فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۲۱ تا ۴٬۴۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
36 - 47
حوزههای تخصصی:
دستفروشی پدیده ای اجتماعی- اقتصادی جهانی است، ولی در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه به دلیل شرایط خاص اقتصادی اجتماعی نمود بیشتری دارد. بنا بر مقتضیات مدیریت شهری، توجه به این موضوع و ساماندهی دستفروشان به عنوان بخشی از مکانیسم و فرایند عرضه کالاها و خدمات به شهروندان، امری ضروری و مهم است. در پژوهش حاضر که با موضوع ساماندهی دستفروشان منطقه 10 شهر تهران به انجام رسیده ، تلاش شده است به منظور ساماندهی دستفروشان برای تأمین یکی از مؤلفه های حقوق شهروندی و جلوگیری از ایجاد فضای ناهنجاری های شهری (محیطی، اقتصادی، اجتماعی و...) ضمن شناخت دقیق ریشه های موضوع و عوامل مؤثر بر بروز و گسترش این پدیده، راهکارهای حل مسئله و مدیریت موضوع نیز ارائه شود. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی توصیفی است که با اتکا بر بررسی های میدانی (مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه) و با استفاده از تحلیل های آماری (spss) و فضایی (GIS) به بررسی موضوع مطالعه شده پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد شهروندان قیمت کمتر و در دسترس بودن کالا و خدمات را دلیل اصلی خرید از دستفروشان می دانند، به طوری که متناسب با نوع کالا و خدمات مورد تقاضا، تفاوت هایی نیز در این زمینه ملاحظه می شود. ضمن اینکه اقدامات قهری و سلبی در مواجهه با این موضوع نتایج درخور توجهی در پی نخواهد داشت و فقط با مدیریت صحیح فرایندها و مکانیزم های مترتب بر این موضوع می توان انتظار نتایج مثبت را داشت.
بررسی نقش الگوی رشد شهری در ایجاد جزایر حرارتی در شهرها (نمونه موردی: شهر ساری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با بررسی نقش الگوی رشد شهری در ایجاد جزایر حرارتی در شهرها (مطالعه مورد: شهر ساری)، نوع گسترش شهر ساری و سپس ویژگی های نواحی حرارتی شهر را بررسی می کند و رابطه آن با تشکیل جزایر حرارتی شهری را شناسایی می کند . گسترش بی برنامه و روزافزون شهرها در طول نیم قرن گذشته، موجب پدید آمدن مشکلات محیط زیستی شده است. این مشکلات محیط زیستی می تواند کیفیت زندگی شهروندان و در نتیجه سلامت آن ها را به خطر بیندازد. یکی از این مشکلات پدیده جزایر حرارتی شهری می باشد. جزایر حرارتی شهری پدیده ای است که در آن دمای برخی مناطق بیشتر از سایر مناطق همجوار می گردد. این پدیده می تواند حاصل رشد پراکنده شهرها و همچنین رشد بی برنامه و عمودی برخی نواحی شهری باشد. جزایر حرارتی شهری در حوزه های مختلف می تواند پیامدهای منفی داشته باشد؛ اول موضوع سلامت انسان است که وجود جزایر حرارتی در شهرها موجب پدیده ی نبود آسایش دمایی آنها می شود همچنین موجب تشدید آلودگی هوا می شود، پدیده ای که در شهرهای ایران زیاد با آن درگیر هستیم. این تحقیق از نوع تحلیلی است، اما باید افزود که از نظر هدف کاربردی خواهد بود. در بعد کاربردی نیز می توان از نتایج در تصمیم گیری و برنامه ریزی شهری استفاده کرد. برای این تحقیق از داده های ماهواره لندست 8 استفاده شد. در این راستا ابتدا پس از تهیه تصاویر، نقشه دمایی شهر ساری با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و نرم افزار GIS تهیه و سپس جزایر حرارتی استخراج می شود. به همین ترتیب نقشه پوشش گیاهی و اراضی تهیه و ضریب آنتروپی شانون و تراکم ساختمان و جمعیت محاسبه و با جزایر حرارتی شهری مقایسه خواهد شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شکل گیری جزایر حرارتی در شهر ساری وابسته به هر دو نوع رشد شهر می باشد و ایجاد نواحی حرارتی با نوع پوشش زمین، تراکم جمعیتی و ساختمانی رابطه معناداری دارد. همچنین اکثر نواحی حرارتی فعلی شهر ساری شامل نواحی می باشد که در دهه های گذشته به شهر اضافه شده اند. همچنین به منظور جلوگیری از شکل گیری نواحی حرارتی جدید و کنترل رشد نواحی حرارتی فعلی، با توجه به ویژگی های حرارتی هر ناحیه، پیشنهاداتی ارائه می گردد.
نگرش پدیدارشناسانه به بررسی نقش مرز در مکان های طبیعی و مکان های انسان ساخت
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی بررسی موضوع مرز در مکان های انسان ساخت و مکان های طبیعی و بررسی موضوع میان فرد با زیست - جهانش هست. با توجه به نقش کلیدی مرز در مکان ها ابتدا به شناخت این پدیده (مرز) و سپس به بررسی آن در مکان ها پرداخته شده، همچنین در پی آن کیفیت مکان های حاصل از وجود این پدیده موردبررسی قرار خواهد گرفت. شیوه پژوهش به طریق مطالعات و کتابخانه ای هست و با استناد به مطالعات موجود توسط پیشگامان رویکرد پدیدارشناسی، این پژوهش در خصوص مرز شکل گرفته است. تا از این طریق فرد به شناخت نسبی از مکان و جهان اطرافش نائل آمده و در مداخلات محیطی اش موفق تر بوده و مکان هایی ایجاد کند که حس مکان و هویت در آن ها حفظ شود. تا شاید این گونه در کنترل زیست - جهانش موفق تر بوده و از پیشرفت مکان های بی هویت و بدون حس مکان حاصل از معماری مدرن پیش گیری کند و مکان هایی را باکیفیت و هویت مشخص ایجاد نماید.
شناسایی و اولویت بندی عوامل راهبردی توسعه گردشگری شهر سنقر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
73 - 86
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه گردشگری شهری به عنوان یکی از مهمترین صنعت هایی به شمار می آید که تأثیر بسیار زیادی بر رشد و توسعه اقتصادی و فرهنگی دارد. شهرسنقر با وجود چشمه ها، آثار باستانی و معماری اسلامی دارای قابلیت های مطلوبی در زمینه گردشگری است. اما به جهت نبود برنامه ریزی راهبردی وعدم به کارگیری صحیح از جاذبه های گردشگری، این شهر برای گردشگران داخلی و خارجی شناخته شده نیست. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصین تشکیل می دادند که حجم نمونه با استفاده از روش گلوله برفی 25 نفر برآورد گردید. در این پژوهش به منظور تحلیل داده های پژوهش از تکنیک متاسوات استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که براساس قابلیت ها و توانمندی های حاکم بر شهر سنقر ابعاد رقابتی به دو دسته گردشگری طبیعی و فرهنگی دسته بندی شد. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل متاسوات نشان داد که از نظر وزن مزیت رقابتی هریک از شهرها نسبت به محدوده مورد مطالعه از نظر گردشگری طبیعی شهر کرمانشاه بزرگترین رقیب در منطقه برای شهر سنقر است و شهر جوانرود، هرسین، کنگاور و صحنه رقبای بعدی این شهر به شمار می روند. در بعد گردشگری فرهنگی نیز کرمانشاه و جوانرود، هرسین، صحنه و کنگاور با شهر سنقر در رقابت هستند. وجود جاذبه های طبیعی بکر و زیبا، وجود بازار، حمام ها و بافت های سنتی، آب و هوای معتدلو نیم خشک به ترتیب مهمترین منابع و قابلیت شهر سنقر در جهت توسعه گردشگری می باشند. همچنین اندازه حباب های نارنجی که نشان دهنده درجه ضرورت عوامل و راهبردهای یشنهادی هستند نشان می دهد که جذب و حمایت از سرمایه گذاران داخلی، به کارگیری و استفاده از نیروی توانمند، ایجاد بازارهای رقابتی و ... ، احداث بزرگراه شهرستان سنقر مهمترین عوامل می باشند.
تحلیل شبکه ای جریان های فضایی شهر خاش و روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
171 - 184
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته شاهد تغییر نگاه برنامه ریزان و جغرافی دانان از نگاه مبتنی بر مکان و صفت مبناء، به طرف رویکرد شبکه محور و تعامل مبناء هستیم. همین تغییر نگاه موجب توجه به جریان ها و پیوندهای شکل گرفته بین نقاط و گره ها شده است. هدف پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد شبکه، بررسی جریان های شکل گرفته بین شهر خاش و روستاهای پیرامون آن بوده است. با توجه به رویکرد شبکه ای، واحد تحلیل در پژوهش، رابطه و جریان است. به منظور تحقق اعتبارسنجی پژوهش از ابزار پرسشنامه، مشاهده و اطلاعات ثانویه (سرشماری نفوس و مسکن) استفاده شده است. داده ها در قالب تحلیل شبکه و ازطریق نرم افزار UCINETمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. جامعه آماری پژوهش، روستاهای بخش مرکزی شهرستان خاش هستند. برای تعیین حجم نمونه به علت وسعت ناحیه مورد مطالعه و حجم بالای جامعه آماری، روش نمونه گیری طبقه بندی احتمالی، مورد استفاده قرار گرفته است. این نمونه گیری بر مبنای دو معیار فاصله از شهر خاش و جمعیت روستاها صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شهر خاش در سطح ناحیه به دلیل دارا بودن سطح بالای خدمات، بازار و فرصت های شغلی، در جایگاه نخست جذب جریان های درون ناحیه و شهر زاهدان نیز در تمامی جریان های با وجود قرارداشتن در خارج از ناحیه در جایگاه دوم جریان های ورودی قرار دارد. پس از آن روستاهای بزرگ ناحیه به دلیل دارا بودن و استقراربخشی از خدمات در آن ها موجب جذب قابل توجهی از جریان ها به خود شده اند. الگوی جریان های فضایی حاکم بر ناحیه از بسیاری جهات با نظریه قطب رشد یکی است و دارای الگوی شبکه ای نیست؛ چراکه در حال حاضر جریان های دوسویه، مکمل و هم افزاء شکل نگرفته است.
کاربرد مدل معادلات ساختاری در تبیین نقش عوامل مؤثر بر تحقق پذیری طرح های توسعه شهری (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
37 - 54
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری در ادامه سیر تکاملی خود با هدف خدمت به بشر و با الگو پذیری از مؤلفه های توسعه پایدار به سمت هر چه کاراتر شدن پیش می رود. در این بین یکی از اهداف مهم این طرح ها تأمین خدمات اساسی و زیرساخت ها برای توسعه همه جانبه سکونتگاه های انسانی است. در این راستا هدف اصلی این پژوهش تبیین عوامل مؤثر بر تغییر کاربری های خدماتی در شهر شیراز و شناسایی دلایل آن می باشد. پژوهش حاضر نوعی تحقیق تحلیلی است که ابتدا با بهره گیری از منابع اسنادی- کتابخانه ای، مفاهیم مرتبط با تغییر کاربری اراضی مورد بررسی قرار داده و سپس میزان شدت نحوه اثرگذاری عوامل چهارگانه (کالبدی، فعالیتی، اقتصادی، دسترسی) بر تغییر کاربری زمین و سپس میزان مطلوبیت این اثرگذاری مورد بررسی قرار می گیرد. برای این منظور ابتدا برای تعیین شدت اثرگذاری عوامل چهارگانه بر تغییر کاربری زمین از فن تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده گردیده است، تا بدین طریق چارچوبی تبیینگر برای اثرات نحوه اثرگذاری عوامل چهارگانه بر تغییر کاربری زمین حاصل آید و در نهایت با استفاده از مدل معادلات ساختاری (SEM) ، میزان و جهت عوامل مؤثر بر تحقق پذیری کاربری های خدماتی را در شهر شیراز تبیین گردیده است. در مجموع برای نیل به این اهداف ابتدا 50 متغیر تأثیر گذار بر روی 600 قطعه در شهر شیراز به صورت میدانی برداشت و با استفاده از نقشه های GIS و نرم افزارهای Amos و SPSS مورد تحلیل قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مجموع عوامل چهارگانه منتخب تأثیر بسزایی بر میزان تغییرکاربری دارند (با توجه به اینکه وزن استاندارد شده رگرسیونی برای «میزان تأثیر عامل دسترسی بر تغییر کاربری زمین»، «میزان تأثیر عامل اقتصادی در تغییر کاربری زمین»، «میزان تاثیر عامل فعالیتی در تغییر کاربری زمین» و «میزان تأثیر عامل کالبدی در تغییر کاربری زمین» به ترتیب برابر با 0.91، 0.78 ، 0.65 و 0.56 می باشد).
مفهوم «روش تحقیق» در ادبیات روان شناسی محیطی (مروری تحلیلی بر روش های تحقیق در دانش روان شناسی محیطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
137-154
حوزههای تخصصی:
روان شناسی محیط، دانشی تجربی است؛ بنیان این رشته بر پژوهش استوار است که طی آن فرضیه ها از راه مشاهدات تجربی مورد آزمون قرار می گیرند. مطالعات پژوهشی در باب روان شناسی محیط، از پرسش های پژوهشی متنوع سرمشق می گیرند. بررسی و تحلیل ادبیات موضوع و پیشینه مطالعات در حوزه روان شناسی محیطی در کشورمان، بیان کننده این موضوع بود که نیاز به پژوهش جامع در زمینه معرفی و تحلیل طرح ها و روش های اصلی پژوهش در این حوزه احساس می شود. لذا در پژوهش حاضر، «روش تحقیق» مورد استفاده در مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات نیز مبتنی بر روش شناسی تحلیلی- تبیینی به بررسی، تحلیل و تبیین متون تخصصی روان شناسی محیطی در گرایش روش های تحقیق و پژوهش، در بستر مطالعات کتابخانه ای می پردازد. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل متون تخصصی، سه نوع عمده طرح های پژوهشی حوزه روان شناسی محیطی تحت عنوان «مطالعات تجربی (آزمایشگاهی)، نیمه تجربی (شبه آزمایشگاهی)، همبستگی» بیان می شوند و روش های جامع پژوهش در روان شناسی محیطی، شامل پژوهش های «پرسش نامه ای»، «تجربه های آزمایشگاهی»، «مطالعات شبیه سازی شده»، «مطالعات میدانی» و «نمونه های موردی» هستند.
بررسی نقش مدیریت انتظامی در رفتارهای وندالیستی با تأکید بر کیفیت محیط شهری (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: وقوع بیش از حد رفتارهای وندالیستی در محیط های شهری نه تنها با اصول مسلم نظم اجتماعی تعارض دارد بلکه همراه خود اثرات منفی سنگین روحی و مالی را برای شهروندان به همراه دارد. یکی از علل بروز اینگونه رفتارها کیفیت محیط شهری است. از سویی نیروی انتظامی نیز طی سال های اخیر با رویکرد جدید جامعه محوری تلاش مضاعفی را با تکیه بر توانمندی های بالقوه اجتماع برای کاهش جرایم و رفتارهای خشونت آمیز مدنظر قرار داده است و تلاش کرده است که از بروز این پدیده در محیط های شهری پیشگیری به عمل آورد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر کیفیت محیط شهری و مدیریت انتظامی در رفتارهای وندالیستی شهروندان شهر ایلام می باشد. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – همبستگی می باشد. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری آن را کارشناسان مدیریت شهری، اساتید دانشگاه و فرماندهان و کارکنان نیروی انتظامی تشکیل می دهد که تعداد 164 نفر از آنها به صورت تصادفی طبقه بندی شده با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای و همبستگی (SEM) در نرم افزارهای SPSS و LISREL صورت گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن داشت که: کیفیت محیط شهری با ضریب تأثیر 45/0- بر رفتارهای وندالیستی شهروندان در شهر ایلام تأثیر معکوسی دارد. ضریب تأثیر مدیریت انتظامی بر رفتارهای وندالیستی برابر با 50/0- شده است، لذا مدیریت انتظامی بر رفتارهای وندالیستی در شهر ایلام تأثیر معکوس و معناداری دارد. همچنین، ابعاد کیفیت محیط شهری و ابعاد مدیریت انتظامی بر رفتارهای وندالیستی در شهر ایلام تأثیر معکوس و معناداری دارد. نتایج: می توان نتیجه گرفت که سطح پایین کیفیت محیط شهری و عدم استقرار مدیریت انتظامی در شهر ایلام، افزایش رفتارهای وندالیستی از سوی شهروندان را در پی داشته است.
اصول و مبانی فقهی حاکم بر مدیریت جامعه و فضای شهری و میزان انطباق آن ها بر شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی در جامعة شهری اسلامی مستلزم اجرای اصول شریعت از سوی مدیران آن جامعه است. این پژوهش به منظور آشنایی مدیران جامعة شهری با موازین فقهی ارائه شده از سوی صاحب شریعت انجام شده است. اصول بررسی شده شامل چهار اصل رعایت حریم خصوصی در ساخت وساز و بلند مرتبه سازی، عدالت در توزیع امکانات شهری، اشاعة فرهنگ اسلامی و اصل ولایت حاکم در تخلفات ساختمانی است. ازآن جا که تبلور شهر اسلامی و مبتنی بر اصول فقهی بارز در ایران، مشهد است به انطباق ضوابط شهری و آمار میزان رعایت این اصول در این شهر پرداخته شده است. روش تحقیق به کاررفته در بخش اصول فقهی؛ توصیفی- تبیینی و در بخش انطباق این اصول بر شهر مشهد تطبیقی و میدانی است. آن چه از این پژوهش منتج می شود این است که این اصول منطبق بر مبانی فقهی است و شهر مشهد نیز براساس ضوابط و آمارهای اخیر، در بیشتر موارد با این اصول انطباق دارد؛ اما بعضی از این اصول در بدنة شهری مشهد رعایت نشده و مدیران اجرایی نیاز به ژرف اندیشی بیشتری در رعایت این اصول در فضای شهری دارند.
طراحی مدل جامع نگر در مطالعه پدیده افتراق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
79 - 91
حوزههای تخصصی:
جدایی اجتماعی_فضایی در شهرها(یا افتراق شهری)، پدیده ای چند بُعدی است که در فضا و زمان حادث می شود. این پدیده تنها به واسطه فضاهای تکه تکه شده یا تمایزات و اختلافات اجتماعی_اقتصادی مشخص نمی شود بلکه در بیشتر مواقع مرزهای تقسیم از برهم کنش جمیع موارد و تمایزات شکل می گیرند؛ اما تاکنون نگرش به این پدیده و مواجهه با آن به صورت جامع صورت نگرفته است. افتراق شهری به طور ابتدایی مسئله اجتماعی شناخته شده ای است اما به فضا به عنوان عاملی مؤثر در شکل گیری و گسترش آن توجه چندانی نشده است. به همین دلیل نیز برای رفع این پدیده، نام و نشانی از شیوه های تحلیلی توأمان فضایی و اجتماعی_اقتصادی دیده نمی شود. در مقاله حاضر با استفاده از شیوه خط سیر «توسعه نظریه» که مبتنی بر مرور ادبیات موضوع به منظور توسعه و تکامل نظریه های موجود است، مفهوم افتراق شهری، به گونه ای که شرح دهنده دقیق و همه جانبه ای از واقعیت بوده و از قابلیت بالای پیش بینی در اجرا برخوردار باشد، بسط داده شده است. در فرایند بسط مفهومی، این پدیده به دلیل حمل معانی فضایی نهفته، پدیده ای فضایی و اجتماعی_اقتصادی معرفی شده و با توجه به سهم هریک از ابعاد در ظهور افتراق شهری، مدل بررسی و مطالعه جامع نگر، مشتمل بر چهار بخش (محدوده های دارای ویژگی افتراق فضایی، محدوده های دارای ویژگی جداافتادگی (افتراق کامل)، محدوده های دارای افتراق اجتماعی_اقتصادی و محدوده های فاقد جدایی اجتماعی_فضایی(یا محدوده های یکپارچه)) طراحی و پیشنهاد شده است. به منظور آزمون مدل، محلات شهر اصفهان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. سنجش وضعیت هر یک از 188 محله شهر و جایگاه آنها در مدل، حکایت از انطباق بالای نتایج با واقعیت و کارایی مدل در توصیف شرایط و جایگاه عرصه های شهری دارد. قرارگیری محلات محرومی مانند علیقلی آقا، زینبه، وحید، همت آباد، مارچین، جویباره، کوجان، بابوکان، شهشهان، اطشاران و قائمیه در محدوده افتراق کامل(جداافتادگی) و همچنین واقع شدن محلاتی مانند ملک، محدوده دانشگاه اصفهان، باغ نگار(آئینه خانه)، آبشار، سعادت آباد، هزار جریب، برازنده و شیخ اشراق (که از شرایط مطلوبی در هر دو بعد برخوردارند) در بخش فاقد افتراق مدل، گویای این واقعیت است. بر این اساس مدل جامع نگر پیشنهادی به واسطه ارائه تصویری واقعی از وضعیت افتراق محلات شهری می تواند به عنوان ابزاری در تصمیم سازی ها به کار رفته و با توجه به موقعیت قرارگیری محلات در هر یک از بخش های مدل، پایه ای برای تعریف اولویت ها و نوع اقدامات در برقراری توازن و برابری شهر به شمار آید.
بررسی و تحلیل فضایی آسیب پذیری اجتماعی شهرهای استان خوزستان (مطالعه موردی: شهرهای بالای 10 هزار نفر)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان تسهیل کننده بوجود آمدن شرایط آسیب پذیری هستند. آسیب پذیری گروه های مختلف مردم ساکن در نواحی خطر خیز شهر، بسته به وضعیت اجتماعی و اقتصادی آن ها در نقاط مختلف، متفاوت است. آسیب پذیری اجتماعی محصول نابرابری های اجتماعی است. از این رو آسیب پذیری اجتماعی می تواند توضیح دهد که چرا بعضی از جوامع از مخاطرات محیطی رنج می برند در حالیکه دیگران به این وضعیت دچار نیستند. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان آسیب پذیری اجتماعی شهرهای بالای 10 هزار نفر در استان خوزستان می باشد. بدین منظور از روش ویکور استفاده گردید و نتایج بدست آمده در قالب نقشه تحلیل فضایی به نمایش درآمد. نتایج نشان داد که شهرهای قلعه تل (Q=0.4437)، مسجد سلیمان (Q=0.4455)، بندر ماهشهر (Q=0.4493)، آغاجاری (Q=0.4569)، بندر امام خمینی (Q=0.4766) و شوش (Q=0.5091) دارای بیشترین میزان آسیب پذیری اجتماعی بودند. همچنین از نظر موقعیت فضایی نیز بیشتر شهرهای با آسیب پذیری بسیار بالای استان خوزستان در جنوب آن قرار داشتند و شهرهای مرکز این استان نیز اکثرا از میزان آسیب پذیری کم و متوسطی برخوردار بودند. در قسمت شمالی نیز تنها شهرهای گتوند، دزآب و شوش دارای میزان آسیب پذیری بالا و بسیار بالایی بودند.
سنجش عوامل موثر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
130 - 146
حوزههای تخصصی:
شهر زابل در شمال استان سیستان و بلوچستان از کانون های پرخطر از نظر تغییرات اقلیمی در ایران است. این مسئله، ضرورت پژوهش راجع به تاب آوری اقلیمی را در این شهر مهم و دوچندان نموده است. پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. بنابراین، مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی است. پرسشنامه، متناسب با موضوع و بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت، برای شهروندان شهر زابل با تعداد 314 نفر تنظیم و توزیع شد. از روش های آماری مثل تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاریAmos استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده مشخص شد که وضعیت شاخص های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و نهادی در وضعیتی پایین تر از سطح نرمال یا نامطلوب و شاخص محیطی در وضعیت نسبتاً نامطلوب قرار دارد. شاخص کالبدی (10/18-)، اقتصادی (8/53-)، اجتماعی (6/54-) و نهادی (11/17-) و مقدار شاخص محیطی برابر 1/56- به دست آمد. همچنین، بر اساس نتایج عامل محیطی دارای بیشترین تأثیر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل با ضریب بتا 0/46 در سطح معناداری 0/007 بود. پس از آن، عامل نهادی (0/049 = P، 0/37 = β) و عامل اجتماعی با ضریب بتا 0/34 و سطح معناداری 0/005 دارای تاثیر مستقیم و معنادار بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل بودند. هم چنین عامل های کالبدی (0/205 = P، 0/20 = β) و اقتصادی (0/461 = P، 0/09 = β) فاقد اثر معنادار بودند.
شناسایی و تببین عوامل مؤثر بر الگوی مسکن در شهرهای ساحلی (نمونه موردی: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
115 - 130
حوزههای تخصصی:
مسکن نیاز اساسی انسان و شاخصی برای توسعه انسانی به شمار می رود. مسکن به عنوان تبلور فضایی و تجسم کالبدی فعالیت سکونتی انسان در محیط، خردترین واحد جغرافیایی شمرده می شود. مهم ترین بخش شهر، محل زندگی انسان ها است و سهم عمده ای از سطوح کاربری ها را نیز شامل می شود. خانه اصلی ترین مکانی است که انسان در تمام دوران زندگی اش با آن سروکار دارد. نخستین جهانی است که آدمی در طول حیات خویش در آن سکنی می گزیند و شخصیت می یابد. هم چنان که انسان در حال رشد، تحول و شکوفایی است.هدف از این پژوهش شناسایی و تبیین نقش عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی موثر بر الگوی مسکن شهر بوشهر است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری شامل کل جمعیت شهر بوشهر در سال 1395 برابر298594 نفر است. حجم نمونه که با استفاده از رابطه ی کوکران محاسبه شده برای جمعیت شهر بوشهر 324 نفر مشخص شده است که به دلیل روایی و پایایی بیشتر به 350 نمونه افزایش یافته است که به روش تصادفی انتخاب شده اند. با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری ارتباط بین عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و محیطی مورد بررسی قرار گرفت که از بین عوامل ذکر شده عوامل اقتصادی با بارعاملی(86 درصد) ،عوامل فرهنگی(81 درصد) و اجتماعی(78درصد) و محیطی (75درصد) به ترتیب بیشترین و کمترین اثر را بر الگوی مسکن بوشهر نشان می دهد. همچنین نتایج نشان می دهد که کلیه عوامل مؤثر بر الگوی مسکن دارای ارتباط مثبت و معنی داری در سطح اطمینان 99 درصدی می باشند.
تحلیل دلبستگی به مکان و متغیرهای وابسته به آن در مکان های سوم شهری (نمونه موردی: پارک ائل گلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
735 - 759
حوزههای تخصصی:
زندگی انسان ها در شهرها وابسته به عوامل مختلفی است. یکی از نیازهای زندگی انسان ها در سطح شهر، تعاملات اجتماعی است که رفع آن نیازمند فضاهایی در سطح شهر است که مکان های سوم شهری بهترین فضا برای تعاملات اجتماعی از طریق دلبستگی مکانی است. از این رو مقاله حاضر به بررسی رابطه بین دلبستگی به مکان و مکان های سوم شهری می پردازد. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و از نوع پیمایشی است. حجم نمونه 305 نفر از بازدیدکنندگان ائل گلی تبریز است. برای مدل ساختاری از تحلیل عاملی مرتبه دوم ( SEM ) و نرم افزارهای آماری استفاده شد. مطابق نتایج پژوهش، در مدل ساختاری نهایی رابطه بین دلبستگی مکانی و مکان سوم شهری ائل گلی، دو بعد مشارکت (جذابیت و خودبیانگری) 6/81 درصد وابستگی مکانی و هویت مکانی 2/79 درصد پیوند اجتماعی را تشکیل می دهند. در کل، جذابیت و پیوند اجتماعی 1/80 درصد وفاداری بازدیدکننده را به خود اختصاص می دهد. درنتیجه مکان های سوم شهری (ائل گلی) در شکل گیری دلبستگی به مکان تأثیر داشته اند و دلبستگی مکانی هم در مشارکت، وفاداری، هویت بخشی مکان، پیوند اجتماعی و جذابیت در مکان سوم شهری (ائل گلی) بسیار مؤثر بوده است.
تحلیلی بر اولویت های اجرایی در ارتقاء کیفیت فضاهای گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
41 - 57
حوزههای تخصصی:
شهر یزد پتانسیل های بسیاری در زمینه گردشگری دارد. اما شواهد حاکی از آن است که استقبال گردشگران داخلی و خارجی از جاذبه های گردشگری شهر مذکور به خوبی صورت نمی گیرد. مسئله اصلی این است که برای جذب گردشگر باید کیفیت فضاهای گردشگری ارتقاء یابد. لذا این پژوهش باهدف اصلی شناسایی اولویت های اجرایی در راستای ارتقاء کیفیت فضاهای گردشگری شهر یزد انجام می شود. برای رسیدن به این هدف، 15 جاذبه گردشگری به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس 34 شاخص در پنج بعد (عملکردی، ادراکی، زیرساختی، محیطی و مدیریتی) با استفاده از تکنیک پرسشنامه و مدل AHP و تحلیل های دوبعدی، اولویت های اجرایی مشخص شدند. جامعه آماری پژوهش گردشگران داخلی و خارجی در شهر یزد بود. بر اساس فرمول کوکران بیشترین تعداد پرسشنامه (400 پرسشنامه) میان گردشگران داخلی و خارجی در فضاهای گردشگری موردمطالعه توزیع شد. درنهایت تعداد 390 پرسشنامه بدون خطا جمع آوری و تحلیل شد. همچنین در بخش دیگری از پرسشنامه ها، وزن نسبی شاخص ها با استفاده از مدل AHP تعیین شد. درنهایت با تلفیق نتایج دو پرسشنامه، شاخص های پژوهش از دو بعد (درجه اهمیت در شرایط فعلی و وزن نسبی) تحلیل شدند. اولویت های اجرایی در پژوهش، به صورت شاخص هایی تعریف شده اند که در شرایط فعلی وضعیت مناسبی ندارند و درعین حال از وزن نسبی بالایی برخوردار هستند. نتایج نشان داد کیفیت فضاهای گردشگری شهر یزد، با نمره میانگین 85/2 پایین تر از حد متوسط است. از مجموع 34 شاخص موردمطالعه، 19 شاخص نمره کمتر از حد متوسط را کسب کرده اند. نتایج تحلیل دوبعدی نشان داد که 12 شاخص همچون شاخص های جذابیت فضا، فعالیت های متنوع، مراکز پذیرایی، قابلیت دسترسی به فضا، امکان توقف اتومبیل، جذابیت و تنوع کالبدی، آسایش اقلیمی، فاصله از هتل و اقامتگاه ها، تبلیغات و معرفی فضاها، نیروی انسانی آموزش دیده، کیفیت علائم راهنمایی و کنترل بر قیمت اجناس، اولویت های اجرایی برای ارتقاء کیفیت فضاهای گردشگری شهر یزد هستند.
ارزیابی پراکنش مکانهای سوم در ارتباط با سطوح طبقات اجتماعی مختلف شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
81 - 92
حوزههای تخصصی:
در تعریفی که پروفسور الدنبرگ از مکان سوم ارائه می دهد، یک مکان سوم عرصه ای معرفی شده است که مردم را بدون در نظر گرفتن درجات و طبقات اجتماعی و تفاوت های قومی، نژادی و ... گرد هم می آورد. این در حالی است که به نظر می رسد حضور چنین مکان هایی در جامعه ما، خود ارتباط ویژه ای با طبقات اجتماعی داشته باشد. به این معنا که سطوح طبقات اجتماعی مختلف، مستعد شکل گیری تعداد و البته گونه متفاوتی از مکان های سوم هستند. بنابراین پژوهش حاضر برآن است که به مطالعه ارتباط طبقات اجتماعی شهر زنجان با نحوه پراکنش مکان های سوم پرداخته و دلایل آن را مورد بررسی و کاوش قرار دهد. در این راستا، در پژوهش حاضر شهر زنجان که بین دو کلانشهر اصلی ایران قرار گرفته ولی برخلاف آنها از یکپارچگی نسبی اجتماعی برخوردار بوده و همچنین در جریان تحولات اجتماعی سیاسی دهه های گذشته، کمترین تغییرات کالبدی و عملکردی را تجربه کرده، به عنوان نمونه مطالعاتی در نظر گرفته شده و داده های مورد نیاز با استفاده از روش های مصاحبه با متخصصان، پرسشنامه، مصاحبه گروهی متمرکز و مشاهده گردآوری شده و در محیط GIS تحلیل شده اند. به صورت کلی باید گفت، روش تحقیق در پژوهش حاضر روش ارزیابی است. نتایج پژوهش نشان می دهند، ویژگی های خاص هر یک از طبقات اجتماعی، نوع خاصی از روابط و مناسبات اجتماعی را میان اعضای طبقه یاد شده با یکدیگر و با سایر شهروندان تعریف کرده و بدین ترتیب بر نوع و تعداد مکان های سوم شکل گرفته، تأثیر مستقیمی می گذارد. با توجه به این موضوع، به نظر می رسد بتوان با گسترش چنین مکان هایی در محدوده های کمتر توسعه یافته و محدوده هایی که در سطوح طبقاتی پایین تر قرار دارند، به تقویت روابط اجتماعی ساکنان هریک از این محدوده ها با یکدیگر و نیز با سایر شهروندان کمک کرد و با فراهم نمودن زمینه ورود افراد از طبقات اجتماعی بالاتر به محدوده های کمتر توسعه یافته از طریق ارتقای مکان های سوم و به تبع آن اختلاط هر چه بیشتر شهروندان از طبقات اجتماعی مختلف، نابرابری اجتماعی را کاهش داده و بدین ترتیب موجبات ارتقای زندگی اجتماعی عمومی شهر را فراهم آورد.
ارزیابی فرهنگ سازمانی در نیروهای ایستگاهی خط 1 قطار شهری مشهد بر اساس مدل دنیسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
97 - 110
حوزههای تخصصی:
فرهنگ به معنای ارزش های مشترک میان افراد یک گروه است. این گروه می تواند یک خانواده، یک سازمان، شهر یا یک کشور باشد. این مفهوم وقتی در قالب سازمانی بررسی شود فرهنگ سازمانی را می سازد و به سبب نقش و تأثیرات آن در افزایش کارایی و بهره وری و تأثیر بر محیط درونی و بیرونی سازمان، ضرورت مطالعاتی فراوانی دارد و به طور خاص در سازمان های متولی مدیریت شهری که آسایش و رضایت شهروندان از خطی مشی های آن ها است بیشتر می شود. جامعه ی آماری تحقیق پرسنل ایستگاهی خط1 قطار شهری مشهد 330 نفر می باشد و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 178 نفر است. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه ی استاندارد مدل دنیسون به دست آمده و در نرم افزار SPSS و Excel تجزیه و تحلیل شده است. آزمون آماری T تک نمونه ای جهت ارزیابی وضع موجود، آزمون تحلیل واریانس یک راهه (One-Way ANOVA) و آزمون تعقیبی شفه برای بررسی تفاوت معناداری بین ابعاد مختلف فرهنگ سازمان و آزمون T زوجی برای تعیین میزان اختلاف وضع موجود با وضع مطلوب مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج آزمون های آماری فرضیات تحقیق نشان داد بعد انطباق پذیری دارای بیش ترین مطلوبیت (میانگین توصیفی:015/3)، ابعاد مأموریت (میانگین توصیفی:77/2) و درگیرشدن در کار (میانگین توصیفی:80/2) نامطلوب و بعد یکپارچگی (میانگین توصیفی:70/2) در پایین ترین وضعیت نامطلوبیت قرار دارد؛ هم چنین مشخص شد که بین ابعاد اصلی مدل اختلاف معناداری وجود داردبه طوری که بین وضع موجود و وضع مطلوب از دیدگاه کارکنان در ابعاد چهارگانه اصلی این مدل شکاف معناداری وجود دارد که بیش ترین اختلاف و شکاف با وضعیت مطلوب در بعد درگیر شدن در کار (با اختلاف میانگین: 813/0) است.
بررسی و تحلیل کاربری های مزاحم شهری، نمونه موردی: خیابان عاشوری شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل کاربری های مزاحم شهری در محدوده خیابان عاشوری با طول حدود 2100 متر، واقع در منطقه یک شهر بوشهر انجام گردید. نوع پژوهش کاربردی – توسعه ای می باشد و روش آن توصیفی- تحلیلی و برداشت به صورت میدانی و چک لیست مشاغل بود. در این پژوهش، ابتدا کلیه اصناف آلاینده و مزاحم تقسیم بندی، سپس نوع آلایندگی و مزاحمت های آن تعیین و سپس ارزیابی های کمی و کیفی مربوط به آن ها انجام شده است. بررسی های کمی نشان داد که 28 نوع کاربری مزاحم و آلاینده شهری که تعداد آن ها بالغ بر 60 واحد فعال یود، در این خیابان وجود دارد. در تحلیل کیفی، با استفاده از نرم افزار Arc GIS، تراکم کاربری های مزاحم و سپس سازگاری کاربری ها و همچنین مطلوبیت آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش، بیانگر آن بود که کاربری ها از لحاظ سازگاری، در حد نسبتاً سازگار و در ماتریس مطلوبیت شرایط آن ها نسبتاً نامطلوب می باشد. یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر وضعیت نامناسب کاربری ها می باشد؛ در این محدوده بایستی به توسعه درون بافتی اندیشید و با در نظر داشتن شاخص های مکان گزینی کاربری ها به تفکیک و باز توزیع فضایی- مکانی کاربری ها پرداخت.
کسری بودجه در شهرداریها: پیشنهاد روشی برای محاسبه و کنترل بر مبنای مفهوم پایداری منابع (مطالعه موردی: کلانشهرهای تهران، مشهد، شیراز و رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
64 - 75
حوزههای تخصصی:
کسری بودجه یکی از مفاهیم مهم در تنظیم و اجرای بودجه است و عدم محاسبه کسری بودجه منجر به ایجاد ناپایداری مالی خواهد شد. تأمین هزینهها از طریق درآمدهای ناپایدار مانند استقراض و یا واگذاری دارایی سرمایهای مصداق کسری بودجه در شهرداری است. پژوهش حاضر با استفاده از مفاهیم تراز عملیاتی، تراز کلی و منابع ناپایدار به محاسبه کسری بودجه شهرداری کلانشهرهای تهران، مشهد، شیراز و قم طی سالهای 1397-1390 پرداخته است. نتایج نشان میدهند: الف) در سالهای اخیر شهرداری تهران با کسری تراز عملیاتی مواجه شده و بخشی از هزینههای جاری خود را نیز از محل واگذاری داراییهای مالی و سرمایهای تأمین نموده است؛ ب) در سایر کلانشهرها وضعیت تراز کلی و تراز کلی بدون واگذاری درآمدهای ناپایدار، گویای استفاده از منابع ناپایدار برای مصارف بودجهای است که در بلندمدت با کاهش ذخیرههای زیستی شهر، وضعیت مالی این کلانشهرها با مخاطرات جدی مواجه میشود. برای مرتفعساختن کسری بودجه، شهرداریها می-بایست با تعریف ردیفهای جدید، افزایش پایه و نرخعوارض ردیفهای درآمدپایدار فعلی بهویژه عوارض نوسازی و مالیات بر ارزشافزوده و استقرار سیستم بهای تمام شده از سطح هزینهها کاشته شود. همچنین برای کنترل تأمینمالی از محل درآمدهای ناپایدار با هدف پوشش کسری بودجه، امکان ایجاد محدودیتهایی توسط نهادهای نظارتی بر بودجه شهرداریها وجود دارد: - تعیین سقف تأمین مالی از طریق استقراض توسط وزارت کشور در بودجه سنواتی شهرداریها برای جلوگیری از ورشکستگی مالی.- تعیین سقف برای تراز کلی بدون واگذاری داراییهای سرمایهای ناپایدار و الزام شهرداری به رعایت آن در راستای کنترل فروش ظرفیتهای زیستی شهر.
بررسی تطبیقی محورهای کلیدی کنفرانس اسکان بشر برای آینده ای بهتر (هبیتات II،I و III)
حوزههای تخصصی:
روند تند شهرنشینی و اثرات ناشی از آن، لزوم تلاش سازمان اسکان بشر ملل متحد در جهت ایجاد محیط شهری بهتر و مسکن مناسب را طلب می کند. یکی از اقدامات مهم در جهت دستیابی به این چشم انداز، برگزاری همایش هایی در دوره های 20 ساله است که دستیابی به دستور کارهای جدید شهری را مد نظر قرار می دهد . در طرح های ارائه شده، بحث مسکن به عنوان یکی از عوامل اساسی همواره مورد توجه برنامه ریزان بوده است و به منظور بهبود بخشیدن به وضعیت سکونتگاه ها در هر دوره، راهبردهای جدیدی به کار گرفته می شود. این مطالعه با روش توصیفی-تحلیلی ضمن بررسی پیشینه و اهداف کنفرانس های هبیتات، به ارائه اصول و برنامه اقدام آن ها می پردازد. سپس با تکیه بر چارچوب استخراج شده، مقایسه تطبیقی سیاست ها و برنامه های اقدام در قالب محورهای اصلی توسعه پایدار صورت می گیرد. در نهایت به منظور جمع بندی و ارزیابی برنامه های راهبردی در قالب های مشخص، راهکارهایی در راستای بهبود عملکرد طرح ها در حوزه اجرایی ارائه می گردد. نتایج نشان داد که از نظر پایداری، رقابت پذیری اقتصادی، برنامه ریزی شهری و مسکن تغییر رویکرد به سمت جامع نگری بوده است. در نهایت این که هرچند درک درستی از شرایط و چالش های در حال ظهور شهرها وجود ندارد اما باید فرصت های شهرنشینی بعنوان موتور توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در نظر گرفته شود. اکنون باید تفکری شهری به بسیج کردن جوامع جهانی در جهت تمرکز به تمام ابعاد سکونتگاهی از کوچکترین نقاط روستایی تا کلانشهرها وجود داشته باشد. این امر نیازمند تفکر آینده پژوهانه نسبت به چالش های سکونتگاهی انسان ها در سطح خرد و کلان است.