فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مشخص کردن رابطه سیاست گذاری نادرست با عملکرد اقتصادی بر محور تبیین رابطه رانت نفتی و توسعه روستایی است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و تحلیل ها براساس ترکیبی از الگوی نظری نهادگرایی با تکیه بر مفهوم وابستگی به مسیر طی شده و اقتصاد سیاسی رانتی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کانون اصلی مشکل شکست در سیاست گذاری است و این مسئله در دوران های تاریخی با نفت و بدون نفت به صورت یکسان اثرات خود را منعکس ساخته است. مقاله با ارائه پیشنهادهایی برای برون رفت از پدیده شکست سیاست گذاری خاتمه می یابد.
تعیین الگوی فضایی بهینة استقرار مراکز خدمات روستایی با رویکرد تناسب اراضی به روش AHP (مطالعه موردی: بخش دهدز، شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عدم توزیع فضایی نامناسب خدمات روستایی در مناطق مختلف مشکلات عدیده ای را بوجود می آورد، که از جمله می توان به عدم سازگاری و توزیع ناعادلانه خدمات با توجه به ظرفیت های موجود اشاره کرد. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق بخش دهدز شهرستان ایذه در استان خوزستان می باشد. هدف مقاله حاضر این است که با استفاده از داده های مکانی موجود از جمله لایه های ارتفاع، شیب، راه ارتباطی، تراکم جمعیت و... مکان یابی بهینه و مطلوب از مراکز خدمات روستایی برای بخش دهدز شهرستان ایذه بصورت پهنه تهیه و ارائه دهد. برای انجام پژوهش، از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP )، یعنی بصورت مقایسه زوجی و مبتنی بر وزن دهی معیارها در سیستم اطلاعات جغرافیایی شده است. در نهایت الگوی فضایی مناسب برای منطقه مورد مطالعه در زمینه مراکز خدمات روستایی بدست آمد. نتایج نشان داد که پهنه های انتخاب شده دارای وضعیت مطلوبی هستند؛ بگونه ای که 22 روستا در حدود39/168 کیلومتر مربع از مساحت محدوده مورد مطالعه، بعنوان مراکز خدمات روستایی کاملاً مناسب هستند؛ دیگر پهنه ها یعنی طبقه مناسب، با مساحت 64/211 کیلومتر مربع و 23 روستا، طبقه نسبتاً مناسب با مساحت 74/157 کیلومتر مربع و 20 روستا، طبقه نامناسب با مساحت 05/416 کیلومتر مربع و با 38 روستا و همچنین طبقه کاملاً نامناسب منطقه با مساحت 42/463 کیلومتر مربع و واقع شدن 31روستا دارای درجات اهمیت متفاوتی برای مکان یابی هستند. پیشنهاد می شود، که برنامه ریزان نگاه ویژه ای به ایجاد یک سایت اسکان برای روستاهای کم جمعیت و دورافتاده در محدوده مورد مطالعه داشته باشند.
بررسی تأثیر رفاه و سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی در مناطق روستایی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی و ابعاد آن هدف توسعه محسوب میشود. مقولة توسعه که از امکانات اولیة مادی گرفته تا وضعیت آرامش روانی، پهنة وسیعی از زندگی فرد را دربرمیگیرد. هدف توسعه در سطوح محلی، ملی و بینالمللی بهبود کیفیت زندگی است و آینده بشر متکی بر درک بهتر سازههایی خواهد بود که بر کیفیت زندگی تأثیرگذارند؛ بنابراین، پژوهش در مورد کیفیت زندگی، در پیشبرد برنامههای توسعة پایدار در مناطق روستایی انکارنشدنی است؛ برایناساس، هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر رفاه و سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی در مناطق روستایی شهرستان بویراحمد بود. این تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت پذیرفت. کارشناسان، روایی صوری و محتوایی پرسشنامه را تأیید کردند و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ از 65/0 تا 77/0 برای متغیرهای گوناگون بهدست آمد. جامعة آماری پژوهش، سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان بویراحمد بودند که با استفاده از نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای، 223 نفر از سرپرستان خانوارهای روستایی این شهرستان انتخاب و مطالعه شدند. نتایج نشان داد که از نظر کیفیت زندگی، خانوارهای مورد مطالعه به چهار دستة کیفیت زندگی پایین، متوسط، خوب و عالی تفکیکشدنی هستند. افزونبرآن، یافتهها حاکی از آن بود که بین کیفیت زندگی و سرمایة اجتماعی رابطة معنیداری وجود ندارد؛ حالآنکه کیفیت زندگی رابطة معنیداری با رفاه اجتماعی داشت. طبق نتایج تحلیل رگرسیون، متغیرهای تعداد اعضای خانوار، اراضی تحت مالکیت و رفاه اجتماعی بیش از 7/45% از تغییرات واریانس در کیفیت زندگی را تبیین می کنند.
بررسی توانمندی روان شناختی اعضای تعاونی های تولید روستایی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود ضرورت توانمندی روانی کشاورزان برای توسعه، در مطالعات توسعه روستایی چندان کاری در این زمینه انجام نشده است. به همین دلیل توانمندی اعضای تعاونی های تولید روستایی به عنوان نقش آفرینان توسعه جوامع محلی و ملی در استان فارس از منظر توانمندی روانی و ویژگی های مؤثر بر آن مطالعه شدند، زیرا تشکل ها در این زمینه نقشی مهم دارند. بنابراین، با پیمایش و نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده و ابزار پرسشنامه، 150 کشاورز عضو تعاونی های تولید روستایی و 150 کشاورز غیرعضو، مصاحبه شدند. یافته ها نشان داد که کشاورزان اعضای تعاونی های مورد مطالعه توانمندی روانی مناسبی دارند، که با افزایش روحیه استقلال، عزت نفس، اعتماد به دیگران و شایستگی های خود، توانمندی شان ارتقا می یابد. برخی عوامل نظیر ""رضایت شغلی""، ""شرکت در کلاس های آموزشی""، ""سطح ارتباطات"" و ""سطح تحصیلات"" در میزان توانمندی مذکور تعیین کننده است.
بررسی نقش بادشکن بر روی برخی خصوصیات زراعی گندم در محمدآباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه تولید محصول و قابلیت های کشاورزی هر منطقه به ویژگیهای اقلیمی آن بستگی دارد لذا مطالعه پارامترهای اقلیمی موثر بر کشاورزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این تحقیق به منظور بررسی اثرات باد بر روی شرایط زراعی و میزان بهینهسازی شرایط زراعی توسط بادشکن غیرزنده نفوذ ناپذیر بر روی گندم رقم روشن در محمدآباد جرقویه اصفهان در طراحی گردیده است. برای بررسی تغییرات ناشی از بادشکن پارامترهای زراعی گندم (رقم روشن) شامل: وزن هزار دانه، تعداد دانه در هر سنبله، تعداد سنبله در مترمربع، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی و درصد خوابیدگی در قالب یک طرح کامل تصادفی در تیمارهای فاصله از بادشکن بر حسب ارتفاع بادشکن مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تجزیه واریانس حاکی از اختلاف معنیدار در سطح احتمال یک درصد برای پارامترهای وزن هزار دانه، عملکرد و درصد خوابیدگی و در سطح احتمال 5 درصد برای پارامترهای عملکرد بیولوژیک و تعداد دانه در سنبله است. مقایسه میانگین وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در مترمربع، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و درصد خوابیدگی در سطوح مختلف تیمارها حاکی از وجود اختلاف معنیدار در میانگینهای هر پارامتر در هر تیمار میباشد. نتایج مقایسه میانگین وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله و عملکرد دانه بیانگر یک روند مشابه نسبت به فاصله از بادشکن میباشند بهطوری که با افزایش فاصله از بادشکن تا 5 برابر ارتفاع آن همه پارامترها مزبور افزایش مییابند به نحوی که اختلاف معنیدار بین آنها با شاهد در این فاصله مشهود میباشد و در این نقطه مقادیر این پارامترها به بیشترین حد خود میرسند و سپس با افزایش فاصله مقادیر آنها کاهش مییابد و در 15 برابر ارتفاع بادشکن مقادیر این پارامترها با شاهد فاقد اختلاف معنیدار میشود. از آنجا که پارامتر درصد خوابیدگی بر عکس عملکرد زراعی گیاه عمل کرده است بنابراین، این پارامتر نیز متأثر از فاصله از بادشکن میباشد. ولی پارامترهای تعداد سنبله در مترمربع و عملکرد بیولوژیکی متأثر از فاصله از بادشکن نمیباشند.
توانمندسازی گامی اساسی در جهت نیل به توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه روستایی تا حدودی تابعی از توانمندسازی روستاییان است، زیرا تغییر و تکامل دانش، مهارت و نگرش روستاییان به توسعه روستایی منجر می شود. در این ارتباط، همان طوری که روستاییان از پذیرش روش های جدید و جدیدتر استقبال می کنند، به تبع آن افکارشان نیز متحول می گردد و در نتیجه نگرش جدیدی در آنها نسبت به فعالیت های کشاورزی و سایر فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی ایجاد می شود و با ارتقای ظرفیت های شناختی (آگاهی و دانش) خود، موجبات توسعه پایدار مناطق روستایی را فراهم می سازند. گفتنی است هدف کلی تحقیق حاضر، نقش توانمند سازی در توسعه روستایی است. روش تحقیق از نوع تحقیقات پیمایشی تبیینی یا تحلیلی به شمار می رود. علاوه براین، برای انجام تحقیق نوزده روستای نمونه به صورت تصادفی طبقه ای و 137 نفر از روستاییان از طریق فرمول کوکران به صورت تصادفی انتخاب شدند. همچنین، در این تحقیق، داده های خام برای اندازه گیری شاخص ها از طریق مصاحبه،مشاهده، پرسشنامه، اسناد و مدارک گردآوری شد. افزون بر این، برای تعیین روایی محتوای پرسشنامه از دیدگاه کارشناسان و تعیین پایایی کمی پرسش نامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS استفاده شد. در نهایت، در مقاله حاضر برای پاسخ به سؤال تحقیق با تهیه یک سری شاخص های تبیین کننده توسعه روستایی و توانمندسازی و سنجش آن در سطح مناطق روستایی نمونه شهرستان مشگین شهر، نگارنده به ارتباط معنادار بین توانمندسازی و توسعه روستایی با استفاده از آزمون آماری پیرسون دست یافته است.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت روستاییان در روند بازسازی روستاهای زلزله زده شهرستان بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت استراتژیک مشارکت استراتژیک
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی مدیریت بحران روستایی
تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ درجة کنترل و نظارت، میدانی، و از نظر روش، از نوع همبستگی به شمار می¬رود. جامعة آماری کلیة سرپرستان خانوارهای روستایی مناطق زلزله¬زدة شهرستان بم را دربرمی¬گیرد که از آن میان، نمونه¬ای به حجم 156 خانوار به¬روش نمونه¬گیری چندمرحله¬ای با انتساب متناسب انتخاب می¬شود. ابزار تحقیق پرسشنامه است که برای محاسبة پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ و برای تحلیل اطلاعات، از نرم¬افزار SPSS استفاده می¬شود. یافته¬های تحقیق بیانگر آن است که رابطة متغیر وابستة «میزان مشارکت» با متغیرهای سن، تحصیلات، شغل اصلی، شغل فرعی، سابقة فعالیت کشاورزی، عضویت در شورای روستا، کشاورز نمونه بودن، میزان درآمد از طریق فعالیت کشاورزی، انگیزش، و فعالیت شورای اسلامی روستا مثبت و معنی دار، و با متغیرهای میزان خسارت، تعداد اعضای جان¬باختة خانوار، و میزان اعتماد زلزله زدگان به مجریان بازسازی نیز معنی¬دار اما منفی است. همچنین، با استفاده از رگرسیون گام به گام، شماری از این متغیرهای مستقل در معادلة رگرسیون وارد می¬شوند و حدود شصت درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می¬کنند.
ارزیابی عملکرد برنامه های مسکن روستایی و تأثیرات آن بر کیفیت ساخت وساز مناطق روستایی در برنامه چهارم توسعه (مطالعه موردی: استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود و افزایش کیفیت خانه های روستایی از مهم ترین ابعاد ارتقای کیفیت زندگی روستایی و از اهداف مهم توسعه روستایی به شمار می آید. با توجه به اهمیت موضوع، دولت موظف شده است بر اساس قانون برنامه چهارم و قوانین بودجه ای از طریق بنیاد مسکن انقلاب اسلامی برنامه افزایش کیفیت مسکن روستایی را به انجام برساند. این برنامه مجموعه ای از اقدامات در نواحی روستایی را از جمله ایجاد نظام فنی روستایی، صدور پروانه ساخت، آموزش بناهای محلی، بهسازی و نوسازی مسکن روستایی، تسهیلات قرض الحسنه مسکن روستایی و بازسازی واحدهای مسکونی آسیب دیده از حوادث قهری در بر می گیرد. غالب اقدامات به صورت برنامه ریزی شده و با هدف دستیابی به اهداف کمی در مقاوم سازی بناهای روستایی و افزودن بر دارایی واحدهای مسکونی بادوام در نواحی روستایی صورت گرفته است. در این مطالعه با استفاده از منابع رسمی بنیاد مسکن استان هرمزگان، میزان تحقق عملی برنامه های مذکور (اثربخشی) بررسی شده و با مطالعه پیمایشی از افراد مطلع محلی در روستاهای مرکزی استان هرمزگان میزان تأثیرات برنامه های فوق بر کیفیت ساخت وساز مسکن (مصالح و روش های صحیح ساخت) مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج ارزیابی عملکرد، نشان دهندة اثربخشی خوب در زمینه صدور پروانه، نظام فنی روستایی، تسهیلات بهسازی و تعمیرات و عملکرد ضعیف در زمینه آموزش بناهای محلی بوده است. نتایج ارزیابی تأثیرات نیز نشان دهنده تاثیر خوب مجموعه برنامه ها بر کیفیت ساخت وساز در روستاهای مرکزی استان بوده است. بر مبنای مطالعه نیز، پیشنهادهایی به منظور افزایش تأثیر برنامه های مذکور در محورهایی چون آموزش کارگران و استادکاران محلی، آموزش های عمومی، برنامه های حمایتی و مانند اینها ارائه شده است.
تأثیر گردشگری بر تقویت نگرش های کارآفرینانه در مناطق روستایی (مطالعه موردی: مقایسه روستاهای ابر و ابرسج - شهرستان شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نخستین آثار گردشگری روستایی، ایجاد فرصت های کارآفرینانه در محیط روستاهاست. تأثیرپذیری نگرش کارآفرینانه از گردشگری روستایی از مهم ترین مزایای گردشگری روستایی قلمداد می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تأثیر گردشگری بر نگرش های کارآفرینانه در مناطق روستایی انجام شده که از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است و از نظر هدف در گروه پژوهش های کاربردی جای می گیرد. جامعه آماری تحقیق، روستاییان (20 تا 60 ساله) ساکن در دو روستای ابر و ابرسج شهرستان شاهرود، و دارای تحصیلات دیپلم و بالاتر بودند، که دست کم 3 سال سابقه سکونت در روستای موردنظر داشتند. برای گردآوری داده ها با توجه به وجود نداشتن ابزاری برای اندازه-گیری نگرش کارآفرینانه در زمینه گردشگری روستایی، از پرسشنامه محقق ساخته با عنوان مقیاس نگرش کارآفرینانه (EAS) استفاده شد که اعتبار صوری و محتوایی آن در مشورت با خبرگان دانشگاهی و گردشگری و پایایی آن با آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آزمون های K-S، آزمون لوین، تحلیل عاملی تأییدی، آزمون t، تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون های تعقیبی تحلیل واریانس یک سویه استفاده شد. نتایج نشان داد که گردشگری روستایی میزان اعتماد به نفس، موفقیت طلبی، تمایل به مخاطره، نوآوری، کنترل شخصی و تشخیص فرصت و در مجموع سطح کلی نگرش کارآفرینانه را به طور معنی داری افزایش داده است و می تواند به عنوان محرکی برای فعالیت های کارآفرینانه در مناطق روستایی مورد استفاده قرار گیرد.
برآورد خط فقر و بررسی تغییرات آن در مناطق روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا خط فقر خانوار در مناطق روستایی استان اصفهان طی سال های 1382-1378(یک سال پیش از شروع برنامه سوم توسعه و یک سال پیش از پایان برنامه سوم توسعه) برآورد گردید. در ادامه، با استفاده از روش سلطه تصادفی به مقایسه فقر پرداخته شد. مهمترین ویژگی تکنیک سلطه تصادفی این است که مقایسه تطبیقی فقردر دو سال یا مقطع مختلف را مستقل از خط فقر میسر می سازد. نتایج نشان می دهد که اولاخطوط فقر مبتنی بر معکوس ضریب انگل بزرگتر از سایر خط فقرها و خطوط فقر بر پایه معکوس ضریب انگل فقرا از تمامی خطوط فقر نسبی کوچکتراست؛ ثانیا خط فقر بر اساس تمامی روش های اندازه گیری فقر افزایش یافته است؛ ثالثا شکاف و شدت فقر طی سال های مورد بررسی در مناطق روستایی کاهش یافته است. همچنین، با استفاده از آزمون سلطه تصادفی تغییرات فقر آزمون شد که نتایج حاصل، کاهش فقردر مناطق روستایی استان اصفهان را طی دوره مورد بررسی نشان می دهد. این امر بیانگر آن است که سیاست های فقرزدایی در برنامه سوم توسعه در کاهش فقر مناطق روستایی استان اصفهان موثر بوده است.
تحلیل فضایی نظام سکونتگاه های روستایی بخش شرق و غرب شهرستان دهلران
حوزههای تخصصی:
گردشگری خانه های دوم و روابط متقابل شهر و روستا
حوزههای تخصصی:
ارائه الگویی به منظور شناسایی عوامل بسترساز موفقیت دهیاری ها (مطالعه موردی: دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهیاری ها از نهادهای محلی مدیریت روستایی هستند که از سال 1377 با تصویب قانون ""تأسیس دهیاری های خودکفا در روستاهای کشور"" تأسیس شدند. بر مبنای آمار موجود، استان کرمانشاه از نظر تعداد دهیاری ها، پس از استان خراسان رضوی، رتبه دوم کشور را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که با گذشت 8 سال از شکل گیری این نهاد جدید مدیریتی در روستاهای استان، تا کنون مطالعه ای در زمینه بررسی فعالیت دهیاری ها و عوامل بسترساز موفقیت این نهاد انجام نشده است. هدف از انجام تحقیق کیفی حاضر که با بهره گیری از روش تئوری بنیانی صورت گرفته، آن است که ضمن بررسی فعالیت دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه، عوامل بسترساز موفقیت این نهاد را از دیدگاه دهیاران شناسایی کند. جامعة مورد مطالعه، دهیاران دهستان بالادربند بودند که 12 نفر آنان به روش نمونه گیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق و گروه های متمرکز جمع آوری و در قالب سه مرحلة کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بخش عمده فعالیت دهیاران مورد مطالعه، در زمینه اجرای طرح هادی روستایی و برنامه های خدمات عمومی بوده است و دهیاران مواردی نظیر حکمروایی محلی مطلوب، رضایت شغلی و ویژگی های فردی حرفه ای دهیار، تأمین امکانات، تجهیزات و منابع مالی مورد نیاز دهیاری را به عنوان عوامل بسترساز موفقیت این نهاد در انجام وظایف قانونی شان اثربخش دانستند. نتایج این مطالعه برنامه ریزان توسعه روستایی را یاری خواهد کرد تا با فراهم آوردن بسترهای لازم، زمینه تحقق مدیریت روستایی پایدار و اثربخش را مهیا سازند.
برنامه ریزی راهبردی گردشگری روستایی با استفاده از ماتریس ارزیابیIFE و EFE (مطالعه موردی: بخش سامان- شهرستان شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه نواحی روستایی نیازمند برنامه ریزی و اجرای راهبردهای کارآمد در زمینه های مختلف از جمله گردشگری است. پژوهش حاضر با تدوین راهبرد توسعه گردشگری روستایی و به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، و از نوع پیمایشی انجام شده است. سه گروه (خانوارهای روستایی، گردشگران، مسئولان) در انجام این پژوهش مشارکت داشته اند. بخش سامان دارای 23 روستاست که از 8 روستا با مجموع 2848 خانوار بر اساس پتانسیل ها و جاذبه ها و موقعیت جغرافیایی شان، 150خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری جامعه محلی انتخاب شدند. و از جامعه آماری گردشگران نیز بر مبنای برآورد تعداد گردشگران در طول یک هفته (600 نفر)، 60 نفر و از مسئولان به تعداد 20 نفر (تقریباً همه آنها) انتخاب شدند. این پژوهش در چند مرحله و با تحلیل SWOT انجام گرفته و در آن به ارائه راهبرد برای توسعه گردشگری پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در ماتریس ارزیابی داخلی و خارجیIE ، راهبردهای تدافعی به عنوان راهبردهای اجراشدنی در بخش سامان مطرح اند، که از بین آنها بهترین راهبردWT2 با امتیاز 36/7 با نام «زمینه سازی و تشویق مردم به مشارکت در جهت توسعه و تجهیز روستاها از نظر زیرساختارها، تسهیلات و تجهیزات توریستی با حمایت های دولتی» انتخاب و معرفی شد.
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی توسعه ی گردشگری خانه های دوم در نواحی روستایی (مطالعة موردی: دهستان شیرین درة شهرستان قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری در محیط های روستایی با توجه به توسعه شهرنشینی، بهبود سیستم حمل و نقل و ارتباطات، افزایش اوقات فراغت و غیره درحال گسترش است و به دنبال آن شکل گیری خانه های دوم، از پدیده های مهم قرن بیستم و سده های حاضر است. ناحیه مورد مطالعه با برخورداری از موقعیت ممتاز طبیعی و بوم شناختی و با توجه به نزدیکی به شهر قوچان پذیرای بسیاری از گردشگران خانه های دوم در محیط های روستایی است. هدف از این تحقیق مطالعه ی آثار گوناگون توسعه ی گردشگری خانه های دوم و تحلیل مقایسه ای آن از منظر مالکان و اهالی در دهستان شیرین دره (قوچان) می باشد. روش تحقیق در این مطالعه تجربی و در بخشی توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی آماری تحقیق 7 روستا با 1188 خانوار جمعیت می باشد که بر اساس فرمول کوکران 218 پرسشنامه در قالب دو گروه مالکان و اهالی به روش سیستماتیک تصادفی در منطقه گردآوری شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که رابطه قوی بین توسعه ی گردشگری خانه های دوم و تغییرات در ابعاد اجتماعی و اقتصادی در سطح روستاهای منطقه وجود دارد. شدت تأثیر متغیر توسعه ی گردشگری خانه های دوم بر تغییرات اجتماعی و اقتصادی زندگی روستاییان 502/0 برآورد شده است که بیانگر تأثیر متوسط گردشگری خانه های دوم در سطح منطقه می باشد. سرمایه گذاری افراد غیر روستایی بیشترین تأثیر را با ضریب حدود 35 درصد در شکلگیری انواع تغییرات در زندگی روستاییان داشته است. تفاوت معناداری در دیدگاه مالکان و اهالی نسبت به توسعه ی گردشگری خانه های دوم و تغییرات در ابعاد اقتصادی زندگی روستاییان وجود دارد. با توجه یافتهها، راهکارهایی شامل طراحی نظام مدیریت یکپارچة گردشگری خانه های دوم، انجام مطالعات کاربری زمین بر اساس ارزیابی توان بوم شناختی، انجام مطالعات و اجرای طرح های مدیریت پسماند و فاضلاب، تدوین آیین نامه های اجرایی مربوط به طراحی منظر و محیط روستایی، تدوین و اجرای آیین نامه های مربوط به تغییر کاربری باغ ها و مزارع به خانه های دوم و غیره پیشنهاد شده است.
مدل ساختاری مؤلفه های سرمایه اجتماعی مؤثر بر میزان ریسک پذیری روستاییان: مطالعه کلزاکاران شهرستان کنگاور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی- همبستگی حاضر، بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر میزان ریسک پذیری کشاورزان کلزاکار با استفاده از دستگاه مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری، کشاورزان کلزاکار شهرستان کنگاور بودند (389 N=) که تعداد 185 نفر از آنها با استفاده از جرسی و مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه ها، از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با نرم افزارهای 15 Spss و 18 Amos نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی و قدرت ریسک پذیری در کشاورزان کلزاکاران در حد متوسط است. هم چنین بر اساس یافته ها، رابطه مثبت و معنی داری بین سرمایه اجتماعی و ریسک پذیری کشاورزان وجود دارد. از 8 مؤلفه وارد شده در نرم افزار Amos، متغیرهای احساس اعتماد و امنیت، بها دادن به زندگی و دوستی و روابط خانوادگی، واریانس بیشتری از میزان ریسک پذیری کشاورزان کلزاکار را تبیین کردند.
شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری روستایی در حوزه امنیت با استفاده از تکنیک دلفی (مورد مطالعه: استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به استناد گزارش های ارائه شده سازمان جهانی گردشگری، درآمد حاصل از توریسم با سرعت در حال گسترش است و این موضوع می تواند گامی بزرگ برای مناطقی با جاذبه های طبیعی و توریستی باشد. استان کوهستانی چهارمحال و بختیاری نیز به علت برخورداری از موقعیت ممتاز گردشگری و استراحتگاهی و همچنین، شرایط متناسب جغرافیایی، در مقوله گردشگری مورد توجه شایانی قرار گرفته است. اکنون یکی از عوامل تأثیرگذار در توسعه گردشگری، توجه به مقوله امنیت گردشگر، امنیت سرمایه گذار، امنیت قانونی، امنیت جانی و امنیت اداری در این حوزه است. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری روستایی در حوزه امنیت است. پژوهش حاضر با استفاده از تکنیک دلفی (تکنیکی در روش های تحقیق کیفی) انجام شده و جامعه آماری تحقیق شامل کلیه متخصصان حوزه گردشگری بوده که 25 نفر از متخصصان در حوزه گردشگری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. نمونه گیری به صورت کاملا هدفمند بوده، برای شناسایی متخصصان از شیوه نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، اعضای پانل دلفی در مجموع 9 گویه را به عنوان مهمترین موانع امنیتی موجود توسعه گردشگری روستایی در استان چهارمحال وبختیاری معرفی کردند ، گویه ""امنیت سرمایه گذار، به منظور سرمایه گذاری در توسعه گردشگری به حد کافی فراهم نگردیده است"" به عنوان نخستین اولویت، با بالاترین میانگین و با موافقت 88 درصد از متخصصان، دارای بیشترین اهمیت بوده است و گویه "" بروز درگیری بین گردشگران و افراد بومی به علت وجود فضاهای فکری و فرهنگی حاکم در بین افراد بومی"" با کمترین میانگین و با موافقت 40 درصد از متخصصان، دارای کمترین اهمیت از دیدگاه متخصصین در حوزه امنیت گردشگری روستایی در استان چهارمحال و بختیاری بوده است. همچنین، به طور کلی 10 گویه شناسایی و استخراج گردید که در نهایت پس از چهار مرحله اجرای تکنیک دلفی، یک گویه به علت کم بودن میانگین (کمتر از 50/2) و همچنین، کمتر بودن میزان موافقت متخصصان پس از مرحله چهارم تکنیک دلفی (40 درصد موافق گویه بوده اند)، در نهایت 9 گویه با بیشترین درصد موافقت (بیش از 50%) از دیدگاه متخصصان به عنوان موانع امنیت در گردشگری روستایی استان چهارمحال و بختیاری معرفی گردید.
بررسی نگرش جوانان روستایی شهرستان گنبدکاووس نسبت به اشتغال در بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی گسترده از جمعیت فعال و جویای کار جامعه را جوانان روستایی تشکیل می دهند. بخش کشاورزی با توان فراوان خود دارای شرایط مناسب برای جذب این نیروی عظیم و جلوگیری از مهاجرت بی¬رویة آنها به مناطق شهری است که خود با مشکل بزرگ اشتغال مواجه¬اند. تحقیق حاضر، با هدف بررسی نگرش جوانان روستایی شهرستان گنبدکاووس نسبت به اشتغال در بخش کشاورزی، در سال 1390 انجام شده و روش آن پیمایشی از نوع توصیفی- همبستگی، و جامعة آماری آن 39057 جوان روستایی شهرستان گنبدکاووس است که از آن میان، 347 نفر به¬روش نمونه¬گیری طبقه¬ای متناسب انتخاب می شوند. نتایج نشان می¬دهد که میزان علاقة حدود 54 درصد جوانان روستایی به سکونت در روستا در حد مطلوب است؛ بر اساس نتایج آزمون همبستگی، متغیرهای سن، میزان تحصیلات، میزان علاقه به سکونت در روستا و روحیات کارآفرینانة جوانان روستایی با نگرش آنها رابطة مثبت و معنی دار دارند؛ و همچنین، نتایج آزمون¬های مقایسه¬ای حاکی از وجود اختلاف معنی دار میان نگرش جوانان مرد و زن و نیز نگرش افراد دارای سابقه و بدون سابقه در راه¬اندازی کسب¬وکار است. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می¬دهد که ویژگی های شخصیتی کارآفرینان، تحمل ابهام، چالش¬طلبی، عمل¬گرایی و متغیر سن از عوامل مهم تبیین¬کننده در تغییرات متغیر وابسته به شمار می¬روند.
سکونتگاه نوع سوم، راهکاری برای رسیدن به الگوی مناسب سکونت در راستای توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایدة اصلی در مقالة حاضر این است که روستا و شهرهای کنونی نمیتوانند سکونتگاههای مناسبی برای زندگی با کیفیت فراهم کنند؛ بنابراین، باید به دنبال الگوی جدیدی از سکونتگاه بود تا علاوهبر داشتن سازگاری لازم با نیازها و خواستههای جامعة نوین، زمینة توسعة پایدار و کاهش نبود تعادل در سکونتگاههای شهری و روستایی کنونی را فراهم نماید. این مقاله از نظر روش، مبتنی بر تحلیل مفهومی- نظری و تجربی مسئله با اتکاء به اسناد نظری و آماری و تحلیل کیفی واقعگرا از وضع موجود و آرمانگرا از وضع مطلوب سکونتگاه در ایران است. پایة نظری تحقیق را تجربة 20 سالة محقق در زمینة مطالعات و تحقیقات نظری و عملی، در عرصة شهرها و روستاها تشکیل میدهد. بااینحال، در شکلگیری این ایده رویکرد اجتماعی-اکولوژیک به مسائل جامعه و دیدگاه و روشهای توسعة پایدار نقش مؤثری داشته است. تحلیل مسئلة سکونت شهری و روستایی نشان میدهد که در گذار از جامعة سنتی به مدرن یا شبهمدرن، الگوی سکونت نتوانسته است خود را با الگوی زندگی جدید و خواستههای اجتماعی و اقتصادی سازگار کند. این فقدان تطابق بین نیازهای درحال دگرگونی جامعه و الگوی سکونت، ابتدا خود را در مهاجرت بیرویه و شتابان روستایی به شهری و سپس در بروز مسائل و مشکلات شهری نشان میدهد. یافتة اصلی تحقیق این است که برای حل مسائل و مشکلات جوامع شهری و روستایی که گاه حلنشدنی بهنظر میرسد، باید به دنبال راهحل و الگویی جایگزین بود. بهعبارتدیگر، در ارتباط با یافتن الگوی مناسب سکونتگاه برای دستیافتن به معیارهای مناسب زندگی با کیفیت، باید پایان دوگانهانگاری شهر یا روستا و شهر و روستا را اعلام کنیم و به دنبال شکل سومی از سکونت باشیم؛ باید از نگرشهای قالبی مرسوم در ارتباط با برنامهریزی روستایی و شهری فراتر رفت و در راستای بومیسازی، دانش برنامهریزی، دیدگاهها و روشهای مرسوم را به چالش کشید. نتیجه اینکه الگوی مناسب سکونت که پاسخگوی نیاز امروز و فردای جامعه باشد، نه شهر و نه روستا است؛ بلکه شکل سومی از سکونتگاه است که بار اجتماعی و کیفیت زندگی در آن، محیطی زیستپذیر و رضایتبخش برای ساکنان خود فراهم میکند.