فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
75 - 94
حوزههای تخصصی:
گردوغبار یکی از رویدادهای جوی مناطق خشک و نیمه خشک جهان است که در سال های اخیر افزایش قابل توجهی داشته و آثار و پیامدهای نامطلوبی را در بخش های مختلف بر جای گذاشته است. تصاویر سنجنده MODIS به دلیل قدرت تفکیک طیفی و زمانی بالا، به طور گسترده ای برای تشخیص طوفان گردوغبار استفاده می شوند. شاخص های گردوغبار زیادی مبتنی بر MODIS موجود هستند. در این مطالعه، از شاخص بهبود یافته دمای روشنایی گردوغبار (BADI) برای پایش چندین موج طوفان گردوغبار در غرب خاورمیانه بین سال های 2000 تا 2016، با استفاده از ترکیب دمای روشنایی سه باند تصاویر MODIS: باند 20 (84/3-66/3 میکرومتر)، باند 31 (28/11-78/10 میکرومتر) و باند 31 (27/12-77/11 میکرومتر) استفاده شده است. تفسیر بصری خروجی BADI نشان داد که این روش تشخیص، قادر است نه تنها به طور مؤثر محل هسته های اصلی طوفان های گردوغبار را شناسایی کند، بلکه می تواند گردوغبار را از زمین های لخت و ابرها تشخیص دهد. تجزیه و تحلیل رگرسیون نشان داد که ارتباط معنی داری بین BADI وMODIS Deep Blue AOD وجود دارد. برای پنج موج طوفان گردوغبار، ضرایب تعیین (R2) رگرسیون بین مقادیر BADI و MODIS Deep Blue AOD به ترتیب 44/0، 48/0، 67/0، 53/0 و 45/0 (01/0 >P) بود. نتایج نشان داد که شاخص BADI در مقایسه با اغلب شاخص های گردوغبار مبتنی بر تصاویر MODIS از قبیل شاخص اختلاف دمای روشنای در باند 32 و 31 (BTD32-31) و شاخص تفاضل نرمال شده گردوغبار (NDDI)، مقدار و تراکم فضایی طوفان گردوغبار را دقیق تر نشان می دهد. همچنین BADI هماهنگی خوبی با شاخص عمق هواویز نوری (MODIS Deep Blue) نشان می دهد (R2 = 0.70, P < 0.01).
واکاوی شار همگرایی رطوبت و آب قابل بارش جوّ بارش های بهاره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سازوکار انتقال و شناسایی منابع تأمین رطوبت بارش های یک منطقه و شناخت مؤلفه های چرخه آب بر روی آن از موضوعات موردتوجه در علوم جوّی است. پژوهش حاضر باهدف مطالعه شار همگرایی رطوبت و آب قابل بارش جو و شناسایی منابع تأمین رطوبت بارش های بهاره ایران صورت گرفته است. برای این منظور از داده های بارش روزانه 483 ایستگاه سینوپتیکی، کلیماتولوژی و باران سنجی در یک دوره آماری 50 ساله (1961- 2010) استفاده شده است. پس از استخراج روزهای بارشی فراگیر به کمک تحلیل خوشه ای الگوهای شار همگرایی رطوبت و آب قابل بارش جو بارش بهاره شناسایی شده اند و سپس اقدام به استخراج نقشه های فشار تراز دریا، 850 و 700 هکتوپاسکال به همراه شار همگرایی رطوبتی و آب قابل بارش جو در منطقه موردمطالعه شده است. نتایج نشان داد که مکانیسم بارش های فراگیر بهاره ایران و شار همگرایی رطوبت در ارتباط با همگرایی شار رطوبتی ناشی پرفشار سیبری- کم فشار عربستان ، شار همگرایی رطوبت ناشی از پرفشار قزاقستان – کم فشار خلیج فارس، شار همگرایی رطوبت ناشی از پرفشار شمال دریای خزر-کم فشار شرق ترکیه، کم فشار عربستان، شار همگرایی رطوبت ناشی از پرفشار سیبری- کم فشار عربستان، سودان و شار همگرایی رطوبت ناشی از پرفشار سیبری – کم فشار ترکمنستان، کم فشار سودان بوده است. بیشترین مقدار رطوبت و شار همگرایی رطوبت از سمت دریای عرب، خلیج فارس، دریای خزر و دریای سرخ در ترازهای پایین جو و دریای مدیترانه و سیاه درترازهای بالایی جو است.
بازتاب های سیاسی مهاجرت های بین المللی از خاورمیانه به اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
29 - 51
حوزههای تخصصی:
جابجابه جایی انسان در فضای جغرافیایی که بعنوان مهاجرت از آن یاد می شود، به شکل داوطلبانه یا اجباری است. در سال های اخیر، منطقه خاورمیانه به واسطه جنگ ها و منازعات در کشورهای افغانستان، عراق، سوریه، یمن و مصر؛ و ظهور گروه های افراطی با چالش مواجه شده است. به همین دلیل بخش گسترده ای از شهروندان این منطقه به سایر مناطق جهان که از ثبات سیاسی و وضعیت اقتصادی مطلوبی برخوردارند، مهاجرت کرده اند. قاره اروپا یکی از مقاصد اصلی این مهاجرتها بوده است. از همین رو بررسی بازتاب های سیاسی آن در اروپا مسئله پژوهش حاضر است. این تحقیق با استفاده از روش، توصیفی - تحلیلی انجام شده، شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای بوده که با استفاده از اسناد، مقالات و منابع اینترنتی جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می-دهد با ورود مهاجرتهای گسترده در اروپا بویژه موج مهاجرت های اخیر، قدرت گیری روزافزون احزاب راست، خشونت نسبت به مهاجران، تشدید ملی گرایی و حساسیت های ناشی از آن و در نهایت رشد اندیشه های واگرایانه در اتحادیه اروپا از پیامدهای مهاجرت های گسترده به اروپا است.
درآمدی بر مفهوم گفتمان ژئوپلیتیک صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۵
1 - 27
حوزههای تخصصی:
ژئوپلیتیک در طول تاریخ خود با مفاهیمی چون جنگ، رقابت و قدرت همراه بوده است؛ در ژئوپلیتیک سنتی حکومت ها به دنبال قلمرو یابی؛ مدیریت سرزمین و دستیابی به قدرت بودند به گونه ای که ژئوپلیتیک سنتی بیانگر دیدگاه های قدرتمندان از جهان بود؛ اما تحولات صورت گرفته در عرصه های مختلف زمینه ساز شکل دهی به مباحث جدید در عرصه مطالعه ژئوپلیتیک گردید. اندیشه حاکم بر ساختارها و نظام بین المللی در زمان معاصر با ظهور و تجلی اولویت های مادی و معنوی جدید ازجمله: نیاز بشریت به زندگی در فضای صلح، اهمیت گام برداشتن به سوی توسعه و کرامت انسانی بر پیشگیری از درگیری های مسلحانه و کاهش خشونت های ناشی از جنگ تقدم یافته است. مطالعه و بررسی علمی نحوه استقرار شیوه های عینیت بخشی به چنین هدفی، امروزه از بنیان های اساسی مفهوم ژئوپلیتیک است. بر این اساس، مقاله حاضر درصدد تبیین فرایند ژئوپلیتیک صلح است. این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و به لحاظ ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد شکل گیری هویت های جدید منطقه ای، شکل گیری مجموعه امنیتی منطقه ای، توسعه اجتماعی، ساختارها و کارکردهای نهادهای بین المللی، غالب ساختن گفتمان صلح و عدالت جهانی، مبارزه جهانی با تروریسم، مداخلات بشردوستانه، رعایت مناسبات حقوق بشر و حقوق بین الملل ، گسترش گفت وگوهای بین المللی، تشنج زدایی و اعتمادسازی در کشورها، مناطق و جهان، در حال افزایش است به گونه ای که در رویکردی انسان گرا ؛کاهش رنج های انسان از مهم ترین مزایای ژئوپلیتیک صلح در فضای جغرافیایی به شمار می رود.
عوامل مؤثر در اغتشاشات عمق لایه مرزی غرب ایران در فصول تابستان و زمستان(مورد مطالعه: ایستگاه جو بالای کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از مدل پیشنهادی هافتر عمق لایه آمیخته و ارتفاع لایه مرزی ایستگاه کرمانشاه برای دو ماه آگوست و فوریه سال 2012 بررسی شد. در این راستا از داده های مربوط به پیمایش قائم جو در موقعیت ایستگاه کرمانشاه از پایگاه داده های اقلیمی Wyoming استفاده گردید. با ترسیم و تحلیل گراف های Skew-T و براساس روش وارونگی بحرانی Heffter ، دو ماه فوریه و آگوست بعنوان نماینده های فصل زمستان و تابستان انتخاب و سقف وارونگی به عنوان سقف لایه مرزی اتمسفری در نظر گرفته شد. سپس عوامل موثر در کمینه و بیشینه شدن لایه آمیخته این دو ماه (آگوست و فوریه) شامل وضعیت همدیدی موجود در منطقه مورد مطالعه، فرارفت گرما، رطوبت، چینش قائم و سرعت باد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در ماه آگوست عمق لایه در طول ماه بین 3680 تا 10292 متر بوده است. در این ماه فرارفت دما، نوع سامانه های همدید و چینش قائم باد به طور مستقیم در رشد یا تضعیف لایه نقش داشته اند. در ماه فوریه نوسانات چشمگیری در مقادیر عمق لایه آمیخته در طول ماه مشاهده شده که بین 2273 تا 7017 متر بوده است. در این ماه نیز فرارفت دما، چینش قائم باد و سامانه های همدیدی در تغییرات عمق لایه آمیخته موثر بوده اند. با مقایسه نتایج بدست آمده از هردو ماه می توان گفت که مقدار شار سطحی در فصل تابستان بیشتر از فصل زمستان است؛ بنابراین عمق متوسط لایه در ماه آگوست تقریباً به دو برابر ماه فوریه رسیده است. در کل نوسانات عمق لایه آمیخته در فصل زمستان بدلیل عبور سامانه های مختلف و ناپایداری های جوی، تغییرات بیشتری نسبت به فصل تابستان داشته است.
برآورد خطر فرسایش کناره ای رودخانه طالقان با استفاده از مدل BEHI(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
129 - 144
حوزههای تخصصی:
رودخانه فراهم کننده آب و انرژی برای طبیعت و انسان است و می توان گفت تامین آب مهمترین نقش اقتصادی رودخانه است. پدیده فرسایش و انتقال رسوب از جمله فرآیندهای هیدرودینامیکی مهمی است که بسیاری از سیستم های هیدرولیکی نظیر حو ضه های آبریز، رودخانه ها، سواحل و بنادر، سدها، پل ها، جاده ها، کشتزارها و تأسیسات عمرانی را متأثر می سازد. رودخانه طالقان یکی از رودخانه های مهم دامنه جنوبی البرز می باشد. این رودخانه متأثر از عوامل مختلفی چون زمین شناسی، شیب، کاربری اراضی، شرایط هیدرولیکی جریان و رفتار مورفولوژیکی پویایی دارد. هدف این پژوهش بررسی وضعیت پایداری کناره رودخانه طالقان با استفاده از مدل های ریاضی و آماری و مقایسه نتایج آن با مشاهدات میدانی است. برای رسیدن به این هدف در این پژوهش با استفاده از روش BEHI و تحلیل آماری واریانس یک طرفه ( ANOVA ) استفاده شده و سپس با مشاهده های میدانی و بصری مقایسه شده است. نتایج نشان داد که خطر فرسایش کناره در مقاطع بالادست با توجه به امتیازدهی متوسط و زیاد می باشد و در مقاطع پایین دست میزان خطر فرسایش کناره ای زیاد و خیلی زیاد می باشد. و با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس یک طرفه ( ANOVA ) میزان تاثیرگذاری شیب و دبی بالاتر از بقیه پارامترها بوده و پارامترهای معنی دار در این تحلیل شامل عمق متوسط، دبی لبالبی، ارتفاع کناره، دبی و شیب می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده کناره های فرسایش پذیر شناسایی شدند.
منشأیابی و بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی ذرات گرد و غبار در شهرستان سرخس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
21 - 37
حوزههای تخصصی:
شهرستان سرخس در شمال شرقی ایران، با آب و هوایی خشک و بیابانی در استان خراسان رضوی قرار دارد. این شهرستان اگرچه در حوزه آلاینده های گازی مشکلی ندارد، اما ریزگرد ها بیشتر از گذشته باعث بروز روز های ناسالم می شود .هدف از این تحقیق بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، بر فراز شهرستان سرخس و شناسایی منابع و کانی های تشکیل دهنده گرد و غبار است .نمونه برداری به صورت تکرار مکانی در هنگام فصول تابستان و پاییز سال 1398 صورت پذیرفته است. این پژوهش بر روی ذرات ریز گرد با اندازه کمتر از 10میکرومتر در ارتفاع 2-4 متری از سطح زمین انجام شده است. با استفاده از روش های طیف سنجی القایی، پراش پرتوایکس، فلزات و کانی های حاضر در ذرات گرد و غبار شناسایی و با به کارگیری میکروسکوپ الکترونی و آنالیز لیزری، شکل ذرات و اندازه آن ها تعیین گردیده است. طبق نتایج به دست آمده. فلزات: کلسیم، آلومینیوم، سدیم، آهن، گوگرد، تیتانیوم، بر، منگنز، روی و استرانسیوم بالاترین میزان غلظت را در گرد و غبار روستا های تعیین شده، دارند. بررسی کانی شناسی ذرات گرد و غبار نشان می دهد که بیشترین غلظت کانی رسی تشکیل دهنده ذرات شامل: کائولینیت، کلریت، کوارتز، کلسیت، ژیبس است. کلسیم و آلومینیوم نیز با بالاترین میزان غلظت در بین فلزات محلول نشانگر منشأ خاکزاد بودن گرد و غبار منطقه می باشد. همچنین برای عناصر همانند: استرانسیوم و گوگرد و ژیبس می توان منشأ تبخیری برای آن در نظر گرفت، از سوی دیگر غلظت بالای عناصر سمی و شیمیایی شامل: آرسنیک، سرب و روی را می توان به پالایشگاه خانگیران نسبت داد. بنابراین گرد و غبار منطقه سرخس دارای سه منشأ خاکزاد، تبخیری و شیمیایی می باشد.
تحلیل آثار اجتماعی - فرهنگی گردشگری در مقصدهای مذهبی و تاریخی مورد مطالعه: شهرهای قم و اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
137 - 148
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری تغییراتی را در نظام اجتماعی فرهنگی جامعه میزبان ایجاد می کند. با توجه به تنوع روزافزون گردشگری، شناخت تأثیرات متعدد انواع گردشگری بر جامعه میزبان و درک تفاوت ها و تشابهات موجود بین اثرات آنها از ضروریات برنامه ریزی و مدیریت آگاهانه و اصولی گردشگری است. این تحقیق به منظور درک تفاوت ها و تشابهات آثار اجتماعی فرهنگی دو نوع قدیمی و اصلی گردشگری (مذهبی و تاریخی) در شهرهای قم و اصفهان انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است و به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق دربردارنده ساکنان شهرهای قم و اصفهان است که 384 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اندند. داده ها با پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون یو من ویتنی و برای اولویت بندی تأثیرات اجتماعی فرهنگی آن ها از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در زمینه اجتماعی، گردشگری در شهر قم بر انحرافات اجتماعی و در شهر اصفهان بر سبک زندگی جامعه میزبان بیشترین تأثیر داشته است. درمورد شاخص های فرهنگی در دو جامعه تفاوت معناداری وجود نداشته است. اولویت تأثیرات اجتماعی در شهر قم به ترتیب، تأثیر در انحرافات اجتماعی، سبک زندگی و کیفیت زندگی، و در شهر اصفهان، تأثیر در سبک زندگی، انحرافات اجتماعی و کیفیت زندگی است. اولویت تأثیرات فرهنگی در هر دو شهر به ترتیب، تأثیر در ارزش ها و باورها، الگوهای رفتاری، نگرش و آداب ورسوم بوده است.
فرصت های اجتماعی اشتغال زنان در گردشگری (مورد مطالعه: زنان راهنمای تور شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
82 - 101
حوزههای تخصصی:
اشتغال زنان به بعنوان نیمی از نیروی کار فعال در فرایند توسعه بسیار ضروری و با اهمیت در نظر گرفته می شود. از دیگر سو گردشگری به عنوان صنعتی سود آور زمینه ساز ایجاد شغلهایی متنوع در زمینه های مختلف است . با توجه به نقش موثر صنعت گردشگری در ایجاد اشتغال زنان ، در این پژوهش برآنیم تا با بهره گیری از تجربیات زنان راهنمای تور به فرصتهایی که این شغل برای ایشان فراهم آورده است را بررسی نمائیم. روش این پژوهش کیفی و با استفاده از روش نظریه بنیانی (گرندد تئوری) بوده و داده ها از طریق مصاحبه و مشاهده گردآوری شده است. روش نمونه گیری، هدفمند با حداکثر تنوع (زنان راهنمای تور ورودی، خروجی، داخلی و مجرد، متاهل، متاهل دارای فرزند، مطلقه) و با معیار اشباع نظری بوده است. اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) شده و مفاهیم و مقوله های به دست آمده تجزیه و تحلیل شده اند مقوله محوریِ این بررسی «پدیده فرصتهای اجتماعی ناشی از شغل راهنمای تور برای زنان » است، به طوری که مقولات دیگر را در برمی گیرد. یافته های پژوهش حاکی از تدوین10گزاره در خصوص پدیده" فرصت های اجتماعی ناشی از اشتغال زنان راهنمای تور" است بطور خلاصه می توان گفت که فضای باز محیط شغلی، امکان دور شدن از برساختهای زنانگی و رهایی از شرایط بحرانی زندگی را فراهم ساخته و موجب رهایی از روزمرگی، کسب امتیازات مالی، خودشکوفایی، افزایش منزلت و کاراریی اجتماعی، تعدیل کلیشه های جنسیتی و بازتعریف نقش مادری و همسری می گردد.
واکاوی ساختار همدیدی الگوهای گردشی جو زمان رخداد برف در منطقه خشک (مورد: شمال استان سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
243 - 262
حوزههای تخصصی:
به منظور واکاوی ساختار همدیدی الگوهای گردشی جو موثر بر روزهای برفی نیمه شرقی ایران از رویکرد محیطی – گردشی اقلیم-شناسی سینوپتیک استفاده شد. بدین منظور نخست روزهای برفی بر اساس کدهای هوای حاضر (ww) ایستگاه های شمال استان سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی از سازمان های زیربط اخذ گردید. مبتنی بر این روزها متغیرهای تراز زمین از جمله فشار تراز دریا، دما و متغیرهای ارتفاع ژئوپتانسیل، بادمداری و نصف النهاری، ضخامت جو، جهت جریان در ترازهای 1000، 850 و 500 ه.پ. از داده-های شبکه ای NCEP/NCAR استفاده شد. نتایح این مطالعه نشان داد که ریزش برف در این منطقه با توجه به موقعیت جغرافیایی و دارا بودن از اقلیم خشک و نمیه خشک پدیده ای کم-بسامد بوده و در شکل گیری ریزش باران به شکل جامد یا مایع (برف یا باران) ارتفاع تاثیر بیشتری نسبت به عرض جغرافیایی دارد. ضمن اینکه بارش برف تحث تاثیر عواملی سینوپتیکی مانند پرفشار سیبری و ادغامش با پرفشار اروپایی به منظور فرارفت هوای سرد و همزمان ریزش هوای مرطوب و گرم از سامانه ی کم فشار مستقر در روی دریای عرب، خلیج بنگال و خلیج فارس میسر می گردد. لازم به بیان است که شکل گیری پرفشار سیبری در عرض های پایین تر برای ایحاد برف بسیار موثرتر است. به طوری که در این شرایط فشار مرکزی این سامانه حدود 1040 ه.پ؛ و پربند 1030 ه.پ. شرق ایران را متاثر می کند. علاوه بر آن این پژوهش نشان داد که هرگاه اعظم کشور (به ویژه بر روی رشته کوه های زاگرس) زیر استیلای پرفشار های داخلی و همگرایی بالایی قرار بگیرد در اثر چرخش واچرخندی خود در سطح زمین باعث انتقال هوای مرطوب دریای خزر به منطقه می گردد. از دیگر نتایح این مطالعه نقش رودباد قوی با سرعت 65 متر بر ثانیه در تراز 300 ه.پ؛ و گاها انحنای نصف النهاری آن در تشدید ناپایداری و صعود هوا می باشد. ریزش برف در منطقه با ضخامت 5300 تا 5400 با دمای حدود 3 درجه سلسیوس همراه است.
آشکارسازی تغییر نوسانات فصلی متغیرهای اقلیمی و نسبت دهی به تغییر اقلیم (محدوده مطالعاتی: دامنه های جنوبی البرز مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
۹۳-۱۱۰
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های اصلی پیش روی بشر، بحث گرمایش جهانی و اثرات تغییر اقلیم می باشد. در این تحقیق سعی شده تا با بررسی روند متغیرهای اقلیمی مشاهداتی مختلف شامل بارش، دمای حداکثر و دمای حداقل طی فصول مختلف در محدوده دامنه های جنوبی البرز مرکزی (استان تهران و البرز) علاوه بر اثبات تغییر اقلیم ناشی از گرمایش جهانی، میزان دخالت هر یک از واداشت های عمده از جمله گازهای گلخانه ای تعیین گردد. در این راستا با استفاده از روش درون یابی وزن دهی معکوس فاصله ( IDW )، داده های مشاهداتی سه ایستگاه همدیدی آبعلی، مهرآباد و کرج به صورت پهنه ای تبدیل شد و با میانگین گیری غیرمتداخل سه ساله و محاسبه آنومالی متغیرهای مشاهداتی و شبیه سازی عوامل مرکب ( ALL )، عوامل طبیعی ( NAT )، گازهای گلخانه ای ( GHG ) و اجراهای کنترل پیش از انقلاب صنعتی ارکان مورد نیاز آشکارسازی و نسبت دهی فراهم شد. با کاهش حجم داده های حاصل از اجراهای کنترلی به وسیله توابع غیرمتعامد تجربی ( EOF ) و استفاده از روش انگشت نگاشت بهینه و آزمون ثبات باقیمانده ها، تأثیر هر یک از سیگنال ها مذکور بررسی شد. با توجه به نتایج حاصل شده، برای آنومالی هر سه متغیر بارش، دمای حداکثر و دمای حداقل به ترتیب طی فصول زمستان، تابستان و بهار سیگنال ALL ، آشکارسازی و نسبت دهی گردید. به علاوه برای دمای حداقل بهاره سیگنال GHG در تغییرات دما نقش مؤثری دارد. بدین ترتیب بالاترین ضرایب مقیاس ساز (β) تحت واداشت های مرکب ALL به ترتیب مربوط به میانگین غیرمتداخل سه ساله بارش های زمستانه (0.88)، میانگین دمای حداقل بهاره (0.78) و میانگین دمای حداکثر تابستانه (0.76) می باشد. و ضریب مقیاس ساز گازهای گلخانه ای که فقط برای میانگین دمای حداقل بهاره آشکارسازی و نسبت دهی گردید (0.73) می باشد.
کاربرد روش تحلیل مقادیر فرین در اقلیم شناسی مخاطره امواج گرمایی نیمه جنوبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیدایش و شدت رو به افزایش پدیده تغییر اقلیم و به تبع آن گرمایش جهانی در سال های اخیر، وقوع امواج گرمایی نیز همواره رو به افزایش بوده است. منطقه نیمه جنوبی ایران نیز بخاطر نزدیکی به مناطق گرم کره زمین و قرار گرفتن در نوار عظیم بیابانی دنیا در معرض وقوع امواج گرمایی می باشد. در این پژوهش با استفاده از داده های 16 ایستگاه همدید و داده های جوّی به شناسایی و تحلیل همدید امواج گرمایی در دوره گرم سال در منطقه مورد مطالعه پرداخته شده است. سپس با استفاده از روش حداکثر بلوک ها، امواج گرمایی طبقه بندی شدند. نتایج این بررسی نشان می دهد که امواج گرمایی در حال افزایش بوده و از عوامل اصلی تأثیر گذار بر رخداد امواج گرمایی در منطقه نیمه جنوبی ایران در سطح زمین وضعیت کم فشار و در سطوح فوقانی جوّ پر ارتفاع می باشد. همچنین وزش توده های هوایی بسیار گرم و سوزان از اطراف به این منطقه نیز تاثیر به سزایی در رخداد این فرین هاتی اقلیمی داشته است.
Geopolitical Strategy to Settle the Crisis of Pandemic Diseases(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
From the end of 2019, the world has faced with instability resulted from Corona Virus (COVID-19) pandemic (WTO. (1),2020); a fatal and destructive virus which can have many lessons for the vulnerable world. The virus has spread to the entire world and has affected all of the states of the world which have affected by complicated and interwoven economic, social and spatial actions.
The twenty-first century world is under threat by one of the smallest microscopic families. One of the hypotheses is that because natural order requirements are neglected, the nature has given the clearest answer and reaction and it will continue, if the destruction continues (Andrawes,2020). It is obvious that COVID-19 is not the first and the last one from pandemic diseases in human live, but it is a part of historical process of pandemic diseases and spreadable to the entire world that some other cases will be emerged in the future. So, based on such experiences, WHO, national and local states, civil organizations and citizens should design appropriate and synergic reactionary patterns to confront with them and execute the designs with previous preparations.
The world mutation of the virus is started from a living organism (bat, pangolins or any other creature) in micro space, namely from a local market in Wuhan City (Hui and others,2020:265-266). But, the pattern of virus transmission was in a way that spread to world, rapidly and became a global epidemic and pandemic (Roumina,2020). Local origin, weakness of science, transmission rate, geographic spread pattern, global epidemic, different and doubtful reactions by the states and its destructive and multi-faceted effects can be an experience for the states, citizens and common reactions of the world society to similar threats in the future.
In global scale, the pattern of virus spread is pandemic and has spread to all of the states (WHO,2020). Even the states that have had high level of control power, they have been only able to delay its spread to inside of their territory and have not been made free from economic consequences and global fear from Coronavirus. Today, economic, social and spatial actions in the world are affected by Coronavirus monster. The chain of global production, distribution and consumption is extracted from normal cycle, at least for short term (Nguyen,2020). Because of the decrease in the global production and transportation activities, oil consumption has reached to its lowest rate and its price was negative. Many economic, social, cultural, scientific and administrative activities like business, transportation, trade, education, religious rituals, and tourism etc. activities have been decreased. Decreasing process of global economic growth and falling stock exchange in developed states are emanated from Coronavirus pandemic in the world (The Economic Times,2020). Networked economy and economic interdependence in the world from one hand, and huge effects of this phenomenon on the industrialized developed states are among the issue which will affect the global economy for long time. It seems that heavy shadow of the pattern of global distribution of China’s economic productions is in direct connection with Coronavirus fast spread in the other regions of the world. If this was occurred in any other state in the world, it would not be spread with this speed, geographically/spatially. Spatial and time pattern of Coronavirus spread show China geopolitical power and influence in the other geographic spaces of the world.
Although some states closed their political geographic borders to confront with the virus spread, but they were not successful in this domain and the virus spread to the world. Closing or non- systematic hasty controlling of the borders in local and national scales were the first strategy of the states in which only some states earned relative success (Worldometers Website, 2020). It seems that closing or controlling of the international and internal borders with cellular approach toward geographic space and time as human structure habitations to close or reduce spatial transactions to the extent of inevitable necessities is a geographical strategy which can control epidemic diseases and preserve human immunity and guarantee human health and human structures in micro and macro levels.
But, unfortunately China as the geographic origin of Coronavirus epidemic (Shadi,2020), and then WHO and consequently national states ignored their political/geographic responsibility and also ignored to codify geopolitical strategy to confront with the virus and acted with delay and incompletely and caused spread of the virus in global scale and pandemic. They should accept the consequences of ignoring the mentioned strategy or postpone in taking appropriate measures to control Coronavirus and development of hygienic threats against micro and macro geographic spaces which act as habitations of human structures and human society totality.
At least there is a one difference among the states in the domain of spatial/ geographic reactions towards Coronavirus crisis, and that is the fact that Coronavirus was emanated from Wuhan in central region of China, but China prevented the virus spread to the other spaces of China by taking the strategy of geographic isolation and cutting or decreasing in spatial relations and taking strict state policies (Financial Times,2020). But, some European States, the US and Iran had unsystematic, doubtful and postponed geographic reactions, and caused the virus spread from its origin to the other geographic spaces and caused to incontrollable geographic pollution.
This experience showed that it seems that coherent political systems with higher power of control, ignoring their political ideology, are successful in the domain of human health security than plural political systems and also weak systems. This experience can be starting point in ideological and attitude revolution in the citizens towards political thoughts and state paradigms in the world and can change the citizens’ perceptions and expectations toward the states’ structures and the criteria of legitimacy.
The level of development and extensive relations with China shows that developed states and also the states which are more dependent in the network of China’s economy are more infected by the virus than developing states. These states have the more cases and deaths. It seems that there is a direct relation between the level of economic interdependence with China’s economy and increase in the cases of Coronavirus and its spread (Goldin,2020). This shows high level and multifaceted level of transactions and mutual interdependence between the states and China as the origin of COVID-19 which caused the virus spread to these geographic spaces and located the cycle of virus spread in the patterns of local and regional spatial actions of the other states. This process caused doubled spread of COVID-19 in geographic spaces of the other continents and global epidemic. The spread and epidemic of the virus in Saudi Arabia, Turkey, Italy, Iran, the Middle East, France, Britain, Eastern and Western Europe countries, Russia, the US and Canada etc. that are among developed states or are in connection with China’s economy is explainable in the frame of interdependence model.
In international scale, the states which reduced, controlled or managed spatial transactions and relations with the origin state namely China were less damaged and some states such as Iran that ignored the threat and continue its spatial transactions with China were more damaged.
The infected countries are faced with different challenges in national scale, and their economies have gotten Corona arrangement, formally and informally. Allocation of huge financial resources to prevent, confrontation, supply of medical equipment and supply of medical expenses have put the economies under pressure. From the other hand, crisis in small, medium and large scale firms have caused decrease in national production and have challenged economic growth and development. In informal economic domain, dark economic boom in economic systems which have gaps, have shown their inefficiency in such a situation. This issue is more critical in the states which face with wide spread of the virus and have not had appropriate financial resources and reserves. However, the lost costs in developed states are more than in developing states and they have suffered more.
Medically, healthy human with immune and resistant immunity system are less vulnerable in confrontation with the virus (WHO (2),2020), likewise in national scale, flexible and powerful systems have more power to cross from the crisis and weak systems will be faced with big challenges emanating from Coronavirus crisis. The consequences of Coronavirus crisis may last for several decades in these systems.
Regarding the above mentioned debate, Coronavirus crisis is one of the least experienced geopolitical crises of last decades which spread to the world incredibly fast and have made vulnerable geographic, biological, economic and social security of the spaces and have shocked and crippled the world. No matter where or what it is originated from, its consequences is global. It has spread to the world in a little time, and infected millions of people, and decreased global economic growth in developed states and it may collapse or bankrupt the economies of the developing states. This dangerous enemy has no weaponry and no complicated equipment, but it is developed through persons and needs and human spatial, economic and social transactions and it is become the biggest challenges of the world in short time and has minimized bilateral and multilateral spatial transactions in all local, area, regional, national and global scales.
So, confront with Coronavirus crisis, COVID-19, and newfound and pandemic diseases requires new applied paradigm in human minds which regardless of enemy-making policies originating from power relations, makes cooperation among the states necessary in interdependent and interconnected world in regional and global scales. It is fact that none of the states, even if it is the most powerful state in the world such as the US, cannot confront with the Coronavirus crisis or similar crises per se. As Coronavirus crisis is global, the exit path also requires global thought based on geopolitical strategy.
The experience of this global crisis shows that the virus threat is not limited to one or several states, but its threat and spread in a state means the threat and spread to the all of states and human being and living on planet earth (WTO (3),2020). Also, control and confront with this threat goes beyond from a state power or regional political system such as the EU. For this reason, there is not an alternative than dependence on multilateral cooperation and participation of all of the states. This crisis can form a geopolitical cooperation pattern base on peace for newfound crises.
Dimensions of geopolitical strategy to confront and control of the pandemic epidemics similar to Coronavirus in the world are as under:
1.preliminary and immediate responsiveness of Security Council and General Assembly of the UN as an institution of political management of global space in considering pandemic epidemics as threats to international security and then mobilization of the states and governments to control and confront with it by central role of WHO;
2.inherent responsiveness of WHO to manage operational project of controlling and confronting with epidemics at their preliminary stages and not to find moral suggestions and consultants sufficient;
3.creation of common perception and approach towards epidemics among all of the UN member states as a threat to national security for all of the nations and states;
4.take initiatives to international cooperation and creation of powerful mechanism to form rapid and effective inter-state cooperation to confront with epidemics in regional and global scales by WHO;
5.organizing of operational teams to international technical and consulting helps and supports to the state or states infected by epidemics;
6.duties division and obligations related to public responsiveness of the states to confront with epidemics and mobilization of international and non-infected states facilities to support infected states by WHO;
7.establish united spatial political management among international, regional, national, sub-national, local and residential levels in coordination with WHO and local states to organized, effective and targeted confront with the epidemics;
8.having perception of national security threat towards epidemics spread to internal space of the territory of the states and nation’s habitations by national states;
9.having cellulous approach towards spaces and places of human living in micro scale (family scale of resident, proffered);
10.establish technical, institutional and specialized systems to national monitor and alarm in relation with newfound epidemeis, even usual epidemics in the state;
11.rapid and effective responsiveness of national states to control and confront with microbial threats and preserve bio security of citizens and habitations against epidemics;
12.rapid activation of controlling function and possibly closing the borders and land, air and sea border gates and decrease or stop spatial/ geographic transactions in social, economic and cultural facets with abroad in particular with the infected states and geographic spaces;
13.structural and functional organizing and to give the power and authority to the national and local operating systems to confront with epidemics;
14.emergency isolation and strict control and decrease in geographic (spatial / place) transactions in interstate scales which are suspected to be infected;
15.exertion of hygienic controls to infected persons and isolation of their place from other citizens;
16.justifying citizens and civil institutions in relation with legal and moral responsiveness against other citizen's health and invitation to cooperate with the states and plans of control and confront with epidemics;
17.establish or organizing of sustainable bio-army institution against future biological threats to the state due to supply and guarantee hygienic, food, physical and psychological security of citizens and inner geographic places and spaces of the state;
18.establish united multi-level and multi-faceted management system with accrue duty division between national, province, local and residential levels in a situation of epidemics and pandemics in the state;
19.taking policies and compensatory actions by the central and local states to supply public social welfare services, biological immunity, hygienic and medical services, losing jobs, economic and financial supports etc. in pandemic period to the vulnerable and damaged citizens and paying the costs from national and public resources;
20.permanent monitoring of epidemic situation and simultaneously with starting process of spatial/ social contraction in the state, execution of gradual process of decrease in geographic/ social limitations in national and local levels by the central state and normalization of living situation of the citizens in the country and reaching at final stage of the crisis.
سنجش و اولویت بندی حکمروایی خوب محله ای (نمونه موردی: محلات منطقه 9 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق حکمروایی خوب شهری در مدیریت شهری کلان شهرهای ایران و از جمله تهران مستلزم عینیت بخشیدن به مشارکت شهروندان در ابعاد گوناگون است و بر مفاهیمی چون عدالت محوری، قانونمندی، شفافیت، اجماع محوری، مشارکت، کارآیی و اثربخشی، پاسخگویی و مسئولیت پذیری تاکید دارد. هدف از این پژوهش سنجش و اولویت بندی حکمروایی خوب شهری در محدوده محلات منطقه 9 از مناطق مرکزی شهر تهران است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است؛ بدین منظور از مدل تصمیم گیری چند معیاره ی ویکور(VIKOR) و هم چنین تکنیک فازی(FUZZY) جهت رتبه بندی 8 محله مورد مطالعه استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران برابر با 384 نفر تعیین گردید. بر پایه یافته های پژوهش، شاخص های 8 گانه حکمروایی خوب شهری در چارچوب مدل ویکور نشان می دهند که محله دکتر هوشیار با امتیاز0/093بهترین و محله فتح با امتیاز 0/810 بدترین وضعیت را از لحاظ حکمروایی خوب شهری در بین محله های نمونه دارند. که در تبیین و تحلیل به وجود آمدن چنین وضعیتی می توان به مدیریت متمرکز و تک سطحی و از بالا به پایین مسئولین و مدیران شهری در محله های مورد مطالعه، ارتباطات و همکاری های عمودی، عدم توجه به نهاد های مدنی و مردم محور، تبعیض در قوانین و مقررات و در نهایت عدم توجه به راهبرد توسعه جامعه ای به عنوان پایه و اساس توسعه مشارکتی که هدف آن توجه به یک شهروند به مانند عضوی مسئول و فعال در جامعه شهری جهت تشویق همکاریها برای ارتقای استاندارد های زندگی خود است، اشاره کرد.
شناسایی بلادرنگ آتش سوزی جنگل و مراتع با استفاده از داده های NOAA/AVHRR منطقه مورد مطالعه(پناهگاه حیات وحش کیامکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی جنگل در سال های اخیر توجه زیادی به تغییرات اقلیمی و اکوسیستم داشته است. سنجش از دور، یک روش سریع و ارزان برای تشخیص و نظارت بر آتش سوزی جنگل ها در مقیاس وسیع است. هدف از این پژوهش شناسایی آتش سوزی جنگل و مراتع با استفاده از سنجنده NOAA/AVHRR در پناهگاه حیات وحش کیامکی می باشد.جهت انجام تحقیق، ابتدا تاریخ آتش سوزی های رخ داده از محصولات MODIS استخراج گردید. سپس تصاویر سنجنده مورد نظر براساس تاریخ آتش سوزی های رخ داده تهیه شد. بعد از انجام پیش پردازش تصاویر، با استفاده از الگوریتم های توسعه یافته، گیگلیو و IGBP اقدام به شناسایی آتش سوزی گردید. نتایج الگوریتم های شناسایی آتش سوزی با محصولات MODIS مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شناسایی آتش سوزی با استفاده از الگوریتم IGBP نسبت به الگوریتم های توسعه یافته و گیگلیو بهتر است. بدین صورت که الگوریتم IGBP با تعداد آتش سوزی شناسایی شده برابر با 6 پیکسل از 7 پیکسل آتش سوزی شناسایی شده توسط محصولات MODIS ، الگوریتم گیگلیو با تعداد آتش سوزی شناسایی شده برابر با 5 پیکسل از 7 پیکسل آتش سوزی شناسایی شده توسط محصولات MODIS و الگوریتم توسعه یافته تعداد آتش سوزی شناسایی شده برابر با 3 پیکسل از 7 پیکسل آتش سوزی شناسایی شده توسط محصولات MODIS را شناسایی کرد. همچنین الگوریتم IGBP با میزان خطای 14% و با تعداد آتش سوزی شناسایی 86%، الگوریتم گیگلیو با میزان خطای 28% و تعداد آتش سوزی شناسایی شده 72% و الگوریتم توسعه یافته با میزان خطای 57% و تعداد آتش سوزی شناسایی شده 43% را نشان داد.
تجزیه و تحلیل روش های برآورد ارتفاع برف مرز دائمی یخچال های کواترنری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
239-262
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی کواترنری موجب جابه جایی ارتفاع برف مرز در نواحی کوهستانی ایران شده است. با توجه به گستردگی ایران در عرض های جغرافیایی مختلف و امتداد متنوع ناهمواری های آن، بررسی تغییرات این ارتفاع به صورت یک واحد امکان پذیر نیست. بر این اساس در حوضه های آبریز درجه 2 ایران به تفکیک، آثار یخچال های کواترنری شناسایی شد. ارتفاع برف مرز به روش های رایت، ارتفاع کف سیرک پورتر، نسبت پنجه به دیواره رایت و پورتر و نسبت های ارتفاعی برآورد گردید. نتایج حاکی از آن است که ارتفاع برف مرز برآورد شده با روش رایت در بسیاری از حوضه های آبریز با روش های دیگر همخوانی ندارد. از اعمال این روش در برآورد ارتفاع برف مرز دائمی در چنین حوضه های آبریزی صرف نظر شد. در مجموع از 21 حوضه آبریز دارای آثار سیرک یخچالی کواترنری، ارتفاع برف مرز 9 حوضه آبریز با روش نسبت های ارتفاعی، 6 حوضه آبریز با روش ارتفاع کف سیرک پورتر، 5 حوضه آبریز با روش نسبت پنجه به دیواره رایت و 1 حوضه آبریز با روش نسبت پنجه به دیواره پورتر همخوانی بیشتری دارد. بالاترین ارتفاع برف مرز کواترنری برآورد شده، در حوضه آبریز کویر درانجیر در واحد ژئومورفیک ایران مرکزی 3098 متر و پایین ترین آن در حوضه آبریز تالش- مرداب انزلی در واحد ژئومورفیک شمال 2033 متر است. اختلاف ارتفاع برف مرز دائمی کواترنری ناهمواری های ایران، 1065 متر بوده است. این ارتفاع بین 2030 تا 3100 متر متغیر بوده است. در بین واحدهای ژئومورفیک بالاترین ارتفاع برف مرز کواترنری متعلق به ایران مرکزی (2853 متر) و پایین ترین آن در واحد ژئومورفیک شمال شرق (2424 متر) بوده است.
ارائه یک مدل ساده برای تعیین مناطق در خطر سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
79-98
حوزههای تخصصی:
تعیین محل های دارای پتانسیل بالای سیل گیری یکی از اقدامات اساسی برای کاهش خطرات سیل می باشد. در تحقیق حاضر اقدام به مدلسازی گسترش سیل با استفاده از طراحی نرم افزار آنلاین تحت وب با قابلیت پهنه بندی مناطق با پتانسیل سیل گیری از طریق به کارگیری داده های DEM نقشه های گوگل شده است. برای این منظور ابتدا بازه مورد نظر در رودخانه روی نقشه گوگل انتخاب شده و سپس در هر مقطع انتخابی حداکثر سطح مقطع برای عبور جریان محاسبه می گردد. با توجه به میانگین مقاطع در کل بازه و ویژگی های فیزیکی بازه انتخابی حداکثر دبی عبوری از بازه محاسبه می گردد. با این دبی پهنه ایمن گذر سیلاب روی نقشه مشخص می شود. برای دبی های بیش از دبی ایمن نرم افزار، مقطع به مقطع به محاسبه پهنه های در معرض خطر سیل می پردازد و در نهایت نقشه اراضی متاثر از سیل در حاشیه بازه انتخابی ترسیم می گردد. برای نمونه ابتدا مراحل آزمایش نرم افزار بر روی رودخانه خشک شیراز که به دریاچه مهارلو می ریزد مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج رضایت بخش بود. پس از آن اقدام به بررسی واقعه سیل اکتبر 2011 در رودخانه شهر آیوتایا در کشور تایلند گردید. بررسی تصویر ماهواره ای این سیل در کنار بررسی نقشه های توپوگرافی مسیر عبور رودخانه حاکی از وقوع سیلابی با دبی اوج 01/4113 متر مکعب بر ثانیه بود که در مقایسه با دبی 4200 متر مکعب بر ثانیه ثبت شده از آن واقعه سیل 1/2 درصد اختلاف داشت. در صورتی که این سیلاب با وضعیت فعلی منطقه رخ بدهد پهنه سیل گیر محاسبه شده در مقایسه با مساحت متاثر از سیل سال 2011 به میزان 63/17 کمتر است. همچنین سیل فروردین 1398 شیراز نیز شبیه سازی شد که باز گزارش هیأت ویژه بررسی سیلاب ها تطابق خوبی داشت.
شکاف قومی و تأثیر آن بر شکل گیری گفتمان سیاسی کُردهای ایران در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۳
121-150
حوزههای تخصصی:
این مقاله گفتمان سیاسی نیروهای سیاسی کردستان، در دوره پهلوی را بر اساس روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه تحلیل می نماید، به طوری که نظام گفتمانی مسلط بر سیاست کردها در این مقطع را که ناشی از تعمیق شکاف قومی به دلیل پروژه دولت-ملت سازی رضاشاه و پیگیری ناسیونالیسم قومی از طرف حکومت است، مورد تحلیل قرار داده و همچنین تلاش می نماید، تغییرات گفتمانی گفتمان سیاسی کورد را که متأثر از تغییر نوع ناسیونالیسم موردپیگیری حکومت است در سال های حاکمیت پهلوی ها در چارچوب نظریه شکاف اجتماعی استین روکان؛ که مقاطع مهم تاریخی را عامل سربرآوردن شکاف ها و تعمیق آن ها می داند، مورد تحلیل قرار دهد. در این مقاله از تحلیل گفتمان به مثابه روش تحقیق استفاده شده و نظریه شکاف اجتماعی استین روکان مبنای نظری آن را تشکیل می دهد.
مرور کتاب سنجی بر پژوهش های گردشگری هوشمند
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش پیش رو استفاده از روش های کتاب سنجی و مصورسازی برای بررسی ساختارهای اجتماعی و مفهومی پژوهش های گردشگری هوشمند است. بدین منظور، داده های 771 پژوهش انجام شده در سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۲۱، برای تحلیل و مصورسازی، از پایگاه داده Web of Science بازیابی شدند. داده های توصیفی نشان دادند که روند کمّی مقالات از سال ۲۰۱۷ افزایش چشمگیری یافته است و، در سال ۲۰۲۰، با انتشار ۲۰۱ مقاله، به بیشترین تعداد رسیده است. همچنین، در سال ۲۰۲۱، با ۴۳۷۷ استناد، بیشترین تعداد استناد ثبت شده است. علاوه بر این، پراستنادترین مقالات، مجلات، نویسندگان، دانشگاه ها و کشورها نیز معرفی شدند. دو تحلیل مصورسازی با استفاده از نرم افزار VOS viewer انجام شد: تحلیل هم تألیفی و تحلیل هم آیندی واژگان. یافته های تحلیل هم تألیفی نشان داد که چین بیشترین همکاری را با دیگر کشورها داشته است. تحلیل هم آیندی واژگان نیز پرکاربردترین واژگان و روندهای پژوهشی در این زمینه را نشان داد. درنتیجه، گردشگری هوشمند، شهر هوشمند، مقصد گردشگری هوشمند و فنّاوری های گردشگری هوشمند همچون اینترنت اشیا و کلان داده ها جزء پرکاربردترین واژگان در سال های گذشته بوده اند. به علاوه، می توان دریافت که، براساس دیدگاه جدید در گردشگری هوشمند، تأثیر همه ی ذی نفعان در یکپارچه سازی منابع و هم آفرینی، به ویژه تأثیر گردشگران پذیرفته شده است و درنتیجه به اکوسیستم گردشگری هوشمند توجه شده است.
طراحی و اجرای وب اپلیکیشن مسیر یابی سه بعدی در فضاهای داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وسیعتر و پیچیده تر شدن فضای بسته داخل ساختمان ها مانند فرودگاه ها، مراکز خرید و بیمارستان ها نیاز به سیستم های ناوبری در فضای بسته ( Indoor ) جهت راهنمایی کاربر مخصوصا در مواقع بحران مانند زلزله و آتش سوزی احساس میشود. هدف اصلی این پژوهش طراحی و پیاده سازی سیستم تحت وب ناوبری در فضای سه بعدی داخل ساختمان است. این سیستم بطور اتوماتیک مدل داده CityGML را پردازش کرده، و اطلاعات مفهومی، توپولوژی و ژئومتری مانند، پلان طبقات، کاربری فضاهای داخلی و نحوه اتصال این فضا ها را از آن استخراج و سپس یک گراف مسیریابی از اطلاعات استخراج شده تولید می کند. پردازش مدل داده CityGML و آنالیز گراف و مسیریابی در سمت سرور و با استفاده از زبان برنامه نویسی Python انجام شده، و رابط کاربری نیز با استفاده از زبان های توسعه وب مانند HTML ، JavaScript ، JQuery و AJAX توسعه یافته است. از ویژگی های این وب اپلیکیشن، ارائه مسیر و مدل سه بعدی ساختمان در یک محیط سه بعدی است که با استفاده از کره مجازی Cesium ایجادشده و علاوه بر آن به همراه مسیر محاسبه شده یک راهنمای توصیفی نیز در اختیار کاربر قرار می گیردکه باعث درک بهتر از مسیر شده است. انجام اتوماتیک پردازش مدل داده CityGML و تولید گراف و مسیریابی، توسط موتور نرم افزاری توسعه داده شده در این پژوهش باعث شده تا نیازی به استفاده از هرگونه نرم افزار جانبی برای اینگونه محاسبات نباشد. امکان اجرای این نرم افزار روی هر وسیله ای که به شبکه اینترنت متصل و مجهز به یک مرورگر رایج وب باشد، وجود دارد