۳.
بحران افول محیط زیست از جمله عواملی بوده که مسئله چگونگی پایدارسازی توسعه را، با در نظر گرفتن محدودیت ها، به وجود آورده است. اما در تلاش برای پاسخ گویی به این مسئله، این سؤال مطرح می شود که از میان دو حوزه اقتصاد و اکولوژی، نظر کدام یک باید مبنای سیاست گذاری در زمینه توسعه پایدار قرار گیرد؟ و اینکه آیا پایداری توسعه را مقید می کند؟ هدف مقاله این است که ضمن تبیین زمینه پیدایش این مسائل، پاسخ آنها را بیابد. روش مورد استفاده، تحلیل و تبیین و استنباط لوازم نظریه ها و مقایسه آنها بود؛ به این ترتیب که در آغاز، مفاهیم یا معیارهای پایداری در چند حوزه تأثیرگذار تخصصی، تحلیل و تبیین شد تا اهمیت مفهوم اکولوژیکِ پایداری در جریان توسعه پایدار روشن شود. سپس به استنباط لوازم نظریه های مهم در علم اکولوژی نظریه اوج، نظریه اکوسیستم، و نظریه اکولوژی روادار و مقایسه آنها پرداخته شد. در نهایت تحلیل و تبیین نظریه های جدید اقتصادیِ پایداری و استنباط لوازم و نتائج آنها برای پایداری انجام شد. نتائج نشان داد که: 1. در ارتباط با توسعه پایدار، دو حوزه تخصصیِ اکولوژی و اقتصاد در تعیین معیار پایداری تعیین کننده تر بوده اند؛ 2. پایداری برآمده از نظریه اکوسیستم، توسعه را مقید می کند؛ 3. نظریه اکولوژی روادار نمی تواند طبیعت را نرم یا معیاری برای توسعه بداند؛ 4. مفهومِ رقیق نظریه روادار از پایداری، توسعه را عمدتاً نامقید باقی می گذارد؛ 5. پایداری در توسعه پایدار، اکنون دیگر مفهومی عمدتاً اقتصادی شده است؛ 6. پایداری شدید ظرفیت قابل ملاحظه ای برای تقیید توسعه دارد، اما پایداری خفیف چنین نیست.