فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
550 - 575
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش اقامتگاه های بوم گردی به ما این امکان را می دهد تا دریابیم که چگونه چرخه زندگی اقامتگاه های بوم گردی تحت تأثیر نتایج شبکه های ارتباطی آن ها قرار گرفته و تا چه اندازه هماهنگی و اعتماد بین پیوندهای (عمودی و افقی) موجود در زنجیره به تشکیل خوشه ها کمک می کند. ازاین رو، تعاملات نزدیک میان حلقه های زنجیره ارزش، بازارهای پشتیبان، محیط توانمندساز، ارتباطات عمودی - افقی و بازار نهایی در ابعاد مشارکتی، یکپارچگی، کارایی و اثربخشی و... زمینه ساز توسعه پایدار فضایی می شود. این پژوهش به شیوه توصیفی - پیمایشی انجام شده است که بر پایه نظرخواهی از خبرگان، ذی نفعان و گردشگران زنجیره ارزش استوار است. جامعه آماری پژوهش شامل 128 روستا دارای جمعاً 189 اقامتگاه بوم گردی در منطقه 9 آمایش کشور (استان های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی) است. بر اساس روش تخمین شخصی، 20 درصد از حجم جامعه آماری مبنا قرار گرفت که درنهایت تعداد 26 روستا و 38 اقامتگاه بوم گردی تعیین گردید. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و GIS صورت گرفت. یافته های پژوهش بر اساس آزمون گابریل نشان داد که شاخص های مشارکت با میانگین کلی 98/2 و کارایی با میانگین 95/2 نسبت به سایر شاخص های برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش اقامتگاه های بوم گردی اهمیت بیشتری دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان داد تمامی شاخص های برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش اقامتگاه های بوم گردی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و نتایج تحلیل رابطه خاکستری نیز در این مورد نشان داد روستاهای موردمطالعه به لحاظ برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش اقامتگاه های بوم گردی در منطقه با یکدیگر برابر نیستند.
تبیین عوامل مؤثر بر رفتار فضایی گردشگران مذهبی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شناخت تمایلات رفتاری گردشگران و تبیین عوامل مؤثر بر رفتار آن ها یکی از موضوعات مهم گردشگری بوده که هدف پژوهش حاضر نیز، ارزیابی عوامل مؤثر بر رفتار گردشگران داخلی و خارجی مشهد با تأکید بر جغرافیای رفتاری می باشد.
داده و روش : این پژوهش از نوع پیمایشی و با رویکردی توصیفی- تحلیلی با هدف توسعه ای تنظیم و اطلاعات به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. جامعه آماری، گردشگران داخلی و خارجی هستند که بر اساس آمار اخذ شده، تعداد گردشگران داخلی ورودی به شهر مشهد در سال 1398، 22.025.167 نفر و تعداد گردشگران خارجی 1.239.926 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری برای گردشگران ایرانی و 384 نفر نیز به عنوان نمونه آماری گردشگران خارجی بدست آمده است و از روش نمونه گیری تصادفی در بین جامعه آماری توزیع شدند.
یافته ها : با توجه به یافته های حاصل از پرسشنامه ها مشخص شد الگوی رفتاری گردشگران نشان می دهد که گردشگران خارجی مسافت بیشتری را از حرم مطهر رضوی (65 کیلومتر) برای عناصر گردشگری موجود در پیرامون شهر مشهد طی می نمایند بنابراین الگوی رفتاری آنان پراکنده می باشد. این درحالی است که گردشگران داخلی بیشتر در پیرامون حرم مطهر و تا شعاع 30 کیلومتری از حرم رضوی قرار دارند و الگوی رفتاری آنان تجمعی و خوشه ای (پیرامون حرم امام رضا (ع) می باشد.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از تحلیل پرسشنامه ها مشخص شد؛ عامل اقتصادی با میانگین 3.7 بیشترین تأثیر را بر الگوهای رفتاری گردشگران داشته و عامل محیطی با میانگین 2.7 کمترین مقدار را به خود اختصاص داده و در میان عوامل مؤثر بر الگوهای رفتار فضایی گردشگران خارجی، بیشترین میانگین مربوط به عامل اجتماعی - فرهنگی با 3.3 و کمترین میانگین با2.09 درصد مربوط به عامل کالبدی - زیرساختی بوده است.
The Impact of the Second Homes on the Physical and Economic Development of Rural Settlements (Case Study: Hendeh Khaleh Rural District in Someh Sara County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The main purpose of this study is to evaluate the impact of the second homes on the physical and economic development of rural settlements in Hendeh Khaleh Rural District of Someh Sara County. Design/methodology/approach- The research method was descriptive-analytical. The main part of the data was obtained by a survey and interviews. The statistical population of this study is the villages of Hendeh Khaleh Rural District. Based on the estimation of the sample size using Cochran's formula, the sample size was detemined to be 385 of the heads of households. The independent variable (second home tourism) and the dependent variables (physical and economic development of rural settlements) for Hendeh Khaleh Rural District were analyzed in SPSS software. Findings - The findings of statistical tests show that second homes have caused physical and economic changes in Hendeh Khaleh Rural District. Second home tourism had influenced physical components, especially the indicators of “improvement of facilities and amenities”, and “increasing the construction”. The villages of Sofiandeh, Hendeh Khaleh, Now Khaleh Jafari and Akbari, Siah Darvishan, Lakesar had the highest number of built villas. The villages of Sheykhmahale, Kishestan, Lakesar, and Nargestan had the highest ranks in earning income from having houses to rent. The highest distance from the optimal limit regarding the physical components is for “increasing the construction” (1.89) and regarding the economic components is for “earning income from having the house to rent” (1.83). Practical implications - Providing a comprehensive review of all related literature, this study may help the researchers in choosing the appropriate method for planning the development of second home tourism as a strategy of development policies. Originality/value- This resaerch is the first study conducted about the impact of the second homes on the physical expansion in Hendeh Khaleh Rural District, which examined the relationship between the creation of the second homes and physical and economic development together.
شناسایی عوامل مؤثر بر میزان هزینه کرد گردشگری با تأکید بر چرخه زندگی خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
87 - 105
حوزههای تخصصی:
درک مناسب از الگوهای هزینه کرد گردشگران، این امکان را فراهم می سازد، تا سیاست گذاران، برنامه ریزان، بازاریابان و محققان بتوانند تعامل اقتصادی گردشگران با جامعه مقصد را موردبررسی قرار دهند. خانواده ها، بخش اصلی مصرف کنندگان محصولات گردشگری می باشند؛ لذا اهمیت دارد که ویژگی های مصرف خانوار و عوامل مؤثر بر آن درک و تبیین شود، تا سیاست های گردشگری و استراتژی های بازاریابی به خوبی اتخاذ شوند. سؤال اساسی در این پژوهش این است که آیا میزان هزینه کرد خانوارهای ایرانی به ازای هر عضو خانوار حاضر در سفرهای داخلی، متأثر از مشخصه های اقتصادی، جمعیت شناختی، روان شناختی و مرتبط با سفر، دستخوش تغییرات قابل توجهی می باشد؛ و اینکه این عوامل، تا چه حدودی تعیین کننده میزان هزینه کرد می باشند؟ این پژوهش، با استفاده از یک رویکرد سیستماتیک در سطح خرد اقتصادی، به این سؤال پاسخ داده و در راستای ترغیب دیگر محققان برای ورود به این موضوع تلاش می کند. داده های این پژوهش شامل مشخصه های اقتصادی، جمعیت شناختی و روان شناختی 628 خانوار ایرانی و اطلاعات مرتبط با آخرین سفر داخلی آن ها تا پایان سال 1398 و پیش از شیوع رسمی ویروس کرونا در ایران است. نتایج این پژوهش، نشان دهنده تأثیرپذیری میزان هزینه کرد خانوارها از شاخص های درآمد، سن، تحصیلات و نوع شغل سرپرست، تعداد فرزندان وابسته و مستقل، تعداد اعضای خانواده حاضر در سفر، استفاده از وسیله نقلیه شخصی و اقامت در خانه اقوام در طول سفر و اهمیت سفرهای تفریحی در سبد مصرفی خانوار می باشد. همچنین پس از مقایسه میزان هزینه کرد خانوارها در مراحل مختلف چرخه زندگی خانوار، مشخص شد که مراحل زوج بدون فرزند، مجرد، فاز سوم لانه کامل و والد مجرد، به ترتیب بیشترین میزان هزینه کرد گردشگری، و حداقل این میزان متعلق به خانوارهای بیوه می باشد. در انتها پیشنهادهایی در راستای افزایش گردش مالی و منتفع شدن هر چه بیشتر زنجیره تأمین گردشگری در ایران ارائه گردید که می تواند راهنمای مناسبی جهت سیاست گذاری های آتی در گردشگری باشد.
تبیین معیارهای ارتقاء حس دلبستگی به مکان با رویکرد برنامه ریزی طراحی محور (شهر پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
52 - 63
حوزههای تخصصی:
حس دلبستگی به مکان به عنوان زنجیره ای میان افراد و محیط های معنادار است که مبنای تعامل عاطفی مثبت انسان با فضاست که به عنوان بعد مهمی در بهبود کیفیت زندگی شهری است. از طرفی، برنامه ریزی طراحی محور نیز به عنوان رویکردی میانی بین برنامه ریزی و طراحی به عنوان تفکری کیفیت گرا به دنبال پاسخ گویی به مسائل کیفی موجود در شهر است. بنابراین، مسئله تحقیق، رسوخ مباحث کیفی در مقیاس های کلان است. هدف از این مطالعه، تبیین معیارهای ارتقای حس دلبستگی به مکان با تأکید بر رویکرد برنامه ریزی طراحی محور در شهر جدید پرند که دارای جاذبه های تاریخی فرهنگی و طبیعی و موقعیت استقراری مناسب است. روش این پژوهش، آمیخته اکتشافی است که پس از بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش و تجزیه وتحلیل کیفی سوابق موضوعی، از روش تحلیل محتوای استقرایی و روش کدگذاری در بخش کیفی استفاده شد. در بخش کمی پس از توزیع 394 پرسشنامه، از روش آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزارهای SPSS و PLS و آزمون های کولموگروف اسمیرنف و رگرسیون و همبستگی استفاده شد. با توجه به نتایج آزمون، بین کلیه متغیرهای پژوهش، همبستگی وجود دارد. فرضیات اصلی پژوهش بیان می کنند که سه عامل هویت مکان، وابستگی به مکان و عوامل برنامه ریزی طراحی محور بر ارتقای حس دلبستگی به مکان تأثیر مثبت و معناداری دارند. با آزمون فرضیه می توان اظهار داشت که با ارتقای مؤلفه های محیطی زمینه ای، احساسی عاطفی، اجتماعی مشارکتی، کالبدی، فرهنگی اعتقادی، شناختی ادراکی، طراحی و برنامه ریزی، حس دلبستگی به مکان در شهر پرند ارتقای پیدا می کند.
تحلیل پیشران های اثرگذار بر پراکنش فضاهای سبز شهری با تکیه بر رهیافت عدالت محیط زیستی با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
132 - 147
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان کانون های تمرکز فعالیت و زندگی انسان ها برای اینکه بتوانند پایداری خود را تنظیم کنند، چاره ای جز پذیرش ساختار و کارکردی متأثر از سیستم های طبیعی ندارند. در این میان فضاهای سبز شهری به عنوان جزء ضروری و لاینفک پیکره یگانه شهرها در متابولیسم آن ها نقش اساسی را دارا می باشد که کمبود آن ها می توانند اختلالات جدی در حیات شهرها به وجود آورد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، تبیین پیشران های تأثیرگذار بر پراکنش فضای سبز شهر اصفهان با تکیه بر رهیافت عدالت محیط زیستی است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی توصیفی_تحلیلی است به نحوی که ابتدا با روش دلفی عوامل شناسایی پس از اعتبار بخش آن توسط کارشناسان در قالب پرسشنامه میک مک مورد ارزیابی قرارگرفته است و برای این کار از روش های اقتصادسنجی در تطبیق داده ها با رویکرد آینده پژوهی توسط خبرگان و کارشناسان شهری کمک گرفته است. یافته های تحقیق حاضر مشخص کرد که از بین عوامل 20 گانه، استفاده از فناوری های نوظهور و سازگاربامحیط زیست، تأکید بر رواج استفاده از سوخت های پاک در فضاهای شهری، توجه به وضعیت اقتصادی اقشار ساکن در شهرها، استفاده از مقررات و سیاست گذاری ها در برنامه ریزی محیط زیستی توسط سمن ها، سرمایه گذاری در حوزه های زیرساختی محیط زیستی در شهرها و دسترسی به انرژی های سوختی مناسب در شهرها پیشران های کلیدی اثرگذار بر پراکنش فضاهای سبز شهری در اصفهان با رویکرد عدالت محیط زیستی محسوب می گردند. بنابراین، انتظار می رود با بهره گیری از پیشران های یادشده شهر اصفهان بتواند به آستانه ای مناسب از عدالت محیط زیستی برای شهروندان در دسترسی به فضاهای سبز شهری دست یابد.
تحلیل فضایی میزان برخورداری جامعه محلی از شاخص های کالبدی- محیطی موثر بر تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی (مطالعه موردی: روستاهای منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع مخاطرات طبیعی مانند سیل، زلزله و خشک سالی در فضاهای جغرافیایی به ویژه مناطق روستایی غالبا منجر به خسارات فراوان و غیرقابل جبرانی می شود و مانع جدی در راه توسعه پایدار جوامع انسانی به حساب می آید. خشک سالی از پدیده های محیطی و بخش جدایی ناپذیر تغییرات آب و هوایی بوده و برای کاهش اثرات آن، توجه به رویکرد تاب آوری مطرح شده است. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی میزان برخورداری جامعه محلی از عوامل کالبدی- محیطی موثر بر تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی در روستاهای منطقه سیستان بوده است. این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی سرپرستان خانوراهای 373 روستای بالای 50 خانوار در منطقه سیستان بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 189 نفر از سرپرستان خانوارها به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و WASPAS و Arc GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون در خصوص تأثیر عوامل کالبدی- محیطی بر تاب آوری اجتماعات روستایی در منطقه سیستان حاکی از آن است که میزان همبستگی چندگانه بین عوامل کالبدی- محیطی و تاب آوری برابر با ضریب تعیین (R2=0.001) بوده که نشان می دهد عوامل کالبدی- محیطی هیچ تأثیری برتاب آوری روستاییان در منطقه سیستان ندارد. همچنین نتایج حاصل از تکنیک رتبه بندی WASPAS موید آن است که، روستائیان واقع در شهرستان های زهک و زابل دارای بیشترین میزان تاب آوری کالبدی- محیطی در برابر مخاطره طبیعی و روستائیان واقع در شهرستان هیرمند دارای کمترین میزان تاب آوری کالبدی- محیطی در برابر مخاطرات طبیعی می باشند.
مقایسه تطبیقی آرایه آرامگاه های دوران اسلامی در استان های گیلان و مازندران متأثر از عوامل فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرایه ها جزء مشخصی از معماری اسلامی بوده اند، همانند آرامگاه های اسلامی که آرایه عنصر جدایی ناپذیر از معماریشان است. از طرفی در استان های گیلان و مازندران آرامگاه های اسلامی از نظر آرایه بندی مرتبط با معماری دارای شکل خاص خود بوده اند و از بخشی به بخش دیگر در این دو استان تفاوت هایی در آرایه آرامگاه های اسلامی دیده می شود، بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناخت و تحلیلی آرایه آرامگاه های اسلامی در استان های گیلان و مازندران با توجه به تأثیر عوامل فرهنگی است و این سوالات مطرح می گردد که آرایه آرامگاه های اسلامی در استان های گیلان و مازندران دارای چه خصوصیاتی است و چه عوامل فرهنگی در شکل گیری آنها موثر است؟ روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی_تحلیلی بوده و ارزیابی داده ها از طریق مقایسه تطبیقی انجام گرفته است. انتخاب نمونه ها بر اساس شکل متداول آرامگاه ها از سمت غرب گیلان به سمت شرق مازندران صورت گرفته است، در این رابطه نمونه های متداول غرب گیلان مربوط به دوره قاجار و نمونه های متداول شرق گیلان مربوط به دوره صفویه و بیشتر قاجار بوده و نمونه های متداول در غرب و شرق مازندران مربوط به دوره تیموری و قاجار است. نتیجه پژوهش نشان می دهد عوامل فرهنگی که در اینجا آداب و باورهای مذهبی و عرفی جامعه است باعث تفاوت های موجود در آرایه آرامگاه های اسلامی در این دو استان گشته به طوری که در غرب گیلان به دلیل مذهب سنی و معیشت شبانی آرامگاه های ساده با دیوار مشبک رواج یافته است و عمده آرایه آنها مربوط می شود به گره سازی دیوارهای مشبک چوبی و کنده کاری روی سرستون ایوان های کوچک دور بنا و صندوق محل دفن؛ در حالی که در شرق گیلان به دلیل رواج مذهب شیعه و اهمیت بزرگ داشت شخصیت های دینی جزئیات و آرایه های بیشتر متداول است و عمده آرایه این آرامگاه ها در کنده کاری روی چوب در بدنه ستون، سرستون ها و شیرسرها و همچنین درها و صندوق ها دیده می شود. علاوه بر این به دلیل باورهای مذهبی شیعه نقاشی های دیواری با مضامین مذهبی از دیگر آرایه های آرامگاه های شرق گیلان است. در بخش غربی و شرقی مازندران آرامگاه های ایوان دار مربوط به دوره قاجار از نظر آرایه و عوامل شکل گیری آرایه ها به مانند آرامگاه های شرق گیلان هستند با این تفاوت که آرایه نقاشی دیواری درآنها وجود ندارد؛ علاوه بر آن به دلیل ارتباط مستقیم مازندران با مرکز ایران و همچنین عرف جامعه آرامگاه های برجی که بیشتر مربوط دوره تیموری بودند در مازندران رواج داشته اند که البته در غرب مازندران به دلیل دور بودن از مرکز حکومت شیعه مذهب مرعشیان یعنی شهر ساری سادگی و کیفیت کم در معماری و آرایه آرامگاه های برجی دیده می شود؛ اما در شرق مازندران آرامگاه های برجی از عظمت و تجمل بیشتری برخوردارند و به طورکلی عمده آرایه های آنها به صورت ساختاری و در بخش انتقال به گنبد دیده می شود.
ارزیابی اثرات شاخص های گردشگری فرهنگی در توسعه صنعت گردشگری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهر اصفهان به دلیل موقعیت ویژه جغرافیایی؛ قدمت تاریخی؛ جاذبه های متنوع گردشکری هموراه مورد توجه سیاحان و گردشگران است. این شهر پیوسته بعنوان یکی از قطب های بزرگ گردشگری ایران؛ با داشته های فراوان تاریخی؛ فرهنگی؛ اجتماعی؛ هنری؛ صنایع دستی؛ طبیعی و ... میزبان خوبی برای گردشگران داخلی و خارجی بوده است؛ ولی بعلت ضعف مدیریت و برنامه ریزی؛ عدم امکانات مرتبط با صنعت گردشگری خلاق فرهنگی متأسفانه تاکنون نتوانسته است آنگونه که شایسته است؛ از نظر جذب جهانگردان و کسب درامد ارزی موفق باشد. هدف این پژوهش تحلیل ارزیابی شاخص های گردشگری فرهنگی در توسعه گردشگری اصفهان است. نوع تحقیق با توجه به هدف کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت و روش توصیفی؛ تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات و داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از روش های اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل گردشگران شهر اصفهان است شامل دو گروه خُبرگان و جهانگردان بوده؛ خُبرگان بعلت تعداد کم همه شمارش شده اند؛ اما تعداد نمونه گردشگران؛ با استفاده از فرمول کوکران؛ تعداد و حجم نمونه افراد مورد مطالعه برابر با 384 نفر تعیین گردیده است؛ بمنظور تجزیه و تحلیل تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS ، Arcgis و همچنین تحلیل ساختاری بهره گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد به ترتیب شاخص های فرهنگی؛ هنری؛ اجتماعی و زیستی در جذب گردشگران فرهنگی از اهمیت بیشتری برخوردار است و اولویت برنامه ریزی توسعه گردشگری شهری بایست بر این اساس آنها صورت گیرد و پتانسیل های بالایی برای توسعه گردشگری فرهنگی دارد.
معیارهای تاثیر گذار منظر بر هویت شهرک نفت خیز امیدیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
37 - 50
حوزههای تخصصی:
منظر شهر بر زندگی مردم تاثیر بسیار دارد از نظم روحی تا فضاهای عمومی شهر جهت نیازهای مردم و از نیازهای روانی و زیباشناسانه شهر تا خلق محیط مورد نیاز گسترش ارتباطات جمعی، تسهیل فعالیت ها و مشارکت های جمعی تاثیر می گذارد. منظر شهرهای امروز اکثرا فاقد هویت اند. افزایش ساخت و سازهای شهری، مشخص نبودن محدوده ساخت و ساز شهری، تقلیدهای کورکورانه از سبک های معماری، گسترش انبوه سازی در سال های اخیر سبب شده است که نمای بسیاری از شهرها دچار بی هویتی و یکسانی می شود. در میان شهرهایی که واجد مناظر با هویت ویژه بوده اما به مرور زمان از میان رفته است شهرک نفت خیز امیدیه را می توان نام برد که به علت نقشی که در شکل دادن تصویر ذهنی شهروندان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هدف این پژوهش شناسایی معیارهای تاثیرگذار منظر شهر در مناطق مسکونی متعلق به شرکت نفت امیدیه جهت ارتقاء هویت این محدوده می باشد. جهت دستیابی به هدف این پژوهش ابتدا به بررسی نظریات مطرح در زمینه منظر و هویت پرداخته و سپس با استفاده از روش دلفی و نظریات متخصصان رشته شهرسازی و معماری منظر ، بررسی های میدانی و تحلیل های بدست آمده به بیان مدلی مفهومی (بومی شده) در راستای ارتقا هویت از طریق معیارهای مرتبط با منظر پرداخته شده است. در نهایت با ارائه پرسشنامه و تحلیل آن با استفاده از نرم افزار Excelبیشترین میزان به مولفه مصنوع منظر و معیار زیباشناختانه آن جهت ارتقا هویت اختصاص داده شده و در نتیجه می توان بیان توجه به مصالح، رنگ، تناسبات، عناصر تزیینی، بازشوها، محصوریت و دیگر شاخص ها سبب ارتقا هویت این محدوده خواهد شد.
تحلیل تصادفات جاده ای با تأکید بر خصوصیات محیط و جاده در سیستم اطلاعات مکانی مطالعه موردی: محور کرج– کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به تحلیل توزیع مکانی و احتمال وقوع تصادفات جاده ای و عوامل مؤثر بر آن ها به ویژه دو عامل محیط و جاده در سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته شده است. منطقه مورد مطالعه محور کرج- کندوان از محورهای کوهستانی ارتباطی تهران- شمال است. با استفاده از روش سلسله مراتبی درخت تصمیم گیری این پژوهش در چند مرحله انجام گرفت. در مرحله اول منابع موجود مطالعه و نقاط تصادف جمع آوری شد. در مرحله دوم اصلاح نقاط صورت پذیرفت و نقاط نسبت به مبدأ جمع آوری اطلاعات توجیه و به صورت کیلومتر اجرا شد. در مرحله سوم اطلاعات مربوط به شیب جاده، درجه انحنا، نقاط تقاطع، درصد تراکم، اقلیم، و کاربری اطراف منطقه مورد مطالعه جمع آوری و سپس لایه های اطلاعاتی ایجاد، آماده سازی، و استاندارد شد. در مرحله بعد، لایه های استانداردشده توسط مدل درخت تصمیم و درخت تصمیم وزن دار پردازش و ترسیم شد. سپس، با تلفیق لایه ها نقشه احتمال وقوع تصادف در محدوده مطالعاتی تهیه شد. نتایج مطالعات نشان داد که مهم ترین عامل مؤثر در وقوع تصادف با توجه به تحلیل انجام شده متغیر انحناست و متغیرهای تقاطع، اقلیم، تراکم، و شیب در اولویت های بعدی قرار دارند.
تحلیل و ارزیابی شهر شاد در شهر جدید فولادشهر در راستای پایداری محلات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
19 - 34
حوزههای تخصصی:
توجه به شادی و ابعاد آن نقش اساسی در مطلوبیت کیفیت محیطی محلات دارد که امروزه یکی از چالش های پیش روی شهرها به ویژه شهرهای جدید است. فولادشهر یکی از اولین شهرهای جدید در ایران است که در سال 1347 با تصویب طرح جامع و طرح تفصیلی آن آغاز به کارکرده است. این شهر طی دهه های اخیر با توسعه جدید و قدیمی دست خوش تغییرات بوده و محله هایی با سطح کیفی نامطلوب، با مشکلات و معضلات فراوانی همچون کمبود فضاهای عمومی، ناامنی، عدم زیبایی بصری، کمبود امکانات محله ای، آلودگی محیطی و... ایجادشده است که با شاخص های شهر شاد در تناقض بوده و از میزان شادی و نشاط شهر کاسته است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های شهر شاد در فولادشهر جهت شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. در این راستا جهت گردآوری اطلاعات و ارزیابی شاخص های شهر شاد از پرسشنامه استفاده شده و رتبه بندی محلات به کمک تحلیل تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS انجام شده است. نتایج ارزیابی 19 محله فولادشهر بر اساس 4 بعد زیست محیطی، کالبدی- عملکردی، اجتماعی و اقتصادی و زیرمعیارهای آن نشان می دهد محله 2 A در رتبه اول و محله 7 C در رتبه 19 ام قرارگرفته اند که می توان عواملی همچون توسعه بدون برنامه فولادشهر و کم توجهی به فضاهای شهری در محلات جدید تأسیس شده، عدم توجه به هویت در محلات، عدم وجود کاربری های موردنیاز شهروندان، عدم توجه مدیران شهری به زیباسازی محلات، ایمنی پایین معابر، میزان درآمد پایین شهروندان، نبود شغل در شهر، نبود فضاهای تفریحی و... مؤثر در کاهش میزان شادی و نشاط شهروندان محلاتی که در رتبه های پایین قرار دارند، دانست. پیشنهاد ارائه شده جهت ارتقاء کیفیت شهر شاد برای دستیابی به پایداری محلات فولادشهر، تقویت زیرساخت ها و پتانسیل اقتصادی برای افزایش ظرفیت مالی خانوارها برای رفع نیازهای اساسی، ارتقای کیفیت فضاهای آبی، ایجاد تنوع فعالیت های اختیاری و اجتماعی و ایجاد زندگی فعال خیابانی با ایجاد فضاهای شاد با استفاده عناصر هویتی شهر، ایجاد زمینه مشارکت در امور مربوط به محل سکونت از طریق ایجاد شوراهای محله و عرصه های عمومی است.
تحلیلی بر نقش حقوق شهروندی بر تاب آوری اجتماعی در مقابله با بیماری های واگیردار و Covid-19 در شهرهای ایران (مورد مطالعه: شهر نورآباد ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
357 - 372
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی حقوق اساسی غیرقابل انکاری است که برای زندگی بشر ضروری تلقی می شود. و یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در توسعه و رفاه اجتماع است و دلالت بر مجموعه ای از حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی دارد که افراد به سبب عضویت در یک دولت و ملت از آن برخوردار می شوند و توسط قانون از آن حقوق پاسداری و حمایت می گردد. در این مطالعه ما برانیم با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی عوامل کلیدی موثر بر وضعیت آینده ی بیماری های واگیردار که برآمده از حقوق شهروندی در شهرهای ایران با مطالعه موردی شهر نورآباد است و همچنین سناریوپردازی بپردازیم. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. مطالعه حاضر با عملیاتی کردن چارچوب تاب آوری که برآمده از حقوق شهروندی است، یک رویکرد جامع را برای بهینه سازی برنامه های مهار و سیاست های کاهش با استفاده از متغیرهای موثر در تاب آوری اجتماعی شهرهای ایران در مواجهه با بیماری های واگیردار و کووید 19 با نمونه موردی شهر نورآباد فارس با رویکرد آینده پژوهی ارائه می-دهد. در ابتدا، با استفاده از روش دلفی و با نظرسنجی از کارشناسان حوزه شهری و بهداشتی 32 متغیر اولیه اثرگذار مرتبط شناسایی شد. در ادامه با مشارکت 35 خبرۀ مسائل شهری، نتایج در محیط نرم افزار میک مک تحلیل شد. در میان این عوامل با استفاده از این نرم افزار 10 عامل به مثابه عوامل کلیدی انتخاب شدند و مبنای تدوین سناریوها قرار گرفتند.همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن است از بین این متغیرها، کلی و غیرشفاف بودن حقوق شهروندی، نابرابری اجتماعی، کمبود پزشکان، ضعف وحدت، تورم، بالا بودن هزینه مسکن، ضعف سرزندگی، ضعف حمایت، فقر، اعتماد اجتماعی تاثیرگذارترین عوامل کلیدی حقوق شهروندی بر شیوع بیماری های واگیردار و کووید 19 در شهرهای ایران با نمونه مورد مطالعه شهر نورآباد فارس می باشیم.
تدوین مدل ارزیابی فرم شهری با رویکرد تاب آوری فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری شهری در یک دهه اخیر به ویژه با شیوع کوید 19، به عنوان یک مسیر و راهبرد نوین برای توسعه شهری محسوب می شود. تاب آوری فرم شهری از زیرمجموعه های گفتمان تاب آوری شهری است و با اینکه در یک دهه گذشته پژوهش ها و مقالاتی در مورد تاب آوری فرم شهری و چگونگی ارزیابی آن نگارش شده است، این موضوع هنوز در مرحله مفهومی و اکتشافی است. این مقاله سعی دارد با تبیین ابعاد مختلف جعبه ابزار ارزیابی مکان تاب آور که برآمده از چارچوب تاب آوری فضایی است، یک مقایسه تطبیقی بین ابزارهای ارزیابی تاب آوری فرم شهر انجام دهد. در این چارچوب، مورفولوژی شهری به عنوان نمود فضایی و کالبدی فعالیت های انسانی حاصل تعاملات پیچیده عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تعریف می شود که بر واکنش شهر در برابر مخاطرات طبیعی و انسان ساخت تاثیر می گذارد. بافت های شهری فاقد ظرفیت مکان تاب آور (به عنوان جوهره تاب آوری مورفولوژی شهری) با خطر فرسودگی و افول کیفیت های محیطی در فرایند توسعه شهری و تغییرات گسترده روبرو هستند و کیفیت زیست پذیری و سرزندگی این بافت ها در طولانی مدت رو به افول می گذارد. در این راستا، ابعاد سه گانه کالبد و ساختار، مکان و تصویر (شناختی و ادراکی)، محیطی و رفتاری به عنوان محورهای اصلی، از طریق مقایسه با سایر چارچوب ها و جعبه ابزارهای ارزیابی تاب آوری فرم شهری، توجیه می گردد. این ابزار می تواند با سنجش میزان تاب آوری فرم های شهری و تاب آوری مکان به خصوص در بافت های در معرض توسعه، امکان مداخلات موثرتر در برابر تغییرات و مخاطرات را برای برنامه ریزان، طراحان و سیاست گذاران شهری فراهم کند.
تحلیل راهبردی بازآفرینی ساختاری-کارکردی بازارهای سنتی در شهرهای ایران؛ مورد مطالعه: سراهای بازار تاریخی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
851 - 866
حوزههای تخصصی:
یکی از مبادی هویتی و تاریخی- فرهنگی شهرهای ایرانی بازار و عناصر تشکیل دهنده آن است. این در حالی است که امروزه بازارهای سنتی نتوانسته پاسخ گوی نیازهای شهروندان باشد و شکل گیری فضاهای تجاری جدید به واسطه الزامات شرایط زندگی مدرن به افول ساختاری-کارکردی بازار و عناصر وابسته به آن از جمله سراها منجر شده است. لذا بخش هایی از فضاهای بازار از جمله سراها، که با نیازهای امروز مردم انطباق نداشت، از رونق افتاده و به حاشیه رانده شده است.مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی و تطبیق راهبردی ساختار و کارکرد سراهای بازار تاریخی زنجان بر اساس نیازهای فعلی جامعه شهری است. گردآوری داده ها با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تک نمونه ای T و رویکرد تحلیل اثرات متقابل تعاملی با کمک نرم افزارهای SPSS و Scenario Wizard استفاده شد.یافته های تحقیق نشان داد در بین سراهای بازار، سرای ملک نسبت به دیگر سراها وضعیت بهتری برای احیا و بازآفرینی دارد. همچنین، مهم ترین راهبرد برای بازآفرینی و احیای ساختاری- کارکردی سراهای بازار زنجان به منظور مرمت و بازآفرینی معماری و طراحی سراها باید مبتنی بر مؤلفه های «نمای بیرونی (طراحی و معماری نمای بیرونی سرا)، تناسب (تناسب کاربری حجره های سرا با کارکرد بازار و سرا)، کیفیت روشنایی سرا، و حس تعلق مکانی باشد. بنابراین، به منظور بازآفرینی سراها، افزایش و توسعه کاربری های مختلط، ایجاد تنوع و گوناگونی، و تقویت و گسترش لبه های فعال ضروری است.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری سلامت در استان کردستان با تاکید بر جذب گردشگران سلامت اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1083 - 1105
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به تدوین برنامه استراتژیک توسعه گردشگری سلامت استان کردستان با بهره گیری از دیدگاه گروه دلفی (24 نفر از متخصصین) پرداخته شد. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ گردآوری اطلاعات ترکیبی از روش اسنادی- پیمایشی است. قضاوت ها و اجماع نظری گروه دلفی به تعیین عوامل درونی و بیرونی موثر، راهبردها، چشم انداز و راهکارهای عملیاتی منجر گردید. یافته ها، نشان دادند که در استان کردستان جهت جذب گردشگران سلامت عراقی 8 قوت در مقابل 7 ضعف (عوامل درونی) و 8 فرصت در مقابل 8 تهدید (عوامل بیرونی)، قرار دارند. در عامل فرصت ها، تداوم تفاوت نرخ ارز، در عامل تهدیدها، وجود و ظهور رقبای قدرتمند فراستانی فعال در بازار گردشگری سلامت اقلیم کردستان عراق (تهران، کرمانشاه، تبریز، ارومیه)، در عامل ضعف ها، ضعف در مدیریت، برنامه ریزی و نظارت در توسعه گردشگری سلامت استان کردستان و در عامل قوت ها، کمتر بودن هزینه درمان و گردشگری در استان کردستان نسبت به سایر رقبای استانی، دارای بیشترین اهمیت و اثرگذاری در میان دیگر موارد شناسایی شده در عوامل چهارگانه جهت توسعه گردشگری سلامت در استان کردستان به واسطه جذب گردشگران سلامت اقلیم کردستان هستند. همچنین؛ با توجه به مجموع اوزان حاصله، استراتژی های بازنگرانه (wo) هستند که با دارا بودن بیشترین وزن نسبی یا به عبارتی، دارا بودن بیشترین اثرپذیری از عوامل بیرونی و درونی موثر بر گردشگری سلامت استان، می توانند بهینه ترین استراتژی ها جهت توسعه گردشگری سلامت در استان کردستان با جذب گردشگران سلامت اقلیم کردستان عراق باشند. به عبارتی دیگر، توسعه گردشگری سلامت در استان کردستان نیازمند بهره گیری از فرصت ها بیرونی، جهت رفع ضعف های درونی است
تحلیل توسعه تعاملات سیاسی شهری با توجه به ظرفیت های جهانی شدن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز به واسطه پدیده های قدرتمندی نظیر جهانی شدن و توسعه اطلاعاتی-ارتباطی توجه به توسعه ظرفیت های تعاملات سیاسی شهری دارای اهمیت ذاتی است. در همین راستا، در این مقاله به تحلیل توسعه تعاملات سیاسی شهر تهران با توجه به ظرفیت های جهانی شدن پرداخته شده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات و داده های موردنیاز تحقیق به صورت کتابخانه ای با ابزار فیش بردای و همچنین میدانی با مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مسئولین حوزه مدیریت شهری تهران و جامعه دانشگاهی است که حجم نمونه 100 نفر و به صورت تصادفی انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عامل اکتشافی و آزمون رگرسیون چندمتغیره در محیط نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توسعه تعاملات سیاسی شهری با توجه به ظرفیت های فرهنگی در جهانی شدن شهر تهران با واریانس 18.73 درصد بیشترین درصد از واریانس توسعه تعاملات سیاسی شهری با توجه به ظرفیت های جهانی شدن را به خود اختصاص داده است. هم چنین، با توجه به عوامل شش گانه استخراج شده توسعه تعاملات سیاسی شهری 0.834 درصد از واریانس جهانی شدن تهران در بستر تعاون و شبکه سازی، فرهنگی و اقتصادی ملی و بین المللی به خود اختصاص داده اند و بررسی توسعه تعاملات سیاسی شهری با توجه به ظرفیت های جهانی شدن نیز نشان داد تعاملات سیاسی شهری به میزان 53.7 درصد بر تعاون و شبکه سازی جهانی شدن تهران، 53.7 درصد بر بستر فرهنگی جهانی شدن شهر تهران و 45.6 درصد بر بعد اقتصادی ملی و بین المللی جهانی شدن تهران اثرگذار است.
بررسی سیاستگذاری مؤلفه های معماری با رویکرد بالا بردن کیفیت فضای آموزشی
حوزههای تخصصی:
خلق فضا، همواره مقصود معماری بوده است. فضای آموزشی نیز، بی شک یکی از راهبردهای رسیدن به این مقصود میباشد و دو هدف تربیت و تعلیم دانش آموختگان را دنبال میکند . نوع و ماهیت فضا در آموزش رشته هایی چون معماری و هنر که احساس و تجسم از ارکان اصلی و ابزار مهم پیشرفته محسوب میشوند نقش مضاعفی داشته است. امروزه اصل مهم در فضاهای آموزشی خصوصاً در دانشکده ها که در برگیرنده مجموعه ای از مفاهیم و ارزش ها است، به ندرت احساس می شود و همین امر سبب کاهش احساس تعلق خاطر به فضا می گردد. این در حالی است که برقراری ارتباط با فضا های آموزشی هنری و نیز ارتباطات بین افراد در آن، نقش عمده ای در ارتقاء سطح آموزش دارد. بررسی ها نشان می دهد که ملاک اصلی سنجش کیفیت فضایی در مدارس و دانشکده ها، به میزان رضایتمندی کاربران آن می باشد که این امر نیز وابسته به تطابق محیط کالبدی با مجموعه نیازها و توقعات انسانی می باشد. این اصل مهم از طریق طراحی فضاهای انعطاف پذیر با قابلیت های تطبیق پذیری، تغییر پذیری و تنوع پذیری، تامین شده و امکان گرد همایی و تعاملات دانش آموختگان را قوت می بخشند. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر کیفی بر ارتقاء کیفیت فضا در مدارس و دانشکده های معماری از طریق بسط مفهوم کیفیت فضایی است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی اصول طراحی دانشکده های معماری را بر اساس ارتقاء کیفی فضا و افزایش تمرکز، آرامش و آسایش تبیین می نماید.
ارزیابی تاب آوری اجتماعی بافت فرسوده شهری منطقه 7 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
105-120
حوزههای تخصصی:
امروزه آسیب پذیری شهرها و به ویژه بافت های قدیمی و فرسوده در برابر سوانح طبیعی، به عنوان مسئله ای جهانی پیشِ روی متخصصان رشته های گوناگون قرار گرفته است. با توجه به شرایط و موقعیتی که بافت فرسوده منطقه 7 تهران در توسعه اجتماعی و فرهنگی شهر تهران دارد، و عدم توجه و رسیدگی مناسب، شرایط در بعد اجتماعی تاب آوری در این منطقه بویژه در بخش بافت های فرسوده در وضعیت نابسامانی قرار دارد، سنجش میزان تاب آوری اجتماعی جهت مقابله صحیح با پیامدهای سوانح طبیعی ضروری به نظر می رسد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا، توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق تعداد 200 نفر از شهروندان ساکن در بافت های فرسوده منطقه 7 به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده منطقه 7 در شرایط نابسامانی قرار دارد، در ادامه نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که مؤلفه های میزان تعاملات اجتماعی، حس تعلق به مکان و مشارکت اجتماعی ازجمله متغیرهای تاب آوری اجتماعی هستند که در وضعیت نابسامان تری قرار دارند و نقش آن ها در تاب آوری اجتماعی بافت فرسوده منطقه 7 نسبت به مؤلفه های دیگر بیشتر است. بنابراین برای ارتقاء تاب آوری اجتماعی و فرهنگی در بافت فرسوده این منطقه، توجه به عواملی چون تعاملات اجتماعی، حس تعلق به مکان و مشارکت اجتماعی در بین شهروندان ساکن در بافت های فرسوده شهری ضروری به نظر می رسد.
تلاش راهبردی جمهوری اسلامی ایران برای حذف داعش از معادلات عراق و سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات سیاسی که از سال 2011 میلادی در کشورهای عربی به وقوع پیوست نه تنها به استقرار حکومت های دموکراتیک در منطقه ختم نشد ، بلکه به پیدایش و گسترش داعش منجر گردید. این گروه تروریستی از شمال ا فریقا تا غرب آسیا در کشورهای منطقه پدیدار گشت و دست به اقدامات تروریستی زد. با توجه به اینکه سوریه و عراق در کانون این بحران تروریستی قرار گرفتند، تهدید داعش بیش از پیش برای جمهوری اسلامی نمایان گشت. بنابراین، ایران با اتخاذ تدابیر و خط مشی های سیاسی و نظامی در تلاش برای دفع این تهدیدات برآمد تا از این طریق از فروپاشی حلقه های مقاومت در منطقه ممانعت به عمل آورد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که جمهوری اسلامی ایران برای حذف داعش از معادلات عراق و سوریه به چه اقداماتی دست زده است ؟ فرضی ه قابل طرح این است که از آنجا که حضور و قدرت یابی داعش در عراق و سوریه تهدیدی وجودی برای ژئوپلیتیک تشیع و از طرفی محاصره فیزیکی ایران قلمداد می شود ، جمهوری اسلامی ، به عنوان بازیگر کلیدی محور مقاومت و با هدف جلوگیری از تضعیف و فروپاشی حلقه های زنجیره مقاومت در منطقه ، در تلاش برای شکست و نابودی این گروه تروریستی برآمد و از شکل گیری نظم و الگویِ منطقه ای در راستای اهداف و منافع رقبای خود در غرب آسیا ممانعت ورزید. یافته های پژوهش نشان می دهد منافع ملی ، به خصوص منافع امنیتی ایران، اتخاذ سیاست دفاعِ فعال این کشور در قبال حضور و فعالیت داعش در عراق و سوریه را ایجاب می کند و در این راستا به حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی خود مبادرت می ورزد.