فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف شناسایی و اولویت بندی ریسک های گردشگری انجام شده است. داده های پژوهش به صورت کتابخانه ای و هم چنین به روش میدانی از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. سنجش روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی انجام شده و نیز ، برای سنجش پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که میزان آن با 76/0 دارای ضریب قابل قبولی می باشد. در این زمینه، برای شناسایی ریسک های استنباط شده از تحلیل عاملی اکتشافی و جهت اولویت بندی ریسک های شناسایی شده، از آزمون آماری فریدمن استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخص اقتصادی و مالی با رتبه میانگین 85/2، بیش ترین احتمال وقوع را دارا می باشد و در رتبه یک قرارگرفته است. سپس، شاخص امکانات و خدمات با رتبه میانگین 48/2 در رتبه دوم می باشد و پس از آن شاخص ایمنی و امنیت با رتبه میانگین 08/2 در رتبه سوم قرارگرفته است. هم چنین، شاخص بهداشت و سلامت با رتبه میانگین 77/1 در رتبه چهارم، شاخص بلایای طبیعی با رتبه میانگین 74/1 در رتبه پنجم قرار گرفته اند. شاخص فرهنگی و اجتماعی با رتبه میانگین 26/1، کم ترین احتمال وقوع را دارد و در رتبه ششم قرار می گیرد. در پایان مقاله نیز اولویت بندی ریسک های استنباط شده از دیدگاه گردشگران صورت گرفته شده است.
تحلیل توزیع فضایی مراکز اقامتی در مقصدهای گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 16
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری در راستای دستیابی حداکثری به گردشگران ورودی ازیک طرف و افزایش ماندگاری آن ها از طرف دیگر، نیازمند پیش نیازهایی است. ازجمله عمده ترین این پیش نیازها، وجود جاذبه های گردشگری و همچنین انواع مراکز اقامتی برای آن هاست. آنچه در کنار وجود این مراکز در شهرها اهمیت دارد، نحوه مکان یابی، توزیع فضایی و جهت پراکنش آن هاست که نیازمند مطالعه و بررسی است. ازاین رو این پژوهش توزیع فضایی مراکز اقامتی شامل هتل ها، مهمان پذیرها و خانه های مسافر را در کنار جاذبه های گردشگری شهر رشت را بررسی کرده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل یافته ها از روش میانگین نزدیک ترین همسایه، تحلیل خوشه ای فضایی چند فاصله ای، میانگین مرکزی و بیضی انحراف معیار استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس میانگین نزدیک ترین الگوی پراکنش واحدهای اقامتی به صورت کلی و خانه مسافرها به صورت خوشه ای بوده و پراکنش هتل ها به صورت پراکنده است. همچنین بر اساس تحلیل خوشه ای فضایی چند فاصله ای پراکنش جاذبه های گردشگری به صورت خوشه ای، خانه مسافرها به صورت خوشه ای و هتل ها و مهمان پذیرها در شهر رشت به صورت پراکنده می باشد همچنین در صورت یکسان در نظر گرفتن مراکز اقامتی، توزیع آن ها دارای جهت شمال شرقی- جنوب شرقی می باشد. درمجموع نیاز به توسعه هماهنگ مراکز اقامتی در شهر رشت کاملاً محسوس است. به نظر می رسد که متولیان امر مراکز اقامتی در شهر رشت، نیازمند تدوین برنامه ای هماهنگ و از پیش تعیین شده برای توسعه چنین مراکزی هستند و باید از هرگونه برخورد فوری و ضربتی خودداری شود.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر گردشگری در کلانشهر شیراز با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
55 - 66
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یک صنعت، به مثابه پدیده پویای جهانی و اجتماعی است که شناخت و تحلیل علمی آن می تواند چهارچوب مطمئنی برای برنامه ریزی صنعت گردشگری در حال و آینده فراهم آورد. شرایط موجود کشور ایران با پشتوانه تاریخی آن، نشان می دهد که گردشگری می تواند بستر مناسبی برای دستیابی به توسعه پایدار باشد و به عنوان یکی از پیش شرط های برنامه ریزی پایدار می تواند مطرح باشد. هنگامی که به شهرهای اصیل ایرانی اندیشیده شود می توان دریافت که ساختار هر یک از این شهرهای تاریخی واجد مؤلفه هایی هستند که ارزش آنها را دوچندان می نماید. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری شهر شیراز و بررسی چگونگی تأثیرگذاری این پیشران ها بر یکدیگر می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که در دو مرحله تعیین شاخص های کلیدی از طریق روش دلفی و شناسایی پیشران های کلیدی با استفاده از نرم افزار MicMac بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه در مرحله اول 40 نفر از خبرگان حوزه گردشگری شهر شیراز بوده و در مرحله دوم 15 نفر به صورت هدفمند، انتخاب گردیده است. نتایج حاصل شده بیانگر آن است که در مجموع 8 عامل کلیدی در وضعیت گردشگری شهر شیراز تأثیرگذارند؛ بدین صورت که این متغیرها بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را بر آینده توسعه گردشگری شیراز دارند و شامل پیشران های منابع آب، تبلیغات، مدیریت محلی، آثار تاریخی، امنیت غذایی، امنیت، سیاست های کلان ملی در حوزه گردشگری و مشارکت شهروندان می باشند و از میان این عوامل، مدیریت به عنوان مهم ترین عامل تأثیرگذار بر سایر عوامل کلیدی شناسایی شده است.
شاخص های مسکن در ایران و جهان و تأثیر شهر هوشمند بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از مهم ترین مسائل جامعه شهری می باشد.از یک سو، روشن است که داشتن برنامه ای سازماندهی شده در این بخش، نیازمند شناخت درست و تجزیه وتحلیل است، از سوی دیگر یکی از نظریه هایی که در دهه های اخیر برای مواجه با معضلات شهری نمود پیداکرده است، نظریه شهر هوشمند است. هدف از پژوهش بررسی شاخص های مسکن در ایران و جهان و تأثیرات شهر هوشمند بر این شاخص ها است. پژوهش از نوع کاربردی است و با رویکردی کیفی به بررسی شاخص های مسکن در ایران و جهان با استفاده از داده پردازی به روش اسنادی و کتابخانه ای پرداخته است. سپس از شیوه تحلیل محتوا برای دست یابی به داده ها و تحلیل آن ها به منظور تبیین اهداف مطالعات استفاده شده است و با مقایسه شاخص ها مسکن در ایران و جهان و تأثیراتی که شهر هوشمند بر این موارد دارد، یافته های پژوهش شکل گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هوشمند شدن شهرها در برخی از شاخص های مسکن تاثیرگذار است (مواردی نظیر کار و خرید از راه دور در شهر هوشمند نیاز به افزایش مساحت و تعداد اتاق و سایر شاخص های کالبدی را در یک مسکن شهری افزایش می دهد، کاربری مختلط و استفاده از سیستم های الکترونیک می تواند در افزایش و یا کاهش قیمت مسکن به عنوان یک شاخص اقتصادی تاثیرگذار باشد، همچنین استقلال واحدها در شهر هوشمند سبب کم شدن روابط همسایگی که از شاخص های اجتماعی مسکن است می شود)، لذا می بایست در سیر برنامه ریزی شهری، مواردی نظیر هوشمند شدن شهرها و متعاقب آن، تاثیراتی که بر سایر ابعاد و مؤلفه های شهری دارند را نیز در نظر گرفت.
تحلیل فضایی و جانمایی خدمات گردشگری شهری با استفاده از منطق فازی (مطالعه موردی: اقامتگاه های گردشگری شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
763 - 784
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری با ویژگی های خاص خود صنعتی پویا با آینده ای روشن تلقی می شود. سرمایه گذاری در این صنعت در همه کشورهایی که از جاذبه های گردشگری برخوردارند، رو به افزایش است. امروزه جذب گردشگران به رقابتی فزاینده در میان نهادهای درگیر در صنعت گردشگری تبدیل شده است. شهر اصفهان، یکی از شهرهای کشور در عرصه گردشگری است که نقش منحصربه فردی در سیستم اقتصاد گردشگری ایران دارد. براساس اعلام سازمان میراث فرهنگی، سالانه 3 میلیون گردشگر داخلی و 300 هزار گردشگر خارجی از این شهر بازدید می کنند. پژوهش تحلیلی کاربردی حاضر به بررسی تحلیل فضایی و مکان یابی مراکز اقامتی شهر اصفهان پرداخته است. اطلاعات موردنیاز به کمک مشاهده، مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به سازمان های مربوط به دست آمده است. تجزیه و تحلیل لایه های اطلاعاتی در نرم افزار ArcGIS و IDRISI Taiga و با استفاده از منطق فازی انجام شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش میانگین نزدیک ترین همسایه (Moran's) تحلیل وضعیت اقامتگاه های گردشگری شهر اصفهان صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد الگوی پراکنش فضایی اقامتگاه های گردشگری به صورت خوشه ای است. پس از استانداردسازی هرکدام از معیارها، از نرم افزار IDRISI استفاده شد؛ یعنی با استفاده از منوی MCE و انتخاب گزینه WLC، نقشه های محدودیت و نقشه های معیار با یکدیگر تلفیق شدند. نتیجه حاصل از این تلفیق، نقشه نهایی است که در آن پهنه های مناسب برای احداث اقامتگاه های گردشگری جدید در شهر اصفهان شناسایی شد. مکان های بهینه برای احداث اقامتگاه های گردشگری جدید در اطراف حاشیه رودخانه زاینده رود و در مجاورت مراکز تفریحی ازجمله باغ گل ها، باغ تجربه، باغ جوان، مجموعه تفریحی ناژوان و صفه، باغ پرندگان، باغ نور، باغ بانوان ناژوان، کوه آتشگاه و منارجنبان و همچنین در قسمت هایی از منطقه 3 اصفهان و در مجاورت جاذبه های گردشگری از جمله مسجد جامع و بازار، منار سابان و... در کنار سایر معیارهای مورد نیاز مکان یابی شده اند.
پایداری محیط زیست شهری با رویکرد گردشگری (موردپژوهی: محله درکه در منطقه یک کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین راهبردهایی برای بهبود توسعه پایدار منطقه یک شهر تهران با استفاده از مدل SWOT (برای شناسایی توان ها، ظرفیت ها، پتانسیل های محیط زیست و گردشگری شهری در منطقه وارزیابی کمی و تدوین چشم انداز برای محلات منطقه) است. پژوهش از نوع اکتشافی با ماهیت، توصیفی تحلیلی، توسعه ای است. روش شناسی پژوهش نیز در چارچوب پارادایم توسعه پایدار محیط زیست شهری و رویکرد اجتماع محور با تأکید برتوسعه گردشگری شهری تدوین شده است. برای این منظور، داده ها به روش کتابخانه ای و پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان گردآوری و سپس در ماتریس عوامل درونی (IFE) و بیرونی (EFE) به تحلیل اطلاعات پرداخته شده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر از میان ساکنین و گردشگران منطقه بویژه محله های درکه و ولنجک به عنوان محلات شاخص، انتخاب و مورد پرسش قرار گرفته است. برای تدوین اولویت بندی نهایی و فعالیت های راهبردی - پایداری از تلفیق نتایج دو مدل مذکور در محدوده مورد مطالعه از مدل ماتریسی SPACE استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد افزایش صمیمیت، روابط همسایگی و حس تعلق ساکنان به محله، استفاده از طبیعت منطقه در جذب گردشگر و همچنین افزایش تمایل ساکنان به سکونت در محله، از پتانسیل های تهیه برنامه های راهبردی برنامه ریزی برای توسعه پایدار گردشگری در منطقه یک تهران به ویژه محله درکه هستند .
ارزیابی کارایی انرژی در مقیاس محله ای با استفاده از مدل لید در راستای توسعه پایدار (مطالعه موردی: محله ولنجک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها، منجر به افزایش مصرف و تقاضا برای منابع انرژی شده است که این امر محدود شدن انرژی مورد مصرف و آلودگی های زیست محیطی ناشی از مصرف سوخت های فسیلی را در پی داشت؛ از این رو، امروزه، یکی از چالش های پیش روی دولت ها در سراسر جهان، ایجاد شهرهایی است که از نظر مصرف انرژی بهینه باشد. در این زمینه، برنامه ریزی کاربری زمین، نقش مؤثری در کاهش مصرف انرژی ایفا می کند. پژوهش حاضر تلاشی است در جهت برنامه ریزی کاربری اراضی و ارتباط آن با بهینه سازی مصرف انرژی در جهت توسعه پایداری شهری. در همین راستا، با استفاده از مدل لید به ارزیابی کارایی انرژی در محله ولنجک شهر تهران پرداخته شد. نوع تحقیق کاربردی و روش مطالعه توصیفی- تحلیلی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و داده های طرح تفصیلی منطقه یک شهرداری تهران بوده و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل LEED و نرم افزارهای EXCEL و GIS صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان دهنده وجود ارتباط مستقیم بین برنامه ریزی کاربری زمین و میزان مصرف انرژی بوده و دو بخش ساختمان و حمل ونقل، دو مؤلفه تأثیرگذار در مصرف و کارایی انرژی به شمار می روند. در مجموع امتیاز محدوده مورد مطالعه از 43 امتیاز ممکن حدوداً 20 امتیاز را بدست آورده است که نشان دهنده وضعیت متوسط (و نه چندان مطلوب) محله است. با سیاست گذاری و برنامه ریزی می توان شهرهای ما را به سمت فضاهای با کیفیت تر و با کارایی انرژی سوق داد.
تبیین سازوکارهای مجتمع های مسکونی از دیدگاه روانشناسی محیط در راستای ارتقا امید به زندگی ساکنان (مطالعه موردی: شهرک اندیشه رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روانشناسی محیط دربردارنده ی رفتار دو سویه میان انسان با محیط کالبدی و قابلیت های محیطی می باشد. الزام معماران به شناخت صحیح این روابط، توجه ویژه به آن ها در طراحی شهرک های مسکونی و پاسخ گویی صحیح به این امر تأثیر فراوانی بر روابط میان افراد، سلامت روان و افزایش امید به زندگی دارد. در شهرک اندیشه مشکلات متعددی از جمله آلودگی بصری، وجود زمین های بایر، نیمه ساز بودن برخی بلوک ها، آلودگی محیطی و غیره وجود دارد که مهم ترین آن ها عدم توجه به حریم و فضای شخصی و به دنبال آن نقصان امنیت می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه ی گردآوری اطلاعات میدانی و اسنادی است. هدف تحقیق، بررسی ضرورت مؤلفه های روانشناسی محیط در مجتمع های مسکونی و نقش آن در بهبود امید به زندگی افراد می باشد. در این پژوهش پس از مطالعه ی تحقیقات پیشین، با در نظر گرفتن عوامل کمتر بررسی شده مرتبط با روانشناسی محیط به تحلیل شهرک اندیشه از طریق نرم افزار spss19 و smart pls پرداخته شد. از 420 پرسشنامه توزیع شده 390 پرسشنامه دارای پاسخ صحیح بود. نتایج نشان داد که کنترل استرس افراد بیشترین تأثیر را بر امید به زندگی دارد. معیارهای حرکت و مکث، کنترل استرس و نشانه های محیطی در مجموع 91 درصد از تغییرات امید به زندگی را توضیح می دهند.
سنجش رتبه بندی شهرستان های استان کرمانشاه ازلحاظ زیرساخت های گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
153 - 166
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی مقاصد گردشگری را می توان به نوعی بخشی از فرایند برنامه ریزی فضایی در یک منطقه دانست چراکه هدف برنامه ریزی فضایی، شناخت سرزمین و چگونگی بهره برداری از این منابع همراه با پیش بینی وضع آینده استقرار مطلوب انسان و عملکرد وی در طبیعت به منظور تأمین رشد معقول، متوازن و مطلوب اقتصادی بر پهنه سرزمین و جلوگیری از بروز عدم تعادل و بازتاب های تخریبی و منفی فضای سرزمین است. هدف پژوهش حاضر سنجش برخورداری شهرستان های استان کرمانشاه ازلحاظ زیرساخت های گردشگری می باشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. به منظور سنجش میزان برخورداری شهرستان ها از زیرساخت های گردشگری از مدل waspasاستفاده شده است. شاخص های بررسی شده در این پژوهش جهت تشکیل ماتریس تصمیم گیری به تعداد 10 و گزینه های آن 14 شهرستان استان می باشد. نتایج حاصل از آن نشان می دهد استان کرمانشاه با ضریب 4157/0 دارای رتبه نخست و شهرستان اسلام آباد غرب با ضریب 3028/0 رتبه دوم و شهرستان سنقر با ضریب 2894/0 رتبه سوم ازلحاظ زیرساخت های گردشگری را دارا می باشند و شهرستان ثلاث باباجانی با ضریب 139/0 و شهرستان هرسین با ضریب 1706/0 به ترتیب محروم ترین شهرستان ها ازلحاظ زیرساخت های گردشگری در استان کرمانشاه هستند. بنابراین مدیریت گردشگری استان نیازمند توجه به شهرستان های محروم از زیرساخت های گردشگری می باشد.
برآورد میزان فرسایش خاک با ادغام تصاویر ماهواره ای و استفاده از روش SVM (مطالعه موردی: استان خراسان جنوبی)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
92-109
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، به منظور تهیه نقشه فرسایش خاک در استان خراسان جنوبی از تکنیک ادغام تصاویر ماهواره ای لندست 8 و مادیس و الگوریتم طبقهبندی ماشین بردار پشتیبان (SVM) استفاده گردید. برای این منظور از سه لایه اطلاعاتی نقشه کاربری اراضی، شیب و پوشش گیاهی استفاده شد. در روش پیشنهادی جهت تهیه نقشه کاربری اراضی، چهار الگوریتم طبقه بندی نظارت شده بیشینه احتمال، فاصله ماهالانوبی، حداقل فاصله و شبکه عصبی مصنوعی با رویکرد باند مادون قرمز حرارتی به کار گرفته شد. جهت تهیه نقشه پوشش گیاهی، شش الگوریتم ادغام، NNDiffuse، HPF، Brovey، Gram-Schmidt، PC و CN، استفاده شد. از نقشه DEM ماهواره ASTER، جهت تهیه نقشه شیب منطقه استفاده گردید. نتایج آزمایشات صورت گرفته نشان می دهد که الگوریتم بیشینه احتمال به همراه باند حرارتی بیشترین دقت را در تهیه نقشه کاربری اراضی دارد. همچنین الگوریتم NNDiffuse از دقت مطلوب تری جهت ادغام باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک لندست 8 و مادیس برخوردار است. پس از تهیه نقشه کاربری اراضی، شیب و سه نقشه پوشش گیاهی حاصل از تصاویر لندست 8، مودیس و ادغام لندست 8 و مودیس، سه نقشه فرسایش با کاربرد الگوریتم SVM تهیه گردید. نتایج نشان می دهد که بیش ترین مقدار ضریب کاپا، (1/69)، مربوط به نقشه فرسایش حاصل از تصویر لندست 8 و کم ترین مقدار، (1/57)، مربوط به تصویر مودیس است. ادغام تصویر لندست 8 و مودیس، مقدار ضریب کاپا را به 3/67 درصد افزایش داد.
واکاوی و تحلیل عوامل موثر بر گردشگری شهر تبریز از منظر گردشگران داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
33 - 43
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری نقش مهمی را در چرخه اقتصادی کشورها بر عهده دارد و با پیش بینی های صورت گرفته توسط برخی از سازمان ها در سطح جهان، صنعت گردشگری باگذشت زمان نقش و اهمیت بیشتری را در اقتصاد شهرها پیدا خواهد کرد. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر رشد، توسعه و رونق گردشگری شهر تبریز می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی می باشد که جهت جمع آوری داده های آن از روش پیمایش با ابزار پرسشنامه بهره گرفته شد. از آزمون آلفای کرونباخ، روایی و پایایی برای ابعاد مختلف آن محاسبه گردید. جامعه آماری این پژوهش، یک میلیون گردشگر داخلی می باشد که در سال 1396 به شهر تبریز سفر کرده اند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر با میزان خطای 05/0 و ضریب اطمینان 95 درصد انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه نیز از روش تحلیل عاملی اکتشافی بر پایه مؤلفه های اصلی و آزمون کروسکال والیس در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. در نهایت تحلیل عاملی متغیرهای پژوهش را در 14 عامل خلاصه کرد که این عوامل به صورت تجمعی 26/62 درصد از عوامل مؤثر بر رشد، توسعه و رونق گردشگری شهر تبریز را تبیین می کرد. نتایج به دست آمده نشان داده اند که اولین عامل در رونق و یا عدم رونق گردشگری شهر تبریز در ارتباط با تبلیغات و یا عدم تبلیغات جاذبه های گردشگری شهر تبریز، مسائل فرهنگی-اجتماعی ازجمله زبان و سبک متفاوت زندگی در شهر تبریز، کیفیت خدمات و مهمان نوازی جامعه میزبان، تأثیر زیادی را در ارتقا و رونق گردشگری شهر تبریز دارد. همچنین نتایج به دست آمده از یافته های تحقیق نشان داد که تأثیر شاخص های پژوهش برخلاف فرضیه تحقیق بر روی گردشگران با گروه های درآمدی و تحصیلی متفاوت، یکسان می باشد.
بررسی توزیع خدمات شهری در راستای عدالت فضایی (مطالعه موردی: مناطق چهارگانه شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه خدمات شهری، یکی از مهم ترین محورهای تصمیم گیران برنامه ریزان شهری است. در این میان توزیع فضایی، عادلانه و پایدار یکی از ساختارهای کلیدی برنامه ها و طرح ها برای همه انسان هاست. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق مناطق چهارگانه شهر کرمان می باشند. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، شاخص های بهداشتی و درمانی (کلینیک و بیمارستان های اصلی)، شاخص های فرهنگی-مذهبی (سینما و مسجد) و شاخص های تأسیسات و تجهیزات شهری (مراکز اصلی پست، ایستگاه های اصلی آتش نشانی و جایگاه های سوخت) در نظر گرفته شده اند که با استفاده از نرم افزار Geoda مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند و سپس با استفاد از مدل saw مناطق بر حسب برخورداری از خدمات، رتبه بندی شده اند. نتایج به دست آمده نشانگر این موضوع است که جز کاربری مذهبی، تأسیسات و تجهیزات شهری، توزیع بقیه خدمات در شهر کرمان در راستای عدالت فضایی نیست. همچنین طبق رتبه بندی که با مدل saw انجام شد، منطقه 3 در بین مناطق در برخورداری از خدماتِ مورد مطالعه، حائز رتبه نخست شد.
سنجش پتانسیل ظرفیت های بازآفرینی فرهنگ مبنا در محله فهادان یزد با هدف توسعه گردشگری در محله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
59 - 74
حوزههای تخصصی:
ارتباط تنگاتنگ فرهنگ با اقلیم، محیط زندگی و شیوه زندگی ساکنان، می تواند زمینه ای قوی، جاذب و متنوع یعنی استفاده حداکثری از سرمایه فرهنگی که با تلقی کردن فعالیت ها و رویدادهای فرهنگی به مثال عامل تسهیل گر و نیروی محرکه بازآفرینی شهری منجر به بازآفرینی فرهنگ مبنا می گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ظرفیت های رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا در موفقیت گردشگری شهری در محله فهادان یزد است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای- اسنادی و میدانی - پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش گردشگران داخلی و خارجی در شهر یزد و محله فهادان می باشند که نمونه آماری آن برابر با 268 نفر می باشد. نتایج تحقیق با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که در میان چهار مؤلفه بازآفرینی فرهنگ مبنا یعنی کیفیت های زیست محیطی، صوری، عملکردی و معنایی، مؤلفه معنایی بیشترین ظرفیت را در محله به منظور ایجاد بازآفرینی فرهنگ مبنا و توسعه گردشگری داراست و در مقابل مؤلفه عملکردی نیاز به تقویت و برنامه ریزی بیشتری متناسب با اهداف بازآفرینی و توسعه گردشگری دارد. این ترتیب اولویت ها نشان از این است که محله فهادان با توجه به قدمت و پیشینه تاریخی خود از "بعد معنایی" و تصویر ذهنی بالایی برای بازدیدکنندگان محله برخوردار است به طوری که انتقال معنا به خوبی در محله صورت گرفته است. عناصری که توانسته است در تصویر ذهنی استفاده کنندگان جای خود را باز کند، بقعه شیخ فهادان، مسجد قدمگاه، مسجد فهادان، مدرسه ضیائیه (زندان اسکندر) می باشند. سازمان فضایی موجود محله تا حد زیادی با تصویر ذهنی گردشگران تطابق دارد. همچنین وجود تعاملات اجتماعی در یک فضای عمومی محلی باعث شده است تا استفاده کنندگان این فضاها را دوست داشته باشند و به صورت داوطلبانه بخواهند که در آن فضا حضور پیدا کنند.
تحلیل فضایی دسترسی به پارک و فضای سبز در خمینی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
105 - 124
حوزههای تخصصی:
تأثیرات فیزیکی و طبیعی فضای سبز در سیستم شهری و بازدهی های مختلف اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی آن در ساختار جوامع شهری تا حدی است که به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار از آن یاد می شود. پراکندگی فضایی نامناسب و مکان یابی نادرست پارک ها و فضای سبز بیش از کمبود فضای سبز از نظر سطح و سرانه، منجربه عدم دسترسی مناسب به پارک ها در اغلب شهرهای ایران شده است؛ ازاین رو این پژوهش بر آن است تا میزان دسترسی مردم و بهره برداری مطلوب از پارک ها و فضای سبز را به صورت مطالعه موردی در شهر خمینی شهر مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. داده های مورداستفاده در این پژوهش شامل: مشاهده میدانی، گزارش و نقشه های موجود کاربری اراضی شهری و مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده است. برای ارزیابی از تکنیک های تحلیل و توابع شعاع دسترسی، تحلیل زمان دسترسی و برای تحلیل فضایی از تکنیک های جهت حرکت به سمت پارک و نیز دسترسی در مقیاس های مختلف در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که براساس تحلیل شعاع دسترسی، بیش از نیمی از جمعیت شهر خمینی شهر دسترسی به پارک در هیچ سطحی از محله ای، همسایگی، ناحیه ای و شهری ندارند. براساس زمان دسترسی مناسب به پارک که باید در شعاع دسترسی مناسب 400 تا 600 متر که معادل 10 دقیقه پیاده روی باشد، در خمینی شهر بسیاری از پهنه ها و بلوک ها و محله های شهر باید زمانی بیشتر از یک ساعت را پیاده طی کنند تا به نزدیک ترین پارک دسترسی پیدا کنند. همچنین بررسی جهت حرکت و میزان جاذبه پارک ها نشان می دهد که بخش قابلِ توجهی از مردم علی رغم صرف زمان بیشتر در پارک های حوزه جنوبی شهر جذب می شوند. براساس تحلیل دسترسی به پارک های با مقیاس همسایگی، 80 درصد بافت شهر خمینی شهر، پارکی در مقیاس واحد همسایگی ندارد.
نقش دانشگاه ها در بازآفرینی فرهنگی بخش تاریخی مرکزی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
97 - 110
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها می توانند با اقدامات علمی، فرهنگی و کارآفرینی، نقش مؤثری در بازآفرینی بافت های قدیمی و تاریخی شهری داشته باشند. این پژوهش به بررسی نقش دانشگاه ها در بازآفرینی فرهنگی بخش تاریخی مرکزی شهر تهران پرداخته است. محدوده مکانی این پژوهش، محدوده داخلی «حصار ناصری» به مساحت حدود 2250 هکتار می باشد که به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده و در مناطق 11 و 12 شهرداری تهران واقع شده است. جامعه آماری این پژوهش، 289 نفر از اعضاء هیئت علمی رشته های شهرسازی، معماری، جغرافیا و برنامه ریزی شهری، مدیریت شهری و برنامه ریزی گردشگری پنج دانشگاه دولتی مهم واقع در لبه شمالی محدوده مطالعه (دانشگاه خوارزمی، دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه هنر، دانشگاه تهران و دانشگاه امام علی (ع) است. حجم نمونه این پژوهش، 35 نفر از اعضای هیئت علمی و متخصصان حوزه شهری این دانشگاه ها بوده که بر مبنای اشباع نظر در خصوص تکراری بودن پاسخ ها تعیین شده است. داده های این پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. گویه های این پرسشنامه با استفاده از مبنای نظری بازآفرینی فرهنگی و وظایف و مأموریت دانشگاه های نسل سوم و چهارم تعیین شده و با محدوده و جامعه موردمطالعه منطبق و بازنویسی شده اند. جهت بررسی روایی متغیرها و پرسشنامه از روش روایی صوری استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و آزمون T-Test) و روش معادلات ساختاری (SEM) انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دانشگاه های موردمطالعه با تغییر رویه و انجام اقداماتی مرتبط با وظایف و اهداف آموزشی خود، می توانند به بازآفرینی فرهنگی بخش تاریخی مرکزی شهر تهران کمک کنند، اما این دانشگاه ها در این مسیر هنوز در مرحله ابتدایی و اولیه قرار دارند.
تحلیل ساختار عناصر شهری "در دنیای تو ساعت چند است؟" با مروری بر ارتباط شهر و سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمایی شهر و باز تعریف واقعیت های زمانی، مکانی، و فضایی در رسانه های مختلفی چون سینما به دلیل درگیر نمودن ذهن و اندیشه ناخودآگاه بیننده می تواند نقش مهمی در شکل گیری تصویر شهر، شناخت آن ، و تعریف هنجارها و ناهنجارهای الگوهای رفتاری شهری ایفا کند. پژوهش حاضر با هدف تاثیر رسانه های جمعی و به طور خاص سینما به عنوان یکی از قوی ترین و مهم ترین ابزارهای بیانی فضای شهری در جهت برانگیختن احساسات، شکل دادن ادراکات و تصورات و آگاهی شهروندان به عنوان مخاطب و بازتعریف فضاها و الگوهای اجتماعی و در نتیجه احساس تعلق و تعصب به فضا انجام شده است. از این رو روش مورد استفاده در تحقیق روش کیفی است و از تکنیک تحلیل محتوا استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سینمای ایران ، کمتر به ارزش های زیبایی شناسانه و مفهوم گرای معماری و فضاهای شهری توجه شده و اغلب به عنوان عنصری صرفا بصری مورد استفاده قرار گرفته است. جز محدودی از موارد، فیلمها به ندرت توانسته اند به طور شایسته به ارائه تصویری از شهر که در خور تعریف آن از جنبه های مختلف فرم، عملکرد و معنا باشد، بپردازند . با این وجود، کم نیستند فیلم هایی که فضاها و معماری در آن کارکرد مفهومی و زیبایی شناسانه دارد. این تحقیق به شناسایی عناصر معماری و شهرسازی فیلم " در دنیای تو ساعت چند است؟" به عنوان نمونه ای موفق در جهت انتخاب لوکیشن های شهری شهر رشت و انزلی و بازنمایی فضاهای شهری آنها به مخاطب به منظور معرفی، شناخت و برانگیختن حس نوستالژیک شهروندان و انتقال مفاهیمی چون حس تعلق و تعصب به فضا و... به وی پرداخته شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری به مقصد گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
149 - 167
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از مسایل مهم و موثر اقتصادی و از عوامل مهم و برجسته ارتباطی، اجتماعی و فرهنگی در سطح جهان محسوب می شود. در حال حاضر، رقابتی که مقصدهای گردشگری شهری در آن قرار گرفته اند، نیاز به درک فرآیندی است که به واسطه ی آن، بتوانند نقش مهمی را در رضایت و وفاداری گردشگران خود ایفا نمایند. تحقیق حاضر با هدف شناخت و ارزیابی نقش عوامل موثر بر وفاداری گردشگران در مقصد گردشگری رامسر صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر، کاربردی، توصیفی و از نوع همبستگی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری بر اساس تکنیک حداقل مربعات جزیی بوده است. جامعه ی آماری تحقیق گردشگران ایرانی بازدیدکننده از مقصد گردشگری شهری رامسر را در بر می گرفت. تعداد نمونه 400 نفر در نظر گرفته شد و روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا و پایایی آن با محاسبه ی آلفای کرونباخ (895/0) تایید گردید. از تحلیل عاملی تاییدی برای اطمینان از اعتبار مدل های اندازه گیری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از بسته نرم افزارهای SPSS24 و SmartPLS2 صورت پذیرفت. نتایج بیانگر تایید تمامی فرضیه ها بود و مشخص ساخت که نوآوری بازاریابی، جذابیت فعالیت های شهری، تصویر مقصد، ویژگی های مقصد گردشگری و کیفیت ادراک شده از طریق متغیرهای واسطه ای چون ارزش ادراک شده و رضایت، نقش مهمی را در وفاداری به مقصد گردشگری شهری رامسر ایفا می نمایند. با توجه به تحلیل یافته ها، نتایج و پیشنهادات لازم ارایه گردید.
گرداب رسمیت و غیررسمیت؛ واقعیت دنیای برنامه ریزی در مواجهه با بافت های ناکارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
45 - 60
حوزههای تخصصی:
نظام برنامه ریزی در ارتباط با تحولات شهرنشینی کشور باوجود تلاش های انجام داده در حوزه تئوری و عمل (اما در قالب رسمی) نتوانسته از روند رو به افزایش مشکلات و معضلات شهری جلوگیری کند. در حالی که زندگی برای شهروندانی نزدیک به یک سوم جمعیت شهری کشور در شرایطی نابسامان است، ولی منفعت های رشد شهری نصیب نقوش غیررسمیِ باقدرت یا نقوش رسمیِ استفاده کننده از رسوم غیررسمی می شود. ازاین رو نظام برنامه ریزی در واقعیت، با رسوم و نقوش غیررسمی تداخلی دارد که شفاف و آگاهانه نیست و در مطالعات انجام شده نیز کمتر به آن پرداخته شده است. با توجه به تمرکز کنونی رسوم و نقوش رسمی و غیررسمی به بافت های ناکارآمد، هدف این تحقق بررسی چگونگی برخورد این رسوم و نقوش باهمدیگر و ارائه یک چارچوب مفهومی برای مواجهه برنامه ریزی رسمی با غیررسمیت ها در این محدوده است. بدین منظور روش تحقیق پژوهش حاضر متأثر از ماهیت پرسش پژوهش بر مبنای مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و همچنین روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی، تهیه و تنظیم شده است. در مقاله حاضر دیدگاه و تجربیات اندیشمندان در ارتباط با این مسئله و زمینه برنامه ریزی و عوامل تحت تأثیر در این مواجهه با توجه به شرایط شهرنشینی کشور و به طور ویژه تجربیات و نتایج مطالعات صورت گرفته در بافت فرسوده، تحلیل شده است. در نهایت برای برون رفت از این شرایط، چارچوبی مفهومی متناسب با شرایط حاکم بر کشور با تأکید بر پرداختن جدی تر به ابعاد اجتماعی و تأثیرپذیری سایر ابعاد از آن در برنامه ریزی، پیشنهاد شده است.
تحلیل فضایی الگوی برنامه ریزی توسعه کالبدی شهرهای استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امروزه در پژوهش های متعددی در علوم اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی از فنون تحلیل فضایی در سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده می شود. توانمندی در تحلیل یکپارچه سطوح و امکان بهره مندی از تلفیق لایه های مختلف اطلاعاتی از مزیت های بهره گیری از این فنون می باشد. هدف این پژوهش نیز تحلیل فضایی الگوی برنامه ریزی توسعه کالبدی شهرهای استان مرکزی با استفاده از فنون تحلیل فضایی می باشد. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. در این پژوهش کلیه مصوبات کارگروه زیربنایی و شهرسازی استان مرکزی بین سالهای 1390 الی 1396 جمع آوری شد و به منظور تحلیل پراکنش و توزیع فضایی این مصوبات در سطح استان مرکزی از تحلیل آمار فضایی سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. در این پژوهش از سه روش میانگین نزدیکترین همسایگی (ANN)، روش خوشه بندی زیاد/کم (HLC) و روش خودهمبستگی فضایی (SA) در تحلیل فضایی آماری و روش تخمین تراکم کرنل (KD) به منظور نمایش فضایی عوارض در سطوح پیوسته استفاده شده است. یافته ها: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که پراکنش مصوبات در سطح استان به صورت خوشه ای بوده که منجر به الگوی قطبی شدن شهرهای پرجمعیت و به تبع آن تمرکز فضایی و افزایش نابرابری های منطقه ای را به دنبال داشته است. نتایج: نادیده انگاشتن توان منطقه ای و نقش عوامل محیطی در آمایش استان مرکزی یکی از بارزترین نتایج تحلیل مکانی مصوبات کارگروه در دهه کنونی است. لذا با ایجاد پایگاه اطلاعات مکانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی در سطح استان و بروزرسانی و رصد مداوم آن و تحلیل و پایش مستمر سیاست های توسعه ای در سطح شهرهای استان متناسب با توان منطقه ای و اکولوژیکی، می توان به سمت توسعه پایدار منطقه ای گام برداشت.
بررسی عوامل مؤثر بر تحولات کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه آگاهی از ساختار کالبدی- فضایی روستاها و عوامل مؤثر بر تحول این ساختار، خصوصاً در پیرامون کلان شهرها ضرورت دارد و یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و طراحان شهری و روستایی است. ازاین رو در این تحقیق سعی شده است به شناخت و معرفی عوامل تأثیرگذار بر تحولات کالبدی-فضایی روستاهای مجموعه شهری مشهد پرداخته شود. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و نوع آن ازنظر هدف، بنیادی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه نمونه 28 روستای بالای 20 خانوار در مجموعه شهری مشهد می باشد که از طبقات مختلف جمعیتی و فواصل متفاوت با شهر مشهد انتخاب شدند. از مجموع 20083 خانوار در نقاط روستایی نمونه، با فرمول کوکران، حجم نمونه 377 خانوار به دست آمده این افراد با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. تبیین شاخص های مؤثر در تحولات کالبدی – فضایی سکونتگاه های روستایی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) (دیدگاه 32 کارشناس) و مدل آنتروپی شانون (دیدگاه روستاییان نمونه) انجام شد. با توجه به نتایج پژوهش مشخص شد که بعد هم جواری با کلان شهر مشهد با وزن 3556/0 و شاخص های اقتصادی با وزن 457/0 و سیاسی– مدیریتی با وزن 2464/0 بیشترین و در مقابل شاخص های محیطی کمترین تأثیر را در تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی مجموعه شهری مشهد داشته است. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون تأثیر شاخص های مؤثر بر تحولات کالبدی- فضایی روستایی در محدوده حریم شهری مشهد و روستاهای نزدیک تر بیشتر بوده و به تغییر کارکردی این روستاها نیز منجر شده است.