فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۲٬۳۰۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
آنالیز موفولوژی، با تمرکز بر آنالیز روابط مکانی بین پیکسل های همسایه، پردازش تصویر کامل تری را در مقایسه با آنالیزهایی که بر پایة اثر طیفی یک پیکسل تنها هستند، به دست می دهد. روش پیشنهادی در این مقاله با استفادة هم زمان از اطلاعات طیفی و اطلاعات مکانی حاصل از آنالیز مورفولوژی نتایج نهایی طبقه بندی را در تصاویر ابر طیفی بهبود می بخشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از نمونه های آموزشی محدود، ویژگی های منتخب اولیه استخراج شدند و پس از اعمال آنالیزهای مورفولوژی روی هر یک از آنها، پروفایل های مورفولوژی تشکیل شدند و از ترکیب این پروفایل ها، پروفایل مورفولوژی گسترده تولید شد. سپس پروفایل مورفولوژی گسترده شده با ویژگی های منتخب اولیه ترکیب شد و مجدداً استخراج ویژگی نهایی صورت گرفت. ویژگی های منتخب نهایی با استفاده از طبقه بندی کنندة ماشین بردار پشتیبان طبقه بندی شدند. سپس پس پردازش تصویر نهایی با استفاده از فیلتر رأی گیری اکثریت انجام شد. این روش، روی دادة شهری و نیمه شهری از سنجندة ROSIS تست شد. دقت طبقه بندی نهایی از 86/98 و 70/82 درصد در روش های معمولی به 36/99 و 75/95 درصد در روش پیشنهادی به ترتیب در تصویر منطقة شهری و نیمه شهری افزایش یافته است. کلید واژه ها : آنالیز مورفولوژی، ماشین بردار پشتیبان، استخراج ویژگی، طبقه بندی، رأی گیری اکثریت.
کاربرد منطق فازی در بررسی فرسایش خندقی با استفاده ازسیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعه موردی: حوضه طرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع مخاطرات محیطی که در بسیاری از مناطق کشور سبب از بین رفتن اراضی کشاورزی، مرتعی و تأسیسات زیربنایی می گردد، فرسایش خندقی می باشد. در این تحقیق از عملگرهای منطق فازی در حوضه طرود با هدف مشخص کردن پهنه های مختلف خطر، به دست آوردن مساحت هریک از آنها و ارائه نقشه خطر فرسایش خندقی استفاده شده است. جهت دستیابی به این هدف، از تصاویر ماهواره ای، تفسیر عکس های هوایی به مقیاس1:20000، نقشه های توپوگرافی به مقیاس 1:50000، نقشه های زمین شناسی به مقیاس1:100000، مطالعات میدانی و نرم افزار ArcGIS به عنوان ابزارهای اصلی پژوهش استفاده شده است. به این منظور در ابتدا برخی از متغیرهای مؤثر که در تشکیل و توسعه فرسایش خندقی نقش مهمتری داشتندو همچنین مناطق دارای فرسایش خندقی مورد شناسایی قرار گرفتند.در مرحله بعد، طبقات عوامل مؤثر وزن دهی شده و نقشه فرسایش خندقی با استفاده از اپراتورهای جمع جبری فازی، ضرب فازی، گامای فازی 5/0 و گامای فازی 8/0 در محیط سیستم های اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. نتایج حاصله بیانگر آن است که در روش جمع جبری فازی100 درصد مناطق خندقی در پهنه خیلی زیاد، در ضرب جبری فازی، 29/83 درصد مناطق خندقی در پهنه کم، در گامای فازی 5/0حدود 93/60 درصد خندق ها در طبقه کم و مجموعاً حدود 17 درصد خندق ها در طبقات زیاد و خیلی زیاد واقع شده اند ولی در روش گامای فازی 8/0 حدود 5/1 درصد مناطق خندقی در طبقه کم و حدود 62 درصد خندق ها در طبقات زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته اند.
بررسی روند تغییرات خط ساحلی با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، مطالعه موردی : ساحل شهرستان بندر دیر، خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی ساحلی به لحاظ فیزیکی و اکولوژیکی تحت تاثیر عامل های طبیعی و انسانی دائماً در حال تغییر هستند. این تغییرات بر روی خط ساحلی و نواحی ساحلی تأثیر گذاشته و در ادامه اثر منفی بر زندگی انسانی، فعالیت های انسانی و ارتباطات دریایی می-گذارد. پایش ناحیه ساحلی، امری مهم در توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست آن است؛ جهت پایش ناحیه ساحلی، استخراج خط ساحلی در زمان های مختلف کاری اساسی است. خط ساحل یکی از مهم ترین عارضه های خطی برروی سطح زمین بوده که طبیعت پویا را نشان می دهد. خطوط ساحلی توسط کمیته داده جغرافیایی بین المللی (IGDC) به عنوان یکی از مهم ترین عارضه های جغرافیایی برروی سطح زمین تعریف شده و از نظر جغرافیایی خط تلاقی ناحیه ساحلی و سطح پهنه آبی است. بر این اساس، تهیه نقشه خط ساحلی و تعیین تغییرات جهت ناوبری ایمن، مدیریت منابع، حفاظت محیط زیست، برنامه ریزی و توسعه پایدار ساحلی ضروری است. محدوده مطالعاتی؛ شهرستان دَیّر یکی از شهرستان های استان بوشهر در جنوب ایران و در ساحل خلیج فارس قرار دارد. گسل ها، شکستگی های دامنه کوه ها و وجود صدف های دریایی در شیارها، حکایت از پایین رفتن سطح آب دریا، حرکات زمین و مدفون شدن مواد آلی با گل های آهکی در ته دریا است. در پژوهش حاضر از تصاویره ماهواره ای لندست TM، ETM و ETM+ سال های 1987، 2000 و 2006 برای پایش تغییرات خط ساحل شهرستان بندر دیر استفاده شده است. جهت بررسی و تعیین تغییرات مکانی خط ساحل منطقه مورد مطالعه، تغییرات مکانی از روی تصاویر سه سال 1987، 2000 و 2006 در 50 نقطه با فاصله های مساوی 3000 متر اندازه گیری شد. تغییرات مکانی خط ساحلی در این 50 نقطه به گونه-ایست که محدوده مطالعاتی از سال 1987 به سال 2000 شاهد پیشروی آب دریا به سمت خشکی و کاهش محدوده ساحلی در تمام نقاط بوده، در سال 2000 به 2006 نیز، ساحل شهرستان با پیشروی آب و کاهش مساحت خشکی ناحیه ساحلی در بیش تر نقاط مواجه بوده است. کم ترین و بیش ترین مقدار جابجایی خط ساحلی از سال 1987 تا سال 2000 به ترتیب 17 و 2829 متر بوده و این مقادیر طی سال های 2000 تا 2006 به ترتیب به 800 و 2 متر است؛ میانگین این تغییرات در دوره اول بررسی 502 و طی دوره دوم 138 متر به دست آمده است.
ارزیابی پایداری پارامترهای مدلی پارامتریک در کالیبراسیون لیزراسکنر زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل گوناگونی بر کیفیت نتایج حاصل از لیزراسکنر زمینی اثرگذارند و از آنجا که دقت اسکنر تا حد زیادی با خطاهای دستگاهی سیستماتیک محدود می شود، باید کالیبره شود. کالیبراسیون در عمل پیش نیازی است برای استخراج اطلاعات دقیق و قابل اعتماد سه بعدی از ابرنقاط. تاکنون مدل های مختلفی که هر یک چند پارامتر فیزیکی را در بر می گیرند برای بهبود کیفیت داده های لیزر اسکنر ارائه شده است. در ادامه بعد از مشاهدة نمودار مقادیر باقی مانده، پارامترهای تجربی به مدل های آنها اضافه شده است. این مسئله سبب ایجاد این ضعف در مدل می شود که فقط برای همان دسته از مشاهده ها قابل استفاده اند، چون ممکن است این پارامترهای تجربی در جای دیگری کارساز و پایدار نباشند و می بایست پارامترهای دیگری را جایگزین آنها کرد. در مطالعات گذشتة نویسندگان مدل جدیدی ارائه شد که به صورت پارامتریک است و با استفاده از آن امکان کالیبراسیون لیزراسکنر به طور عام وجود دارد. ازآنجاکه پایداری پارامترهای مدل ها اهمیت زیادی دارد، در نوشتار حاضر براساس ساختار داخلی دستگاه، پایداری پارامترهای یک مدل پارامتریک که برای کالیبراسیون ابرنقاط به دست آمده ارائه شده است و وابستگی آنها با تغییر ساختار دستگاه به طور دقیق و از طریق آزمایش های متعدد در این مقاله بررسی شده است. با محاسبة پارامترهای مدل و ارزیابی وابستگی آنها و اعمال آنها بر داده های ابرنقاط مشاهده می شود که این مدل با پایداری نسبی پارامترها، می تواند دقت داده های لیزراسکنر زمینی را بهبود بخشد. کلید واژه ها : لیزراسکنر زمینی، کالیبراسیون، ابرنقاط، مدل پارامتریک.
ارزیابی دقت شاخص NDSI استخراج شده از تصاویر MODIS در مناطق دارای شیب متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطوح برفی در طول زمان تغییرات زیادی می یابند و در نتیجه برای پایش آنها به استفاده از تصاویری با قدرت تفکیک زمانی نسبتاً بالا نیاز است. برای این منظور، سنجندة MODIS مستقر روی ماهواره های Terra/Aqua مناسب به نظر می رسد. پارامترهای گوناگونی بر دقت برآورد سطح پوشش برف (SCS) تأثیر می گذارند که توپوگرافی سطح (شیب و جهت شیب) یکی از آنهاست. قدرت تفکیک مکانی پایین تصاویر MODIS و وجود پیکسل های مختلط، دقت برآورد SCS با استفاده از این تصاویر را کم می کند. در پژوهش حاضر، نتایج SCS حاصل از تصاویر MODIS، از طریق مقایسه با تصاویر دارای قدرت تفکیک مکانی متوسط مانند ASTER واقع بر سکوهای مشابه MODIS، ارزیابی می شود. در این پژوهش شاخص NDSI برگرفته از MODIS و ASTER در مناطقی با شیب 20 تا 50 درصد مقایسه گردید و دو مدل MODMASTER و MODFASTER برای بهبود دقت تخمین SCS به وسیلة MODIS ایجاد شد. نتایج به دست آمده از MODMASTER، نشانگر پارامتر همبستگی (R2) با شاخص برف مشابه MODIS به میزان تقریباً 76 درصد و RMSE در حدود 047/0 است. در مدل MODFASTER، که برای تخمین کسر پوشش برف در هر پیکسل ایجاد شده، پارامتر همبستگی (R2) درحدود 75 درصد و RMSE درحدود 09/0 در مقایسه با کسر پوشش برف محاسبه شده به وسیلة ASTER است. مقایسة نتایج حاصل از این پژوهش با مقادیر به دست آمده از سایر پژوهش ها نشان دهندة بهبود در برآورد سطح پوشیده شده از برف است.
امکان سنجی منابع آب زیرزمینی استان آذربایجان غربی برای پرورش ماهی قزل آلا با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعه موردی: شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش میزان بهره برداری از منابع شیلاتی و افزایش تقاضای جهانی برای غذا، ضرورت نگاهی نو به طبیعت و توان بالقوه بخش آبزی پروری را بوجود آورده است و این سؤال مطرح می شود که آبزی پروری تا چه اندازه می تواند باعث افزایش تولید پروتئین و امنیت غذایی بشر در دراز مدت شود. مطالعه حاضر تلاش برای تأمین بخشی از نیازهای اطلاعاتی در مورد توان بالقوه آبزی پروری و تخمین توان اکولوژیک و اقتصادی- اجتماعی استان آذربایجان غربی شهرستان سردشت برای پرورش ماهیان سردآبی و عمدتاً قزل آلای رنگین کمان پرورشی می باشد. مطالعه حاضر با هدف مکا نیابی و اولویت بندی منابع آب زیرزمینی شهرستان سردشت واقع در استان آذربایجا ن غربی برای احداث استخرهای پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان و با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) انجام گرفته است. بدین منظور پس از بررسی منابع و مطالعات انجام شده پیشین در این زمینه، معیارهای مؤثر در مکا نیابی استخرهای پرورش ماهی قزل آلا بدین صورت دسته بندی شدند: ( 1)اکولوژیک - آب (دبی آب، نوع منبع آب، دمای آب، PH ) شکل زمین (شیب، ارتفاع)، کاربری اراضی، دوری از مناطق حادثه خیز (دوری از مناطق سیل خیز، دوری از مناطق زلزله خیز)؛ ( 2) اقتصادی - نزدیکی به بازار، سودآوری، و دسترسی به نیروی کار، ( 3) اجتماعی - اشتغال زایی، نوع مالکیت بهره برداری، تراکم جمعیت؛ و ( 4) زیرساختی - نزدیکی به جاده،نزدیکی به برق، یا نزدیکی به تلفن ثابت و مانند اینها. در نهایت با استفاده از داده های گردآوری شده و تهیه لایه های اطلاعاتی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. نتایج به دست آمده مشخص ساخت که از کل 208 منبع آب مورد
بهر ه برداری ( 51 چشمه و 157 حلقه چاه)، 141 منبع آب دارای توان پرورش ماهی قز ل آلا هستند.
قابلیت سنجی تحلیل خدمات شهری با استفاده از تکنیک VIKOR (مطالعه موردی شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات شهری در شهرها و به خصوص در محلات در شکل گیری نظام های شهری نقش بسیار مهم و حیاتی ایفا می کنند. هم چنانکه لازمه توسعه پایدار در شهرها و محلات شهری وجود خدمات شهری می باشد. امروزه مشکلات ناشی توزیع نامناسب خدمات شهری، از قبیل تراکم، آلودگی های زیست محیطی، جدایی گزینی گروه های انسانی، جابه جایی جمعیت و غیره باعث شده است که توزیع خدمات شهری از کلیدی ترین عناصر شهری جهت افزایش سطح رفاه اجتماعی مردم شهر و قلب مدیریت شهری باشد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی امکانات و قابلیت های خدمات شهری شهر بناب در سطح محلات می باشد و روش کار در پژوهش توصیفی– تحلیلی است. بررسی های انجام گرفته حاکی از این مطلب است که توزیع فضایی خدمات شهری در محلات بناب به صورت نا متعادلی انجام گرفته که نیازمند ارائه خدمات عمومی مطلوب تری و بیشتری می باشد. بدین منظور پس از بررسی، انتخاب شاخص های مناسب، (کاربری های آموزشی، تأسیسات و تجهیزات، فرهنگی و مذهبی، تجاری، ورزشی و فضای سبز) روش های آماری و تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه ای و با استفاده از مدل ویکور، به رتبه بندی خدمات شهری در محلات شهر بناب پرداخته شده است. نتایج اولیه نشان می دهند که در رتبه بندی محلات، محلات فرهنگیان 2 و کوی لاله در رتبه های اول قرار دارند.
مدل سازی مکان یابی بیمارستان با استفاده از منطق Fuzzy با تلفیق AHP و TOPSIS در محیط ARCGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری های درمانی و بهداشتی، از جمله کاربری هایی هستند که توزیع و پراکنش آن در سطح شهر اهمیت زیادی دارد، حتی برای سنجش توسعه پایدار شهرها از آن به عنوان یک فاکتور مهم استفاده می کنند و پراکنش مناسب آن به طوری که همه ساکنان یک شهر دسترسی مناسب به آن داشته باشند از الزامات شهر سازی نوین است. شهر تبریز یکی از مادر شهرهای کشور ایران است که از پراکنش فضای درمانی مناسبی برخوردار نیست. در این پژوهش شهر تبریز به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. هدف این پژوهش ارزیابی مکان یابی بیمارستان های شهر تبریز با توجه به معیارهای کیفی و ارائه مدل و الگوی مناسب برای شهر تبریز است، برای این منظور، از 12 معیار که در 4 طبقه سازگاری، مطلوبیت، ظرفیت و لایه محدودیت ها طبقه بندی شده اند، استفاده شده است. به منظور تعیین مکان مناسب برای بیمارستان ابتدا داده های آماری جمع آوری شده، سپس لایه های لازم برای مکان یابی آماده شده و وزن دهی به لایه ها بر اساس استانداردهای مکان یابی بیمارستان انجام گرفته است، تحلیل نهایی با استفاده تلفیق روش های AHP و FuzzyTOPSIS در محیط GIS (روش پیشنهادی) صورت گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که 9.7درصد از اراضی شهر تبریز برای احداث بیمارستان کاملاً سازگار و 9.96 درصد نیز کاملاً ناسازگار است، همچنین نتایج حاکی از کارایی بالای80.5 درصدی مدل در انتخاب اراضی با ابعاد مناسب جهت احداث بیمارستان در مقیاس ناحیه در زمین های دارای اولویت اول و بالای 97.2درصدی در اولویت اول و دوم است.
ارزیابی و پهنه بندی لرزهای شهر تبریز با استفاده از منطق Fuzzy با تلفیق AHP و TOPSIS در محیط ARCGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت و تراکم جمعیتی در مناطق شهری، به ویژه در شهرهای پرجمعیت و مستعد از نظر لرزه خیزی، لزوم نگرشی همه جانبه و فراگیر به حوادث طبیعی و فجایع ناشی از بروز آن ها، بیش از پیش جلوه کرده است. تمرکز بیش از اندازة جمعیت در محدوده های خاص شهری، نبود برنامه ریزی های پیشگیرانه و نبود آمادگی لازم برای مقابله با حوادثی نظیر زلزله، تهدیدی بسیار جدی و مهم برای شهروندان و تداوم حیات شهری به شمار می رود. در این پژوهش، شهر تبریز به عنوان مطالعة موردی انتخاب شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. هدف این پژوهش، ارزیابی و پهنه بندی لرزه ای تبریز، با توجه به معیارهای کیفی و ارائة مدل و الگوی مناسب برای ساخت وساز در تبریز است، بدین منظور، از 9 معیار فاصله از گسل، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیتی، کیفیت سازه ها، شبکة ارتباطی، دسترسی به مراکز امدادی و ضروری، دسترسی به فضاهای باز و سبز، اندازة قطعات و فاصله از مراکز خطرزا استفاده شده است. در این پژوهش، ابتدا داده های آماری لازم جمع آوری شدند، سپس لایه های لازم برای پهنه بندی لرزه ای آماده شد و وزن دهی به لایه ها، براساس استانداردهای پهنه بندی انجام گرفت. تحلیل نهایی با استفاده از تلفیق روش های AHP و Fuzzy TOPSIS در محیط GIS (روش پیشنهادی) صورت گرفته است. در نهایت، میزان خطرپذیری کل مناطق شهر تبریز به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که مناطق شمالی شهر، بیشترین پهنه های خطرپذیری و مناطق جنوبی، کمترین میزان آن را دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که مدل ارائه شده برای پهنه بندی خطرپذیری قابل استفاده است.
تخمین میزان زیست تودة جنگل ها با استفاده از تصاویر رادار با روزنة مجازی مطالعة موردی: جنگل خیرودکنار نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجمع گازهای گلخانه ای در اتمسفر، مهم ترین عامل افزایش دمای کرة زمین از نیمة دوم قرن بیستم به بعد، شناخته شده است. به دام انداختن کربن در جنگل ها و میان درختان راه حلی عملی، کارآمد و ارزان برای کاهش سطح دی اکسید کربن در اتمسفر است. بنابراین اندازه گیری زیست توده در بررسی تغییرات آب وهوایی و چرخة کربن جهانی اهمیت ویژه ای دارد. در پژوهش حاضر روشی بر پایة تبدیلات موجک به منظور تخمین زیست توده در منطقه ای جنگلی با درختان پهن برگ در شمال ایران ارائه شده است. تبدیلات مختلف موجک (تبدیلات دوبعدی گسسته) روی تصویر رادار با روزنة مجازی سنجندة ALOS PALSAR اعمال شدند و ضرایب به دست آمده به عنوان داده های جداگانه ذخیره شدند. میزان همبستگی هریک از پارامترهای محاسبه شده با مقدار زیست توده به وسیلة آنالیز رگرسیون چندگانه بررسی شد. نتایج نشان دادند که ضرایب به دست آمده از تبدیل موجک Db2 در مقایسه با سایر تبدیلات، همبستگی بیشتری با مقدار زیست توده دارند. در تجزیة یک مرحله ای، مقدار همبستگی با زیست توده تقریباً 5/0 و در تجزیة دومرحله ای تصاویر، مقدار همبستگی به دست آمده برای تصویر مایکروویو به بیش از 75/0 ارتقا پیدا کرد. پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از تبدیلات موجک می تواند روش مناسبی برای تخمین زیست توده به ویژه در مناطقی با ساختار پوشش گیاهی پیچیده باشد. کلید واژه ها : تصاویر آلوس پالسار، تبدیل موجک، زیست تودة جنگل، آنالیز رگرسیون چندگانه.
مطالعه جریان های بزرگ مقیاس درغرب خزر جنوبی با استفاده ازداده های میدانی وماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از داده های میدانی دما، شوری و چگالی دریای خزر در ایستگاه های نزدیک غرب خزر جنوبی، مربوط به دو گشت میدانی، به بررسی جریان های بزرگ مقیاس پرداخته شده است. جریان ژئوستروفیک بدلیل تعادل نیروی گرادیان فشار و نیروی کوریولی ایجاد می گردد و عامل اصلی در ایجاد جریان های بزرگ مقیاس است. پس از تجزیه وتحلیل داده ها، سرعت و جهت این نوع جریان ها با استفاده از تصاویر ماهواره ای محاسبه گردید. این تصاویر از ماهوارهAviso با تفکیک مکانی 25/0 درجه استخراج شد. محاسبات برایپنج مقطع عمودی در ناحیه غرب خزر جنوبی با استفاده از نرم افزار Excel انجام گردید و نیمرخ عمقی سرعت جریانات ژئوستروفیک در هر یک از این مقاطع بدست آمد. در ناحیه جنوب غرب خزر، متوسط اندازه سرعت این جریان ها برای داده های میدانی در فصل تابستان 85/5 سانتی متر بر ثانیه و در فصل زمستان 15 سانتیمتر بر ثانیه محاسبه شده است. همچنین جهت این جریان ها بطور متوسط در فصل تابستان 285 درجه و در فصل زمستان44 درجه به دست آمده است. با توجه به تصاویر ماهواره ای در تابستان جریان های پادساعتگرد تا سرعت های 5/4 سانتیمتربرثانیه و در زمستان جریان های شرق سو و پادساعتگرد با سرعت های تا 8 سانتیمتربرثانیه مشاهده می شود. اندازه سرعت جریان ها (بزرگی بردارها) نشان دهنده این است که در زمستان متوسط سرعت جریان ها بیشتر است، که از دلایل آن می توان به اختلاف چگالی که به علت افزایش دبی رودخانه ها (خصوصا ولگا)، بارش، وزش باد و ... حاصل می شود، اشاره کرد.
راهبردهای توسعه اکوتوریسم استان کردستان با استفاده از مدل SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مقاصد سفر گردشگران طبیعت است. کشور ایران از لحاظ جاذبه های فرهنگی و طبیعی در بین 5 کشور برتر دنیا و از لحاظ جاذبه های تاریخی در رتبه 10 قرار گرفته است. استان کردستان یکی از غنی ترین استان های کشور از نظر جاذبه های طبیعی است. هدف این تحقیق بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی اکوتوریسم استان کردستان و ارائه راهبردهایی برای توسعه پایدار آن است. تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات میدانی (پرسشنامه ای) است. برای تحلیل علمی از مدل های SWOT و ماتریس کمی سازی QSPM استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق در ماتریس ارزیابی عوامل داخلی( ضعف و قوت)، جمع نمره های نهایی، 43/2 محاسبه شده که این امر نشان می دهد نقاط قوت از نقاط ضعف کمتر است. این بدان معناست که مدیریت فعالیت های اکوتوریسم از نظر عوامل درونی دارای ضعف است. ماتریس ارزیابی عوامل خارجی(تهدید و فرصت) با مجموع امتیاز 91/2 نشان دهندة آن است که در وضعیت موجود، می توان با تقویت فرصت ها در مقابل تهدیدها، واکنش راهبردی مناسبی نشان داد. بنابراین، راهبُردSTبهترین راهبرد جهت حرکت به سمت توسعه مطلوب اکوتوریسم در کردستان محسوب می شود.
مدل بهینه تخلیه اضطراری جمعیّت پس از حادثه در اماکن شهری با استفاده از الگوریتم ژنتیک (مطالعه موردd منطقه ۳ شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرنشینی و وجود بلایای طبیعی و انسان ساز و اثرگذاری آن ها بر روند توسعه و پیشرفت کلان شهرها و ارائه راهکارهای بدیع و بهینه برای حفظ جان انسانها بسیار ضروری است. ارائه مدلی پویا برای تخلیه اضطراری جمعیّت در زمانی کوتاه، افزایش سرعت و کیفیت ارائه خدمات، هنگام و بعد از بحران، از اهمیّت زیادی برخوردار است. هدف تحقیق شناسایی و یافتن بهترین مسیر، جهت تخلیه جمعیّت در مواقع اضطراری است. مسئله اساسی تحقیق این است که به علت عدم پیش بینی قبل از حادثه، تخلیه اضطراری پر از حادثه با مشکلات اساسی روبرو می شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی است. به منظور شناسایی شاخص ها و معیارهای مؤثر جهت تخلیه اضطراری، از نظرات کارشناسان و جهت رتبه بندی معیارها از نرم افزار Expert Choice در GIS و از الگوریتم ژنتیک به دلیل سادگی و سرعت بالای آن جهت تحلیل در شبکه های با ابعاد بالا، برای رسیدن به نقاط امن، استفاده شده است. برای آماده سازی داده های لایه های اطلاعاتی مربوط به معابر و بلوکهای شهری، همچنین عرض معابر از پایگاه داده GIS شهرداری کرمان استفاده شده است. نتایج تحقق نشان می دهد که روش پیشنهادی ضمن در نظر گرفتن تراکم جمعیّت و عرض معابر، کوتاه ترین مسیر برای رسیدن به نقاط امن را می یابد. بنابراین می توان بطورمؤثری از آن برای تخلیه اضطراری استفاده کرد.
رتبه بندی نواحی تولیدکننده سفرهای درون شهری با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (نمونه موردی نواحی شهری سنندج)
حوزههای تخصصی:
نحوه چیدمان کاربری ها و توزیع فعالیت ها در سطح شهر، از عوامل تأثیرگذار بر الگوهای حمل ونقل شهری است. تأمین خدمات ساکنین به گونه ای که نیاز به مسافت های طولانی به حداقل برسد، یکی از راهکارهای کاهش ترافیک در شهرهاست. ازآنجاکه تقاضای سفر از پراکنش کاربری های عمده ازجمله محل کار، مراکز تفریح، مراکز آموزشی و یا مراکز خدماتی مشتق می شود، امروزه در الگوهای جدید توسعه شهری سعی بر نزدیک تر ساختن کانون فعالیت ها به همدیگر در جهت کاهش حجم سفرها شده است. اصلاح الگوی کاربری زمین و مکان یابی کارآمد فعالیت ها یکی از راه های مؤثر در کاهش تولید سفر عنوان شده، به گونه ای که تصمیم گیری در رابطه با انجام و یا عدم انجام سفر به اندازه زیادی از عوامل اقتصادی – اجتماعی و شرایط توزیع کاربری زمین تأثیر می پذیرد. در این تحقیق به رتبه بندی نواحی تولیدکننده سفر با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره در نواحی شهری سنندج پرداخته شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و برای این منظور به گردآوری اطلاعات موردنیاز به روش اسنادی و کتابخانه ای و برای انجام تحلیل های لازم به استفاده از نرم افزارهای GIS جهت تهیه نقشه های مربوطه و همچنین استفاده از روش AHP جهت وزن دهی معیارهای مؤثر در تولید سفر و درنهایت رتبه بندی نواحی تولیدکننده سفر با استفاده از مدل تودیم (TODIM) پرداخته شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که تولید سفرهای درون شهری با متغیرهای اقتصادی اجتماعی و توزیع کاربری ها در ارتباط است. بر اساس نتایج بدست آمده از بکارگیری مدل تودیم ناحیه 3 شهر سنندج در رتبه اول تولید سفرهای درون شهری و ناحیه 15 در رتبه آخر قرار گرفته است. همچنین یافته های تحقیق بیانگر این است که افزایش تنوع کاربری ها در سطوح ناحیه موجب کاهش سفر به نواحی دیگر و کاهش ترافیک نیز خواهد شد.
تفسیر مورفوتکتونیکی حوضة سولوکلو (خراسان شمالی) با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شناسایی اثر فعالیت های تکتونیکی بر روی سیستم های رودخانه ای، به ارزش رودخانه ها در مطالعة فعالیت های تکتونیکی پی برده شده است. مطالعة کانال های رودخانه ای و نهشته های جا به جا شدة آن ها بوسیلة گسلش زمان زمین لرزه، مقدار جابجایی توسط گسل، به همراه اطلاعات ویژه که در ارزیابی خطرات، زلزلة آینده را آشکار می کند. منطقة مورد مطالعه در کپه داغ مرکزی (خراسان شمالی) و شمال غربی بجنورد قرار دارد. گسل های کپه داغ، عامل رویداد زمین لرزه های بزرگ تاریخی بوده اند و نشان دهنده خطر لرزه خیزی در منطقه پرجمعیت شمال شرق ایران می باشند. در این پژوهش برای بررسی مورفوتکتونیکی حوضه سولوکلو، برخی از شاخص های ژئومورفیک شامل فاکتور عدم تقارن حوضه زهکشی (AF)، فاکتور تقارن توپوگرافی معکوس (T)، طول- شیب رودخانه (SL)، منحنی هیپسومتری (Hc) و انتگرال هیپسومتری (Hi) محاسبه گردید. شکستگی های منطقه مورد مطالعه با استفاده از باندهای سبز، قرمز و مادون قرمز نزدیک مربوط به تصویر Aster استخراج گردید. هدف از این پژوهش شناسایی مناطق فعال تکتونیکی و پرخطر لرزه ای با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیکی می باشد. محاسبه شاخص های مختلف نشان دهنده فعالیت تکتونیکی در منطقه مورد مطالعه می باشد، کمترین فعالیت مربوط به قسمت شمالی و بیشترین فعالیت مربوط به قسمت جنوبی حوضه سولوکلو است. محاسبه شاخص های مختلف، نشان می دهد که مناسب ترین مکان برای ساختمان سازی و توسعه شهری، قسمت بالایی حوضه و نامناسب ترین منطقه برای شهر سازی قسمت انتهایی حوضه می باشد
طبقه بندی کاربری اراضی برمبنای ویژگی های مفهومی و مدل گام به گام طبقه بندی پوشش اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استخراج اطلاعات از چگونگی بهره برداری از سطح زمین در نواحی شهری، از المان های مهم در سطوح خرد و کلان برنامه ریزی و تصمیم گیری به شمار می رود. تاکنون تحقیقات چندانی در حوزة استخراج خودکار اطلاعات کاربری اراضی انجام نشده است. سنجش از دور به عنوان یکی از ارزان ترین و سریع ترین راه ها، به ویژه پس از ظهور آنالیزهای شیء مبنا، توانایی مناسبی در این حوزه یافته است. هدف پژوهش حاضر، استخراج اطلاعات کاربری اراضی روی یک ناحیة شهری متراکم و پیچیده است و برای این منظور از سیستم سلسله مراتبی شامل سطوح پوشش اراضی و کاربری اراضی استفاده شد. پس از پیاده سازی روش طبقه بندی پوشش اراضی مرحله به مرحله، استخراج واحدهای کاربری اراضی با استفاده از اطلاعات پوشش اراضی انجام شد و فضای ویژگی ای شامل بیش از 50 ویژگی مفهومی، براساس اطلاعات سطوح پوشش اراضی طراحی و استخراج گردید. پس از این مرحله، ویژگی های بهینه با بالاترین میزان جداپذیری بین کلاسی با استفاده از الگوریتم SFFS از میان این ویژگی ها استخراج شدند. در نهایت با پیاده سازی روش طبقه بندی نزدیک ترین همسایة فازی، طبقه بندی کاربری اراضی براساس ویژگی های بهینه اجرا شد. طبقه بندی کاربری اراضی روی دو سیستم کلاسی ترکیبی و غیرترکیبی پیاده سازی شد و سیستم ترکیبی به عنوان مناسب ترین سیستم کلاسی شناسایی گردید. روش پیش رو بدون درنظرگرفتن معیار مساحت اشیای کاربری اراضی، دارای دقت 88 درصد و با درنظرگرفتن این معیار، دارای دقت 93 درصد است.
تعیین و تحلیل سطوح برخورداری و سطح بندی دهستان های استان زنجان با استفاده از مدل های شاخص مرکزیت و پرستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت نواحی روستائی و تحلیل قابلیت ها و تنگناهای آن ها در فرایند برنامه ریزی توسعه روستائی اهمیت به سزائی دارد و امروزه آگاهی از امکانات و تنگناهای نواحی روستائی جهت ارائه طرح ها و برنامه های توسعه نوعی ضرورت محسوب می شود. تعیین و تحلیل سطوح برخورداری نواحی روستائی در زمینه های مختلف با استفاده از روش های کمی نقش مهمی در این فرایند دارد. در این مقاله با بهره گیری از ""مدل های شاخص مرکزیت"" و ""پرستون"" و استفاده از 45 شاخص در زمینه های (اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی و کشاورزی) به تعیین و تحلیل سطوح برخورداری دهستان های استان زنجان پرداخته شده است. امکانات محیطی، مجاورت و فاصله نزدیک با مراکز شهری، کانون ها و محورهای توسعه، محدوده های صنعتی و شبکه های زیربنائی عمده نقش موثری در سطوح برخورداری نواحی روستائی استان دارد. نتایج نشان می دهدکه این دهستان ها، از لحاظ میزان برخورداری، در هر یک از ابعاد (اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی - درمانی و کشاورزی) با یکدیگر تفاوت های قابل ملاحظه ای دارند؛ به طوری که 9 دهستان از مجموع 46 دهستان در همه زمینه های اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی و کشاورزی در سطح محروم و تنها یک دهستان در سطح بسیار برخوردار قرار دارد. این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن نواحی روستائی ایجاب می کند.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه گویجه بل اهر با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی حساسیت اراضی حوضه گویجه بل در وقوع زمین لغزش با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می باشد. مهم ترین دلیل انتخاب این حوضه برای پژوهش، مشاهده زمین لغزش های موجود در منطقه توسط پژوهشگر و نگرش حفاظت زیست محیطی نگارند گان است. این حوضه یکی از زیرحوضه های اهرچای به وسعت 7406 هکتار با موقعیت جغرافیایی ً26/21، َ47، ْ46 تا ً64/53، َ56، ْ46 طول شرقی و ً13/42، َ21، ْ38 تا ً04/39، َ27، ْ38 عرض شمالی می باشد. معیارهایی که جهت تحلیل حساسیت زمین لغزش ها در حوضه مورد بررسی انتخاب گردید شامل 9 پارامتر (شیب، جهت، ارتفاع، سنگ شناسی، گسل، شبکه ارتباطی، کاربری اراضی، بارش و آبراهه های اصلی) است که از نقشه های پایه و مطالعات میدانی و تصویر ماهواره ای اسپات استخراج و با استفاده از تکنیک های مکانی تحت GIS در 5 طبقه نسبت به تأثیر هر واحد در وقوع زمین لغزش ارزش گذاری اولیه شد. سپس با استفاده از برنامه الحاقی ماریونی (اکستنشن AHP) مقایسه دوبه دو بر روی لایه ها انجام و نقشه نهایی حساسیت اراضی در وقوع لغزش استخراج گردید. نتایج حاصل از تحلیل حساسیت زمین لغزش ها در حوضه گویجه بل نشان داد که تأثیرگذارترین عامل در وقوع زمین لغزش با توجه به بیش ترین وزن معیار سنگ شناسی با وزنی برابر با 3113/0 و معیار ارتفاع با حداقل وزن (0178/0) با تأثیر کمترین مقدار در وقوع زمین لغزش در حوضه گویجه بل هستند. هم چنین تحلیل خطر زم ین لغزش در حوضه مورد مطالعه ن شان می دهد که اراضی در معرض خطر با استطاعت لغزش بسیار بالا بالغ بر 1222 هکتار مساحت می باشد که این میزان در حدود 5/16 درصد از کل منطقه را شامل می شود.
تحلیل طوفان های گرد و غبار استان یزد بر مبنای مدل سازی های عددی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان یزد ازجمله استان های کم بارش ایران است که تقریباً نیمی از آن را بیابان و دشت کم آب وعلف پوشانده و همواره در معرض طوفان گرد و غبار است. در این مطالعه سعی شده است با استفاده از مدل های عددی، رویکردی مناسب برای تحلیل دینامیکی طوفان های گرد و غبار استان یزد به کار گرفته شود. ابتدا طوفان های گرد و غبار در دوره آماری1388-1379 بررسی شده و طوفان های گرد و غبار شدید (با دید زیر 1000 متر) انتخاب شدند که شامل 20 مورد می باشند. از بین تاریخ های استخراج شده یکی از شدیدترین طوفان های گرد و غبار که در تاریخ8 خرداد 1382 اتفاق افتاده و دید را در ایستگاه های یزد و میبد و طبس نزدیک به صفر رسانده بود، به تفصیل بررسی گردید. برای این منظور ابتدا با استفاده از خروجی های مدل WRF به تحلیل همدیدی و دینامیکی طوفان پرداخته شده است. سپس برای بررسی چشمه طوفان، خروجی های مدل WRFبه مدل HYSPLIT داده شد و مسیرهای برگشت رسیده به ایستگاه ها، به دست آمد. نتایج نشان می دهند که عبور سامانه های چرخندی از سطوح بالای جو و ریزش هوای سرد ناشی از آن ها همراه با گرمایش سطحی در سطح زمین، زمینه ایجاد ناپایداری در منطقه را ایجاد کرده است. این شرایط همراه باوجود لایه آمیخته عمیق در مناطق مرکزی و خشک ایران در ساعت های قبل از شروع طوفان و همچنین منطقه بیشینه همگرایی باد و سرعت سطحی قوی در ساعت وقوع طوفان، این طوفان را به وجود آورده است. بررسی مسیرهای برگشت نیز نشان دهنده وجود چشمه احتمالی طوفان در مناطق خشک و نمک زار حاصل از خشک شدن باتلاق گاوخونی و کویرهای اطراف آن است.
ارزیابی اثرات توسعه بر محیط زیست استان چهار محال و بختیاری و تعیین اولویت دهستان ها برای توسعه با استفاده از مدل تخریب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تعیین آثار توسعه بر محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل تخریب ایران و امکان توسعه بیشتر دهستان ها می باشد. تقسیمات سیاسی در سطح دهستان (44 دهستان) به عنوان واحد کاری استفاده شد. آسیب پذیری اکولوژیکی با استفاده از نقشه های شیب، جهت، ارتفاع، میانگین دمای سالانه، نقاط همباران، حساسیت به فرسایش، پراکنش گسل ها، عمق خاک، پوشش گیاهی، ذخیره گاه های جنگلی و مناطق حفاظت شده و روی هم گذاری با واحدهای کاری مورد ارزیابی قرار گرفت. عوامل تخریب به تعداد 13 عامل شناسایی و شدت آنها در هر یک از واحدهای کاری تعیین شد. تراکم فیزیولوژیک جمعیت نیز از تقسیم جمعیت موجود در هر واحد کاری بر وسعت زمین های قابل کشت به دست آمد. با وارد کردن مشخصه های مدل در نرم افزار Excell، ضرایب تخریب در هر یک از دهستان ها محاسبه و برحسب شدت تخریب در 6 طبقه تقسیم بندی شدند. از نظر شدت تخریب در گذشته، از کل مساحت استان، %4/64 مستعد توسعه بیشتر، %9/31 دارای قابلیت توسعه مشروط به انجام عملیات بهسازی و %7/3 دارای قابلیت محدود توسعه است