این باعث رونق اشتغال و به دنبال آن، تثبیت جمعیتی شده است. این در حالی است که منطقة سرحد/قوشخانه بیشتر پای بند به هویت های سنتی و تاریخی خود هستند و به ابتکارات کارآفرینانه اعتقادی ندارند و از جذب سرمایه های بیرون روستا ممانعت به عمل می آورند. عدم ادغام ظرفیت های منطقه با تغییرات عمومی فضای روستایی باعث شده است تا شاخصه هایی از محرومیت در این منطقه بروز کند و به این ترتیب مهاجرت فرستی داشته باشد.
راهکارهای عملی: ما دیدگاهی ضد ذات گرایانه (چندگانه) را برای توصیف خلقیات و روحیات مردم در نواحی روستایی دوردست ( مقیاس خرد) ارائه می دهیم؛ یعنی باید تجربیات مختلف ساکنان محلی را در مطالعات و سیاست گذاری ها در نظر گرفت و از این طریق به تبیینی بهتر از وضعیت موجود روستاها و به تبع آن سامان دهی بهینة جمعیت روستایی دست یافت (نه این که دچار مطلق گرایی شد و نسخه ای یکسان را برای نواحی مختلف در سیاست گذاری های جمعیتی پیچاند).
اصالت و ارزش: الگوهای کلان توسعة روستایی از درون رفتارهای خرد محلی فرصت ظهور می یابند. پیش بینی آیندة سکونت گاه های روستایی با اصول الگوهای پیشین توسعه، غفلت از خواسته های نوظهور و جدید ساکنان محلی (با توجه به تغییرات گستردة صورت گرفته) و همچنین، اثرات مخرب رفتارهای خرد محلی در طرح های اجرایی را با خود به همراه می آورد.
تحلیل روش های تولید فرش دست باف ابریشمی در روستاهای شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فرش دست باف نقش مهمی در صادرات غیرنفتی، اشتغال و معیشت خانوارهای بافنده، به ویژه خانوارهای روستایی کشور دارد؛ ولی با چالش بهبود کیفیت و کارآیی در روش های مختلف تولید روبه رو است. این پژوهش با هدف بررسی روش های تولید فرش دست باف ابریشمی در مناطق روستایی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در کیفیت فرش تولیدی، از یک روش شناسی ترکیبی مطالعه موردی و پیمایشی استفاده کرده است.
روش: داده های کیفی با استفاده از فنون گروه های متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختارمند با ۹۰ نفر خانوار روستایی و کنش گران بازار فرش و دادههای پیمایش از طریق مصاحبه ساختارمند با یک نمونه ۲۶۵ خانوار بافنده که به تصادف از جوامع روستایی بافنده فرش شهرستان زنجان انتخاب شدند، گردآوری شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بافندگان روستایی از طریق شیوه های کارفرمایی مزدی، کارفرمایی سهم بری و خویش فرمایی فرش تولید می کردند. در شیوه ها ی کارفرمایی نسبت به شیوه خویش فرمایی، کیفیت نهاده های کلیدی تولید از جمله نخ، نقشه و رجشمار فرش بالاتر بود و فرش های تولیدشده بازارپسندی بیشتر و قیمت بالاتری داشتند؛ ولی ارزش افزوده کمتری به بافنده فرش تعلق می گرفت. سود بالا در روش کارفرمایی مزدی به دلیل برخورداری کارفرما از منابع بالای اطلاعاتی، مالی و نهاده ای است. آن ها از کانال های وسیع ارتباطی برای شناخت بازار و کیفیت نهاده ها برخوردار بوده، همچنین، از منابع مالی کافی برای خرید نهاده های با کیفیت و مرغوب و سرمایه گذاری بیشتر در تولید فرش برخوردار هستند.
محدودیت ها/ راهبردها: فرضیه برتری شیوه کارفرمایی مزدی نسبت به دیگر شیوه ها را نمی توان تأیید کرد؛ به طوری که بافندگان روستایی خویش فرما نیز در صورت برخورداری از منابع اطلاعاتی، مالی و نهاده ای کافی، همچنین، تأثیرگذاری بر شبکه بازار از طریق تشکل های خود، می توانند حاشیه بازار را کاهش دهند و ارزش افزوده بیشتری را در زنجیره ارزش فرش ابریشم به دست آورند.
تحلیل سنجش پایداری سکونتگاههای روستایی دهستان هق شهرستان اشنویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار علاوه بر حفاظت از منابع آب و خاک، برداشتی نو از توسعه و رشد اقتصادی است، رشدی که بدون برهم زدن تعادل زیست محیطی، عدالت و امکانات زندگی را برای جامعه فراهم می آورد. هدف از این ﺗﺤﻘیﻖ، ﺷﻨﺎﺳ ﺎیﻰ ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻫﺎﻯ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺗﻮﺳ ﻌﻪ ﭘﺎیﺪﺍﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎیی از دیدگاه روستائیان و بررسی میزان برخورداری روستاهای دهستان هق می باشد. شاخصهای برخورداری شامل: شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیربنایی، زیﺴﺖ-ﻣﺤیﻄ ی و بهداشتی-درمانی از سالنامه آماری فرهنگ آبادی ها استخراج شد. پس از تهیه بانک اطلاعاتی، ماتریسی از داده ها با 18 ردیف (روستاها) و 81 ستون (متغیرها) تنظیم شد. با استفاده از تکنیک آماری تحلیل مولفه های مبنا(PCA) سطح برخورداری روستاهای مذکور و تغییرات آن طی سالهای 1395-1385 ارزیابی شد. بر اساس حجم جامعه(235=N) در جدول مورگان و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای هدفمند، 142 پرسشنامه ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻣﻨﺪ و محقق اصلاح شده بین افراد گروه سنی مردان30 تا 64 ساله سه روستای صوفیان، هق و بیمضرته توزیع شد. ﺭﻭﺍیی ﻣﺤﺘﻮﺍیی آن بر اساس ﻧﻈﺮﺍﺕ کﺎﺭﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺍﺻﻼح گردید. ﺿﺮیﺐ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭسنجی نیز ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺁﻟﻔﺎی کﺮﻭﻧﺒﺎﺥ 87/0 ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪ. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که 44 روستای واقع در طبقه نسبتاً کم برخوردار و کم برخوردار طی دهه 1395-1385 هیچ ارتقایی پیدا نکرده اند. چالش های محیطی و اکولوژی(2/22 درصد) و چالش های اجتماعی(4/44 درصد) به ترتیب کمترین و بیشترین نقش را در فرآیند دستیابی به پایداری توسعه روستایی سطح دهستان هق دارند.
نقش سرمایه روان شناختی در ارتقای کارآفرینی روستایی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به منابع درآمد و اشتغال روستایی است که فرصت های مناسبی را برای کاهش مخاطرات معیشتی و ماندگاری در مناطق روستایی فراهم می کند. دراین ارتباط، سازوکار سرمایه ی روان شناختی یکی از جنبه های مهم در تقویت کارآفرینی روستایی است. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه ی روان شناختی در تقویت کارآفرینی روستایی در استان آذربایجان شرقی است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش 2365 کارآفرین روستایی ساکن در 328 روستا بوده که درسال 1395 توسط اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان آذربایجان شرقی شناسایی شده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 410 کارآفرین روستایی و روستاییان عادی (205 نفر کارآفرین و 205 نفر غیر کارآفرین) به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. مطالعه پرسشنامه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 40 پرسشنامه صورت گرفته و در پی آن روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از فرمول کرونباخ آلفا، برای بخش های مختلف پرسشنامه تحقیق 89/0 الی 91/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که تمامی متغیرهای تحقیق با تقویت کارآفرینی رابطه ی مثبت و معنی داری دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چندگانه ی خطی متغیرهای امیدواری، اعتمادبه نفس، خودکارآیی، خوش بینی و تاب آوری توانایی تبیین 88/0 درصد از تغییرات متغیر تقویت کارآفرینی را دارد.
مهاجرت جوانان، به راستی مشکل کجاست؟ جوامع محلی و آینده نگری برای شکل دهی به سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خوی، آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چرا مهاجرت جوانان روستایی به شهرها - به رغم پیشرفت های قابل توجهی که در دو دهه اخیر در روستاهای کشور صورت گرفته است- همچنان ادامه دارد؟ در سوابق مطالعاتی به وجوه فراوانی از دلایل مهاجرت اشاره شده است که دو وجه آن تازگی داشته و در شرایط کنونی می تواند مورد توجه قرار گیرد: پیش بینی و تجویز ملزومات خدماتی برای آینده روستا مبتنی بر الگوهای کلیشه ای ساده و پیشین توسعه و بی توجهی به نقش مشارکت شهروندان در فرایند توسعه روستایی. در مقاله حاضر به شناسایی خواسته های جوانان شهرستان خوی از آینده روستایی برحسب الگوهای نوین خدمات رسانی و توسعه ای و تجربیات چندگانه و محیط های متفاوت سکونتگاهی در سه فاز معیشت، محل اقامت و شیوه زندگی و نواحی طبقه بندی شده شهر، حومه، مراکز روستایی و روستاهای دوردست پرداخته شده است. هدف ارائه راه حلی روش شناسانه برای تشخیص ذهنیات و ترجیحات سکونتی جوانان روستایی و در نتیجه جلوگیری از روند روز افزون مهاجرت است. روش پژوهش حاضر، کیفی و هدف آن کاربردی است. 87 مصاحبه از نوع ساخت یافته با جوانان روستایی در سنین 18تا 39 سال و به صورت هدفمند به عمل آمد. نتایج نشان می دهد که آینده شخصی جوانان خویی در پیوند با خواسته های چندبُعدی و متنوع است: گوناگونی اشتغال، محل اقامت و سبک زندگی که شامل کار در کارخانجات و اداره ها با حقوق و مزایای ثابت، داشتن شغل دوم و بیشتر خدماتی، رفت و آمد پی در پی به مرکز شهر، مجاورت و همسایگی، خانه های بزرگ و حیاط دار، خود معیشتی و کارخانگی و درگیری اجتماعی و با جامعه و دوستان بودن می شود. در عین حال، خواسته های بی شمار و بسیار پیچیده تر جوانان در نواحی روستایی دوردست در مقایسه با سایر نقاط، نتیجه ای فراتر از انتظار بود. در واقع، تصوّر از آینده در سطح خُرد با آنچه که در سطح عمومی از زندگی روستایی روایت می شود فرق دارد. بدون شک، اثربخشی سیاست های خدمات رسانی و توسعه در روستاها به طور قابل توجهی با لحاظ کردن خواسته های مورد انتظار جوانان از آینده روستایی می تواند بالا رود؛ بر اساس شاخصه های چند بُعدی و متنوع اشتغال، محل اقامت و سبک زندگی و در انواع مختلفی در سکونتگاه های روستایی.