فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و کلیدی ترین موارد برای تصمیم گیری، برنامه ریزی و مدیریت شهری یکپارچه، وجود اطلاعات مکانی جامع است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی و ظرفیت سنجی شهرداری بابلسر از نظر پیاده سازی و توسعه زیرساخت داده های مکانی (SDI) انجام شده است. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مصاحبه و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، شامل کارکنان شهرداری بابلسر است و نمونه های آماری آن از واحدهای کلیدی مؤثر در SDI بخشی شهرداری انتخاب شده اند. به منظور مطالعه و ارزیابی شهرداری بابلسر از نظر پیاده سازی و توسعه SDI، از مدل مفهومی توسعه SDI ملی ایران استفاده شد. مطابق نتایج، بعضی از چالش های مهم در زمینه پیاده سازی SDI شهرداری بابلسر عبارت اند از: پایین بودن آگاهی، فرهنگ و ادراک متولیان اصلی تولید و به کارگیری داده های مکانی، نبود سیاست ها و دستورالعمل های مشخص برای تولید داده ها و فراداده های مربوط به آن و استانداردسازی و به روزرسانی داده و فراداده های مربوط، ذخیره سازی و تهیة نسخة پشتیبان، نحوه نمایش به اشتراک گذاری و تجزیه و تحلیل داده ها و نیز دستورالعمل های کنترل کیفیت داده ها، و نبود منابع مالی و بودجه های تعریف شده در برنامه های بلندمدت و میان مدت شهرداری. بااین حال، وجود انگیزه بالا در سیاست گذاران شهرداری و کارشناسان بعضی از واحدها برای فراهم کردن امکان استفاده از سیستم GIS در واحدهای مختلف شهرداری و وجود شرایط فنی لازم و بسترهای مخابراتی به منظور برقراری ارتباط میان همه واحدهای مؤثر در فعالیت SDI، از قوت های بسیار مهم در راستای پیاده سازی SDI بخشی شهرداری مورد مطالعه هستند.
تحلیلی بر اثرات شاخص های پایدار گردشگری شهری در شهر همدان
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری در سال های اخیر، موجبات تغییرات وسیعی در اقتصاد، اجتماع و نگرش مردم نواحی مختلف دنیا و همچنین افزایش پایداری در ابعاد مختلف شده است، به نحوی که تمامی شئون یک جامعه مخصوصاً جامعه میزبان را تحت الشعاع خود قرار می دهد. در این راستا، هدف اصلی از انجام تحقیق حاضر تحلیل شاخص های گردشگری پایدار شهری در شهر همدان و شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر توسعه گردشگری در این شهر می باشد. این مطالعه با استفاده از روش شباهت به گزینه ایده آل (FTOPSIS)، سنجش اولویت هریک از ابعاد از طریق نمایه CCI و آزمون T و درنهایت سنجش توان پیش بینی هریک از شاخص های منتخب پژوهش با استفاده از مدل تحلیل تشخیص انجام گردیده است؛ بنابراین این تحقیق با رویکردی توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از پرسشنامه به روش پیمایشی انجام پذیرفته است. جامعه آماری آن همه ساکنین شهر همدان می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 384 تن از شهروندان مورد پرسش قرارگرفته اند. در این راستا نتایج پژوهش با استفاده از مدل FTOPSIS نشان می دهد که شاخص اقتصادی و فرهنگی بیشترین اثر را درروند توسعه گردشگری شهر همدان ایفا می کنند. هم چنین با توجه به نتایج آزمون T، شاخص تکنولوژیکی با میزان 054/0- نسبت به میانگین مبنا، شرایط مساعدی جهت توسعه گردشگری را در شهر همدان ندارد. درنتیجه از اولویت بیشتری برای برنامه ریزی برخوردار می باشد. از طرفی نتایج مدل برازش رگرسیونی، حاکی از آن است که بین شاخص های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی با توسعه پایدار گردشگری رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج مدل تحلیل تشخیص نیز نشان داد که ابعاد فرهنگی توسعه گردشگری توان بیش تری در پیش بینی شرایط پایداری آن دارا می باشد.
آینده تهران
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی مدیریت طرح های توسعه منطقه ای در ایران و انتخاب الگوی مطلوب مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: این مقاله، با دو هدف آسیب شناسی الگوی موجود و انتخاب الگوی مطلوب مدیریتی طرح های توسعة منطقه ای تدوین شده است. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی توصیفی و تحلیلی است و از روش اسنادی و میدانی برای گردآوری داده ها استفاده می کند. جامعة آماری پژوهش شامل پژوهشگران و متخصصانی است که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای و روش کوکران، ۳۷۰ از آن ها به عنوان نمونه برای پرسشگری انتخاب شده اند. همچنین از ۵۰ خِبرِه برای سنجش روایی محتوایی ابزار اندازه گیری و از ۳۰ خِبرِه برای انتخاب الگوی مطلوب مدیریتی مصاحبه به عمل آمده است. از روش ANP برای وزن دهی به معیارها و از مدل PROMETHEEII برای رتبه بندی گزینه ها و انتخاب الگوی مطلوب استفاده شده است. از نرم افزارهای SPSS، Super Decision و Visual Promethee برای پردازش، وزن دهی، تحلیل و رتبه بندی استفاده شده است. روایی محتوایی ابزار با استفاده از ضریب CVR، ۸۰/۰ و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ۹۲۶/۰ و روش گاتمن، ۸۲۷/۰ محاسبه شده است. یافته ها/ نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهند که الگوی موجود مدیریت طرح های توسعة ناکارآمد است و به اصلاح نیاز دارد. همچنین اجرای مدل PROMETHEEII نشان داد که، الگوی مبتنی بر حکمروایی خوب، الگوی مدیریت شبکه ای و الگوی مدیریت راهبردی، به ترتیب با نمرة خالص رتبه بندی ۷۱۰۶/۰، ۵۷۶۳/۰، ۰۷۸۳/۰، الگوهای برتر هستند. نتیجه گیری: در این پژوهش، این نتیجه به دست آمد که «حکمروایی شبکه ای»، الگوی مطلوبی برای مدیریت طرح های توسعة منطقه ای است. در پایان پیشنهادهای مانند ایجاد زیرساخت های ارتباطی و اطلاعاتی، زمینه سازی مدیریت مشارکتی مبتنی بر پیاده سازی حکمروایی خوب در مدیریت طرح ها ارائه شده اند.
تبیین ساختاری کارکردی مدیریت مشارکتی شهری(مطالعه ی موردی : شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای اینکه هر ساختاری را کارکرد ویژه ای است و هر کارکرد ویژه ای، ریشه در ساختاری دارد، هدف این نوشتار، توصیف و تبیین ساختار و کارکرد مدیریت مشارکتی در شهر مشهد است. تحلیل ساختاری کارکردی روشی است که در این پژوهش به کارگرفته شده است. تعداد پرسش نامه ها (384 نفر شهروند و 21 کارشناس شهری) از فرمول کوکران به دست آمده است. یافته ها نشان می دهد که دو نیمه ی ""از بالا به پایین"" (سازمان های شهری) و ""از پایین به بالا"" ( شورای شهر و شهرداری) در ساختار مدیریت شهری مشهد، به طور هم زمان و هم تراز فعّالیّت دارند (دوگانگی ساختاری)، به گونه ای که نیمه ی ""از بالا به پایین""، یک کارکرد به نسبت غیرمشارکتی و نیمه ی ""از پایین به بالا"" یک کارکرد نسبی مشارکتی را از خود آشکار می کند (دوگانگی کارکردی). یافته ها نشان می دهد که میانگین شاخص مشارکت، برابر 4/2 بوده که این مقدار کمی کمتر از حدّ متوسّط در طیف پنج گزینه ای لیکرت (5/25) است. بنابراین به دنبال ""دوگانگی ساختاری""، ""کارکرد نیمه مشارکتی"" نیز از ویژگی های مدیریت شهری مشهد است. در تبیین این دوگانگی باید گفت: در نیمه ی ""از بالا به پایین"" (سازمان های شهری)، منبع اصلی تأثیرپذیری و به دنبال آن، طرفِ پاسخ خواه، سازمان های فرادست هستند، در صورتی که در نیمه ی ""از پایین به بالا"" ( شهرداری شورای شهر)، منبع اصلی تأثیرپذیری و به دنبال آن، طرفِ پاسخ خواه، شهروندان هستند. گذرنکردن برنامه های سازمان های شهری، از صافی شورای شهر و همچنین، نبود مدیریت یکپارچه نیز، از مهم ترین چالش های پیشِ روی مدیریت مشارکتی شهری است.
ارزیابی میزان فشردگی/ پراکنش رشد شهری و تأثیر آن بر افزایش هزینه-های اقتصادی خانوار در شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرم و الگوی رشد شهر به عنوان نمادی کالبدی از مراحل رشد و توسعه، در محیط های مختلف و در ارتباط با عوامل اجتماعی، اقتصادی، طبیعی و انسانی الگویی متمایز به خود گرفته و از سویی نیز بر این عوامل و به ویژه عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر است. هدف مقاله حاضر ارزیابی میزان فشردگی/پراکنش رشد شهری و تأثیر آن بر افزایش هزینه های اقتصادی خانوار می باشد و بر این اساس روش تحقیق تحلیلی- پیمایشی و مبتنی بر منابع اسنادی و پرسشنامه ای می باشد. داده ها و اطلاعات نیز شامل شاخص ها و معیارهای مرتبط با سنجش میزان فشردگی/پراکنش رشد شهر بجنورد همچون مساحت، جمعیت و تراکم با مدل هلدرن، ضریب جینی و موران و داده های مربوط به نوع وسیله مورد استفاده در سفرهای شهری برای سنجش تأثیر رشد شهری بر هزینه های اقتصادی خانوار در قالب آزمون کای می باشد. با توجه به هدف تحقیق بعد از محاسبه الگوی رشد و میزان اسپرال شهری، سه محله از سه بافت شهر مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نیز اسپرال شهری را در دوره های متوالی متفاوت و حداکثر 46 درصدی را در دهه اخیر در مقایسه با سایر دوره ها نشان می دهد که در نتیجه این امر میزان استفاده از اتومبیل شخصی در دهه اخیر افزایش یافته و خود این نیز باعث افزایش هزینه اقتصادی خانوار می شود.
تحلیلی بر قابلیت ها و محدودیت های توسعه فیزیکی شهر نورآباد ممسنی؛ با تأکید بر شاخص های شهر سالم در مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها در کشور، توجه به چگونگی کنترل گسترش شهرها و گام برداری در راستای توسعه پایدار به منظور ایجاد شهر سالم را ضروری ساخته است. شهر نورآباد ممسنی در سال های اخیر با افزایش سریع جمعیت مواجه بوده که این امر سبب گسترش و دست اندازی شهر به محیط های پیرامونی شده است. بدین منظور ضرورت توجه به رشد آتی آن، تدوین برنامه ای مناسب به منظور توسعه مناسب این شهر را دوچندان می نماید. در این پژوهش سعی شده است با شناسایی عوامل تأثیرگذار و ارزیابی آن، جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر نورآباد ممسنی با استفاده از مدل SWOT مشخص شود. در این مرحله توسعه شهر را با توجه به شاخص های طبیعی توسعه فیزیکی و شاخص های مصنوعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و جمع آوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بازدید میدانی است. استنتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که اراضی واقع در مشرق و جنوب شرقی، زمین های بایر درون بافت شهر و همچنین برخوردار بودن از مراکز دانشگاهی، بهترین نقاط قوت توسعه فیزیکی شهر محسوب می شود. کمبود شدید کاربری فضای سبز در شهر، مناسب نبودن سیستم شبکه بندی شهر، نبود ساخت و ساز عمودی به نسبت تمرکز بیشتر جمعیت در مرکز شهر و فقدان سیستم فاضلاب شهری در سطح کل شهر از نقاط ضعف به شمار می رود
تأثیر قاچاق مواد مخدر بر امنیت اجتماعی مطالعه ی موردی: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت، رکن تداوم زندگی اجتماعی است و یکی از مهمترین ابعاد آن امنیت اجتماعی می باشد. امنیت اجتماعی در هر کشور یا منطقه ی جغرافیایی متأثر از عوامل مختلفی است که در این میان، قاچاق مواد مخدر یکی از عواملی است که تأثیر بسیار زیادی بر کیفیت امنیت اجتماعی در جامعه دارد. این تحقیق به دنبال بررسی تأثیر قاچاق مواد مخدر بر امنیت اجتماعی در استان کرمان است که به روش توصیفی و تحلیل فضایی انجام شده است. داده های مورد نیاز تحقیق به شیوه ی کتابخانه ای و از دفتر مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد (UNODC)، مرکز آمار ایران، پلیس آگاهی و دفتر تحقیقات کاربردی فرماندهی انتظامی استان کرمان جمع آوری شده است. شاخص های ناامنی اجتماعی یعنی میزان سرقت مسلحانه، سرقت به عنف (زورگیری)، آدم ربایی و قتل با مقدار مواد مخدر کشف و ضبط شده و قلمروهای قاچاق مواد مخدر در فاصله ی سال های 1390 – 1386 به تفکیک شهرستان های استان کرمان مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور بررسی رابطه میان متغیّر مستقل و متغیّر وابسته تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS و برای تحلیل فضایی داده ها و تعیین پهنه بندی امنیت اجتماعی استان کرمان از روش درون یابی معکوس فاصله و مدل ترکیب خطی بدون وزن در نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مناطقی که قاچاق مواد مخدر بیشتری در آنها صورت می گیرد دارای جرائم امنیتی بیشتری نیز می باشند. به گونه ای که شهرستان های نیمه ی شرقی استان کرمان که مناطق تحت نفوذ قاچاقچیان و درگاه ورود مواد مخدر به داخل استان و کشور است، نسبت به شهرستان های نیمه ی غربی از وضعیت امنیت اجتماعی نامناسب تری برخوردار هستند.
بحران هویّت و انزوای اجتماعی در شهرهای جدید و رابطه آن با رضایت از محل سکونت (مورد مطالعه: شهرجدید پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش مهاجرت به شهرها و تراکم بالای جمعیت در این مراکز و به دنبال آن، مشکلات و نارسایی های پیش آمده به ویژه در حوزه مسکن و خدمات شهری، ایجاد شهرهای جدید به عنوان یک راه حل مطرح شد. اما بررسی های انجام شده، حاکی از ناتوانی این شهرها در جذب جمعیت مازادِ مادرشهر و نارضایتی ساکنان از سکونت در این مناطق بوده است. به نظر می رسد یکی از مهم ترین دلایل عدم موفقیت شهرهای جدید، بی توجهی به هویّت کالبدی و اجتماعی شهرهای جدید و احساس انزوای اجتماعی ساکنان آن ها باشد. از این رو، پژوهش حاضر مسئله بحران هویّت و انزوای اجتماعی در شهرهای جدید و رابطه آن با میزان رضایت از سکونت در این مناطق را مورد بررسی قرار داد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بوده و داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پیمایشی) گردآوری شده است. در بخش پیمایش، با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه، محاسبه و از طریق نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده و به کمک ابزار پرسشنامه با 350 نفر از ساکنان شهر جدید پردیس مصاحبه شد. برطبق یافته ها، میزان احساس هویّت شهری برای شهر پردیس و همچنین میزان رضایت از سکونت در این شهر در بین پاسخگویان کمتر از حد متوسط و میزان انزوای اجتماعی بیشتر از حد متوسط است. در بخش تحلیلی نیز، نتایج حاصل از آزمون t نشان داد که میانگین متغیرهای مذکور تفاوت معناداری با میانگین مورد انتظار دارند به صورتی که میانگین احساس هویّت شهری و رضایت از محل سکونت بسیار کمتر و میانگین انزوا بیشتر از حد متوسط است. همچنین آزمون رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته نشان داد میزان همبستگی بین احساس فقدان هویّت شهری و نارضایتی از محل سکونت برابر 0.49 و میزان همبستگی احساس انزوای اجتماعی و نارضایتی از محل سکونت 0.39 است؛ بدان معنا که با افزایش احساس فقدان هویّت شهری و افزایش احساس انزوای اجتماعی در بین شهروندان، میزان نارضایتی از سکونت در شهر پردیس بیشتر شده است.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و میزان احساس امنیت اجتماعی در بین عشایر استان فارس(مطالعه موردی: ایل قشقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت و انتظام اجتماعی، همواره به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان و جوامع انسانی مطرح بوده است. سرمایه اجتماعی نیز به عنوان یکی از اصلی ترین مؤلفه هایی که امنیت را ارتقاء می بخشد و جامعه را سالم، آرام و مطلوب می سازد مطرح می باشد. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی سرمایه اجتماعی و میزان احساس امنیت در بین جامعه عشایری ایل قشقایی استان فارس به عنوان یکی از جوامع انسانی می پردازد و روابط بین مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، روابط اجتماعی را با احساس امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به نحوه ی گردآوری دادهها در زمره ی تحقیقات توصیفی- پیمایشی و مطالعات مقطعی است. جامعه ی آماری این تحقیق کلیه ی اعضای ایل قشقایی استان فارس در تابستان 1392 می باشند، ابزار پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته است که بعد از تأیید روایی و پایایی توزیع شده است و بعد از گردآوری داده ها برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون مقایسه میانگین چند جامعه بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که میان ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت و روابط اجتماعی) با میزان احساس امنیت اجتماعی رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد. بین وضعیت تأهل و امنیت اجتماعی تفاوت معناداری(05/0= Sig) وجود دارد،
بررسی روابط متقابل شهروندان و سازمان پایانه ها و پارک سوارها و عوامل تأثیرگذار برآن (مطالعه موردی: پایانه های غرب وجنوب شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و رشد روز افزون آن در شهرها مشکلات بسیاری را برای شهروندان به همراه داشته است آلودگی های زیست محیطی و صوتی از مهمترین این مشکلات است.یکی از راهکار های موثر در کاهش این مشکلات استفاده از حمل و نقل عمومی است. سازمان پایانه ها وپارک سوارها به عنوان سازمان مسئول در ساخت وبهره برداری ومدیریت پایانه ها در استفاده شهروندان، ازاین خدمات می تواند نقش مهمی ایفا نماید.رعایت حقوق شهروندان وبالا بردن کیفیت خدمات رسانی توسط این سازمان باعث تشویق شهروندان به استفاده از خدمات این سازمان خواهد شد.مقاله حاضر به بررسی روابط حقوقی متقابل شهروندان وسازمانپایانه هاوپارک سوارها در شهر تهران می پردازد.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها ازآزمون های رگرسیون وT تست در نرم افزارspssاستفاده شده است. منطقه مورد مطالعه پایانه های جنوب وغرب شهر تهران می باشند،یافته های تحقیق نشان می دهد که شهروندان حقوق سازمان رارعایت می کنند اما سازمان در انجام وظایف خود، حقوق شهروندان رارعایت نکرده است و در مجموعسطح آگاهی های عمومی شهروندان از حقوق وتکالیف شهروندی در قبال سازمان پایانه ها و پارک سوارها در سطح نرمال قرار داردوبین میزان آگاهی شهروندان با متغیر وابسته تحصیلات رابطه معنا دار و مثبتی وجود دارد هر چه میزان تحصیلات بالاتر می رود میزان آگاهی نیز به همان نسبت بالا می رودبین سن و آگاهی رابطه وجود ندارد.درنهایت برای افزایش آگاهی های عمومی شهروندان از قوانین ومقررات وحقوق و تکالیف خود در قبال سازمان پایانه ها وپارک سوارها مواردی پیشنهاد گردید.
مکانیابی بهینه دفن زباله های جامد شهری منطقه هشتگرد به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی دفن زباله یکی از مهم ترین جنبه های مدیریتی مواد زائد جامد شهری است و علم ژئومورفولوژی با توجه به ماهیت خود که به منشاء وتحول اشکال زمین و فرایندهای تشکیل آنها مربوط می شود، در امر مکان یابی بهینه نقش بسزایی دارد. منطقه هشتگرد با وسعت 398 کیلومترمربع در جنوب شهرستان ساوجبلاغ استان البرز واقع شده است. در این منطقه به دلیل قرارگیری بر روی مخروط افکنه رودهای دائمی(کردان) و زمین های با نفوذپذیری فراوان، وجود آب های سطحی و لایه های آب زیرزمینی بعضاً در عمق های کم (کمتر از 50 متر)، نواحی جمعیتی (شهری و روستایی) و زمین های کشاورزی فراوان، مکانیابی بهینه دفن زباله بطوری که به محیط زیست اطراف آسیب وارد ننماید دارای اهمیت و ضرورت فراوانی است. هدف این تحقیق مکان یابی بهینه دفن زباله منطقه هشتگرد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و باتوجه به پارامترهای ژئومورفولوژی می باشد. روش تحقیق به صورت تحلیلی – مقایسه ای است. در این پژوهش از نقشه های توپوگرافی 25000 : 1 و نقشه زمین شناسی 1:100000 و داده های مربوط به آب های زیرزمینی منطقه مورد مطالعه استفاده شد و همچنین نرم افزار ArcGIS برای تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. در مقاله ی حاضر براساس چهار معیار اصلی یعنی زمین شناسی، هیدرولوژی، توپولوژی و کاربری اراضی پنج ناحیه برای مکانیابی به دست آمد که نتیجه پژوهش حاکی از آن است که نواحی کاملاً مناسب برای دفن زباله در قسمت شرقی و جنوبی منطقه در حوالی روستای محمد آباد افشار و نواحی کاملاً نامناسب برای دفن زباله ناحیه غربی منطقه به دلیل قرارگیری نواحی جمعیتی و کشاورزی و عمق کم آب زیر زمینی (7 تا 32 متر) در این قسمت از منطقه می باشد.
آسیب شناسی کیفیت رقابت آمیز مدیریت مقصد گردشگری کویر مطالعه موردی: کویر شهداد کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریز پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر نیشابور در راستای توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور پهنه بندی سیلاب در شهر نیشابور، منطقه ای به وسعت 390 کیلومتر مربع، شامل محدوده فعلی شهر و محدوده شبکه های هیدروگرافی منتهی به شهر انتخاب شد. این منطقه شامل سه واحد ژئومرفولوژی کوهستان، دشت سر (همراه مخروط افکنه های آبرفتی) و دشت است. گسترش شهر از واحد ژئومرفولوژی دشت آغاز و با گسترش به سمت کوهستان قسمتی از سطح مخروط افکنه های آبرفتی را پوشانده است. ابتدا منطقه مورد مطالعه (حوضه 390 کیلومتری) به علت وسعت زیاد به 3 زیر حوضه تقسیم و حداکثر دبی لحظه-ای سیلاب هر حوضه تا دوره برگشت 100 ساله محاسبه گردید. هدف از این محاسبه، تخمین حد اکثر حجم سیلاب ورودی به محدوده بافت شهری از حوضه های مذکور بوده است.سپس با تهیه لایه های مورد نیاز محدوده شهر، اقدام به تعیین وزن هر لایه بر اساس میزان اهمیت آن در بروز سیلاب گردید. پس از وزن دهی نهایی، لایه ها به صورت دو به دو مقایسه و ماتریس حاصل از این مقایسات به نرم افزار Idrisi منتقل و ضریب نهایی برای هر لایه تعیین شد. در نهایت، با اعمال این ضرایب از طریق منویRaster calculator در نرم افزار ArcGis نقشه پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر نیشابور تهیه گردید. بدین ترتیب، محدوده های بحرانی بافت شهری در برابر سیلاب و آب گرفتگی مشخص و خسارات ناشی از سیل در قالب نقشه ارزیابی خسارت ارائه شد. این نقشه نشان می دهد که حدود 15% از شهر در پهنه خطر زیاد، 45% در پهنه خطر نسبتا زیاد، 30% در پهنه خطر نسبتا کم و 10% در پهنه کم خطر از لحاظ سیل گیری قرار دارد. هم چنین با تهیه نقشه ارزیابی خسارت مشخص شد که پهنه های مشخص شده 80 درصد منطبق با پهنه های مختلف از نظر شدت سیل گیری است.
تحلیل سلسله مراتب شهری استان فارس طی 1390- 1345(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اتکا شهرهای استان فارس به پسکرانه کشاورزی خود هرگونه تغییرات شدید در نظام سلسله مراتب شهری را باید متاثر از بخش کشاورزی و تغییرات اقلیمی دانست، اما آنچه قابل ذکر است این که سلسله مراتب شهری در استان فارس تحت تاثیر عامل کشاورزی و اقلیمی قرار ندارد. عوامل سیاسی از جمله انتخاب شهرها به عنوان مرکز شهرستان (لامرد و نورآباد) و عوامل اقتصادی در تخصیص منابع به شهرها(به کارگیری قطب رشد) از جمله عوامل اصلی در گسیختگی و تحول در نظام سلسله مراتب شهری استان فارس است. در این پژوهش سعی بر این است تا با استفاده ازشاخص های نخست شهری، ضریب آنتروپی، منحنی لورنز و ضریب جینی و محاسبه شاخص هرفیندال و با به کارگیری نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن طی سال های 1345 تا 1390 سلسله مراتب و تحولات شبکه شهری استان فارس بررسی شود. نتایج حاکی از عدم تعادل و ناهمخوانی در سلسله مراتب شهری استان فارس است، عدم حضور هیچ شهری در طبقه دوم جمعیتی و کاهش فاصله شهر نخست با شهرهای پایین دست است.
تعیین ظرفیت برد گردشگری ساحلی جزیره کیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در صنعت جهانگردی، تغییرات کاربری در مناطق ساحلیواثرات نامطلوب توسعه گردشگری بر محیط زیست ساحلی، یکی از مسائل مهم و نگران کننده بشمار می رود. تعیین میزان حداکثر ظرفیت برد به منظور برنامه ریزی در جهت کاهش صدمات زیست محیطیو حفاظت از اکوسیستم نوار ساحلی جزیره کیش و همچنین افزایش کیفیت تفریحی آن که به سبب وجود آبسنگ های مرجانی و دارا بودن سواحل سفید از جایگاه بسیار مطلوبی در جذب گردشگر برخوردار است، ضروری به نظر می رسد. مقاله حاضر بر مبنای ارزیابی ظرفیت برد فیزیکی- اکولوژیکی در چارچوب مناطق حفاظت شده و نیز ارزیابی ظرفیت برد فرهنگی- اجتماعی با استفاده از روش ضبط تصویری ICT، تلاش می کند تا با ارائه حدود مطلوب پذیرش گردشگر در نوار ساحلی جزیره کیش، ضمن به حداقل رساندن آسیب های بیولوژیک ساحلی، توانایی این ناحیه برای پشتیبانی کیفیت تفریحی ساحل جزیره را نیز حفظ کند. از آنجا که قوانین حاکم بر سواحل ایران به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیکی متفاوت از سواحل بسیاری از کشورهاست، در این مقاله ظرفیت برد گردشگری ساحلی براساس دو سناریو تنظیم گردیده است. در سناریوی 1، ظرفیت برد با توجه به استانداردهای معمول جهانی و در سناریوی 2، با توجه به معیارهای سیاسی و ایدئولوژیک خاص جامعه ایران برآورد شده است. نتایج نشان می دهد که اگرچه میزان مشخصی از گردشگران به لحاظ فیزیکی در این ساحل جای می گیرند؛ اما با در نظر گرفتن عوامل محدودکننده طبیعیو انسانی و نیز خط مشی های قانونی و ایدئولوژیک موجود، فشار و تراکم بیشتری در بخش هایی از ساحل جزیره و در هر دو سناریو به چشم می خورد که بیش از ظرفیت تحمل محیط و گردشگران است.
سنجش میزان زیست پذیری منطقه ی دو شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه زیست پذیری شهری گفتمانی نیرومند را در توسعه ی شهری و طراحی شهری بازتاب می دهد که در پیشینه ی برنامه ریزی شهری رواج پیدا کرده است. چنین گفتمانی به وجود ارتباط مطلوب بین محیط شهری و زندگی اجتماعی اشاره می کند. زیست پذیری شهر ازیک سو گواه تأثیر و جذابیت قوی شهر است و ازسوی دیگر ارتباطات و آثار شهری را از طریق جذب سرمایه گذاری بیشتر و منابع انسانی و فرهنگی شدت می بخشد. بنابراین، زیست پذیری شهر با شهر سالم، شهر اکولوژیک و توسعه ی پایداری شهری ارتباط نزدیکی دارد. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان زیست پذیری در سطح محلات منطقه ی دو شهر سنندج انجام شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. برای سنجش میزان زیست پذیری محلات، داده های حاصل از پرسش نامه های تکمیل شده ی ساکنان با استفاده از نرم افزارهای Arc Gis, Excel, Spss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که بین ابعاد اصلی زیست پذیری محلات تفاوت چندانی وجود ندارد. از نظر توزیع فضایی، ابعاد سه گانه به صورت یکسان پخش نشده اند و توزیع فضایی به صورت خوشه ای است. همچنین رتبه بندی محلات بر اساس شاخص کل زیست پذیری نشان دهنده ی آن است که محله ی خسروآباد با امتیاز 279/3 در رتبه ی اول و محله ی شریف آباد با امتیاز 228/2 در رتبه ی آخر قرار گرفته است
ارزیابی عوامل مؤثر بر مشارکت الکترونیکی شهروندان در مدیریت امور شهری
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، نقش مهم تشکل های مردمی را در اداره جوامع شهری پر رنگ ساخته است. در حوزه مسائل شهری کوچک شدن اندازه دولت – و به تبع آن شهرداری ها – موجب شده است که همیاری مردم در پیشبرد مسائل شهر و شهرنشینی به امری اجتناب ناپذیر تبدیل شود. شهروندان می توانند با استفاده از رسانه های دیجیتال مبتنی بر اینترنت ایده ها و نظرات خود را در خصوص مسایل مهم شهری ارایه و بدینوسیله در پیشبرد امور همکاری و مشارکت نمایند. هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر مشارکت الکترونیکی شهروندان در مدیریت شهری می باشد که به طور موردی در شهر رشت انجام گرفته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و داده های اصلی مورد استفاده در آن بصورت میدانی و از طریق پرسشنامه بدست آمده است. با توجه به اینکه بازتاب اصلی این نوع از مشارکت شهروندان بیشتر در بخش های مختلف اداری شهرداری ها قابل مشاهده است، به همین خاطر کارشناسان و کارکنان شهرداری به عنوان کسانی که می توانند به نحو مناسبی عرصه عملی مشارکت فناورانه شهروندان در امور شهری را ارزیابی کنند، جامعه آماری این تحقیق منظور گردید. مهمترین یافته های تحقیق نشان داد که دانش و اطلاعات شهروندان، احساس تعلق و تعهد، تصور ذهنی از پیامدهای مشارکت، زیر ساخت های الکترونیکی شهر و سودآور بودن فعالیت مشارکت بیشترین نقش را از لحاظ درجه اهمیت در بین متغیرهای انتخابی برای مشارکت الکترونیکی شهروندان داشتند. رضایت مندی، اعتماد شهروندان، وضعیت اقتصادی و احساس مالکیت به عنوان عوامل مؤثر دیگر با درجه پایین تری از اهمیت در مقایسه با دیگر عوامل شناسایی شدند.
ارزیابی تطبیقی عملکرد خطوط ویژه اتوبوسرانی از نگاه مسافرین، مطالعه موردی محور نمازی- زند شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیستم اتوبوسرانی شهری یکی از انواع سیستم های حمل و نقل جمعی است که با توجه به هزینه نسبتاً پایین آن نسبت به سایر روش هاو نقش آن در جابجایی انبوه مسافرین شهری از اهمیت بالایی برخوردار است. شبکه اتوبوسرانی شهر شیراز در طول زمان براساس نیازهای مقطعی و تقاضا-محوری شکل گرفته و سعی در سرویس دهی متناسب با رشد کالبدی وجمعیتی شهر داشته، لیکن بنا به دلایل متعدد، سهمی کمتر از 20 درصد جابجایی های درون شهری را بر عهده دارد. در این راستا، راه اندازی مسیرهای ویژه با هدف اولویت بخشی به حرکتناوگان اتوبوس طی سال های اخیرصورت گرفته است. انتظار می رود راه اندازی خط ویژه به کاهش متوسط زمان سفر با اتوبوس، کاهش زمان انتظار، کاهش حجم تردد خیابان های مجاور و افزایش میزان پیوستگی مسیر حرکت و ارتقا ایمنی بیانجامد. ارزیابی عملکرد سیستم، در راه اندازی خطوط ویژه طی چند سال اخیر یکی از ملزومات برنامه ریزی بهتر برای ارتقا کیفیت سیستم و بهبود بهره وری آن است. هدف این مقاله، ارزیابی تطبیقی سرویس اتوبوس خط ویژه از نظر عملکرد سیستم و برمبنای نظرات مسافرین است که برای این منظور، محور ویژه نمازی- زندبه عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. جامعه آماری این تحقیق مجموعه مسافران استکه با تعداد 84 دستگاه اتوبوس مربوط به پنج خطاتوبوسرانی مرتبط هستند. با تکمیل پرسشنامه از کنشگران نمونه، اطلاعات آن با تحلیل آمار توصیفی، تحلیل همبستگی و آزمون مقایسه (یو من ویتنی) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که اکثر مسافران از مدت زمان انتظار در ایستگاه و زمان انجام سفر در حد بالایی رضایت دارند ونتایج تحلیل قیاسی،بیانگر وجود تفاوت معنادار بین این مؤلفه در خط ویژه نسبت به سایر خطوط است. بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهادات کاربردی برای استفاده سازمان های متولی ارایه شده است.
تحلیل میزان رضایت از زندگی و تمایل به بازگشت مهاجرین افغانستانی نمونه موردی استان خراسان رضوی
حوزههای تخصصی:
تاریخچه پیدایش مهاجرت چندان روشن نیست ولی بشر در طول تاریخ همواره در حرکت و جابجائی بوده است. اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی سابق و پس از آن جنگ داخلی، بی ثباتی سیاسی، فقر و توسعه نیافتگی باعث تداوم مهاجرت قانونی و غیر قانونی تعداد زیادی از مردم افغانستان به ایران و به ویژه استان خراسان رضوی گردید. هدف از این پژوهش بررسی میزان رضایت از زندگی و تمایل به بازگشت مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی می باشد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد و از نرم افزارهای PASW و GIS برای تحلیل پرسشنامه ها و ترسیم نقشه ها استفاده شده است. نتایج پژوهش بیان گر توزیع فضایی ۹۸ درصد مهاجرین در شهرستان های مشهد و تربت جام می باشد. نتایج مستخرج از پرسشنامه هم بیان گر رضایت کمتر از حد متوسط زندگی در ایران توسط مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی می باشد و میزان تمایل بازگشت به افغانستان هم بر اساس میانگین نظر پاسخگویان هم کمتر از حد متوسط بوده است. همچنین براساس نتایج آزمون من ویتنی، بین متغیر محل سکونت پاسخگویان با میزان رضایت از زندگی در ایران و میزان تمایل بازگشت به کشورشان، تفاوت معناداری بین دو گروه پاسخگویان ساکن شهرستان مشهد و تربت جام وجود دارد. نتایج پژوهش بیان گر توزیع فضایی ۹۸ درصد مهاجرین در شهرستان های مشهد و تربت جام می باشد. نتایج مستخرج از پرسشنامه هم بیان گر رضایت کمتر از حد متوسط زندگی در ایران توسط مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی می باشد و میزان تمایل بازگشت به افغانستان هم بر اساس میانگین نظر پاسخگویان هم کمتر از حد متوسط بوده است. همچنین براساس نتایج آزمون من ویتنی، بین متغیر محل سکونت پاسخگویان با میزان رضایت از زندگی در ایران و میزان تمایل بازگشت به کشورشان، تفاوت معناداری بین دو گروه پاسخگویان ساکن شهرستان مشهد و تربت جام وجود دارد.