فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هر شهر از مجموع کاربری هایش ساخته شده است و یکی از هدف های مهم برنامه ریزی شهری، ارتقاء و ساماندهی الگوی توزیع کاربری هاست. این مقاله نیز با آگاهی از توسعه نامنظم کاربری ها در شهر سمنان، با هدف بررسی الگوی توزیع فضایی کاربری ها این شهر انجام شده است. با توجه به این هدف، بر رویکردی کاربردی و ماهیتی توصیفی- تحلیلی مبتنی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای فراهم شده است. برای بررسی و تحلیل داده ها از روش کمّی (سرانه) و تحلیل های فضایی- مکانی، از جمله مدل های هیرشمن- هرفیندال، شاخص فشردگی، تابع Ripley's K، شاخص تنوع سیمپسون، شاخص تکه تکه شدگی، مدل کاربری ترکیبی Cervero و Duncan و نرم افراز Arc GIS استفاده است. نتایج روش های پیش گفته نمایانگر فاصله سرانه موجود کاربری های شهر سمنان از سرانه استاندارد طرح جامع است. بیش از یک چهارم کاربری ها در ناحیه 3 منطقه 1 تمرکز یافته اند. ناحیه 1 منطقه 2 دارای بیشترین فشردگی و کم ترین سهم از زمین بایر و ناحیه 2 منطقه 2 دارای بیشترین سهم از زمین بایر و قابلیت توسعه در سال های آتی است. تابع K نشان داد که 67 درصد از کاربری ها اراضی شهر سمنان به صورت خوشه ای و در مجاورت با یکدیگر توزیع شده اند که این الگوی توزیع با افزایش فاصله رابطه معناداری دارد. میانگین شاخص های F، H و D & Cنیز نشان داد که ناحیه 1 منطقه 2 از پیوستگی، تنوع و اختلاط کاربری های بیشتری برخوردار است. تسلط چنین الگوی نامتوازنی در کاربری اراضی شهر سمنان نیازمند نظارت بر روند فعلی، برنامه ریزی مجدد و ساماندهی ساخت و سازهاست.
تحلیلی بر عوامل مؤثر در پراکنده رویی نواحی شهری (نمونه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
101 - 116
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل و چالش های پیش روی شهرها، پراکنش افقی و ناموزون شهری است که تحت تأثیر عوامل متعددی روی می دهد و در شهرهای امروزه به سرعت در حال گسترش است. مجموعه عوامل موجد پراکنده روئی و تسریع روند آن، می تواند از شهری به شهر دیگر متفاوت باشد. پژوهش حاضر شهر یاسوج را به عنوان یک شهر نوپا و با مقیاس متوسط در سطح ملی به عنوان نمونه موردی انتخاب نموده و سعی در تحلیل عوامل مؤثر بر پراکنده رویی انتخاب نموده است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی به بررسی ماهیت و چگونگی پراکنده روئی شهر یاسوج پرداخته است که در این ارتباط از شاخص هایی چون تغییرات نرخ جمعیت در یک بازه پنجاه ساله و مقایسه آن با مساحت و تراکم ناخالص شهری طی این سال ها و نیز تحلیل موضوع با استفاده از مدل هلدرن به منظور اثبات وجود پراکنده رویی در شهر بهره برده است. در نهایت با استناد به دیدگاه کارشناسان و خبرگان امور شهری و با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره به تحلیل ضریب تأثیر هر کدام از شاخص های مؤثر بر این موضوع پرداخته است. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که شهر یاسوج طی سال های اخیر دچار پراکنده رویی است که در این ارتباط معیارهایی چون ضعف در اختلاط کاربری ها، قیمت اراضی شهری، اراضی خالی شهر، مهاجرت، ضعف و ناکارآمدی نظام دسترسی، به ترتیب دارای بیشترین تأثیر در پراکنده روئی شهر یاسوج بوده اند که در این ارتباط ترکیب کاربری ها، استفاده از ظرفیت اراضی خالی درون محدوده شهری، کنترل قیمت اراضی، رفع ضعف های شبکه دسترسی و قاعده مند نمودن در شکل نواحی ساخته شده از جمله راهکارهای پیشنهادی جهت پیشگیری از عارضه پراکده رویی در شهر یاسوج می باشند.
نقش راهبردی توسعه شهری (CDS) در توسعه گردشگری شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
طرح استراتژی توسعه شهری، بستری را فراهم می کند تا مردم و مسئولان شهری با یکدیگر به این توافق برسند که از شهرشان چه می خواهند و سپس نقش هر یک را به منظور رسیدن به این هدف مشخص می نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبرد توسعه شهری در توسعه گردشگری شهری اصفهان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان و مدیران سازمان گردشگری و میراث فرهنگی شهر اصفهان، شورای شهر و شهرداری شهر اصفهان، شهرسازی و معاونت شهری استانداری و متخصصین به تعداد 1132 نفر می باشد. از بین این افراد به روش نمونه گیری تصادفی، نمونه ای به تعداد 287 نفر طبق فرمول کوکران انتخاب گردید. پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر شیوه انجام؛ توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش از پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده گردیده که برای تأیید روایی از نظرات خبرگان و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان داد که مولفه های راهبرد توسعه شهری بر توسعه گردشگری شهر اصفهان تاثیر مثبت و معناداری دارند و در میان مولفه های راهبرد توسعه شهری؛ قابلیت زندگی با ضریب (712/0) و بانک پذیری با ضریب (598/0) به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بر توسعه گردشگری شهر اصفهان داشته اند.
سنجش رابطه محیط با ترس از جرم در مجموعه های مسکن مهر (مطالعه موردی: شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
515 - 537
حوزههای تخصصی:
مطالعه رابطه متقابل محیط شهرها با رفتارهای اجتماعی از نوع منفی و ناهنجار آن، موضوعی است که طی چند دهه اخیر به مطالعات جغرافیایی افزوده شده و چارچوبی علمی و عملی برای تحلیل فضایی- مکانی بزهکاری و مطالعه ناهنجاری در فضای جغرافیایی فراهم کرده است. پژوهش حاضر در حوزه جغرافیایی مجموعه مسکن مهر پاکدشت انجام شده است؛ مجموعه ای که علی رغم مدت کوتاه شکل گیری، براساس آمار و اطلاعات، یکی از کانون های اصلی جرم و ناهنجاری های اجتماعی در این شهرستان است. در پژوهش حاضر، با شناسایی عوامل مؤثر بر ترس از جرم در مجموعه مسکن مهر امام رضای پاکدشت، بخشی از معضلات اجتماعی را که مجموعه های مسکن مهر به شهر تحمیل کرده اند شناسایی، و برای رفع آن ها راهکارهای درخور ارائه می کنیم؛ بدین منظور از دو دسته عوامل عینی (فقر و مهاجرت) و ذهنی (ویژگی های محیطی از نگاه شهروندان) استفاده کرده ایم. روش این پژوهش تحلیلی-توصیفی است. ابتدا تعدادی معیار و شاخص براساس مرور متون و تجارب مرتبط به دست آمده و با توجه به آن پرسشنامه ای تنظیم شده است. درادامه به منظور جمع آوری اطلاعات، 384 پرسشنامه (براساس فرمول کوکران) به صورت تصادفی در بین ساکنان توزیع شده است. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از تحلیل عاملی و رگرسیونی خطی انجام گرفته است. چهار عامل کالبدی، اجتماعی، رضایتمندی و امنیت در مجموعه مسکن مهر مقدار ویژه بزرگ تر از یک دارند که نشان دهنده حدود 63 درصد از تغییرات است، همچنین با توجه به نتایج، فقر در دسته عینی، و عوامل کالبدی در دسته ذهنی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ترس از جرم در مجموعه مسکن مهر هستند.
طرح پارک ملی کویر گرمسار، قطب نمونه گردشگری در کشور
حوزههای تخصصی:
به کارگیری الگوریتم NSGA-II برای حل مسائل مکان یابی چندهدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
15 - 26
حوزههای تخصصی:
مکان یابی کاربری ها یکی از مهمترین مسائل شهرسازی است که دارای مقیاس های متفاوتی می باشد. هنگامی که با یک مسئله ی مکان یابی کوچک مقیاس با شرایط و محدودیت های اندک روبه رو باشیم می توان با استفاده از روش های سنتی به جواب رسید ولی زمانی که با یک مسئله ی بزرگ مقیاس مکان یابی با شرایط و محدودیت های زیاد روبه رو باشیم، مشکل بتوان بدون استفاده از هوش مصنوعی و الگوریتم های تکاملی، مکان بهینه یا حتی نزدیک به آن را در مقیاس زمان و هزینه ی قابل قبول به دست آورد. هدف این مقاله، معرفی یک تکنیک کارآمد و مناسب برای حل مسائل مکان یابی چندهدفه است. در پژوهش حاضر نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. به همین منظور یک مسئله ی مکان یابی فرودگاه برای یکی از شهرهای بزرگ کشور، به عنوان مطالعه موردی بر اساس الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب (NSGA-II) بررسی شده و بنابر بر شاخص هایی مانند دسترسی آسان، کاهش آلودگی صوتی، میدان دید خلبان، دسترسی به تاسیسات و زیرساخت ها و ... به صورت یک مدل برنامه ریزی ریاضی با 6 تابع هدف و تعداد مشخصی شرایط مورد نیاز پیکربندی شده است. در نهایت با حل مسئله از طریق الگوریتم پیشنهادی، از میان 200 جواب نهایی که شامل جبهه جواب های متفاوت بود، یک جبهه جواب با 4 نقطه به عنوان مکان بهینه برای احداث فرودگاه برگزیده شد. الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب(NSGA-II) که جز روش های مستقیم حل مسائل مکان یابی چندهدفه می باشد، با توجه به سرعت و دقت بیشتر نسبت به سایر روش ها و همچنین ارائه ی یک سیستم پشتیبان تصمیم، به عنوان رهیافتی تازه در مسائل مکان یابی چندهدفه، جانشین مناسبی برای روش های تجزیه و روش های سنتی خواهد بود.
سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان بر اساس شاخص های آموزشی و فرهنگی با استفاده ازمدل تاپسیس (Topsis)
حوزههای تخصصی:
با شناخت میزان برخورداری هر یک از شهرستان های موجود در محدوده یک استان می توان میزان آشفتگی توزیع امکانات و خدمات عرضه شده به مناطق مختلف را مشاهده نموده و با داشتن اطلاعات جامع و دقیق از سطح برخورداری یا محرومیت شهرستان ها، برنامه ریزی و تخصیص منابع متناسب با نیازهای هر ناحیه را انجام داد در این پژوهش با استفاده از 20 شاخص در دو بخش فرهنگی و آموزشی و با رویکرد «توصیفی – تحلیلی» و روش تاپسیس به سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان پرداخته شده و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد شهرستان الیگودرز به عنوان برخوردارترین و شهرستان دلفان به عنوان محرومترین شناخته شدند و در رتبه بندی انجام شده هیچکدام از شهرستان ها توسعه یافته نیستند.
مسافرت به افغانستان
آسیب پذیری معابر در شهرهای لرزه خیز بر اساس مدل IHWP در ناحیه ی سه منطقه ی یک کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شهرهای لرزه خیز، برنامه ریزی شهری ناگزیر از آسیب شناسی لرزه ای معابر است. این مقاله می کوشد ضریب و الگوی آسیب پذیری لرزه ای معابر شهری را با دیدگاه برنامه ریزی پیشگیری در ناحیه ی سه کلان شهر تبریز ارزیابی کند. در این پژوهش، داده ها و لایه های اطلاعاتی با روش اسنادی تهیه و با روش دلفی رتبه بندی و امتیازدهی و با استفاده از روش IHWP در محیط GIS پردازش شده اند. جامعه ی آماری شبکه ی معابر ناحیه ی سه ی منطقه ی یک کلان شهر تبریز است. نتایج نشان می دهد درجه ی محصور بودن بالا، افزایش سطح سرویس ترافیک، تراکم جمعیت و نظام ویژه ی کاربری زمین به صورت تمرکز کاربری های تجاری، تفریحی و فرامنطقه ای دلایل اصلی آسیب پذیری معابر هستند. در معابر کم عرض (8 تا 10 متر)، درجه ی محصور بودن بر ضریب آسیب پذیری لرزه ای در معابر شریانی شاخص ترافیک و نظام کاربری افزوده اند. الگوی فضایی آسیب پذیری معابر از شرق به غرب و از شمال به جنوب روندی افزایشی دارد. کانون شدت فضایی آسیب پذیری معابر در مرکز ناحیه قرار دارد و بر خیابان های ولی عصر، شریعتی، عارف و رازی منطبق است. بدین ترتیب، به لحاظ زمین لرزه ای، معابر کارآمد و پایدار در شرق ناحیه واقع هستند
تحلیل ساختاری توسعه شهری کلان شهر اهواز با رویکرد آینده پژوهی
حوزههای تخصصی:
امروزه چالش های زندگی نوین شهری و مشکلات محیطی و اجتماعی موجب روی آوردن به رویکرد آینده پژوهی در برنامه ریزی شهری و بهره گیری از ابزارهای گوناگون برای ساختن آینده ی مطلوب شده است. پژوهش حاضر با بهره-گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول در آینده پژوهی است و با استفاده از نرم افزار میک-مک به تحلیل مؤلفه های توسعه ی شهری در کلان شهر اهواز پرداخته است. در ادامه با استفاده از روش دلفی 37 مؤلفه به عنوان شاخص های توسعه ی شهری استخراج شد. نتایج حاکی از این است که در صفحه پراکندگی شش دسته (عوامل تأثیرگذار، عوامل ریسک، هدف، عوامل تأثیرپذیر و عوامل مستقل، تنظیم کننده) قابل شناسایی هستند. در نهایت از میان 37 عامل کلیدی، پس از بررسی میزان تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده کلان شهر اهواز با روش های مستقیم و غیرمستقیم، 13 پیشران مؤثر و کلیدی از جمله؛ جمعیت، توزیع عادلانه ی خدمات شهری، توسعه ی صنعت گردشگری، ساماندهی محورهای ویژه ی گردشگری، ساماندهی مناطق حاشیه نشین، کنترل آلودگی هوا و ارتقای بهداشت محیطی، گسترش فضای باز عمومی و ایجاد مراکز فراغتی، فراهم آوردن سطح مناسب رشد اقتصادی، ارتقای کیفیت زندگی در بافت فرسوده ی شهری، ساماندهی و بهسازی بافت فرسوده، گسترش کارگاه های کوچک و زودبازده، توانمندسازی سازمان های مردم نهاد، توسعه ی مراکز تفریحی و گردشگری که بیش ترین نقش را در وضعیت آینده ی توسعه ی شهری اهواز دارند، مشخص شدند و به عنوان عوامل و پیشران های مؤثر بر توسعه ی شهری اهواز انتخاب شدند. در ادامه نتایج نشان داد که عوامل توسعه ی صنعت گردشگری، ساماندهی مناطق حاشیه ی شهر در وضعیت ریسک قرار دارند. عوامل جمعیت، توزیع عادلانه ی خدمات شهری، توسعه ی صنعت گردشگری، بیش ترین میزان تأثیرگذاری بر فرآیند توسعه ی شهری کلان شهر اهواز را خواهند داشت.
سنجش رضایت مندی از تسهیلات گردشگری مکان های مذهبی برون شهری، مطالعه موردی: منطقه چک چک اردکان (استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای توسعه ی صنعت گردشگری، وجود جاذبه ها به تنهایی کافی نبوده و ایجاد تسهیلات مطلوب گردشگری امری ضروری است. با توجّه به اهمیت تسهیلات گردشگری، به خصوص در مکان های برون شهری، این پژوهش به سنجش میزان رضایت مندی گردشگران از تسهیلات گردشگری در منطقه چک چک شهرستان اردکان در قالب سه سوال پژوهشی و با روش توصیفی- تحلیلی می پردازد. بدین منظور، تعداد 106 گردشگر در نوروز 1392 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری و از طریق روش هایT تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و روش های همبستگی پیرسون و Eta تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که رضایت گردشگران از وضعیت تسهیلات، پایین تر از متوسط می باشد. هم چنین بین رضایت مندی گردشگران واقع در گروه های سنی، جنسی و شغلی مختلف تفاوتی وجود ندارد و تنها بین رضایتمندی گردشگران از نظر گروه بندی مذهبی تفاوت وجود داشت. مطابق نتایج، بین سن، مذهب و پایگاه شغلی گردشگران و میزان رضایت آنان رابطه معناداری وجود دارد. در مجموع، پایین بودن رضایت مندی از انواع تسهیلات از ابعاد مختلف دسترسی، کمیت و کیفیت؛ بیانگر نادیده انگاشته شدن این گونه مکان ها و ضرورت توجه جدی است.
تحلیل پراکنده رویی شهر کرمان با استفاده از داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: با افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین در جهان، شهرها، تبدیل به مکان هایی با تمرکز بالای جمعیتی گشته اند که به تبع آن، رشد کالبدی شهری نیز دستخوش این تغییر می باشد. به همین دلیل، اندازه گیریِ میزانِ این رشد، به منظورِ تحلیل اثرات آن بر زندگی شهری، امری ضروری است. روش: این مقاله، با بهره گیری از داده های سنجش از دور، طی 9 دوره بین سال های 1352-1397، به ارزیابی میزان پراکنده رویی شهر کرمان می پردازد. برای این منظور، 10 تصویر از ماهواره های لندست 8، 7، 5، 2و 1، به فاصله ی زمانی 5 سال از یکدیگر انتخاب شد، و پس از انجام آماده سازی آن ها در نرم افزار «اِنوی»، نسبت به استخراج مساحت ساخته شده، در سال های مختلف اقدام شد؛ و با استفاده از شاخص های درجه آزادی و درجه پراکندگی، درجه نیکویی رشد شهری، محاسبه گردید. همچنین، بر روی تصاویر، به منظورِ تجزیه و تحلیل جهات توسعه، 8 مثلثِ هم مساحت، در 8 جهت جغرافیایی تعیین گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین ساخت وساز، طی سال های 1392-1397، و کمترین ساخت وساز بین سال های 1372-1377 رخ داده است. در حالی که در کل دوره 45 ساله، بیشترین ساخت وساز در بخش غربی شهر و کمترین آن در بخش شمالی شهر می باشد. با این وجود، بیشترین پراکنده رویی طی سال های 1387-1392، و کمترین آن، در بین سال های 1352-1355 رخ داده است. همچنین، در کل دوره 45 ساله، پراکنده رویی در جهت شرقی شهر بیشترین و جهت شمال شرقی کمترین میزان را داراست. نتایج: پراکنده رویی در شهر کرمان محرز است و شاخص های سنجشِ آن نیز، آشکارا، شدت این پراکندگی را نمایش می دهند.
ارزیابی سطح آمادگی فیزیکی–کالبدی خانوارهای شهر کرمان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله از مهم ترین سوانح طبیعی است که بر تمامی ابعاد زندگی جوامع تأثیر می گذارد و در صورت عدم آمادگی جامعه در برابر آن، تلفات انسانی و خسارات اقتصادی بسیاری را موجب می شود. در حقیقت در زمان بروز سانحه زلزله آنچه بیشتر موجب تلفات می شود، تخریب های ناشی از محیط فیزیکی–کالبدی جوامع است که بدون استاندارد ساخته شده اند؛ بنابراین آمادگی از نظر بستر فیزیکی، قبل از وقوع سانحه مهم ترین مقوله ای است که می تواند آسودگی خاطر شهروندان، امنیت جانی و مالی آن ها و ایمنی زیرساخت های شهری را فراهم آورد. در این راستا هدف از این پژوهش، تبیین تفاوت های آمادگی از نظر بستر فیزیکی–کالبدی در سطح مناطق شهر کرمان و ارتباط میزان آمادگی خانوارها با پایگاه اقتصادی–اجتماعی است. روش تحقیق، توصیفی–تحلیلی و از نوع کاربردی است. گردآوری داده ها مبتنی بر روش اسنادی–کتابخانه ای و بررسی های میدانی به کمک ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری این پژوهش ۱۴۱۸۶۷ خانوار ساکن در چهار منطقه شهر کرمان است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳۵۰ خانوار برآورد شده است. روش نمونه گیری نیز خوشه ای متناسب با حجم است. نهایتاً پس از گردآوری و ورود داده ها در محیط نرم افزار SPSS، با انجام آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، توکی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مناطق ازلحاظ سطح آمادگی تفاوت وجود دارد به طوری که منطقه یک با میانگین 73/107 بیش ترین و منطقه چهار با میانگین 73/97 کم ترین آمادگی از نظر بستر فیزیکی–کالبدی قبل از وقوع سانحه را دارد، همچنین آمادگی خانوارها با سطح معنی داری ۰۰۲/۰ و مقدار ضریب پیرسون ̽ ̽ ۱۶۳/0 با پایگاه اقتصادی–اجتماعی آن ها دارای همبستگی معنی داری است یعنی هر چه پایگاه اقتصادی–اجتماعی خانوارها بهبود یابد به همان نسبت وضعیت آمادگی آن ها در برابر سوانح نیز افزایش می یابد.
بررسی اثرگذاری محلات شهری بر میزان رضایت مندی شهروندان از کیفیت زندگی در شهر کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی فرارشته ای است که طی دهه های اخیر بسیاری از شاخه های علوم انسانی بدان توجه کرده اند. این مفهوم در تحلیل های اجتماعی و اقتصادی درباره توسعه جوامع شهری نیز مطرح شده و بر منابع موجود در شهرها تأکید دارد؛ بنابراین هدف از این پژوهش بررسی تأثیر شرایط محلات شهری بر میزان رضایت مندی شهروندان از کیفیت زندگی در شهر کوهدشت است. نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت توصیفی تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش ۹۵هزار نفر جمعیت ساکن در شهر در نظر گرفته شده است که با خطای ۰۵/۰ و حجم نمونه ۳۲۲ پرسش نامه محاسبه شده است. پرسش نامه به صورت تصادفی بین مردم توزیع شده تا اصل فرصت بین مردم به طور مساوی تقیسم شود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش های تحلیل کمّی و کیفی استفاده شده است. نتایج نشان داد که بیشتر شرکت کنندگان از قلمرو جغرافیای و محیط طبیعی رضایت کامل داشته اند و از قلمرو کالبدی ناراضی بودند، به طوری که در بین قلمروها، قلمرو جغرافیا و محیط بالاترین و قلمرو کالبدی پایین ترین میانگین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج نشان داد که محله کونانی ها دارای بالاترین رتبه و محله شیراوند دارای پایین ترین رتبه در بین محلات شهری از لحاظ کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه بوده است.
تحلیل تطبیقی دسترسی به فضاهای عمومی و کارکرد سیمای شهری با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: مناطق 1 و 2 شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
شهر، فضایی کالبدی- کارکردی برای انجام انواع فعالیت های انسانی است و آراستگی و زیبایی محیط آن آرامش روح و روان را برای شهروندان در بر دارد. دستیابی به عدالت فضایی در توزیع فضاهای عمومی شهری هدف برتر و با اهمیّتی برای برنامه ریزان شهری بوده است، از این رو هدف این پژوهش، تحلیل تطبیقی دسترسی مناسب به فضاهای عمومی و سیمای شهری بافت قدیم واقع در منطقه یک و بافت جدید واقع در منطقه دو شهر کرمان با رویکرد توسعه پایدار می باشد. روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، برداشت های میدانی، گردآوری شده است. معیارهای دسترسی مناسب به فضاهای عمومی، سیمای شهری و کیفیت مسکن مشخص گردید و محدوده مورد مطالعه، منطقه 1 و 2 شهر کرمان مشخص گردید و داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار 10.3 ArcGIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت رتبه بندی محلات مورد مطالعه از مدل AHP بهره برده شده است. نتایج نشان می دهد که محلات مورد مطالعه بافت جدید (سرجنگلداری با 428/0 امتیاز و الغدیر2 با 304/0) در رتبه های اوّل و دوم و محلات مورد مطالعه بافت قدیم (ناصریه با 169/0 و قلعه محمود با 084/0 امتیاز) در رتبه های سوم و چهارم قرار گرفته اند؛ در نهایت دسترسی مناسب به فضاهای عمومی و سیمای شهری بافت جدید شهر کرمان با توجه به نتایج به دست آمده از وضعیت مطلوبی نسبت به بافت قدیم برخوردار می باشند و ضرورت دارد برنامه ریزی مناسبی برای بالا بردن مطلوبیت فضاها در بافت قدیم صورت گیرد.
طرح های توسعه شهری و شرکت پردازش
حوزههای تخصصی:
پیش بینی آلودگی PM10 هوای شهر مشهد با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی MLP و مدل زنجیره مارکف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت ذرات معلق یکی از موارد مهم در کنترل آلودگی شهرها محسوب می شود. این ذرات باعث ایجاد و توسعه بیماری های قلبی و تنفسی مختلف در افراد می گردد. شهر مشهد به عنوان یکی از شهرهای اصلی و پرجمعیت ایران با توجه به شرایط اقلیمی و همچنین توریستی بودن، بیش از هر چیزی در معرض خطر این نوع آلودگی قرار دارد. در این تحقیق سعی شده با استفاده از مدل های پرسپترون شبکه های عصبی مصنوعی و مدل زنجیره مارکوف غلظت PM10 پیش بینی و تحلیل گردد. برای این منظور از داده های ساعتی CO، SO2، PM2.5 و دما برای دو ماه فروردین و اردیبهشت در سال 1394 استفاده شد. از مجموع 1488 سری داده، 1300 داده برای آموزش شبکه و 188 داده جهت صحت سنجی استفاده گردید. نتایج نشان دهنده عملکرد مطلوب این روش ها در پیش بینی میزان آلاینده و همچنین احتمال وقوع ساعات با کیفیت های مختلف آلودگی بود. بهترین مدل پرسپترون میزان آلاینده ذرات معلق را با ضریب همبستگی 88/0، شاخص تطابق 91/0، میانگین بایاس خطای 0874/0 و جذر میانگین مربعات خطای 26/2 پیش بینی نمود، همچنین مدل مارکوف با خطای مطلق متوسط حدود 1/0 درصد احتمالات انتقال وضعیت و تداوم وضعیت های مختلف آلودگی هوای ناشی از ذرات معلق را پیش بینی نمود.
مدلسازی محل دفن پسماند کاربری های صنعتی و زباله های شهری (مطالعه موردی: منطقه شهری اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید تعیین اصول دقیق مکان یابی فعالیت های مختلف در شهر به دلیل ماهیت مسائل شهری بسیار دشوار است. مراکز صنعتی و مکان های دفن زباله نیز از این قائده مستثنی نمی باشند. عدم مدیریت صحیح و عدم انتخاب جایگاه مناسب این مراکز، مشکلاتی را برای محیط زیست شهروندان ایجاد می کند. هدف تحقیق مکان یابی مراکز دفن پسماند مراکز صنعتی و دفن زباله به نحوی که کم ترین اثر منفی را بر محیط زیست وارد سازد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع، رویکرد حاکم بر پژوهش، تحلیلی و اکتشافی است. روش گردآوری داده ها به صورت ترکیبی مبتنی بر اسنادی و پیمایشی است؛ به این ترتیب که برای تدوین چارچوب نظری، مروری بر تحقیقات پیشین صورت گرفته است؛ همچنین برای استخراج شاخص های مورد استفاده، از روش اسنادی بهره گرفته شد. داده ها با استناد به استانداردهای مختلف از جمله استاندارد های مربوط به سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت کشور و تجربیات جهانی شناسایی و با اعمال فاکتورهای محدود کننده ارزیابی گردیدند. برای پردازش داده ها به صورت تلفیقی از قابلیت های GIS و سامانه what if? به آزمون قابلیت ها و مکانیزم استفاده عملیاتی از مدل what if?، در مکان یابی محل دفن زباله و مراکز صنعتی اقدام شد. نتایج به دست آمده، نشان داد که مکان های مشخص شده متصف به شرایط مطلوب به لحاظ سرجمع معیارهای تعیین شده در مکان یابی محل دفن و صنعتی هستند و می تواند مؤید اعتبار نتایج حاصل از به کارگیری مدل مورد استفاده باشد.
تبیین مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء کیفیت محیطی در بافت تاریخی شهرها (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر شیراز )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
1 - 12
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهری به عنوان بخشی از کیفیت زندگی، از مباحث کلیدی در حوزه ی مطالعات شهری است که با رشد سریع شهرها و تمرکز جمعیت و فعالیت دست خوش تغییر قرار گرفته است. در رابطه با بافت های تاریخی شهرها این امر از اهمیت بیشتری برخوردار است و در این نوع بافت، بسیاری از فضاها دچار فرسایش شده و مؤلفه های کیفی آن دچار نقصان است. بنابراین توجه به کیفیات محیطی بافت های تاریخی یکی از مهم ترین عوامل در شناسایی محدوده ها هدف جهت مداخله در آن هاست. تحقیق حاضر نیز تبیین مؤلفه های موثر بر ارتفاء سطح کیفی بافت های تاریخی در محدوده منطقه 8 کلانشهر شیراز می باشد. تحقیق کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی آماری تحقیق ساکنین منطقه هشت شهر شیراز می باشد، جمعیت این منطقه بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن برابر 9767 نفر و حجم نمونه نیز براساس فرمول کوکران برابر 369 نفر محاسبه شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های پرسشنامه ای از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل عاملی تأئیدی و آزمون فریدمن کمک گرفته شد. نتایج بررسی میزان رضایت شهروندان از کیفیت زندگی در منطقه هشت کلانشهر شیراز نشان داد در بیشتر شاخص های مورد بررسی میانگین رضایتمندی ساکنین کمتر از میانگین متوسط (3.5) می باشد. محاسبه بار عاملی متغیرهای و شاخص های تحقیق با کمک روش دلفی و نرم افزار SPSS نیز نشان داد؛ پنج عامل کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و بصری دارای بار عاملی بر روی کیفیت محیط می باشند. بارهای عامل محاسبه شده برای بیشتر عامل های فوق بیشتر از 6 محاسبه شده که نشان دهنده بالا بودن بار عاملی این شاخص ها در سنجش کیفیت محیطی بافت قدیم شیراز می باشند.
بررسی وضعیت دسترسی به پارک های شهری و عوامل مؤثر بر آن از دیدگاه کاربران، نمونه مورد مطالعه: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرصه های عمومی مهم ترین بخش شهرها و محیط های شهری اند. در چنین عرصه هایی بیشترین تماس، ارتباط و تعامل بین انسان ها رخ می دهد و تمامی بافت شهری که مردم به آن دسترسی فیزیکی و بصری دارند را شامل می شوند. پارک ها و فضاهای سبز شهری یکی از مهم ترین عناصر این مجموعه ها هستند که همواره نقش فعالی در سلامتی شهر و شهروندان ایفا می کنند و بایستی برای همه افراد جامعه دسترس پذیر باشند؛ بنابراین هدف اصلی این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر میزان دسترسی شهروندان شهر شیراز به این فضای مهم شهری است. برای این منظور چهار عامل مجاورت و نزدیکی به پارک، مالکیت اتومبیل و نحوه پیمودن مسیر محل سکونت تا پارک، کمیت و کیفیت پیاده روها مورد بررسی قرارگرفته است و اطلاعات لازم جهت پیشبرد این مهم از طریق توزیع پرسشنامه در 28 پارک این شهر جمع آوری شده و مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین 993 نفر پاسخ دهنده به سؤالات، حدود 70 درصد افراد در فاصله 5 تا 1000 متری پارک ها زندگی می کنند و فاصله آن ها تا نزدیک ترین پارک به صورت پیاده بین ا تا 15 دقیقه است. نتایج همچنین نشان می دهد که داد که حدود 64 درصد پاسخ دهندگان به صورت پیاده مسیر بین محل سکونت تا پارک را طی می کنند و بیش از 70 درصد آن ها از کمیت و کیفیت پیاده روها مسیر پارک رضایت داشته اند و حدود 9/67 درصد از افراد از تعداد پارک های موجود در شهر رضایت متوسط به بالا داشته اند؛ بنابراین، می توان گفت در شهر شیراز، دسترسی به پارک ها نسبتاً مناسب بوده و فقط درصد کمی از افراد با مشکل دسترسی مواجه هستند.