فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۱۷۸-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل و ترافیک یکی از مهمترین مشکلات شهرهای بزرگ و بخصوص شهرهای کشورهای در حال توسعه مانند ایران است. این مشکلات که خود را غالبا به صورت شلوغی و ازدحام وسایط نقلیه، افزایش زمان سفر، کاهش ایمنی و افزایش آلودگی هوا نشان می دهند، مدیران شهری را بر آن داشته تا از روشهای متعددی به منظور مدیریت و کنترل ترافیک استفاده نمایند. ایجاد محدوده های طرح ترافیک یکی از سیاستها و روشهایی است که برخی از شهرهای بزرگ به منظور کاهش ترافیک در محدودهای مرکزی بکار گرفته اند. اخیرا با تصمیم شورایعالی ترافیک کشور چند شهر بزرگ ایران از جمله شیراز قرار است در آینده نزدیک طرح ترافیک را در محدوده مرکزی خود به اجرا در آوردند. این مقاله به بررسی نقطه نظرات مردم در خصوص اجرای محدوده طرح ترافیک پیشنهادی شهر شیراز می پردازد. در این مطالعه تلاش بر آن بوده تا اولا میزان مقبولیت و حمایت مردم ازمحدوده طرح ترافیک و ثانیا عوامل موثر بر آن مورد مطالعه قرار گیرند. داده های این مطالعه با استفاده از پرسشنامه ای که به همین منظور طراحی گردید، از نمونه ای از مردم ساکن و شاغل در شهر شیراز جمع آوری شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهند گرچه عوامل چندی بر این مساله تاثیر گذار می باشند، با این حال درصد بالایی از پرسش شوندگان با اجرای این طرح موافق می باشند.
ارزیابی شاخص های پایداری محله های مسکونی مطالعه موردی: شهر مأمونیه- استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله های شهری به مثابه کوچک ترین واحد سازمان فضایی شهر، در پایداری شهری نقشی اساسی ایفا می کنند. توسعه محله، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی توسعه پایدار شهری و اقدامی کلیدی در جهت نیل به توسعه پایدار قلمداد می شود. دیدگاه توسعه محله پایدار، رویکرد نوینی را تقویت می کند که در آن حل مشکلات شهری را در بازگشت به مفهوم محله متصور می شود. در این مقاله شاخص های پایداری در سطح محلات شهر مأمونیه و دستیابی به میزان نابرابری های محله ای مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است تا با تأکید بر معرف های توسعه پایدار، به ارزیابی سطوح پایداری در محله های شهر مأمونیه پرداخته شود. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها از طریق پر کردن پرسشنامه و یا مصاحبه با ساکنان می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه افراد ساکن در شهر مأمونیه می باشد که طبق فرمول کوکران حجم نمونه 250 مورد بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، میزان پایداری محلات شهر مأمونیه پایین تر از حد متوسط(5>83/2>1 با میانه نظری 3) ارزیابی شد. از بین محلات مورد مطالعه تنها دو محله مأمونیه و آسیابک از وضعیت پایداری مطلوبی برخوردار بودند. به منظور مقایسه تطبیقی محلات از نظر شاخص های پایداری از شاخص توسعه انسانی استفاده شد که نتایج حاصله نشان می دهد، بین محلات شهر مأمونیه از نظر برخورداری از شاخص های پایداری تفاوت معنی داری وجود دارد.
بافت میانی شهرها ظرفیتی برای حرکت به سمت الگوی شهر فشرده(مورد: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های پایانی قرن بیستم، به دلیل نگرانی های زیست محیطی ناشی از شهرسازی مدرنیسم، برنامه ریزان شهری به دنبال پارادایم های جدید توسعه ی پایدار در جستجوی فرم ایده آلی برای شهر پایدار می گردند، زیرا توسعه ی پراکنده و گسترش افقی شهرها سبب بروز اختلالات مختلف اجتماعی ـ اقتصادی و کالبدی در پیکره ی شهرها شده است. بنابراین طی دهه های اخیر فرم های مختلف شهری در کانون توجه برنامه ریزانی قرار می گیرد که همگی در حرکت به سمت توسعه ی پایدار اتفاق نظر دارند. از جمله فرم های مختلف شهری، فرم تراکم شهری یا شهر فشرده می باشد که سبب ایجاد فضای تعامل اجتماعی مناسب و مصرف انرژی کم تر برای شهروندان می شود. این تحقیق از نوع توسعه ای – کاربردی بوده که با هدف مقایسه ی بافت های موجود شهری، به ویژه بافت میانی و شناسایی برخی ویژگی های کالبدی (ترکیب کاربری ها، عرض معابر و تراکم جمعیتی) در شهر بجنورد و بر اساس روشی توصیفی - تحلیلی و با استفاده از تکنیک SWOT انجام شده است. در این راستا، نخست به تدوین چارچوب های نظری و مفاهیم شهر پراکنده و شهر فشرده پراخته شده، سپس مطالعه ی موردی شهر بجنورد صورت پذیرفته است. مطالعات وضع موجود و تحلیل آن نشان می دهد که شهر بجنورد تحت تأثیر عوامل مختلف تاریخی، اجتماعی و اقتصادی به ساختاری با سه بافت قدیمی، میانی و بیرونی رسیده است که هر کدام دارای امکانات و محدودیت های خاص خود، جهت دست یابی به یک شهر پایدار می باشد. همچنین نتایج بررسی ها و یافته های این تحقیق در چارچوب تئوری های رشد هوشمند و مدل شهر فشرده نشان می دهد، که بافت میانی شهر بجنورد در مقایسه با بافت مسأله دار قدیمی و بافت بیرونی برخوردار از سکونت گاه های غیررسمی، از پتانسیل بالاتری برای ترکیب کاربری ها و متراکم سازی شهری برخوردار است که با برنامه ریزی مناسب می تواند نقطه ی آغازی برای حرکت به سمت پایداری در توسعه ی شهری باشد.
ارزیابی کمّی و کیفی کاربری های شهری با تأکید بر نظام توزیع و الگوی همجواری(مطالعه ی موردی: ناحیه ی یک شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، هسته ی اصلی نظام برنامه ریزی شهری است. هدف از برنامه ریزی کاربری اراضی، پیشنهاد آرایش فضایی و نظم مکانی مناسب برای کاربری ها و فعّالیّت های شهری، به وی ژه در شهرهایی است که کاربری ها ترکیب و تنوّع زیادی دارند. دستیابی به این هدف، نیازمند درک چگونگی تخصیص فضا و توزیع زمین میان کاربری ها است که با روش های ارزیابی کمّی و کیفی کاربری ها امکان پذیر است. ناحیه ی یک شهر گرگان، یکی از نواحی خاصِّ شهری است که تنوّع و ترکیب چشمگیری از کاربری ها را در محدوده ی خود فراهم آورده است. این کاربری ها در وضع موجود از نظر نظام توزیع و الگوی همجواری، هماهنگی چندانی با معیارهای برنامه ریزی شهری ندارد و کیفیت زندگی شهری در سطح ناحیه را تحت تأثیر قرار داده است. این مقاله با تکیّه بر روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش های ارزیابی کمّی و کیفی؛ یعنی استاندارد سرانه ها، روش نزدیکترین مجاورت RN ، ماتریس سازگاری و امتیازدهی بر پایه ی روش موقعیّت یابی مکانی به تحلیل نظام توزیع و الگوی همجواری کاربری ها می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش، بیانگر کمبود سرانه ی کاربری های خدمات رسان، وجود ناسازگاری به ویژه در همجواری با کاربری های مسکونی و آموزشی و بی نظمی در الگوی توزیع کاربری ها در سطح ناحیه است.
تبیین پراکنش و فشردگی فرم شهری در آمل با رویکرد فرم شهری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی افزایش جمعیّت شهرنشین و بروز بحران های محیط زیست و ناپایداری های محیطی در شهرها، یکی از موارد اساسی در راستای نیل به توسعه ی شهری پایدار، شناخت الگوی کالبدی شهر و تلاش برای دستیابی به فرم شهری پایدار است. از میان ایده های متعدّد، شهر فشرده توانست طرفداران بیشتری را به خود اختصاص دهد. هدف این پژوهش مرور انواع فرم های شهری و رابطه ی آنها با مفاهیم پایداری است تا بتواند ضرورت توجّه به ایده ی شهر فشرده را در گفتمان های توسعه ی شهری پایدار تبیین کند. همچنین با هدف ساماندهی الگوی توسعه، فرم شهری آمل مورد سنجش قرار گرفته و الگوی گسترش شهر مشخّص شده است. داده های مورد نیاز پژوهش از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن سال های (1385– 1345) و گزارش های مربوط به واحد صدور پروانه های ساختمانی شهرداری آمل کسب شده است. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش، روش تحلیلی توصیفی است. برای سنجش فرم از روش ها و مدل های کمّی و برای شناخت الگوی رشد کالبدی شهر و تهیّه ی نقشه ها از روش خود همبستگی فضایی در Arc Gis استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که شهر آمل با این که در طول 40 سال گذشته از فرم پراکنده ای برخوردار بوده است، اما در دهه ی اخیر از میزان پراکنش آن کاسته شده و روند تمرکزگرایانه ای را در پیش گرفته است، که این امر شکل گیری بافت های متراکم و فشرده ای را در نواحی داخلی شهر موجب شده است.
تحلیلی بر ساماندهی و مداخله در بافت فرسوده ی شهری (مطالعه ی موردی: بافت فرسوده ی شهر خرّم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی واقعیّتی است که تاکنون بیشتر شهرهای باسابقه و تاریخی ایران، تحت تأثیر آن قرار گرفته اند. آنچه مسلّم است، در این گونه شهرها این مسأله، رشد بافت شهری را مختل کرده و آن را به پیرامون سوق می دهد و بنابراین افزون بر نابودی بافت های درونی و باسابقه ی شهری، هزینه های هنگفتی را با ایجاد بافت های نوظهور بر گرده ی شهر تحمیل می کند. این مقاله با رویکردی توصیفی تحلیلی، از روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای و با استفاده از مدل SWOT و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و با بهره گیری از نرم افزار Expertchoice، تهیّه و تدوین شده است. در این پژوهش به بررسی نقاط قوّت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای بافت فرسوده ی شهری در شهر خرّم آباد پرداخته ایم. یافته های حاصل از تحلیل مدل فوق در این پژوهش نشان می دهد که دسترسی آسان به نقاط دیگر شهر، وجود مسجد محلّه به عنوان مرکز محلّه در بافت فرسوده و تسهیل امکان مداخله در بافت، به دلیل وجود درصد بالای ساختمان های یک و دو طبقه، به ترتیب با وزن های 315/0، 274/0 و 163/0 مهم ترین نقاط قوّت و در عین حال فرسودگی اغلب مساکن و بافت کالبدی محدوده ی مورد مطالعه، غیراستاندارد بودن مصالح به کار رفته در اغلب ساختمان ها و وجود معابر تنگ و باریک به ترتیب با وزن های 284/0، 195/0 و 158/0 مهم ترین نقاط ضعف بافت فرسوده ی شهری خرّم آباد هستند. با این وجود دسترسی آسان به خیابان های اصلی شهر، نزدیکی به مرکز شهر و سازمان ها و اداره ها و وجود طرح مصوّب بهسازی واحدهای فرسوده ی شهر به ترتیب با وزن-های 41/0، 184/0 و 123/0 مهم ترین فرصت ها و عدم رسیدگی به وضعیّت محدوده ی مورد مطالعه و تشدید فرسودگی آن، فقر ساکنان به دلیل تورم بالا و درآمد پایین و عدم کشش پذیری شبکه های داخلی بافت با توجّه به تقاضای زیاد به ترتیب با وزن های 349/0، 216/0 و 198/0 از جمله مهم ترین تهدیدهای محدوده ی مطالعاتی به شمار می آیند. تحلیل های نهایی در این پژوهش، به راهبردهای رهگشا برای اصلاح و بهبود بافت فرسوده ی شهری در خرّم آباد، منجر شده که در متن مقاله به تفصیل آمده است.
ارزیابی وضع موجود و طرح پیشنهادی بافت تاریخی یزد از نظر دسترسی به خدمات اورژانس با استفاده از تحلیل شبکه
حوزههای تخصصی:
دسترسی به خدمات درمانی بالاخص اورژانس، نیازمند توجه ویژه به ساختار شبکه ارتباطی است. بنابراین، در طرحهای شهری به خصوص برای بافتهای قدیمی و فرسوده، توجه جدی به این نکته ضروری است. در این پژوهش، با استفاده از تلفیق سامانه اطلاعات جغرافیایی و روش تحلیل شبکه وضعیت دسترسی ساکنین بافت تاریخی یزد به خدمات اورژانس، در شرایط عادی و همچنین امکان بروز اختلال در شبکه ارتباطی، در وضع موجود و طرح پیشنهادی حفاظت جامع بافت تاریخی یزد، ارزیابی و مقایسه شده است. نتایج حاکی از آن است که در وضع موجود بافت تاریخی یزد، قسمتهای اعظمی از آن نمیتوانند در زمان استاندارد به خدمات اورژانس دسترسی داشته باشند، ضمن اینکه در صورت بروز اختلال در بخشی از شبکه ترافیکی، مسیرهای بهینه جایگزین برای استفاده در مواقع اضطراری وجود ندارد. طرح پیشنهادی جامع حفاظت بافت تاریخی یزد تا حد زیادی بر مشکل زمان دسترسی ساکنین به خدمات اورژانس فائق آمده و این زمان را به استانداردهای موجود نزدیک نموده است. اما همچنان قسمتهایی از بافت تحت پوشش کامل این خدمات در زمانهای استاندارد نیستند. بنابراین، در صورت امکان، یک تجدید نظر کلی در ساختار شبکه ارتباطی بافتهای مشکل دار و اصلاح مجدد شبکه معابر آن، در غیر این صورت، مکانیابی یک مرکز اورژانس جدید طبق اصول و ضوابط مکانیابی، میتواند در حل این مشکل راهگشا باشد.
ارزیابی میزان تحقیق پذیری طرح هادی شهر دهاقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تهیه طرح های هادی در ایران ، به مدت 5 دهه، انتظار می رود این گونه کوشش ها در شهر های کم جمعیت ما ، به برنامه ریزی دقیق که پیشرفت شهر های میانی ما را تضمین می کند، منجر شود.
طرح جامع شهری بیشتر به منظور ترویج ضوابط شهرسازی، کنترل توسعه شهرها، هماهنگ سازی بخش های مختلف شهر و شناخت حوزه های نفوذ شهر تهیه میشود.
در این پژوهش تلاش بر آن است تا با مقایسه تطبیقی طرح هادی و جامع دهاقان میزان تحقق پذیری آن، در وجوه جمعیتی، کالبدی و انواع کاربریها بررسی شود. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد. بررسیها نشان داد تحقق پذیری جمعیتی که زیربنای بقیه کاربریهاست 70 در صد بوده و حدود 7000 نفر از میزان پیشنهادی عقب مانده است. به جز کاربریهای مسکونی ، اداری ـ انتظامی، مذهبی، تجاری، فضای سبز، شبکه راه و کشاورزی بقیه کاربری ها حتی با محاسبه درصد تحقق آن ها با توجه به جمعیت موجود محقق نشده است. که این نشان از عدم توانایی طرح هادی در پیشبرد توسعه بر اساس برنامه ریزی موجود است.محاسبات صورت گرفته طبق روش هلدرن، نشان داد که شهر دارای رشد بی رویه و اسپرال است؛ به طوری که تا حدود 28 سال آینده، محدوده شهر زمین لازم را جهت جذب جمعیت داراست. از جمله عوامل کاهش جمعیت شهر می توان به مهاجرت گسترده مردم، به دلیل عدم وجود فرصت اشتغال ، کاهش گرایش مردم به کشاورزی به علت خشک سالیهای گسترده و نبود صنعت در شهر اشاره کرد.
تحلیل مدیریت مواد زائد جامد شهری، با تأکید بر بازیافت زباله (مطالعه موردی؛ شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت مواد زاید جامد شهری در معنای کلی خود فرایندی چند وجهی است و از مؤلفه های متفاوتی برخوردار است. برای شناخت این نوع مدیریت باید مؤلفه ها و عناصر (کاهش از مبدأ، تولید، ذخیره و پردازش، جمع آوری، حمل و نقل، بازیافت، دفع و مراقبت های بعد از دفع) آن شناخته شوند، تا راه حل علمی برای برون رفت از مشکلات موجود به دست آید. بنابراین، هدف از تحقیق حاضر کمک به بهینه کردن سیستم مدیریت مواد زاید جامد شهر بوکان است . روش پژوهش به صورت توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است و روش گرد آ وری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، میدانی و تکمیل پرسشنامه در 3 ناحیه شهرداری بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از SPSS و آمار استنباطی (رگرسیون ساده خطی و ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شده است. یافته های نشان می دهد که در شهر بوکان روزانه بیش از 150 تن زباله تولید می شود که بیشترین مواد فساد پذیر با 9/77 درصد و کمترین با 3/1 درصد مربوط به فلزات است. 1/22 درصد کل زباله ها غیر از مواد فساد پذیر است که حدود 5/12 درصد آن را زباله های قابل بازیافت تشکیل می دهد. 1/79 درصد پاسخگویان اظهار کرده اند که در زباله های تولید شده خانگی مواد قابل بازیافت وجود دارد. نتایج حاصل نشان می دهد که زمینه حضور مردم در طرح ها و برنامه های مدیریت مواد زاید جامد فراهم نشده به طوری که 7/49 درصد از سرنوشت زباله ها بی اطلاع اند. 8/58 درصد از هزینه جمع آوری زباله ها اطلاع کافی ندارند. فرهنگ سازی و بهبود زیر ساخت های مربوط به بازیافت زباله 7/56 درصد ضعیف بوده است. بنابراین، به طور کلی، مشخص می شود که شهرداری بوکان در زمینه مدیریت اصولی مواد زاید جامد، به خصوص بازیافت زباله موفق نبوده است.
مدیریت شهری و ساماندهی سکونت گاه های غیر رسمی (نمونه ی موردی: کوی نه دره مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر مشهد با دوو نیم میلیون تن جمعیت به عنوان دومین کلان شهر کشور، در حال حاضر میزبان هشتصد و بیست هزار تن حاشیه نشین است که در شصت هسته جمعیتی به وسعت 3200 هکتار به صورت غیرمجاز زندگی می کنند. کوی نه دره به عنوان محدوده ی مورد مطالعه از جمله ی این سکونت گاههای غیررسمی است که با بیست و هفت هزار تن جمعیت و وسعت هشتاد هکتار در محدوده ی منطقه ی نه شهرداری مشهد قرار داراد. هدف این مقاله تبیین موانع و مشکلات پیش روی فرایند ساماندهی کوی نه دره و چاره جویی برون رفت از وضع موجود می باشد. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که با طرّاحی دو نمونه پرسشنامه متشکل از ساکنان محله ی(صد خانوار)، مدیران شهری(ده سازمان) صورت گرفته است، سپس اطلاعات با استفاده از برنامه های نرم افزاری SPSS ، MINITAB و GIS تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش، بیانگر آن است که ساماندهی سکونتگاه غیررسمی کوی نه دره با موانع و مشکلات متعددی از جمله نداشتن متولی مشخص، تعدد مدیریتی و ناهماهنگی بین دستگاهی، نگرش های نادرست مدیران به اسکان غیررسمی و نبود یک مدیریت واحد روبرو می باشد. از سوی دیگر، به دلیل نبود یک ارتباط تعریف شده سازمانی و هماهنگ بین شهرداری مشهد و سایر سازمان های تأثیرگذار در مدیریت شهری، ضرورت یک مدیریت واحد شهری نه تنها در حاشیه ی کوی نه دره، بلکه در کلیه ی مناطق حاشیه-نشین شهر احساس می شود.
ارزیابی توزیع فضایی کیفیت زندگی در محلات شهر سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی نشان دهنده ویژگی های کلی اجتماعی و اقتصادی و محیطی مناطق است و می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامه ریزی توسعه اجتماع به کار رود. در این مقاله کیفیت زندگی در محلات شهر سردشت با در نظر گرفتن شاخص های اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی بررسی شده است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. به منظور ارزیابی کیفیت زندگی در محلات شهر سردشت از شاخص های عینی شامل ۴ شاخص اصلی (جمعیتی، اجتماعی- اقتصادی- کالبدی- زیست محیطی) و ۳۶ مولفه استفاده شده است. جامعه آماری ۳۰۶ نفر از ساکنین محلات شهر سردشت است. محاسبه میانگین برخورداری نشان داده که در شاخص های (جمعیتی، اجتماعی-اقتصادی- کالبدی و زیست محیطی) به عنوان شاخص تلفیقی، محله کاینه مر با ۲/۷۴ درصد مطلوب ترین وضعیت کیفیت زندگی و محله مارغان با ۷/۵۹ درصد پایین ترین میزان کیفیت زندگی را دارا هستند. مدل تحلیل واریانس چند متغیره نابرابری بین محلات در برخورداری را با سطح اطمینان ۹۹ درصد مورد تایید قرار می دهد. همچنین آزمون t تک نمونه ای نشان دهنده این است که شرایط کیفیت زندگی در سطح محلات شهر سردشت کمتر از حد متوسط ارزیابی شده است. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه ۷۱، درصد از بالا بودن کیفیت زندگی در سطح محلات شهر سردشت ناشی از شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی است. نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر نشان داد متغیرهای کالبدی با میزان ۸۶۷/۰بیشترین آثار را در بالا رفتن میزان کیفیت زندگی در سطح محلات شهر شردشت داشته است. در نتیجه برای بهبود کیفیت زندگی در سطح محلات شهر سردشت برنامه ریزی در شاخص های اقتصادی، کالبدی بسیار تاثیر گذار است.
تحلیلی جغرافیایی بر وضعیت کاربری پارکینگ در شهر گناوه با استفاده از مدل AHP
حوزههای تخصصی:
بندر گناوه با داشتن جاذبه های گردشگری، مراکز تجاری و تفریحی، سالانه پذیرای میلیون ها نفر مسافر
- 2302154 نفر در تعطیلات نوروز1390- از سراسر کشور است. سیل عظیم جمعیت مشکلات ترافیکی متعدد در این شهر به همراه داشته است که ریشه اصلی این مشکلات را در کمبود و مکانیابی ناصحیح کاربری پارکینگ در این شهر می توان جستجو کرد که البته، این موضوع در ایام رونق گردشگری بسیار حاد و بحرانی جلوه گر می شود. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس هدف؛ کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. در تحلیل وضع موجود و برداشت اطلاعات میدانی، از پرسشنامه ای با حجم نمونه 320 نفر که افراد نمونه؛ 100 نفر از شهروندان و 220 نفر از گردشگران بوده اند، استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است. پس از تخمین مساحت و تعداد فضای مورد نیاز پارکینگ با استفاده از روش تولید پارکینگ، ابتدا معیارهای موثر در مکانیابی پارکینگ های عمومی با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP در محیط نرم افزار Arc GIS وزندهی شده و سپس مکان های مناسب برای احداث پارکینگ با استفاده از روش OWA( Ordered Weighted Average ) فازی مشخص گردید. نتایج نشان دهنده آن است که تعداد 1863 جای پارک علاوه بر جای پارک های موجود در محدوده مورد مطالعه در یک روز، مورد نیاز است و بین تقاضای پارکینگ و پارکینگ های موجود در شهر گناوه تناسب منطقی وجود ندارد. باید اذعان کرد پارکینگ های موجود در این شهر از نظر مکانیابی با معیارهای جغرافیایی سازگاری دارند ولی از نظر تعداد با محدودیت زیاد مواجه هستند و با توجه به ویژگی های شهر، منطقی ترین گزینه استفاده از پارکینگ های طبقاتی است.
بررسی کمّی و کیفی پارک های شهر ساری، با استفاده از مدل AHP فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تحولات تکنولوژی و صنعتی شدن شهرها، موجب دگرگونی های اساسی و عمده ای در اکولوژی شهری شده و به تخریب شدید محیط زیستِ سکونتگاه ها دامن زده و در بردارنده پیامدهای ناگواری در زندگی انسان ها و جوامع شان بوده است. مهم ترین و در عین حال ساده ترین راه تعدیل این پیامدها و آسیب های زیست محیطی، توسعه پارک ها و فضاهای سبز است. کاربری هایی چون فضای سبز شهری و پارک ها در زمرة کاربری هایی هستند که توزیع و پراکنش آنها در سطح شهر بسیار بااهمیت و سودمند است. شهرِ ساری با مساحت 52/28 کیلومترمربعی و جمعیت 261293 نفری، دارای 8 پارک عمومی با سرانه 39/0 مترمربع برای هر نفر است، که این رقم اختلاف آشکاری با سرانه استاندارد تعیین شده دارد. از سویی، با این تعداد پارک و با توجه به تعداد محله ها، مشخص می گردد که این شهر به لحاظ طبقه بندی پارک های شهری، فاقد پراکنش سلسله مراتب فضای سبزِ مناسب است و با رشد روزافزون جمعیت در این شهر، توجه به توسعه و احداث پارک ها امری ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش ضمن بررسی کمّی و کیفی پارک های شهر ساری، به مکان یابی پارک های محله ای با استفاده از مدل AHP فازی (FAHP) در محیط GIS پرداخته می شود. بدین منظور پس از شناسایی پارامترها و معیارهای مؤثر در مکان یابی پارک های شهری و با تکمیل پرسش نامه به وسیله کارشناسان و متخصصان خبره، به کمک مدل سلسله مراتبی فازی وزن هر یک از معیارهای مؤثر محاسبه شد و سپس اینها در محیط GIS با یکدیگر تلفیق شدند. در نهایت با هم پوشانی لایه های اطلاعاتی و تطبیق آنها با کاربری های موجود، نقشه شایستگی مناطق شهر ساری براساس پهنه های «بسیار مناسب، مناسب، و نامناسب»، برای احداث پارک های محله ای مشخص شدند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که 5/18 درصد از مساحت شهر برای احداث پارک در واحد محله بسیار مناسب است، 7/33 درصد مناسب است، و 8/47 درصد دربردارنده محدودیت هایی برای ساخت پارک محله ای است.
بکارگیری تکنیک FMEA در عرصه شهرسازی به منظور پیشگیری و حل مشکلات فضاهای شهری مطالعه موردی بوستان دانشجو در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان عرصه اصلی زندگی و فعالیت مردم، امروزه با مشکلات متعددی در قالب ابعاد کالبدی، مدیریتی، اجتماعی، فرهنگی و ... مواجه بوده که ناشی از بی توجهی به نیازهای اساسی اقشار گوناگون جامعه و استفاده کنندگان در برنامه ریزی و طراحی این فضاها می باشد.عدم توجه کافی به ویژگی های اساسی یک فضای شهری در حالت ایده آل، ظیر امنیت و آسایش، خوانایی و سرزندگی و ... از جانب برنامه ریزان شهری و لحاظ نکردن نظرات و خواسته های مردم در طراحی و ایجاد محیط های شهری، سبب گشته تا امروزه شاهد فضاهایی مشکل دار و آسیب پذیر و به دنبال آن نارضایتی از جانب استفاده کنندگان باشیم. هدف اصلی در این پژوهش، پس از بررسی فضاهای شهری، مسائل و مشکلات پیرامون آنها و تحلیل یک فضای شهری ایده آل، معرفی و اجرای روشی مناسب و کارآ است که از طریق آن بتوان به آسیب شناسی، تحلیل و شناسایی مشکلات موجود و احتمالی پیرامون فضاهای شهری پرداخته و در راستای حل مشکلات موجود و جلوگیری از وقوع مشکلات احتمالی در آینده، قبل از آنکه توسط شهروندان تجربه شود؛ اقدامات اصلاحی و پیشنهادهای سازنده ای ارائه نمود. تکنیک FMEA از جمله روش های مطرح در مدیریت ریسک و شناخته شده در عرصه صنعت است که اساس آن دستیابی به حد ایده آل کیفیت است. این روش بر شناسایی خطاها و پیشگیری از وقوع مشکلات احتمالی و نیز یافتن کم هزینه ترین راه حل ها و ارائه پیشنهاد سازنده در جهت حل مشکلات تاکید دارد. بکارگیری و اجرای این روش در عرصه شهرسازی از طریق تلفیق و کالیبره نمودن آن با مفاهیم مطرح در علم برنامه ریزی شهری، می تواند دستاورد نوینی پیرامون حل مشکلات و پیشگیری از وقوع آن در فضاهای شهری باشد. از طریق پیاده سازی تکنیک FMEA در بوستان دانشجو تهران برای شناسایی و حل مشکلات موجود در آن، پس از تطبیق و کالیبره نمودن این روش با مفاهیم شهرسازی، مسجل شد که می توان از این دستاورد در عرصه شهرسازی و در راستای آسیب شناسی، پیشگیری و حل مشکلات در فضاهای شهری بهره گیری نمود.
شناسایی و سنجش بسترهای بایسته برای الگوی مدیریت استراتژیک شهری (مطالعه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، نخست با بکارگیری روش انبارش _ پیرایش، بسترهای بایسته را برای برپایی الگوی مدیریت استراتژیک شهری، شناسایی کرده و سپس با بهره گیری از پرسشنامه، وضعیت هر یک از این بستر ها را در شهر مشهد مورد سنجش قرار داده است.. برای این کار، ۳۸۴ پرسشنامه بین شهروندان و ۲۱ پرسشنامه بین کار شناسان شهری توزیع گردید. بسترهای بایسته برای برپایی الگوی مدیریت استراتژیک شهری عبارتند از: شاخص اطلاعات، تفکر استراتژیک، تعهد، خودنوسازی، ثبات نسبی، شفافیت، شهروند مداری، مشارکت، یکپارچگی، خودارزیابی و بسیج منابع. یافته نشان می دهد در کلانشهر مشهد میانگینِ میانگین های ۱۱ شاخص مذکور برابر ۲.۲ است که کمتر از ۲.۵ (حد متوسط در طیف لیکرت) قرار دارد. از ۱۱ شاخص بیان شده، یک شاخص فرا تر از حد متوسط (شاخص تعهد)، دو شاخص برابر حد متوسط (شاخص بسیج منابع و شاخص خودارزیابی) و هشت شاخص دیگر، فرو تر از حد متوسط هستند. بنابراین، در شهر مشهد، بسترهای بایسته ای که الگوی مدیریت استراتژیک باید بر پایه آن ها استوار گردد، از استحکام لازم برخوردار نیستند، در نتیجه نخست باید در راستای فراهم آوردن این بستر ها کوشید و سپس اقدام به برپایی مدیریت استراتژیک کرد.
تبلور خطوط فکری نظام های حکومتی در عرصه برنامه ریزی شهری «با مطالعه تحلیلی در نظام های سوسیال و لیبرال»
حوزههای تخصصی:
تخصص گرایی حاصل از مدرنیزم، باعث رشد چشمگیر رشته های علمی و زمینه های فکری مختلف گردید و این امر به حل بسیاری از مشکلات ناگشوده در این زمینه ها منجر شد. در کنار این پیشرفت مشکلاتی بروز کرد که در حوزه تخصصی این علوم نبود و این علوم به تنهایی قادر به حل این مشکلات نبودند، بلکه همکاری و ترکیب این علوم و زمینه های فکری که منجر به شکل گیری گرایشات علمی میان رشته ای گردید، توانست تا حدودی بر این مشکلات فایق آید. قرارگیری برنامه ریزی شهری نیز در زمره چنین گرایشاتی موجب شد تا تعریف مشخص از آن ارایه نگردد و هر زمینه فکری (اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی) همسو با دیدگاه های خود به اظهار نظر درباره برنامه ریزی شهری بپردازد. با علم بر این موضوع و با مدنظر قرار دادن این نکته که هر یک از نظام های حکومتی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، پشتوانه های فکری و باورهای مختص به خود را دارند، فرض نگارندگان بر این پایه استوار است که خطوط فکری نظام ها، برنامه ریزی شهری و به تبع آن سازمان فضایی شهرها را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین تبیین نقش نظام های حکومتی در بازتعریف نظریه برنامه ریزی شهری و به تبع آن در ساختار فضایی شهر انگیزه پژوهش حاضر است. سؤال عمده تحقیق نیز این است که باورهای نظام های حکومتی چه تأثیری بر عرصه های نظری برنامه ریزی شهری دارند و این باورها و اعتقادات چگونه در شهر نمود عینی و کالبدی پیدا می کند؟ سپس به منظور دستیابی به هدف این پژوهش، با استفاده از تعریف و جایگاه نظریه برنامه ریزی شهری در دو نظام سوسیال و لیبرال، خصوصیات فضایی شهر سوسیالیستی و تفاوت هایش با شهر نظام سرمایه داری مورد مداقه قرار گرفته است. پژوهش حاضر نشان می دهد که شکل یابی پیکره شهر که خود زائیده فرایند برنامه ریزی شهری است، تحت تأثیر آرمان هایی قرار دارد که خود ملهم از خطوط فکری نظام های حکومتی است.
بررسی تاثیر طرح های توسعه شهری معاصر بر ساختار فضایی هسته تاریخی شمال شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
3 - 12
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی در مناطق تاریخی شهرهای ایران عدم انطباق با طرح های توسعه شهری معاصر می باشد. این مشکل در هسته تاریخی شمال شهر اصفهان به دلیل عدم شناخت ساختار و شکل شهر منجر به حذف تدریجی ساختار قدیمی شهر و تحمیل ساختار شبکه ای جدید در پی احداث خیابان های صلیبی شده است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر طرح های توسعه شهری معاصر بر ساختار فضایی هسته تاریخی شمال شهر اصفهان، به بررسی و تحلیل ساختار شهر اصفهان در چهار دوره مهم تحولات کالبدی به روش چیدمان فضا پرداخته است. این روش به عنوان یک رویکرد جدید، ساختار و پیکره بندی فضایی را در شهرها به صورتی روشمند مورد بررسی قرار می دهد. از آنجاییکه تغییرات ارزش همپیوندی با مفهوم انسجام ساختاری در ارتباط است، این متغیر (ارزش همپیوندی) به عنوان مهمترین مفهوم در این روش به منظور بررسی انسجام و هماهنگی ساختار منطقه تاریخی شهر اصفهان و ارزیابی ارزش و اهمیت راسته های تاریخی بافت قدیم مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش روشن شد که مداخلات شهرسازانه در دوره اخیر در نبود رویکردی زمینه گرا و بدون شناخت زمینه های کالبدی موجود، منجر به انزوای ساختاری فضایی بافت های تاریخی شده اند. از طرفی طرح های نوسازی، بهسازی در حال اجرا، به دلیل عدم توجه به ساختار فضایی بافت تاریخی و با رویکردی صرفا پوسته ای و کمی، نتوانسته اند در رفع مشکلات ساختاری کالبدی این منطقه تاریخی و ارزشمند تاثیر بسزایی داشته باشند.
ارزیابی و مکان گزینی پارک های درون شهری منطقه ی 1 یزد با استفاده از روش بولین و روش دلفی در سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیّت و رشد شتابان شهری در دهه ی گذشته، آثار سوئی را در پی داشته، تا آنجاکه امروزه، اغلب مردم احساس می کنند که مناطق شهری برای زندگی و فعّالیّت مطلوب نیست. رشد جمعیّت شهرها به نوبه ی خود مسائلی همچون ترافیک، سر و صدا، تولید سرب در هوا، افزایش کارگاه های صنعتی و مزاحمت شهری را در پی داشته است. شهر یزد نیز از این قاعده جدا نیست. یکی از راه حل ها برای حلِّ مسائل زیست محیطی و تبدیل هر چه بهتر محیط شهری به محلّی قابل زیست برای شهروندان، ایجاد فضای سبز شهری، به ویژه ایجاد پارک های درون شهری است. در این مقاله به وضعیّت کنونی و مقیاس عملکردی پارک ها و هچنین کمبودها و نیاز های منطقه در سه سطح ناحیه ای، محلّه ای و همسایگی پرداخته شده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی از نوع کاربردی و ابزار پردازش و تحلیل و تصمیم گیری ها، مطالعات میدانی و نرم افزار GIS بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، پارک ها در منطقه ی یک شهرداری یزد، از نظر کمّی، کیفی و توزیع فضایی با کمبودها و نارسایی هایی روبه رو است، وضعیّت موجود آن با استانداردهای جهانی و ملّی فاصله ی زیادی دارد و برنامه ریزی مناسب برای توزیع و مکان یابی بهینه ی فضای سبز، ازجمله مکان یابی پارک های جدید در این منطقه از ضرورت های حیاتی به شمار می رود. بنابراین، مکان بهینه برای احداث پارک های جدید با استفاده از روش بولین و دلفی در محدوده ی مورد مطالعه مشخّص شد.
بهینه سازی جهت گیری بناهای ساختمانی در شهر سقز بر اساس شرایط اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر سقز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت خاص جغرافیایی، شرایط توپوگرافی و سامانه های جوی مؤثر بر منطقه، شرایط زیست اقلیمی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. به گونه ای که سرمای شدید مشکلات زیادی را برای ساکنان این شهر ایجاد می کند، لذا لزوم بررسی شرایط اقلیمی در ارتباط با طراحی جهت استقرار ساختمان تلاشی است برای کاستن مشکلات مربوط که در این ارتباط با استفاده از داده های هواشناسی سینوپتیک وضعیت زیست اقلیمی شهر سقز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد: براساس شاخص نیاز حرارتی ساختمانی مشخص گردید 7/43 درصد از مواقع سال کاملاً نیاز به گرمایش مکانیکی داریم و تنها 8/20 درصد از سال، امکان بهره گیری از تابش آفتاب ممکن است. حدود 4/10 از مواقع نیز آسایش در فضاهای بسته داریم و تنها 1/11 درصد از مواقع سال آسایش کامل را دارد. به منظور بهره گیری بهینه از شرایط اقلیمی در ساختمان با استفاده از فرمول قانون کسینوس کل ساعات آفتابی در دوره گرم و سرد سال محاسبه شد، و مشخص گردید، در سقز برای استقرار بهینه ی ساختمان جهت جنوب شرقی با کشیدگی در راستای شرقی – غربی می باشد. به همین منظور این پرسش مطرح می شود؛ آیا جهات ساختمانی شهر سقز با شرایط اقلیمی منطقه همساز است؟