فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مبنای سنجش کیفیت محیط روستاهای گردشگری، معیار رضایتمندی از شاخص های کیفیت محیط از دیدگاه روستاییان و کارشناسان است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. به منظورگردآوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی (ابزار پرسشنامه) استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل شاخص های کیفی نشان می دهند که در مجموع از میان 7 شاخص، مقدار 6 شاخص(بصری و جاذبه های گردشگری، زیست محیطی، بافت و شبکه های ارتباطی، محیط اجتماعی و پویایی محیط) بالاتر از اندازه میانگین بوده است و معادل کیفیت نسبتا مطلوب ارزیابی می شود و شاخص (عملکردی - ساختاری،) از اندازه میانگین کمتر بوده و وضعیت مناسبی ندارد. همچنین اولویت بندی روستاهای هدف گردشگری دهستان فضل با استفاده از تکنیک ارزیابی تولید وزنی تجمعی (WASPAS)نشان می دهد محیط گردشگری بوژان و سمرقند در تمام ارزیابی ها وضعیت مناسبی را به خود اختصاص داده اند و در آخرین مرتبه روستای غار و روی قرار دارند. بنابراین، توسعه نماگر های عملکردی – ساختاری مانند امکانات و تسهیلات اقامتی، پذیرایی، خدمات مالی، خدمات فروشگاهی و... می تواند نقش مهمی در بالابردن مطلوبت کیفیت محیط و امکان رقابت با دیگر مکان های گردشگری و جذب گردشگران داشته باشند و زمینه توسعه پایدار منطقه را فراهم کنند.
بازآفرینی بافت های تاریخی در راستای توسعه گردشگری با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی منطقه یک شهرداری اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی باز آفرینی بافت تاریخی منطقه یک شهرداری اهواز در راستای توسعه گردشگری ب ا رویک رد آینده نگاری است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای و روش بررسی آن با توجه به روش آینده نگاری، پیمایش نظرات کارشناسان و متخصصان در قالب پرسشنامه به صورت ماتریس آثار متقابل بوده که در این تحقیق براساس روش گلوله برفی 50 نفر انتخاب شده اند. و از نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده می شود، برای تحلیل و ارزیابی بازآفرینی بافت های تاریخی در راستای توسعه گردشگری منطقه یک اهواز از 40 عامل استفاده شده است که با نرم افزار میک میک، رابطه بین متغیرها ارزیابی و عوامل کلیدی استخراج شده اند . سپس این عوامل در قالب گمانه ها مورد تایید کارشناسان، طبقه بندی و وارد محیط سناریو ویزارد شده که در نهایت سناریوهای براساس گمانه ها در محیط سناریو ویزارد به صورت بحرانی، ایستا و مطلوب طبقه بندی شده اند. نتایج تحقیق بیانگر 14 سناریو با ضریب احتمال تحقق متنفاوت بوده است. در این میان 10 سناریو با حالت کاملا مطلوب تا مطلوب، 3 سناریو با وضعیت ایستا(بیانگر ادامه روند موجود) و 1 سناریو با وضعیت بحرانی قرار داشته اند. ارزیابی ها بیانگر دو وضعیت (سناریوهای طلایی، سناریوهای بحرانی) بوده است که با توجه به نظر کارشناسان، تحقق سناریو طلایی بیش از دیگر سناریوهای برای بازآفرینی بافت های فرسوده جهت توسعه گردشگری وجود داشته که بیانگر امنیت اجتماعی، علاقمند سازی ساکنان به بافت های تاریخی، بهبود دسترسی به حمل و نقل، توجه بیش از پیش به بافت های تاریخی، نظارت بر بازآفرینی، توجه به هسته مرکزی شهر بوده است. در نهایت جهت تحقق هرچه بیشتر سناریوهای طلایی پیشنهادهای ایراد شده اند.
بررسی اثرات تأسیس مدارس طبیعت در زیست پذیری شهری با استفاده از تکنیک دلفی، نمونه موردی پارک پردیسان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثرات احداث مدرسه طبیعت در زیست پذیری شهری در پارک پردیسان تهران است. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است که تحلیل های آن با استفاده از تکنیک دلفی انجام شده است. نتایج بررسی نشان می دهد که آموزش محیط زیستی به صورت مدارس طبیعت اثر مستقیم و غیرمستقیم در مؤلفه های زیست پذیری شهری پایداری دارد. مقدار اثرگذاری کل ابعاد مدارس طبیعت به ترتیب برای شاخص های زیست محیطی 538/0، اقتصادی 521/0 و اجتماعی 429/0 است، لذا ایجاد و توسعه مدارس طبیعت موجب بهبود زیست پذیری در شهر خواهد شد. علاوه بر این مقدار، اثر مستقیم که بیان کننده تأثیر شاخص بر زیست پذیری بدون دخالت سایر شاخص ها است، کمی متفاوت از اثر کل است و گویای این مطلب است که شاخص ها به طور مستقیم تأثیر زیادی بر زیست پذیری دارند.
ارزیابی نقش ساختار شهر کودک در تحقق پذیری توسعه محلات مطالعه موردی: محلات شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
31 - 45
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی شهری و شهرسازی رویکردهای نوینی در زمینه بررسی ادراک کودک از شهر و شناخت نیازهای او در شهر شکل گرفته است. هدف عمده این تلاش ها ایجاد شهرهای دوستدار کودک می باشد که در کنار ایجاد فضایی امن برای زندگی، فضایی نوآورانه برای پرورش خلاقیت کودکان ایجاد گردد از همین روی، شهرها بیشتر برای بزرگ سالان ساخته و پرداخته می شود. بنابراین شهر موردنیاز کودکان باید بازنمایی از حقوق آن ها باشد، شهری که بتواند تعالی تربیتی و منش کودک را زمینه سازی کند و کودکان را برای فردایی بهتر و سالم جامعه پذیر کند. هدف از پژوهش حاضر سطح بندی و رتبه بندی کردن محلات شهر یزد ازلحاظ معیارهای شهر دوستدار کودک است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش محلات شهر یزد را شامل می شود. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای - میدانی بهره گرفته شد. در تحقیق حاضر با استفاده از روش نمونه گیری دلفی، حجم نمونه به تعداد 20 نفر از کارشناسان و متخصصین شهری در نظر گرفته شده است؛ درواقع روش دلفی، روشی نظام یافته است که بر آراء هیئتی از کارشناسان مستقل متکی می باشد و تعداد نمونه از فرمول خاصی پیروی نمی کند. به منظور رتبه بندی و سطح بندی محلات شهر یزد 10 شاخص مورد ارزیابی قرارگرفته شده است. قلمرو مکانی این تحقیق، شهر یزد و ازنظر قلمرو زمانی تهیه داده ها را می توان مربوط به سال 1395 دانست. برای تحلیل ابتدا شاخص های شهر دوستدار کودک را ازلحاظ اهمیت با استفاده از مدل ANP ارزش گذاری کرده و سپس با استفاده از مدل Vikor اقدام به سطح بندی محلات شهر یزد شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد شهر یزد ازلحاظ شاخص های شهر دوستدار کودک کاملاً متفاوت بوده، به طوری که برخی محلات در سطح بالای برخورداری و برخی دیگر در سطح خیلی پایین قرارگرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که محله صفائیه برخوردارترین محله و در رتبه اول این شهر قرارگرفته است و محلات فهادان، مهدی آباد، سجادیه، امیرآباد، کشتارگاه کم برخوردارترین محلات و در رتبه 7 سطح بندی قرارگرفته اند.
تبیین عوامل مؤثر کالبدی بر میزان زیست پذیری مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
411 - 429
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکردها و مفاهیم گوناگونی برای رفع مشکل شهرها مطرح شده است که زیست پذیری یکی از مفاهیم مرتبط با برنامه ریزی شهری به شمار می آید. این مقوله به درجه تأمین ملزومات جامعه بر مبنای نیازها و ظرفیت های افراد آن جامعه اشاره دارد. در این پژوهش، به تأثیر ویژگی های کالبدی بر سایر ابعاد زیست پذیری (اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی) پرداخته شده است. سه منطقه از میان پانزده منطقه شهری مدنظر قرار گرفته اند که شامل مناطق 1، 5 و 8 شهرداری اصفهان هستند. هدف پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، شناخت وضعیت زیست پذیری اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، بررسی کیفیت مسکن در این مناطق و میزان اثرگذاری شاخص های کالبدی بر زیست پذیری است تا بتوان علاوه بر رفع نیازهای فیزیکی شهروندان، حس رضایت عمومی آن ها را تاحدی برآورده کرد. روش گردآوری داده ها میدانی و با استفاده از پرسشنامه است. حجم نمونه نیز به کمک فرمول کوکران 384 نفر به دست آمده است. برای تبیین عوامل مؤثر کالبدی بر زیست پذیری از مدل معادلات ساختاری استفاده شد تا ارتباط میان متغیرها درک شود. یافته ها بیان کننده این است که شاخص کالبدی بر زیست پذیری اقتصادی تأثیرگذار است و رابطه ای معنادار با هم دارند. میزان بتا نیز 62/0 است. همچنین شاخص کالبدی بر زیست محیطی اثر دارد و رابطه ای معنادار با بتای 32/0 دارد، اما این شاخص بر زیست پذیری اجتماعی، هویت و مسکن نقش مؤثری ندارد.
تحلیل کیفیت و تبیین مطلوبیت اقامتگاه های سنتی کاشان و نقش آن در رضایتمندی گردشگران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مطلوبیت اقامتگاه های سنتی شهر کاشان و تأثیر آن بر رضایتمندی گردشگران شهری انجام شده است. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل و با استفاده از Amos مدل سازی شده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 310 نفر محاسبه و به صورت تصادفی بین گردشگرانی که در اقامتگاه های سنتی کاشان اقامت داشته و یا از آن ها بازدید به عمل آورده اند، توزیع گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد شش شاخص تأثیرگذار بر مطلوبیت اقامتگاه ها به ترتیب عبارتند از: امکانات و تجهیزات، دسترسی و زیرساخت ها، مدیریتی- خدماتی، کالبدی- عملکردی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی. شاخص امکانات و تجهیزات موجود در اقامتگاه های سنتی با بار عاملی 99/0 بیشترین اثر را در تبیین مطلوبیت اقامتگاه های سنتی داشته است. در نهایت مدل تحقیق نشان می دهد معناداری اثر مطلوبیت اقامتگاه های سنتی بر میزان رضایتمندی گردشگران با بار عاملی 64/0 و سطح معناداری صفر مورد تأیید قرار می گیرد. می توان چنین بیان کرد بین متغیر مستقل مطلوبیت اقامتگاه های سنتی و رضایتمندی گردشگران ارتباط مثبت مستقیم و معناداری مشاهده می گردد به نحوی که با افزایش مطلوبیت اقامتگاه های سنتی بر رضایتمندی گردشگران نیز افزوده می شود.
ادراک امنیت در فضاهای شهری مطالعه موردی: پهنه های پارک سرخه حصار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
97 - 108
حوزههای تخصصی:
پارک ها یکی از مهمترین فضاهای شهر تهران به حساب می آیند. پارک جنگلی سرخه حصار به عنوان یکی از قدیمی ترین و بزرگترین پارک های جنگلی شهر تهران که در محل گره های شلوغ شهری قرار گرفته، دارای کارکردهای منحصر به فردی است. استفاده مطلوب از این فضا زمانی صورت می گیرد که استفاده کنندگان در آن احساس امنیت نمایند. با توجه به گستردگی بالای پارک و پهنه بندی موجود در آن نمی توان از یک ادراک واحد از امنیت در پارک سرخه حصار بحث نمود. بر همین اساس سئوال اصلی پژوهش این است که شهروندان مراجعه کننده به پهنه های مختلف پارک سرخه حصار چه ادراکی از ابعاد مختلف امنیت موجود در این پهنه ها دارند و آیا این ادراک در پهنه های مختلف تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. روش تحقیق مبتنی بر روش کمی با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. در این پژوهش با توجه به قلمرو مکانی مورد مطالعه، علاوه بر نمونه گیری از مراجعه کنندگان به پارک، اقدام به نمونه گیری از فضا و زمان نیز شده است. یافته های به دست آمده از 504 مراجعه کننده به پارک از طریق نرم افزارهای SPSS و GIS مورد تحلیل قرار گرفت. شش بُعد ادراک از امنیت در پنج پهنه پارک سرخه حصار دارای پایایی بوده و میزان ادراک امنیت مالی، حیثیتی، اموال عمومی و نظم عمومی در پهنه های پارک دارای تفاوت معناداری با یکدیگر هستند. ادراک کلی از امنیت مراجعه کنندگان به پارک از طریق تجمیع نمرات آنها در شش بُعد امنیت حاصل شد. یافته های به دست آمده از ادراک کلی امنیت در پهنه های مختلف پارک سرخه حصار نشان می دهد که بالاترین و پایین ترین میزان میانگین ادراک کلی از امنیت به ترتیب مربوط به پهنه های اقامت، انتظار، تفریح و پیاده روی و هنرهای محیطی است. تفاوت ادراک کلی از امنیت در پهنه های مختلف به لحاظ آماری معنادار است. استفاده از شهروندان به عنوان عوامل افزایش ادراک امنیت، افزایش تعداد پُست های نگهبانی و گشت زنی نیروی انتظامی و شهرداری، استفاده از دوربین مداربسته، تقویت آنتن دهی تلفن همراه و تجهیز روشنایی معابر فرعی و احداث نورافکن های خوشه ای از جمله راهکارهای ارتقای ادراک امنیت در پهنه های مختلف پارک سرخه حصار است.
بررسی نقش پیاده راه ها در سرزندگی فضاهای عمومی مطالعه موردی: پیاده راه حرم شهرری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 15
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی مهم ترین بخش از ساختار شهرها هستند و نقش مهمی در سلامت و کیفیت زندگی شهروندان دارند. یک جزء اساسی از فضاهای عمومی، گذرگاه های شهری می باشند که پیاده راه ها نیز در زمره آن ها محسوب می گردند. سرزندگی و پویایی عنصری مهم در ارزیابی کیفی فضاهای عمومی است. سرزندگی خود بازتاب فعالیت هایی است که در فضا صورت می پذیرد و پیاده مدار ساختن شهرها طریقی است بر تسهیل و ترغیب فعالیت هایی که می توانند به ارتقاء سرزندگی در شهرها کمک کنند. هدف این تحقیق ارزیابی سرزندگی در پیاده راه حرم واقع در شهرری و منطقه 20 شهرداری تهران است. روش تحقیق ارزیابی – تحلیلی بوده داده های مورد تحلیل به روش پیمایشی از نمونه آماری متشکل از 375 نفر از عابران پیاده راه و با ابزار پرسشنامه گردآوری شده اند. 38 نمایانگر سرزندگی در قالب 38 گویه در 5 طیف، مورد ارزیابی نمونه آماری قرارگرفته و داده های حاصل شده در نرم افزار SPSS واردشده اند و در آن ها آزمون فریدمن و روش های آمار توصیفی اعمال گردیده است. یافته ها نشان دادند که به لحاظ کلی، سرزندگی در محدوده مطالعاتی در وضعیت متوسطی قرار دارد به طوری که 47/58 درصد از شرایط مطلوب سرزندگی در آن نمایان است. نمایانگرهای تأثیرگذارتر در سرزندگی در این پیاده راه بیشتر در بعد اجتماعی و اقتصادی قرار دارند تا بعد کالبدی. «تنوع مردمانی که حاضر می شوند»، «رویدادهای فرهنگی» و تنوع «فعالیت ها» و «مراکز خرده فروشی» تأثیرگذارترین نمایانگرها بوده اند. درعین حال، ضعف سرزندگی فضا بیشتر متأثر از نمایانگرهای کالبدی بوده است. «پارکینگ خودروها»، «گنجایش محدود» فضا، «مزاحمت ورود موتورسیکلت ها»، کمبود «فضای سبز» و پایین بودن «سطح نظافت» نمایانگرهایی هستند که وضعیت ضعیفی را نشان داده و بایستی موردتوجه قرار گیرند.
ارزیابی توانمندی های مذهبی کلان شهر تهران جهت توسعه صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
151 - 161
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از سودآورترین صنایع خدماتی نقش مهمی را در اقتصاد کشورها ایفا می کند. کلان شهر تهران به عنوان یکی از مناطق مستعد گردشگری مذهبی، به دلیل برخورداری از جاذبه های مختلف گردشگری ادیان توحیدی توانمندی های بالایی برای جذب گردشگران برخورداراست. این پژوهش باهدف بررسی جاذبه های گردشگری ادیان توحیدی در کلان شهر تهران جهت توسعه صنعت گردشگری صورت گرفت. تحقیق حاضر ازنظر دسته بندی تحقیقات بر اساس روش، یک تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. داده های تحقیق از طریق پرسش نامه، از 20 نفر از کارشناسان و خبرگان حوزه گردشگری مذهبی که بالای ده سال سابقه خدمت دارند، جمع آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد، اختلاف مشاهده شده بین میانگین های سؤالات مختلف به جز سؤال های وضعیت پارکینگ مجموعه ها، کمیت و کیفیت وسیله نقلیه برای گردشگران و دسترسی به مکان های گردشگری، تجهیزات بین شهری ازجمله رستوران، توالت، استراحتگاه، هماهنگی و مشارکت میان سازمان های دولتی و خصوصی مرتبط با گردشگران مذهبی، تهیه تابلو و اتیکت در مورد مکان ها، کتاب های جیبی، بروشور، نقشه و عکس، آموزش نیروهای متخصص در زمینه گردشگری ادیان توحیدی، تهیه فیلم های در مورد ادیان توحیدی و آثار باستانی موجود در کلان شهر تهران و ارتقاء کمیت و کیفیت آموزشی مردم نسبت به گردشگران از طریق رسانه های گروهی در سطح خطای کوچک تر از 05/0 معنی دار است. همچنین نتایج نشان داد،80 درصد پاسخ دهندگان میزان جاذبه های گردشگری ادیان توحیدی در کلان شهر تهران را متوسط به بالا ارزیابی کردند و 85 درصد آن ها نیز توانمندی های مذهبی ادیان توحیدی در کلان شهر تهران را متوسط و زیاد ارزیابی کردند. با توجه به مطالب ذکرشده و مستندات ارائه شد، می توان گفت کلان شهر تهران قابلیت تبدیل شدن به عنوان یک قطب بزرگ گردشگری مذهبی ادیان توحیدی را دارا است.
مدل سازی ساختاری تحرک اجتماعی بین نسلی مهاجرین افغانستانی (مطالعه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امروزه بحث مهاجرت و مسائل مربوط به آن از اهمیت زیادی در برنامه ربزی شهری برخوردار است، یکی از مسائلی که مهاجران با آن مواجه هستند تحرک اجتماعی می باشد، هدف پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت تحرک اجتماعی بین نسلی مهاجرین افغانستانی در شهر کاشان است. روش: روش پژوهش- توصیفی تحلیلی می باشد، حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد 150 نفر نمونه از جمعیت 20هزار نفری مهاجران افغانستانی شهر کاشان محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test در نرم افزار SPSS و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون T نشانگر معنی دار بودن شاخص های تقدیرگرایی، اعتماد اجتماعی و سرمایه فرهنگی در تحرک اجتماعی می باشد. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که از بین شاخص های موردسنجش، شاخص سرمایه فرهنگی ذهنی اکتسابی بیشترین بار عاملی را با وزن 0.98 در رتبه اول به خود اختصاص داده است. عامل سرمایه فرهنگی ذهنی پس از ذهنی اکتسابی با بار عاملی 0.85 در رتبه دوم قرارگرفته است. عامل های سرمایه فرهنگی عینی، تقدیرگرایی و اعتماد اجتماعی نیز با بارهای عاملی 0.82، 0.26- و 0.22- در مرتبه های بعدی قرارگرفته اند. نتایج: بنابراین پس از تحلیل جزئی تر شاخص های مذکور میزان اعتماد به خویشاوندان، میزان مطالعه کتاب، میزان آشنایی با زبان های خارجی ،ورزش کردن، تلاش کردن هرکس برای رسیدن به آنچه می خواهد در تحرک بین نسلی مهاجرین افغانستانی در شهر کاشان تشخیص داده شد.
ارائه مدل مفهومی تحقق پذیری پروژه های طراحی شهری ایران بر مبنای نظریات فوکو و هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
69 - 84
حوزههای تخصصی:
همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شکل گیری طرح های توسعه شهری، طراحی شهری از جمله تخصص هایی است که سعی در ارتقای کیفیت محیط دارد. با این حال رشته طراحی شهری در جهان، رشته جوان و نوظهوری است و این قضیه در ایران به مراتب بیشتر و پررنگ تر بوده و می توان گفت رشته نوپایی تلقی می شود. این قبیل پروژه ها در ایران از دهه هشتاد شمسی مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته و در این مدت تجاربی حاصل شده است که از حیث موفقیت و تحقق پذیری، قابل تأمل و توجه است. از این رو بنا به ضرورت، مسئله اصلی تحقیق حاضر، تحقق پذیری پروژه های طراحی شهری ایران است که به منظور رسیدن به اهداف، از طریق مرور ادبیات تخصصی به بازخوانی مفهوم تحقق پذیری پرداخته و با بهره گیری از روش توصیفی_تحلیلی و توصیفی_تطبیقی، یافته های تحقیقات پیشین را به عنوان داده و اطلاعات پایه مورد بررسی قرار می دهد تا از طریق کشف ساختارها و روابط جدید در متون مزبور، پاسخ های لازم برای پرسش های تحقیق فراهم آمده و زمینه مناسبی برای شکل گیری چارچوب نظری و شناخت معیارهای مهم در امر تحقق پذیری و وضعیت آن در ایران ایجاد شود. از سویی مصاحبه با بازیگران اصلی تحقق این قبیل از پروژه ها و استفاده از پرسشنامه، راهگشای تحقیق بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در شرایط موجود ایران، معیارهای مرتبط با قدرت( سیاسی_مدیریتی، اقتصادی و دانش)، دارای بیشترین میزان توجه و معیارهای مرتبط با گفتمان، مشارکت و تعامل(مشارکت عمومی، تعامل حقوقی و قانونی) دارای کمترین میزان توجه هستند. در نهایت مدلی تعاملی مبتنی بر توازنی منطقی میان رویکرد از بالا به پایین و از پایین به بالا، بر پایه نظریه قدرت فوکو و نظریه کنش ارتباطی هابرماس برای تحقق بهتر پروژه های طراحی شهری در ایران پیشنهاد می گردد.
سنجش و ارزیابی اثرات فضاهای سبزدر مجتمع های مسکونی بر میزان پایداری سبک زندگی ساکنان (مورد: مناطق 1 و 6 شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
171 - 181
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که به صورت کتمان ناپذیری هم بر نحوه معماری "مؤثر" و هم از آن "متأثر" است، سبک زندگی مخاطبان است. در این راستا توجه به فضای سبز مسکن، به عنوان متغیر مستقلی که سبک زندگی انسان را تغییر می دهد و به تبع آن سبک زندگی به عنوان عاملی که میزان و نحوه مصرف انرژی (توسعه پایدار) را تحت تأثیر قرار می دهد، ضروری می نماید. مطالعه حاضر، تأثیر فضای سبز مجتمع های مسکونی پنجاه واحدی و بیشترِ مناطق یک و شش شیراز بر پایداری سبک زندگی ساکنان را مورد کنکاش قرار داده است. در این پژوهش توصیفی- پیمایشی، ابتدا از روش کتابخانه ای، اطلاعات جمع آوری گردید، سپس معماری مجتمع های مسکونی و میزان فضای سبز هر مجتمع به شکل خالص و سرانه مورد پژوهش محاسبه قرار گرفت. میزان مصرف انرژی به عنوان نماینده سبک زندگی پایدار معرفی گردید و قبوض برق (شاخص میزان مصرف) تمامی واحدهای مسکونی در دو ماه شهریور و دی 1396 بررسی شد. برای تبیین تأثیر فضای سبز بر مصرف انرژی و مرتبط دانستن آن به سبک زندگی، از پرسشنامه استفاده گردید. اطلاعات حاصل از پرسشنامه، بیانگر آن است که داشتن فضای سبز، استفاده از تلویزیون و اینترنت را محدود می کند و ساعات شروع و پایان خواب را بهبود و مصرف برق را کاهش می دهد. همچنین نتایج حاصل از برآورد مدل در نرم افزار ایویوز 7 نشان دهنده ضریب 05/0- برای فضای سبز است. بدین معنا که با افزایش 1 درصد فضای سبز مجتمع های مسکونی، هزینه برق مصرفی 05/0 درصد کاهش می یابد و به سوی سبک زندگی پایدارتر حرکت می کند.
فراتحلیل مطالعات انجام شده در حوزه عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
83 - 104
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیتی که بحث عدالت، به طور بازفزاینده ای در سطح جامعه، عرصه سیاسی و حوزه شهرسازی دارد، بازشناسایی این موضوع دارای اهمیت بسیاری است. زندگی در شهرها براثر تفاوت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی افراد، به پدیدآمدن تفاوت های فضایی منجر شده است که این تفاوت های فضایی در طبقه بندی و جدایی گزینی افراد در شهرها نقش کلیدی و مهمی دارند. مقاله پیشِ رو مبتنی بر راهبرد فراتحلیل است. جامعه آماری پژوهش را 49 مقاله علمی-پژوهشی با محوریت موضوعی عدالت فضایی در بازه زمانی 1386-1397 تشکیل می دهد. روش گردآوری داده ها برطبق پروتکل PRISMA[1] که استانداردی برای مطالعات فراتحلیل است، صورت گرفت. با بررسی های به دست آمده از نتایج مقالات مشخص شد که در اکثر مناطق بررسی شده، توزیع خدمات عمومی شهری به صورت عادلانه صورت نگرفته است. همچنین با وجود اهمیت بسیار زیاد بحث عدالت فضایی و تأثیرگذاری بسیار زیاد آن از یک سو و مبتلابودن تقریباً همه کلان شهرهای ایران به مسائل ناشی از عدم تعادل های فضایی از سوی دیگر، متأسفانه این مسئله در میان جامعه علمی اعم از مراکز دانشگاهی و پژوهشی فعال در مطالعات شهری، در اولویت مطالعات و تحقیقات قرار ندارد. نتایج پژوهش، بیانگر پایین بودن مطالعات از حیث کمّی، عمقِ کم مطالعات در مقیاس شهری ایران و تعمیم پذیری نتایج مطالعات است؛ بنابراین پیشنهاد می شود که با توجه به اهمیت موضوع عدالت، جامعه علمی توجه ویژه ای به چالش های نظری و ریشه یابی بی عدالتی در این زمینه داشته باشند تا امکان ارائه راه حل های نظری در این زمینه فراهم شود.
تحلیل نقش عوامل مؤثر بر قیمت زمین با استفاده از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی(GWR) (مورد شناسی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین عنصر اساسی در شکل گیری توسعه و گسترش شهرها به شمار می رود و دسترسی عادلانه و استفاده بهینه از آن، یکی از مؤلفه های اساسی توسعه پایدار محسوب می شود. میزان سرعت و آهنگ رشد قیمت زمین با موقعیت جغرافیایی زمین رابطه دارد. هدف اصلی این پژوهش شناخت عوامل مؤثر بر قیمت زمین در شهر بابلسر، به منظور برنامه ریزی در مسیر توازن و تعادل قیمت هاست. برای استخراج و طبقه بندی داده های این پژوهش از نرم افزار GIS استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، قطعات زمین مسکونی در محله های شهر است. برای تعیین قیمت، 330 قطعه زمین به عنوان نمونه مورد برداشت میدانی قرار گرفت. به منظور شناسایی نقش عوامل مؤثر بر قیمت زمین از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان داد میانگین قیمت زمین در شهر بابلسر 1.337.000 تومان است که میانگین قیمت در سیزده محله کم تر و در نُه محله بیشتر از آن است. براساس نتایج به دست آمده از مدل رگرسیون وزنی، ضریب تعیین محلی (Local R2) در مورد متغیّر وابسته قیمت زمین در شهر بابلسر بین 57/0 تا 79/0 است که برازش خوب و با دقت بالایی را نشان می دهد. نتایج نشان می دهد، با فاصله از خط ساحلی دریا و حرکت به سمت محله های جنوبی شهر از ارزش زمین کاسته می شود. محله های نزدیک به ساحل همچون علی آبادمیر، نخست وزیری، پارکینگ کتی بن و ولیعصر از دامنه قیمت بالاتری برخوردار بوده و محله های جنوبی مانند میاندشت، قائمیه، بی بی سرروزه و بخش هایی از همت آباد و یور محله بالا از دامنه قیمت پایین تری نسبت به سایر نواحی برخوردار هستند. از بین عوامل مختلف، دو عاملِ نزدیکی به خط ساحلی و نزدیکی به مرکز شهر از مهم ترین عوامل جغرافیایی تأثیر گذار در قیمت نهایی زمین در شهر بابلسر هستند.
سنجش و ارزیابی زیست پذیری محلات شهری مطالعه موردی: منطقه 15 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
41 - 58
حوزههای تخصصی:
«افزایش جمعیت شهرنشین» در طول چند دهه گذشته، هرچند مزایایی برای ساکنان شهرها به ارمغان داشته، اما این پدیده بسیاری از شهرها و ساکنان را با مسائل و چالش هایی در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیستی و کالبدی روبرو ساخته است. تداوم این وضعیت موجب فاصله گرفتن شهرها از وضعیت پایداری و تنزل کیفیت زیست و زندگی ساکنان شده است.. بر این مبنا، «زیست پذیری شهری» به عنوان یکی از رویکردهای برآمده از مبحث توسعه پایدار، و به منظور حل چالش ها و مسائل شهری مطرح گردید. بر این اساس، تحقیق حاضر به سنجش و ارزیابی زیست پذیری شهری در محلات منطقه 15 شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق توصیفی - پیمایشی باهدف کاربردی است و داده های موردنیاز تحقیق از طریق جمع آوری پرسش نامه ساکنان فراهم شده است. نتایج نشان می دهد امتیاز زیست پذیری در منطقه با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و با در نظر گرفتن عدد 3 به عنوان حد متوسط، برابر با 46/2 به دست آمده است که در بین ابعاد 5 گانه موردبررسی، بعد مدیریتی با امتیاز 78/1 و بعد اجتماعی - فرهنگی با امتیاز 81/2 به ترتیب دارای بدترین و بهترین وضعیت زیست پذیری در محله بوده اند. همچنین نتایج مدل کوپراس نشان داد در بین محلات منطقه 15، محله ابوذر با امتیاز 0576/0 و محله مینابی با امتیاز 0476/0 به ترتیب بهترین و بدترین محلات منطقه 15 ازنظر شاخص های زیست پذیری بوده است.
ارزیابی فضایی عوامل تأثیرگذار بر آسیب پذیری اجتماعی شهرهای ساحلی (مطالعه موردی: شهرهای استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امروزه مناطق ساحلی و شهرهای واقع در آن به عنوان مهم ترین اجزا و عناصر تشکیل دهنده نظام شهری محسوب می گردند. شهرهای ساحلی همواره در معرض آسیب های ناشی از مخاطرات محیطی و انسانی قرار دارند و بی توجهی به آن ها، مشکل ساز خواهد بود. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است که مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و آماری انجام گرفته است. ابتدا عوامل مؤثر بر میزان آسیب پذیری اجتماعی شهرها مشخص گردید و سپس تمام شهرهای مورد در گروه های همگن طبقه بندی شدند و از طریق مدل GWR مورد ارزیابی فضایی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که به ترتیب عوامل عدم دسترسی به منابع انرژی و سوخت، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی، جمعیت وابسته، عدم دسترسی به منابع آب آشامیدنی سالم و شناوری جمعیت دارای بیشترین تأثیر بر آسیب پذیری اجتماعی شهرهای مورد مطالعه بودند. همچنین نتایج مدل تحلیل خوشه ای مشخص نمود که شهرها در پنج خوشه طبقه بندی می شوند. نتایج: می توان گفت که عوامل به دست آمده تقریبا تمام دلایل زیربنایی آسیب پذیری اجتماعی را پوشش می دهد. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده باید بیشترین سرمایه گذاری برای رفع مشکل آسیب پذیری در زمینه عدم دسترسی به انرژی و منابع سوخت صورت پذیرد، زیرا آسیب پذیری خانوارها بیشتر در این زمینه است. همچنین به دلیل وضعیت اجتماعی – اقتصادی مشابه خانوارهای شهرهای استان بوشهر، میزان آسیب پذیری اجتماعی اکثر شهرهای این استان نزدیک به هم می باشد. در نهایت می توان این گونه نتیجه گیری کرد به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی و اجتماعی خانوارهای ساکن در شهرهای ساحلی و همچنین وقوع مخاطرات طبیعی پر تعداد در این ناحیه، افراد ساکن این شهرها آسیب پذیری اجتماعی زیادی دارند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر ادراک ساکنین از کیفیت های محیطی محله مطالعه موردی: کوی گلشهر و پرواز تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
29 - 40
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ابزار سنجش ادراک ساکنان از کیفیت محلات شهری را ارائه می کند. این ابزار شامل یازده مقیاس سنجش ادراک کیفیت، در چهار معیار شامل جنبه های فضایی، اجتماعی، عملکردی و زمینه ای طبقه بندی شده است. هدف مقاله، سنجش ادراک کیفیت محلات مسکونی جدید، شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر این کیفیت و ارتقای کیفیت های روان سنجی در قالب دیدگاه «شناختی_روان شناسی» است و در پی پاسخ به سئوالات زیر است: میزان کیفیت ادراک شده ساکنان از محلات جدید کوی گلشهر و پرواز تبریز در چه سطحی قرار دارد؟ و چه عوامل و شاخص هایی با چه میزان بر این کیفیت مؤثر هستند؟ روش تحقیق، توصیفی_تجربی با ابزار پرسشنامه است که به صورت نمونه گیری تصادفی_خوشه ای بین 250 نفر از ساکنان دو کوی گلشهر و پرواز شهر تبریز توزیع شدند. تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، مقایسه زوجی و تحلیل رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار spss انجام گرفت. نتایج تحقیق، ساختار عاملی مقیاس ها را تأیید می کند و نشان می دهد که از میان عوامل فردی، عامل جنسیت و مالکیت بر کیفیت ادراکی ساکنان از محله اثرگذار است، از میان چهار مؤلفه اصلی، مؤلفه اجتماعی و سپس زمینه ای بر کیفیت ادراکی ساکنان تأثیر بیشتری دارند؛ در حالی که این دو بعد کمترین امتیاز را در بین ساکنان محلات دارا هستند. در میان شاخص های ابعاد، شاخص مناطق سبز از بعد معماری، شاخص قضاوت از بعد اجتماعی، خدمات حمل و نقل از بعد عملکردی و شاخص نگهداری و مراقبت از بعد زمینه ای بیشترین اثرگذاری را بر کیفیت ادراکی محله دارند. بنابراین با حرکت از فضای فیزیکی_جسمی به طرف فضای اجتماعی_روانی_ذهنی، میزان اثرگذاری بر کیفیت ادراک شده از محله بیشتر می شود، اما اساس و تأکید تصمیمات متخصصان شهرسازی بیشتر بر ابعاد فضایی و عملکردی است. نتیجه جالب دیگر این است که برای ارتقای کیفیت ادراکی ساکنان علاوه بر بعد اجتماعی باید به بعد زمینه ای محلات نیز توجه و تأکید گردد. در انتها راهکارها و پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت محلات مسکونی جدید به ویژه در بعد اجتماعی و زمینه ای ارائه می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری درکلانشهر تبریز با استفاده از مدل های سنجش توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین فرم شهر و میزان پایداری رابطه معناداری وجود دارد و شناخت مورفولوژی و تبیین الگوی رشد آن، قدمی مهم در تحقّق پایداری شهر به شمار می رود. بر همین اساس، سیاست ها و راهبردهای برنامه ریزی و طرّاحی باید به گونه ای باشند که به شکل گیری فرم مطلوب منجر شود. از میان الگوهای پایداری که از اواخر قرن بیستم میلادی مطرح گردیده است، اجماع بیشتری بر فرم شهر متراکم (فشرده) وجود دارد. به طوری که این الگو توانسته است طرفداران زیادی را به خود اختصاص دهد و در صدر مباحث مربوط به فرم پایدار شهری قرار بگیرد. لذا این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی علل و عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری در منطقه شهری تبریز و ارائه مدل مناسب جهت کنترل آن به عنوان نظریه پایه ای و هدایت گر تحقیق انتخاب شده است. با توجه به گستردگی موضوع رشد هوشمند شهری، تصمیم بر این شد تا از میان ابعاد مختلفی که می توان این الگو را مورد بحث و تحلیل قرارداد، شاخص های تراکمی انتخاب و به عنوان مسیر مشخص گردید. جهت تحلیل و ارزیابی علل و عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری در منطقه شهری تبریز از مدل ها و رو ش های متناسب در این زمینه استفاده گردید که طبق بررسی های انجام شده مشخص شد، در ابتدا رشد اولیه شهر به دلیل موقعیت ارتباطی و افزایش طبیعی جمعیت بوده است و این رشد و گسترش از ویژگی های طبیعی و اقلیمی تبعیت می نموده است. با گذشت زمان، گسترش شهر تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله عوامل اقتصادی، سیاست ها، طر ح ها و برنامه ها و عاملین و گروه های مختلف قرار گرفته است. موارد ذکر شده در نهایت موجب پراکنده رویی (اسپرال) در شهر تبریز شده اند و از مهم ترین دلایل آن می توان به افزایش قیمت زمین و مسکن در محدوده مرکزی شهر، رانت خواری، بورس بازی و معاملات زمین، عدم توسعه محدوده قانونی شهر در طرح جامع، وارد کردن کلیه سطوح با حداقل ده درصد ساخت و ساز به محدوده قانونی در طرح تفضیلی )ازجمله روستاهای گوجوار، اوغلی، الوار علیا، کندرود،خلجان، آناخاتون) و تقاضا برای افزایش فضای زندگی بیشتر اشاره نمود.
ارزیابی و تبیین میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی در نواحی جنوبی کشور (مطالعه موردی: شهرستان های استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی در شهرستان های استان بوشهر انجام گردید. این مطالعه به لحاظ ماهیت یک پژوهش کاربردی و از منظر روش شناسی در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد. شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ایی و ابزار جمع آوری داده ها با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر ابزارهای استاندارد شده در قالب جداول و فرم های رایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن(بویژه سالنامه آماری سال 1393 استان بوشهر) بوده است. شایان ذکر است که جامعه آماری پژوهش 9 شهرستان واقع در استان بوشهر بوده است که جهت سنجش سطح دسترسی زنان به فرصت های آموزشی، 19 مولفه در قالب شاخص های توسعه آموزشی، از آمارنامه رسمی استان، استخراج و با استفاده از تکنیک تحلیل مولفه های اصلی وزن دهی و سپس با استفاده از روش های وایکور و تحلیل سلسله مراتبی خوشه ای مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل یافته های پژوهش ضمن تایید وجود شکاف عمیق در توزیع و تخصیص فرصت های آموزشی بین شهرستان های استان بوشهر، حاکی از آن است که در مجموع شاخص ها، تنها شهرستان های بوشهر با ضریب 0 و گناوه با 12/0 دارای بالاترین سطح توسعه یافتگی به لحاظ دسترسی زنان به فرصت های آموزشی بوده و شهرستان های دیلم با ضریب 84/0، تنگستان با ضریب 89/0 و دیر با ضریب 1 در پایین ترین سطح دسترسی قرار گرفته اند. همچنین نتایج سطح بندی شهرستان ها نیز نشان داد به لحاظ میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی نوعی محرومیت کلی بر فضای استان بوشهر حاکم است.
منطق چیدمان فضایی سکونتگاه های جلگه خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
147 - 160
حوزههای تخصصی:
زمانی که مفهوم فضا به صورت جدّی در بین جغرافی دانان و معماران مطرح شد، همواره این پرسش ذهن کنجکاو بسیاری را به خود مشغول داشت که چیدمان پدیده ها در صحنه ای که فضا را به وجود می آورد، از چه قواعدی پیروی می کند؟ کنکاش در زمینه چیدمان در فضا به مثابه نحو در زبان تعریف می شود؛ همان گونه که بر ساختارهای زبانی دستور خاصی حاکم است، می توان سازمندی فضا را تابع قوانین و قواعدی مشابه زبان قلمداد کرد. در این پژوهش، نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای، عکس های هوایی، مدل ارتفاع رقومی منطقه به کار رفت. پژوهش با روش پدیدارشناسی انجام شد. آرایش سکونتگاه های جلگه ای در نگاره سرزمینی خوزستان با مدل تحلیلی چیدمان فضا و قاعده مئاندری تبیین و تحلیل شد. روش پدیدارشناسی، سه نگاره سرزمینی را برای جلگه خوزستان تعریف کرده است. هویت مکانیِ هر نگاره، حاکی از حافظه تاریخِ طبیعی آن نگاره است که در بینش مردم این سرزمین و در شکل سکونتگاه ها نقش اساسی داشته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد: 1- رفتار رودخانه های نگاره خوزستان در تعامل با مواریث پادگانه های دریایی خلیجِ فارس، قاعده سکونتگاهی شهری در این فضا را تعریف می کند؛ 2- اَشکال مئاندری رودخانه ای، تبیین کننده قاعده سکونتگاه های روستایی در این فضاست؛ 3- ژئونورون ها یا هورها تعریف کننده هویت مکانی با نام هورنشینی است.