ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
۴۴۴۱.

بررسی سازوکار تاثیرگذاری شاخص های سرمایه اجتماعی در حکمروایی مطلوب شهری با استفاده از Amos، مطالعه موردی: شهر نسیم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی ضریب همبستگی پیرسون الگوی حکمروایی مطلوب شهری تحلیل مسیر(Amos) نسیم شهر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای رفتاری و فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای سیاسی
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  4. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت شهری
تعداد بازدید : ۱۶۸۴ تعداد دانلود : ۹۸۸
هدف اصلی این پژوهش، سنجش و تحلیل رابطه بین سرمایه اجتماعی شهری و حکمروایی مطلوب شهری(مورد پژوهی: نسیم شهر) می باشد. پژوهش حاضربرحسبهدفکاربردیو روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلیو پیمایشی ازنوعهمبستگیمی باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر ساکنان شهر نسیم شهر(افراد بالای 18 سال) در نظر گرفته شده است. نمونه گیری بر حسب توزیع جغرافیایی جمعیت و با استفاده از روش های نمونه گیری تصادفی انجام شده است.پژوهش حاضر براینفرضاستواراست بین سرمایه اجتماعی شهری و حکمروایی مطلوب شهری رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین مولفه های سرمایه اجتماعی و مولفه های حکمروایی مطلوب شهری رابطه معناداری وجود دارد.داده های این پژوهش از طریق ارائه پرسشنامه، در بین شهروندان، بخش خصوصی و همچنین ادارات دولتی جمع آوری شده است و با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزارSpss سعی در تبیین مناسب داده ها شده است.در نهایت بعد از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSpss از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Amos انجام گردیده است.ضریب همبستگی پیرسون با ضریب 273/0 و SIG=0.000، بین سرمایه اجتماعی و حکمروایی مطلوب شهری رابطه معنادار وجود دارد. معنا داری هر دو گزینه در سطح 99% می باشد. بنابراین نتایج پژوهش نشان می دهد باافزایشسرمایه اجتماعی شهرونداندرمحدودهموردمطالعهشاخص هایحکمروایی مطلوب شهری نیزافزایشخواهد یافت.
۴۴۴۲.

تحلیل تطبیقی رابطه بین فقر و خشونت شهری با استفاده از مدل ویکور (مطالعه موردی: محلّه های شهر یزد)

کلیدواژه‌ها: فقر خشونت شهری بی نظمی اجتماعی شکاف اجتماعی و اقتصادی محله های شهر یزد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای رفتاری و فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۲۷۹ تعداد دانلود : ۷۶۷
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فقر و گسترش انواع مختلف خشونت های شهری در سطح محلّه های شهر یزد است. با توجه به اهداف تحقیق، نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری، افراد مجرم در۴۳ محلّه شهر یزد است. شاخص های تحقیق شامل: شاخص های فقر به عنوان متغیرهای مستقل و شاخص های خشونت شهری به عنوان متغیرهای وابسته می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق، از آزمون های آمار استنباطی مانند: ضریب رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر و همچنین از شاخص نزدیکترین همسایه و مدل ویکور برای رتبه بندی میزان خشونت در محلّه های شهر یزد استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد اکثر محلّه هایی که دارای بیشترین میزان فقر هستند؛ غالباً نقاط داغ خشونت نیز در همان محلّه ها بیشتر است. در این ارتباط، بر اساس مدل تحلیل مسیر، شاخص پایین بودن میزان درآمد و بیکاری دارای بیشترین تأثیر و دسترسی به خدمات، دارای کمترین تأثیر در افزایش فقر و خشونت شهری می باشند. همچنین در مورد اثر مستقیم، مؤلفه سطح سواد دارای کمترین اثر و مؤلفه میزان بیکاری دارای بیشترین اثر در افزایش خشونت های شهری بوده است که ضریب همبستگی چندگانه با مقدار ۰/۷۴۱ رابطه بین گسترش میزان فقر و افزایش میزان خشونت و کاهش احساس امنیت در سطح محلّه های شهر یزد را تأیید می نماید. در نهایت راهکارهایی جهت از بین بردن فقر و کاهش خشونت شهری در سطح محلّه های شهر یزد ارائه شده است.
۴۴۴۳.

سنجش کیفیت محیط سکونت در محلات شهر اصفهان از دید مدیران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت اصفهان تحلیل خوشه ای محله مدل تاپسیس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت شهری
تعداد بازدید : ۱۷۱۶ تعداد دانلود : ۶۱۶
سنجش مطلوبیت محلات مسکونی برای شناخت الگوی زندگی شهری بسیار با اهمیت می باشد. به طوری که امروزه ارتقای کیفیت محیط سکونت، به عنوان یکی از اهداف اساسی سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری بدل شده است. مهم ترین مسئله ای که در محلات مختلف شهر اصفهان دیده می شود تمایز بسیار زیاد در بین محلات از نظر مطلوبیت محیطی -اجتماعی می باشد، به طوری که برخی از محلات با استقبال و پذیرش همه مردم، به خصوص طبقات اجتماعی و اقتصادی بالا مواجهند و برخی دیگر از محلات به ناچار سکونتگاه قشرهای فقیر اقتصادی و اجتماعی می باشند. در این پژوهش با هدف سنجش محلات شهر اصفهان سعی بر آن شده که محلات با کیفیت پایین تر در سطح شهر و شاخص های تأثیرگذار بر آن ها شناسایی شود تا بتوان پیشنهادهایی در راستای ارتقای کیفیت این محلات ارائه نمود. بدین جهت با توجه به شناخت و دید وسیع مدیران شهری در شناسایی محیط های مسکونی شهر اصفهان، محاسن و معایب هر یک از این محیط ها، این گروه به عنوان جامعه آماری معرفی شده اند؛ لذا با توجه به تعداد جامعه آماری و با استناد به جدول کرجسی و مورگان، 52 نفر از مدیران شهرداری به صورت تصادفی ساده، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پرسشنامه با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تکنیک های آماری تاپسیس و تحلیل خوشه ای (در نرم افزار spss) تجزیه و تحلیل شده اند. تکنیک تاپسیس محلات مارچین، مهدی آباد، دهنو، زینبیه و عاشق آباد را به ترتیب به عنوان 5 محیط مسکونی با کمترین کیفیت در شهر اصفهان معرفی می کند که وضعیت شاخص های آماری این محلات نسبت به میانگین شهر اصفهان نامناسب می باشد. همچنین نتایج تحلیل خوشه محلات هفتون، باتون، دهنو، سودان، ارزنان، قائمیه، شیخ طوسی، عاشق آباد، مارچین و شمس آباد را در گروه 1؛ محلات عمان ساسانی، حجتیه و بابوکان را در گروه 2؛ محله مهدی آباد را در گروه 3 و محله زینبیه را در گروه 4 جای داده است. در ارتباط با عوامل تأثیرگذار بر کیفیت محلات بیشترین تأثیر از آن شاخص «پایین بودن شأن اجتماعی ساکنین» و کمترین تأثیر را شاخص «عدم دسترسی به مجموعه های تاریخی-فرهنگی» به خود اختصاص داده است با توجه به تأثیر عوامل مؤثر بر کیفیت محیط های مسکونی، در انتها به ارائه راهکارهایی نظیر رعایت پاکیزگی در محلات، حذف کاربری های ناسازگار با کاربری مسکونی در سطح محلات، حفاظت از فضاهای سبز موجود و... پرداخته شده است.
۴۴۴۴.

ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی با تاکید بر اصول شهر زیست پذیر در منطقه 22 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی ذهنی کیفیت زندگی عینی مدل تاپسیس شهر زیست پذیر شهرک گلستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۵ تعداد دانلود : ۶۴۵
توسعه روزافزون جمعیت شهری و جایگزینی رویکردهای کیفی به جای توجه به استانداردهای کمی باعث طرح موضوعاتی نظیر کیفیت زندگی شهری و زیست پذیری شهری شده است که در مقیاس ها، قلمروها و ابعاد مختلف قابل بررسی است، شهرک گلستان واقع در منطقه ۲۲ شهر تهران از جمله سکونت گاه های جدید و واقع در جهت توسعه شهر تهران است که با توجه به توسعه های متعددی شهرک مانند در غرب تهران به خصوص در منطقه 22، لزوم سنجش و ارزیابی این نوع از سکونتگاه ها در قلمروهای مختلف بر پایه مشارکت مردمی (بعد ذهنی) و استاندارد های برنامه ریزی (بعد عینی) ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با توجه به چارچوب نظری حاصل از اشتراک قلمروهای کیفیت زندگی و شهر زیست پذیر، این شهرک در دو بعد عینی و ذهنی در قلمروهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیبایی شناختی، دسترسی و حمل ونقل و خدمات شهری مورد بررسی قرارگرفته است. هدف از این پژوهش سنجش میزان زیست پذیری شهرک گلستان در دو بعد عینی و ذهنی و شناسایی عوامل مهم و موثر در ارتقای کیفیت زندگی در آن است که بدین منظور با استفاده از مدل تاپسیس میزان برخورداری عینی و رضایت ذهنی در قلمروهای مختلف اندازه گیری گیری شده است، نتایج مدل تاپسیس میزان رضایت کلی در همه قلمروها را عدد 0.51 نشان می دهد که با توجه به طیف لیکرت این شهرک در وضعیت متوسط قرار دارد و بررسی قلمروها در بعد عینی نشانگر برخورداری بسیار مناسب در عرصه مسکن (0.86) و برخورداری نامناسب (.35) در قلمرو کالبدی است ، از سویی دیگر بررسی رضایت ذهنی نشانگر مناسب تر بودن وضعیت قلمروهای مسکن (0.58) و محیط زیست (0.67) نسبت به وضعیت اقتصادی (.44) و اجتماعی (0.46) است و در نهایت با توجه به همبستگی 0.28 بین رضایت ذهنی و برخورداری عینی رابطه معناداری بین دو بعد عینی و ذهنی کیفیت زندگی مشاهده نمی شود که این عدم توافق، نشانگر عدم تعریف مناسب سرانه ها و شعاع های دسترسی استاندارد می باشد و اهمیت برنامه ریزی مشارکتی برپایه نظر مردم را بیش از پیش نشان می دهد.
۴۴۴۵.

راهبردهای پایداری کالبدی - اجتماعی در محلات تاریخی مطالعه موردی: محله عودلاجان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محله عودلاجان پایداری کالبدی - اجتماعی راهبردهای پایداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۸ تعداد دانلود : ۵۲۱
بافت تاریخی و با ارزش محله عودلاجان به دلیل فرسودگی مفرط در کالبد و ساختار و کمبود تأسیسات و تجهیزات زیرساختی و امکانات رفاهی در پاسخ گویی به نیازهای امروزی شهروندان ضعیف عمل می کند. به همین دلیل جمعیت بومی ساکن در این بافت کم کم به محلات دیگر شهر که دارای رفاه بیشتری می باشند، مهاجرت می کنند و مهاجران جدید که اغلب از اقشار کم درآمد اجتماع هستند، جایگزین آنها می شوند. در نتیجه در پی چنین رخدادی، بی ثباتی اجتماعی و فرهنگی در بافت حاکم می شود و با گذشت زمان افزایش می یابد. در بافت محله عودلاجان تجانس و همگونی فرهنگی وجود ندارد و نظام همسایگی و همبستگی اجتماعی به دلیل افت هویت و اصالت، بسیار ضعیف شده است. با مهاجرت ساکنان اصیل و قدیمی از این بافت تاریخی رفته رفته ارزش ها، خاطرات جمعی، هویت و حس تعلق خاطر افراد در این بافت ها رو به افول می گذارد و با فرسودگی فضاها و ایجاد مخروبه ها، مکان هایی مناسب برای آسیب های اجتماعی فراهم می شود. با بررسی مکرر محله عودلاجان و وجود مشکلاتی از قبیل فرسودگی زیاد بافت، خروج ساکنان اصیل، تغییر کاربری واحدهای مسکونی به کاربری های ناسازگار، کمبود امکانات رفاهی و خدمات زیرساختی شهری، ضعف در شبکه ارتباطی و معابر و وجود آسیب های اجتماعی فراوان، بهسازی و نوسازی محله برای افزایش پایداری در آن امری ضروری و مهم می باشد. در این تحقیق اطلاعات لازم از طریق مشاهده، تصویربرداری، تهیه نقشه های مورد نیاز و پرسشگری از ساکنان محله جمع آوری شد و برای تحلیل آن بر اساس اطلاعات کمی و کیفی و با استفاده از تکنیک «SWOT» در چارچوب عوامل درون محله ای(نقاط ضعف و قوت) و برون محله ای(تهدیدها و فرصت ها) عنوان شد تا راهبردهای پایداری کالبدی _ اجتماعی در محلات تاریخی و محله مورد بررسی استخراج شوند. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که تأثیر عوامل بیرونی در عدم پایداری محله عودلاجان بیشتر از عوامل درونی محله می باشد.
۴۴۴۶.

تحلیل تطبیقی ساختار برنامه ریزی و مدیریت مناطق شهری مطالعه موردی: تهران،سیدنی،تورنتو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطقه کلان شهری مدیریت کلان شهری نظام برنامه ریزی ایران تحلیل تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۲۷۳
علی رغم گذشت بیش از دو دهه از تصویب مصوبه ی مجموعه های شهری و تهیه ی طرح ها و پژوهش های متعدد دانشگاهی، نهادهای مسئول برنامه ریزی کلان کشور از دستیابی به یک الگوی برنامه ریزی و مدیریتی مطلوب برای مجموعه های شهری ناکام مانده اند. مهمترین علل این ناکامی را می توان عدم توجه پژوهش ها به واقعیت های فضایی، سازمانی وساختار تصمیم گیری در ایران، فقدان بررسی های موشکافانه ی سازوکارهای اجرایی و کم توجهی به لزوم انطباق رویکردهای برنامه ریزی با ساختار اداری-برنامه ریزی کشور دانست. هدف این پژوهش شناسایی تحولات ساختاری و محتوایی لازم برای بهبود عملکرد مدیریتی، در سطح مجموعه های شهری است. لذا در تلاش است در یک بررسی تطبیقیِ عمومیت گرا با اتخاذ روش اسنادی در یک فرآیند سه مرحله ای، با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات مرتبط با پژوهش پس از بررسی تجربیات برنامه ریزی و مدیریتی دو منطقه ی کلان شهری سیدنی و تورنتو ضمن لحاظ نمودن واقعیت ها و تفاوت های ساختار تصمیم گیری - اداری نمونه های مطالعاتی با ایران، با درک اقدامات و نهادهای کلیدی موثر در کارآیی نظام مدیریت کلان شهری، پیشنهاداتی در راستای بهبود مدیریت و برنامه ریزی مجموعه های شهری ارائه نماید. نتایج این پژوهش دو دسته مشکلات عام)مربوط به سطح کلان برنامه ریزی( و مشکلات سطح منطقه ای)در سطح مجموعه های شهری( را نمایان می سازد لذا دو دسته پیشنهادات 1-ساختاری- مدیریتی در راستای بهبود ساختار اداری و نظام تصمیم گیری و 2-برنامه ریزی-مدیریتی در راستای ارتقای کیفی محتوای طرح ها و برنامه های مجموعه شهری ارائه گردید. لزوم ایجاد نهاد مسئول منطقه ای در سطح مجموعه های شهری و برنامه ریزی چرخشی بجای برنامه ریزی سلسله مراتبی رئوس اصلی پیشنهادات هر بخش را تشکیل می دهند.
۴۴۴۷.

کاربرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی جهت اولویت بندی مراکز شهری با ملاحظات اکولوژیکی(مطالعه موردی:آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آذربایجان غربی مراکز شهری تحلیل سلسله مراتبی فازی توان اکولوژیکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری اکولوژی شهری
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۱۴۰۸ تعداد دانلود : ۶۳۸
از آنجایی که تعیین توان هر عرصه از سرزمین برای کاربری های مختلف دارای شرایط مبهم و نادقیق است، با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرایندهای مبهم می توان بستری را برای مدل سازی عدم اطمینانِ مطرح شده در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. هدف از این تحقیق ترکیب فنون آماری، ریاضی و تصمیم گیری چند معیاره فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی به عنوان روشی برای رفع ابهام در عدم قطعیت معیارهای اکولوژیکی به منظور اولویت بندی مراکز شهری استان آذربایجان غربی با ملاحظات اکولوژیکی است که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. با توجه به اینکه اهمیت و ارزش هر یک از معیارهای اکولوژیکی در مناطق مختلف دارای اولویت تأثیر گذاری گوناگونی هستند، در این تحقیق یک مدل تصمیم گیری چند معیاره در قالب فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) جهت انتخاب مناسبترین مناطق برای توسعه شهری با ملاحظات اکولوژیکی اجرا شده است. برای این منظور ابتدا معیارهای ارزیابی توان اکولوژیکی برای توسعه شهری(پایداری با حفاظت و یا بهبود سیستم های یکپارچه طبیعی) بر اساس مطالعات کتابخانه ای، تهیه پرسشنامه در قالب تحلیل سلسله مراتبی، نظرخواهی از متخصصین دانشگاهی و کارشناسان شناسایی شدند. سپس از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(روش چانگ) برای تعیین وزن معیارها، زیر معیارها و گزینه ها استفاده شد. نتایج نشان داد که جمع امتیاز شهرهای خوی، ماکو، چالدران، چایباره و پلدشت برای توسعه بیشتر است. این اولویت بندی مبتنی بر ویژگی های اکولوژیکی محیط این شهرها و با توجه به انطباق آنها با محتویات نقشه های منابع طبیعی به واقعیت نزدیک تر است.
۴۴۵۰.

مدلسازی کمی دسترسی به پارک های شهری با رویکرد عدالت فضایی، پارک های منطقه 6 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نابرابری خدمات عمومی شهری جدایی فضایی تحلیل شبکه،توزیع فضایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۱۱۹۹ تعداد دانلود : ۹۶۰
دستیابی به عدالت فضایی در توزیع خدمات عمومی شهری هدف برتر و با اهمیتی برای برنامه ریزان شهری بوده است. بنابراین اندازه گیری عدالت فضایی از نظر دسترسی به فضاهای عمومی از جمله فضاهای سبز و پارک های شهری از نیازهای مدیریت شهری می باشد. در این مقاله به منظور سنجش عدالت فضایی در چارچوب تحلیل های سیستم های اطلاعات جغرافیاییGIS)) و تحلیل شبکه روشی کمی برای اندازه گیری دسترسی به پارک های شهری در منطقه شش تهران ارائه شده است. جاذبه یا وزن هر پارک، فاصله شبکه ای بلوک های شهری و شعاع دسترسی هر پارک از معیار های اصلی این پژوهش بوده است. نتایج تحقیق نشان داده است توزیع فضایی و توسعه پارک ها در منطقه شش عادلانه نبوده است و در اکثر قسمت های منطقه دسترسی متوسط رو به ضعیفی به پارک ها وجود دارد. روش تحلیل پیشنهادی توانایی مقایسه کمی بین بلوک های شهری از نظر دسترسی به پارک های شهری و امکان شناسایی بلوکهای با حداقل دسترسی را دارا بوده است.
۴۴۵۱.

تحلیلی بر توان جمعیت پذیری کلان شهر تبریز با تأکید بر الگوهای نوین توسعه شهرییعقوبنادر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبریز تراکم جمعیتی گسترش شهری توان جمعیت پذیری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای جمعیت
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
تعداد بازدید : ۱۷۷۴ تعداد دانلود : ۵۶۹
پژوهش پیش رو به دنبال مطالعه تراکم شهری در کلان شهر تبریز و سنجش پایداری فرم کالبدی این کلان شهر با تأکید بر الگوهای نوین شهرسازی است و هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی توان و امکان جمعیت پذیری هر یک از مناطق شهرداری تبریز است. در این راستا ابتدا روند تحولات جمعیت، مساحت و تراکم جمعیتی کلانشهر تبریز مطالعه می شود. در ادامه مناطق شهرداری کلانشهر تبریز با توجه به فاکتورهای مؤثر در تراکم (جمعیت و مساحت) بررسی و مقایسه می شوند. در نهایت، با عنایت به ضوابط صدور پروانه ساختمانی شهرداری تبریز (سطح اشغال 60 درصد و فضای باز 20 مترمربع برای هر واحد مسکونی) تعداد واحدهای مسکونی و توان جمعیت پذیری مناطق این کلان شهر پیش بینی می شود. نتایج حاکی از آن است که طی سال های 1335 تا 1385 تراکم ناخالص جمعیتی کلانشهر تبریز به طور پیوسته طی سال های مذکور کاهش یافته است. همچنین، رشد سالانه مساحت کلان شهر تبریز طی سال های 1335 تا 1385 بیش از رشد سالانه جمعیت بوده و می توان نتیجه گرفت، شهر تبریز با پراکنش و گسترش افقی روبرو بوده است. بررسی توان جمعیت پذیری مناطق شهرداری تبریز نشان می دهد که مناطق 4 و 3 به ترتیب با برآورد جمعیتی بالغ بر 537900 و 430320 نفر بیشترین توان جمعیت پذیری را خواهند داشت و مناطق 8 و 6 با برآورد جمعیتی بالغ بر 105600 و 140580 نفر کمترین توان جمعیت پذیری را خواهند داشت. در مجموع توان جمعیت پذیری برای کلان شهر تبریز 2595780 نفر برآورد می شود.
۴۴۵۲.

توسعه یک سیستم اطلاعات مکانی تحت وب برای پیش بینی و پایش آب گرفتگی های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری سرویس گرا وب سرویس های مکانی وب سرویس پردازشی آب گرفتگی مدل های هیدرولوژیکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت بحران
تعداد بازدید : ۱۰۷۸ تعداد دانلود : ۶۲۰
تغییرات وضعیت سطح زمین وآب وهوا زمینه سازوقوع آبگرفتگی های مکرردرمناطق شهری شده است. سیستم های پیش بینی وپایش آب گرفتگی ابزاری مناسب برای اتخاذ سریع تصمیم هاوانجام اقدامات لازم درمقابله بااین بحران می باشند. دراین تحقیق یک سیستم اطلاعات مکانی تحت وب توسعه یافت که با دریافت شدت ومدت زمان بارش، قادربه پیش بینی وپایش آب گرفتگی های شهری می باشد. این سیستم مکانی مبتنی برمعماری سرویس گرابوده وبرای انجام پردازش های لازم از وب سرویس های پردازشی استاندارد استفاده می کند. سیستم ارائه شده دارای سه لایه ی داده، منطقو نمایش می باشد. لایه ی داده شامل داده های موردنیازسیستم است. لایه ی منطق شامل دووب سرویس پردازشی محاسبه ی مشخصه های هیدرولوژیکی و محاسبه ی آب گرفتگی می باشد. وب سرویس محاسبه ی مشخصه های هیدرولوژیکی،جهت وانباشت جریان را برمبنایا لگوریتمWASI محاسبه می کند. با ورود خروجی حاصل ازا ین سرویس به وب سرویس پردازشی محاسبه ی آب گرفتگی، موقعیت نقاط آب گرفته به همراه خصوصیات حجم، مساحت وعمق آن ها تعیین می شود. ایندوسرویس ازطریق یک وب سرویس پردازشی مرکزی زنجیره می شوند. همچنین لایه ی نمایش وظیفه ی دریافت ورودی ها ازکاربر و نمایش نقشه های خروجی را برعهده دارد. به منظورتست سیستم، بخشی ازم نطقه ی 22 شهرتهران به عنوان منطقه ی مورد مطالعه انتخاب شد. براساس نتایج،مجموع مساحت مناطق آب گرفته برای رویداد بارش انتخاب شده، 0/81درصد مساحت کل منطقه ی مورد مطالعه می باشد. ارزیابی سیستم بااستفاده از روش نظرسنجی کاربران انجام شد وقابلیت های شبیه سازی آب گرفتگی وارزیابی وضعیت آب گرفتگی و نیز واسط کاربری آن مورد نظرسنجی قرار گرفت. واسط کاربری سیستم وقابلیت شبیه سازی آب گرفتگی به ترتیب بیش ترین وکم ترین میزان رضایت کاربران رابه خود اختصاص دادند. پیاده سازی این سیستم بااستفاده ازوب سرویس های مکانی استاندارد مبنا، قابلیت استفاده مجدد از این سرویس ها رافراهم نموده است.
۴۴۵۳.

بررسی تطبیقی عدالت فضایی در شاخص های ایمنی پارک های شهری (مطالعه موردی: پارک کوهسنگی و پارک وحدت شهر مشهد)

کلیدواژه‌ها: عدالت شهر مشهد پارک شاخصهای ایمنی پارک کوهسنگی پارک وحدت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری امنیت شهری
تعداد بازدید : ۱۲۰۵ تعداد دانلود : ۶۷۶
ایمنی عبارتی است که دارای گستره وسیعی از مفاهیم نظری است که نشان دهنده عوامل عینی و ذهنی است و استفاده مطلوب از فضای سبز شهری و پارک ها زمانی صورت می گیرد که استفاده کنندگان در این فضاها احساس آرامش و ایمنی کنند. نابرابری در مکانیابی فضایی خدمات شهری و همچنین نابرابری در ایجاد و رعایت ملاحظات طراحی در این مکان ها خود باعث استفاده غیر موثر شهروندان، افزایش هزینه ها و عدم مطلوبیت خواهد شد. بنابراین ، در این مقاله به بررسی و تحلیل شاخص های ایمنی در پارک های شهری مشهد (کوهسنگی و وحدت) بر اساس 5 شاخص ایمنی پرداخته شده است. محدوده مورد مطالعه، دو پارک کوهسنگی در منطقه توسعه یافته شهر و پارک وحدت در منطقه کمتر توسعه یافته است. این تحقیق از نوع کاربردی به روش توصیفی – تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به دو روش اسنادی ( کتابخانه ای ) و میدانی بوده است. تعداد پرسشنامه از طریق فرمول کوکران 384 به دست آمد که برای هر پارک 190 پرسشنامه تکمیل شد. روایی پرسشنامه ها هم با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 0.866 به دست آمد که نشان دهنده روایی مطلوب است. نتایج تحقیق نشان می دهد که به طور کلی وضعیت ایمنی پارک وحدت نزدیک به متوسط ارزیابی شده و شاخص های ایمنی پارک کوهسنگی بالاتر از متوسط هستند. شاخص های ایمنی روشنایی و ایمنی بهداشتی در پارک کوهسنگی، مطلوب ارزیابی شده اند و در مقابل، پارک وحدت میانگین های پایینی نسبت به این شاخص ها داشته است. با توجه به نتایج آزمون T مستقل، پارک وحدت و کوهسنگی از لحاظ شاخص های ایمنی با یکدیگر تفاوت معناداری داشته اند. همچنین در هر دو پارک، ویژگی های فردی پرسش شوندگان مانند جنسیت و سطح تحصیلات با شاخص های ایمنی روشنایی و ایمنی فیزیکی، همبستگی داشته اند.
۴۴۵۴.

فرصت ها و چالش های همگرایی منطقه ای در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همگرایی خلیج فارس واگرایی ایران و کشور های منطقه کنشگران منطقه ای و فرامنطقه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۱ تعداد دانلود : ۶۸۵
خلیج فارس از رنسانس به این سو، از آبراهی با موقعیت ارتباطی و جایگاهی منطقه ای به موقعیتی استراتژیک، اقتصادی، سیاسی، ژئوپلیتیک و ژئوانرژی در مناسبات و تعامل های بین المللی بدل شد. به نظر می رسد منطقة خلیج فارس، این نقش منحصر به فرد و بی بدیل را تا نیمة نخست قرن بیست و یکم دارد. از ابتدای قرن بیستم تا پایان دهة هفتاد که مصادف با تولد کشور های کوچک حوزة جنوبی خلیج فارس است، به کمک انگلستان، تلاش هایی برای همگرایی میان این کشورها صورت گرفت، اما هیچ یک از این همکاری ها به همگرایی کاملی منجر نشد و اختلاف ها و چالش های بعدی را نیز به وجود آورد. حضور آمریکا و بازگشت انگلیس و فرانسه به منطقه، رقابت تسلیحاتی، دیدگاه های امنیتی متفاوت و بعضاً متضاد، نبود اعتماد جمعی، وجود اختلاف های ارضی و مرزی، نبود دیدگاه ها و هنجار های مشترک و وجود اختلاف های قومی و فرهنگی در منطقه، زمینه ساز واگرایی و از سازه های مهم ناهمانندی و ناهمگرایی منطقة خلیج فارس است. قرن بیست و یکم را با توجه به مزایا و تجارب حاصل از این همگرایی ها، باید قرن همگرایی مجدد منطقه ای دولت ها در جهان نامید. منطقة خلیج فارس نیز مجموعه ای از امتیازها و مؤلفه های همسازة همگرایی منطقه ای را دارد که در صورت توافق در مورد آن ها می توان به همکاری و مشارکت جمعی و سپس به همگرایی منطقه ای دست یافت. عواملی نظیر قلمرو جغرافیایی مشترک و موقعیت همسایگی، دین و ارزش های فرهنگی مشترک، منابع نفت و گاز مشترک و سیاست گذاری هماهنگ در خصوص آن، مزایا و مصائب ژئوپلیتیک همسان و ضرورت برنامه ریزی دربارة آن و موضوع های مشترکی نظیر مسائل زیست محیطی، گردشگری و مواد مخدر، بر این همگرایی مؤثرند. به نظر می رسد توجه و تمرکز بر موضوع ها و مسائل مشترک واقعی و عینی محیط اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی این کشورها می تواند زمینة تفاهم، توافق، همکاری مشترک و در نهایت همگرایی منطقه ای را ایجاد کند.
۴۴۵۵.

برنامه ریزی پیشگیری از صدمات سانحه زلزله در شهر سراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زلزله GIS برنامه ریزی شهری سراب پیشگیری سوانح طبیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۲ تعداد دانلود : ۴۷۱
ایران سرزمینی بزرگ و پهناور است که بر روی کمربند زلزله ای آلپ هیمالیا قرار گرفته است. ناحیه ی آذربایجان و شهر سراب نیز از مناطق لرزه خیز ایران است. هدف اصلی این مقاله برنامه ریزی برای کاهش صدمات ناشی از زلزله در شهر سراب است. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است. در این زمینه، با توجه به هدف تحقیق نُه معیار شناسایی و ارزیابی شد، بدین صورت که برای هر کدام از شاخص ها و یا معیارها یک لایه نقشه با فرمت shp تهیه شد و، سپس، طی فرایند تحلیل سلسله مراتبی و وزن دهی به متغیرها عملیات روی هم گذاری لایه ها با استفاده از توابع تحلیلی موجود در نرم افزار Arc gis صورت گرفت. با توجه به یافته های حاصل از تحقیق می توان گفت که شهر سراب از نظر آسیب پذیری در مقابل خطر زمین لرزه وضع مطلوبی ندارد، به طوری که همه ی نقاط شهر سراب به هنگام بروز زلزله آسیب پذیر است. با وجود این، برخی از محلات آن به دلیل کیفیت نامناسب ساختمان ها و آسیب پذیری شبکه ی معابر و فشردگی بیش از حد و دسترسی نداشتن به فضای باز دارای آسیب پذیری بیشتری هستند
۴۴۵۶.

سنجش سطح پایداری محلات شهر اردبیل با تأکید بر محلات با هسته های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنجش پایداری محله ای محلات با هسته روستایی شهر اردبیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۰۵
شهر اردبیل همانند بسیاری از شهرهای بزرگ کشور با مسائل متعددی از جمله ناپایداری توسعه مواجه است و این مسئله در سطح برخی از محلات به بالاترین حد می رسد. با وجود اینکه محلات، هسته های اصلی زندگی شهری به شمار می روند، ولی در نظام رسمی برنامه ریزی فضایی جایگاهی ندارند. این مسئله به تشدید ناپایداری توسعه در آنها، منتهی شده است. این پژوهش در سال 1393 و با هدف سنجش میزان پایداری محلات شهر اردبیل با استفاده از روش میدانی تهیه شده است. در سنجش میزان پایداری از 20 معیار و بیش از 50 زیرمعیار استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، پنج محله منتخب از شهر با جمعیتی در حدود 23 هزار و 700نفر است که با استفاده از روش کوکران، 378 نمونه برای انجام پرسشگری استخراج شده اند. ضمن تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های آماری t تک نمونه ای و واریانس یک طرفه یا آنوا (و آزمون تعقیبی شفه) و رتبه بندی کروسکال والیس استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که وضعیت محلات از نظر خوانایی و تعلق خاطر بهتر و از نظر معیارهای هویت، سرمایه اجتماعی و تراکم بدتر است. از بین پنج محله مورد بررسی، محلات کلخوران و مُلاباشی به ترتیب با مجموع میانگین های 3.22 و 3.28 در وضعیت کاملاً ناپایدار و محلات گل مغان، مُلایوسف و نیار به ترتیب با مجموع میانگین های 3.79، 3.84 و 4.01 در وضعیت ناپایدار قرار دارند. در نتیجه این پژوهش نشان می دهد که از نظر معیارهای پژوهش، محله های منتخب در وضعیت ناپایداری قرار دارند و شدت ناپایداری در آنها متفاوت است. در پایان پیشنهادهایی برای توسعه و پایداری محلات ارائه شده اند.
۴۴۵۸.

طراحی ورودی شهر با رویکرد هویت بخشی به فضای شهری (نمونه موردی : ورودی شرقی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای شهری ورودی شهر هویت شهری مؤلفه های هویت شهری طراحی ورودی شرقی شهر زنجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۵۸
فضای ورودی شهرها بعنوان یکی از فضاهای شهری و مفصل اتصال دهنده فضای طبیعی خارج و فضای مصنوعی داخل شهر عمل می کند. توسعه بی رویه شهرها و توجه نکردن به الگوهای توسعه فضایی مناسب باعث ضعف در شکل و محتوای فضاهای ورودی شهرها گردیده است و این فضاها را دچار مشکلات و نابسامانی های متعدد کرده است. توجه به گسترش نابسامانی در این عرصه ها اتخاذ تدابیر ویژه و راهگشا را ضروری می نمایاند. هدف از این نوشتار، طراحی دوباره یک بخش فراموش شده شهری به شکلی تازه و با بیانی هماهنگ با نیازهای امروز و شناخت هویت شهری و مؤلفه های آن و نقشی که این مؤلفه ها در ارتقای هویت فضای ورودی شهرها از لحاظ کیفی و بصری دارند، می باشد. پژوهش حاضر از دو بخش نظری و طراحی تشکیل می شود که در آن از روش توصیفی و تحلیلی استفاده می شود. جهت تدوین چارچوب نظری ابتدا مفهوم فضای شهری و مفهوم ورودی شهر به عنوان یکی از انواع فضاهای شهری، مفهوم هویت به عنوان یکی از توقعات مورد انتظار از ورودی شهرها، مفهوم هویت شهری و مؤلفه های آن بیان گردیده است. سپس ضوابط و معیارهایی جهت ساماندهی فضای ورودی شهر با رویکرد تقویت هویت شهری تدوین شده است. در بخش طراحی تحقیق نیز از روش فرایند طراحی استفاده می گردد. بدین ترتیب که ابتدا شناخت وضع موجود با تلفیقی از روشهای توصیفی و تحلیلی و با استفاده از اسناد موجود و تحقیقات میدانی انجام می پذیرد، سپس به ارزیابی و تجزیه و تحلیل اطلاعات به منظور تعیین پتانسیل ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای پروژه تحت مطالعه پرداخته می شود. در انتها پس از ارائه ایده های طراحی و انتخاب گزینه برتر، پروژه مورد نظر (فضای ورودی شرقی شهر زنجان ) مورد طراحی قرار گرفته است. آنچه از این تحقیق می توان نتیجه گرفت این است که برقراری نظام تسلسل مراتب در ساماندهی کالبدی شهرها سبب می شد تا پیوند هر بافت به بخش یا بافت متفاوت مجاور خود به کمک مفصلی شکل بگیرد که بتواند نیروهای حاصل از این انتقال (از وضعیتی به وضعیت دیگر) را در خود حل و جذب کند. بافت بخش ورودی شهرها این گونه می باشد که اتصال میان شهر و خارج شهر را به خوبی برقرار می کرد. برهم خوردن تسلسل مراتب در نظام کالبدی شهرها سبب شده تا ورودی شهر که یکی از حلقه های این تسلسل است، دچار ابهام و بی هویتی شود و در واقع جایگاه آن به عنوان عنصری مهم در تعریف شهر و نقطه اتصال شهر به پیرامون فراموش شود. بنابراین طراحی و اقدامات صورت گرفته در هر حوزه می بایست با جایگاه و توقعاتی که از آن حوزه انتظار می رود متناسب بوده و با تأمین مؤلفه های کیفی به فضاهایی در شأن نام ورودی شهری برسد که با هویت خاص خود و ایجاد خاطرات جمعی، تا مدت ها در ذهن هر مسافر و شهروندی باقی بماند.
۴۴۵۹.

شناسایی و ارزیابی گستره های فضایی فقر شهری در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فقر فقر شهری شهر یزد توزیع فضایی روش ویکور

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای اقتصادی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
تعداد بازدید : ۱۴۸۹ تعداد دانلود : ۷۷۳
محیط های شهری، سیستم های پیچیده با پدیده های پیچیده، روابط و تعاملات متعدد بین اجزا هستند. فقر نیز یکی از این پدیده های پیچیده است که طی دهه های اخیر در مراکز شهری مهم ترین معضل اجتماعی اقتصادی محسوب می شود و به واسطه اثرهای سوء آن، جلوگیری از گسترش این پدیده، شناخت دقیق پهنه های فقیر در شهرها را طلب می کند. در همین راستا، این پژوهش با شناخت دقیق تر وضعیت تبلور فضایی فقر در محلات شهر یزد، در پی یافتن راهکار ها و برنامه ریزی های اصولی به منظور انتخاب گام های سنجیده است تا ضمن کاهش معضل های موجود، با گشایش دریچه های جدید به بحث فقر شهری، زمینه را برای سیاستگذاران، برنامه ریزان و مدیران شهری در تصمیم گیری های مربوط به کاهش مشکلات فقر و محرومیت در محلات شهری، فراهم کند. نوشتار حاضر از نظر هدف رویکردی کاربردی توسعه ای را در پیش گرفته است و از نظر روش توصیفی تحلیلی به شمار می رود که پس از تشریح مفهوم فقر و فقر شهری با روش کتابخانه ای، به کمک داده های بلوک های آماری سال 1385 با محاسبه 15 شاخص در قالب سه متغیر عمده اقتصادی، اجتماعی و کالبدی، به شناخت و تحلیل توزیع فضایی فقر در محلات شهر یزد اقدام کرده است. برای دستیابی به هدف فوق، محلات شهری با استفاده از روش های ویکور و آنتروپی شانون سطح بندی شدند و پس از آن نقشه توزیع فقر ترسیم شد. نتایج حاصل نشان می دهد که 2/12 درصد از محلات شهر یزد خیلی فقیر، 5/19 درصد فقیر، 8/26 درصد متوسط، 6/36 درصد مرفه هستند و فقط 9/4 درصد در سطح خیلی مرفه قرار دارند.
۴۴۶۰.

برآورد ارزش حفاظتی منطقه اکوتوریستی سد رودبال در شهرستان داراب (با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل لاجیت تمایل به پرداخت داراب ارزش گذاری مشروط سد رودبال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۹ تعداد دانلود : ۵۵۶
در این مطالعه ارزش تفریحی سد رودبال و میزان تمایل به پرداخت (WTP) بازدیدکنندگان این سد با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط (CVM) و پرسش نامه انتخاب دوگانه تعیین و اندازه گیری شده است. نمونه گیری به صورت تصادفی و از بین بازدیدکنندگان منطقه ی رودبال و در دو مقطع زمانی بهار و تابستان 1390 صورت گرفته است. تعداد نمونه بر اساس میانگین و واریانس جامعه آماری (بازدید کنندگان سد رودبال)،600 پرسشنامه تعیین شده است. برای اندازه گیری میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان از مدل Logit استفاده کرده و بر اساس روش حداکثر درستنمایی، پارامترهای این مدل برآورد شده است. نتایج نشان می دهد 36 درصد افراد بررسی شده، حاضر به پرداخت مبلغی برای استفاده تفریحی از سد رودبال شهرستان داراب هستند و متوسط تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان برای ارزش تفریحی این سد، 31/9216 ریال برای هر بازدید و ارزش کل تفریحی سالانه آن بیش از 13 میلیارد ریال برآورد شده است. متغیر درآمد فرد با اطمینان 99 درصد دارای تأثیر معنی دار بر تمایل به پرداخت می باشد، متغیر پیشنهاد با اطمینان 95 درصد و آموزش با اطمینان 90 درصد بر تمایل به پرداخت افراد جهت استفاده از سد رودبال مؤثر می باشند. بیشترین تأثیر بر احتمال تمایل به پرداخت به ترتیب مربوط به متغیرهای درآمد فرد و آموزش می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان