فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۶۱ تا ۵٬۴۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
طبیعت گردی گونه ای گردشگری در طبیعت است که کمترین تأثیر را بر محیط زیست و منابع طبیعی وارد می کند و در حفظ و ادامه بقای گونه ها و زیستگاه های طبیعی سهیم است .طبیعت گردی از سال 1990 به عنوان واسطه ای برای توسعه پایدار، توسط سازمان های غیر دولتی، کارشناسان توسعه و مراکز دانشگاهی مطرح شد و مورد مطالعه قرار گرفت. در کشور ما نیز در سال های اخیر به این مسئله توجه ویژه ای شده است؛ مسؤلین، نهاد های مختلف و در رأس آنها سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در مناطق مختلف و در مقیاس های گوناگون اقدام به برنامه ریزی و احداث اینگونه سایت های گردشگری کرده اند. باوجود همه این تلاش ها، گاه انتخاب این سایت ها دچار چالش است و نیاز به یک انتخاب هوشمندانه و مسئولانه که نظرات متخصصین، مسئولان ومردم را جلب کند احساس می شود. حال سؤال اینجاست که چه معیار هایی برای مکان یابی سایت های دارای پتانسیل گردشگری طبیعی می توان در نظرگرفت؟ چگونه می توان اهمیت این معیار ها را با توجه به گزینه های موجود در انتخاب نهایی وارد کرد؟ در این مقاله با تشکیل گروه بحث و ترکیب آن با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، روندی برای مکان یابی اصولی و صحیح این سایت ها پیشنهاد می شود. روش تحقیق، شیوه مورد پژوهی با استفاده از راهکار های ترکیبی، و روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از بازدید میدانی و کتابخانه ای بوده است. ابزار تحقیق مورد استفاده AHP است که با توجه به گستردگی محاسبات جهت فرم دهی به فرآیند ، از نرم افزار مت لب استفاده شده است.
تبیین رویکرد انتخاب استراتژی مدیریت توسعه مناطق ساحلی با تاکید بر بوم گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۳۸-۱۹
حوزههای تخصصی:
نوارهای ساحلی به عنوان یکی از مناطق استراتژیک و پر اهمیت هر کشور محسوب می گردد. از طرف دیگر، همواره همجواری آب و خشکی منشا شکل گیری اجتماعات بشری بوده است. در شرایط کنونی جهانی با تاکید بر تغییرات سریع در عرصه مباحث شهری توجه به تدوین استراتژی مدیریت شهری و به ویژه مدیریت توسعه نواحی ساحلی اهمیت بیشتری پیدا می کند. کشور ایران نیز با توجه به داشتن مرز آبی وسیع در شمال و جنوب از قاعده مستثنی نمی باشد. بندر ترکمن بنا بر موقعیت استراتژیک در منطقه و دارا بودن بستر فرهنگی و اجتماعی مناسب یکی از نواحی ساحلی شمالی ایران می باشد که از دیرباز توسعه نوار ساحلی آن دستخوش تغییراتی بوده تا پاسخ گوی نیازهای شهری، توریستی، حمل و نقل و غیره بندر ترکمن باشد. عدم وجود یک استراتژی مناسب برای مدیریت توسعه این بندر چالشهایی را برای توسعه آتی آن فراهم نموده که این موضوع ضرورت تدوین یک استراتژی جامع برای مدیریت این ناحیه ساحلی را نمایان می سازد. در این تحقیق با استفاده از روش کیفی، توصیفی به بررسی ویژگی های نواحی ساحلی پرداخته شده و یک مدل جدید برای تعیین استراتژی توسعه ارائه می گردد. نتایج تحقیق مشخص نمود که با توجه به ویژگی های بندر ترکمن استراتژی مناسب توسعه، استراتژی احیا و بهسازی با تاکید بر ایجاد کارکردهای جدید در نواحی ساحلی می باشد.
بررسی تطبیقی توسعه منطقه ای مطالعه موردی منطقه خراسان رضوی
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین اهداف برنامه ریزی منطقه ای ، توسعه متوازن مجتمع های زیستی منطقه مورد نظر است. مدلهای مختلفی برای سنجش توفیق برنامه ها و طرحهای منطقه ای، در ارتباط با رشد و توسعه متوازن و نابرابریهای منطقه ای مورد استفاد قرار می گیرد. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از مدل شاخص ترکیبی توسعه انسانی (HDI) ، توسعه منطقه ای خراسان رضوی بررسی گردد و با مقایسه تطبیقی توسعه شهرستان های استان، توسعه مبتنی بر برنامه ریزی و رشد متوازن استان در بازه زمانی سرشماری سال 1375 تا 1385 مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد.
بررسی و ارزیابی شاخص های مورد مطالعه حاکی از توسعه نامتوازن استان است. در خصوص شاخص اشتغال، اختلاف سطح محرومیت شهرستانها با رقم میانگین، در سالهای مورد مطالعه بویژه در سال 1375، نشانگر توزیع نامناسب فرصت های شغلی بین شهرستانهای استان است. توزیع فضایی سطح برخورداری و محرومیت شهرستانها از نظر شاخص با سوادی- سوای مرکز استان – مفهوم خاصی را به ذهن متبادر نمی سازد. همچنین بررسی شاخص بارتکفل، حاکی از این موضوع است که غالبا شهرستانهای توسعه یافته این شاخص در مرکز و غرب استان تمرکز یافته اند و شهرستانهای محروم در شرق استان.
بررسی و تحلیل تأثیر نابرابری ها بر امنیّت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک تأمین امنیّت کلان شهرهایی همچون مشهد تأثیر بسزایی در تأمین امنیّت ملّی کشور دارد. برقراری امنیّت در این گونه شهرها مستلزم رویکردهای عدالت محور در جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... است. از سویی، از مهم ترین عوامل تهدید امنیّت ملّی، همانا نابرابری های شهری است. امروزه، با برهم خوردن توازن جمعیّتی در ایران به نفع شهرها و رشد بی سابقه ی شهرنشینی و افزایش نابرابری ها در مناطق مختلف شهری، جغرافیای سیاسی شهری ویژه ای را ایجاد کرده است. تأثیرپذیری شهرها از انگاره ها و تصمیم های سیاسی، حاشیه نشینی و نظایر آن، توجّه بیش از پیش به شناخت هر چه بیشتر این معضلات را ضروری می کند. در مقاله ی حاضر تلاش بر این بوده تا ارزیابی وجوه نابرابری با استفاده از شاخص های اعتیاد، ضدّعفّت، جعل، سرقت، علیه اموال عمومِی و موادّ مخدّر، در مناطق دوازده گانه ی شهر مشهد مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در بین مناطق دوازده گانه ، منطقه ی 5 بیشترین فراوانی را دارد؛ یعنی افزون بر 2/17 درصد از مجرمان در این منطقه قرار گرفته اند. پس از این منطقه، مناطق 2 و 4 قرار دارند که این مناطق در قسمت های شمال و شرق شهر مشهد واقع شده اند. همچنین مناطق دوازده گانه از نظر شاخص های اعتیاد، ضدّعفّت، جعل، سرقت علیه اموال و موادّ مخدّر، تفاوت های قابل-ملاحظه ای را نشان می دهند. بنابراین وجود این نابرابری ها و شاخصهای مورد بررسی به علّت تمرکز جرم و جنایت در شمال و شرق شهر، مهم ترین منابع تهدیدهای امنیّت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی شمرده می شوند. همچنین نابرابری و محرومیّت به مثابه آن روی سکهی توسعه، خطری مستقیم برای امنیّت اجتماعی به شمار میآیند. بنابراین هیچ گونه سیاست و تدابیر امنیّتی نمی تواند بدون توجّه و برنامهریزی عمومی برای از میان برداشتن نابرابریها انجام گیرد.
امکان سنجی واگذاری مدیریت محیط زیست شهر به شهرداری ها (نمونه موردی :شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
24 - 33
حوزههای تخصصی:
شهر تهران با مشکلات زیست محیطی فراوانی روبرو است که یکی از مهمترین آنها آلودگی های زیست محیطی است. سازمان هایی که مسئولیت مدیریت محیط زیست شهر را بر عهده دارند متعددند و ناهماهنگی بین آنها از عوامل بروز مشکلات زیست محیطی شهر تهران به حساب می آید. در پژوهش حاضر سعی شده با بررسی امکان واگذاری مدیریت محیط زیست شهر تهران به شهرداری، راهکارهایی جهت انسجام و یکپارچگی مدیریت محیط زیست شهر ارائه گردد. بر این اساس با استفاده از روش پژوهشی نظریه مبنایی ، از طریق مطالعه اسناد و مصاحبه با مسئولان و صاحب نظران این امر، مسئله مدیریت محیط زیست شهر تهران در قالب 5 وظیفه ی مدیریتی شامل: برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، کنترل و تأمین منابع ، مورد کنکاش قرار گرفته و در قالب یک مدل پارادایمی، شرایط، راهبردها و پیامدهای حاصل از پدیده ظهور یافته ارائه می گردد. نتایج حاصل از جمع آوری وتجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که امکان واگذاری جامع و کامل مدیریت محیط زیست به شهرداری وجود ندارد. اما از سوی دیگر می توان به شکلی نسبی وظایف مدیریتی ذکر شده را به شهرداری واگذار نمود و با همکاری سایر سازمان های ذیربط به صورت یکپارچه به مدیریت زیست محیطی شهر پرداخت. همچنین برای توانمند سازی شهرداری در انجام وظایف محول شده لازم است تا ظرفیت سازی هایی در سه حیطه ساختاری، قانونی و فرهنگی در سازمان شهرداری انجام شود.
کاربرد انتقال حقوق توسعه (TDR) بهعنوان سازوکار تحققپذیری طرحهای توسعه شهری (نمونه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
41 - 54
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری در ایران، دارای کارایی و کارکرد مناسب و مورد انتظار مدیران شهری، کارشناسان و مردم نیستند. از جمله دلایل اصلی عدم موفقیت این طرح ها را می توان مقابله آن ها با حقوق مالکیت دانست؛ در جامعه ای که این حق به صورت قانونی رسمیت دارد. طراحی نظام انتقال حقوق توسعه، بسترسازی و سازماندهی آن در چارچوب طرح شهری، از طریق برقراری پیوند درونی وسایل و اهداف توسعه، به عنوان مبادی و مقاصد انتقال حقوق توسعه، راهی نو برای تحقق طرح های شهری در ایران است. در صورت تدوین برنامه انتقال حقوق توسعه در قالب طرح توسعه شهری( شامل طرح جامع و تفصیلی) از سویی با ایجاد پیوند میان حقوق مالکیت و طرح، و از سویی دیگر با ایجاد تعامل میان توسعه و حفاظت، به نظر می رسد به تحقق اهداف طرح شهری بیش از پیش می توان امیدوار بود.در برنامه انتقال حقوق توسعه پیشنهادی کاشان، حقوق توسعه از مناطق ارسال به عنوان مناطق دارای اهداف حفاظت و مبادی توسعه، به مناطق دریافت به عنوان مقاصد توسعه، انتقال می یابند. مناطق ارسال در شهر کاشان به دو دسته عمده تقسیم می شوند: دسته نخست، اراضی واجد ارزش های خاص هستند که این اراضی دارای اهداف حفاظتی بوده و لازم است تا حد امکان از توسعه این اراضی جلوگیری شود. دسته دوم، اراضی پیشنهادی طرح شهری برای خدمات عمومی هستند. مناطق دریافت در شهر کاشان شامل اراضی هستند که برای توسعه آن هاتقاضای مناسبی در بازار وجود دارد و با توجه به پتانسیل بالای توسعه و موجود بودن زیرساخت های کافی، از سوی برنامه ریزان شهری برای توسعه آتی کاشان پیشنهاد شده اند.
مقایسة قابلیت الگوریتم های فراابتکاری در حل مسئلة مکان یابی مراکز آتش نشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکانیابی و تخصیص از نوع مسائل NP-Hard است که با افزایش تعداد نقاط تقاضا و مراکز خدماتی، پیچیدگی و حجم محاسبات مسئله به صورت نمایی افزایش می یابد. برای حل این گونه مشکلات، از روش های فراابتکاری متناسب با شرایط مسئله استفاده می شود. در این تحقیق، روشهای فراابتکاری جست وجوی ممنوع، ژنتیک و شبیه سازی بازپخت به عنوان روش های بهینهسازی برای مکانیابی مراکز آتشنشانی و تخصیص مناطق شهری به آن ها استفاده شده اند. این روشها با توجه به معیارهای زمان حل مسئله، مقدار تابع هدف، تعداد تکرار و نحوة پوشش منطقه در سناریوهای مختلف ارزیابی شده اند. سناریوهای مختلف در روش ژنتیک بر اساس تغییر در تعداد تکرار و جمعیت اولیه و در روش شبیهسازی بازپخت بر اساس تغییر در تعداد تکرار حرکات و تغییرات دما تولید شده اند. روش جست وجوی ممنوع دارای بیشترین زمان محاسباتی (38 دقیقه و 42 ثانیه) و کمترین (بهترین) مقدار تابع هدف (104×749/4) است و با توجه به نقشة تولید شده، بهترین پوشش را در منطقه توسط مکان های بهینة برگزیده ایجاد می کند. الگوریتم شبیهسازی بازپخت، در بین روش های اجرا، دارای کمترین زمان حل مسئله است و هنگامی که تعداد تکرارها در این روش از اندازة مسئله (در اینجا تعداد پارسل ها) بزرگ تر باشد، جواب های مطلوبی تولید می شود. نتایج به دست آمده در سناریوی دوم روش SA در این تحقیق، صحّت این ادعا را اثبات کرده است. بر اساس یافته های این تحقیق، می توان نتیجه گیری کرد که در صورت نیاز به اجرای سریع (زمان بسیار کوتاه عملکرد الگوریتم) روش شبیه سازی بازپخت سریع ترین روش خواهد بود؛ در شرایط نیاز به سرعت و دقت مناسب و متوسط، الگوریتم ژنتیک گزینة مناسبی است و سرانجام در حالت نیاز به دقت و کیفیت بالای جواب و بدون محدودیت زمان، روش جست وجوی ممنوع گزینة برتر است.
زمین گردشگری در ریجاب، تبیین و ارزیابی قابلیت های گردشگری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دره ریجاب واقع در 180 کیلومتری غرب کرمانشاه به علت برخورداری از عوارض دیدنی متنوع و آثار تاریخی متعدد، از کانون های مهم گردشگری استان کرمانشاه محسوب می شود. با این حال،نتایج یک بررسی میدانی با حجم نمونه 157 نفرگردشگر نشان داده است اکثر گردشگران از همه جاذبه های دیدنی در این دره با اطلاع نیستند؛ به طوری که 2/31 درصد گردشگران از وجود دره اژد ها در ریجاب آگاهی نداشته اند، 8/26 درصد نیز با آنکه بارها از کنار دره اژد ها عبور کرده بودند ولی به علت بی اطلاعی از زیبایی های اکوتوریستی این دره هرگز رغبت به بازدید از آن را نداشته اند. 6/44 درصد گردشگران حتی نام آبشار پیران را نشنیده بودند، در حالی که آبشار پیران با ارتفاع نزدیک به 300 متر از پدیده های زیبا و دیدنی دره ریجاب است. همچنین، از میان گردشگران تنها 6/24 درصد از وجود آثار تاریخی دوره ساسانی در دره ریجاب با اطلاع بوده اند. 6/58 درصد آنها نیز نمی دانسته اند که در ریجاب غار ی به نام غار رطیلان وجود دارد. با این داده ها باید پذیرفت که تقریبا همه گردشگران از نحوه شکل گیری این پدیده ها آگاهی نداشته باشند. این درحالی است که موضوع توسعه گردشگری در یک منطقه بالقوه مانند منطقه مورد مطالعه، ضرورت شناخت استعدادهای گردشگری آن منطقه از سوی گردشگران را می طلبد. ارائه این نوشته در راستای تحقق این هدف صورت گرفته است. بر این اساس، در این مقاله ضمن تشریح و تبیین مهمترین پدیده های دیدنی در ریجاب، شامل آبشارها و تندآب ها، غارها و اشکال کارست، در ه ها و تنگ ها، چشم اندازها و آثار تاریخی با دو روش کتابخانه ای و میدانی، قابلیت های گردشگری منطقه مورد مطالعه با مدل SWOT نیز ارزیابی شده است.
ارزیابی مکان یابی پروژه های مسکن مهر با رویکرد کالبدی-زیست محیطی، با استفاده از مدل سلسله مراتب AHP (نمونه موردی استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
57 - 70
حوزههای تخصصی:
مکان یابی مناسب زمین یکی از مهمترین عوامل تولید مسکن و به دلیل دارا بودن ماهیت چند وجهی، فرآیندی بسیار پیچیده است. استفاده از مدل های تصمیم گیری در مکان¬یابی موجب تسهیل و انتخاب بهینه سایت می گردد. یکی از روش های تصمیم گیری از طریق وزن دهی به معیارها، روش تحلیل سلسله مراتبی AHP است. با استفاده از این روش معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی می شوند و گزینه های مناسب برای مکان یابی انتخاب می شوند. در این مقاله با هدف تسهیل مکان یابی فضاهای مسکونی و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، پس از بررسی فرآیند روش مذکور ، معیارها و زیر معیارهای موثر در مکان یابی فضاهای مسکونی معرفی و درخت واره سلسله مراتبی معیارها ترسیم می شود، سپس این معیارها در قالب پرسشنامه ای تنظیم و در بین متخصصان برنامه ریزی شهری و مسکن توزیع و میانگین وزن های داده شده به هر معیار و زیرمعیار در مقایسه های دو دویی ماتریس های توماس ال ساعتی، جهت رتبه بندی استفاده شده است. نهایتاً تحقق معیارهای مذکور به ترتیب اولویت آن در 13 پروژه مسکن مهر استان یزد به عنوان نمونه مطالعات میدانی بررسی می شود. اطلاعات لازم برای مکان یابی نیز در قالب پرسشنامه ای از سازمان مسکن استان یزد استخراج و سپس داده های خام دسته بندی و تحلیل شدند و برآیند نتایج به شکل ماتریس ارزیابی مکان یابی برای کل پروژه ها ترسیم شده است. برآیند نتایج ارزیابی حاکی از مکان یابی مناسب پروژه های مذکور بوده و البته نواقصی نیز وجود دارد که مسلماً پاسخگوئی همزمان به تمام معیارها بسیار دشوار است و در مواردی با توجه به اولویت-های مطرح شده پاسخگوئی به یک معیار منتج به عدم امکان مکان یابی مناسب می گردد.
تدقیق انگاره های حاکم بر حضور زنان مسلمان در عرصه های عمومی شهری (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
71 - 85
حوزههای تخصصی:
فرآیند جنسیتی شدن عرصه های عمومی شهری و عدم توجه طراحان شهری به ویژگی ها، نیاز های گروه های مختلف اجتماعی موجب گشته تا این عرصه ها هویت متعالی خویش را از دست بدهند. در این بین به نظر می رسد زنان از جمله گروه هایی باشند که توجه به ویژگی ها و نیازهایشان در طراحی عرصه های عمومی شهری، برای ایجاد انگیزش حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گرو ها نادیده انگاشته شده است. از این رو پژوهش حاضر، با هدف ارایه انگاره های مؤثر بر حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی زنان در عرصه های عمومی شهری و با تأکید بر ترجیحات آنان شکل گرفته است. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای و از روش تحقیق پیمایشی در بستر مطالعات میدانی و از شیوه های تحقیق مرور متون و منابع، مشاهده و مصاحبه بهره گرفته شده است. همچنین از پرسش نامه به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات، از نرم افزار های SPSS و LISRER به عنوان ابزار تحلیل و ارزیابی داده ها و از مدل ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی) و روش تحلیل حداقل مربعات غیر وزنی به عنوان روش تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که وجود انگاره های دسترسی، امنیت، آسایش، هم آوایی با طبیعت، پویایی و جذابیت، رویداد پذیری و رمز گرایی در عرصه های عمومی شهری، بر انگیزش حضور زنان در این عرصه ها موثر هستند.
بازشناخت جنبش پیاده مداری در پایداری فضاهای متراکم شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۱۹۴-۱۷۹
حوزههای تخصصی:
امروزه جنبش پیاده مداری که هدف آن بازیابی و توسعه فضاهای پیاده در سطح شهرها و به رسمیت شناختن و اولویت قائل شدن برای عابرین پیاده بعنوان عناصر درجه اول شهری؛ به یکی از محورهای برنامه ریزی و طراحی شهری بدل گردیده است. به ویژه با آغاز هزاره سوم ضرورت رویکرد مجدد به حرکت پیاده بعنوان سالم ترین، اقتصادی ترین و پویاترین روش جابجایی و حمل و نقل درون شهری مورد توجه جدی کارشناسان و مدیران امور شهری قرار گرفته است. عواملی چون افزایش قابل توجه زمان جابجایی، افزایش تصادفات، آلودگی های صوتی، بصری و نزدیک شدن میزان آلودگی هوا به مرزهای تهدید سلامت انسانی، از تبعات سیستم حمل و نقل ناپایدار در شهرها می باشد. همچنین، موانعی از قبیل کمبود اعتبار مالی برای زیرساخت ها، فقدان ایمنی و امنیت، موقعیت نامناسب فضاها و ساختمان ها، موانع قانونی و حقوقی و در نهایت فقدان اعتبار و منزلت اجتماعی، بر سر راه توسعه شبکه حمل و نقل غیر موتوری وجود دارد. نتایج تجربیات سایر کشورها حاکی از آن است که پایداری تنها با ایجاد تغییرات در طراحی، الگوهای استفاده و مدیریت وسایل نقلیه حاصل نمی شود، بلکه باید تغییراتی در نحوه تفکر نسبت به شناخت و ارزشیابی راهکارهای ممکن برای حل مشکلات حمل و نقل ایجاد گردد. از اینرو در این پژوهش ابتدا نگاهی اجمالی بر مفاهیم حمل و نقل پایدار شهری صورت می گیرد، سپس ضمن بررسی پیاده روی و دوچرخه سواری و اثرات آنها به عنوان شیوه ای مؤثر از حمل و نقل غیر موتوری، راهبردهای رسیدن به توسعه پایدار در فرم مطلوب شهری، در محدوده ی فلکه دوم صادقیه (واقع در شهرداری منطقه 2 تهران) با استفاده از مدل ترکیبی SWOT و Likert مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته، تا با بکارگیری این راهکارها و گسترش آن در کشور از مزایای آن بهره مند گردیم. این پژوهش، با حمایت پژوهشکده سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور انجام شده است.
برنامه ریزی مسکن شهر میبد با رویکرد توسعه ی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از اساسی ترین نیازهای زندگی انسان هاست و به عنوان کوچکترین عنصر تشکیل دهنده ی سکونتگاه ها و به وجود آورنده یکی از پدیده های جغرافیایی به شمار می رود. لزوم توجّه به مسکن و برنامه ریزی آن در راستای توسعه ی پایدار شهری در چهارچوب برنامه ریزی های ملّی، منطقه ای و شهری، بیش از پیش احساس می شود تا بهره گیری از دانش و تکنیک های برنامه ریزی، مشکلات شهروندان را برطرف کرده و درنتیجه، محیطی آرام و سرسبز، همراه با امنیّت و آسایش و رفاه برای آنان فراهم شود. بدین منظور، این مقاله، ضمن اشاره ی کوتاهی به ادبیّات نظری و عملی مسکن و توسعه ی پایدار با بررسی شاخص های کمّی و کیفی مسکن شهر میبد برای شناخت وضعیّت مسکن این شهر و به کارگیری این شاخص ها و شاخص های برگزیده زیست اجتماعی و ارزیابی وضعیّت پایداری در مجموعه مناطق مسکونی و محلّه های این شهر می پردازد. هدف این مقاله، بررسی توسعه ی پایدار شهر میبد و برنامه ریزی مسکن آن است. پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای و روش پژوهش ""توصیفی تحلیلی"" است. در این پژوهش از مدل های کمّی و نرم افزارهای رایانه ای استفاده شده است. با توجّه به آمارهای موجود، به ویژه پژوهش میدانی، اقدام به بررسی و شناخت وضعیّت مسکن شهر میبد، به لحاظ شاخص های کمّی و کیفی در دوره های گذشته و حال شده است. نتایج این پژوهش، بیانگر پیشرفت به نسبت مناسب شاخص های کمّی و کیفی در دهه ی 85-1375 است که با روند توسعه ی پایدار در ارتباطی معنا دار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های تراکم در واحد مسکونی، در سال 1385 برابر 81/3 و در سال 1385 متوسّط اتاق 26/4 و متوسّط اتاق برای هر خانوار 19/4 و تراکم نفر در اتاق 89/0 و تراکم خانوار در اتاق 23/0 و درصد کمبود واحد مسکونی در این سال 5/1 بوده است.
تحلیلی بر مشکلات بافت فرسوده شهر کازرون
حوزههای تخصصی:
ارزیابی میزان تحقق پذیری شاخص های توسعه پایدار شهری در مناطق مرزی (نمونه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۲۲۲-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
در پی گسترش شهرنشینی در قرون اخیر و افزایش جمعیت که بر آن دامن زده، امروزه توجه به شهرها و مسائل شهرنشینی یکی از ضروریات برنامه ریزی در سطح کشور می باشد. در این پژوهش به بررسی مسائل و شاخص های توسعه پایدار شهری پیرانشهر، به عنوان یکی از شهرهای مرزی کشور در جنوب استان آذربایجان غربی که در دو دهه اخیر با افزایش شدید جمعیت روبرو بوده است، پرداخته می شود. در این پژوهش برای ارزیابی توسعه پایدار شهری پیرانشهر، شاخص های زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی- کالبدی را با میانگین شاخص های منتخب شهری کشور، با استفاده از آزمون علامت و آزمون ویلکاکسون به بوته آزمون گذاشته ایم. نتایج آزمونهای آماری حاکی از این می باشد که علی رغم تحولات سریع جمعیتی شهر پیرانشهر و افزایش سریع آن در دو دهه اخیر، توسعه شهری پیرانشهر در راستای توسعه پایدار شهری بوده و جمعیت پذیری و توسعه آن بدلیل فراهم شدن جاذبه های شغلی و اقتصادی از طریق مبادلات مرزی و بین المللی تأمین شده و در راستای پایداری شهری می باشد.
مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی شهرهای میانی ایران؛ مورد پژوهی: زنجان و همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۶۸-۵۳
حوزههای تخصصی:
مدیریت یکپارچه شهری مدیریتی است هم افزا،با حضور تمامی ذی نفعان و ذی نفوذان شهری در چارچوب نهادی، سازمانی و قانونی مشخص به منظور ارتقاء سطح مدیریت شهری و پایدار نمودن زیست پذیری شهر. این مقاله سعی بر آن داشته است با بررسی ساختار مدیریت شهری شهرهای میانی ایران (زنجان و همدان) در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی با نگرش مدیریت یکپارچه بپردازد. روش تحقیق پژوهش از نوع پیمایشی- کمی بوده که با استفاده از روش اسنادی و میدانی گردآوری داده ها صورت پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای ستاد توانمند سازی اسکان غیررسمی، (بخش دولتی و عمومی) نهادهای مردمی و مردم ساکن در بافتهای اسکان غیر رسمی و فعالان اقتصادی (بخش خصوصی) مستقر در این بافتها می باشد. حجم نمونه برآورد شده برای بخش دولتی و عمومی 18 سازمان، برای بخش مردمی 620 نمونه و برای بخش خصوصی510 نمونه بوده است که با استفاده از روش آزمون میانگین و مدل تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل داده ها صورت پذیرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد در شهرهای میانی ایران مدیریت یکپارچه شهری عملکرد نیافته و مدیریت شهری دارای نگرش و کارکرد سنتی است و نتیجه این نوع نگرش ناکارمدی طرح های ساماندهی و گسترش مسائل شهری در بافتهای اسکان غیررسمی است. از طرف دیگر تشریک مساعی نهادی (هم افزایی نهادی) بعنوان پیش شرط پیاده سازی مدیریت یکپارچه در حال حاضر در این شهرها نامناسب و در پایه چرخه حیات مدیریت یکپارچه شهری واقع شده است.
سنجش سطح توسعه یافتگی استان های کشور ایران با رویکرد تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کاهش نابرابری در استفاده از منابع، امکانات و تسهیلات، یکی از مهم ترین معیار های اساسی توسعه پایدار در سطح مناطق کشور به شمار می رود. از طرفی یکی از الزامات اساسی فرآیند توسعه پایدار ملی، توجه به ویژگی های منطقه ای با استفاده از مجموعه ای از شاخص های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی است تا ضمن شناسایی این تفاوت ها بتوان منابع را به صورت بهینه به مناطق مختلف تخصیص داد. پژوهش حاضر به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی استان های کشور ایران و رتبه بندی آنها براساس میزان توسعه یافتگی، برای هدایت برنامه ریزان و سیاست مداران در تعیین اولویت سرمایه گذاری در استان ها انجام گرفت. بدین منظور، ابتدا 13 شاخص از حوزه های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی شناسایی و داده های متناظر با آنها برای 28 استان کشور ایران گردآوری شد. برای تهیه شاخص ترکیبی از روش تحلیل عاملی استفاده شده و شاخص های ترکیبی برای استان ها محاسبه و سطح بندی شدند. بر اساس این سطح بندی، استان های کهکیلویه و بویر احمد، تهران و سمنان به ترتیب در رتبه های اول تا سوم و استان های کردستان، سیستان و بلوچستان و همدان به ترتیب در رتبه های آخر قرار گرفتند.
بررسی تأثیر شرایط اقتصادی بر امنیت غذایی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان پایین ولایت از بخش رضویه شهرستان مشهد)
حوزههای تخصصی:
نقش فضاهای عمومی ساختمان های مسکونی بلندمرتبه در افزایش تعاملات اجتماعی ساکنین؛ پژوهش موردی: برج بین المللی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد روزافزون جمعیت شهرها از یک سو؛ و افزایش قیمت زمین از سوی دیگر، روی آوردن انسان به ارتفاع در بسیاری از شهرهای پرجمعیت جهان به امری اجتناب ناپذیر مبدل گشته است. از این رو بشر همواره به دنبال یافتن راهکارهایی برای کاهش اثرات منفی زندگی در ارتفاع بر سلامت فردی و اجتماعی خویش بوده است. از مهم ترین عواملی که می توانند در کاهش این اثرات نقشی اساسی ایفا کنند، فضاهای باز و جمعی مجموعه های بلندمرتبه هستند. فضاهای جمعی یک مجتمع مسکونی بلندمرتبه، اگر از طراحی مناسب برای تجمع ساکنین برخوردار باشد، می تواند به عرصه هایی برای تعامل و تبادل نظر ساکنین مبدل گردد. این فضاها را می توان به نوعی در امتداد فضاها و عرصه های زندگی خصوصی افراد دانست که وجود آن ها در یک مجتمع مسکونی حیاتی است. این پژوهش با این فرض پیش رفت که با افزایش تدریجی ارتفاع، میزان تعاملات اجتماعی ساکنین کاهش می یابد. برای آزمون فرضیه، برج بین المللی تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید و تأثیر تدریجی ارتفاع بر روابط و تعاملات ساکنین این مجتمع مسکونی مورد بررسی قرار گرفت. در همین راستا، تعداد 70 پرسشنامه به صورت تصادفی در میان ساکنین برج توزیع گردید. بعد از جمع آوری پرسشنامه ها، اطلاعات مربوط به هر سوال دسته بندی شد و پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایجی به دست آمد که نشان داد افزایش تدریجی ارتفاع با تعاملات اجتماعی ساکنین رابطه ای غیرخطی دارد. در نهایت با توجه به این رابطه و به منظور مقابله با کاهش روابط ساکنین، راهکارهایی برای بالا بردن سطح تعاملات اجتماعی ساکنین در مجتمع های مسکونی بلندمرتبه مطرح گردید.
بررسی آسایش حرارتی با استفاده از روش های PMV و PPD (مطالعه موردی: بازار وکیل شیراز)
حوزههای تخصصی:
آب و هوا تأثیر زیادی بر شرایط راحتی بشر دارد. در معماری سنتی ایران، طراحان تلاش نموده اند تا با به کارگیری اصول اقلیمی در ابنیه و فضاهای شهری شرایط آسایش را برای ساکنان و کاربران بنا فراهم آوردند. توجه به طراحی اقلیمی عناصر تشکیل دهنده ی بنا همچون سقف، کف، بازشو و جداره های متناسب با اقلیم می تواند کیفیت آسایش را ارتقا بخشد. بازار از جمله فضاهای شهری است که در معماری سنتی ایران همواره با رعایت اصول اقلیمی پدیدار شده است. تأمین آسایش حرارتی در بازار به سبب خلق محیطی آسوده با هدف رشد اقتصادی شهر ضروری می نماید. در این پژوهش آسایش حرارتی در بازار وکیل شیراز با استفاده از روش های PMV و PPD بررسی می شود. در صورت راحت نبودن شرایط آسایش حرارتی می توان تمهیداتی در نظر گرفت که در فصول مختلف سال، با استفاده از ترکیب روش های فعال و غیرفعال شرایط بهتر آسایش حرارتی را پدید آورد. روش این تحقیق، پژوهش تجربی می باشد. داده های مورد نیاز به وسیله ی ابزار اندازه گیری به صورت میدانی اندازه گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که آسایش حرارتی در زمستان از نظر درجه تنش فیزیولوژیک، بدون تنش سرما و حساسیت حرارتی از درجه راحت برخوردار می باشد و کمتر از 15 درصد کاربران بازار از این شرایط ناراضی هستند.
امکان سنجی بکارگیری رهیافت های توانمندسازی در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی ناحیه گلشهر مشهد
حوزههای تخصصی:
حاشیهنشینی و یا به تعبیر امروزی اسکان غیر رسمی، پیامد شهرنشینی سریع و انتقال به پارادایم اقتصادی اجتماعی صنعتی شدن است که شهرنشینی، شکل فضایی غالب و موازی انتقال اجتماعی اقتصادی این پارادایم است. این پدیده در دهه های اخیر با پیدایش جامعه اطلاعاتی همچنان گسترش یافته و گویی تعهدی برای بقا و بازتولید آن وجو دارد. از دهه 1980 رهیافت توانمندسازی با ابتکار عمل بانک جهانی به منظور ساماندهی سکونتگاههای غیر رسمی، افراد ساکن در این نوع سکونتگاهها را نه به عنوان معضل، بلکه به عنوان دارایی مینگرد و ارتقای وضعیت اجتماعی- اقتصادی آنها را با نقش تسهیلگر دولت بر عهده خود آنان میگذارد تا تعهد و توانمند سازی را جایگزین فرهنگ استحقاق و فرهنگ فقر نماید. مشهد در مقام اولین کلان شهر مذهبی جهان و دومین کلان شهر ایران مقصد نهایی مهاجرتهای گسترده شرق کشور و حتی کل کشور است که این موضوع باعث شکلگیری سکونتگاههای غیر رسمی با وسعت 200 کیلومتر مربع و جمعیت بیش از 70 هزار نفری شده است. گلشهر در شمال شرق مشهد با جمعیتی در حدود 34650 نفر (1385)، که اکثراً هم افغانی بودهاند، یکی از مناطق حاشیه نشین شهر مشهد است که با وجود قرار گرفتن در محدوده طرح جامع شهری از سال 1372، شاخص های اجتماعی اقتصادی و کالبدی آن در وضعیت نامناسبی قرار دارد. این مقاله با استفاده از روش SWOT به ارائه رهیافت توانمندسازی در ساماندهی ناحیه شهری فوق میپردازد. نتایج نشان می دهد که این رهیافت با تاکید بر قابلیتها و توانایی های ساکنان، ضمن حفظ کرامت انسانی حاشیهنشینان بهتر از سایر راهبردها در بهسازی و ساماندهی محیطی اثرگذار است.