فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
385 - 404
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کمی، و پیمایشی مقطعی است که هدف آن ارتقای سلامت جسمانی و روان شناختی بانوان شهر مشهد با تأکید بر برنامه ریزی شهری و بهره گیری از ویتامین G است. همچنین به توصیف شرایط در مقطعی از زمان می پردازد. با مطالعه سابقه موضوع، ارتباط میان فضای سبز، فعالیت بدنی، سلامت جسمانی و روان شناختی مشخص شد. رسم مدل پژوهش نیز بر این مبنا صورت گرفت که هریک از این ابعاد متغیر پنهان هستند. برای برازش متغیرهای پنهان از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار آموس استفاده شد و جمع آوری اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت گرفت. حجم نمونه 400 نفر از بانوان مشهد هستند. نخستین عامل فوت بانوان این شهر در سال 1392، بیماری های گردش خون بود؛ بنابراین، برای تعیین محله های مناسب و پرکردن پرسشنامه، آدرس محل سکونت افراد فوت شده (1680 آدرس به صورت کامل) در GIS نقطه گذاری شد. همچنین توزیع فضایی به دست آمده با نقشه منطقه بندی درآمدی مشهد روی هم قرار گرفت و درنهایت 9 محله انتخاب شد. براساس شاخص های RMSEA و کای اسکوئر، مدل طراحی شده بر داده های حاصل از جامعه مورد مطالعه منطبق است. همچنین تأثیرگذاری فضای سبز بر فعالیت بدنی، فعالیت بدنی بر سلامت جسمانی و روان شناختی و سلامت روان شناختی بر سلامت جسمانی تأیید شده است که در ارتباط با ابعاد تشکیل دهنده فضای سبز ابعاد حفاظت و امکانات بیشترین اثرگذاری را دارند.
روند تحول کالبدی- فضایی روستاهای پیرامون شهر کاشان طی دوره زمانی 1395-1355(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرصه محیطی سکونتگاه های انسانی، بستر نظام اجتماعی و اقتصادی است که ساخت ها و کارکردها بر آن تکیه دارند. بر همین مبنا، تحولات کالبدی- فضایی عرصه های روستایی و شهری حاصل تعامل متقابل عوامل و نیروهای مختلف در ابعاد محیطی- اکولوژیک و اجتماعی- اقتصادی هستند. هدف از انجام این مقاله این است که در چارچوب رویکرد پویش ساختاری– کارکردی، ضمن تأکید بر پیوندهای روستایی- شهری به بررسی و تبیین تحولات کالبدی- فضایی سکونتگاه های بخش مرکزی کاشان بپردازد. جامعه آماری برای انجام تحقیق، 35 روستای دارای سکنه بخش مرکزی شهرستان کاشان با مجموع 14657 نفر جمعیت و 4891 خانوار است. حجم نمونه خانوارهای روستایی از فرمول کوکران به دست آمده است؛ بدین ترتیب که 320 پرسشنامه به نسبت جمعیت هر روستا، بین خانوارهای روستاهای مذکور به صورت تصادفی توزیع و تکمیل شد. در راستای تحلیل و تبیین داده ها و اطلاعات از روش های کیفی (تحلیل منطقی)، کمّی (آماری- توصیفی) و SPSS استفاده شد. جمع آوری اطلاعات نیز به روش اسنادی و میدانی بوده که روش اسنادی شامل سوابق آماری، کارهای صورت گرفته در دانشگاه ها و مؤسسات مختلف و روش میدانی نیز ازطریق پرسشنامه خانوار روستایی بوده است. نتایج بررسی نشان می دهد، در سکونتگاه های بخش مرکزی شهرستان کاشان با مرکزیت منطقه ای شهر کاشان، عوامل و نیروهای مختلف با ابعاد محیطی- اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی به صورت برهم افزا (سینرژیک) در فرایند دگرگونی سکونتگاه های ناحیه اثرگذر بوده اند؛ به طوری که پیامدهای این دگرگونی ها در عرصه های مختلف، ازجمله تغییرات محیطی- اکولوژیک، بهره گیری از فناوری، تغییر کاربری اراضی، محدودیت های فعالیت کشاورزی، گسترش واحدهای صنعتی و تغییر در الگوهای رفتار اجتماعی قابل ردیابی است. هرچند این پیامدها در بعضی عرصه ها موجب توسعه روستایی- شهری شده، اما تعارضاتی نیز در عرصه های کالبدی- فضایی به همراه داشته است.
ارزیابی سیستمی عوامل شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیر رسمی کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به گستردگی و پیچیدگی موضوع اسکان غیر رسمی در شهر مشهد این پژوهش به شناسایی عوامل شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیر رسمی در قالب تفکر سیستمی که لازمه موضوعات چند بعدی و پیچیده می باشد پرداخته است. این پژوهش از نظر روش تحقیق، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی ( کمی-کیفی) و رویکرد کمّی پژوهش متکی بر استفاده از نرم افزارهای SPSS برای تجزیه و تحلیل آماری و VENSIM برای رسم دیاگرامهای علّی و معلولی می باشد. همچنین داده های این نرم افزارها از طریق تکمیل و گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و مصاحبه گرد آمده است. پرسشنامه ها برای دو جامعه متفاوت کارشناسان مرتبط با امر اسکان غیر رسمی(کارشناسان سازمانی، اساتید دانشگاهی و شرکتهای مهندسین مشاور: 55 پرسشنامه) و ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی شهر مشهد(384 پرسشنامه) می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که هیچ کدام از زیرسیستم های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، مدیریت و کلان جدا از هم عمل نمی کنند. همه این زیرسیستمها چرخه های علّی و معلولی را تشکیل می دهند که خود باعث تقویت و تشدید چرخه های زیرسیستمهای دیگر می شود و بنا به مطالعات و داده های این تحقیق چرخه های اقتصادی یا چرخه هایی از زیرسیستمهای دیگر که به متغیرهای اقتصادی مرتبط می شوند قویتر عمل می کنند. در نهایت این چرخه ها با همراه شدن شاخص های کلانِ محرک اسکان غیررسمی و غفلت های مدیریتی منتهی به بروز متغیرهای اجتماعی(افزایش مهاجرت، نرخ رشد سکونتگاه ها و ...) و گسترش اسکان غیررسمی می شوند.
تحلیلی بر تأثیر کاربری اراضی بر هویت بخشی به محله (نمونه موردی: محله تلگرد شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کمبود عناصر هویت بخش در یک محله منجر به عدم ارتباط بین شهروندان، از بین رفتن تعاملات اجتماعی و درنهایت نیز منجر به از بین رفتن حس تعلق به محیط شهری می شود. این عناصر را بر اساس نوع می توان شامل عناصر کالبدی- عملکردی و معنایی به شمار آورد. بر این اساس مطالعه پیش رو سعی دارد تأثیر کاربری اراضی بر هویت بخشی به محله تلگرد واقع در منطقه4 شهرداری مشهد را مورد سنجش قرار دهد. این محله از گذشته به عنوان مرکز تولید جارو در شهر مشهد محسوب می شده است به گونه ای که 150 کارگاه جاروبافی در این محدوده فعالیت داشته اند و کلیه نیازهای شهر را تأمین می کرده اند. روش مطالعه توصیفی- تحلیلی است و شیوه جمع آوری داده ها مبتنی بر پرسشنامه است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G-Power و با توجه به جمعیت محله (27328 نفر)، 377 نفر برآورد شده است. داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های خی دو، فریدمن، تائوبی کندال و پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. این مطالعه نشان داد که عناصر هویت محله در شرایط فعلی از نظر ساکنین، کارگاه های جاروبافی و کاربری مذهبی (مسجد جوادالائمه) است به گونه ای که ارتباط معناداری میان حضور کارگاه های جاروبافی، حس تعلق و هویت به محله تلگرد وجود دارد. این درحالی است که تعداد این کارگاه ها در شرایط فعلی روبه کاهش است. این کارگاه ها امروزه نیز باعث تمایز محله، ایجاد اشتغال و عامل همبستگی اجتماعی در محله شده است. با این که کارگاه های جاروبافی برطرف کننده نیاز شهر هستند ولی از نظر هویت بخشی فیزیکی نیازمند توجه بیشتر در برنامه ریزی های شهر و همچنین مرمت می باشند.
ارزیابی الگوی پراکنش پارک های شهری مطالعه موردی: منطقه سه شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
ثابت شده که پارک و فضای سبز شهری مزایای اقتصادی، اجتماعی، اکولوژیکی، و زیباشناسی گسترده ای دارند و نقش مهمی در پایداری شهرها ایفا می کنند. منطقه سه شهر اهواز با وجود مشکلاتی چون همجواری های نامناسب، کمبود پارک، توزیع نابرابر پارک، دسترسی نامناسب به همراه شدت گرما، وجود آلودگی حاصل از صنایع و گرد و غبار، انجام پژوهشی در ارتباط با وضعیت پارک ها را ضروری ساخته است. بنابراین، هدف پژوهش ارزیابی الگوی پراکنش پارک ها در منطقه سه شهر اهواز است. رویکرد پژوهش «کاربردی» و روش انجام آن «توصیفی و تحلیلی» است. اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. 5 شاخص کمّی و 7 شاخص کیفی برای ارزیابی پارک ها در نظر گرفته شدند. این شاخص ها به وسیله ابزارهای موجود در نرم افزار ArcGIS مورد بررسی قرار گرفتند. از نرم افزار PROMETHEE نیز برای رتبه بندی پارک ها استفاده شد. محاسبات نشان دادند که توزیع پارک ها در تناسب با تراکم جمعیتی نیست، از 30 محله منطقه سه اهواز، 25 محله در ارائه خدمات پارک به ساکنان خود با مشکل مواجه اند، پارک های این منطقه، در شاخص های مساحت، پوشش جمعیتی، سرانه، سلسله مراتب، دسترسی، مرکزیت، مجاورت با کاربری های ناسازگار و پیک ترافیک شرایط مطلوبی ندارند، محلات سازمانی متعلق به شرکت نفت بیشترین برخورداری از پارک را دارند، و از لحاظ شاخص های کمّی و کیفی، پارک ده قطعه ای با Phi = 0/303 مطلوب ترین و پارک کارون با Phi = - 0/336 نامطلوب ترین پارک این منطقه است. بنابراین نتیجه گیری می شود که توزیع پارک ها در منطقه سه اهواز در تناسب با استاندارد سطح و سرانه و معیارهای مطلوبیت مکانی نیست.
ارزیابی و رتبه بندی توزیع خدمات شهری در سکونتگاه های غیررسمی مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
57 - 71
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی الگوی سکونتی ویژه ای می باشد که بخش قابل توجهی از مردم و عمدتاً کم درآمد را در خود جای داده است. ازآنجایی که اساس توزیع عادلانه خدمات شهری قابلیت دستیابی همه اقشار به این خدمات می باشد ارائه خدمات شهری مناسب جهت ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی و برخورداری مناسب ساکنان شهرها از این خدمات از موضوعات مهم در برنامه ریزی شهرها محسوب می شود. به دلیل اینکه کلان شهر تبریز به صورت سیستم و مناطق و نواحی یکپارچه است عدم توجه به بعضی نواحی می تواند مشکلاتی برای کل شهر ایجاد کند. شناخت محلات سکونتگاه های غیررسمی در نواحی کلان شهر تبریز ازنظر میزان برخورداری از کاربری های خدمات شهری و رتبه بندی آن ها در ارتباط با شاخص های مختلف موجود در پژوهش زیر و ارائه برنامه ای جهت ساماندهی و خدمات رسانی مطلوب این محلات از اهداف پژوهش بوده است. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است و ابزار گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع موجود و داده های طرح تفصیلی و ارزیابی توزیع خدمات با استفاده از مدل VIKOR بوده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که سکونتگاه های غیررسمی نزدیک به مناطق مرفه و برخوردار از وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهتر، از خدمات و کاربری های مطلوب تری برخوردار است.
تحلیل رویت پذیری ساختمانهای بلندمرتبه در منظر شهری با استفاده از GIS مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
31 - 42
حوزههای تخصصی:
مسئله ارزیابی رویت پذیری و تأثیر بصری (اشراف) یک ساختمان بر بافت اطراف خود یکی از مسائل مهم حوزه منظر شهری محسوب می شود. بر این اساس، در این مقاله رویت پذیری دو ساختمان بلندمرتبه مسکونی در مناطق مرکزی و غرب شهر سنندج با دریافت اطلاعات خام ورودی، به کمک سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد پردازش و تحلیل قرار می گیرند. برای بررسی بهتر تفاوت در میزان و روند رویت پذیری، بافت اطراف هر دو ساختمان بلندمرتبه (بافت شماره 1 نسبتاً مسطح و دارای یک رود_دره با عمق کم و بافت شماره 2 شیب دار و دارای تپه ماهور) به بخش های نزدیک، میانی و دور حوزه بندی گردیدند. یافته های این تحقیق نشان می دهد، روند رویت پذیری طبقاتِ مختلف این دو ساختمان یک روند ثابت و خطی نیست و در برخی طبقات دارای تغییر آهنگ می باشد، بنابراین در این طبقات رویت پذیری و تأثیر و تأثر آنها نسبت به بافت اطراف خود در حوزه های سه گانه، مهم تر از بقیه طبقات دیگر می باشند. پس نوع طراحی این طبقاتِ خاص (نقاط عطف در منحنی رویت پذیری آنها) نیز در ساختمان های بلندمرتبه می تواند حائز اهمیت باشد؛ همچنین روند تغییرات رویت پذیری تمام طبقات و میزان آن در دو ساختمان با بافت های مختلف با هم متفاوت بودند. با ارزیابی نمودارهای مربوطه، دلایل این تفاوت در سه مورد مشخص گردید؛ نخست، تفاوت در میانگین ارتفاع ساختمان های بافت اطراف دو بنا، دوم، وجود تفاوت در شیب بافت اطراف دو بنا و سوم، وجود تپه ماهورها در بافت شماره2. در نهایت باید گفت، تحلیل رویت پذیری روش مؤثری برای تخمین این موضوع می باشد که یک طبقه یا واحد خاص در یک ساختمان بلندمرتبه بعد از اتمامِ ساخت دارای دید خوبی خواهد شد یا خیر؛ و ارزش گذاری طبقات در این گونه ساختمان ها به لحاظ دید و منظر به چه صورت خواهد بود. همچنین در تصمیم گیری های مربوط به تعیین ارتفاع ساختمان های بلندمرتبه نسبت به بافت اطراف خود (خصوصاً در شهرهای دارای بافت های باارزش تاریخی و یا دارای منظر توریستی) این مسئله که ساختمان تا چه میزان رویت پذیر باشد یا نباشد بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
بررسی الگوی توسعه کالبدی - فضایی شهر ایلام با مدل آنتروپی شانون و هلدرن
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش اهمیت توسعه ی شهراز یک طرف و همچنین راه های توسعه شهر از طرف دیگر لزوم بررسی الگوی توسعه کالبدی-فضایی شهر ایلام ضرورت پیدا کرده است. توسعه کالبدی - فضایی سریع و ناهماهنگ شهر ایلام در سال های اخیر، نتایج نامناسب اقتصادی، اجتماعی و کالبدی را به دنبال داشته است. لذا با توجه به مطالب فوق هدف این پژوهش بررسی الگوی توسعه کالبدی - فضایی شهر ایلام می باشد. تحقیق حاضر در پی بررسی الگوی توسعه کالبدی - فضایی شهر ایلام با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن می باشد.این تحقیق از نوع کاربردی – توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش جامعه آماری شهر ایلام می باشد. از لحاظ تقسیمات کالبدی شهر ایلام به 4 منطقه تقسیم شده است، که در این تحقیق این مناطق مورد بررسی قرار می گیرد. با استفاده از روش اسنادی – کتابخانه ای مبانی نظری تحقیق به دست آمد، سپس با مشاهده میدانی و پس از جمع آوری اطلاعات و آمار از طرح تفصیلی شهر ایلام و سالنامه آماری و دسته بندی آنها، با استفاده از روش مشاهده مستقیم به تکمیل اطلاعات موجود اقدام شده و در نهایت با ترکیب اطلاعات و با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به تعیین الگوی موجود رشد فیزیکی شهر پرداخته شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که برای تحلیل مدل ها از چند شاخص (جمعیت، سرانه ناخالص، مساحت هر کدام از مناطق و وسعت کل شهر) استفاده گردید. مدل آنتروپی شانون برای سال های (1391-1371) برای هر 4 منطقه محاسبه گردید که نتیجه تحلیل هر دو دهه برابر بود با نزدیکی به مقدار حداکثر آنتروپی که نشان از رشد افقی بی قواره ی (رشد پراکنده و غیرمتراکم) شهر ایلام در این دهه ها دارد. مدل هلدرن نیز هم برای دهه (1381-1371) هم برای دهه (1391-1381) محاسبه گردید که نتیجه تحلیل رشد فیزیکی منفی شهر ایلام را نشان داد. در کل نتیجه تحلیل مدل هلدرن برای دوره 20 ساله (1391-1371) برابر با 68/1 درصد رشد جمعیت و 68/0- درصد رشد فیزیکی است. لذا می توان گفت که شهر ایلام در این دوره نسبت به رشد جمعیت خود دارای رشد فیزیکی منفی بوده و توسعه شهر متوقف شده است. همچنین افزایش تراکم جمعیت، کاهش سرانه ناخالص زمین شهری و نهایتاً رشد افقی بدقواره (اسپرال) شهر ایلام از نتایج مدل هلدرن است. در پایان برای رهایی از بی قوارگی و رشد افقی شهر ایلام، الگوی توسعه میان افزا (توسعه ی درونی) پیشنهاد می گردد.
بررسی و پهنه بندی میزان مصرف انرژی برق در شهرهای استان خراسان شمالی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
71-87
حوزههای تخصصی:
تولید و مصرف انرژی برق در کشور یکی از موضوعات مهم در سیاست گذاری و برنامه ریزی های کلان توسعه ای کشوراست. انرژی، علاوه بر اینکه یکی از عوامل مهم تولید به شمار می رود، استفاده بیش از حد آن موجب افزایش آلودگی های زیست محیطی و گاز های گلخانه ای در کره زمین و افزایش دمای آن شده است. آگاهی از پراکندگی مصرفی انرژی برق، زمینه ساز برنامه ریزی و سیاست گذاری های درست محیطی است. این پژوهش با هدف شناسایی تغییرات مکانی مصرف انرژی انجام شده است. نخست پایگاهی از داده ای شبکه ای مصرف انرژی استان خراسان شمالی ایجاد شد. سپس دوره آماری 1394- 1395 برای 8 شهرستان از استان، میزان مصرفی مشترکین برق در سطح (شهر، روستایی، خانگی، عمومی، کشاورزی، صنعتی، تجاری، روشنایی معابر) انتخاب و یاخته ای به ابعاد 15*15 کیلومتر بر منطقه مورد مطالعه گسترانیده شد. به منظور دست یابی به تغییرات درون سالی مصرف انرژی از روش زمین آمار در محیط برنامه نویسی GIS استفاده و باIDW مورد درون یابی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که بیشترین مصرف انرژی برق در بخش های شهری، خانگی، تجارتی، عمومی و روشنایی معابر را شهرستان بجنورد و بیشترین مصرف انرژی برق را در بخش های روستایی و کشاورزی را شهرستان اسفراین و همچنین در بخش صنعتی شهرستان جاجرم می باشد. مجموع میزان مصرف انرژی برق طی دوره مورد بررسی در بخش های شهری، روستایی، خانگی، تجارتی، کشاورزی، صنعتی و روشنایی معابر در شهرستان بجنورد با 332976 و شهرستان شیروان با میزان مصرفی 61006 مگاوات ساعت و کم ترین میزان مصرفی با 23001 مگاوات ساعت در شهرستان راز و جرگلان می-باشد. مجموع میزان مصرف برق بخش های مختلف بیش ترین میزان مصرف در مرکز استان (بجنورد) با 29% مصرف انرژی برق و با (124708) تعداد مشترک و همچنین شهرستان اسفراین با 16% و (52075) تعداد مشترک و کمترین میزان مصرف انرژی برق در بخش صنعتی در شهرستان راز و جرگلان با 2% و (10269) تعداد مشترک می باشد.
ارزیابی کاربرد نیروی باد در تهویه ی طبیعی شهرهای استان فارس
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
88-98
حوزههای تخصصی:
تهویه ی هوا برای تأمین آسایش دمایی انسان با کاربرد سوخت های فسیلی، علاوه بر ایجاد هزینه موجب آلودگی هوا و تغییرات آب و هوایی شده است. در این نوشتار با بررسی ویژگی های دمایی، تندی و سمت باد و موقعیت شهرها نسبت به ناهمواری های کناری شان در گستره ی استان فارس تلاش شده است، تا تهویه ی طبیعی با نیروی باد که از دیرباز در معماری ایران رایج بوده است، بررسی و ارزیابی گردد. بررسی تندی و سمت باد چیره و موقعیت شهرها نسبت به ناهمواری ها این امکان را ایجاد می کند که با طراحی جهت ساختمان ها و اجزای آنها برای تهویه ی طبیعی در جهت مرتفع ترین مناطق کوهستانی و دیگر عوامل میکروکلیمایی سطح زمین از هوای مطبوع این مناطق برای تهویه طبیعی بهره جست. شیو دماهای کمینه و بیشینه ی استان در بهار و تابستان بیانگر افزایش آن از شمال شرق به جنوب غرب است. به نظر می رسد که جز در ایستگاه شیراز در سایر ایستگاه ها بین سمت باد چیره و موقعیت ناهمواری های مرتفع هم خوانی وجود ندارد. با این حال می توان از سمت مناسب سازه ها برای استفاده از هوای مطبوع در زمان دمای کمینه محیط بیرونی و از سمت نامناسب برای مقابله با گرم باد ها، گردوغبار و یا سایر شرایط نامساعد محیطی آگاه شد.
ارزیابی و پهنه بندی توان اکوتوریسمی شهرستان اهر براساسِ تحلیل چندمعیاره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان اهر یکی از شهرستان های شمالی آذربایجان شرقی است که باوجودِ داشتن مناظر و چشم اندازهای طبیعی مناسب درجهتِ توسعه اکوتوریسم، نتوانسته است از این حیث به جایگاه واقعی و شایسته خود برسد. در این خصوص به نظر می رسد که آگاهی از توان های اکوتوریسمی منطقه و شناسایی نواحی مستعد اکوتوریسم به منظورِ صرفه جویی در وقت، هزینه و رونق بخشی به اقتصاد گردشگری منطقه مورد مطالعه امری ضروری است. این پژوهش بر آن بود تا با استفاده از روش تحلیل چندمعیاره فازی به این مهم دست یابد. در این راستا بر پایه شواهد میدانی و اسناد مختلف کتابخانه ای، داده ها و اطلاعات مربوط به 8 معیار محیطی شاملِ شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، فاصله از آبراهه ها، تراکم آبراهه ها، تراکم پوشش گیاهی، خاک و سنگ شناسی گردآوری شد. عملیات آماده سازی، مدیریت و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) انجام گرفت که در نهایت به تهیه نقشه پهنه بندی توان اکوتوریسمی منطقه مورد مطالعه انجامید. نتایج حاصل از این پهنه بندی نشان از وجود پتانسیل های خوب اکوتوریسمی در منطقه مزبور داشت و تطابق قابل قبولی را با واقعیات زمینی به نمایش گذاشت. تمرکز پهنه هایی با توان بالا در جنوب شهرستان و در داخل درّه های رودخانه ای ضمن تأکید بر اهمیت این پهنه ها، اولویتی را به جهت توسعه اکوتوریسم برای دهستان های منطقه مشخص ساخت. به طوری که دهستان های واقع در جنوب غرب شهرستان شاملِ بزکش و گویجه بل از بیشترین اولویت درجهتِ توسعه اکوتوریسم برخوردار بودند. کم ترین توان اکوتوریسمی عمدتاً به مناطق شرقی شهرستان و قسمت میانی آن در سمت شمالی رود اهر اختصاص یافت. اگرچه در بین معیارهای مورد بررسی نقش تراکم پوشش گیاهی در نقشه پهنه بندی توان اکوتوریسمی و اولویت بندی دهستان ها بارزتر بود؛ اما نبایستی از نقش برجسته رودها و کرانه های آن ها در ایجاد محیط های مساعد برای طبیعت گردی غافل بود. نهایتاً اینکه توسعه اکوتوریسم در منطقه مورد مطالعه، توجه ویژه و همه جانبه به جاذبه های طبیعی عرصه های رودخانه ای و کوهستانی را می طلبد.
سنجش تأثیر بوروکراسی اداری بر روند حکمرانی خوب شهری نمونه موردی: کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمعیت شهرنشین توقعات جدیدی از دولت ها دارند، از این رو مدیریت جامعه شهری با ابزار و شیوه های سنتی امکان پذیر نیست، با افزایش حجم و اندازه دولت و بوروکراسی اداری سرعت در تصمیم گیری و ابلاغ سریع آن امکان ندارد. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی نقش بوروکراسی اداری بر روند اجرای حکمرانی خوب شهری در شهر شیراز است. این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع کاربردی و روش آن توصیفی – تحلیلی می باشد و گردآوری داده ها با پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان ساکن شهر شیراز می باشد و با استفاده از نرم افزارهای آماری Excel و Spss و آزمون های آماری T- test و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل انجام شده است. در این مقاله به توجه به شاخص های مشارکت، حاکمیت قانون، کارایی و اثربخشی، شفافیت، عدالت، اجماع پذیری، پاسخگویی، میانگین کلی برای ارزیابی حکمرانی خوب شهری برابر با 9392/1 محاسبه گردید. در آزمون آماری T- test مقدار متوسط میانگین، برابر 5/2 محاسبه شده که اختلاف دو میانگین نشان دهنده نامناسب بودن وضعیت حکمرانی خوب شهری از دید شهروندان ساکن شهر شیراز است. در آزمون آماری رگرسیون مقدار R square نشان دهنده تأثیر 24 درصدی متغیر وابسته (بوروکراسی اداری)، بر متغیر مستقل (حکمرانی خوب شهری) می باشد. واریانس تبیین نشده (تفاضل واریانس تبیین شده با یک) نشان دهنده تاثیر 76 درصدی سایر متغیرهای محاسبه نشده بر متغیر مستقل می باشد. همچنین آنالیز واریانس رگرسیون (ANOVA) معنی دار بودن یا نبودن رگرسیون و رابطه خطی بین متغیرها را نشان می دهد. سطح معناداری Sig به دست آمده، نشان دهنده معنی دار بودن آن در سطح99درصد می باشد و نشان دهنده رابطه معنادار بین میزان حکمرانی خوب شهری و بوروکراسی اداری می باشد، و با توجه بهBeta به دست آمده در جدول ضریب تأثیرات، میزان تأثیرگذاری متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته نشانگر رابطه منفی بین بوروکراسی اداری و حکمرانی خوب شهری است، یعنی افزایش یکی باعث کاهش دیگری می شود که در این تحقیق نیز اثبات گردید که با افزایش بوروکراسی اداری، حکمرانی خوب شهری کاهش پیدا می کند.
سنجش و اولویت بندی شاخص های تاب آوری با روش ترکیبی معادلات ساختاری و تحلیل چند متغیره فازی (مطالعه موردی: منطقه یک کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
59 - 74
حوزههای تخصصی:
امروزه دیدگاه جهانی از کاهش خسارات به افزایش مقاومت در برابر سوانح و گام برداشتن در مسیر ایجاد شهرهای تاب آورتر تغییر یافته است، بنابراین ضروری است که تاب آوری به عنوان بخش جدایی ناپذیر در تصمیم گیری های جامعه مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای – کاربردی و روش توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از روش های کمی و آماری از جمله رگرسیون چندگانه، معادلات ساختاری و تحلیل چند متغیره فازی بر پایه سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS، به بررسی میزان تاب آوری شهری و اولویت بندی شاخص های تاب آوری در منطقه یک کلانشهر تبریز پرداخته است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی در سطح خانوار گردآوری شده و حجم نمونه هم طبق فرمول کوکران معادل ۳82 خانوار برآورد گردید. تعداد 59 شاخص تاب آوری شهری در قالب 4 شاخص مکنون اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیط زیستی مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از آزمون بارهای عاملی در نرم افزار LISREL، شاخص های آشکار براساس درجه اهمیت و تأثیرگذاری اولویت بندی و خلاصه سازی شده و برای تهیه نقشه شاخص های مؤثر، از مدل منطق فازی در قالب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که همه قسمت های منطقه یک کلانشهر تبریز، دارای تاب آوری یکسان نیست، به طوری که محلات شمالی به لحاظ برخورداری از مؤلفه های مذکور، در سطح پایین، محلات میانی در سطح متوسط و محلات جنوبی و جنوب شرقی در سطح بالاتر تاب آوری قرار دارند. از سوی دیگر در بین شاخص های تاب آوری، به ترتیب درجه اهمیت، می توان گفت که شاخص اقتصادی با مقدار 2/46 درصد، شاخص اجتماعی با 1/30 درصد، شاخص محیط زیستی با 7/19 درصد و نهایتاً شاخص کالبدی با مقدار 4 درصد در تبیین تاب آوری کل منطقه مطالعاتی نقش داشته اند که نشانگر مهم بودن بعد اقتصادی نسبت به سایر ابعاد تاب آوری است و در نهایت با ارائه پیشنهاداتی، بر تقویت شاخص های مؤثر بر اساس اولویت آنها تأکید شد.
تحلیل شبکه ای جاذبه ها در برنامه ریزی گردشگری ( مطالعه موردی: جاذبه های شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
21 - 34
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی گردشگری نیازمند درک تعامل میان عرضه و تقاضا و تأثیر و تأثر هریک در ارتباط با دیگری است؛ از این رو، برنامه ریزی مقصد گردشگری از عوامل مهم برنامه ریزی توسعه است. در سیستم گردشگری تنها تقاضا و افزایش تقاضا اهمیت ندارد، بلکه به عنوان عرضه کننده مدیریت مقصد به هماهنگ کردن و همیاری عناصر گردشگری نیاز است. در این بین، تحلیل شبکه از جمله به روزترین و کارآمدترین تحلیل هاست که از طریق پیوند کانون های کوچک، قدرت آن ها را در برابر مراکز برتر افزایش می دهد. با توجه به ضعف قدرت جاذبه و پراکندگی بسیاری از مقاصد گردشگری، ساماندهی آن ها در قالب شبکه به هم افزایی توان این مقاصد کمک می کند؛ از این رو، تحلیل شبکه ای و کاربردهای آن در توسعه گردشگری منطقه ای ضروری است. تاکنون جایگاه واقعی شهرستان کاشان با وجود جاذبه ها و پتانسیل های فرهنگی و گردشگری هنوز مشخص نشده و پراکندگی جاذبه ها و نزدیکی به کلان شهرهایی چون تهران و اصفهان سبب شده است بیشتر گردشگران سفری یک روزه به این شهر داشته باشند. در این مطالعه با هدف افزایش قدرت رقابت این جاذبه ها در چارچوب نظریه شبکه از روشتوصیفی-تحلیلیاستفاده، و داده های پژوهش با روشپیمایش میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری را یک میلیون و 164 هزار و 124 گردشگر شهرستان کاشان در مدت یک سال گذشته تشکیل داده اند که با استفاده از مدل نمونه گیری کوکران، داده های این مطالعه از نمونه ای به تعداد 483 جمع آوری شده است. داده هابا استفاده از نرم افزارهای SPSS, NODEXL,UCINET,GIS تحلیل، و تراکم،درجه،تقابل،انتقال پذیری و E-I محاسبه و گراف روابطجاذبه ها ترسیم شده است. نتایج نیز بیان می کند که میزان ارتباط جاذبه ها ضعیف و کم است؛ به همین دلیل بیشتر گردشگران از جاذبه های شاخص منطقه بازدید می کنند. درنتیجه رسوب هزینه های گردشگران در منطقه کم، و برای توسعه منطقه ناکافی است؛ از این رو باید در مدیریت توسعه منطقه و گردشگری تلاش کرد تا با تقویت ارتباط بین جاذبه های منطقه، این شکاف کاهش یابد و با برقراری شبکه کامل و هم پیوند زمینه برای استفاده بهینه از جاذبه های منطقه فراهم شود.
زمان بندی سفر در گردشگری شهری بر مبنای متغیّرهای اقلیمی (مطالعه موردی: شهرهای استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
71 - 85
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه گردشگران با هر انگیزه ای، معمولاً در جستجوی آب وهوای مطلوب هستند؛ لذا، اقلیم از دیدگاه برنامه ریزی گردشگری بسیار بااهمیت است. استان سیستان و بلوچستان با گستردگی 5 درجه عرض جغرافیایی، داشتن شهرهایی با تنوع فرهنگی و طبیعی، تاریخی و برخورداری از سواحل زیبا در جنوب، از پتانسیل بالایی در زمینه جذب گردشگر برخوردار است. در این پژوهش شهرهای مهم گردشگر پذیر استان که دارای مهم ترین مکان های طبیعی، ملّی، مذهبی و انسان ساخت جاذب گردشگر است، با کمک مطالعات میدانی و طرح جامع گردشگری استان شناسایی شد. سپس داده های موردنیاز برای محاسبه 12 شاخص اقلیمی مؤثر بر زمان بندی اقلیمی سفر در یک دوره 20 ساله (1391-1371) تهیه شد. نتایج پژوهش نشان می دهد شرایط مساعد اقلیمی برای گردشگری در شهرهای استان طی زمستان، بهار و پاییز برقرار است؛ درحالی که، شهرهای استان در فصل تابستان به علت دارا بودن بیشترین تنش حرارتی، مستعد گردشگری نیست. در دوره سرد سال، شهرهای جنوبی مانند چابهار، کنارک و سرباز مقصد گردشگری تعیین شد. در بهار و پاییز نیز شهرهای عرض های بالاتر یعنی زاهدان، خاش و زابل به عنوان مقصد گردشگری انتخاب شد؛ بنابراین، می توان بر اساس زمانِ سفر بر پایه خروجی مدل های زیست – اقلیمی، مقصد سفر را تعیین کرد. با توجه به شاخص های زیست – اقلیمی، کانون گردشگری زمستان، جنوب استان و کانون های گردشگری بهاره و پاییزه، مرکز و شمال استان است.
ارزیابی ویژگی های شهر پایدار از منظر حکمت اسلامی مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
17 - 30
حوزههای تخصصی:
شهر پایدار ازنظر حکمت اسلامی شهری است که بتواند بسترها، زمینه ها و ملزومات آدمی را برای طی طریق و رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی فراهم سازد. هدف از انجام مقاله حاضر، بررسی و تبیین انطباق پذیری ویژگی های حاکم بر شهر زنجان با معیارها و اصول شهر پایدار در حکمت اسلامی است. روش تحقیق در مطالعه حاضر، به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نوع تحقیق، کاربردی است. برای تحلیل داده ها از تکنیک های آماری توصیفی و آزمون نیکوئی برازش کلموگروف-اسمیرنف و تحلیل رگرسیونی لجستیک با کمک نرم افزار SPSS استفاده گردید.طبق یافته های تحقیق، مقدار آماره کلموگروف-اسمیرنف (K-S) شاخص اقتصادی 869/0، شاخص کالبدی-محیطی 697/0، و شاخص اجتماعی 619/0 است. با توجه به مقدار (K-S)، بیشترین انطباق ویژگی های شهر زنجان با شهر حکمت اسلامی در شاخص های اقتصادی می باشد. همچنین، بر اساس مقدار ضریب کاکس و اسنل در شاخص اقتصادی، 1/60 درصد و شاخص اجتماعی 6/51 درصد، بیشتر از شاخص های مدیریتی و کالبدی، تغییرات متغیر پاسخ گو توسط متغیرهای پیشگو تبیین می شود. که احتمال بهبودی این شاخص ها در آینده جهت انطباق پذیری با شاخص های شهر حکمت اسلامی بیشتر است.
ارزیابی سطوح توسعهیافتگی بخش مسکن در بین شهرستانهای استان مازندران با استفاده از تاپسیس فازی (Fuzzy TOPSIS)
حوزههای تخصصی:
یکی از بخش هایی که برنامه ربزی در آن بایست با تاکید بر توسعه انجام شود ، بخش مسکن است. وضعیت مسکن در شهرهای کشورهای جهان سوم یکی از شاخص های توسعه اقتصادی- اجتماعی در کشورهای جهان محسوب می شود. به همین منظور برنامه ریزی در امر مسکن در جهان دارای ارزش و اهمیت به سزایی می باشد. در این بین توجه به شاخص ها و متغیر ها نیز دارای اهمیت است چرا که، می تواند در مسیر انجام پژوهش ها مؤثر باشد. در استان مازندران به عنوان استانی که در آینده نزدیک به قطب جمعیتی شمال کشور تبدیل خواهد شد، مسکن از جمله نیاز های مبرم جمعیت آینده خواهد بود که باید با شناخت درست نسبت به متغیر های مختلف آن بتوان برنامه ریزی جامع و فراگیری را برای آن ترتیب داد. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، متغیرهای مختلفی در زمینه وضعیت مسکن در استان مازندران انتخاب و با استفاده از مدل تاپسیس فازی مورد ارزیابی قرار گرفته و نسبت به دسته بندی شهرستان های این استان اقدام شده است. آنچه از برآیند این پژوهش پیداست ، پنج متغیر مساکن بادوام ، نیمه با دوام ، تاسیسات ، بهداشت و شبکه فاضلاب به عنوان متغیر های این پژوهش در حوزه مسکن انتخاب و پس از جمع آوری داده های مربوط به آنها از مرجع مرکز آمار ایران در سطح شهرستان نسبت به پیاده سازی مدل تاپسیس فازی مثلثی بر روی آن ، اقدام گردید که نتایج بیانگر وضعیت خوب مسکن در شهرستان های بهشر ، نکا ، قائم شهر ، تنکابن بوده است که این شهرستان ها به نوعی در سطح اول دسته بندی شده اند. پس از آنها شهرستان های ساری ، آمل ، بابل ، چالوس و نوشهر در دسته نیمه مطلوب و سایر شهرستان های استان نظیر جویبار ، سواد کوه ، جویبار ، رامسر و.. در وضعیت نامطلوب از منظر این شاخص ها به سر می برند.
سنجش کیفیت محیط سکونت شهری با رویکرد رضایتمندی مبتنی بر دیدگاه تجربی (نمونه موردی: شهر ارومیه)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، بروز بحران های مختلف در ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی شهرها و... که ناشی از فقدان برنامه ریزی مناسب در سطح محلی است، سبب تنزل کیفیت محله ها، نواحی و مناطق شهری شده است. با استفاده از اصول سکونت پایدار، در فرآیند برنامه ریزی شهری و بهره مندی از ظرفیت های سکونتی، می توان به منظور ارتقا کیفیت محیط بهره جست. نخسین گام برای دستیابی به این منظور، ارزیابی میزان پایداری سکونتگاه های شهری در سطح محلی و منطقه ای است. در این پژوهش هدف سنجش کیفیت محیط سکونت شهری در مناطق شهری ارومیه می باشد. این هدف با توجه به رویکرد رضایتمندی مبتنی بر دیدگاه تجربی شکل گرفته است. جهت رسیدن به اهداف مورد نظر، ضمن بررسی و مطالعه پیشینه و ادبیات تحقیق، ابعاد و گویه های کیفیت محیط سکونت شهری انتخاب شده اند. سپس، با توجه به تعداد خانوار (223402) از طریق فرمول کوکران حجم نمونه با خطای 5 درصد 383 نفر برآورد و متناسب با تعداد خانوار در سطح مناطق توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی اطلاعات حاصل از پرسشنامه از آزمون های آماری (T تک نمونه ای، کروسکال والیس و نمودارها) در محیط SPSS استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که بعد محیطی به عنوان شاخص منفی با میانگین 87/2وضعیت نامناسبی دارد. بعد اجتماعی – فرهنگی با مقدار 88/2تقریبا از وضعیت خوبی برخوردار است. مقدار بعد اقتصادی 68/2، بعد کالبدی59/2 و بعد مدیریتی 51/2 که نتایج گویای پایین بودن رضایتمندی شهروندان از کیفیت سکونتی می باشد. طبق تکنیک کروسکال والیس منطقه4 رتبه اول، منطقه 3 رتبه دوم، منطقه 1 رتبه سوم، منطقه 2 رتبه چهارم و منطقه 5 رتبه پنج را از لحاظ رضایتمندی از کیفیت سکونت شهری به خود اختصاص داده اند. در نهایت جهت رفع مشکلات و افزایش رضایتمندی و رفاه شهروندان گویه های ابعاد 5 گانه براساس نمره بدست آمده اولویت بندی شده اند. قابل ذکر است براساس دیدگاه تجربی نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر با مطالعات پیشین مطابقت دارد.
مکان یابی مسکن حمایتی با معیارهای مقرون به صرفه گی مبتنی بر عدالت فضایی در شهر بابلسر
حوزههای تخصصی:
مکان یابی، از مهم ترین چالش های مساکن حمایتی محسوب می شود. مسکن مهر از مساکن حمایتی در ایران است که مکان یابی نادرست آن مشکل ساز شده است. یکی از معیارهای مکان یابی بهینه مسکن حمایتی، معیارهای مقرون به صرفه گی است. هدف این پژوهش تدوین معیارهای مقرون به صرفه مکان یابی مسکن حمایتی در بابلسر است. روش مورداستفاده، پیمایشی با استفاده از مطالعه اسنادی و تحلیل AHP است. ابتدا به روش پیمایش اکتشافی پژوهش های موجود، معیارهای مقرون به صرفه ی مکان یابی مسکن حمایتی به دست آمد (جدول هدف- محتوا). با توجه به رویکرد عدالت فضایی، تعدد معیارها و زیر معیارها و محدودیت اطلاعات، همه ی آن ها در مکان یابی لحاظ نشدند. ابتدا معیار دسترسی به امکانات و زیرمعیارهای آن، با استفاده از مدل سلسله مراتبی AHP، رتبه بندی شد و محدوده های مناسب شهری به دست آمد. سپس زیرمعیار اقتصادی و زیرمعیار حقوقی، به محدوده های خروجی از فرآیند AHP اعمال شد. طبق این روش، برای میانگین وزن های داده شده ی هر معیار و زیرمعیار، از مقایسه دودویی ماتریس ال ساعتی، استفاده شد و لایه ها در GIS روی هم قرار گرفتند. درنهایت، محدوده های مقرون به صرفه برای احداث مسکن حمایتی در بافت های نابسامان درون شهری انتخاب شد.
تحلیل اکتشافی الگوهای فضایی- زمانی رفتار بازدیدکنندگان (مطالعه موردی: مجموعه فرهنگی- تاریخی سعدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به تازگی رفتارگرایان ذهن محققان را در توسعة گردشگری بیش از پیش به شناخت ویژگی های فردی شهروندان سوق داده اند؛ زیرا کاربری های گردشگری به شدت از الگوهای رفتاری جوامع تأثیر می پذیرد. در این بین، درک بهتر الگوهای رفتاری گردشگران به ارائة مبنایی علمی در گردشگری برای مدیریت جاذبه، نوسازی محصول و بازاریابی جاذبه می انجامد. جغرافیای زمان مکان هاگراستراند چارچوب مفید و مفهومی را برای مطالعة الگوهای فعالیت فردی در حوزة فضایی-زمانی پیشنهاد می کند. مسیر فضا-زمان هستة اصلی جغرافیای زمان است که با استفاده از آن، امکان دریافت و تجزیه وتحلیل اطلاعات رفتار زمانی و مکانی گردشگران وجود دارد و سبب پیشبرد درک ما از رفتار گردشگران در هر دو بعد تئوری و عملی می شود. این پژوهش بر خصوصیات فضایی-زمانی رفتار گردشگران در مجموعة سعدآباد تمرکز دارد و سعی می کند الگوهای ساختاری رفتار آن ها را تشخیص دهد و به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که الگوی فضایی-زمانی رفتار بازدیدکنندگان سعدآباد چگونه است و از چه عواملی تأثیر می پذیرد؟ پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اکتشافی توصیفی است. در این پژوهش با تمرکز بر مفاهیم جغرافیای زمان، برای جمع آوری داده ها از روش مطالعة خاطرات فعالیت فضایی-زمانی بازدیدکنندگان، و در تجزیه وتحلیل برای ساختارسازی داده ها از روش استخراج روابط مستقیم و غیرمستقیم بر مبنای تئوری گراف استفاده شده است. نتایج تحقیق از مجموعة سعدآباد 9 خوشة الگوهای فضایی-زمانی رفتار را نشان می دهد که عوامل فضایی رفتار بزرگ ترین سهم را در تجزیه وتحلیل خوشه دارد و برای ترسیم الگوهای رفتاری شناسایی شده، نتایج سطح آلفا 25/0 مناسب تر تشخیص داده شده است.