فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم و جدید مورد توجه در توسعه پایدار گردشگری، اکوتوریسم(بوم گردی) می باشد که ریشه در نظریه توسعه پایدار داشته و در مقابل دیدگاه گردشگری انبوه که دارای اثرات نامطلوب زیست محیطی بوده شکل گرفته است و فراتر از طبیعت گردی می باشد. از این رو نمی توان سفر به طبیعت یا طبیعت گردی را بدون در نظر گرفتن ویژگیهای توسعه پایدار، اکوتوریسم نامید زیرا اکوتوریسم(بوم گردی) ارتباط عمیقی با حفاظت محیط زیست دارد. بر این اساس مشخص کردن محدوه های دقیق گستره مکانی- فضایی پتانسیل خاص اکوتوریستی یکی از اساسی ترین گامها در برنامه ریزی و مدیریت اکوتوریسم می باشد که با در نظر گرفتن شاخص های اکولوژیکی گردشگری امکانپذیر میباشد. این امر به ویژه در قلمروهای جغرافیایی و حوزه نفوذ شهری کلانشهری مانند تهران که عرضه و تقاضای اکوتوریستی در آن بسیار بالا است بیشتر ضرورت دارد. لذا هدف این مطالعه استفاده از تحلیل تصمیم گیری چند معیاره(MCDM) تاپسیس در محیط GIS برای پهنه بندی و اولویت بندی پتانسیل های اکوتوریستی محدوده استان تهران می باشد. برای رسیدن به این هدف از روش شناسی توصیفی- تحلیلی بر پایه مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و تحلیل ترکیبی چندمعیاره داده های فضایی استفاده شده است. نتایج به دست آمده در محدوده مورد مطالعه نشان دهنده 5 پهنه اساسی در رابطه با پتانسیل اکوتوریسم میباشد که پهنه های با امتیازات بالاتر منطبق با مناطق حفاظت شده می باشد و قسمت عمده پهنه های با پتانسیل بالای اکوتوریسم در منطقه شمالی استان تهران در میان چین خوردگیهای البزر قرار دارد.
راهبرد های آمایش مناطق مرزی بر اساس مدل های SWOT – AHP و SWOT- ANP(مورد مطالعه: سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقالة حاضر تدوین راهبردهایی جهت توسعة مناطق مرزی استان سیستان و بلوچستان است. در این تحقیق روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. همچنین، تحقیق مورد نظر از نوع تحقیقات کاربردی است و شیوه های جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی و در قالب پرسشنامه انجام گرفته است و روایی پرسشنامة حاضر توسط ۲۰ نفر از متخصصان برنامه ریزی شهری و روستایی، شهرسازی و آمایش سرزمین بررسی و تأیید شد. مدل های به کار گرفته شده در این تحقیق مدل های ترکیبی SWOT-ANP و SWOT- AHP است. در نتیجه، سنجش قابلیت ها و محدودیت های آمایش مناطق مرزی به لحاظ توسعه انجام گرفته است، برای رسیدن به این هدف و با بهره گیری از فن SWOT نقاط قوت و ضعف (عوامل داخلی)، و فرصت ها و تهدیدها (عوامل خارجی) شناسایی شد و با به کارگیری مدل ANP و AHP مجموعة عوامل داخلی و خارجی جهت اتخاذ بهترین راهبرد (SO,WO,ST,WT) وزن دهی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در مدل SWOT-ANP، راهبرد، SO با امتیاز وزنی 28152/0 مهم ترین راهبرد، و راهبرد ST با امتیاز وزنی 26573/0، راهبرد جایگزین است. همچنین، در مدل SWOT- AHP، راهبرد ST با امتیاز وزنی 705/0 به عنوان مهم ترین راهبرد و راهبرد WO با امتیاز 601/0 به عنوان راهبرد جایگزین انتخاب شده است.
بازخورد اقلیم و ژئومورفولوژی در برنامه ریزی توسعه شهری (مطالعه موردی: کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مدیران و برنامه ریزان از توسعه شهری چینش منطقی کاربری های انسانی و طبیعی در یک مجموعه سیسمتی است. تعامل بین زیرسیستم ها به مطلوب ترین شکل می تواند سبب بالاترین حد آنتروپی مثبت و در نتیجه توسعه مدرن شهری گردد. در این پژوهش مسئله این است که آیا دینامیک توسعه فیزیکی شهر شیراز از ضوابط آشوبی یا برخالی تبعیت می نماید؟ مهم ترین ابزار تحلیلی در این برآورد در مرحله اول اعمال نگرش سیستمی در پژوهش می باشد. در مرحله دوم هر یک از زیرسیستم ها (زیرسیستم کلیماتیک، ژئومورفولوژیک، انسانی) به صورت کمی تعریف گردیده است. به این منظور اطلاعات مورد نیاز از خروجی های سی ساله اقلیمی سازمان هواشناسی استان به صورت قیاسی استخراج و از بطن آن به صورت استقرائی اطلاعات مورد نیاز حوضه ی شیراز در مطالعات اقلیمی از طریق واسطه یابی درونی مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین با استخراج پیکسل های دو بعدی مسطحاتی و سه بعدی (توپوگرافیکی و ژئومورفیکی) اطلاعات مکانی برداشت شده است. دیتاهای دو بعدی توسعه فیزیکی شهر شیراز به عنوان سیستم انسانی نیز به صورت قیاسی در کل استان و شهرستان شیراز و سپس به صورت واسطه یابی درونی به صورت کمی برداشت شده است. با توجه به آرایش فضائی هندسی اطلاعات عددی و تجزیه و تحلیل جبری زیرسیستم ها می توان به بازخورد سیستماتیک آنها که ناشی از ساختار کیاسی، فراکتال یافازی است پی برد و با آگاهی از عملکرد متقابل عناصر دو زیرسیستم حوضه طبیعی و زیرسیستم انسانی محدوده شهری شیراز طوری به مدیریت توسعه شهری شیراز پرداخت که کل سیستم دارای کمترین حد آنتروپی منفی در سایر زمینه های جریان ماده و انرژی و بالاترین حد بازخورد منفی سیستمی باشد. نتیجه این تحلیل سیستمی از طرفی سبب پیش بینی بروز عدم تعادل در زیرسیستم های پویای ژئومورفولوژی شهری و کنترل آنها خواهد شد و از طرف دیگر می تواند سبب کنترل سیستم به سمت ناتعادلی و سپس تعادل گردد.
تحلیل تناسب کاربری اراضی برای توسعه شهر تبریز با استفاده از مدل AHP-OWA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل تناسب زمین برای توسعه شهری عمل بسیار مهمی است که برنامه ریزان و مدیران شهری با هدف تعیین مناسب ترین الگوی فضایی برای توسعه شهری به کار می گیرند. گسترش کالبدی شهر تبریز طی دهه های اخیر در نواحی نامناسب توسعه، مثل شیب های تند، مجاورت با گسل، مجاورت با صنایع بزرگ، یا در اراضی باغی و زراعی مرغوب اطراف شهرها صورت گرفته است. بنابراین در راستای کاهش آثار منفی گسترش نامناسب توسعه شهری و دستیابی به اصول توسعه پایدار شهری، اتخاذ تدابیری برای تعیین نواحی مناسب برای توسعه آتی شهری که معیارهای زیست محیطی و اقتصادی را لحاظ کند، ضروری است. یکی از روش ها استفاده از روش های ارزیابی های چندمعیاره AHP-OWA است. در این تحقیق پس از مطالعه معیارهای مؤثر در فرایند توسعه شهری، سه نقشه محدودیت (اراضی ساخته شده، صنعتی و 50 متری سطوح آبی) و 12 نقشه فاکتور (ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از جاده، فاصله از شهر، فاصله از صنایع، فاصله از اراضی زراعی و باغی، فاصله از اراضی بایر، فاصله از سطوح آبی، قابلیت های کاربری زمین و فاصله از گسل) و وزن دهی به آنها به روش AHP تعیین شده است. سپس، اوزان ترتیبی OWA برای کنترل سطح جبران پذیری و ریسک پذیری تعیین می شود. نتایج نشان دهنده تعیین نواحی برای توسعه شهر در محدوده بین صفر تا 255 است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثّر بر توسعه گردشگری پزشکی با تأکید بر گردشگران داخلی (نمونه مورد مطالعه: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی این پژوهش، سنجش میزان اهمّیت هریک از عوامل مؤثّر بر انتخاب مقصد پزشکی از دیدگاه گردشگران داخلی و در پی آن، بررسی نقش عوامل مذکور در توسعه گردشگری پزشکی شهر مشهد است. تفکیک معیار ها و عوامل مؤثّر بر توسعه گردشگری پزشکی شهر مشهد و مقایسه دیدگاه های کارشناسان و گردشگران پزشکیِ داخلی در ارتباط با اولویت بندی این عوامل از دیگر اهداف این پژوهش است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. در این پژوهش، پرسش نامه ای مشتمل بر دو بخش تنظیم گردیده است که در آن، جهت اولویت بندی عوامل مؤثّر بر توسعه گردشگریِ پزشکیِ شهر مشهد از دیدگاه گردشگران پزشکی، از آزمون فریدمن و جهت اولویت بندی عوامل مذکور از دید کارشناسان امر، از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. یافته ها و نتایج: بر اساس یافته ها، در اولویت بندی عوامل مؤثّر بر توسعه گردشگری پزشکی شهر مشهد از دیدگاه گردشگران پزشکی و کارشناسان، تفاوت چشمگیری وجود ندارد. در مورد زیرعوامل نیز به غیر از زیرعوامل بخش «تسهیلات و تجهیزات درمانی» (که اولویت ها در بین گروه ها کاملاً متفاوت هستند) و دو بخش «تسهیلات مسافرتی و گردشگری» و «مقرون به صرفه بودن هزینه ها» (که اولویت های دو گروه کمی با هم تفاوت دارند) در مابقی بخش ها اولویت بندی زیرعوامل از دیدگاه هر دو گروه، تقریباً شبیه هستند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد «تسهیلات و تجهیزات درمانی پیشرفته» و «تخصّص و مهارت پزشکان و کارکنان درمانی» مهم ترین عوامل مؤثّر در انتخاب مقصد پزشکی از دیدگاه گردشگران پزشکی و کارشناسان است.
ارزیابی سطح کارایی شبکه معابر به هنگام بروز حوادث غیر مترقبه در مناطق حاشیه نشین؛ مطالعه موردی: مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه معابر یکی از مهم ترین فاکتورهایی است که در مدیریت بحران وجود دارد. وقتی شبکه های ارتباطی کارآمد نباشد، به هنگام بروز حادثه ای غیرمترقبه به جای اینکه راهگشای مشکلات بوده و عبور و مرور را تسهیل نماید خود به عنوان مشکلی بزرگ در جهت امداد رسانی مطرح می گردد. بین مدت زمان رسیدن به محل وقوع حادثه و میزان تلفات جانی رابطه مستقیمی حکم فرماست و این امر خود عملاً نیازمند شبکه های ارتباطی کارآمد است. اما بحث دیگری که مطرح است این مورد است که در شهرها به خصوص شهرهای کشورهای کم تر توسعه یافته همه نقاط شهر به یک میزان در برابر وقوع حوادث غیرمترقبه آسیب پذیر نیستند. مناطق حاشیه نشین با ویژگی های مخصوص به خود در برابر حوادث غیرمترقبه آسیب پذیرتر نسبت به دیگر نقاط شهرند. حجم بالای جمعیت انسانی ساکن در این مناطق خود دلیل محکم و انکار ناپذیری بر اهمیت و ضرورت مطالعه و اقدام علمی و عملی در رابطه با این مناطق است. در این پژوهش هدف اصلی این نکته است که دریابیم ضریب کارایی شبکه های ارتباطی در مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز که محدوده مورد مطالعه این پژوهش است در مواقع بروز بحران به چه میزان خواهد بود. روش تحقیق در این پژوهش روش توصیفی، تحلیلی به همراه مطالعه میدانی است. جهت دستیابی به اهداف تحقیق از مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس استفاده شده است. در این مدل سیزده شاخصی که می توانست در آسیب پذیری شبکه معابر موثر باشد انتخاب شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نهایی این پژوهش نشان داد که از بین 16 شبکه ارتباطی در مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز تنها دو راه ارتباطی در طبقه آسیب پذیر قرار نگرفته اند. که از بین این دو راه ارتباطی، اتوبان پاسدارن دارای نقشی فرامنطقه ای بوده و مختص مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز نیست.
مکان یابی نوشهرها در ایران با تاکید بر بهارستان
حوزههای تخصصی:
سازماندهی فضایی استان آذربایجان شرقی با رویکرد برنامه ریزی منطقه ای در افق چشم انداز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای ایجاد ساختار فضایی متناسب با موقعیت هر منطقه، مدتها است بخش عمده ای از محتوای نظریه های برنامه ریزی و توسعه منطقه ای را به خود اختصاص داده است. در این میان علاوه بر شرایط عمومی توسعه در مناطق کشور، استان های مرزی به دلیل پل ارتباطی با سایر کشورها از اهمیت بسیار زیادی در برنامه ریزی ها برخوردار گشته اند. این اهمیت عمدتاً در چهار بعد ژئواکونومیک، ژئوکالچر، ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک قابل طرح است. استان آذربایجان شرقی بعنوان مرکز منطقه ای شمالغرب کشور در هر چهار بعد فوق از اهمیت زیادی برای کشور برخوردار است، به همین دلیل نیاز است برنامه ریزی مناسبی در این استان برای شکل گیری ساختار فضایی مناسب و ترسیم استخوانبندی بلندمدت صورت گیرد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از روش کتابخانه ای در تهیه اطلاعات استفاده شده است. هدف این تحقیق سازماندهی فضایی عناصر عمده تشکیل دهنده استان با رویکرد برنامه ریزی منطقه ای مبتنی بر هم پیوندی با عناصر فضایی ملی است و بدنبال ارائه طرحی برای ترسیم ساختار فضایی در جهت استحکام درون بافتی استان از یک طرف و تقویت توانمندی های کشور در منطقه شمالغرب برای تأثیرگذاری بر موقعیت های فراملی از طرف دیگر است. در این مقاله با بررسی ساختار فضایی گسسته استان، محورهای ملی، فراملی و منطقه ای برای تأثیرگذاری بر منطقه طراحی شده و همچنین کانون های عمده تقویت اقتصادی درون منطقه ای برای همگرایی مناطق مختلف استان پیشنهاد گردیده است. محورهای میانه- تبریز- جلفا و بازرگان و متبریز- میاندوآب به عنوان محور ملی و فراملی، محورهای تبریز – اهر، محور بستان آباد – سراب – اردبیل، و محور صوفیان – شبستر– تسوج به عنوان محورهای منطقه ای و استانی پیشنهاد شده اند. از طرف دیگر برای ارتقای همبستگی درونی قطب توسعه جلفا، اهر ، سراب و میانه به عنوان کانونهای عمده توسعه استان پیشنهاد شده اند.
بررسی سیاست های نوسازی بافت فرسوده شهری (مورد مطالعه: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد شهرنشینی، مشکلاز شهری بیش از هر زمان دیگری دامنگیر شهرهای کشزور شزده اسزت. ایزن مشکلاز بر تمامی جنبه های شهرنشینی تأثیر گذاشته و کیفیت کلی زندگی در شهرها را به شدز کاهش داده است. یکی از این مشکلاز، بافت های فرسوده شهری است که موضوع نوسازی و بهسازی آنها در دهه های اخیزر توجزه برنامه ریزان و مدیران شهری را به خود جلب کرده است. سیاست های متفاوز و گزاهی متضزاد، یکزی از موانزع در مسیر نوسازی بافت های فرسوده شهری است. این پژوهش با اسزتفاده از روش کتابخانزه ای و میزدانی بزه د نبزال بررسی و اولویت بندی و شناسایی سیاست های مهزم تأثیرگزذار بزر نوسزازی بافزت فرسزوده شزهر کزرج و نیزز سیاست های تأثیرپذیر از آن است. سیاست های تحت بررسی در این تحقیق عیناً از طرح های تفصیلی شزهر کزرج استخراج شده است. پرسش نامه ها با روش خبره سنجی تکمیل و داده های آن با استفاده از نرم افزارهزای Micmac و Superdecisions ارزیابی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان 11 سیاست برگزیده و با توجزه بزه چهزار معیار هزینه، سرعت اجرا، قابلیت اجرا و حجم اثرگذاری با ترسیم مدل ANP ، سیاست های مهم نوسازی به ترتیزب اسزتفاده از ررفیزت « ،» سیاست اجرای پروژه های محر توسعه، پشتیبان و زیربنایی در محلاز فرسوده « : اولویت است. همچنزین عوامزل مزؤثر بزر » بسترسازی مدیریت یکپارچه در محدوده بافت فرسوده « و » فکری و مالی مردم ساده سازی فرایندها و مراحل اقدام برای نوسازی سزاختم ان هزا در محزلاز « : سیاست های نوسازی عبارز است از سزازوکارهای حمزایتی بزرای تسزریع در « به علاوه .» حمایت از تشکیل دفاتر خدماز نوسازی محلاز « و » فرسوده » استفاده از تشکل های مردم نهاد در محدوده و محزلاز فرسزوده « و » فرایند بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده به عنوان عوامل تأثیرپذیر بر موضوع نوسازی مشخص شدند.
بررسی سیما و منظر محور ورودی زاهدان در شهر زابل از جنبه زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد شهرها آنچنان سریع گشته است که توجه به معیارهای مناسب شهری تا حد زیادی مورد بی توجهی قرار گرفته است، از جمله این موارد توجه خاص به کیفیت ورودی و خروجی شهرهاست. مبادی ورودی شهر زابل به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای ساختار کالبدی و فضایی شهر، علیرغم اهمیتی که به لحاظ کالبدی، کارکردی و زیبایی شناسی دارد از یک سو با تجمع کاربری های ناهمگن و ناسازگار و از سوی دیگر کیفیت پایین ساخت و سازها بدون طرح قبلی در حاشیه بلافصل این محورهای شهری، فضاهای آشفته و ناهماهنگی ایجاد نموده که به لحاظ بصری بسیار آشفته است. از این رو مشاهده می گردد که ورودی های اصلی شهر زابل سازمان یافته نیستند، توزیع نامناسب کاربری ها، عدم پیوستگی در ساخت و سازها، کمبود مراکز خدماتی، وجود مشاغل مزاحم شهری، کمبود پوشش گیاهی و غیره از مشکلات ورودی این شهر است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و بررسی های میدانی است. نتایج تحقیق حاکی از این است که بر اساس شاخص سازگاری کاربری های اراضی، 24 درصد کاربری ها در قسمت ورودی زابل- زاهدان ناسازگارند. وضعیت پوشش گیاهی (فضای سبز شهری) نیز در این ورودی بسیار ضعیف و بدون برنامه ریزی شده است. در زمینه تابلوهای اطلاع رسانی شهری بخصوص تابلوهای تجاری و خدماتی به دلیل تنوع و کثرت، دچار آشفتگی بصری است و از نظر نمای ساختمان های همجوار ورودی زابل- زاهدان 4/62 درصد واحدها بدون نما و یا تکمیل نشده هستند. در پایان پژوهش، راهکارها و پیشنهادهایی برای برنامه ریزی سیما و منظر ورودی ها و ساماندهی مشاغل مزاحم موجود در ورودی اصلی شهر زابل ارائه شده است.
تاثیر تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی بر بهسازی مشارکتی محلات قدیمی، نمونه موردی محله سرده سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد داریی مبنا به توسعه شهری، سعی می شود که همه دارایی های اجتماع محلی(اعم از مادی و غیر مادی) اساس توسعه واقع شود. در بین دارایی های یک اجتماع، سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی از اهمیت خاصی برخوردار است و می تواند محرک توسعه محله یا شهر باشد زیرا این دو دارایی باعث می شود افراد، سایر سرمایه ها از جمله سرمایه های فکری و مالی خود را جهت ترقی محیط زندگی شان وارد عرصه کنند. از این رو در این تحقیق سعی شده است سطح تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی در محله قدیمی سرده سبزوار مورد سنجش قرار گیرد و نقش این متغیرها بر میزان مشارکت ساکنان در توسعه محله مورد تحلیل قرار گیرد. رویکرد کلی در تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی برای گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری، حدود 600 خانوار، حجم نمونه 100 نفر و واحد تحلیل سرپرست خانوار است. برای تحلیل داده ها نیز از روشهای آماری شامل آزمون t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که سطح سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی در محله مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط است.همچنین این دو متغیر تاثیر معنادار بر سطح مشارکت ساکنان در برنامه های بهسازی محله دارد. بنابراین ضروری است که در برنامه ریزی های مرتبط با این محله سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی مورد توجه مسئولین شهری و برنامه ریزان واقع شود و در جهت حفظ اعتماد اجتماعی- مخصوصا اعتماد مردم نسبت به مدیریت شهری که یکی از مهمترین جنبه های سرمایه اجتماعی است- و نیز حس تعلق و دلبستگی افراد به محل سکونتشان تلاش شود.
استخراج و سنجش شاخص های شهر سالم در مناطق هشت گانه شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از استاندارد سلامتی یکی از حقوق بنیادی انسان ها در سرتاسر کره خاکی است. با این حال همزمان با رشد جمعیت و تراکم ناشی از آن، ماشینی شدن زندگی و دست اندازی به طبیعت پیامدی جز تنزل کیفیت زندگی و به خطر افتادن سلامتی را به همراه نداشته است. در پژوهش حاضر که به شیوة «توصیفی-تحلیلی» به انجام رسیده، سعی شده نمای شهر سالم با ارزیابی 18 شاخص فرعی در قالب3 مولفة اجتماعی، زیست محیطی و سلامتی در مناطق مختلف کلانشهر اهواز بر مبنای آمار سال 1390 و در راستای هدف اصلی این پژوهش بررسی شود. داده های نظری پژوهش به روش کتابخانه ای جمع آوری و پس از استخراج شاخص ها، اوزان هر شاخص از مدل TOPSIS بدست آمد. سپس اوزان حاصل از آنتروپی شانن و مدل تاپسیس در نقشه های فواصل اعمال و با بهره گیری از برنامه جانبیKriging ، درونیابی شد. در نهایت خروجی نهایی با ابزارFuzzy overly و گامای 9/0 استخراج شد. تحلیل یافته ها نشان می دهد که مناطق یک، سه و هفت از لحاظ برخورداری از نظر شاخص های شهر سالم در حال توسعه می باشند. مناطق چهار، دو و شش در وضعیت نیمه برخوردار و هشت و پنج در وضعیت محروم قرار گرفته اند؛ که این امر نشان از وضعیت نامناسب و دور از استانداردهای مطلوب شهر سالم در سطح جهانی و ملی در محدوده مورد مطالعه است
ارزیابی سازگاری کاربری اراضی بر اساس مدل GIS-AHP و بررسی الگوی توزیع کاربری ها و تأثیرات آن ها بر کیفیت زندگی شهری مورد شناسی: بافت قدیم شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع نامناسب کاربری های شهری و بی توجهی به مؤلفه های مکانی – فضایی تصمیم گیری همچون سازگاری کاربری اراضی شهری از جمله دلایل اصلی در از بین رفتن کیفیت زندگی در بافت های شهری است؛ بنابراین، تحلیل چگونگی قرارگیری کاربری های مختلف در کنار هم و بررسی الگوی توزیع آن ها اهمیت اساسی دارد. از این رو این مقاله در صدد است با استفاده از مدل هایی که توانایی تلفیق تعداد زیادی معیارهای کمی و کیفی را به صورت همزمان دارند، مانند مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تلفیق آن در قالبسیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با قابلیت نمایش مکانی پدیده ها، به ارزیابی نحوه سازگاری اراضی وضع موجود در قالب نقشه های GIS در بافت قدیم شهر کرمان بپردازد و نقشه نهایی خروجی این مدل را ارائه کند. همچنین جهت بررسی توزیع کاربری ها در محدوده مطالعاتی از روش نزدیک ترین مجاورت (RN) استفاده شده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و از شاخه میدانی است. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که کاربری ها در بافت قدیم شهر کرمان در وضع موجود از نظر سازگاری، نظام توزیع و الگوی همجواری، هماهنگی چندانی با معیارهای برنامه ریزی شهری ندارند و این موضوع کیفیت زندگی شهری در سطح محدوده را تحت تأثیر قرار داده است. بیشترین سازگاری بین کاربری ها در بین کاربری مسکونی دیده می شود به گونه ای که 89 درصد از کاربری های مسکونی در حالت کاملاً سازگار و نسبتأ سازگار با همجواری های خود قرار دارند، از طرفی بی نظمی و تصادفی بودن پخش کاربری ها در سطح بافت قدیم شهر کرمان بسیار به چشم می خورد.
تحلیلی بر ساختار فضایی و توسعه افقی شهرهای منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و تغییر ساختار و توسعه پایدار شهری و بهره گیری از منابع طبیعی متکی بر شرایط محیطی، کارکردی، جغرافیایی و جمعیتی شهر و منطقه است. نظر به اهمیت منابع طبیعی و نقش آن ها در توسعه پایدار، استفاده درست و منطقی از این منابع از جهات گوناگونی ضروری است. مدیریت این منابع در رشد و توسعه شهرها به صورت توسعه عمودی شهرها در کشورهای توسعه یافته شکل گرفته است، اما در برخی مناطق ایران به ویژه منطقه سیستان با توجه به موقعیت جغرافیایی آن (وفور زمین) با توسعه افقی شهرها (توسعه کم تراکم) و نابسامانی بازار زمین شهری (عدم کنترل کاربری ها)، همراه بوده که منجر به از بین رفتن زمین های کشاورزی حاشیه شهرها، افزایش هزینه حمل و نقل شهری، افزایش مصرف انرژی، حاشیه نشینی و ... گردیده است. در این مقاله با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی از شهرهای زابل، زهک و ادیمی با توجه به جهات گسترش آنان و تبدیل نقاط روستایی به محلات شهری (خاک سفیدی- ادیمی)، تلاش شده با استفاده از معیارها و شاخص های شهر سالم مبتنی بر بوم محوری و با توجه به توسعه افقی شهرهای منطقه که ناشی از افزایش جمعیت شهری شهرها، مهاجرت روستائیان و ماشینی شدن شهرها است، به تجزیه و تحلیل آنان پرداخته شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که، با توجه به ساختار ارگانیک و درون زای شهرهای منطقه سیستان همانند شهر سوخته، دهانه غلامان و غیره وابستگی این شهرها به منابع طبیعی (آب)، با پیشنهاد ترکیب کاربری در شهرهای منطقه و ایجاد پیوستگی بین کاربری ها و همچنین رعایت قوانین و مقررات شهرسازی و برنامه ریزی شهری منطبق با شرایط اقلیمی و زنده نگه داشتن سیستم های بومی و طبیعی منطقه با تأکید بر استفاده صحیح و درست منابع طبیعی راهکار اجرایی در زمینه توسعه بوم محور منطقه باشد.
مکان یابی عناصر خدماتی مورد نیاز جاذبه های گردشگری براساس توان های محیطی (مطالعه موردی: محدوده سد حسنلوی شهرستان نقده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سد حسنلو نوع غالب گردشگری شهرستان نقده در آذربایجان غربی است که دارای قابلیت های تفرّجی، ورزشی و طبیعت گردی است؛ امّا به دلیل عدم وجود زیرساخت ها و نبود خدمات رسانی مناسب، این پتانسیل ها مغفول مانده است و با سرمایه گذاری و مکان گزینی صحیح در این مکان، می توان به برنامه ریزی مناسب اوقات فراغت اقشار مختلف پرداخت و استفاده اصولی از جاذبه های موجود را فراهم ساخت. هدف اصلی پژوهش، جذب گردش گر و تبدیل سد حسنلو به مقصد گردشگری از طریق یافتن بهترین مکان جهت استقرار خدمات گردشگری مورد نیاز در آینده در کنار توجّه به امکانات وضع موجود است. روش: مقاله حاضر با استفاده از روش شناسی توصیفی- تحلیلی و با ماهیت کاربردی، درصدد یافتن مناسب ترین مکان برای استقرار خدمات گردشگری با درنظرگرفتن خدمات مورد نیاز (علاوه بر امکانات وضع موجود) است. به این منظور ابتدا شاخص های مربوطه با فرآیند تحلیل شبکه ای ارزش گذاری شده است. روش امتیاز دهی به این صورت است که علاوه بر درنظر گرفتن امکانات موجود، به ارزش گذاری مکان هایی که برای استقرار خدمات مختلف گردشگری در محدوده مورد مطالعه مناسب هستند نیز پرداخته و نقشه های هرکدام در سیستم اطّلاعات جغرافیایی تولید و به لایه اطّلاعاتی تبدیل شده است. سپس، تلفیق لایه های اطّلاعاتی، براساس وزنی که گرفته اند، زمین های منطقه را اولویت بندی کرده و بهترین مکان جهت استقرار خدمات گردشگری در پنچ گروه بسیار خوب، خوب، متوسّط، ضعیف و خیلی ضعیف به دست آمده است. یافته ها: با مکان یابی از طریق سیستم اطّلاعات جغرافیایی و مدل تحلیل شبکه ای، بهترین مکان جهت استقرار خدمات گردشگری پیشنهاد شده است. محدودیت ها/ راه بردها: محدودیت اصلی پژوهش، نبود اطّلاعات کافی در طرح های فرادست در ارتباط با محدوده سد حسنلو بود و به همین خاطر برداشت های میدانی متعددی صورت گرفت. اصالت و ارزش: در اکثر پژوهش ها در ارتباط با یافتن بهترین مکان، معمولاً به امکانات وضع موجود بسنده کرده و اقدام به مکان یابی می کنند. نکته مهم مقاله در توجّه به خدمات مورد نیاز گردشگری در آینده، در کنار امکانات وضع موجود است.
کاربست روش مرور سیستماتیک ادبیات در شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
701 - 722
حوزههای تخصصی:
شهر خلاق محصول هزاره سوم و تحولات آن است. بهره گیری از مؤلفه ها و شاخص های این نظریه به رشد و شکوفایی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی شهرها کمک می کند. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر شناخت ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شهر خلاق براساس رویکرد مرور سیستماتیک ادبیات است. پژوهش حاضر به روش مرور سیستماتیک ادبیات انجام شده است که شامل مراحل تعریف، جست وجو، انتخاب، تحلیل و سنتز است. فرایند جست وجوی منابع مرتبط با پژوهش در مردادماه 1396 به مدت 31 روز صورت گرفت. جست وجوی اولیه به شناسایی 114 منبع منتهی شد. از این میان، 71 منبع با موضوع پژوهش هم خوانی داشت که درنهایت 22 منبع از آن ها برای تحلیل نهایی انتخاب شد. بازه زمانی منابع انتخابی سال های 2000-2016 است. یافته های مرور سیستماتیک نشان می دهد بیشترین موارد مرتبط، به سال های 2007-2012 مربوط است که 11 منبع از پایگاه داده پژوهش را شامل می شود (57 درصد). به بیان دیگر، میزان مطالعات انتخابی برای سال های 2009، 2010، 2011، 2012 و 2007 به ترتیب 17، 13، 9، 9 و 9 درصد است. 68 درصد منابع کمی و 32 درصد نیز کیفی هستند. شهر خلاق درمجموع هفت بعد فضایی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، انسانی، ساختاری و نهادی و 28 مؤلفه و 141 شاخص دارد. بعد فضایی نیز دارای 6 مؤلفه و 28 شاخص است. بعد اقتصادی نیز 3 مؤلفه و 19 شاخص دارد. بعد اجتماعی دارای 3 مؤلفه و 19 شاخص و بعد فرهنگی نیز دارای 3 مؤلفه و 18 شاخص است. بعد ساختاری 7 مؤلفه و 22 شاخص و بعد انسانی، 3 مؤلفه و 16 شاخص دارد. بعد نهادی نیز دارای 3 مؤلفه و 19 شاخص است.
روشهای بررسی اقتصادی و اجتماعی پارکها وتفرجگاه ها
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی مکانی و امکان سنجی نواحی مستعد طبیعت گردی با نگرش آمایش سرزمین مطالعه موردی: استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور دستیابی به توسعه پایدار، تشریح و ارزیابی وضعیت محیط زیست و منابع، پیش از هرگونه برنامه ریزی لازم و ضروری است. اهمیت ارزیابی سرزمین تا به آنجاست که چنانچه سرزمین بالقوه فاقد توان اکولوژیکی مناسب برای اجرای کاربری خاصی باشد (حتی در صورت نیاز اقتصادی، اجتماعی به وجود آن کاربری) اجرای آن طرح نه تنها سبب بهبود وضعیت زیست محیطی منطقه نمی گردد بلکه تخریب بیشتر محیط را نیز به ارمغان خواهد آورد. از آنجا که گردشگری رابطه تنگاتنگی با محیط دارد، ارزیابی توان محیطی در این حوزه اگر به گونه ای شایسته صورت پذیرد موجب اصلاح طرح ها و پیشگیری از بروز ناکامی در توسعه صنعت گردشگری می شود، همچنین تخریب پیش بینی نشده محیط زیست را تقلیل داده و جلوگیری می کند. پژوهش پیش رو با هدف ارزیابی توان اکولوژیک محیط برای تعیین مناطق مستعد طبیعت گردی با تأکید بر توسعه پایدار گردشگری در استان چهارمحال و بختیاری انجام شده است. به منظور رسیدن به این هدف از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. در قالب فرآیند ارزیابی توان اکولوژیک از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS ) ، از روش سیستمیک مخدوم در ارزیابی توان تفرج استفاده گردید. با توجه به این که موضوع پژوهش بررسی توان طبیعت گردی است، صرفا پارامترهای مورد نیاز تفرج گسترده ( طبیعت گردی) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن است، حدود32/1961 کیلومتر مربع از سطح استان برای تفرج گسترده (طبقه یک) مناسب است که شهرستان لردگان بیشترین سطح مناسب و شهرستان بروجن، کمترین سطح را به خود اختصاص داده اند.
تمایزهای منطقه ای در بازار کار شایسته مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان و بازار کار، دو عنصر تعیین کننده تمایز در اقتصاد تلقی می شوند و همچنان که می توان بازار کار را برحسب معیارهایی چون شاخص کار شایسته تحلیل کرد، انواع مکان را می توان برحسب مناطق شهری و روستایی از یکدیگر تفکیک ساخت. بر این اساس، این مقاله با هدف تبیین شاخص کار شایسته در مناطق شهری استان های ایران و در دو مقطع زمانی 1384 و 1388 به عنوان سال های ابتدایی و انتهایی برنامه چهارم، برای سنجش شاخص کار شایسته، از هشت معیار اساسی نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری، نرخ بیکاری جوانان، نسبت اشتغال به جمعیت، میزان کار با ساعات بیش ازحد، تعداد زنان مزدبگیر در بخش صنعت، تعداد زنان مزدبگیر در بخش کشاورزی و تعداد زنان مزدبگیر در بخش خدمات استفاده شده است. تلفیق شاخص های مذکور نیز با استفاده از روش تاپسیس صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد میانگین کار شایسته در بازار کار مناطق شهری ایران در سال پایانی برنامه چهارم توسعه (1388)، در مقایسه با سال ابتدایی آن (1384) افزایش یافته و علاوه برآن، مناطق شهری از حیث این شاخص با همگرایی در این دوره به سوی همگنی بیشتر پیش رفته اند. با وجود این و براساس نتایج، همگرایی و همگنی رخ داده در مناطق شهری برای تمامی استان ها در روند مذکور از هر حیث، دارای اهمیت است و به عبارتی نگرش منطقه ای در بهبود کار شایسته مناطق شهری از هر جهت امری ضروری است.