فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۲۱ تا ۳٬۳۴۰ مورد از کل ۶٬۴۸۱ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
33 - 48
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه اخیر، تغییرات بنیادی در شهرنشینی و دگرگونی در مفهوم کار، چگونگی گذران اوقات فراغت به یکی از ضرورت های حیاتی جوامع بشری تبدیل شده است. به گونه ای که در ضوابط منطقه بندی جدید، ایجاد فضاهای فراغتی به عنوان یکی از کاربری های اصلی شهر پذیرفته شده است. پژوهش حاضر براساس هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و براساس ماهیت، کاربردی-نظری است. در این مطالعه سعی شده است با استفاده از مدل احتمالاتی Huff در محیط نرم افزارArc GIS احتمال تولید سفر به فضاهای فراغت شهری، در ارتباط با جاذبه و توزیع این فضاها در سطح کلان شهر اهواز محاسبه و پیش بینی شود. نتایج پژوهش بیانگر، نبودن تعادل در توزیع امکانات فراغتی در شهر است. این موضوع به نبود تعادل فضایی در سطح شهر منجر شده و از این منظر، رفتار فراغتی شهروندان در سطح مناطق، تابعی از چگونگی توزیع هر کاربری است. یافته ها نشان می دهد که کاربری های فراغتی فضای سبز، اجتماعی- فراغتی، ورزشی به ترتیب با بالاترین احتمال تولید سفر و کاربری های تفریحی و آموزشی- فراغتی به ترتیب جاذبه کمتری دارد. درنهایت، کمترین احتمال تولید سفر به کاربری های تاریخی اختصاص دارد. این شهر حتی بدون درنظرگرفتن شرایط ویژه شهرهای صنعتی و آلوده، همواره با کمبود فضاهای فراغتی در شهر مواجهه است. از این رو، این گونه پژوهش های علمی و کاربردی مبنایی برای سیاست گذاری و برنامه ریزی، در جهت بهبود وضعیت موجود و مدیریت آگاهانه این فضاها خواهد بود.
ارزیابی اثرات زیست محیطی طرح گردشگری دره گردو اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
101 - 111
حوزههای تخصصی:
علی رغم مزایای فراوان صنعت گردشگری در بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم، چنانچه گسترش این صنعت با سیاست گذاری ها و برنامه های منطبق بر نگرش زیست محیطی همراه نباشد، همچنین بر پایداری توسعه تأکید نکند و به صورت مجموعه ای همه جانبه و پویا مدنظر قرار نگیرد، در میان مدت تأثیرات منفی فراوانی بر محیط زیست می گذارد. در همین راستاانجام مطالعات ارزیابی اثرات محیط زیستی، از جمله روش های مطلوب دستیابی به اهدافتوسعه پایدار به شمار می رود. منطقه نمونه گردشگری دره گردو با وسعت 100 هکتار در جنوب شهر اراک قرار دارد. به منظور ارزیابی اثرات زیست محیطی اجرای پژوهش حاضر ابتدا وضعیت موجود این منطقه شناسایی، سپس با جمع آوری اطلاعات مورد نیاز (شامل موقعیت جغرافیایی اقلیم منطقه، زمین شناسی، مسائل زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره) اثرات اجرای پروژه در دو فاز ساختمانی و بهره برداری مشخص شده است، همچنین براساس تجزیه وتحلیل چک لیست، اثرات گزینه اجرا یا اجرانکردن پروژه با ملاحظات زیست محیطی بررسی، و روش ماتریس ایرانی (ماتریس لئوپلد اصلاح شده) برای ارزیابی زیست محیطی پروژه انتخاب شد. نتایج نشان داد آثار پروژه در فاز ساختمانی 95/0+، در فاز بهره برداری 62/0+ و جمع جبری 57/1+ است؛ بنابراین، در صورت رعایت تمام ملاحظات محیط زیستی و پایش مداوم، امکان اجرای این طرح میسر است.
مسافرت کوتاهی به نیجریا
حوزههای تخصصی:
اثربخشی مؤلفه های اقتصادی در ساختار و شاخص های کالبدی-فضایی گونه های مسکن شهری گرگان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
102-117
حوزههای تخصصی:
ارتباط متقابل مسکن با اقتصاد به گونه ای است که هر یک از این بخش ها بر طرف مقابل اثرگذار بوده و باعث تغییراتی در ساختار و عملکرد هر یک از این متغیرها می گردد. نوسانات بخش اقتصاد و صنعت، شرایط اجتماعی- اقتصادی شهرها را تحت تأثیر قرار می دهد و موجب بروز شکل های مختلفی از سکونت و ساخت و ساز می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مسکن شهر گرگان، به تحلیل و ارزیابی نقش متغیرهای اقتصادی در ساختار کالبدی مسکن شهری و شکل گیری گونه های مسکن می پردازد. نوع پژوهش کاربردی- توسعه ای و از نظر شیوه انجام، ترکیبی از تحقیقات توصیفی، اسنادی و همبستگی است. در بخش جمع آوری اطلاعات وضع موجود در شیوه میدانی، از پرسشنامه محقق ساخت استفاده شده است. جامعه آماری نیز کلیه واحدهای مسکونی شهر گرگان و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 375 واحد مسکونی است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده که برابر با 82/0 بدست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل آمارها از نرم افزارهای آماری SPSS، Excel و آزمون های آماری رگرسیون خطی همزمان استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که ساختمان های مسکونی شهر گرگان به لحاظ گونه شناسی از نظر شاخص های اشتغال، قیمت زمین، نوع مصالح بکاررفته در بنا، عمر ساختمان و شاخص نمای ساختمان از تنوع و تفاوت برخوردار می باشند. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد که، شرایط اقتصادی از عوامل مؤثر و تأثیرگذار در تنوع و شکل گیری گونه های مسکن در سطح شهر گرگان می باشد و ارتباط مؤثر و معناداری میان شرایط اقتصادی ساکنین سکونتگاه ها با شاخص های مورد بررسی در ارتباط با مسکن وجود دارد.
ارزیابی کیفی مکان گزینی وضع موجود فضاهای ورزشی شهرکرد با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و سطح بندی مکانگزینی فضاهای ورزشی شهرکرد بر اساس معیارهای مکان یابی است. روش پژوهش «توصیفی- تحلیلی» بوده که با استفاده از مطالعات میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، تمام فضاهای ورزشی شهرکرد است. در این پژوهش، داده های حاصل از پیمایش میدانی با مدل AHP وزن دهی شده و با استفاده از مدل تاپسیس درجه مطلوبیت و رتبه هریک از فضاهای ورزشی در چهار معیار همجواری، دسترسی، ایمنی و آسایش مشخص شده است. در مرحله آخر جهت رتبه بندی نهایی فضاهای ورزشی شهرکرد، از مدل تصمیم گیری ویکور استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، با توجه به وزن های سلسله مراتبی (AHP) و رتبه بندی انجام شده در مدل تاپسیس، بین مکانگزینی وضع موجود فضاهای ورزشی شهرکرد و معیارهای مکانیابی (همجواری، دسترسی، ایمنی و آسایش) تفاوت وجود دارد. یافته های حاصل از روش ویکور نشان می دهد که سالن یادگار امام و مجموعه ورزشی انقلاب در وضعیت مطلوب، مجموعه ورزشی تختی نیمه مطلوب و فضاهای ورزشی حجاب، باستانی و رسالت در وضعیت نامطلوب قرار دارند.
شناسایی تنگناهای پیاده روی شهروندان در شهر رشت با استفاده از تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پیاده روی شهروندان در همه شهرها به طور اعمّ و در جوامع درحال توسعه به طور اخص با مشکلات و تنگناهای متعددی روبه رو بوده و از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و ... قابل مطالعه است. دراین میان برخی از این ابعاد از سهم بیشتری در کاهش اشتیاق شهروندان به پیاده روی در فضاهای شهری برخوردارند. پژوهش حاضر قصد دارد تنگناهای پیاده روی شهروندان شهر رشت را با استفاده از تئوری بنیانی مورد مطالعه قرار دهد. روش: در این پژوهش با استفاده از روش کیفی، تنگناهای پیاده روی شهروندان شهر رشت با به کارگیری تئوری بنیانی موردمطالعه قرار گرفته است. براساس روش نمونه گیری هدفمند و نظری، ۴۳ نفر از شهروندان به عنوان نمونه انتخاب شدند. تکنیک های به-کارگرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهدات میدانی تمرکز یافتند. یافته ها/نتایج: مصاحبه ها تا جایی پیش رفتند که مرحله اشباع تئوریک حاصل شد. برمبنای نظریه بنیانی، داده ها در سه مرحله کدگذاری تحلیل شدند و نتایج حاصل از آن، استخراج ۷ مقوله هسته ای شامل عوامل تأثیرگذار اجتماعی و فرهنگی، کالبدی، فردی، طبیعی، مدیریتی، امکانات و قوانین می باشد. نتیجه گیری: تنگناهای اساسی پیاده روی شهروندان در شهر رشت، تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، فردی، طبیعی، مدیریتی، امکانات و قوانین به وجود آمده است. تمامی این عوامل در دو گروه زمینه های مؤثّر بر پیاده روی و شرایط مداخله گر قابل مطالعه هستند که در گروه نخست، ویژگی های شهر و شهروندان و در گروه دوم، شرایطی که در عدم تمایل شهروندان به پیاده روی نقش داشته اند، قرار می گیرد.
تدوین ابزار سنجش میزان انطباق محیط سکونت شهری با نیاز شهروندان به فعالیت فیزیکی و کاربست آن در محله حجاب مشهد
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
88-104
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی طی دهههای اخیر، موجب افزایش نابرابری های بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی در مقیاس وسیع بین ساکنان بسیاری از شهرها شده است، از میان مهم ترین پیامدهای آن، می توان به کم تحرکی شهروندان در سراسر دنیا و ایران اشاره نمود. عدم فعالیت فیزیکی، به عنوان یکی از مسائل مهم سلامت عمومی، با محیط سکونت و فعالیت های روزانه شهروندان در ارتباط است، و از آنجا که معیارهای مشخص و قطعی برای اندازه گیری آن در محیط شهری وجود ندارد، لذا جهت سنجش نحوه تأثیرگذاری فعالیت فیزیکی بر کیفیت محیط سکونت شهری، تدوین معیارهایی ضروری به نظر می رسد. بدین منظور معیارهای بدست آمده از مطالعات نگارندگان، در قالب چارچوب نظری، ابزار سنجش را مشخص نمود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر نخست، تدوین ابزار سنجش کیفیت محیط سکونت شهری با تأکید بر فرصت های فعالیت فیزیکی و سپس بررسی معیارهای حاصل در محدوده مطالعاتی (محله حجاب مشهد) می باشد. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی است، لذا گردآوری مبانی نظری با استفاده از مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و در ادامه از طریق تدوین پرسشنامه، ابزار بدست آمده در محله حجاب مورد ارزیابی قرار گرفت و داده های حاصل با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل آماری شد. با توجه به نتایج، تحلیل عاملی تأیید می کند که اولاً، موضوع فعالیت فیزیکی شهروندان از چهار متغیر عملکردی، دسترسی، اجتماعی و زیبایی شناختی تأثیر می پذیرد. ثانیاً با توجه به نتایج تحلیل و اندازه تأثیر هر کدام از متغیرها بر متغیر فعالیت فیزیکی می توان نتیجه گرفت که عامل عملکردی بیشترین تأثیر را بر کیفیت محیط سکونت شهری با تأکید بر فرصت های فعالیت فیزیکی شهروندان دارد. عامل دسترسی، عامل اجتماعی و عامل زیبایی شناختی به ترتیب به عنوان دیگر معیارهای مؤثر بر میزان فعالیت فیزیکی شهروندان می باشند.
نیازسنجی آموزش های محیط زیستی در زنان خانه دار –مطالعه موردی: منطقه 15 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان، مدیران مصرف منابع در سطح خانوار به شمار می آیند. در این میان نقش کلیدی زنان در مدیریت محیط زیست بر کسی پوشیده نیست. آگاهی از سطح دانش محیط زیستی زنان خانه دار و همچنین شناسایی نیازها و خلأهای موجود در این زمینه می تواند نقش به سزایی در ارتقای فرهنگ محیط زیستی جامعه داشته باشد. در پژوهش حاضر، نیازسنجی آموزشی به منظور شناخت سطح برخورداری از آموزش های مختلف محیط زیستی و برآورد نیازهای آموزشی در زنان خانه دار منطقه 15 شهرداری تهران انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر نحوه جمع آوری داده ها از نوع توصیفی و پیمایشی است که داده های مورد نیاز آن از طریق تکمیل پرسشنامه ها توسط زنان خانه دار در منطقه 15 که از میان آن ها، 1082 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند به دست آمده است. روایی ابزارپژوهش از طریق نظرات کارشناسی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرون باخ (86/0) تأیید شده است. پردازش و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. زنان در این منطقه از سطح دانش و آگاهی های محیط زیستی (88%) بالایی برخوردارند اما به خوبی منشأ همه مشکلات زیست محیطی را نمی شناسند. تمام راه های ارتباطی برای آموزش را مفید می دانند، آموزش های رودررو و تلویزیون به عنوان یک رسانه اجتماعی در مقایسه با سایر روش ها از میانگین بیشتری برخوردارند.
اولویت بندی توان توسعه گردشگری در مناطق کویری و بیابانی مطالعه موردی: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
79 - 98
حوزههای تخصصی:
استان کرمان از جمعیت بالای جوان، وسعت قابل توجه و زمین های حاصلخیز به ویژه در حوزه جنوبی، منابع زیرزمینی غنی و ارزشمند و قابلیت ها و جاذبه های متنوع گردشگری (طبیعی و انسانی) برخوردار می باشد. بااین وجود، معضلات متعدد اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی و توسعه ناپایدار (به خصوص در مناطق کویری و بیابانی) به عنوان چالشی اساسی فراروی مدیران و برنامه ریزان ملی، منطقه ای و محلی می باشد. این پژوهش با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی است. روش پژوهش به صورت اکتشافی و توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری داده های موردنیاز از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در پژوهش حاضر، برای نخستین بار، به منظور اولویت بندی و پهنه بندی منطقه موردمطالعه (استان کرمان) ازنظر توان توریسم، از پیاده سازی مدل تصمیم گیری چند شاخصه ویکور (Vikor) در محیط GIS استفاده شده است. کارایی بسیار بالای مدل ویکور نسبت به مدل های پیشین (تاپسیس، و ...) در کسب نتایج با کمترین خطا و درنهایت قابلیت به کارگیری این نتایج در تصمیم گیری های نهایی توسط مدیران باعث انتخاب مدل مزبور گردیده است. نتایج حاصله از بررسی خروجی نهایی مدل ویکور حاصل از تلفیق و تحلیل لایه های مختلف اطلاعاتی نشان می دهد که شهرستان های کرمان، بم، جیرفت، سیرجان و رفسنجان به دلیل داشتن جاذبه های انسانی- فرهنگی و طبیعی گوناگون از توان بالاتری نسبت به سایر مناطق استان برخوردار هستند. همچنین، مناطق محروم تر و کمتر توسعه یافته استان مانند: فهرج، ریگان، رودبار جنوب، قلعه گنج، منوجان، کهنوج و ...، که با محدودیت های طبیعی و همچنین چالش های انسانی مواجه هستند؛ با توجه به وجود جاذبه های طبیعی و جاذبه های انسانی- فرهنگی مناطق مستعدی جهت توسعه انواع توریسم (طبیعت گردی، فرهنگی، قومی، روستایی، ورزشی، سلامت، رویداد، برای دیدار بستگان، کشاورزی، نیاشناسی، فروشگاه کتاب، و ...) می باشند.
اولویت بندی راهبردها در تهیه سند "چارچوب طراحی شهری" در مرکز شهر جدید گلبهار با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای جدید با هدف جذب سرریز جمعیتی شهرهای بزرگ مکان یابی و احداث شده اند. شهر جدید بایستی با برنامه ریزی و طراحی مناسب از تمام تسهیلات لازم برخوردار باشد. مرکز شهرهای جدید به عنوان یکی از مهم ترین عناصر هویت بخش، بستری برای فعالیت های شهری، حضور و تعاملات میان مردم است، لذا طراحی مناسب مراکز و فضاهای شهری حائز اهمیت است. بنابراین تهیه اسناد هدایت طراحی شهری برای مرکز شهر ضروری است. تهیه سند "چارچوب طراحی شهری" مرکز شهر با هدف کیفیت بخشی به مرکز و درنتیجه تمام شهر تاثیرگذار است. هدف مقاله حاضر ارائه راهبردهای اساسی در تدوین چارچوب طراحی مرکز گلبهار و اولویت بندی آن ها می باشد. راهبردهای پیشنهادی در پنج نظام استخوان بندی، دسترسی، کاربری، کالبدی و منظرشهری با استفاده از مدل سلسه مراتبی AHP با استفاده از نظر مدیران و متخصصان تاثیرگذار در گلبهار اولویت بندی شده است. نتایج حاصل نشان داد که ارتقای کیفیت های کالبدی (1418/0)، حمل و نقل عمومی کارا (1412/0) و طراحی محورهای دید و تقویت کریدورهای بصری (1216/0) از اصلی ترین اولویت ها می باشد. در انتها نیز سیاست ها و نقشه های چارچوب طراحی شهری با توجه به اهمیت راهبردها پیشنهاد شده است.
تحلیل توزیع خدمات عمومی با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع نامناسب و نابرابر خدمات در شهرها به دلیل جاماندن توسعه شهر از رشد آن، در حال حاضر یکی از چالش های مدیریت شهری در پاسخگویی به شهروندان است. با بررسی میزان نابرابری ها در توزیع خدمات و شناسایی الگوی فضایی بی عدالتی در سطح شهر می توان پی برد که کدام یک از خدمات در وضعیت نامناسب تری هستند و بی عدالتی ها بیشتر در کدام بخش و محله شهری تمرکز یافته است؛ از این رو مدیریت شهری می تواند با عمل آگاهانه در توزیع فضایی خدمات عمومی و منافع اجتماعی، نابرابری های فضایی را کاهش دهد و با ارتقای کیفیت زندگی، توسعه پایدار شهری را تضمین کند. بدین منظور در پژوهش حاضر به مسئله توزیع خدمات عمومی با تأکید بر عدالت اجتماعی توجه شده است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که داده های آن به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است. سپس با استفاده از روش های تحلیل خوشه ای، تکنیک ویکور فازی و آزمون های آمار استنباطی میزان برخورداری از خدمات عمومی به تفکیک محله و بافت های شهری تحلیل شده است. براساس نتایج، شهر بجنورد با کمبود شدید مراکز خدمات عمومی روبه روست. همچنین این کمبود به صورت ناعادلانه در محله های شهری مشاهده می شود و شاهد بروز نابرابری و بی عدالتی میان محله ها هستیم. این نابرابری ها به صورت مرکز پیرامونی است و هرچه از بخش مرکزی شهر به سمت حاشیه ها حرکت می کنیم، به محرومیت محله ها افزوده می شود. درواقع توسعه شتابان این شهر در سال های اخیر و برخی مشکلات ساختاری مربوط به نظام برنامه ریزی شهری سبب ناکارآمدی در تخصیص خدمات میان محله ای شده است؛ به طوری که تمرکز و تجمع امکانات در محله های مرکزی شهر سبب بروز مشکلات عدیده ای برای ساکنان این محله ها شده و دسترسی به خدمات عمومی برای ساکنان محله های محروم و حاشیه ای دشوارتر شده است.
مطالعه تطبیقی نقش پیکربندی و چیدمان فضایی محله های شهری در میزان احساس امنیت ساکنین (نمونه موردی: محلات جهانشهر و مهرویلا در شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
119 - 132
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت به عنوان یکی از نیازهای انسان، عامل اصلی پایداری فضاهای شهری است. از آن رو که سبب تداوم استفاده از فضای عمومی بوده و زمینه ارتکاب به برخی رفتارهای نابهنجار را از بین می برد. یک عامل کالبدی تأثیرگذار بر جنبه های متنوع امنیت انسان در فضای عمومی کیفیت نفوذپذیری معابر شهری است. این مقاله با طرح فرضیه تأثیر الگوی پیکربندی محلات بر بعد روانی امنیت به مطالعه این موضوع می پردازد. پیکربندی با تقویت امکان حرکت راحت و جریان رفت و آمد پیاده در شبکه محلی و افزایش امکان نظارت افراد بر محیط زندگی، در ارتقاء احساس امنیت در فضای محله تأثیرگذار است. جهت آزمون فرضیه ابتدا از روش مشاهدات میدانی و برداشتهای کارشناسی در محدوده مورد مطالعه استفاده شده و کروکی ها و پلان های مورد نیاز تهیه گردید، سپس روابط میان خصوصیات توپولوژیکی و درجه ایمنی معابر در محلات مهرویلا و جهانشهر در شهر کرج با استفاده نرم افزار Depth Map، تعیین شد. همچنین معابر امن و نا امن هر دو محله توسط ساکنین مشخص گردید. برای بررسی درجه ایمنی معابر از تکنیک تحلیل خوشه ای و از نرم افزار SPSS در زمینه معناداری روابط میان خصوصیات توپولوژیکی و درجه ایمنی معابر استفاده شد. نتایج نشان دهنده این امر بود که معابر منزوی که کم تر مورد استفاده عابر پیاده قرار می گیرند، در مقایسه با معابر همپیوند با متوسط ارزش عمق پایین، نا امن ترند. جریان حرکت و نظارت بهتر افراد (به ویژه پیاده) در سطح معابر با متوسط ارزش عمق پایین و به اصطلاح همپیوندتر، عامل اصلی افزایش درجه ایمنی آن ها برای افراد است؛ بنابراین محلاتی که از ساختار فضایی عمیق تری در مقیاس محلی برخوردارند، عموماً برای ساکنین خود نا امن ترند. با تقویت همپیوندی میان معابر در ساختار محلی پیکربندی نواحی مسکونی، جریان حرکت و نظارت افراد بر محیط بیشتر شده و احساس امنیت در فضای عمومی محله افزایش می یابد.
چرا نهاوند شناسی؟
سنجش و ارزیابی توسعه پایدار محله ای در شهر تهران (مطالعه موردی: محله های ولی عصر شمالی، آشتیانی، نیلوفر و امامیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله به عنوان کوچک ترین سلول زندگی شهری، دارای درون مایه های عظیم اجتماعی و فرهنگی است و با بازآفرینی فرهنگ شهروندی، زمینه توسعه پایدار را در سطح شهر و جامعه فراهم می سازد. براین اساس، در این پژوهش به سنجش و ارزیابی وضعیت توسعه پایدار محله ای در محله های ولی عصر شمالی، آشتیانی، نیلوفر و امامیه شهر تهران پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است. ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، شاخص های مؤثر بر تحقیق شناسایی شدند. برآورد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، معادل 384 بود. در مرحلة بعد 374 محلة شهر تهران برحسب پایگاه اجتماعی- اقتصادی به چهار طبقه (بالا، متوسط بالا، متوسط پایین و پایین) تقسیم شد و از هر طبقه یک محله به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. سپس با جمع آوری داده های مورد نیاز از سطح محله ها، تشکیل ماتریس اولیة تصمیم گیری انجام گرفت. در مرحلة بعد به روش وایکور- که از جمله روش های تصمیم گیری چندمعیارة جبرانی با حالت سازشی است- محله های نمونه از نظر شاخص های توسعة پایدار محله ای سنجش شدند. نتایج اجرای تکنیک وایکور نشان داد از نظر شاخص های پایداری محله ای، محلة نیلوفر با مقدار شاخص وایکور 017/0 و محلة ولی عصر شمالی با مقدار شاخص وایکور 1، به ترتیب در بهترین و بدترین شرایط، و محله های امامیه و آشتیانی نیز با مقدار پایداری 160/0 و 613/0 در رتبه های دوم و سوم پایداری محله ای قرار دارند.
احیای معیشت پایدار روستاهای سنتی ازطریق توسعه گردشگری (مورد شناسی: دهستان ناهوک، شهرستان سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته بهبود معیشت پایدار روستایی مورد توجه بسیاری از محققان و برنامه ریزان قرار گرفته است. در این زمینه یکی از رهیافت های اصلی برای بهبود معیشت پایدار روستایی توجه به توسعه گردشگری است. با توجه به اهمیت این موضوع در این پژوهش، به بررسی احیای معیشت پایدار روستاهای مرزی ازطریق توسعه گردشگری پرداخته شد. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمّی) است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه است. جامعه آماری شامل خانوارهای روستایی دهستان ناهوک در شهرستان سراوان است (1618 N= ). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای، 310 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، از آزمون تحلیل واریانس، رگرسیون چند متغیّره و مدل تحلیل مسیر بهره گرفته شد. نتایج نشان داد، رابطه خطی و معنی داری بین توسعه گردشگری و احیای معیشت پایدار وجود دارد؛ به ترتیب بیشترین تأثیر گردشگری مربوط به عامل نهادی با ضریب (363/0) و کمترین تأثیر مربوط به عوامل کالبدی محیطی با ضریب (182/0) است. همچنین نتایج نشان داد که علی رغم تلاش های مسئولان محلی و مشارکت های مردمی در زمینه ایجاد زیرساخت های امنیتی و افزایش کیفیت ارائه خدمات مطلوب برای توسعه گردشگری در این منطقه، به علت عدم تأمین زیرساخت های اولیه، عدم دسترسی به شبکه های ارتباطی مناسب به جاذبه های گردشگری موجود در روستاها و از همه مهم تر، مشکلات امنیتی که نتیجه موقعیت مرزی روستاهای منطقه است، به عنوان مهم ترین موانع توسعه گردشگری در روستاهای این شهرستان شناسایی شدند.
بررسی رفتارهای محیط زیستی با تأ کید بر سواد زیست محیطی؛ نمونه مورد مطالعه: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
75 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رفتارهای محیط زیستی شهری شهروندان 18 ساله و بالاتر شهر مشهد بوده است. در این پژوهش از رویکرد پژوهشی قیاسی برای تبیین و از پرسشنامه برای گرداوری داده ها استفاده شد. در مبانی نظری، مفاهیم شهروندی محیط زیستی و سواد محیط زیستی توضیح داده شده است. نمونه ای با حجم 689 نفر در شهر مشهد به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. در این مرحله آگاهی، دانش، دغدغه و رفتار محیط زیستی به عنوان ابعاد سواد محیط زیستی سنجیده شده و در قالب پرسشنامه، با مراجعه پرسشگران به در منازل و گفت وگوی حضوری تکمیل شد. آزمون فرضیه ها و تجزیه وتحلیل داده ها به کمک آزمون های آماری ناپارامتریک انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد که سواد محیط زیستی جامعه مورد مطالعه در ابعاد آگاهی و دانش در سطح بالایی است، درحالی که در ابعاد دغدغه و رفتار محیط زیستی نمره پاسخگویان تنها اندکی از حد متوسط بالاتر بود. همچنین میان سواد محیط زیستی در همه ابعاد آن با متغیر تحصیلات رابطه معنادار در جهت مستقیم، اما ضعیف مشاهده شد. رفتار محیط زیستی جمعی مردان بیش از زنان، اما رفتار فردی محیط زیست در میان زنان بیش از مردان است. هیچ کدام از شاخص های سواد محیط زیستی با سن رابطه نداشتند. درنهایت این که بین متغیرهای آگاهی، دانش و دغدغه محیط زیستی با رفتار محیط زیستی رابطه معنادار در جهت مستقیم و با شدت ضعیف برقرار بود.
مقوله «مرکز» و «حاشیه»، تبیین انگاره مفهومی از مواجهه «خود» و «دیگری» در حیات شهر با تأکید بر رویکرد توسعه درون زا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
133 - 144
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم عمده در نگاه مدرن و پست مدرن به پدیده ها، دوگانه «خود» و «دیگری» است. در علوم اجتماعی، هنگامی که صحبت از دیگری می شود، بحث این است که اقلیت و اکثریت جامعه چگونه شکل می گیرد؛ بنابراین در اندیشه جامعه شناختی، اقلیت ها معمولاً دیگری را تشکیل می دهند. چراکه «اکثریت» در چارچوب جامعه، واجد قدرت می شوند و همین قدرت، زمینه ساز معنای «دیگری» در چارچوب «بازنمایی» خواهد شد. در شهرهای ایران، حاشیه نشینی و یا به تعبیری دیگر کانون های خودانگیخته بخش جدایی ناپذیری از زندگی شهری را شکل می دهند. پرسشی که مطرح می شود آن است که چگونه حاشیه به عنوان «دیگری» می تواند توسعه یافته، در خود ریشه کند و در جامعه تبدیل به نیروی «مولد» شود؟ بدین منظور مقاله حاضر، بر آن است تا با بررسی نحوه مواجهه و تعامل «خود» و «دیگری»، زمینه ای مناسب را برای طرح دکترین معتقدین به توسعه درون زا فراهم آورد. این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات «کیفی» از نوع «بنیادی» و به لحاظ «قصد» از پژوهش، «تحلیلی» است که به درک شیوه مواجهه خود و دیگری در حیات شهر می پردازد. منطق پژوهش، «قیاسی» است. در پایان، این مطالعه نشان می دهد که اصلاح در نحوه توزیع خدمات به حاشیه جهت مولد نمودن دو حوزه صنعت و کشاورزی و متعاقب آن کوچک نمودن بخش مصرف، تقویت نهادهای محلی در فرایند توانمندسازی حاشیه، بازنگری قلمروی مالکیت، تقویت بنیان های اقتصاد درونی با مشارکت مردم و عدم تزریق امکانات از بیرون، ازجمله عواملی هستند که می تواند در مولد نمودن حاشیه، تأثیرگذار باشند.
مدل مدیریت تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری در ایران مطالعه موردی: محله همت آباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
117 - 132
حوزههای تخصصی:
تعارضات ذی نفعان بازآفرینی شهری مانع بهره گیری از ظرفیت های کامل مشارکت ذی نفعان در بافت های دچار افت شهری است و از آنجا که مشارکت یکی از ارکان اصلی بازآفرینی شهری است، در نتیجه موجب عدم تحقق کامل برنامه های مذکور شده است. از این رو، مدیریت تعارض ذی نفعان می تواند اختلاف نظر و تعارض های بین ذی نفعان بازآفرینی شهری را تعادل بخشد و موجب برقراری تعامل، مشارکت و همکاری بین آنها و ایجاد خلاقیت، اثربخشی و بهبود روند اجرایی طرح های بازآفرینی شهری شود. این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین نقش ذی نفعان بازآفرینی شهری در تحقق برنامه های توسعه شهری و جایگاه مدیریت تعارضات بین ذی نفعان به عنوان یکی از عوامل موفقیت یا ناکامی طرح های یادشده، مدل «مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری» در ایران را بر پایه نظریه نهادی و حکمروایی همکارانه و با روش تحلیل محتوای کیفی در محله همت آباد اصفهان (به عنوان مورد مطالعه این پژوهش) ارائه کند. از این رو با مطالعه مبانی نظریه نهادی و مفاهیم پایه شامل بازآفرینی شهری، مدیریت تعارض ذی نفعان و حکمرواییِ همکارانه، مؤلفه های مدل مفهومی پیشنهادی حاصل از بررسی متون و ادبیات بین المللی بازآفرینی شهری، تدقیق و ارائه می شود. سپس مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، در زمینه محله همت آباد اصفهان مورد آزمون و تحلیل واقع می گردد. بدین منظور پس از شناسایی ذی نفعان کلیدی و تعارضات اصلی آنان، از متن مصاحبه های انجام شده با ذی نفعان کلیدی و اسناد بازآفرینی محله یادشده، استفاده شده است. در نهایت، مدل مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری منطبق با زمینه همت آباد اصفهان به دست می آید. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری مستلزم شناسایی ذی نفعان کلیدی، شناسایی تعارضات ذی نفعان و ارائه راهبردهای حل تعارض مبتنی بر فرآیندهای همکارانه شامل برقراری چرخه تعاملی بین سه گانه مشارکت و درگیری اصولی، انگیزه مشترک و ظرفیت عمل مشترک است که با بهره گیری از فنون حل تعارض به ویژه مذاکره و گفتگوی چهره به چهره، موجب رسیدن به هم رأیی (اجماع نظر) ذی نفعان در موضوع موردِ تعارض می شود. مدل یادشده با مدیریت مؤثر تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری می تواند نقشی مؤثر در ظرفیت سازی و اثربخشی طرح های بازآفرینی اجتماع محلی در ایران ایفا کند.
گونه شناسی شیوه های پهنه بندی و تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرح های جامع شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
105 - 118
حوزههای تخصصی:
نظام شهرسازی کشور در دهه های معاصر بسیار دستخوش تغییر و تحول قرارگرفته است. یکی از موضوعاتی که در این تغییر و تحول اثرات شایانی بر توسعه شهرهای ایران بر جای گذاشته، موضوع تراکم ساختمانی در طرح های توسعه شهری بوده است. به منظور رسیدگی به این موضوع، هدف مقاله پیش رو، بررسی چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرح های جامع شهرهای مراکز استان های ایران از زمان تهیه نخستین طرح تاکنون و ارائه یک گونه شناسی از آنها و تشریح ویژگی های آن است. نوع تحقیق از حیث روش توصیفی_تحلیلی و از حیث محتوای اطلاعات یک مقاله اصیل است. روش جمع آوری داده ها اسنادی و مراجعه مستقیم برای دسترسی به آنها بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها نیز از طریق تشریح ساده روابط میان آنها صورت گرفته است. یافته های مقاله نشان داده است که می توان پنج گونه مختلف از روش تعیین تراکم ساختمانی مسکونی را شناسایی نمود. گونه نخست روش سنتی (که خود به سه زیرگونه کاهشی، افزایشی و سه سطحی تقسیم می شود)، گونه دوم روش شناور، گونه سوم روش راهبردی_ساختاری، گونه چهارم روش ترکیبی و گونه پنجم سایر روش ها. بر این اساس یک روند تاریخی در گونه شناسی ارائه شده مشخص گردید. به طوری که هر یک از گونه ها و زیرگونه ها در مقطع زمانی خاصی از تاریخ چند دهه ای تهیه طرح های توسعه شهری کشور، بیشترین تأثیر خود را بر چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در شهرها بر جای گذاشته اند. همچنین بررسی سیر تحول تاریخی این گونه ها نیز نشان داد که قوانین و مقررات مصوب فرادستی در خصوص موضوع تراکم ساختمانی نقطه عطف تعیین و به کارگیری این روش ها در طرح های جامع شهری ایران بوده است.
سنجش و ارزیابی میزان زیست پذیری سکونتگاه های شهری مناطق مرزی (موردمطالعه: تربت جام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
31 - 46
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یکی از راهبردهای توسعه پایدار است و شهری زیست پذیر نام دارد که سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در آن، به سمت توسعه پایدار گام بردارند. در راستای چنین هدفی پژوهش حاضر باهدف سنجش میزان زیست پذیری سکونت گاه های شهری مناطق مرزی در شهر تربت جام انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری شامل ساکنان شهر تربت جام بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۳ برآورد شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها از روش تی هتلینگ و آزمون فریدمن و تی تک نمونه ای گردیده است. در این پژوهش سهم مؤلفه اقتصادی – اجتماعی و زیست محیطی با سیزده شاخص موردبررسی قرارگرفته اند که به ترتیب عبارت اند از: امکانات و زیرساخت ها، امنیت فردی و اجتماعی، اوقات فراغت و فضای باز، امکانات بهداشتی درمانی، هویت و حس مکان، مشارکت، امکانات آموزشی، آلودگی، حمل ونقل، مسکن، چشم انداز، اقتصاد و اشتغال و نوع سفر. نتایج حاصل از آزمون تی هتلینگ و تی تک نمونه ای و فریدمن نشان از تأثیرگذاری پنج شاخص اولیه در افزایش میزان زیست پذیری دارند. و همین طور هشت شاخص باقیمانده دیگر نیز از میانگین اصلی پایین تر هستند که این نیز نشان دهنده وضعیت نامطلوب این شاخص ها در سطح شهر موردمطالعه است. پس درنهایت می توان اذعان نمود که میزان زیست پذیری در تربت جام به عنوان شهری مرزی پایین تر از سطح میانگین قرار دارد.