فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۸۱ تا ۴٬۳۰۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
79 - 90
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری با دارا بودن ابعاد بسیار مهم به عنوان یکی از مهم ترین کسب وکارهای اقتصادی محسوب می شود و همچون دیگر صنایع از ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات بی بهره نمانده است. بنابراین با توجه به اهمیت صنعت گردشگری دیجیتال، شناسایی چالش های به کارگیری آن می تواند اولین گام برای توسعه همه جانبه این صنعت باشد. این پژوهش با ترکیب روش های کیفی (دلفی) و کمی، به بررسی چالش های توسعه گردشگری دیجیتال، پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل دودسته، خبرگان و مدیران ارشد صنعت گردشگری (دسته اول) و کارکنان و مدیران سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهر تهران (دسته دوم) هستند. برای انتخاب خبرگان از روش نمونه گیری گلوله برفی (۱۰ نفر) استفاده شد و جامعه نمونه دسته دوم به روش نمونه گیری تصادفی ساده از نوع بدون جایگذاری 60 نفر انتخاب گشتند. در ادامه و با مرور ادبیات پژوهش و استفاده از تکنیک دلفی، 3 چالش اصلی و 16 چالش فرعی شناسایی گشت که با استفاده از نرم افزار SMART PLS2 مدل اصلی پژوهش ساختاردهی شد. نتایج نشان داد، چالش زیرساخت ها به عنوان تأثیرگذارترین و چالش های ضعف در نظام اقتصادی و ساختار فرهنگی به عنوان چالش های اصلی شناخته شدند. در این میان تأثیر زیرساخت ها بر توسعه گردشگری دیجیتال با کسب ضریب 803/0 بیشترین امتیاز را دارد. بعدازآن تأثیر ضعف نظام اقتصادی بر توسعه گردشگری دیجیتال با ضریب 742/0 در رتبه دوم قرار دارد. چالش ضعف ساختار فرهنگی با ضریب 653/0 بر توسعه گردشگری دیجیتال تأثیر دارد. در نتیجه مدیران و برنامه ریزان گردشگری، با استناد به نتایج این پژوهش قادر خواهند بود اقدامات لازم برای برداشتن چالش های پیش روی صنعت گردشگری دیجیتال را انجام دهند و در جهت توسعه صنعت گردشگری دیجیتال حرکت نمایند.
تحلیلی بر ریسک ها و مخاطرات مقاصدگردشگری، مطالعه موردی: بندرانزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف شناسایی و اولویت بندی ریسک های گردشگری انجام شده است. داده های پژوهش به صورت کتابخانه ای و هم چنین به روش میدانی از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. سنجش روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی انجام شده و نیز ، برای سنجش پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که میزان آن با 76/0 دارای ضریب قابل قبولی می باشد. در این زمینه، برای شناسایی ریسک های استنباط شده از تحلیل عاملی اکتشافی و جهت اولویت بندی ریسک های شناسایی شده، از آزمون آماری فریدمن استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخص اقتصادی و مالی با رتبه میانگین 85/2، بیش ترین احتمال وقوع را دارا می باشد و در رتبه یک قرارگرفته است. سپس، شاخص امکانات و خدمات با رتبه میانگین 48/2 در رتبه دوم می باشد و پس از آن شاخص ایمنی و امنیت با رتبه میانگین 08/2 در رتبه سوم قرارگرفته است. هم چنین، شاخص بهداشت و سلامت با رتبه میانگین 77/1 در رتبه چهارم، شاخص بلایای طبیعی با رتبه میانگین 74/1 در رتبه پنجم قرار گرفته اند. شاخص فرهنگی و اجتماعی با رتبه میانگین 26/1، کم ترین احتمال وقوع را دارد و در رتبه ششم قرار می گیرد. در پایان مقاله نیز اولویت بندی ریسک های استنباط شده از دیدگاه گردشگران صورت گرفته شده است.
بررسی روش ترکیبی در تشخیص جزایر گرمایی و راهکار تعدیل از طریق ظرفیت فضای سبز شهری مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
41 - 54
حوزههای تخصصی:
پدیده جزایر گرمایی شهری یکی از چالش هایی است که در پی گسترش بدون برنامه شهرها گریبانگیر اغلب کلانشهرها شده است. از آنجایی که در هر شهر و یا منطقه شهری پدیده جزیره گرمایی برآیند عوامل متفاوتی است که می تواند منحصر به آن مکان باشد، راهکارهای ارائه شده برای آن منطقه نیز باید در جهت تصحیح و یا تقلیل آن عوامل باشد. در این پژوهش سعی شده به کمک داده های ماهواره ای شامل یک تصویر حرارتی روزانه 18 جولای 2015 ماهواره لندست و همچنین تصویر شبانه ماهواره مدیس و سیستم اطلاعات جغرافیایی به همراه داده زمینی نزدیک ترین ایستگاه هواشناسی شهری به محل شبیه سازی جزایر گرمایی شهر اصفهان مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا میزان تأثیرپذیری کاربری های مختلف بر ایجاد و شدت جزایر گرمایی در اصفهان بررسی شده و بر پایه یافته های تحقیق، پیشنهادهای قابل اجرا در حوزه فعالیت شهری با نگاه ویژه بر روی فضای سبز داده شده است. از میان کاربری های شهری به کمک شبیه سازی تأثیر فضاهای سبز و به ویژه فضای سبز حاشیه معابر بر خرد اقلیم های شهری در یکی از محدوده های دارای با قدمت ترین فضای سبز حجمی شهر، محدوده عباس آباد مورد مطالعه قرارگرفت. در این راستا این فضای سبز شهری با درختان با قدمت زیاد در بافت تاریخی اصفهان انتخاب شد و به وسیله نرم افزار Envi-met مدل سازی شد. نتایج این شبیه سازی برای تابستان 2015 میلادی نشان می دهد که در سه نقطه انتخاب شده باوجود نزدیکی فواصل، حدود 1 درجه تفاوت دمایی مشاهده می شود که نزدیکی به بدنه های آبی و به خصوص فضای سبز از عوامل اصلی تأثیرگذار می باشند و همچنین داده های زمینی انطباق نسبی با روند تغییرات در نقاط دارند. بر این اساس سناریوهای مختلفی از حضور فضای سبز پیشنهاد و به کمک شبیه سازی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این مقاله نشان می دهد که فضاهای سبز خرد می تواند در صورت طراحی مناسب و بر مبنای اصول علمی تأثیر مناسبی در تعدیل اثرات حرارتی جزایر گرمایی در مقیاس های کوچک داشته باشد. همچنین به علت گستردگی محدوده شهری روش های ترکیبی پیشنهادی در این پژوهش می تواند تحلیل های حداکثری برای اقدامات کاربردی به منظور کاهش اثرات منفی جزایر گرمایی برای مدیریت شهری به ارمغان آورد.
تحلیل فضایی مناطق شهری در برخورداری از شاخص های شهر نوآور (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
68 - 81
حوزههای تخصصی:
شهرها با دربر گرفتن درصد فزاینده ای از جمعیت و گسترش شهرنشیتی، با چالش های مهمی از جمله نابرابری فضایی روبرو هستند. نقش کلان شهرها به علت آثار تجمعی چالش های افزایش جمعیت، بسیار حائز اهمیت است. با اینکه شهرها به عنوان مرکز نوآوری در نظر گرفته شده، اما سطح نوآوری بین مناطق به صورت برابر توزیع نمی شود . هدف این پژوهش سطح بندی مناطق کلان شهر تبریز در برخورداری از شاخص های شهر نوآور است. پژوهش حاضر براساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات مقایسه ای بوده و روش گردآوری داده ها، به صورت پیمایشی می باشد. با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از میان شهروندان و 27 خبره با روشه گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند ؛ پایایی پرسشنامه شهروندان و خبرگان به ترتیب با مقادیر 89/0 و 93/0 تایید شده است. نتایج به دست آمده از تکنیک ANP نشان می دهد که زیرمعیارهای مراکز آموزشی و پارک علم و فناوری به ترتیب با مقادیر 104046/0 و 090895/0 بیشترین و زیرمعیارهای مساحت منطقه و جمعیت به ترتیب با مقادیر00374/0و 007537/0 کمترین تأثیر را درحرکت شهر تبریز به سمت یک شهر نوآور دارند. بررسی وضعیت چگونگی توزیع شاخص های شهر نوآور نشان می دهد که منطقه هشت با میزان تاپسیس 9647 /0در رتبه اول و منطقه چهار با میزان تاپسیس 068081/0 در رتبه آخر سطح نوآوری قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های شهر نوآور به صورت عادلانه توزیع نشده و تمرکز فضایی در توزیع شاخص ها وجود دارد. لذا، مدیریت کلان شهر تبریز در راستای تحقق شهر نوآور نیازمند تحریک نوآوری از طریق توزیع عادلانه شاخص های شهر نوآور و تمرکززدایی از مرکز است.
آینده نگاری مدیریت حریم پایتخت به روش سناریونگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
45 - 66
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی، با وجود نامعلومی ها، عدم قطعیت ها و پیچیدگی های فراوانی که بیش تر از سوی محیط های بیرونی و خارج از کنترل سیستم برنامه ریزی و نیز فضاهای ملی وفراملی اعمال می شود، شیوه های سنتی و مرسوم مدیریت و برنامه ریزی توسعه فضایی شهری و منطقه ای کارآیی خود را در مواجهه با شرایط پیش بینی نشده و غیرخطی از دست داده اند. با گذشت حدود نیم قرن از تصویب نخستین طرح توسعه شهری و تهیه برنامه های متعدد، نتایج ارزیابی های مختلف گویای ناکارآمدی و تحقق پذیری پایین طرح های توسعه شهری و منطقه ای در ایران است. مروری بر روش شناسی برنامه ها و طرح های تهیه شده در ایران در برخورد با آینده نشان می دهد که اکثر این طرح ها، با دیدگاهی اثبات گرایانه، آینده را در قالب مدل های کمی در تداوم روندهای گذشته تا به حال در نظر گرفته و در خوش بینانه ترین حالت به ارائه سناریوهای متعدد در خصوص آینده های محتمل پرداخته اند. ناکارآمدی رویکردهای مرسوم، دستورکار مقاله را به اندیشه و کاربست شیوه های جدید و منعطف تفکر و پژوهشِ آینده و تلفیق آن در مطالعه مدیریت حریم پایتخت معطوف ساخته است. منظور از حریم پایتخت گستره حدود 6000 کیلومترمربعی مدنظر مصوبه طرح جامع شورای عالی شهرسازی و معماری است که امروزه، ناشی از حضور کنش گران متعدد، به یکی از اصلی ترین پیچیدگی ها و عدم قطعیت های این کلانشهر بدل شده است. در این رابطه از روش شناسی آینده نگاری به شیوه ی سناریونگاری مبتنی بر رویکرد کارگاه های آینده نگاری مشارکتی بهره گیری شده است. در نهایت نیز تصویر آتی ناشی از وقوع هر یک از سناریو ترسیم شده است. با این خردمایه که بستر مناسبی برای تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های پابرجای آتی فراهم آید.
رتبه بندی شاخص های کمّی و کیفی مسکن با کاربست فن دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: تامین مسکن شهری مناسب به ویژه برای اقشار کم درآمد، از مهمترین مسایل و چالش های پیش روی کشورهای جهان است. تقریباً همه کشورها در این زمینه با معضلات جدی مواجه هستند. از این رو توجه به شاخص های مسکن و ارتقاء آنها می تواند برنامه ریزی و تصمیم گیری در این بخش را تسهیل نماید. هدف این پژوهش، رتبه بندی شاخص های مسکن اقشار کم درآمد است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گردآوری داده ها از نظرات خبرگان این رشته که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، استفاده شد. پس از شناسایی شاخص های موثر بر شکل گیری مسکن از دل پیشینه تحقیق، برای تحلیل وضعیت روابط میان این شاخص ها از فن دیمتل فازی بهره گیری شد. یافته ها: در این پژوهش با استفاده از فن دیمتل فازی به رتبه بندی شاخص های موثر بر شکل گیری مسکن، پرداخته شد؛ دو مبحث مهم که از دست آوردهای این روش آماری است، یکی اثر گذارترین شاخص، در مقابل اثر پذیرترین شاخص که بر اساس تحلیل ستون D-R و دیگری درجه اهمیت شاخص که از نتیجه تحلیل ستون D+R بدست می آید. نتایج: نتایج نشان می دهد که در طراحی مجتمع های مسکونی با تراکم بالا، توجه به تامین امنیت، حفظ حریم خصوصی، طراحی فضاهایی جهت تعاملات اجتماعی ساکنین، ایجاد زمینه مشارکت کاربران، در طرحها در درجه اول اهمیت رتبه بندی شاخص ها، از نظر خبرگان قرار دارد؛ لذا استفاده از دستاوردها در برنامه ریزی مسکن کم درآمدها، می تواند به بهبود کیفیت مسکن کنونی، منجر شود.
معرفی رهیافت ها و استراتژی های مناسب جلب مشارکت روستاییان در اجرای طرح های منابع طبیعی به روش AHP و مدل راهبردی SWOT (موردی شناسی: روستای خرو علیا و سفلی شهرستان طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر جامعه روستایی ایران با چالش های متعددی از جمله کمبود منابع آب، بیکاری و مهاجرت مواجه است. اجرای موفق طرح های منابع طبیعی می تواند بخش زیادی از مشکلات پیشِ روی روستاییان را برطرف سازد. از طرف دیگر، اجرای موفقیت آمیز این گونه طرح ها مستلزم مشارکت حداکثری مردم محلی در سطوح مختلف آن اعم از اجرا، حفظ و نگهداری است. برای جلب مشارکت حداکثری مردم باید عوامل مؤثر بر آن شناسایی و در برنامه های اجرایی لحاظ شود. این تحقیق با هدف شناسایی رهیافت ها و استراتژی های جلب مشارکت مردمی در اجرای طرح های منابع طبیعی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل راهبردی SWOT انجام شد. معیار ها، رهیافت ها، نقاط قوّت و ضعف، فرصت ها و تهدید ها به روش دلفی تعیین و اطلاعات لازم به کمک پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج تحلیل پرسشنامه ها نشان داد که از بین سه معیار آموزش و آگاهی، اقتصادی– اجتماعی و فردی، معیار اقتصادی- اجتماعی با وزن نهایی 648/0 بیشترین تأثیر را بر جلب مشارکت و پذیرش آن در منطقه دارد و در بین شش سطح مشارکتی موجود، سطح مشارکت در اجرا با وزن نهایی 25/0 به عنوان مهم ترین و اثرگذارترین سطح مشارکت مردم است. بر اساس مدل راهبردی SWOT بهترین استراتژی مشارکتی در منطقه، بهره گیری از فرصت ها با استفاده از نقاط قوّت (اشتغال زایی پروژه ها برای ساکنان و توسعه اراضی کشاورزی آبی به ترتیب با وزن 82/0 و 78/0) است. بر این اساس استراتژی بهینه مدیریتی در رابطه با بحث مشارکت، استراتژی تهاجمی (SO) (بهره گیری از فرصت ها با استفاده از نقاط قوّت) است.
تحلیلی فقهی بر نامطلوب بودن توسعه عمودی بناهای مسکونی در شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
3 - 16
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال ژرفکاوی الگوی توسعه عمودی در ابنیه مسکونی از منظر فقه شیعی است و مسئله ای که محور این پژوهش را تشکیل می دهد عبارت است از «مطلوبیت یا عدم مطلوبیتِ فقهیِ توسعه عمودی در ابنیه مسکونی و تبیین علل آن». برای ژرفکاوی این مسئله از روشی ترکیبی در این پژوهش استفاده شده است؛ به نحوی که در مقام گردآوری داده ها از روش اسنادی استفاده شده است اما در مقام تحلیل داده ها از روش های تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی بهره گیری شده است. بر اساس یافته های پژوهش، توسعه عمودی در ابنیه مسکونی به دلایل متعدد فقهی، مطلوبیت ندارد که این دلایل را می توان به دو دسته ادلّه صریح و ادلّه غیر صریح تقسیم نمود. از مهمترین دلایل دسته اول می توان مواردی همچون موضوع اِشراف و ایجاد مزاحمت ساختمان های بلند در تهویه ابنیه مسکونی مجاور را برشمرد که به صراحت در متون فقهی مورد نهی قرار گرفته است و قبل از این پژوهش، در سایر پژوهش های مشابه نیز کمابیش مورد بحث قرار گرفته است؛ اما نوآوری این پژوهش در تبیین دسته دوم (ادلّه غیر صریح) است که در این خصوص می توان به مواردی همچون تقابل با انجام برخی تکالیف شهروندی و اجتماعی، تقابل با برخی از سنن معصومین (ع) نظیر سنت استهلال و تقابل ضمنی با برخی از آیات و ادعیه اشاره نمود که همانطور که اشاره شد، تحلیل و استنتاج یافته ها از این نوع ادلّه از ابداعات این پژوهش است.
مدل مفهومی و چارچوب تحلیلی پیاده مداری با تأکید بر رویکرد نوشهرسازی مطالعه موردی: فاز چهار مهرشهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
81 - 96
حوزههای تخصصی:
یافتن «مسئله» برای تحقیق، همواره یکی از دشوارترین مراحل تحقیق علمی محسوب شده است. هر پژوهشگری در پی آن در گرانبهایی است که در بین هزاران سنگ ریزه پنهان شده است. اما چرا این عنصر با ارزش در تحقیق حاضر «پیاده روی» و به عبارتی «پیاده مداری» بوده است؟ پیاده روی قدیمی ترین و جذابترین شکل جابجایی انسان در فضا بوده است و این در حالی است که «کم تحرکی» به عنوان یکی از آسیبهای سلامت عمومی و از مقوله های کاهش کیفیت زندگی انسان معاصر محسوب می شود. پس آنچه رخ داده است، از دست رفتن یکی از ارزشهای بنیادین زندگی است: تجربه زیسته فضاهای شهری! تحقیق حاضر با هدف واکاوی مولفه ها و معیارهای موثر بر پیاده مداری و سنجش آن در محدوده مورد بررسی در دو بخش جامه عمل پوشیده است. در بخش اول که به بررسی پیشینه تحقیقاتی، مبانی نظری و تجارب جهانی معطوف بوده است، ترکیبی از استدلال قیاسی و استقرایی به کار گرفته شده و مدل مفهومی و عملیاتی تحقیق تدوین گردیده است. استراتژی غالب در این مرحله توصیفی بوده است. در مرحله بعد پس از آزمون اولیه مدل و بومی سازی، سنجش وضعیت در محدوده براساس معیارها و زیرمعیارهای مدل عملیاتی صورت گرفته است. با طراحی پرسشنامه براساس زیرمعیارهای مدل به روش لیکرت و با پذیرش 10% خطا در تعمیم نتایج، تعداد 100 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده در بین ساکنین توزیع گردید. متعاقبا با تاکید بر استفاده از ترکیب ابداعی (مثلث بندی)، شیوه «مکان سنجی» نیز به یاری آمد و در کنار بررسی منابع و اسناد، زمینه لازم برای تشکیل ماتریسهای سوات (SWOT) فراهم آمد که تعداد آن تابع تعداد مولفه های مدل بوده و سنجش وضعیت براساس میزان تحقق معیارها و زیرمعیارها در ناحیه مورد بررسی صورت گرفته است که خود از ویژگی های ممتاز این تحلیل محسوب می شود. نتایج نهایی در قالب اهداف، راهبردها و سیاستهای اجرایی ارائه گردیده و لذا تحقیق حاضر کاربردی می باشد. روایی مدل تحقیق با طی مراحل مرور ادبیات، نظر سنجی از استادان و کارشناسان و آزمون مقدماتی در محدوده بدست آمده و نتایج بررسی میدانی، نشان داد علیرغم اهمیت کلیه مولفه های مدل، شرایط و اقتضائات فاز چهار مهرشهر کرج، نقش مولفه هایی چون کیفیت محیط، ایمنی و امنیت و مدیریت شهری کارآمد را در قیاس با سایر مولفه ها، پررنگ تر می نمایاند و لذا باید راهبردها و سیاستهای اجرایی ذیربط با این مولفه ها مورد توجه جدی قرار بگیرد.
تحلیل مشارکت شهروندی و رابطه آن با تکالیف و رضایتمندی شهروندان در شهر جدید گلبهار (با تأکید بر مشارکت در کاربری اراضی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
35 - 49
حوزههای تخصصی:
بعد از جنگ جهانی دوم و به دنبال افزایش سریع جمعیت و گسترش مشکلات شهری، ایجاد شهرهای جدید به عنوان یکی از مهم ترین سیاست های شهری برای کاهش این مشکلات در شهرهای بزرگ مطرح گردید. اما این سیاست ها در کشورهای درحال توسعه به خصوص ایران، به دلیل فقدان برنامه های دقیق و عدم توجه به نیازها و خواست های شهروندان با شکست مواجه شدند و به نظر می رسد که با توجه به استراتژی ایجاد شهرهای جدید و اهداف آن، شهرهای جدید به اهداف خود نرسیده اند. ازاین رو باید برنامه های دقیق در پیش گیریم تا علاوه بر اینکه جمعیت موجود شهرهای جدید حفظ گردند، بلکه به جمعیت آن ها نیز، افزوده شود. مشارکت مردم در امر برنامه ریزی و احترام به آراء و عقاید آن ها، شاید اولین گام برای رسیدن به هدف های برنامه ریزی شهری باشد بنابراین با توجه به اهمیت مشارکت شهروندی در موفقیت طرح های شهری، در این پژوهش، مشارکت شهروندان در کاربری اراضی شهری در شهر جدید گلبهار بررسی می شود تا شاید راه و حلی برای مشکلات شهرهای جدید باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده، جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه انجام شده است و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های رگرسیون، t-test, crosstabs, chi square و Spearman، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان مشارکت شهروندان در شهر جدید گلبهار در سطح پایینی است و کمترین میزان آن مربوط به کاربری اراضی است و همچنین میزان رضایتمندی آنان نیز از خدمات ارائه شده سطح پایینی را نشان می دهد. طبق نتایج، رابطه معناداری میان رضایتمندی، تکالیف، سن، تحصیلات، مدت اقامت و شغل با مشارکت وجود دارد اما رابطه میان جنس و تأهل با مشارکت معنادار نیست.
تحلیل جغرافیایی موانع روان شناختی عدم استفاده از حمل ونقل عمومی در کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
807 - 836
حوزههای تخصصی:
در عدم استفاده از حمل ونقل عمومی غیر از مسائل زیرساختی مانند فرسودگی ناوگان، کمبود ناوگان، مسائل اقتصادی، موانع اجتماعی-فرهنگی، مسائل زیست محیطی و ضعف های مدیریتی موانع روان شناختی نیز مؤثر هستند و این موانع (روان شناختی) حلقه گمشده برنامه ریزی و مدیریت شهری است. شناخت عوامل روان شناختی افرادی که از حمل ونقل عمومی استفاده می کنند، می تواند پیامدهای مهمی برای سیاست های حمل ونقل، ترویج آن و مدیریت جابه جایی داشته باشد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر تحلیل جغرافیایی موانع روان شناختی استفاده نکردن از حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز است. پژوهش حاضر کاربردی- نظری و توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش، با مطالعات کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه با مردم و کارشناسان گردآوری شده و برای رتبه بندی موانع نیز از روش تصمیم گیری ARAS استفاده شده است. همچنین پهنه بندی این موانع در سطح شهر اهواز به کمک مدل درون یابی کریجینگ و در محیط نرم افزار Arc GIS 10.3 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد موانع اضطراب آور، موانع کنترل تکانه، موانع شناختی و موانع شخصیتی در هریک از شیوه های حمل ونقل عمومی، مانند تاکسی، اتوبوس، پیاده روی و دوچرخه سواری متفاوت هستند. بیشتر پهنه های شهر اهواز از نظر موانع اضطراب آور در عدم استفاده از حمل ونقل عمومی طیف زیادی دارد. هم پوشانی موانع شناختی نیز تأیید می کند از حیث وجود این موانع در عدم استفاده از حمل ونقل عمومی، بیشترین پهنه های شهر در طیف کم قرار می گیرد. بیشترین پهنه ها از نظر موانع شخصیتی عدم استفاده از حمل ونقل عمومی در طیف متوسط و از نظر موانع کنترل تکانه عدم استفاده از حمل ونقل عمومی در طیف خیلی زیاد است. درنهایت پس از هم پوشانی این چهار بعد روان شناختی مشخص شد موانع روان شناختی عدم استفاده از حمل ونقل عمومی در حد زیاد است.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر میزان شادی شهروندان در فضاهای عمومی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
107 - 124
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان حوزه شهری بر این اصل تأکید دارند که هدف مداخلات طراحی شهری در پروژه های شهری تغییر تجربیات آن فضا برای استفاده کنندگان از آن است. فضاهای عمومی شهری در تلاش برای خلق حسی به یادماندنی و ایجاد شادی در حاضرین در فضا طراحی شده اند، به طوری که حتی افرادی که از این مراکز بازدید می کنند می توانند به استفاده از حواس پنج گانه خود مجموعه ای از تجربیات عاطفی کسب شده در فضا را توصیف کنند؛ تجربیاتی که نسبت به مکانی دیگر می توانند بسیار متفاوت باشند. در ایران، به جز پژوهش های اندک، آن هم بیشتر با رویکردی روان شناختی و با محور قرار دادن فرآیندهای ذهنی منجر به شادی یا ناشادی، توجه درخوری به این موضوع نشده است. بر اساس گزارش جهانی شادی در سال 2019 ایران از بین 153 کشور در جایگاه 118 قرار دارد. در پژوهش حاضر هدف بررسی و تبیین معیارهای اثرگذار بر شادی و نشاط اجتماعی شهروندان در فضاهای عمومی تبریز می باشد. به منظور پاسخگویی به این هدف در بخش مبانی نظری تأکید شد که به طورکلی شادی و فضاهای عمومی شهری بر یکدیگر اثرگذارند. یافته های پژوهش حاکی از این است که بر اساس نتایج به دست آمده از مطالعات آماری، تمامی متغیرهای مفهومی پژوهش، شامل ابعاد کیفیت فضاهای عمومی شهری، ابعاد کالبدی-اکولوژیک، ابعاد ادراکی-معنایی، ابعاد فرهنگی-اقتصادی، ابعاد اجتماعی، ابعاد ذهنی، ابعاد سیاسی-مدیریتی، ابعاد فردی-شخصیتی دارای ارتباط معنادار با مفهوم شادی و نشاط اجتماعی می باشند. از دیدگاه شهروندان، بعد کیفیت فضای شهری مهم ترین بعدی است که نقش مهم تری در ارتقا شادی و نشاط اجتماعی شهروندان داشته و بیش ترین اثرگذاری را بر شادی شهروندان ایفا می کنند و بایستی در برنامه ریزی های مرتبط با فضای شهری در اولویت قرار گیرند.
برآورد تمایل به پرداخت گردشگران و عوامل مؤثر بر آن مطالعه موردی: دریاچه زریبار مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
15 - 26
حوزههای تخصصی:
برای بسیاری از کشورها، صنعت گردشگری بخش قابل ملاحظه ای از رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را به خود اختصاص داده است. فعالیت گردشگری می تواند تأثیر منفی یا مثبت بر کیفیت زندگی ساکنان داشته باشد. در سطح خرد، مطالعات ارزش گذاری باعث دستیابی به اطلاعات مربوط به ساختار و کارکرد اکوسیستم ها و نقش متنوع و پیچیده آنها در حمایت از رفاه انسانی شده و در بعد کلان، ارزش گذاری اقتصادی اکوسیستم، برنامه ریزان و مدیران اجرایی را در برنامه ریزی، حفاظت و بهره برداری پایدار منابع طبیعی یاری می دهد. دریاچه زریبار مهم ترین و کم نظیرترین جاذبه آبی در سه کیلومتری غرب شهرستان مریوان در استان کردستان قرار گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی میزان تمایل به پرداخت گردشگران ورودی به دریاچه زریبار مریوان است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز این تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه عدد 86/0 به دست آمد که نشان از پایای خوب پرسشنامه دارد. نتایج حاصل از برآورد مدل به روش لاجیت نشان می دهد که متغیرهای سن، هزینه سفر، سطح تحصیلات، بعد خانوار، درآمد و میزان رضایت بازدیدکنندگان بر تمایل به پرداخت تأثیر معنی دار داشته و متغیر سابقه پرداخت، تأثیری بر تمایل به پرداخت افراد نداشته است. یکی دیگر از نتایج این مطالعه نشان می دهد که ارزش تفریحی دریاچه زریوار که با مقدار متوسط انتظاری (WTP) نشان داده می شود، برای هر بازدید کننده برابر با 5712 ریال است.
ارزیابی تأثیر ظرفیت های خدماتی فضایی مراکز درمانی بر میزان گردشگران درمانی مطالعه موردی: شهر یزد
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
291 - 303
حوزههای تخصصی:
امروزه، گردشگری از معدود بخش های خدماتی است که فرصت های مناسب را برای تجارت فارغ از میزان توسعه یافتگی آن ها فراهم آورده است. به گونه ای که از گردشگری به صنعت تعبیر شده و بعد از صنعت نفت و خودرو سومین صنعت درآمدساز جهان شناخته می شود. گردشگری سلامت نیز یکی از رشدهای پرسرعت را در صنعت گردشگری دنیا دارد. ایران، با وجود قابلیت های زیادی که در زمینه مذکور، به ویژه گردشگری درمانی، به دلیل کیفیت مناسب درمان و پایین بودن هزینه درمان دارد، می تواند بخش مهمی از این بازار را به خود اختصاص دهد. شهر یزد به رغم محدودیت های اقلیمی و وجود مرکزیت در کشور زمینه مساعدی در خصوص پیشرفت های خدمات درمانی ایجاد کرده و در زمینه پزشکی در حد بالایی ارائه سرویس دهی می کند. بنابراین، با توجه به این موضوع و با تدوین برنامه ای جامع می توان این شهر را در زمینه گردشگری درمانی در سطح جهانی مطرح کرد. هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر ظرفیت های خدماتی فضایی مراکز درمانی بر میزان گردشگران درمانیدر شهر یزد و شناسایی وضعیت آن در جهت توسعه پایدار شهر یزد است. مطالعه حاضر، توصیفی تحلیلی است که به صورت پیمایشی اجرا شده است. با پژوهش های میدانی مشخص شد درصد بالایی از افراد بستری در مراکز درمانی غیربومی اند که بیانگر فرصتی مناسب در زمینه مذکور در شهر یزد است. همچنین، با استفاده از آزمون T و نتایج حاصل از پرسش نامه، این نتیجه حاصل شد که میان گردشگران درمانی و ظرفیت های خدماتی فضایی رابطه معناداری وجود دارد و درنهایت در این زمینه پیشنهادهای لازم مطرح شد.
برنامه ریزی فضا های شهری به منظور ارتقاء حس سرزندگی (مورد پژوهی: خیابان خیام شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
35 - 49
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت بالای تکنولوژی و نیز اهمیت اتومبیل در خیابان ها، حرکت عابران پیاده در سطوح مختلف شهری بی اهمیت شده و از مهم ترین مشکلات حال حاضر توجه بالای متخصصین شهری بر حرکت سواره بوده و عابران پیاده و رفع نیاز های آن ها اولویت بالایی ندارد که نتیجه ی آن کاهش تعاملات اجتماعی میان شهروندان و نیز عدم برخورداری فضا های شهری از حس سرزندگی می باشد. این مسئله در بسیاری از شهر های ایران نیز دچار بی توجهی گشته و نیازمند برنامه ریزی است. هدف از این پژوهش بررسی نقش پیاده راه خیام بر ارتقاء حس سرزندگی شهر بوده به گونه ای که از فضایی صرفاً برای گذر مردم خارج شده و به فضایی پویا تبدیل گردد، به طوری که شهروندان با میل و خواسته خود در آن حضور یابند، بوده و با استخراج شاخص های مؤثر بر این هدف به ارائه راهکار های مؤثر در جهت ارتقاء حس سرزندگی فضا پرداخته است. این پژوهش از موضع هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار دارد. در بخش نمونه موردمطالعه از مشاهدات میدانی، مصاحبه با مسئولان و همچنین پر کردن پرسشنامه از عابران خیابان بهره برده شد. طبق فرمول کوکران 384 پرسشنامه به صورت تصادفی توزیع شد و در ادامه داده های حاصل مبتنی بر تحلیل عامل اکتشافی، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی مورد تحلیل قرار گرفتند.
طبق نتایج حاصل از تحلیل های کارشناسانه و تحلیل های آماری صورت گرفته، بهره گیری از اصولی همچون: در نظر گیری فضا های تجمعی جاذب به عنوان مبدأ و مقصد در بخش های مختلف خیابان، طراحی مناسب جداره، استفاده از عناصر تاریخی و ... می توان در جهت ارتقاء حس سرزندگی در خیابان گام برداشت.
مقایسه ظرفیت های اجتماعی و نهادی توسعه پایدار در شهرهای کرج و قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
81 - 94
حوزههای تخصصی:
با توسعه شهرها و مطرح شدن رویکرد توسعه پایدار، توجه و رعایت اصول پایداری و پیگیری اهداف آن، هر چه بیشتر در برنامه ریزی توسعه شهرها مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که پیمودن این راه بدون آگاهی از وضعیت شهرها در طی مسیر امکان پذیر نخواهد بود، سنجش میزان دستیابی به اهداف توسعه پایدار در دستور کار دولت ها قرار گرفته است. سنجش میزان پیشرفت پایداری در شهرها از دو بعد اصلی محتوایی و فرایندی قابل بررسی است. بعد محتوایی شامل متغیرهایی است که بر نتیجه نهایی سیاست ها تأثیر می گذارند و شامل سنجش شاخص های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی توسعه پایدار می شوند. در مقابل بعد فرایندی شامل ابزار، روش ها و فرایندهای مختلفی است که برای دستیابی به سیاست های توسعه پایدار مورد استفاده قرار می گیرند و به عنوان پشتیبان و محرک توسعه پایدار محسوب می شوند. هدف تحقیق حاضر علاوه بر تبیین نظری و تشریح رابطه توسعه پایدار با سرمایه اجتماعی، سرمایه نهادی و ظرفیت سازی توسعه پایدار، ارزیابی و مقایسه شاخص های بعد فرایندی توسعه پایدار در دو شهر کرج و قزوین بوده است. تکنیک های اصلی مورد استفاده برای گرد آوری داده ها، مصاحبه با مدیران و کارشناسان و استفاده از پرسشنامه بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آمار استنباطی و آزمون معناداری میانگین ها و همچنین از روش توصیفی و کیفی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده تفاوت معناداری بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه نهادی و ظرفیت سازی در دو شهر و سطح بالاتر آن ها در شهر قزوین نسبت به شهر کرج است. بدین ترتیب به نظر می رسد که شهر قزوین جهت گیری مناسب تری در حرکت به سوی توسعه پایدار در مقایسه با شهر کرج دارد.
شناسایی نحوه و میزان تأثیر عناصر پیاده رو های شهری بر ابعاد و مؤلفه های سلامت عابران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
15 - 30
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری پایدار به عنوان علمی جوان در حوزه زندگی روزمره در فضاهای شهری، می تواند نقشی اساسی در ارتقای سلامت شهروندان ایفا نماید. سلامت و بهداشت در روند تکامل تاریخی بشر از زمان باستان تاکنون به عنوان موضوعی مطرح بوده که جوامع همواره با آن در تعامل بوده اند؛ به طوری که سلامت و رفاه مردم یک شهر، شاخص مهمی برای نشان دادن میزان موفقیت سیاست های توسعه پایدار آن شهر است. در این رابطه، یکی از فضاهایی که شاهد حضور پررنگ مردم و همچنین نمود فعالیت های فیزیکی آنها در شهرها هستیم، پیاده رو های شهری می باشد که عضو جدایی ناپذیر خیابان ها بوده و تعامل انسان را در کنار ساخته هایش (یعنی اتومبیل ها) ممکن ساخته است. نکته قابل تأمل این است که سلامت عابران تنها به بعد جسمانی و در ارتباط با خطرات و مضرات ناشی از سوی اتومبیل ها محدود نمی شود، بلکه بسیاری از عوامل دیگر نیز در محیط پیاده رو می توانند بر سلامت عابران تأثیر بگذارند. با این توصیف، ضروری است تا اقداماتی برای حفظ و تقویت سلامت عابرین پیاده در تمامی ابعاد آن صورت گیرد. این مقاله برای پاسخ به این سؤال که کدام عناصر پیاده رو های شهری بر سلامت عابران اثرگذار می باشند و نحوه و میزان این تأثیر به چه نحو است، با استفاده از روش همبستگی کیفی اقدام به جستجوی این رابطه می کند. یافته ها نشان می دهند، تجهیزات سرگرمی روی زمین، کاربری های حاشیه، رنگ مصالح و گلدان ها و درختچه های گلدانی، بیشترین تأثیر را بر مؤلفه های سلامت عابران دارند. از طرفی سطوح پیاده رو ها بر سلامت جسمانی، مبلمانپیاده رو بر سلامت اجتماعی، پوشش گیاهی بر سلامت روانی و عناصر نرمپیاده رو بر سلامت اجتماعی و روانی بیشترین تأثیر را می گذارند.
بررسی مقایسه ای حس تعلق به مکان در محلات گلشن و قنات کوثر منطقه 4 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
حس تعلق شهروندان به مکان و محل زندگی خود یکی از ابعاد مهم در ارتقای کیفیت محیط های شهری است. و عامل مهمی در شکل گیری پایه های ارتباطی شهروندان در محیط شهری می شود. تحقیق حاضر در پی بررسی و شناخت حس تعلق به مکان در میان شهروندان محلات قنات کوثر و گلشن واقع در منطقه 4 شهرداری تهران و عوامل تأثیرگذار بر آن که زمینه ساز طراحی برنامه ها و سیاست ها در جهت تقویت حس تعلق به مکان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش آن توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان بالای 18 سال محلات گلشن و قنات کوثر منطقه 4 کلان شهر تهران است. که جمعیت برحسب سرشماری سال 1395 برابر 58819 نفر می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 382 نفر تعیین شد. نحوه نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بوده است. تحلیل نتایج نشان می دهد که ساکنین محله قنات کوثر نسبت به ساکنین محله گلشن احساس راحتی بیشتری در محله خود نسبت به سایر محلات احساس می کنند. همچنین پیشرفت و ارتقا محله برای ساکنین هردو محله اهمیت بالایی دارد. در محله گلشن، ساکنین این منطقه به زندگی در این محله افتخار نمی کنند و برایشان ارزش محسوب نمی شود درصورتی که ساکنین محله قنات کوثر به سکونت در این محله افتخار می کنند. ساکنین محله قنات کوثر تمایل بیشتری برای گذراندن زمان در محله خودشان دارند. همچنین مقایسه دو محله نشان می دهد که برای بخش زیادی از ساکنین محله قنات کوثر حضور در خیابان های این محله رضایت بخش است درحالی که این موضوع برای ساکنین محله گلشن کمتر صدق می کند.
مقایسه ادراک زیبایی منظر شهری از نظر متخصصان و کاربران مطالعه موردی: میدان عدل خمینی، مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
73 - 80
حوزههای تخصصی:
زیبایی از مقولاتی است که حصول آن به موفقیت و کارکرد یک فضای شهری کمک زیادی می کند. اما مسئله با اهمیت در این میان، نحوه درک زیبایی از سوی مردم و کاربران فضاست. در شرایط کنونی فضاهای شهری به وسیله متخصصان و بدون مشارکت شهروندان به ویژه در مقیاس طراحی شهری و زیباسازی محیط انجام می شود که پیامد آن، فضاهای شهری است که سلیقه اقلیت طراحان را در مقابل اکثریت استفاده کنندگان در اولویت قرار می دهد. هدف از انجام این پژوهش، درک تفاوت های ارزیابی زیبایی از نظر مردم و ارزیابی متخصصان و فهم چگونگی ارزیابی زیبایی مناظر شهری به وسیله مردم است. مکانی که برای انجام مطالعه موردی در این پژوهش انتخاب شده، میدان عدل خمینی شهر مشهد است که با وجود اتومبیل مدار بودن، مورد استفاده زیاد عابران قرار دارد. روش تحقیق در مقیاس کلان، کمی و کیفی و در مقیاس خرد، ارزیابی و روش قیاسی _ تحلیلی می باشد که برای انجام آنها از اسناد و مدارک کتابخانه ای، عکس و پرسشنامه استفاده شده است. بر اساس یافته های این تحقیق مشخص شد که معیارهای ادراک زیبایی شناسی که از سوی صاحب نظران ارائه شده، کارایی چندانی در نظرخواهی و ارزیابی مردم از زیبایی فضا ندارند. علاوه بر این، پژوهش پیشِ رو روشن ساخت که مردم در ارزیابی زیبایی شناسی خود از یک فضا، کلیت منظر را در نظر می گیرند و بیش از توجه به معیارهای تخصصی، به اجزا و عناصر فضا توجه می کنند و عواملی چون وجود فضای سبز و پوشش گیاهی یا اِلمان های زیبا را به عنوان دلایل انتخاب خود بر می شمارند.
بررسی میزان رضایت مندی شهروندان از ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام
حوزههای تخصصی:
ارگونومی یا مهندسی فاکتورهای انسانی، علمی ترکیبی با هدف افزایش بهره وری، سلامتی، ایمنی و رفاه انسان در محیط است. این علم در تلاش است بجای متناسب سازی انسان با محیط، محیط را با انسان متناسب سازد. ارگونومی مسئله ای است که امروزه بایستی در طراحی محله ها و شهر مورد توجه قرار گیرد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رضایتمندی شهروندان از وضعیت ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای، مشاهده و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط اساتید و کارشناسان این حوزه تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به میزان 934/0 محاسبه و تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی (شاخص هال ین وتن و آزمون T تک نمونه ای) در نرم افزار spss انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که وضعیت ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام از نظر شهروندان رضایت بخش نیست و ساکنان از وضعیت ایمنی و ارگونومیک محله، سلامت محیط، ارگونومی مبلمان شهری و ارگونومی محیط های عمومی محله سعدی رضایت ندارند. به عبارتی می توان بیان نمود که در طراحی محیط محله سعدی ارگونومی شهری یا فاکتورهای انسانی رعایت نشده است.