فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
دو مشخصه بارز اقلیم آینده تغییر در میانگین و مقادیر حدی متغیرهای هیدرواقلیمی می باشد، از این رو شبیه سازی رفتار اقلیم حوضه آبریز شاندیز که یک منطقه گردشگری مهم در شمال شرق کشور است در دهه های آینده نقش مهمی در شناخت وضعیت اقلیم و آسیب پذیری احتمالی این مناطقه از تغییر اقلیم دارد. هدف از این پژوهش شناسایی مقادیر حدی دما، بارش و تغییرات رواناب حوضه آبریز شاندیز و مقایسه شرایط پایه و آینده است. برای نیل به این هدف از آمار روزانه دما و بارش روزانه 30 سال آماری (از 1990-1961) ایستگاه سینوپتیک مشهد استفاده شده است. همچنین برای پیش بینی بارش، دمای حداقل و حداکثر در آینده از داده های مدل گردش کلی CanESM2 تحت سه سناریوی انتشار RCP2 .6 ، RCP4.5 و RCP8.5 برای دوره 2100-2041 استفاده شده است. برای ریزگردانی خروجی مدل CanESM2 از روش آماری SDSM و برای استخراج مقادیر حدی بارش از نرم افزار RClimDex استفاده شده است. نتایج نشان داد که در دوره آینده نه تنها در مقدار بارش ایستگاه مشهد بلکه در الگوی بارش نیز تغییراتی رخ خواهد داد. بر اساس نتایج بدست آمده، بارش سالانه در دهه ی 2070-2041، بین 37 تا 54 درصد نسبت به دوره ی دیدبانی افزایش می یابد، و میزان افزایش بارش دهه ی 2100-2071 بین 52 تا 66 درصد افزایش می یابد. تعداد رخداد بارش های روزانه با شدت های 10، 20 و 30 میلیمتر در روز، بارش های با آستانه های صدک 95 و 99 دوره های آتی در تمامی فصول ایستگاه مشهد نسبت به دوره مشاهداتی (1990-1961) افزایش خواهند یافت. در دهه های آینده میانگین دمای حداکثر مشهد نسبت به دوره مشاهداتی بین 4/6 – 6/0 درجه سلسیوس و میانگین دمای حداقل بین 5/1 تا 2/4 درجه سلسیوس افزایش خواهد یافت. از مدل SWAT جهت ارزیابی اثرات تغییراقلیم بر میزان رواناب حوضه استفاده گردید. بدین منظور ابتدا این مدل با استفاده از دبی ایستگاه هیدرومتری شاندیز برای دوره 2012-2003، واسنجی و اعتبارسنجی شد که مقادیر R 2 به ترتیب 65/0 و 52/0 بدست آمد. در ادامه با بکارگیری داده های ریزمقیاس شده مدل CanESM2 در مدل SWAT ، تغییرات رواناب خروجی از حوضه طی دوره های 2070-2041 و 2100-2071 شبیه سازی گردید. اعمال نتایج تغییرات بارش و دمای حوضه در دهه های آینده بر مدل SWAT نشان داد که دبی حوضه شاندیز در دهه های آینده بین 2 تا 104 درصد افزایش خواهد یافت.
شناسایی منابع تأمین کننده گردوغبار غرب خوزستان با استفاده از الگوریتم های بهبود یافته دمای روشنایی گردوغبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردوغبار را می توان یک پدیده طبیعی در نظر گرفت که در کشور ایران و به ویژه در استان خوزستان بروز آن در چند دهه اخیر دارای توالی بیشتری بوده است. بدین منظور در این پژوهش، شناسایی منابع تأمین کننده گردوغبارهای غرب خوزستان هدف گذاری گردید. بر این اساس از تصاویر ماهواره ای مودیس سنجده ترا برای استخراج شاخص بهبود یافته دمای روشنایی گردوغبار (BADI) در سه گردوغبار متوالی در زمستان 1396 و بهار 1397 (2018) بهره برده شد. نتایج شاخص بکار رفته روشن ساخت که مناطق مختلفی در داخل و خارج کشور تأمین کننده ذرات گردوغبار در غرب استان خوزستان می باشند. بر این اساس در اولین گردوغبار به تاریخ 20/1/2018 مشاهده شد که چشمه اصلی گردوغبار در نواحی خشک و بیابانی غربی استان در محدوده غرب شهرستان شوش و بستر خشک شده تالاب هورالعظیم در استان خوزستان می باشد. در گردوغبار متوالی بعدی (20/2/2018) فرسایش در بستر تالاب هورالعظیم و مناطق بیابانی در شمال سوسنگرد را می توان منبع اصلی ذرات گردوغبار قلمداد کرد. همچنین می توان مشاهده کرد که نواحی پراکنده در کشور عراق محدوده شهر بصره نیز در این گردوغبار مؤثر می باشند. در گردوغبار سوم در تاریخ 23/4/2018 بر اساس شاخص BADI دارای چندین هسته تراکمی می باشد و از نواحی بیابانی در کشور عربستان شروع و تا کشور کویت و نواحی جنوب غربی ایران و شرق عراق امتداد می یابد. همچنین در این پژوهش در محدوده های فضایی استخراج شده، نقاط برداشت ذرات گردوغبار به صورت دقیق تر با استفاده از تصاویر ماهواره ای Meteosat8 و سنتینل 3 تعیین شد که بارزترین منابع داخلی در منطقه جفیر و تالاب هورالعظیم و نواحی خشک و بیابانی شهرستان شوش در قسمت غربی استان خوزستان می باشند. همچنین در مورد منابع خارجی بیابان های کشور عربستان در مناطق غرب ریاض و شرق مدینه (الذکری، الرقایع و البجادیه) و مناطقی بین کربلا و نف در کشور عراق در شکل گیری توده گردوغبار نقش مؤثری دارند.
بررسی اثرات تغییراقلیم بر امنیت غذایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
19 - 40
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی تولید کشاورزی و در پی آن عوامل وابسته به کشاورزی مانند امنیت غذایی و رفاه اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد. در این مطالعه با تفکیک قائل شدن میان جنبه های مختلف تغییرات اقلیمی اثرات چهار فرض تغییر نرمال اقلیم، تغییر پذیری اقلیم، تغییر اقلیم، تغییرپذیری و تغییر توامان اقلیم بر امنیت غذایی و رفاه اقتصادی طی سال های 1379-1394 بررسی گردید و با استفاده از اطلاعات هزینه ای و تولیدی سه محصول شاخص تامین کننده امنیت غذایی در ایران (گندم، برنج و سیب زمینی) و با بکار گیری روش برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) به این امر پرداخته شد. نتایج این تحقیق حاکی از کاهش شدید درآمد کشاورزان و مازاد رفاه اقتصادی و همچنین افزایش قیمت محصولات تحت فروض چهارگانه بوده است. به ترتیب در چهار فرض مورد بررسی بطور متوسط درآمد کل 4/43979، 9/127241، 1/157960 و 1/272367 میلیون تومان کاهش، میانگین قیمت محصولات مورد بررسی به ترتیب 95/332، 7/343، 18/565 و 86/1160 هزار تومان افزایش و مازاد رفاه اقتصادی کل به ترتیب 4/927884، 1542416، 2016383 و 2356754 میلیون تومان کاهش یافته است. کاهش عوارض ناشی از تغییر اقلیم می تواند با تغییر الگوی کشت، استفاده از روش های نوین آبیاری و بیابان زدایی صورت بپذیرد.
تحلیل پیامدهای گردشگری روستایی در منطقه رودبار الموت استان قزوین: مطالعه موردی روستای اُوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
25 - 49
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی از ابزارهای مهم توسعه روستایی محسوب شده و همزمان بر پایدار بودن آن از جنبه های زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تأکید می شود. از این رو، تحقیق حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل پیامدهای گردشگری برای روستای اُوان، از روستاهای نمونه گردشگری استان قزوین انجام شد. روش شناسی تحقیق از نوع توصیفی با رویکرد پیمایش پرسشنامه ای بود. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای روستای اُوان بودند (136N=)؛ و با استفاده از جدول مورگان و کرجسی، حجم نمونه ای برابر با صد نفر محاسبه و مطالعه شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق نظرات استادان گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی تأیید شد و با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر با 90/0، پایایی آن به دست آمد. برای تحلیل داده ها از شیوه تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد که پیامدهای مثبت گردشگری در هشت عامل بهبود مسکن روستایی (76/11)، بهبود بافت کالبدی روستا (51/10)، توسعه فرهنگی (51/9)، توسعه بهداشتی (65/7)، توسعه اقتصادی (20/7)، بهبود صنایع روستایی (11/7)، افزایش آگاهی (55/6)، و ایجاد اشتغال (30/5) قابل دسته بندی است و در مجموع، 62/65 درصد از واریانس کل را تبیین می کند؛ همچنین، پیامدهای منفی گردشگری در پنج عامل آلودگی بصری محیط زیست (52/14)، گسترش ناهنجاری اجتماعی (39/13)، تخریب منابع طبیعی (48/11)، تغییر کاربری (80/10) و تغییر فرهنگ محلی (15/10) دسته بندی شده و در مجموع، 36/60 درصد از واریانس کل را تبیین کرده است. بنابراین، برای توسعه پایدار گردشگری روستایی، می توان از آثار منفی گردشگری کاسته و آثار مثبت آن را تقویت کرد.
مطالعه ی برهمکنش قلمرو حکومت و اندیشه سیاسی در اوایل دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
207 - 229
حوزههای تخصصی:
جغرافیای سیاسی در هر دوره ی زمانی از عوامل مؤثر بر نوع حکمرانی بوده است. امپراطوری ساسانی منطبق با وضعیت جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتک ، نوعی از اندیشه ی سیاسی را ارائه داده است که از رهگذر آن منافع امپراطوری عظیم ساسانی تأمین می شده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سئوال است که؛ ساسانیان چگونه و بر پایه چه مولفه هایی فضای جغرافیایی فلات ایران را سازماندهی کرده اند؟ و نوع سازمان دهی فضای جغرافیایی آنها چه تأثیری بر اندیشه سیاسی آن ها داشته است؟ به لحاظ روش شناسی داده های این پژوهش، با روش کتابخانه ای گردآوری شده و اطلاعات با روش تحلیلی تفسیر شده است. نتایج تحلیل ها نشان می دهد، در دوره اردشیر اوّل، جغرافیای فلات ایران به یکپارچگی دست نیافته و بسیار آشفته بوده است، بنابراین نمی توان از تمرکز گرایی در این دوره سخن گفت. با توسعه قلمرو در دوره شاپور اوّل، حوزه جغرافیایی براساس سه لایه جغرافیایی، شامل: مناطق همگرا و واگرا (ایران-شهر) و مناطق خارج سه لایه جغرافیایی ایران یعنی انیران تقسیم بندی شده و اندیشه سیاسی تسامح گرایانه بوده است. از سال273میلادی با از دست رفتن مناطقی از حوزه ی جغرافیایی ایران، نهاد سیاسی بر اساس اندیشه ملّی گرایانه بر پایه دین زرتشتی شکل یافته و هژمونی بدست آمده در دوره اردشیر اول و شاپور اول با سرکوبی سایر ادیان که نقش برجسته ایی در مسائل ژئوپلیتیک منطقه بازی می کردند، با افول سیاسی مواجه شده است.
شبیه سازی و پهنه بندی گسترش آتش سوزی در اکوسیستم جنگلی به کمک مدل FARSITE (مطالعه موردی: جنگل های استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
87-101
حوزههای تخصصی:
امروزه پدیده آتش سوزی در عرصه های جنگلی به عنوان یکی از بلایای طبیعی بخش وسیعی از جنگل های جهان را مورد تهدید قرار داده است. با توجه به اثرات مخرب آتش سوزی بر جنگل، انجام تحقیقاتی که با استفاده از روش های کارآمد بتوانند گسترش آتش سوزی را پیش بینی کنند، بسیار ارزشمند است. بر همین مبنا شبیه سازی آتش با استفاده از مدل FARSITE در جنگل های استان ایلام در سال 1395 به انجام رسید. FARSITEمدل بررسی رفتار و گسترش آتش به شمار می رود که از عوامل متعددی ازجمله شیب، جهت، ارتفاع، ماده سوختی و اطلاعات هواشناسی بهره می برد. در این پژوهش نیز از عوامل ذکر شده استفاده گردید. مدل ماده سوختنی به عنوان یکی از ارکان اصلی در شبیه سازی با توجه به شرایط پوشش گیاهی منطقه تعیین گردید. تغییرات محلی سرعت و جهت باد که در نتیجه شرایط توپوگرافی منطقه حادث می شود، شبیه سازی و در FARSITE مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد در چهار منطقه که آتش سوزی رخ داده آتش رفتار مختلفی داشته است که آن هم به علت شرایط طبیعی متفاوت در این مناطق می باشد. پهنه بندی خطر آتش سوزی در استان ایلام نشان می دهد که 5/1 درصد از منطقه دارای ریسک بسیار زیاد می باشند، پس استفاده اجرایی از این مدل راهنمای مفیدی برای مدیریت آتش سوزی جنگل می باشد و براساس آن می توان برنامه مدیریت بحران آتش سوزی در سه فاز عملیات مقدماتی یا اقدامات قبل وقوع (طرح پیش گیری)، اقدامات حین وقوع (طرح مقابله) و عملیات پس از وقوع (طرح بازیابی) تدوین شود.
تحلیلی بر میزان آسیب پذیری شبکه ی خطوط انتقال نیروی استان خراسان رضوی در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله ازجمله مخاطرات طبیعی است که وقوع آن اغلب خسارات و تلفات زیادی برای انسان به دنبال داشته است. ایران کشوری زلزله خیز است و استان خراسان رضوی یکی از آسیب پذیرترین استان های کشور می باشد. به طوری که 71 درصد از مساحت این استان در پهنه های با خطر متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته است. یکی از بخش های مهمی که در اثر وقوع زلزله آسیب پذیری بالایی دارد، شبکه خطوط انتقال نیرو می باشد. در این تحقیق آسیب پذیری شبکه خطوط انتقال نیروی استان خراسان رضوی در برابر زلزله مورد ارزیابی قرار می گیرد . تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و روش تحقیق پژوهش توصیفی - تحلیلی است. پارامترهای مؤثر برای این تحقیق شامل نزدیکی به خط گسل ، ساختار زمین شناسی، شیب زمین، تراکم جمعیت مناطق شهری و روستایی، فاصله از خطوط ارتباطی انتخاب شدند. برای تهیه نقشه میزان آسیب پذیری ابتدا معیارهای شناسایی شده با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شدند سپس از روش فازی برای پهنه بندی آسیب پذیری زلزله استفاده شد . نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین آسیب پذیری استان خراسان رضوی در برابر زلزله در نواحی جنوب شرقی واقع شده است. بررسی وضعیت آسیب پذیری شبکه ی خطوط انتقال نیرو نشان می دهد که آسیب پذیری خطوط انتقال برق فشارقوی استان خراسان رضوی نسبتاً زیاد می باشد و بیشترین آسیب پذیری خطوط مذکور در نواحی جنوب شرقی استان قرار دارد. آسیب پذیری خطوط انتقال نفت نشان می دهد که 12.61 درصد این خطوط در پهنه ی با آسیب پذیری خیلی زیاد قرار دارند. در خطوط انتقال گاز نیز 64.62 درصد این خطوط در پهنه ی با آسیب پذیری کم و خیلی کم و آسیب پذیری متوسط قرار دارد. به طورکلی بیشترین میزان آسیب پذیری در خطوط برق فشارقوی قرار دارد و 44.47 درصد این خطوط در پهنه های با آسیب پذیری خیلی زیاد و آسیب پذیری زیاد قرار دارد.
شبیه سازی پهنه های سیل گیر در حوضه های آبریز کلان شهر تهران (حوضه کن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت های سیلابی و مناطق مجاور رودخانه ها به دلیل شرایط خاص خود همواره در معرض خطرات ناشی از وقوع سیلاب ها قرار دارند. در حوضه رودخانه کن از بسیاری از اراضی مسکونی و زراعی در فاصله بسیار کمی از بستر رودخانه قرار دارند. با توجه به اینکه پایین دست حوضه با رشد سریع ساخت و ساز مواجه است، فعالیت های انسانی و تغییر کاربری اراضی در این منطقه، سیکل هیدرولوژیکی و تولید رواناب را به شدت متاثر ساخته است. در این تحقیق ، سطوح سیل گیر در دوره بازگشت های 2 تا20 ساله در بازه ای به طول20 کیلومتر از بستر رودخانه کن با استفاده از مدل HEC-RAS و الحاقیه HEC - geoRAS تعیین گردیده است. به این منظور از نقشه های رقومی 1:25000 و DEM 10 متری، آمار دبی ایستگاه سولقان، ویژگی های مورفولوژی بستر و مقاطع عرضی استفاده شده است. در نهایت داده ها به نرم ا فزار HEC-RAS وارد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از تعیین حدود سیل گیری در دوره بازگشت های گوناگون در هر مقطع عرضی، نتایج به محیط Arc GIS وارد و از این طریق خروجی نقشه های پهنه بندی سیلاب به دست آمده است. نقشه زمین شناسی و مشاهدات میدانی نشان داده است که عامل اصلی تفاوت عرض دره در محدوده مورد مطالعه مربوط به جنس سنگ ها می باشد. نتایج حاصل از خروجی مدل هیدرودینامیکی نشان می دهد که در بالادست رودخانه افزایش دبی به شکل افزایش ارتفاع سطح آب بوده و گسترش عرضی کمتری در سطوح سیلاب گیر به چشم می خورد. اما در بخش های میانی و کم شیب پایین دست رودخانه به علت کاهش ارتفاع سطح آب، رودخانه دارای گسترش جانبی بیشتری بوده و پهنه های سیل گیر در این بخش ها نسبت به بالادست رودخانه دارای وسعت بیشتری می باشند. همچنین به ازای دوره بازگشت های طولانی تر میزان دبی و ارتفاع سطح آب افزایش یافته و پهنه سیلابی نیز از وسعت بیشتری برخوردار بوده است.
امکان سنجی توسعه پایدار روستایی از طریق توسعه صنایع خلاق: نمونه موردی صنایع دستی روستاهای منتخب استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
51 - 69
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی توسعه پایدار روستایی از مسیر توسعه صنایع خلاق انجام شد. جامعه آماری، روستاهای طرح توسعه اقتصادی و اشتغال زایی استان اصفهان در برنامه پنج ساله ششم توسعه بودند. 122 روستای استان اصفهان در سال اول برنامه مورد بررسی قرار گرفتند که از آن میان، پنجاه روستای دارای توان تولید صنایع دستی به کمک ظرفیت سنجی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. با استفاده از تحلیل سوات و مطالعات میدانی، امکان سنجی کمّی نقاط ضعف و قوت و نیز تهدیدها و فرصت های توسعه صنایع خلاق با توجه به سرمایه های روستا بررسی شد. بر پایه نتایج تحقیق، از پنجاه روستای مورد مطالعه، هفت روستا از طریق توسعه صنایع دستی امکان دستیابی به توسعه پایدار روستایی را نداشتند؛ همچنین، یک روستا دارای شاخص توسعه پایدار روستایی صفر بود. از این رو، پیشنهاد شد که هر روستای دارای امتیاز بیشتر به عنوان مکان کارگاه مرکزی برای تولید، تأمین مواد اولیه، کنترل کیفیت، آموزش و نظارت بر صنایع دستی معرفی شود.
ارزیابی توسعه فیزیکی شهرها و گسترش به سمت مناطق ممنوعه ژئومورفولوژیکی با استفاده از LCM (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
39 - 52
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدودیت های توپوگرافی شهر سنندج، روند گسترش نواحی سکونتگاهی به سمت مناطق مخاطره آفرین در طی سال های اخیر افزایش یافته است. در این راستا در تحقیق حاضر روند گسترش نواحی سکونتگاهی محدوده شهری سنندج در سال های 1370 تا 1394 مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. روش کار به گونه ای است که پس از تهیه تصاویر ماهواره ای (لندست 5، 7 و 8) سال های 1370، 1379، 1386 و 1394 و پیش پردازش تصاویر، نقشه طبقه بندی کاربری اراضی در 4 کلاس نواحی سکونتگاهی، اراضی کشاورزی، باغات و مراتع برای هر کدام از سال های مذکور تهیه شده است. سپس به آنالیز تغییرات هر کدام از کاربری ها در طی سال های مذکور پرداخته شده است. برای این منظور از مدل LCM استفاده شده است. نتایج تحقیقات بیانگر این است که هر سال حدود 1/1 کیلومترمربع بر نواحی سکونتگاهی محدوده شهری سنندج افزوده شده است به طوری که در سال 1370 مجموع کل نواحی سکونتگاهی محدوده شهری سنندج 2/27 کیلومترمربع بوده است، درحالی که در سال 1394 این مقدار به 5/54 کیلومترمربع رسیده است. سپس در محیط ARC GIS لایه مناطق ممنوعه از نظر پارامترهای ژئومورفولوژیکی تهیه شده است. پس از تهیه لایه مناطق ممنوعه (ارتفاع بالای 2000 متر، جهات شیب شمالی، شیب بالای 30 درصد، حریم 1000 متری گسل و 200 متری رودخانه)، گسترش نواحی سکونتگاهی در سال های 1370، 1379، 1386 و 1394 در مناطق ممنوعه ارزیابی شده است. نتایج محاسبات بیانگر این است که در سال 1370 حدود 8/7 کیلومترمربع از نواحی سکونتگاهی در مناطق ممنوعه قرار گرفته اند که این مقدار در سال 1394 به 8/14 کیلومترمربع افزایش یافته است. این مناطق عمدتاً در غرب محدوده شهری سنندج واقع بر ارتفاعات آبیدر و مناطق پرشیب و همچنین مناطق شرقی محدوده سنندج واقع بر حریم رودخانه قرار دارند.
منشأ یابی ماسه های بادی با استفاده از کانی شناسی و مورفوسکوپی دانه های ماسه (مطالعه موردی: قوم تپه صوفیان- شمال دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قسمت های شمال غرب حوضه آبریز دریاچه ارومیه در بخش قوم تپه صوفیان، تپه های ماسه ای به صورت محدود قابل مشاهده است که پس از بررسی های علمی صورت گرفته علت اصلی شکل گیری آن ها برآیند فعالیت بادهای غالب و ماسه های ریزدانه است. هدف غایی این تحقیق بررسی کانی شناسی در منشأ یابی و تحلیل مقطع تپه های ماسه ای در قم تپه صوفیان است. با توجه به اهمیت تحلیل آماری باد در منطقه، آم ار ب اد 2 ایستگاه پیرامونی اخذ و از طریق ترسیم گلبادها، تجزیه وتحلیل شده است. تغییر راستای وزش فصلی این بادها در محدوده مورد مطالعه، نتیجه تأثیر شرایط کم فشار حاکم در چاله دریاچه ارومیه و دشت تبریز است. اقلیم خشک و نیمه خشک، فقر پوشش گیاهی و همواری نسبی سطح زمین از مهم ترین ع واملی هستند که باعث غلبه فرایندهای فرسایش بادی در منطقه قوم تپه شده اند. ماسه های نمونه برداری ش ده از 5 مقطع، از طریق آزمایش های XRF و XRD تجزیه وتحلیل شده است و درص د زی اد کانی های آذری ن (ک انی سنگین) در نمونه ها، زیاد بودن میانه قطر نمونه ها (293 میکرون)، رابطه میانگین قطر ذرات ب ا فاص له حم ل (کمت ر از 20 کیلومتر)، ضرایب گردش دگی نیم ه زاویه دار در اکث ر نمونه ها مورد تائید است. همچنین نمونه ها برآیندی از حمل آن ها توسط باد و آب بوده و نشان دهنده ارتباط منطقی مورفوسکوپی دانه هاست به دلیل فاصله زمانی حمل با منشأ رس وبات تپه های ماسه ای نزدیک و از سطوح مخروط افکنه (دشتسر) و اراضی زراعی متروکه واقع در نواحی شرق و جنوب و همچنین بس تر رودخانه های قدیمی در بخش جنوب شرقی منطقه است. نتایج تحقیق نشان می دهد بالا بودن نسبت ذرات ماسه های کمتر از 250 میکرون، ضعف پوشش گیاهی و جهت بادهای غالب محلی، محیطی مناسب برای گسترش فرسایش بادی مهیا می سازد، به طوری که با کاهش این نسبت از شدت فرسایش نیز کاسته می شود. این مورد با بررسی نمونه های دانه سنجی، عملیات میدانی و مشاهده عکس های هوایی نیز تأیید می گردد.
تحلیل خاکستری - فازی شاخص های توسعه در سکونتگاه های روستایی مناطق مرزی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
135 - 162
حوزههای تخصصی:
با توجه به استقرار حدود پنجاه درصد از جمعیت کشور در استان های مرزی، در کنار جایگاه ویژه نظام روستایی در توسعه ملی و نقش اثرگذار روستاییان در روند توسعه اقتصادی- اجتماعی سرزمینی، بررسی حاضر با هدف تبیین میزان توسعه روستایی در شهرستان مرزی بانه، در قالب یک پژوهش کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی، با تکیه بر مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و با استفاده از شیوه های فازی و خاکستری به انجام رسید. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مناطق روستایی شهرستان بانه بود که در قالب 59 مؤلفه بررسی و تحلیل شد. نتایج نشان داد که در مجموع شاخص ها، یک محرومیت کلی بر شهرستان بانه حاکم است، به گونه ای که حتی برخوردارترین دهستان این شهرستان، یعنی دهستان ننور (با ضریب 35/0)، با سطح متوسط یک توسعه نرمال فاصله دارد. همچنین، توزیع منابع و امکانات روستایی در این شهرستان از هیچ الگو و قاعده ای پیروی نمی کند؛ هرچند، محرومیت توسعه نواحی روستایی نزدیک به نوار مرزی (دهستان های بله که و پشت اربابا) نسبت به سایر نواحی بیشتر است. در پایان، پیشنهاد شد که به ترتیب، شاخص های ارتباطی، بهداشتی، آموزشی و زیربنایی با کمترین میزان دسترسی در شهرستان بانه در اولویت برنامه ریزی قرار گیرند.
تحلیلی بر کارکرد بازارهای هفتگی در کیفیت زندگی نواحی روستایی شهرستان گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
105 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و تبیین کارکرد بازارهای هفتگی در بهبود شاخص های کیفی زیستی و معیشتی خانوارهای روستایی است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی و پیمایشی بود. بر این اساس، سؤالات متعددی در مقیاس های مختلف اندازه گیری (اسمی، ترتیبی و نسبتی) در قالب پرسشنامه تهیه و تنظیم شد. جامعه آماری تحقیق سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای دارای بازار هفتگی در سه دهستان شهرستان گنبد کاووس بودند. برای تحلیل و سنجش داده ها، از آزمون های تحلیل همبستگی مثل کای اسکوئر و فای/ کرامر و همچنین، از آزمون های مقایسه میانگین فریدمن و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که ایجاد و استقرار بازارهای هفتگی در برخی از روستاها با بهبود شاخص های اقتصادی و اجتماعی از قبیل ایجاد فرصت های شغلی جدید، افزایش درآمد، تنوع شغلی، کاهش هزینه ها و افزایش انگیزه ماندگاری روستاییان و ... رابطه معنی دار دارد. همچنین، نتایج آزمون های فریدمن و کروسکال والیس برای مقایسه شاخص های توسعه کالبدی در روستاهای مختلف نشان داد که استقرار بازار هفتگی با بهبود و ارتقای برخی از مؤلفه های کالبدی رابطه معنی دار دارد. بر این اساس، بهبود اوضاع کالبدی روستا تا حد قابل قبول متأثر از ایجاد بازار در نواحی روستایی مورد مطالعه است
اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه صنعت گردشگری سلامت ایران در افق 1414 با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت در رشد و رونق سایر بخش های موثر در توسعه کشور، نقشی غیر قابل انکار دارد به گونه ای که تقویت این بخش مسیر نوینی را جهت توسعه سیاست های خصوصی سازی و تحقق اهداف چشم انداز 1404 مبنی بر تبدیل ایران به قطب سلامت منطقه ارائه میدهد. فقدان برنامه ای جامع و منسجم در کشور که در برگیرنده کلیه مسائل این صنعت باشد، موجب گردیده تا ایران با دارا بودن منابع بالقوه در این حوزه، نتواند بهره لازم را ببرد و وابستگی خود را به منابع نفتی کاهش دهد. مهمترین پیش نیاز تهیه و تدوین این برنامه، شناسایی عوامل، اولویت ها و روابط آن ها با یکدیگر در افق زمانی مدنظر می باشد؛ پژوهش حاضر از حیث موضوع و همچنین نوع روش مورد استفاده در حوزه گردشگری سلامت، دارای نوآوری می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش پس از شناسایی معیارهای اولیه از طریق ادبیات پژوهش و مصاحبه (143 معیار)، از طریق تحلیل عاملی اکتشافی معیارهای موثر در توسعه گردشگری سلامت کشور در افق 1414 مشخص (28 معیار) و نهایتاً بوسیله روش مدلسازی ساختاری تفسیری، عوامل کلیدی موثر و سنگ زیربنایی حوزه گردشگری سلامت کشور (13 معیار) و روابط آن ها با یکدیگر استخراج گردید. یافته های این پژوهش می تواند راهنمای مناسبی را برای سیاست گذاران و متولیان حوزه گردشگری سلامت در راستای اتخاذ سیاست ها و استراتژی های مناسب برای مواجه با تهدیدها و چالش های آینده این صنعت، فراهم آورد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر ریزش های سنگی در منطقه بند ارومیه (مسیر جاده ارومیه سیلوانا) با استفاده از روش آنبالاگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
10.22067/geo.v0i0.77318
حوزههای تخصصی:
جاده ارومیه سیلوانا در جنوب غرب شهرستان ارومیه قرار دارد این جاده از ابتدای جاده بند شروع شده و در منطقه تفرجگاهی و گردشگری بند ارومیه واقع شده است. هدف از این تحقیق تعیین مناطق پر خطر با استفاده از نرم افزار (Arc GIS 10) و روش پهنه بندی آنبالاگان، از دیدگاه ناپایداری دامنه ای در محور فوق و روستا های منطقه است. به این منظور 14 لایه (گسل، ارتفاع، آبراهه، شیب، جهت شیب، واحد سنگ های رسوبی آواری (OMS)، رسوبات آبرفتی، پوشش گیاهی، نقاط حادثه ساز، روستا، شهر، سد، جاده و راه های روستایی) تهیه شد و با وزن دهی به عوامل مخاطره زا و با استفاده از نقشه پهنه بندی خطر ریزش سنگی محدوده مورد مطالعه، نتایج را به پنج گروه تقسیم نمودیم: بر طبق نقشه مورد نظر از مجموع 07/7441 هکتار از محدوده مورد مطالعه، 73/1509 هکتار در محدوده با خطر بسیار زیاد قرار دارد، 47/2330 هکتار در محدوده با خطر زیاد، 14/1980 هکتار در محدوده با خطر متوسط، 66/1150 در محدوده با خطر کم و 07/470 هکتار در محدوده با خطر بسیار کم قرار دارد. تمامی روستا ها (بند، جانوسلو، نوشان علیا و سفلی) در مناطق با خطر زیاد تا متوسط واقع شده اند. بیشترین تجمع مناطق پرخطر در غرب، جنوب غربی می باشد. اکثر راه های روستایی در مناطق با خطر کم تا متوسط قرار دارند و از 14 کیلومتر جاده اصلی تنها دو کیلومتر از آن در محدوده کم خطر و بی خطر قرار دارد. با انطباق نقشه نقاط حادثه ساز با نقشه پهنه بندی می فهمیم که بیشتر ریزش های سنگی و واریزه ها در پهنه با خطر متوسط تا بسیار بالا قرار دارند. سد شهرچایی در محدوده با خطر متوسط قرار دارد ولی دامنه های اطراف سد مناطقی پر خطر هستند که ریزش های سنگی در آن ها سد شهرچایی را تهدید می کند.
تحلیل و پیش بینی سناریویی اثرات تغییرات آب وهوا در آلودگی هوای کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای ارزیابی تغییرات آینده آب وهوای کلان شهر تهران و روابط آن با کیفیت هوای تهران از روش پیش بینی سناریویی استفاده شد. در این روش ابتدا با استفاده از مدل SDSM و داده های روزانه (دما و بارش) ایستگاه های سینوپتیک مستقر در کلان شهر تهران که از دوره آماری بیشتری برخوردار بودند به پیش بینی سناریویی ایستگاه ها تا سال 2047 پرداخته شد. سپس با استفاده از میانگین روزانه داده های هواشناسی (مشاهده شده و پیش بینی شده) ایستگاه های مورد مطالعه و میانگین روزانه داده های آلاینده شهر تهران به بررسی همبستگی و روابط رگرسیونی داده های میانگین مشاهده شده هواشناسی و آلودگی هوا پرداخته و با توجه به روابط رگرسیونی و دسترسی به داده های سناریویی هواشناسی به پیش بینی سناریویی و وضعیت آلودگی هوا در سال های آینده پرداخته شد. بررسی سناریویی شاخص های آلودگی هوای کلان شهر تهران در ارتباط با شرایط آب وهوا نشان داده که در میان شاخص های آلودگی هوا، شاخص های CO2،O3 و PM10 با عناصر دمایی در ارتباط بوده و این شاخص ها به ویژه دی اکسید کربن در ارتباط با شرایط دمایی روند افزایشی یا ثابتی را تا سی سال آینده (2047) تجربه خواهند کرد.
ارزیابی الگوریتم SPA و امکان سنجی استفاده از برو نداد مدل MM5 برای تخمین داده های مفقود ناشی از ابر ناکی در تصاویرLST مودیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های اندکی به امکان سنجی استفاده از برونداد مدل های پیش بینی عددی در تخمین مقادیر از دست رفته تصاویر سنجش ازدور پرداخته اند. بدین منظور در تحقیق حاضر علاوه بر ارزیابی الگوریتم SPA در بازسازی تصاویر، امکان استفاده از برونداد مدل پیش بینی عددی MM5 در تخمین مقادیر مفقود تصاویر سنجش ازدور بررسی شد. این مطالعه با استفاده از سری زمانی تولیدات LST مودیس در سال های 2000 تا 2010 میلادی و برای منطقه شمال شرق ایران انجام شده است. نتایج شبیه سازی ها بر اساس شاخص های اعتبارسنجی RMSE، AD و R 2 با یکدیگر مقایسه شدند. ارزیابی های کمی نشان دادند که روش SPA با مقدار میانگین خطای 48/1 درجه سلسیوس، 95/1= RMSE و 79/0=R 2 دقت مناسب و عملکرد خوبی در تخمین مقادیر مفقود دارد. اعتبار سنجی و مقایسه الگوریتم ها در حالت پایه (آزمون 1) و حالت استفاده از برو نداد مدل MM5 (آزمون 2) نشان دادند که در صورت نبود تصاویر کمکی مناسب سنجش ازدور می توان از خروجی مدل MM5 در الگوریتم های هیبرید و بازسازی تصاویر استفاده نمود. ارزیابی بصری تصاویر بازسازی شده نشان داد که اجرای الگوریتم SPA برای هر دو آزمون، در بافت تصاویر مورد مطالعه الگوی مکانی مصنوعی ایجاد نکرد و روند تغییرات مکانی LST حفظ شد. روش های اندکی به امکان سنجی استفاده از برونداد مدل های پیش بینی عددی در تخمین مقادیر از دست رفته تصاویر سنجش ازدور پرداخته اند. بدین منظور در تحقیق حاضر علاوه بر ارزیابی الگوریتم SPA در بازسازی تصاویر، امکان استفاده از برونداد مدل پیش بینی عددی MM5 در تخمین مقادیر مفقود تصاویر سنجش ازدور بررسی شد. این مطالعه با استفاده از سری زمانی تولیدات LST مودیس در سال های 2000 تا 2010 میلادی و برای منطقه شمال شرق ایران انجام شده است. نتایج شبیه سازی ها بر اساس شاخص های اعتبارسنجی RMSE، AD و R 2 با یکدیگر مقایسه شدند. ارزیابی های کمی نشان دادند که روش SPA با مقدار میانگین خطای 48/1 درجه سلسیوس، 95/1= RMSE و 79/0=R 2 دقت مناسب و عملکرد خوبی در تخمین مقادیر مفقود دارد. اعتبار سنجی و مقایسه الگوریتم ها در حالت پایه (آزمون 1) و حالت استفاده از برو نداد مدل MM5 (آزمون 2) نشان دادند که در صورت نبود تصاویر کمکی مناسب سنجش ازدور می توان از خروجی مدل MM5 در الگوریتم های هیبرید و بازسازی تصاویر استفاده نمود. ارزیابی بصری تصاویر بازسازی شده نشان داد که اجرای الگوریتم SPA برای هر دو آزمون، در بافت تصاویر مورد مطالعه الگوی مکانی مصنوعی ایجاد نکرد و روند تغییرات مکانی LST حفظ شد.
تحلیل مسیر از نوآوری بازاریابی تا ارزش ویژه برند در صنعت رستوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
120 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه با وجود رقابت شدیدی که در صنعت رستوران وجود دارد، اتخاذ نوآوری های بازاریابی جهت کسب رضایت مشتریان امری اجتناب ناپذیر است. اکثر شرکت ها بدنبال تعاملات توصیه ای شفاهی و اینترنتی که توسط مشتریان راضی صورت می گیرد، جهت بهبود و توسعه ارزش ویژه برند خود هستند. لذا در این پژوهش با در نظر گرفتن اهمیت نوآوری بازاریابی و نقشی که رضایت مشتری می تواند بر تعاملات توصیه ای شفاهی و اینترنتی داشته باشد، بدنبال ایجاد و بهبود ارزش ویژه برند در صنعت رستوران هستیم. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان رستوران های سطح شهر کاشان هستند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای و سپس نمونه گیری اتفاقی، 185 نفر از آنها انتخاب و پرسشنامه بین آن ها توزیع گردید. برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد که نوآوری بازاریابی بر تعاملات توصیه ای شفاهی و اینترنتی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین رضایت مشتری توانسته نقش تعدیلگر در رابطه ی نوآوری بازاریابی و تعاملات توصیه ای شفاهی و اینترنتی داشته باشد. همچنین نتایج نشان داد تعاملات توصیه ای شفاهی و اینترنتی تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه برند داشته است. از دیگر نتایج این پژوهش تایید نقش میانجی بازاریابی توصیه ای شفاهی و اینترنتی در رابطه ی بین نوآوری بازاریابی و ارزش ویژه برند می باشد.
الگوسازی شبکه های اجتماعی در رفتار گردشگران با رویکرد ساختاری-تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
165 - 183
حوزههای تخصصی:
رشد صنعت گردشگری وابسته به استفاده از ابزارهایی همچون فناوری اطلاعات و ارتباطات است و بدون بکارگیری مؤثر آن در بازار رقابتی امکان فعالیت و بقاء وجود ندارد. در این بین شبکه های اجتماعی مجازی، ابزاری بسیار کارامد برای بازاریابی و تاثیر بر رفتار گردشگران هستند پس ضروری است تا با استفاده ی مؤثر از آن و پاسخ درست به خواست گردشگران ضمن کسب سهم مناسب از بازار گردشگری و سود حاصله، از سایر مزایا و منافع این صنعت همچون منافع اقتصادی، فرهنگی، اشتغالزایی، توسعه ی پایدار و غیره نیز بهره مند شد. هدف از این پژوهش شناسایی و تدوین الگویی جامع از عوامل اصلی است که شبکه های اجتماعی از طریق آن بر رفتار گردشگر در تصمیم گیری، انتخاب و خرید خدمات گردشگری اثر می گذارد. در این نوشتار پس از بررسی حدوداً یک صد پژوهش مرتبط دارای نتایج کیفی و منتشر شده در مجلات معتبر از بین چهارصد منبع اولیه ی تایید شده و مصاحبه با خبرگان، ابتداء با استفاده از روش فراترکیب و استخراج 1400 کد باز و 45 کد محتوایی، مؤلفه های اصلی که شبکه های اجتماعی از طریق آن بر رفتار گردشگران تاثیر می گذارند، مشخص شد و سپس الگوی نهایی برای سطح بندی متغیرها، از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری تدوین گردید. مدل نهایی پژوهش شامل 5 تم یا متغیر اصلی در سه سطح است که به ترتیب اولویت و قدرت تاثیرگذاری، عبارت از: محیط کلان(سطح سه)، بازاریابی(سطح دو) و عوامل مدیریتی، فردی، گروه(سطح یک) است و می تواند توسط کلیه فعالان گردشگری در جهت بهبود فرایندهای بازاریابی، ارزش آفرینی و کسب سود، مورد استفاده قرار گیرد.
سنجش و اولویت بندی نواحی روستایی بر حسب سطوح پایداری اقتصادی: مطالعه موردی شهرستان مشگین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر سنجش و اولویت بندی دهستان های شهرستان مشگین شهر بر حسب سطوح پایداری اقتصادی بود. برای جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، به روستاییان ساکن در مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر مراجعه شد که جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند. تعداد کل روستاییان بالای پانزده سال این شهرستان 90359 نفر بود که از آن میان، با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از طریق رابطه کوکران، 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تاپسیس فازی صورت گرفت. نتایج مدل تاپسیس فازی بر اساس وزن های محاسبه شده نشان داد که در بین دهستان های مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر، دهستان های لاهرود و شعبان از حیث پایداری اقتصادی در رده های اول و دوم و دهستان ارشق شمالی در رده آخر قرار دارند. در نهایت، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادهایی کاربردی ارائه شد.