فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
143 - 159
حوزههای تخصصی:
از نیمه دوم سده بیستم میلادی خدمات صنعت گردشگری به یکی از عوامل کلیدی برای پیشرفت اجتماعی-اقتصادی تبدیل شده است و امنیت گردشگری یکی از مهم ترین نیازهای اساسی رشد و توسعه آن شناخته می شود. مسئله پژوهش حاضر بر رشد اقامتگاه های گردشگری غیررسمی به عنوان یکی از عوامل تهدید ساز ایمنی و امنیت گردشگری در ایران تمرکز دارد. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات آمیخته (کیفی-کمّی) در چارچوب روش شناسی ترکیبی کیو است. در مرحله مطالعه کیفی هرگونه سند و مدرک و اثر علمی مرتبط با موضوع به عنوان منبع داده گردآوری و سرانجام 25 رهیافت استخراج گردید. در مرحله کمّی از مشارکت 40 نفر از اهالی فضای گفتمان برای مرتب سازی نمودار بهره گیری شد و روش های تحلیل خوشه ای و تحلیل تشخیص برای تجزیه وتحلیل به کار رفت. یافته های پژوهش دربردارنده 4 الگوی ذهنی درزمینه ساماندهی اقامتگاه های گردشگری غیررسمی است. گروه یک 6 نفر، گروه دو 26 نفر، گروه سه 2 نفر، و گروه چهار 4 نفر از مشارکت کنندگان را در برمی گیرد. از مجموع 25 گزاره کیو در 20 مورد تفاوت معناداری میان دیدگاه 4 گروه یا خوشه مشاهده شد. رهیافت های مبتنی بر "آموزش ذینفعان" در اولویت گروه یک، رهیافت های مبتنی بر "تعامل و وحدت رویه بین سازمانی" در اولویت گروه دوم به عنوان الگوی ذهنی غالب با اکثریت 70 درصدی از مشارکت کنندگان، رهیافت های مبتنی بر "آموزش ذینفعان" در کنار "مدیریت یکپارچه" در اولویت الگوی ذهنی گروه سوم، رهیافت های مبتنی بر"آموزش ذینفعان" و "کنترل انتظامی پلیس" در اولویت گروه چهارم جای دارند.
ارزیابی تغییرات فضایی دمای سطحی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش دمای کلان شهرها، بحران شهرنشینی در قرن حاضر است. هدف این تحقیق شناخت تغییرات فضایی دمای سطحی در شهر مشهد است که با باند حرارتی 11 تصویر لندست برای دوره 2009 تا 2013 و نقشه رقومی کاربری اراضی مشخص شد. در این مطالعه برای محاسبه دمای سطحی، از روش الگوریتم پنجره مجزا استفاده شد. مدل الگوی فضایی دمای سطحی شهر مشهد در طول سال، افزایش دمای سطحی از مرکز به حاشیه شهر در زمان گذر ماهواره است؛ به طوری که مناطق مرکزی و قدیمی شهر (سناباد، آبکوه، سعدآباد، ملک آباد)، دمای سطحی پایین تری نسبت به حومه شهر دارند. بالاترین دمای سطحی در حاشیه جنوبی شهر، پیش کوه های بینالود از غرب تا جنوب شرقی مشهد، راه آهن، فرودگاه، میدان شهدا، حاشیه بزرگراه امام علی و کمر بندی همت، ششصد دستگاه، کارخانه قند و نخ ریسی و فضاهای باز خالی و فاقد کاربری شهری است. کاربری های حمل و نقل شهری، زمین بایر و ارتفاعات در طول سال، حداکثر دمای سطحی و حداقل دما، در کاربری تفریحی و توریستی، کشاورزی و باغ ها به خصوص در ماه های گرم وجود دارد. منطقه 12 شهری، گرم ترین و منطقه 1، خنک ترین منطقه شهر مشهد به لحاظ دمای سطحی است. حداکثر دمای سطحی مشهد، در ماه های تیر و مرداد، و حداقل دما، در آذر بوده و دامنه فضایی دمای سطحی شهر، به ترتیب در ماه آوریل (فروردین) و فصل بهار، بیشترین و در ماه اکتبر (مهر) و پاییز، کمترین است.
ارزیابی میزان رضایت گردشگران از محصول گردشگری با استفاده از مدل HOLSAT مطالعه موردی: استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
87 - 104
حوزههای تخصصی:
افزایش روز افزون و گسترش گردشگری در مناطق مختلف دنیا سبب شده که، گردشگری به عنوان بزرگ ترین صنعت جهان معرفی گردد و توجه برنامه ریزان را به خود جلب کند و به یکی از فعالیت های اقتصادی که دارای پتانسیل بالا می باشد تبدیل شود که با نیروی قدرتمند خود سبب تغییرات در اقتصاد کشورها می شود. در این راستا رضایت گردشگران تأثیر بسیاری بر جهت گیری منافع اقتصادی آن دارد. از این رو پژوهش حاضر درصدد سنجش رضایت گردشگران از محصول گردشگری استان ایلام با استفاده از مدل HOLSAT است، برای این منظور از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بهره گرفته است. جامعه آماری پژوهش گردشگرانی هستند که به قصد گردشگری به استان ایلام سفر کرده اند. حجم نمونه 250 نفر از گردشگران هستند که به صورت تصافی ساده انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Excel استفاده شده است. نتایج حاصل از سنجش رضایت گردشگران در مدل HOLSAT گویای سطوح متفاوت رضایت گردشگران از ابعاد محصول گردشگری است. به طوری که مولفه های ابعاد مورد بررسی جاذبه مقصد، دسترسی مقصد و تصویر از مقصد رضایت گردشگران از محصول گردشگری استان ایلام در روی سناریوی ( Win) و در بعضی از مولفه های ابعاد تسهیلات و هزینه های مقصد در روی سناریوی (Lose) قرار دارد. به طورکلی می توان نتیجه گرفت گردشگران تا حدود بسیاری از محصول گردشگری استان ایلام رضایت دارند.
بررسی ارتباط امنیت اجتماعی و هویت معماری در کاربری های شهری
حوزههای تخصصی:
بی تردید اگر یک جامعه و حکومتی در جهت ارتقاء و حفظ امنیت خود برنیاید، در برخورد با تغییرات و تحولات مختلف، نمی تواند با شناخت و آگاهی، اجزا مورد نیاز را انتخاب کند. مهمترین مسأله از نظر شهروندان، وجود امنیت در سطوح مختلف شهری است که فقدان آن پیامدهای خطرناکی را به دنبال دارد. عوامل مختلفی می تواند باعث تضعیف یا ارتقاء امنیت اجتماعی شود که یکی از این عوامل هویت در معماری ایرانی است. هویت معماری از گذشته های دور با فرهنگ و زمان و مکان ما عجین شده است، بنابراین باید دید که وقتی هویت معماری به زمان اکنون آورده شود، چگونه می تواند باعث افزایش امنیت اجتماعی شود. در این پژوهش به بررسی ارتباط بین امنیت اجتماعی و هویت پرداخته شده است. روش تحقیق در این پژوهش ب ه ص ورت ترکیبی از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایش ی (می دانی) است. چهار کاربری متفاوت با شش مکان برای توزیع پرسشنامه بین مراجعه کنندگان انتخاب گردید و نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در کاربری های مختلف (اعم از مذهبی، فرهنگی- تجاری، اداری، اقامتی- تفریحی) هر چه از عوامل هویت ساز در مجموعه ها بیشتر استفاده شود، میزان امنیت مجموعه نیز افزایش می یابد. طبق بررسی های صورت گرفته با توجه به استفاده از عوامل هویت ساز در مجموعه، بیشترین میزان امنیت در کاربری فرهنگی و کمترین میزان امنیت در کاربری اقامتی تفریحی است.
ارزیابی وضعیت شاخص های زیست پذیری شهری از دیدگاه شهروندان (مورد شناسی: مناطق پنج گانه شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به رشد و گسترش شهرها، مسائل شهرسازی و مفاهیمی مانند شهر و شهروندی به مهمترین مسائل تأثیرگذار بر زندگی انسان در ابعاد کمّی و کیفی تبدیل شده اند؛ بنابراین پرداختن به تئوری های جدید شهرسازی مانند شهر زیست پذیر با اهدافی از قبیل حل مشکلات شهری، ارتقای کیفیت زندگی در شهر، کارآمدی مدیریت شهری و راهبری شهر به سمت و سوی مطلوبیت بیشتر با احترام گذاشتن به ارزش های بومی و محلی بیش از پیش اهمیت یافته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابی وضعیت زیست پذیری مناطق پنج گانه شهر زاهدان از دیدگاه شهروندان انجام شده است. ماهیت این پژوهش «توصیفی-تحلیلی» و از نوع «کاربردی» است. جمع آوری داده ها و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و جامعه نمونه پژوهش 400 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل رگرسیون، آزمون T تک نمونه ای و در مرحله نهایی به منظور بررسی زیست پذیری و رتبه بندی مناطق 5گانه شهر زاهدان، از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیّر درآمد با مقدار بتای 322/0 بیشترین تأثیر را بر میزان رضایتمندی ساکنان شهر زاهدان از شاخص های زیست پذیری دارد. نتایج آزمون T تک نمونه ای بیانگر آن است که میانگین کلی شاخص های زیست پذیری 67/2 و پایین تر از حد متوسط است. از میان ابعاد مورد مطالعه، «بُعد اجتماعی» با میانگین 02/3، در حد متوسط قرار دارد و از وضعیت مطلوب تری برخوردار است؛ البته با توجه به سطح معنی داری که از 05/0 بالاتر بوده، به لحاظ آماری این رابطه معنی دار نیست و نمی توان این نتیجه را به کل جامعه تعمیم داد؛ در حالی که «بُعد اقتصادی» با میانگین 54/2، «بُعد چالش های شهری» با میانگین 64/2 و «بُعد زیرساخت های شهری» با میانگین 50/2 کمتر از حد متوسط می باشند و وضعیت نامطلوبی دارند. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان می دهد که از میان مناطق 5گانه شهر زاهدان، منطقه 1 با میانگین رتبه ای 83/243، دارای بیشترین زیست پذیری است. در مقابل، منطقه 4 با میانگین رتبه ای 33/137، دارای کمترین زیست پذیری در بین مناطق 5گانه شهر زاهدان است.
عوامل موثر بر تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشین (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
47 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش سریع جمعیت شهری که حاصل آن از هم گسیختگی پیوندهای اجتماعی خانواده ها و تضعیف سنت های فرهنگی در اغلب شهرهای بزرگ کشور است، موجب بروز مشکلات فراوانی در روابط اجتماعی گردیده است. آپارتمان-نشینی به عنوان زیرمجموعه ای از زندگی شهری، یکی از موضوعاتی است که در سال اخیر، به دلیل افزایش جمعیت و به دنبال آن، نیاز به مسکن جدید ضمن گسترش، پیامدها و چالش هایی جدید را به وجود آورده است.روش تحقیق: روش تحقیق با رویکرد کمی و روش پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان آپارتمان نشین 15 سال به بالای شهر شیراز و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران شامل 600 نفر بوده است. روش نمونه گیری، خوشه ای و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Amos استفاده شده است.یافته ها: نتایج مدل معادله ساختاری نشان داد اعتماد اجتماعی (253/0)، امنیت اجتماعی (178/0)، امکانات مذهبی (164/0)، امکانات رفاهی (133/0)، رضایت از زندگی آپارتمان نشینی (190/0)، حمایت اجتماعی (168/0) و سبک زندگی (133/0) تاثیر مثبت و معنی داری بر تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشین شهر شیراز دارد. شبکه های اجتماعی (130/0-) تاثیر منفی و معنی داری بر تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشین شهر شیراز دارد. بخش ساختاری مدل نشان داد متغیر اعتماد اجتماعی با اثر مستقیم (253/0) بیشترین مقدار واریانس تعاملات اجتماعی را تبیین کرده است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد با افزایش عوامل اجتماعی و فرهنگی، تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشینی نیز افزایش پیدا می کند.
بررسی تأثیر سناریوهای ساختار فضایی شهر بر آلودگی هوا (نمونه مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی شهرها به شکلی عمیق با الگوی سفرهای درون شهری به منظور دسترسی به محل کار، سکونت، تفریح و امور روزمره در ارتباط است. این پیوند ناگسستنی به نوبه خود تحت تأثیر کیفیت و شیوه های مختلف سفر می تواند بر کیفیت محیطی شهرها و از آن جمله کیفیت هوا، تأثیر مستقیم برجای بگذارد. از این رو تأثیر ساختار فضایی شهر بر کیفیت هوای شهری تحت تأثیر الگوی های سفر قابل تحلیل و پیش بینی است. این تحقیقی است توصیفی-تحلیلی مبتنی بر اطلاعات ثانوبه و طی آن ابتدا ساختار فضایی شهر تهران توسط ضریب آنتروپی شانون و ضریب موران بر اساس آمار بلوک های جمعیتی و جِرم فعالیت های جاذب سفر در سطح مناطق 22 گانه تهران تعیین گردید. در ادامه به بررسی وضعیت آلودگی هوای شهر در وضع موجود پرداخته شد. در مرحله بعدی با استفاده از مدل سازی سناریو، تأثیر ساختارهای فضایی مختلف شهری بر آلوگی هوای تهران مورد سنجش قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار فضایی بی مرکز یا پراکنده تأثیری معنی دار بر افزایش میزان آلودگی هوای تهران دارد.
مکان یابی پارک های محله ای با رویکرد توسعه پایدار(مورد شناسی: منطقه 3 شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
199 - 216
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان کانون های تمرکز فعالیت و زندگی انسان ها برای اینکه بتوانند پایداری خود را تنظیم کنند، چاره ای جز پذیرش ساختار و کارکردی متأثر از سیستم های طبیعی ندارند. در این میان فضاهای سبز شهری به عنوان جزء ضروری شهرها، در رشد و توسعه آن ها نقش اساسی دارند که کمبود آن می تواند اختلالات جدی در حیات شهرها به وجود آورد. هدف تحقیق حاضر، مکان یابی پارک های محله ای با رویکرد توسعه پایدار در منطقه سه شهر کرمان است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. به منظور انجام تحقیق، ﻻﯾﻪ های ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ مکان یابی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش فاصله یابی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ﺗﻬﯿﻪ و ﺳﭙﺲ با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی به لایه ها وزن داده شد. ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ با استفاده از دستور کلاس بندی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، ﻫﺮ ﻻﯾﻪ ﺑﻪ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﻼس ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی ﺷﺪه و ﻫﺮ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ آن وزن دﻫﯽ ﺷﺪ و نقشه ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آن ﺗﻬﯿﻪ شد. ﺳﭙﺲ ﺑﺮای به دﺳﺖ آوردن نقشه ﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه مکان مناسب برای ایجاد پارک های محله ای است، وزن ها ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ و اﺛﺮﮔﺬاری ﻫﺮ ﯾﮏ از ﻻﯾﻪ ﻫﺎ اﻋﻤﺎل شد. در نهایت ﺑﺎ همپوشانی ﻻﯾﻪ ﻫﺎی وزن دﻫﯽ ﺷﺪه با استفاده از دستور پوشش فازی، نقشه نهایی ایجاد شد. نتایج حاصل از اولویت بندی شاخص ها نشان می دهد که زمین های بایر با وزن نسبی 474/0 و فاصله از مراکز مسکونی با وزن نسبی 129/0 بیشترین اولویت را در مکان یابی پارک محله ای دارند. همچنین با توجه به استاندارد ها و سرانه های موجود، بهترین مکان مناسب برای ایجاد پارک های محله ای، مربوط به قسمت های شمال، شمال شرقی و مرکز منطقه سه شهر کرمان است. بر این اساس بایستی مکان یابی پارک های محله ای در منطقه 3 شهری کرمان با رعایت اصول صحیح مکان یابی برای رسیدن به توسعه پایدار مورد توجه جدی برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
بررسی و مقایسه عناصر اقلیمی مؤثر بر بروز بیماریهای تنفسی در مناطق کوهستانی و دشت (مطالعه موردی: استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم و آلودگی هوا می تواند از عوامل مؤثر بر مرگ و میر انسان باشد .استان ایلام بدلیل موقعیت جغرافیایی، اقلیمی و نزدیکی به بیابانهای کشور مجاور مانند عراق، عربستان، سوریه و پراکندگی شهرستانهای آن از اقلیم متفاوت و متضادی برخوردار است. هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه عناصر اقلیمی تأثیر گذار بر بروز بیماری های تنفسی در مناطق کوهستانی و دشت در استان ایلام می باشد. جمعیت مورد بررسی تعداد افراد مراجعه کننده به بیمارستان مصطفی خمینی شهر ایلام در طی دوره ی آماری 5 ساله (1392- 1388) در هر دو منطقه بوده است. آمار مربوط به عناصر اقلیمی طی سالهای (1392- 1388) به عنوان متغیّر مستقل در این پژوهش آمده است. در تحقیق حاضر با استفاده از روشهای تحلیل آمار توصیفی و استنباطی و مدل رگرسیون در سطح معناداری (P <.05) به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط بین عناصر اقلیمی مؤثر بر میزان مراجعین ناشی از بیماری های تنفسی پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین پارامترهای اقلیمی با مراجعین ناشی از بیماران تنفسی ارتباط معناداری وجود دارد، در نواحی معتدل و کوهستانی استان متغیرهای دمایی میانگین دما، فشار هوا و جهت باد و در مناطق دشت عناصر تعداد روزهای گردوغباری، رطوبت نسبی و جهت باد از متغیرهای تأثیرگذار و معنی دار در میزان مراجعات بیمارستانی ناشی از بیماری های تنفسی در این نواحی از استان می باشند ضریب برآورد آنها در مدل رگرسیون پواسن در هر دو شهرستان به ازای هر واحد افزایش میانگین دما و تعداد روزهای گردوغباری بطور میانگین بین 1 تا 2 واحد در سطح اطمینان (05/0) تعداد مراجعین افزایش داشته است.
ارزیابی تاب آوری کاربری های حیاتی کلان شهر تبریز در برابر مخاطره طبیعی زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سرتاسر جهان، کشورها به طور فزاینده ای در حال شهری شدن هستند؛ به این معنی که مناطق شهری به مکان اصلی وقوع بسیاری از بلایای احتمالی تبدیل می شوند. با توجه به اینکه کلان شهر تبریز در پهنه خطر زلزله قرار دارد، همچنین به دلیل وقوع این حادثه طبیعی در بازه های زمانی با دوره های بازگشت، لازم است تا کاربری های حیاتی شهر تاب آور شود. این کاربری ها موجب تداوم زندگی در شهر می شوند و وجود آن ها بر خدمات رسانی بهینه تأثیرگذار است. در مقابل، نقصان آن ها ممکن است جریان حیاتی شهر را مختل کند و نبود برنامه های جامع و مدل های تصمیم گیری خردگرا در این حوزه، مشکلات جبران ناپذیری به وجود آورد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی، تاب آوری کاربری های حیاتی کلان شهر تبریز را در برابر مخاطره زلزله از نظر استحکام بنا، مقاومت زمین، اعمال مقررات در ساخت وساز، هوشمندبودن آن ها، پیش بینی امکان ذخیره اضطراری سوخت، آب و... ارزیابی می کند. در تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا شاخص های تأثیرگذار بر تاب آوری کاربری های حیاتی، شناسایی و بومی سازی شدند. سپس با توزیع پرسشنامه بین سی نفر از متخصصان حوزه مدیریت بحران، دوازده شاخص در پرسشنامه قرار گرفت. نتایج پرسشنامه در قالب آمار توصیفی در نرم افزار SPSS از طریق آزمون های تی، فریدمن و خی دو تحلیل شد. ارزیابی تاب آوری کاربری های حیاتی هم با روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) صورت گرفت و نتایج آن وارد محیط نرم افزاری Super Decisions شد. تلفیق این دیدگاه ها با امتیازات مدل ANP، زمینه ای فراهم کرد تا تفاوت های کاربری های حیاتی را مناطق مختلف کلان شهر تبریز براساس مدل VIKOR سنجش شوند. براساس یافته ها، کاربری های حیاتی منطقه 4 و 9 مطلوب، و مناطق 6، 8 و 10 نامطلوب است. همچنین از دوازده شاخص مؤثر، وضعیت اعمال مقررات ساخت وساز و استانداردها، استحکام بنا و مقاومت زمین در کاربری های حیاتی شهر تبریز نسبتاً مطلوب است و معیارهای میزان هوشمند بودن و تجهیز کاربری های حیاتی به ابزار پیش بینی زلزله، مشارکت مردم و امکان ذخیره اضطراری سوخت و آب در وضعیت نامطلوبی قرار دارند.
سنجش و تعیین مناسب ترین محور جهت تبدیل شدن به پیاده راه در شهر کرمان حد فاصل خیابان امام جمعه تا خیابان شفا با استفاده ازGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها، مکان هایی برای حضور و مشارکت شهروندان در زندگی جمعی شان هستند. شهرها در گذشته از قابلیت پیاده مداری بالایی برخوردار بودند اما به دنبال انقلاب صنعتی و سلطه اتومبیل در شهرها این موضوع به فراموشی سپرده شد. از آنجا که مهمترین کارکرد پیاده راه ها تعاملات اجتماعی، توسعه پایدار شهری، ایجاد حوزه های امن با کاربری های مختلط است از این رو نیاز به برنامه ای هدفمند برای توسعه این گونه فضاها در شهرهای امروزی وجود دارد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع تحقیقات قیاسی است .داده های مورد استفاده ترکیبی از داده های کمی و کیفی می باشند. به منظورجمع آوری داده ها، ابتدا به جمع آوری ادبیات علمی در خصوص ماهیت پژوهش شده و سپس نظریه ها، رویکردهای موجود و تجربیات جهانی در خصوص پیاده راه و همچنین برداشت های میدانی، طبقه بندی و مورد تحلیل قرار داده شده است و با هدف دستیابی به مناسب ترین محور جهت تبدیل شدن به پیاده راه، واقع در لوپ میدان آزادی تا بلوار فارابی شهر کرمان ، با استفاده از شاخص های امنیت، اختلاط کاربری، همجواری، دسترسی به حمل ونقل عمومی، طول و عرض خیابان با استفاده از تحلیل سلسله مراتبیAHP و سیستم GIS انجام می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از بین محورهای مورد مطالعه، حد فاصل خیابان امام جمعه تا خیابان شفای شهر کرمان خیابان پرستار و امام جمعه با ارزش وزنی بیش از 5 مستعدترین محورها جهت تبدیل شدن به پیاده راه می باشند.
برنامه ریزی راهبردی گردشگری کردستان بر پایه هویت رقابت پذیری منطقه ای با استفاده از تکنیک Meta-SOWT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
17 - 30
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یک فعالیت پویای اقتصادی، نقش مهمی در توسعه اقتصاد جوامع انسانی ایفا می کند. گسترش گردشگری بر درآمد ملی، منابع ارزی، اشتغال و دیگر شاخص های کلان اقتصادی تأثیرگذار است. در واقع در عصر حاضر، با توجه به مقوله جهانی شدن اکثر کشورها و شهرها سعی دارند با برنامه ریزی های مناسب در محیط رقابتی به وجود آمده جایگاه رقابتی خود و متعاقب آن کیفیت زندگی اجتماعات خود را بهبود بخشند. در تحقیق حاضر اهداف زیر دنبال می شود:1- تعیین جایگاه گردشگری استان کردستان با رقبای منطقه ای، 2- شناسایی مهم ترین منابع و قابلیت های گردشگری کردستان که دارای ویژگی (VIRO)( نادر بودن، تکرار نشدنی، تقلیدناپذیر و غیرقابل جایگزین) هستند و 3- شناسایی مهم ترین عوامل کلان تأثیرگذار بر گردشگری کردستان. یکی از روش های برنامه ریزی در زمینه گردشگری برنامه ریزی راهبردی و استراتژیک با تکنیک Meta-SWOT است. تکنیک Meta-SWOT براساس رهیافت داخل به خارج و به نوعی دیدگاه مبتنی بر منابع است. داده ها و اطلاعات موردنظر در دو بخش ابتدا از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و سپس به صورت میدانی و نظرخواهی از 25 نفر از کارشناسان متخصص در امر گردشگری که به روش هدفمند انتخاب شده اند، تهیه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مهم ترین عوامل کلان تأثیرگذار بر گردشگری کردستان عبارتنداز مدیریت کلان کشور، سیاست های خارجی دولت و تحریم های بین المللی. عدم تخصیص بودجه به امر گردشگری و عدم توجه به صنعت گردشگری در سطح کشور از دیگر عوامل اثرگذار بر گردشگری کردستان است. مهم ترین رقبای منطقه ای گردشگری کردستان در افق سند چشم انداز 1404 استان های کرمانشاه و همدان هستند.
مؤلفه های پیوستگی منظر شهری بر افزایش تمایل به پیاده روی در پارک های شهری (مورد پژوهی؛ پارک های شهری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
93 - 104
حوزههای تخصصی:
امروزه حضور در فضاهای شهری به شیوع بیماری های جسمی، روانی و اجتماعی منجر شده است. ارتباط نزدیک میان فعالیت های فیزیکی با محیط شهری پیرامون، این محقق را بر آن داشته تا از دید طراحی محیط و منظر به ارتقاء فعالیت فیزیکی پیاده روی و درنتیجه ارتقاء سلامت شهروندان بپردازد. در این میان نقش پارک های شهری به عنوان فضاهایی جهت ارتقاء فعالیت های اجتماعی و فیزیکی حائز اهمیت است. هدف اصلی در این پژوهش، تحلیل ارتباط میان کیفیت پیوستگی منظر شهری، به عنوان مفهومی جدید در ادبیات معماری منظر، و میزان تمایل به پیاده روی در پارک های شهری است. روش این تحقیق به صورت ترکیبی است: در مرحله ی نخست از روش کیفی در انتخاب نمونه های موردی پارک ها و گزینش مؤلفه های اولویت دارِ پیوستگی منظر بر پیاده روی کمک گرفته شده است، و در مرحله ی بعد از روش تحقیق کمّی، جهت کمّی کردن دو متغیر پیوستگی منظر و پیاده روی بهره گرفته شده و در انتها از مقایسه و تحلیل نتایج، نحوه ی ارتباط میان دو متغیر تحقیق مشخص می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهند پارک جنت با میانگین 65/12 دارای بیشترین و پارک چمران با میانگین 05/12 دارای کمترین میزان پیوستگی منظر شهری هستند. از طرفی پارک جنت با متوسط 14625 نفر پیاده، در سرشماری ها، دارای بیشترین و پارک چمران با متوسط 8324 نفر دارای کمترین میزان پیاده روی است. نتایج این پژوهش بیانگر این مطلب است که، در پارک های با بالاترین درجه ی پیوستگی منظر شهری، بیشترین میزانِ پیاده روی در شهر شیراز به چشم می خورد و از میان مؤلفه های پیوستگی منظر، پیوستگی فرهنگی-اجتماعی و پیوستگی عملکردی، نقش عمده تری در افزایش تمایل افراد به پیاده روی در پارک های شهر شیراز دارند.
بررسی شیوه های مشارکت شهروندی در توسعه شهری ایلام
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
31-45
حوزههای تخصصی:
مدیران شهری همواره سعی کرده اند تا با جلب مشارکت مردمی به اهداف خود در راستای دست یابی به توسعه و مدیریت شهری نائل آیند. مشارکت شهروندان در امور شهری یکی از اصول مهم پایداری و دموکراسی در جوامع شهری محسوب می شود. با توجه به اهمیت مشارکت در توسعه و مدیریت شهری شهر، هدف از انجام این پژوهش، بررسی شیوه های مشارکت شهروندی در توسعه شهری ایلام به صورت توصیفی-همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان شهر ایلام می باشند که براساس فرمول کوکران نمونه ای به تعداد 200 نفر سرپرست خانوار در 4 منطقه شهر ایلام به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و بین آنها پرسشنامه توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط متخصصان و کارشناسان تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به میزان 83/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم-افزار SPSS انجام شد. نتایج حاصل از یافته های تحقیق حاکی از آن داشت که میزان مشارکت شهروندان شهر ایلام در امور شهری کمتر از حد میانگین بود و میزان آن در سطح شهر متفاوت بود. به طوری که مشارکت مالی با مقدار 514/2 بالاترین میزان و رتبه اول را به خود اختصاص داده و مشارکت ابزاری با مقدار 181/2 در رتبه آخر قرار گرفته است. همچنین بین انواع مشارکت (مالی، سیاسی، فیزیکی، ابزاری و ذهنی معنوی) با توسعه شهری شهر ایلام رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و مشارکت مالی، سیاسی، فیزیکی، و ذهنی معنوی در توسعه شهری شهر ایلام 51 درصد از توسعه شهری شهر ایلام را تبیین نمودند.
تحلیلی بر عوامل ناهمگونی سازمان فضایی منطقه یک کلانشهر تهران
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۷۴-۹۲
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرنشینی طی دهه های اخیر با تحولات کمی و کیفی بسیاری همراه بوده است. این تحولات در مکان های مختلف جغرافیایی و متناسب با شرایط زیستی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر منطقه متفاوت است. تغییر و تحولات در شهرها، تغییر در سازمان فضایی شهرها را در پی دارد و تحولات سازمان فضایی در اکثر شهرهای در حال توسعه بیشتر در جهت ناهمگونی سازمان فضایی بوده است با این رویکرد پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از نرم افزارهایGIS و Google Earth و با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر ناهمگونی سازمان فضایی منطقه یک کلانشهر تهران تدوین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که سازمان فضایی منطقه یک کلانشهر تهران دچار ناهمگونی در سازمان فضایی است و عواملی از جمله؛ مهاجرپذیری، وجود بافت روستایی، بافت حاشیه ای، ساخت و سازهای لجام گسیخته، سوداگری در خرید و فروش زمین و مسکن، وجود کاربری های غیر شهری، وجود مجتمع های تعاونی انبوه-ساز، کاربری های فرامنطقه ای و فراشهری و ... از جمله عوامل ناهمگونی در سازمان فضایی منطقه هستند.
بررسی و سنجش پایداری اجتماعی شهری با استفاده از مدل کوپراس و نرم افزار Lisrel مطالعه موردی : شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
33 - 48
حوزههای تخصصی:
شهرها اکوسیستم های پیچیده ای هستند که برای رسیدن به توسعه ی پایدار شهری تحت تأثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و فرهنگی قرار دارند. از طرفی عرف، سنت ها، هنجارها و ارزش ها در بستری از روابط اجتماعی و به صورت خودجوش در طول نسل ها شکل گرفته که موجب اعمال نوعی نظارت و کنترل اجتماعی غیراقتدارآمیز بر رفتار فرد جامعه پذیرسازی وی می شوند، که از یک منظر ویژه به عنوان «پایداری اجتماعی» در نظر گرفته می شود. در این راستا تحقیق حاضر با هدف سنجش پایداری اجتماعی در شهر اردبیل پرداخته است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی و پیمایشی، ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسش نامه می باشد. جامعه ی آماری، کلیه ی ساکنان شهر اردبیل است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای و در نهایت با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از نرم افزار Lisrel استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین شاخص های پایداری اجتماعی در مدل تی ( T )، شاخص های مشارکت، تعلق مکانی و عوامل محیطی بیشترین سطح معنی داری و شاخص های عدالت فضایی و سرزندگی، کمترین معنی داری را نشان می دهند. همچنین نتایج الگوی معادلات ساختاری نشان می دهد که با توجه به شاخص های الگوسازی می توان استدلال کرد که مدل پیشنهادی پژوهشگران، از برازش نیکویی خوبی برخوردار بوده، انطباق مطلوبی بین مدل به تصویر درآمده با مدل ساختاری شده با داده های تجربی فراهم گردیده است. به عبارت بهتر، شاخص های پژوهش، صلاحیت لازم جهت استفاده در قالب یک مدل نهایی پژوهش را دارند.
مطالعه تطبیقی نقش پیکربندی و چیدمان فضایی محله های شهری در میزان احساس امنیت ساکنین (نمونه موردی: محلات جهانشهر و مهرویلا در شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
119 - 132
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت به عنوان یکی از نیازهای انسان، عامل اصلی پایداری فضاهای شهری است. از آن رو که سبب تداوم استفاده از فضای عمومی بوده و زمینه ارتکاب به برخی رفتارهای نابهنجار را از بین می برد. یک عامل کالبدی تأثیرگذار بر جنبه های متنوع امنیت انسان در فضای عمومی کیفیت نفوذپذیری معابر شهری است. این مقاله با طرح فرضیه تأثیر الگوی پیکربندی محلات بر بعد روانی امنیت به مطالعه این موضوع می پردازد. پیکربندی با تقویت امکان حرکت راحت و جریان رفت و آمد پیاده در شبکه محلی و افزایش امکان نظارت افراد بر محیط زندگی، در ارتقاء احساس امنیت در فضای محله تأثیرگذار است. جهت آزمون فرضیه ابتدا از روش مشاهدات میدانی و برداشتهای کارشناسی در محدوده مورد مطالعه استفاده شده و کروکی ها و پلان های مورد نیاز تهیه گردید، سپس روابط میان خصوصیات توپولوژیکی و درجه ایمنی معابر در محلات مهرویلا و جهانشهر در شهر کرج با استفاده نرم افزار Depth Map، تعیین شد. همچنین معابر امن و نا امن هر دو محله توسط ساکنین مشخص گردید. برای بررسی درجه ایمنی معابر از تکنیک تحلیل خوشه ای و از نرم افزار SPSS در زمینه معناداری روابط میان خصوصیات توپولوژیکی و درجه ایمنی معابر استفاده شد. نتایج نشان دهنده این امر بود که معابر منزوی که کم تر مورد استفاده عابر پیاده قرار می گیرند، در مقایسه با معابر همپیوند با متوسط ارزش عمق پایین، نا امن ترند. جریان حرکت و نظارت بهتر افراد (به ویژه پیاده) در سطح معابر با متوسط ارزش عمق پایین و به اصطلاح همپیوندتر، عامل اصلی افزایش درجه ایمنی آن ها برای افراد است؛ بنابراین محلاتی که از ساختار فضایی عمیق تری در مقیاس محلی برخوردارند، عموماً برای ساکنین خود نا امن ترند. با تقویت همپیوندی میان معابر در ساختار محلی پیکربندی نواحی مسکونی، جریان حرکت و نظارت افراد بر محیط بیشتر شده و احساس امنیت در فضای عمومی محله افزایش می یابد.
ارزیابی مدل های خطی فضایی و غیرخطی در تبیین پراکنش فضایی دفاتر مسافرتی در شهر مشهد، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدل های خطی و غیرخطی کاربرد زیادی در مطالعات پدیده های شهری دارند و پژوهشگران به روش های گوناگون و بسته به نوع مطالعه از آن ها بهره می برند. در بین مدل های خطی، رگرسیون جغرافیایی به دلیل دخالت عامل موقعیت در تبیین پراکنش فضایی پدیده ها از جمله مدل های مؤثر به شمار می رود. از سوی دیگر پیچیدگی مسائل، نگرش محققان را به سمت بهره گیری از مدل های غیرخطی رهنمون ساخته است؛ شبکة عصبی از جمله روش های مؤثر است. این مطالعه به شکل ویژه قصد دارد با تکیه بر مدل های رگرسیون جغرافیایی و شبکه عصبی به تبیین عوامل مؤثر در الگوی استقرار دفاتر مسافرتی در شهر مشهد بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که کدام یک از دو مدل نام برده قادرند تصویر بهتری از این استقرار را به نمایش بگذارند. شیوه مطالعه توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مدل های علّی است. این بررسی نتایج متفاوتی را از مدل های بالا نشان می دهد؛ به گونه ای که از نظر رگرسیون جغرافیایی، دفاتر مسافرتی عمدتاً متأثر از فضاهای خاص گردشگری هستند در حالی که از نظر شبکة عصبی، متأثر از فضاهای عمومی شهر هستند. انطباق یافته های هر مدل با واقعیت، بیانگر انحراف کمتر مدل شبکه عصبی در این خصوص و کارایی آن در زمینه پراکنش پدیده های فضایی است.
سنجش میزان محرمیت خانه ها در راستای سبک زندگی اسلامی-ایرانی (مطالعه موردی: بافت قدیم و جدید شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
585 - 603
حوزههای تخصصی:
پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر به منظور سنجش میزان محرمیت در خانه های بافت قدیم و جدید شهر یزد و مقایسه تطبیقی آن ها صورت گرفته است تا راهبردهایی برای حرکت به سوی الگوی زندگی اسلامی در مناطق شهری را تدوین کند. شاخص های این پژوهش فرم های خانه ها در بافت های قدیم و جدید است. پانزده فرم خانه براساس نمونه گیری تصادفی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و ارتباط میان متغیرها از آزمون های آمار استنباطی مانند ضریب رگرسیون چندمتغیره و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها نشان می دهد در بیشتر خانه های بافت های قدیم شهر یزد، تمام اصول محرمیت مدنظر قرار گرفته است؛ به طوری که فضاهای عمده خصوصی، نیمه خصوصی و عمومی قابل وضوح است، اما این اصول در محله های جدید و متأثر از الگوهای مسکونی بیگانگان به طور کامل از بین رفته است؛ به طوری که در این خانه ها، فضایی نیمه خصوصی که از معماری برون گرا تأثیر پذیرفته باشد وجود ندارد. نتایج ضریب رگرسیون نشان دهنده هم بستگی مستقیم و قوی میان الگوهای خانه های جدید و رعایت محرمیت خانه هاست؛ یعنی بی توجهی به اصول مسکن اسلامی در بافت های جدید شهر یزد، سبب شده است تا محرمیت بصری، صوتی، دسترسی، بویایی و تعاملات اجتماعی واحدهای مسکونی به شدت در الگوهای خانه های جدید فراموش شود. براین اساس ضمانت اجرایی در به کارگیری اصل محرمیت در ساخت وسازهای جدید، توجه به سلسله مراتب فضایی ورودی های خانه ها و افزایش سرانه فضاهای درونی خانه ها در بافت های جدید مهم ترین راهبردهای در این زمینه به شمار می آیند.
سنجش و ارزیابی میزان زیست پذیری سکونتگاه های شهری مناطق مرزی (موردمطالعه: تربت جام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
31 - 46
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یکی از راهبردهای توسعه پایدار است و شهری زیست پذیر نام دارد که سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در آن، به سمت توسعه پایدار گام بردارند. در راستای چنین هدفی پژوهش حاضر باهدف سنجش میزان زیست پذیری سکونت گاه های شهری مناطق مرزی در شهر تربت جام انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری شامل ساکنان شهر تربت جام بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۳ برآورد شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها از روش تی هتلینگ و آزمون فریدمن و تی تک نمونه ای گردیده است. در این پژوهش سهم مؤلفه اقتصادی – اجتماعی و زیست محیطی با سیزده شاخص موردبررسی قرارگرفته اند که به ترتیب عبارت اند از: امکانات و زیرساخت ها، امنیت فردی و اجتماعی، اوقات فراغت و فضای باز، امکانات بهداشتی درمانی، هویت و حس مکان، مشارکت، امکانات آموزشی، آلودگی، حمل ونقل، مسکن، چشم انداز، اقتصاد و اشتغال و نوع سفر. نتایج حاصل از آزمون تی هتلینگ و تی تک نمونه ای و فریدمن نشان از تأثیرگذاری پنج شاخص اولیه در افزایش میزان زیست پذیری دارند. و همین طور هشت شاخص باقیمانده دیگر نیز از میانگین اصلی پایین تر هستند که این نیز نشان دهنده وضعیت نامطلوب این شاخص ها در سطح شهر موردمطالعه است. پس درنهایت می توان اذعان نمود که میزان زیست پذیری در تربت جام به عنوان شهری مرزی پایین تر از سطح میانگین قرار دارد.