فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۲۱ تا ۵٬۲۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط مفهومی است جذاب و درعین حال مفهومی چندبعدی و پیچیده که توافق عامی درباره ی آن وجود ندارد. بااین حال اندیشمندان در این باب متفق القول هستند که شاخص های عینی و ذهنی برای تعریف آن باید به صورت همزمان در نظر گرفته شوند. رشد شتابان نوسازی بافت های فرسوده و آنچه ما شاهد آن هستیم، نشان از توجه به نوسازی و غفلت از فضاها و مکان های شهر و روابط بین آن ها در این بافت ها توسط مراجع ذی نفوذ می دهد که ما لازم میدانیم این همه نگرانی ها را در مورد ساختمان های منفرد و سایر مصنوعات کالبدی را متوقف کنیم و به جای آن به مکان ها در کلیت خود بیندیشیم. در این پژوهش هدف اصلی سنجش شاخص های کیفیت فضاها و محیط سکونت در محله نارمک تهران به عنوان اولین تجربه شهرسازی مدرن با اندیشه های ناسیونالیستی ایرانی در شهر تهران است . برای نیل به این هدف ابتدا به شناسایی شاخص های اصلی پرداخته تا با استفاده از پرسشنامه( به منظور بومی ساختن نتایج حاصل از تجربیات و انطباق با شرایط فرهنگی محله نارمک) و بهره گیری از تحلیل عاملی به منظور کمی سازی، سنجش و گزینش معیارها و همچنین تحلیل رگرسیونی میزان رضایت مندی ساکنان محیط موردنظر امتیازدهی شد، بر این اساس عامل حمل ونقل بیشترین میزان رضایت و عامل فرهنگی و اجتماعی کمترین میزان رضایتمندی ساکنان نارمک را دارا بوده است.
تحلیل تأثیرات همه گیری کرونا بر پایداری اجتماعی (نمونه موردی: محدوده بافت فرسوده ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1149 - 1173
حوزههای تخصصی:
همه گیرشدن ویروس کرونا و پیامدهای منفی آن نه تنها جامعه ایران، بلکه جامعه جهانی را تحت تأثیر قرار داده است. پیامدهای منفی این اپیدمی در بهداشت و سلامت جوامع به گونه ای است که سبب گرفتارشدن جامعه به بحرانی همه گیر شده و تعاملات اجتماعی و برخی آداب و رسوم (فرهنگ)، به عنوان کنشگران اجتماعی، زمینه و بستر تسهیلگر در شیوع و تکثیر این ویروس بوده که ماهیتی اجتماعی و فرهنگی به آن بخشیده است. هدف از این تحقیق، تحلیل تأثیرات کرونا بر پایداری اجتماعی محدوده بافت فرسوده شهر ارومیه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، اولویت بندی و میانگین رتبه های هر شاخص از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. به منظور بررسی شاخص های عدالت و سلامت از تحلیل های مکانی به عنوان سنجش عدالت در دسترسی به فضاهای خدماتی استفاده شده است. با توجه به نتایج تحلیل فضایی، شاهد توزیع نامتعادل کاربری های خدماتی هستیم که مغایر با اهداف پایداری اجتماعی هستند. دسترسی به مراکز درمانی شرایط به نسبت مطلوبی دارند؛ به طوری که بیشتر افراد ساکن دسترسی مناسب به فضاهای درمانی درون بافت دارند و بقیه افراد به مراکز درمانی واقع در خارج از بافت دسترسی مناسب دارند. محدوده مورد مطالعه به لحاظ توزیع کاربری های فضای سبز و باز با مشکل جدی رو به روست؛ به طوری که بیشتر افراد ساکن به این گونه فضاها دسترسی ندارند و با کمبود سرانه مواجهند. همچنین به لحاظ توزیع کاربری های ورزشی و آموزشی به منظور استفاده دومنظوره از این کاربری ها، شاهد توزیع متعادلی در سطح محدوده هستیم، اما از منظر سطح و سرانه با محدودیت هایی روبه رو هستیم. با توجه به تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها به روش تحلیل مسیر شاخص های آموزش، کیفیت، مشارکت، امنیت و عدالت به ترتیب بیشترین شاخص های پایداری اجتماعی هستند که تحت تأثیر ویروس کووید 19 قرار گرفته اند.
تدوین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
76 - 90
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهرها به سرعت در حال تغییر و تحول هستند که از جمله این ها می توان به حضور و فعالیت در فضای مجازی (فضای دوم)، به موازات فضای فیزیکی و حقیقی (فضای اول) شهر اشاره کرد. شهرهایی که در آن ها فعالیت به صورت گسترده ای در فضای دیگری (فضای مجازی یا همان فضای دوم) به طور وسیع در حال انجام است. استفاده از فناوری های جدید در شهر مجازی در فضاهای شهری روزبه روز بیشتر می شود. با اینکه بیشتر این فناوری ها به عنوان نشانه ای از پیشرفت در زندگی و روشی برای راحتی زندگی در شهرها مورد پذیرش و ستایش قرار گرفته اند، ولی عده ای هم ادعا می کنند ممکن است شاهد تغییرات مختل کننده زندگی در شهر نیز باشد. در عین حال، دو فضایی نکردن شهر به خصوص شهرهایی مثل تهران که از تنگناهای محیط زیستی و ترافیک سنگین اتومبیل ها و جمعیت و پراکندگی فرهنگی برخوردار است، آسیب های بسیار را به وجود می آورد و موجب از دست رفتن فرصت هایی می شود. هر چند آسیب هایی در پیوستن به این فضاها نیز هست که ضرورت دارد مورد توجه قرار بگیرد. در این راستا علاوه بر اینکه ضرورت دارد که با تدوین مؤلفه ها و شاخص های جامع پدافند غیرعامل، نسبت به پیشگیری از تخریب یا نابودی کاربری ها در فضای فیزیکی و کالبد شهر اقدام شود، بخش قابل توجهی از فعالیت ها و جریان های اجتماعی و فردی و حتی روابط حاکمیت و مردم (شهروندان) در فضای دوم شهری سوق داده خواهد شد، پس ضرورت دارد نسبت به تأمین امنیت این فضا از طریق پدافند غیرعامل توجه شود. پژوهش کنونی با توجه به این واقعیت که شهر تهران به عنوان پیشران شهرنشینی کشور و بزرگ ترین مرکز و سکونتگاه انسانی، در مسیر هوشمندسازی با سرعتی زیاد در حرکت است، بنابراین در صدد ترویج این اندیشه است که پدافند غیرعامل برای فضای دوم یا فضای مجازی این شهر نیز به همان اندازه اهمیت خواهد داشت که پدافند غیرعامل برای دفاع از فضای فیزیکی اهمیت دارد. بنابراین، پژوهش حاضر تلاش می کند مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران استخراج و ارائه کند و به دنبال این است تا مؤلفه های پدافند غیرعامل برای کلان شهر تهران را مشخص کند و به برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری کمک کند تا با کاربست دستاوردهای پژوهش در درون اسناد، طرح ها و برنامه های توسعه شهری بتوانند موجب ارتقای امنیت شوند و از فضای دوم زندگی شهروندان در کلان شهر تهران در برابر انواع مختلف تهدیدها محافظت کنند. با توجه به مسئله تحقیق این سؤال زیر مطرح می شود: مهم ترین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران کدام اند؟ روش شناسی پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش افراد آگاه؛ کارشناسان و متخصصان در زمینه پدافند غیرعامل هستند. با توجه به نوع تحقیق شیوه نمونه گیری براساس روش نمونه گیری هدفمند است که 15 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند (جامعه آماری کارشناسان هستند، که شامل افرادی می شوند که در ارتباط با موضوع پژوهش هایی انجام داده اند و یا در مشاغلی مرتبط با موضوع فعالیت داشته اند). برای جمع بندی و تلخیص داده ها از نرم افزار Excel و برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج خروجی های مورد نیاز از نرم افزار MICMAC که یکی از نرم افزارهای روش تحلیل ساختاری است، استفاده شد.
یافته ها تحقیق حاضر به دنبال تدوین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران بود. بر اساس نتایج حاصل از قسمت اول یافته های تحقیق، بین مؤلفه های پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای فضای مجازی و دوم کلان شهر تهران مؤلفه های: ایمن سازی و مقاوم سازی سایبری (var6) (میزان ایمن و مقاوم سازی عنصر اطلاعات (ممانعت از سرقت و بهره برداری دشمن از داده ها و اطلاعات)؛ ایمن سازی فرایندهای مبتنی بر اطلاعات (مقاوم سازی در برابر تخریب و دستکاری)، ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (var7) (ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (ایمنی در برابر تخریب داده ها و اطلاعات)؛ ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات نرم افزاری)؛ ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات سخت افزاری)؛ ایمن سازی شبکه های رایانه ای (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات نرم افزاری)؛ ایمن سازی شبکه های رایانه ای (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات سخت افزاری)؛ ایمن سازی برای تداوم سرویس دهی فضای مجازی و ممانعت از اختلال در نظم عمومی)، مصون سازی شریان ها و زیرساخت های مجازی (var9) سطح بندی و مصون سازی تأسیسات و زیرساخت های ارتباط از دور؛ سطح بندی و مصون سازی شریان های مخابراتی، سیستم های پشتیبانی (var11) (برقراری سیستم های پشتیبانی و موازی سازی سیستم های پشتیبانی رایانه ای)، کور کردن سیستم های اطلاعاتی دشمن (var5) (پنهان سازی فعالیت ها و جریان های حیاتی و حساس مجازی) در ارتباط با بعد عمومی و عمق بخشی و مقاوم سازی نرم/روانی (var10) (مقابله با تحریف واقعیت ها و مناسبات حاکمیتی در فضای مجازی؛ مقابله با تفرقه افکنی مردم (قومیتی) و شکاف مردم با حاکمیت در فضای مجازی؛ مقابله با عوامل تحریک کننده و شورش آفرین در فضای مجازی) مربوط به بعد سیاسی و مطلوب سازی و مقاوم سازی فضای رسانه ای (var3) (مقاوم سازی رسانه های صوتی و تصویری (رادیو و تلویزیون)؛ مقاوم سازی مطبوعات و رسانه های الکترونیکی (نشریه، کتاب و روزنامه الکترونیکی)؛ مطلوب سازی و مقاوم سازی شبکه های و کانال های مجازی) مربوط به بعد اجتماعی و فرهنگی، به عنوان عوامل کلیدی در بعد فضای مجازی و دوم انتخاب شدند.
نتیجه گیری با توجه به نتایج به دست آمده از یافته های تحقیق نتیجه گیری می شود که تعداد عوامل کلیدی در فضای حقیقی بیشتر و تعداد عوامل تأثیرگذار کمتر است و این بیانگر انعطاف پذیرتر بودن و قابل کنترل تر بودن فضای فیزیکی و حقیقی نسبت به فضای مجازی و دوم است چون فضای مجازی نسبت به فضای حقیقی دارای عوامل تأثیرگذار بیشتری است که قابل کنترل نیستند و یا کنترل آن ها بسیار سخت و نیازمند مدیریت همه جانبه جهت دوفضایی کردن هر چه بیشتر کلان شهر تهران است.
بررسی تطبیقی میزان اثربخشی مؤلفه های جمعیت شناختی بر رضایتمندی سکونتی پژوهش موردی: محلات مقدم، تختی و هاشمی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین اثربخشی مؤلفه های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی در سه محله مقدم، تختی و هاشمی شهر تهران است. نوع پژوهش کاربردی و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و K-Means، برای تعیین محلات نمونه مطالعاتی استفاده شد. جامعه مخاطب در سنجش موضوع رضایتمندی سکونتی، ساکنینی از محلات هستند که خانه هایشان در فاصله سال های 1392-1388 نوسازی شده است. طبق فرمول کوکران 325 پرسشنامه به روش سیستماتیک در محلات تکمیل شد. نتیجه روایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ 72/0 در ارتباط با کلیه سؤالات، این روایی را در سطح بالا مورد تأیید قرار داد. از تحلیل عامل اکتشافی جهت تبیین عوامل معرف رضایتمندی سکونتی در محلات و از آزمون های من ویتنی یوتست و آزمون کروسکال والیس جهت بررسی تأثیرگذاری ویژگی های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی است و درنهایت ارتباط ویژگی های شخصیتی با عوامل رضایتمندی سکونتی با تحلیل رگرسیونی مشخص گردید. نوآوری پژوهش حاضر بررسی تأثیرگذاری مؤلفه های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی در عرصه بافت های فرسوده شهری و همچنین در نظر گرفتن مؤلفه وضعیت اقامت ساکنان به عنوان یک مؤلفه جدید در این حوزه است. طبق نتایج حاصل چهار عامل ویژگی های مجتمع مسکونی، شرایط محیطی-اجتماعی محله، خدمات و امکانات محلی و وضعیت واحد مسکونی به عنوان عوامل معرف رضایتمندی سکونتی تعیین شدند. جنسیت، وضعیت اقامت، مالکیت، درآمد و تحصیلات بر مقوله رضایتمندی سکونتی تأثیرگذار است مؤلفه مالکیت و تحصیلات با میزان تأثیرگذاری حدود 5 درصد بیشترین و بعد خانوار با کمتر از 2 درصد کمترین میزان تأثیرگذاری را بر رضایتمندی سکونتی ساکنان دارند.
تحلیل چند بعدی از شاخص های شهر هوشمند در دوره همه گیری کووید 19؛ مورد مطالعه: شهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
به طورکلی شهرهای هوشمند برای بهبود زندگی شهری به فناوری اطلاعات و ارتباطات متکی هستند که مفاهیم شهر هوشمند به عنوان تلاش برای بهبود عملکرد شهری و تمایل به ارائه راهکارها و راه حل ها برای مشکلات شهری به منظور ارائه کیفیت بالاتر زندگی انسان شناخته می شود. همان طور که در دوران کووید-19 شاهد آن بودیم دولت ها برای کارآمدتر کردن فاصله اجتماعی در سراسر جهان به یک قرنطینه اجباری شهری روی آورده اند. در این شرایط تحرکات جسمانی محدود و فعالیت های روزمره به صورت منظم از طریق دورکاری انجام می شد که به اهمیت هوشمند سازی شهری می توان پی برد. در این پژوهش به تحقق شهر هوشمند با زیرساخت های دولت الکترونیک و مجازی و هوشمند شدن خدمات دولت با کاربست مؤلفه اصلی پویایی هوشمند، اقتصاد هوشمند، محیط هوشمند، حکمروایی هوشمند و مردم هوشمند در دوران شیوع کووید-19 در شهر مشهد پرداخته شد. این پژوهش، ازنظر روش جز پژوهش های کمی- کیفی، به لحاظ هدف جز پژوهش های کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. به منظور ایجاد پایگاهی از عوامل اولیه موجود درباره عوامل مؤثر بر شهر هوشمند از تکنیک پویش محیطی و بررسی پیشینه ادبیات استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده که از روش پرسشنامه بهره گرفته است. نتایج نشان داد که مؤلفه های مردم هوشمند، حکمروایی هوشمند و اقتصاد هوشمند دارای بیشترین همبستگی با مفهوم شهر هوشمند را داشته اند. درواقع با ارتقای مؤلفه های نامبرده مفهوم شهر هوشمند تا حد زیادی محقق می شود. درنهایت می توان گفت تأثیرگذارترین مؤلفه مردم هوشمند می باشد و با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون های آماری شیوع بیماری کووید-19 در شهر مشهد باعث افزایش مؤلفه مردم، حکمروایی و اقتصاد هوشمند شده است.
ارزیابی جایگاه مؤلفه های سرمایه اجتماعی در تحقّق پذیری بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مطالعه موردی: سکونتگاه غیررسمی اخترآباد کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: بازآفرینی یکی از رویکردهای توسعه درون زای شهری است که هدف آن ارتقای ابعاد مختلف کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بافت های شهری می باشد. با توجه به اهمیت بعد اجتماعی در فرایند بازآفرینی شهری پژوهش حاضر به بررسی نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی در تحقق پذیری بازآفرینی در بافت های ناکارآمد در سکونتگاه غیررسمی اخترآباد کرج پرداخته است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از روش پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر کل جمعیت محله اخترآباد برابر با 13565 است و حجم نمونه آن 381 می باشد. برای ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در تحقق پذیری بازآفرینی شهری از 6 مؤلفه آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، تشکل اجتماعی، شبکه و روابط اجتماعی و مشارکت اجتماعی استفاده شده است. از نرم افزار Smart PLS و SPSS جهت تحلیل یافته ها استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین متغیرهای تحقیق از مدل ساختاری در سطح معناداری و برای ارزیابی نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر تحقق پذیری بازآفرینی در بافت های ناکارآمد از مدل ساختاری در سطح بار عاملی استفاده شده است. یافته ها: یافته های مدل ساختاری در سطح معناداری نشان دهنده مقدار آماره T بیشتر از 2/58 برای تمامیه متغیرهای اثرگذار و اثرپذیر تحقیق و رابطه معنادار در سطح 99 درصد بین آن ها می باشد. یافته های مدل ساختاری تحقیق در سطح بار عاملی نشان می دهد که مؤلفه های 6 گانه انسجام اجتماعی، شبکه و روابط اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی و تشکل اجتماعی به ترتیب با مقدار ضریب مسیرهای 0/378، 0/376، 0/331، 0/324، 0/234 و 0/198 بر تحقق پذیری بازآفرینی شهری در بافت های ناکارآمد محله اخترآباد کرج تأثیرگذار می باشند. نتایج: نتایج تحقیق تببین کننده رابطه معنادار مثبت بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و تحقق پذیری بازآفرینی در باف های ناکارآمد محله اخترآباد شهر کرج می باشد. همینطور نتایج تحقیق تببین کننده سطوح تأثیرگذاری متفاوت مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر تحقق پذیری بازآفرینی در بافت های ناکارآمد محله اخترآباد شهر کرج می باشد.
تحلیل رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
143 - 161
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری مقصد اگرچه به خوبی در ادبیات موضوع گردشگری جاافتاده است، اما پر از ناسازگاری ها و تناقض ها در مفهوم، سنجش و مشروعیت آن به عنوان یک موضوع پژوهشی است. این وضعیت موجب شده است که علی رغم تلاش بسیاری از پژوهشگران، امکان ارائه یک مجموعه جهان شمول شاخص های رقابت پذیری که قابل کاربرد برای همه مقصدها در همه زمان ها باشد، وجود نداشته باشد. بنابراین، هدف از این تحقیق، تعیین ابعاد یا مؤلفه های رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری و شاخص های سنجش آن ها به گونه ای بوده است که بر اساس آن بتوان به اندازه گیری و سنجش رقابت پذیری مقصدهای گردشگری پرداخت. در راستای پاسخگویی به مسئله اصلی تحقیق، گام های سه گانه پژوهش تعیین شده اند. در گام اول به احصای مؤلفه های رقابت پذیری و شاخص های سنجش آن ها و اعتبارسنجی آن ها با استفاده ازنظر خبرگان پرداخته شده است. در گام دوم تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه آنلاین و نظرسنجی از 320 خبره گردشگری در سطح 12 مقصد گردشگری منتخب، علاوه بر سنجش میزان رقابت پذیری، میزان تأثیرگذاری هریک از مؤلفه های رقابت پذیری تعیین شده است. در گام سوم تحقیق، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی، تفاوت بین میزان رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری منتخب در کل و به تفکیک مؤلفه ها تحلیل شده است. بر اساس نتایج تحقیق هشت مؤلفه و چهل ودو شاخص برای سنجش رقابت پذیری تعیین شدند. نتایج تحقیق نشان داد که چهار مؤلفه زیرساخت های عمومی، مدیریت مقصد، سیاست و برنامه ریزی گردشگری و عوامل تقویت کننده و حمایت کننده که به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم میزان تأثیرگذاری بر رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری قرارگرفته اند، نقش بسیار کلیدی در تبدیل مزیت های موهبتی یا طبیعی مانند منابع و جاذبه های کلیدی به مزیت رقابتی مقصدهای گردشگری شهری بر عهده دارند.
راهبرد بازآفرینی شهری با تکیه بر توسعه درونی در بهبود ساختار کالبدی-محتوایی مناطق متروک شهری (نمونه مطالعاتی: محدوده سایت کارخانه سیلو کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
در اواخر قرن بیستم، راه حل های متفاوت و گاه متناقضی برای توسعه ی شهرها مطرح شد، بهره گیری از این راه حل ها ضمن آنکه باعث رشد پراکنده ی شهرها در اراضی و محیط زیست اطرافشان شد، زمینه ی بازماندن نواحی مرکزی شهرها از جریان توسعه را نیز فراهم آورد، اما با مطرح شدن رویکردهای جدید توسعه ی شهری نظیر بازآفرینی، نگرش توسعه ی درونی و استفاده از امکانات موجود در دستور کار قرار گرفت. مقاله ی حاضر با هدف بهبود وضعیت موجود محدوده ی سایت کارخانه سیلوی کرمانشاه، سعی دارد در زمینه ی بازآفرینی آن راهبردهایی را ارائه نماید . اطلاعات این پژوهش به صورت اسنادی و کتابخانه ای، مصاحبه و مطالعه های میدانی فراهم شده است. با تعیین موقعیت محدوده ی مورد مطالعه در ماتریس (SWOT) نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها شناسایی شده و در ادامه با استفاده از ماتریس ارزیابی (EI) راهبردهای قابل قبول برای بازآفرینی محدوده ی موردنظر، مشخص شده اند. نتایج نشان می دهد، نقش عوامل بیرونی در بازآفرینی این محدوده بیشتر از نقش عوامل درونی آن است. از این رو با بهره گیری از ماتریس ارزیابی (EI) استفاده از استراتژی حفظ ونگهداری پیشنهاد می شود تا علاوه بر حفظ وضع موجود، تلاش کافی در زمینه ی تقویت نقاط قوت و استفاده ی بهینه از آن ها، کاهش نقاط ضعف و تبدیل آن ها به نقاط قوت و استفاد ه ی بهینه از فرصت ها و تبدیل تهدیدها به فرصت صورت پذیرد.
بررسی اثر زمینه گرایی بر تاب آوری فضایی در بازار تاریخی تبریز با تمرکز بر قابلیت های فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
107 - 120
حوزههای تخصصی:
عدم تاب آوری برخی از فضاهای معاصر و رهاسازی در برابر تحولات به عنوان معضل جدی در ساختار شهرهای معاصر مطرح است که تبعات فراوانی را در عرصه حیات شهرها به دنبال داشته است. به نظر می رسد عمر کوتاه فضاها به واسطه همخوانی با زمینه و برخورداری از ویژگی های محیطی قابل اصلاح و بهبود باشد تا در برخورد با اختلالات، تاب آوری لازم را در پی داشته باشند. ازاین رو هدف تحقیق حاضر که به منظور ارتقای پایداری و هویت شهری انجام یافته، بررسی تأثیر مؤلفه های زمینه ای و قابلیت های فضایی بر تاب آوری فضایی بازار تاریخی تبریز است. مطالعه حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی_تحلیلی مبتنی بر تحلیل پرسشنامه ها به روش همبستگی است. در این مطالعه متغیرهای زمینه ای و قابلیت های فضایی به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای تاب آوری به عنوان متغیرهای وابسته مورد سنجش قرار گرفت. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 357 نفر از مراجعان بازار تاریخی تبریز به عنوان نمونه آماری انتخاب و ضریب آلفای کرونباخ برای سئوالات پرسشنامه 899/0 محاسبه شد که بیانگر پایایی مناسب ابزار تحقیق است. برای تحلیل داده ها و سنجش وضعیت موجود از آزمون t مستقل و برای بررسی روابط همزمانی و میزان اثرگذاری میان متغیرها از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد، رابطه معنی داری بین مؤلفه های زمینه ای (کالبدی، تاریخی، فرهنگی و اقلیمی_محیطی) و قابلیت های فضایی (انعطاف پذیری، تطبیق پذیری، تغییرپذیری و واکنش پذیری) با تاب آوری فضایی برقرار است و بیشترین اثرگذاری به ترتیب مربوط به قابلیت های تطبیق پذیری و واکنش پذیری و سپس مؤلفه های اقلیمی و تاریخی زمینه ای است؛ در حالی که قابلیت تطبیق پذیری و زمینه اقلیمی دارای کمترین امتیاز هستند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که زمینه فرهنگی و اقلیمی از نظر میزان برخورداری از قابلیت های فضایی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. در نتیجه بازار تاریخی تبریز از لحاظ تاب آوری بیشتر تحت تأثیر قابلیت های فضایی و سپس مؤلفه های زمینه ای قرار دارد؛ یعنی علاوه بر توانایی های فضایی باید به مؤلفه های زمینه ای نیز توجه گردد. تأکید توأم به هر دو ویژگی در کاهش آسیب پذیری و افزایش تاب آوری مؤثر واقع خواهد شد و رسیدن به تاب آوری مستلزم همخوانی فضا با زمینه است که توانایی مقابله فضا با اختلالات، با ارتقای قابلیت فضایی از طریق پتانسیل ذاتی زمینه تحقق می یابد.
بررسی نقش مکان های سوم شهری در توسعه گردشگری (مطالعه موردی: پیاده راه مرکزی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد شهری بدون برنامه و به دنبال آن افزایش استفاده از اتومبیل، به تدریج نقش عابرپیاده در فضاهای شهری کم رنگ می شود و همین امر موجب کاهش سرزندگی فضاهای عمومی برای تعاملات اجتماعی در شهرها شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی سطح و کیفیت تعاملات اجتماعی در پیاده راه فرهنگی شهر رشت؛ بررسی نقش مکان های سوم در ایجاد تعاملات اجتماعی و افزایش سطح تعاملات اجتماعی در توسعه گردشگری است. هدف پژوهش حاضر، کابردی و روش تحقیق نیز، توصیفی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه دارای طیف لیکرت استفاده شده است.همچنین از آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل عاملی و ضریب همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها استفاده شد. پرسشنامه، شامل 51 سؤال کیفیت محیطی، کیفیت مکان های سوم، هویت، جذابیت گردشگری و تعاملات اجتماعی را در پیاده راه علم الهدی می سنجد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۴ نفر محاسبه شد. پایایی آن توسط آزمون آلفای کرونباخ برابر 897/0 شده است. یافته های همبستگی برای هر سه آزمون مقدار قابل قبولی است و نشان می دهد که مولفه های «هویتمندی مکان»، «کیفیت پیاده راه» و «مکان های سوم» تاثیر قابل توجهی در توسعه و رونق گردشگری در پیاده راه دارند. مهمترین نتیجه پژوهش حاضر تبیین روابط هم افزا میان توسعه مکان های سوم و گردشگری است. بنابراین جایگاه مکان های سوم در برنامه ریزی شهری و همچنین برنامه ریزی گردشگری شهری باید در کشورمان مورد تاکید قرار گیرد و افزایش کیفیت های محیطی و فرهنگی آن در نهایت به افزایش تنوع اجتماعی، تعامل میان شهروندان و گردشگران و افزایش درآمدهای پایدار منجر گردد.
امکان سنجی توسعه حمل و نقل محور (TOD) در نواحی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
110 - 124
حوزههای تخصصی:
امروزه حمل ونقل به عنوان یکی از مهم ترین عناصر ساختاری بر توسعه شهرها اثرگذار بوده و متقابلا از آن تاثیر می پذیرد و عدم توجه به سیستم حمل و نقل مناسب در بسیاری از شهرها به ویژه در کشورهای درحال توسعه چشم انداز ناپایداری را برای این شهرها رقم زده است. توسعه شهری در اکثر شهرهای ایران و از جمله شهر زنجان ناشی از مدیریت و برنامه ریزی شهری نابخردانه روندی را طی می کند که برآیند آن چیزی جز ناپایداری حیات این شهرها نخواهد بود. بنابراین بایستگی پژوهش در زمینه بکارگیری رویکرد توسعه حمل ونقل محور در شهرهای ایران بیش ازپیش مطرح شده است. براین اساس پژوهش حاضر با ماهیت کاربردی و روش توصیفی - تحلیلی با هدف بررسی امکان سنجی توسعه حمل و نقل محور (TOD) در نواحی شهر زنجان انجام شده است. پس از بررسی ادبیات جهانی موضوع، استخراج اصول TOD، انجام مطالعات میدانی و اسناد و نقشه های به-دست آمده ویژگی های محدوده مورد مطالعه شناسایی شد و سپس با توجه به اصول TOD و ویژگی های محدوده مورد مطالعه، 4 معیار و 16 زیرمعیار به عنوان معیارهای پژوهش در جهت ارزیابی قابلیت نواحی شهر زنجان برای توسعه حمل و نقل محور انتخاب شد و پس از تهیه پرسشنامه از متخصصان و مدیران شهری خواسته شد تا براساس مقایسه زوجی اولویت ها را مشخص سازند. نتایج حاصل از تلفیق معیارها و زیرمعیارها و اولویت بندی به روش AHP نشان می دهد که معیار حمل ونقل و ترافیک و معیار کالبدی از جمله معیارهای با اهمیت بالا در ارزیابی قابلیت نواحی شهر زنجان برای توسعه حمل و نقل محور هستند و درنهایت امکان سنجی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار ArcGIS انجام شد و یافته ها حاکی از آن است که نواحی 1-3، 2-3، ۱-۲، 4-4 نسبت به سایر نواحی قابلیت بالایی در راستای توسعه حمل ونقل محور برخوردار می باشند، که پیشنهاد می شود به عنوان نواحی پایلوت برای اجرای توسعه حمل ونقل محور در شهر زنجان مورد توجه قرار گیرند.
بررسی بازشناسی اصول بازآفرینی پایدار در کیفیت بخشی فضاهای شهری، مطالعه موردی: بافت تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
117 - 132
حوزههای تخصصی:
با مطرح شدن بازآفرینی پایدار و لزوم توجّه به همه ابعاد وجودی شهر، شامل زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی، به عنوان اساس توسعه پایدار شهری، مشکل بافت های تاریخی و قدیمی نیز وارد مرحله مطالعاتی جدیدی شده است. که سعی در حفاظت از ارزش ها، احیاء و ارتقای انسجام اجتماعی ساکنان محله در بافت های ارزشمند شهری را دارد. در این راستا و در جهت ارتقای کیفی فضاهای شهری و ارزش های کالبدی - اجتماعی بافت های قدیمی و تاریخی شهرها هدف از این پژوهش بازشناسی اصول بازآفرینی پایدار و بررسی تأثیر آن اصول در کیفیت بخشی فضاهای شهری تبریز می باشد. در جهت تحقق اهداف تحقیق، پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از منظر هدف کاربردی است. در این پژوهش از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل نظریات اندیشمندان و از ابزار پرسشنامه، و تحلیل آن به شیوه مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزارهای SPSS و lisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی پایدار را می توان در 6 بعد کالبدی – بصری، معنایی – ادراکی، عملکردی – فعالیتی، اجتماعی – فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی و 36 شاخص طبقه بندی و تقسیم نمود. بر اساس یافته های پژوهش بین بازآفرینی پایدار و کیفیت بخشی فضاهای شهری رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد، مقدار ضریب مسیر به دست آمده برای این رابطه برابر با 76/0 بود. همچنین با استفاده از مدل تحلیل عاملی تائیدی و تعیین میزان ضریب و تأثیر شاخص های بازآفرینی پایدار در کیفیت بخشی فضاهای شهری تبریز، بعد کالبدی – بصری بیشترین تأثیر را در کیفیت بخشی به فضاهای شهری داراست.
ارزیابی فرم بهینه سقف جهت به کارگیری بادخان در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
35-46
حوزههای تخصصی:
سلسله مراتب طراحی اقلیمی در یک منطقه نقش زیادی در شرایط آسایش محیطی دارد. در دوران معاصر طراحی اقلیمی عکس العمل منطقی به بحرانهای ناشی از کمبود منابع تولید انرژی و افزایش آلودگیهای محیطی ناشی از مصرف سوخت های فسیلی بودهاست. این موضوع در مناطقی با اقلیم خاصاز اهمیت بیشتری برخوردار است. توجه به اهداف عمده طراحی اقلیمی در هر منطقه و پیشبینی مواردی در جهت تحقق بخشیدن به این اهداف موجب سازگاری و هماهنگی ساختمانها با شرایط اقلیمی و موجب صرفه جویی در مصرف انرژی در هر اقلیم خواهد شد که سابقه چند هزارساله بخصوص در ایران دارد. در ایران، یکی از اقلیمهایی که توجه به شرایط زیستمحیطی به منظور ایجاد آسایشحرارتی و رسیدن به معماری همساز با اقلیم در آن نقشحیاتی دارد، اقلیم گرم و خشکاست که همواره دمای بالایی دارد. این اقلیم به منظور تهویه و سرمایش غیرطبیعی نیاز به مصرف انرژی دارد. این پژوهش درصدد است که با توجه به مباحث مربوط به طراحی اقلیمی، فرم مناسب سقف جهت استفاده بهینه از تهویه طبیعی در شهر اصفهان که با مشکلات ناشی از گرما مواجه میباشد، را ارزیابی نماید. از آنجا که در ساختمانهای فشرده و متراکم که جریان هوای زیادی به بدنه ساختمان برخورد نمیکند، سقفدر سازوکار تهویه نقشاساسی دارد در این مقاله با مدلسازی سه نوع سقف منحنی، شیبدار و مسطح راهکارهای کالبدی به منظور رسیدن به سازوکار بهینه تهویه طبیعی در ساختمانهای شهر اصفهان بررسی شده است و درنهایت فرم بهینه سقف در ارتباط با تهویه طبیعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و اطلاعات با استفاده از دادههای پایگاه هواشناسی و منابع اسنادی معتبر جمعآوری شده است. همچنین از مدلسازی رایانهای در نرم افزار (Flow Design Autodesk) به منظور راهکارهای معماری و سنجشاستفاده شده است.
تحلیل تطبیقی جغرافیای رسانه از تأثیر برنامه های تلویزیون شبکه دو سیما با موضوع سبک زندگی بر تاب آوری اجتماعی مناطق 1، 12 و 20 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور تحلیل مناسب از تأثیرات فرهنگی و جغرافیایی رسانه ها، استفاده از نتایج مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، رهیافتی کلیدی است. در این راستا، مطالعه حاضر تلاش کرده است تا با هدف کاربردی و روش «توصیفی-تحلیلی» به تحلیل تطبیقی اثرگذاری برنامه های تلویزیون بر تحقق مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در مناطق 1، 12 و 20 کلان شهر تهران بپردازد. با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه، نظرات 384 شهروند بر حسب فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه بندی شده، گردآوری شد. نتایج نشان می دهد که کیفیت تحقق و برخورداری از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در سه منطقه مورد مطالعه براساس آنالیز واریانس چندمتغیره متفاوت است. همچنین تحلیل اولویت برنامه ریزی برای تحقق بخشی به مؤلفه های تاب آوری در سه منطقه یادشده براساس مدل تاپسیس فازی نشان می دهد که شاخص اعتماد عمومی در منطقه 1 به عنوان منطقه مرفه شهری، شاخص مشارکت غیررسمی در منطقه 12 به عنوان منطقه متوسط شهری و شاخص حس تعلق مکانی در منطقه 20 به عنوان منطقه فرودست از اولویت بیشتری برای برنامه ریزی در راستای ارتقای تاب آوری اجتماعی برخوردارند. و راهبرد رسانه ای تلویزیون و شبکه دو سیما و در جغرافیای رسانه ای هدف، می تواند در راستای ارتقای اعتماد عمومی شهروندان و افزایش همبستگی اجتماعی، ارتقای شاخص مشارکت غیررسمی ازطریق همیاری و همراهی در تشکل های اجتماعی مناطق شهری و بهبود حس تعلق مکانی در مناطق فرودست برای ایجاد حس انگیزه و تعلق و هویت مندی اجتماعی قرار گیرد.
بررسی علل گردشگری خانه های دوم شهری در ایام شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
63 - 78
حوزههای تخصصی:
ویروس کرونا به دلیل جدید بودن، سهولت و سرعت انتقال همراه با پوشش گسترده رسانه ها موجب اضطراب بین المللی و اعمال محدودیت های مسافرتی توسط سازمان بهداشت شد. در ایران از مردم خواسته شد تا سفرهای غیرضروری را لغو کنند اما با شروع تعطیلات گردشگران بسیاری به شهرهای گردشگر پذیر ازجمله شهرستان رامسر در استان مازندران سفر کردند؛ با توجه به تعطیلی مراکز اقامتی و گردشگری، بخش غالب گردشگران ورودی به شهرستان رامسر گردشگرانی بودند که مالک خانه دوم در این شهر هستند و گردشگران خانه های دوم محسوب می شوند، اگرچه نظریه ها و دیدگاه های مختلفی در زمینه گردشگری خانه های دوم وجود دارد در پژوهش حاضر سعی شد تا انگیزه های تمایل به گردشگری خانه های دوم در زمان شیوع ویروس کرونا موردبررسی قرار بگیرد؛ در این راستا با توجه به بررسی ادبیات نظری این حوزه متغیرهای مالکیت، شرایط اقلیمی، ویژگی های شخصیتی که از عوامل مهم تمایل به گردشگری خانه های دوم هستند و همچنین بررسی تأثیر وضع قوانین و مقررات محدودکننده سفر بر گردشگری خانه های دوم در شهرستان رامسر به عنوان یکی از مکان های پرتردد در استان مازندران پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش گردشگرانی بودند که در بهار و تابستان 1399 با توجه به شیوع ویروس کرونا به شهرستان رامسر سفر کردند. در پژوهش حاضر از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد و به منظور بررسی روایی محتوای پرسشنامه با کارشناسان مربوطه حوزه گردشگری مشورت های لازم صورت گرفت و برای بررسی پایایی از روش آلفای کرونباخ شد، که برابر با 8/0 بود. برای تحلیل داده ها و اولویت بندی متغیرها از نرم افزار SPSS22 استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که مالکیت خانه های دوم، قوانین و مقررات، ویژگی های شخصیتی و ویژگی های منطقه به ترتیب بیشترین شدت ارتباط را با گردشگری خانه های دوم در ایام قرنطینه داشتند.
ارزیابی مؤلفه های طراحی فضای زیست فراغتی کودکان (نمونه موردی: بوستان های ناحیه ای منطقه چهار زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
83 - 100
حوزههای تخصصی:
پارک های شهری به عنوان یکی از فضاهای تنفس، استراحت خانواده ها و تفریح کودکان و همچنین محلی برای آموزش مهارت های اجتماعی است. فضای بازی کودکان به عنوان فضای پرتحرک، فعال و محل حضور و تمرکز کودکان شناخته می شود تا هیجانات و انرژی خود را در این فضاها تخلیه و بخشی از مهارت های زندگی را یاد بگیرند. مطابق بودن فضای بازی کودکان با مؤلفه ها طراحی آن همچون مکان یابی، جانمایی، مطلوبیت، ایمنی و امنیت، مبلمان زمین بازی کودکان موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده و ضرورت توجه بیشتر در حوزه مدیریت، برنامه ریزی و طراحی شهری را می طلبد. این مقاله باهدف تبیین مولفه های اثرگذار طراحی در فضای بازی کودکان پارک های عمومی پرداخته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی در غالب آمار توصیفی و استنباطی (واریانس و پیرسون) بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های طراحی زمین بازی کودکان در پارک های عمومی منطقه چهار شهر زنجان به طور نسبی از میانگین تراز شده پایین تر و به سمت نامطلوب گرایش دارد. همچنین فاصله جغرافیایی، اقتصادی و بافت اجتماعی موقعیت پارک ها در میزان رعایت اصول طراحی زمین بازی چندان اثرگذار نبوده و پارک ها از نظر وضعیت طراحی شرایط یکسانی را دارا است. از بین مولفه های طراحی زمین بازی کودکان مؤلفه ایمنی و امنیت زمین مهم ترین مولفه های طراحی به دست آمد. بین میزان سطح مولفه های ایمنی و امنیت و میزان حضور کودکان در زمین بازی، با ضریب اطمینان 95 درصد و سطح معناداری Sig:0/000 ، با مقدار ارتباط 640/0 برای ایمنی و 720/0 برای مؤلفه امنیت بدست آمد که نشان از ارتباط معنادار با جهت قوی و مثبت می باشد.
سنجش و اعتباریابی مدل مدیریت بحران اجتماع محور براساس تکنیک سوآرا (مورد شناسی: استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
189 - 220
حوزههای تخصصی:
ازجمله تهدیدهای بالقوه ای که همواره سلامتی و دارایی افراد جامعه را مورد هدف قرار داده، وقوع حوادث و بلایای طبیعی است. مدیریت بحران جامعه محور یکی از رویکردهای مدیریتی است که برای کاهش خطرات ناشی از سوانح و بحران ها در جوامع در معرض خطر به کار گرفته می شود. در این رویکرد، مردم در بطن تصمیم گیری قرار داشته و در فعالیت های علمی و اجرایی مربوط به مدیریت بحران مشارکت داده می شوند. هدف از انجام این پژوهش، سنجش و اعتباریابی مدل مدیریت بحران اجتماع محور براساس تکنیک سوآرا در استان کرمان است. روش تحقیق براساس هدف، کاربردی و براساس روش اجرا، توصیفی-پیمایشی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از: صاحب نظران، مدیران و کارشناسان ستاد بحران استانداری و هلال احمر استان کرمان به تعداد 170 نفر که براساس فرمول کوکران و با احتساب خطای 05/0، 118 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از ابزار پرسشنامه استفاده شد که روایی با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی با روش پایایی ترکیبی برابر با 894/0 و آلفای کرونباخ برابر با 924/0 مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار Smart PLS نسخه دو استفاده شد. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که ابعاد قبل، حین و پس از بحران به ترتیب 99 درصد و 98 درصد و 98 درصد از تغییرات الگوی مدیریت بحران اجتماع محور را تبیین می کنند. به منظور اولویت بندی مؤلفه ها و شاخص های پژوهش نیز از تکنیک سوآرا استفاده شد. نتایج نشان داد مؤلفه های آموزش عمومی، مشارکت عملی و مشارکت اجتماعی به ترتیب با اوزان نهایی 42/0، 35/0، 27/0 بیشترین تأثیر را بر مدیریت بحران اجتماع محور دارند.
مکان یابی مراکز آموزشی شهر شیراز با استفاده از مدل همپوشانی شاخص ها (IO) و تلفیق آن با AHP (مطالعه موردی: دبیرستان های شهر شیراز)
حوزههای تخصصی:
چگونگی هم جواری مکان های آموزشی در ارتباط با سایر کاربری ها، تعداد دانش آموزان و شعاع دسترسی از مواردی هستند که موردتوجه برنامه ریزان شهری است. هدف اصلی پژوهش تعیین بهترین مکان برای دبیرستان های شهر شیراز با استفاده از GIS و تلفیق مدل همپوشانی شاخص ها با AHP است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر اساس ماهیت کاربردی است. در این پژوهش ابتدا معیارهای مکان گزینی دبیرستان های شهر شیراز (شعاع پوششی، جمعیت و تراکم آن، نزدیکی به شبکه معابر، همسایگی های سازگار و ناسازگار) مشخص و اطلاعات مرتبط با هر یک از آن ها آماده گردید. با محاسبه ضریب اهمیت معیارها و زیر معیارها در مدل AHP، شعاع پوششی با ضریب وزنی 3828/0 بیشترین و ضریب اهمیت مربوط به شبکه راه ها با وزن 0882/0 کمترین تأثیرگذاری در مکان یابی مراکز آموزشی دبیرستان داشته است. سپس لایه هر یک از معیارها با فرمت Raster تهیه گردید، هر یک از آن ها با توجه به زیر معیارهایش با استفاده از وزن موردنظر Reclassify گردید؛ یعنی هر 5 ضابطه سطح اول، بر اساس وزن های مربوط به زیرمعیارهای خود با مدل Index Overlay تلفیق گشته و نقشه نهایی دبیرستان های شهر شیراز با توجه به وزن آن ها و به ترتیب اولویت مشخص گردید.
آشکارسازی مناطق ساخته شده شهری با استفاده از تصاویر مدارهای متفاوت سنتینل 1، مورد مطالعه: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
709 - 734
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر مناطق شهری درنتیجه رشد جمعیت و توسعه اقتصادی، به سرعت گسترش یافته است. اطلاع از روند تغییرات سریع کاربری اراضی، برای برنامه ریزان و مدیران شهری ضروری است. تصاویر سنجش ازدور، یکی از منابع مطمئن برای استخراج مناطق ساخته شده به حساب می آیند. از بین انواع مختلف تصاویر سنجش ازدور، تصاویر راداری در استخراج مناطق شهری کارایی مناسبی دارند. سنجنده های راداری در قطبش های مختلف و در مدارهای صعودی و نزولی تصویربرداری می کنند. مقادیر ضریب بازپخش در قطبش ها و مدارهای برداشت متفاوت، به ویژگی های مختلفی از پدیده ها وابسته است و امکان شناسایی بهتر پدیده ها را فراهم می کند. در این مطالعه به بررسی ارزیابی عملکرد تصاویر صعودی و نزولی سنتینل-1 در دو باند VV و VH ، در استخراج مناطق ساخته شده شهر اصفهان پرداخته شده است. برای تفکیک مناطق شهری از سایر مناطق، از روش آستانه گذاری خودکار اتسو استفاده شد. خروجی به دست آمده از اعمال مقادیر آستانه، با تصاویر باقدرت تفکیک بالای گوگل ارث مقایسه شد. مقایسه تصاویر برداشت شده در دو مدار صعودی و نزولی نشان می دهد صرف نظر از قطبش، تصاویر نزولی دقت بالاتری نسبت به تصاویر صعودی داشته اند، صحت کلی باندهای VV و VH به ترتیب برای تصاویر نزولی برابر 90 و 87 درصد و برای تصاویر صعودی 88 و 84 بوده است. همچنین تصاویر باند VV در هر دو مدار تصویربرداری در مقایسه با باند VH کارایی بهتری در استخراج مناطق ساخته شده داشته است. براساس نتایج تحقیق، تصاویر نزولی باند VV سنتینل-1 با صحت کلی 90 درصد، بالاترین دقت را در مقایسه با سایر تصاویر در استخراج مناطق ساخته شده شهر اصفهان دارند.
تبیین نقش مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری معاصر(نمونه موردی: محلات منتخب شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : از آنجایی که ضعف روابط اجتماعی در محلات می تواند سبب مشکلاتی از قبیل کم رنگ شده حس تعلق به مکان، روحیه جمعی و ...شود، به منظور بهبود این شرایط، ایجاد بستر و مکان مناسب برای رویارویی افراد محله و برقراری تعاملات اجتماعی و مشارکت آن ها در برنامه های مربوط به محله، امری ضروری می باشد. رویکرد مکان سازی، در طی دهه های اخیر با هدف خلق و تبدیل فضا به مکان های اجتماعی به وجود آمده است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. در این پژوهش سعی شده است جهت بررسی مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری، محلات عباسی، منصور، ماندانا، پرواز و فردوس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شود. در این مقاله و در بخش تحلیل داده ها، محلات شهری منتخب براساس آزمون های آماری رگرسیون، اسپیرمن ، فریدمن و آنوا ارزیابی گردید. یافته ها : یافته های پژوهش حاکی از این است که بر اساس نتایج بدست آمده از مطالعات آماری، ابعاد کالبدی، ابعاد اجتماعی، ابعاد مدیریتی- سیاست گذاری، ابعاد ادراکی- معنایی و ابعاد اقتصادی دارای ارتباط معنادار با تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی از دیدگاه شهروندان هستند و بعد کالبدی و اجتماعی بیشترین میزان اثرگذاری را بر میزان تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی در فضاهای شهری منتخب ایفا می کند. نتیجه گیری : مجموع نتایج حاصل از این پژوهش از یک سو چارچوب لازم جهت بررسی علمی و منطقی مفهوم مکان سازی در محلات شهری را فراهم آورده و از سوی دیگر زمینه اقدامات آینده در راستای احیا روابط اجتماعی در سطح محلات شهری را فراهم آورد. سنجش مدل پژوهش در محلات شهری بیشتر و دیگر شهرهای ایران می تواند درک عمیق تری از مکانیسم تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری را فراهم آورد.