فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۸۱ تا ۵٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی جامعه روستایی در گذشته فقدان برنامه راهبردی برای ساماندهی فضاها و مراکز روستایی بوده است و امروزه نیز عمران و توسعه روستایی کشور در گرو ساماندهی سنجیده محیط روستایی و تجهیز سلسله مراتبی این مراکز و فضاها طبق استانداردهای معین می باشد. این موضوع مورد توجه برنامه های عمرانی دوم، سوم و چهارم کشور نیز قرار گرفته است. در این راستا تعیین و تشکیل سلسله مراتبی از سکونتگاه های روستایی که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع جمعیت، خدمات و کارکردها باشد، ضروری است. هدف از این پژوهش بررسی و سطح بندی روستاهای بخش مرکزی شهرستان شیراز از نظر سطح توسعه یافتگی می باشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است که در آن با استفاده از مستندات آماری و مدل های کاربردی در جغرافیا به تحلیل موضوع پرداخته می شود. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای می باشد. برای انجام پژوهش ابتدا با مراجعه به کتابخانه استانداری فارس و سپس سایت مرکز آمار ایران، اطلاعات مورد نیاز به شیوه اسنادی گردآوری شد. سپس با به کارگیری 24 متغیر در قالب 7 شاخص مختلف و با استفاده از شاخص مرکزیت و روش تحلیل خوشه ایK میانگین، به سطح بندی روستاهای منتخب در 3 سطح توسعه یافته، درحال توسعه و توسعه نیافته اقدام گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشتر روستاهای بخش مرکزی شهرستان شیراز، در خوشه 3 قرار گرفته و همچنین از نظر سطح توسعه یافتگی نیز 54/72 درصد توسعه نیافته، 52/24 درصد درحال توسعه و 94/2 درصد توسعه یافته می باشند.
تحلیل جایگاه و تدوین برنامه ی استراتژیک حکمروایی خوب مطالعه ی موردی: شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه ی کشورهای تمرکزگرا نشان داده است نگاه یکسونگر و سوژه انگار به شهر مشکلات زیادی را به بار خواهد آورد. رفع چنین مشکلاتی از طریق نظارت عموم (پاسخ گویی)، عمل مشارکتی و ارتقای سطح کارایی کارکردهای شهری ممکن است. حکمروایی خوب شهری به عنوان رویکرد نوین نظام تصمیم گیری و اداره ی امور شهری مطرح می باشد و در واقع فرآیندی است که بر اساس کنش متقابل میان سازمان ها و نهادهای رسمی اداره ی شهر از یکسو و سازمان های غیردولتی و تشکل های جامعه ی مدنی، از طرف دیگر شکل می گیرد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر؛ سنجش وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری و نشان دادن نقش تسهیل کننده ی شهروندان در دستیابی به این هدف والا می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از مدلSWOTو ابزار پرسشنامه به تحلیل جایگاه برنامه استراتژیک حکمروایی خوب شهری پرداخته می شود. برای تحقق این هدف بر اساس فرمول کوکران، اقدام به تکمیل 385 پرسشنامه از شهروندان و تعداد 32 پرسشنامه از کارشناسان و متخصصان شهرداری و شورای شهر شده است. نتایج نشان داد ازنظر شهروندان، بهترین وضعیت در بین شاخص های حکمروایی خوب متعلق به شاخص های بینش راهبردی و مشارکت بوده و از نظر کارشناسان بهترین وضعیت متعلق به شاخص پذیرش و پاسخ دهی می باشد. نتایج حاصل از تحلیلSWOT نیز نشان می دهد موقعیت حکمروایی در شهر زاهدان از میان چهار حالت تهاجمی، محافظه کارانه، رقابتی و تدافعی در موقعیت تدافعی قرار دارد. راهکارهای این بخش به ترتیب اولویّت به شرح زیر است:
جلب مشارکت و توجه به نظرات مردم در تهیه و اجرای طرح ها و اطلاع رسانی در مورد جزییات طرح ها؛ تمرکز بر تفکر استراتژیک و اجماع مدیران محلی بر اجرای مدیریت یکپارچه ی شهری و ضرورت هماهنگی بین سازمان ها؛ توجه ویژه به مسائل زیست محیطی در برنامه ریزی ها؛ توجه به مسأله ی عدالت در دسترسی مساوی مناطق به امکانات و کاهش شکاف ایجادشده در بین مناطق در این مورد.
بررسی رابطه شاخص های سرمایه اجتماعی و پایداری توسعه نواحی مرزی (مطالعه موردی: دهستان حومه غربی شهرستان سوسنگرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی رابطه سرمایه های اجتماعی و پایداری توسعه نواحی مرزی در دهستان حومه غربی واقع در شهرستان سوسنگرد در استان خوزستان می پردازد.
روش: نوع پژوهش به کاررفته، کاربردی و روش بررسی آن، توصیفی- تحلیلی است. بر این اساس، ضمن بررسی ادبیات نظری مربوط به شاخص های سرمایه اجتماعی و پایداری توسعه روستایی، چهارچوب مفهومی متشکّل از 3 مؤلفه برای سرمایه اجتماعی (هم بستگی اجتماعی، میزان مشارکت، اعتماد اجتماعی) به عنوان متغیّر مستقل و 3 مؤلّفه توسعه پایدار (اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی) که متغیّرهای وابسته پژوهش را شکل می دهند، برای انجام این تحلیل انتخاب شده است. جامعه آماری را ۱۹روستا از دهستان حومه غربی (معادل ۱۳۲۴ خانوار در قالب ۵۷۱۷ نفر جمعیت) تشکیل می دهد و نمونه آماری با استفاده از روش کوکران ۳۰۶ نفر در قالب نمونه گیری ساده تعیین شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها متناسب با سؤالات تحقیق، از نرم افزار SPSS و از روش های آماری T-TEST و هم بستگی پیرسون استفاده شده است.
یافته ها: برجسته ترین نتایج تحقیق نشان داده است، بین سرمایه اجتماعی و پایداری روستایی در محدوده مورد مطالعه، رابطه مستقیم و شدید وجود دارد و با بالارفتن سطح سرمایه اجتماعی، سطح پایداری روستایی نیز بهبود خواهد یافت. با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت که توجه به شاخص های سرمایه اجتماعی، می تواند زمینه ساز ایجاد یک محیط روستایی قابل زیست، پویا، سالم از نظر محیطی و اجتماعی را فراهم آورد.
محدودیت ها/ راهبردها: سرمایه اجتماعی از روش های متعدّدی تبعیت می کند که فقدان داده های آماری مناسب، توان محقّق را در بهره گیری از روش های سنجش رابطه سرمایه های اجتماعی و پایداری توسعه، محدود می کند.
راهکارهای عملی: مهم ترین راهکار مدیریتی در راستای حرکت روستاها در امر پایداری، توجه به امر سرمایه اجتماعی که موجب هم بستگی، اعتماد و مشارکت در بین روستاییان شود و به آن ها در مدیریت بهتر محیط روستایی و پایداری آن، کمک کند.
اصالت و ارزش: این مقاله می تواند گام دیگری در جهت توسعه ادبیات سرمایه اجتماعی و هم چنین توسعه پایدار در علوم جغرافیایی و برنامه ریزی در امر روستاها باشد.
بررسی بافت فرسوده شهری با رویکرد توسعه گردشگری مورد شناسی: محله درب شازده ""واقع در منطقه 8 شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کشور ایران با درصد قابل توجهی از بافت های فرسوده و قدیمی مواجهه می باشد. بر اساس بر آورد وزارت مسکن و شهرسازی در کشور بیش از 50 هزار هکتار بافت فرسوده شهری وجود دارد که به دلیل کمبود اعتبارات و عدم شناخت کامل از چگونگی و ویژگی های این مناطق ، دولت را در امر برنامه ریزی برای خروج از بحران از بافت های فرسوده با مشکل مواجه کرده است.کلان شهر شیراز به عنوان اولین پایتخت فرهنگی کشوربا مشکلات فراوانی در این زمینه روبرو گشته است. منطقه 8 شهرداری به عنوان یکی از مناطق فرسوده این شهر، و بافت تاریخی، با وجود دارا بودن پتانسیل های رشد در جذب توریسم و گردشگر داخلی و خارجی با رشد بدون برنامه خود به عنوان یکی از مناطق مشکل دار شهری محسوب می شود، این تحقیق در پی پاسخ به این سوال می باشد که ، عوامل توسعه بافت فرسوده شهری با رویکرد گردشگری خلاق چه می باشد؟هدف این پژوهش شناسایی پهنه های زمینه ساز توسعه خلاق در بافت فرسوده منطقه 8 شیراز است که دارای اولویت درجذب گردشگر می باشد. روش مورد مطالعه به صورت پیمایشی- تحلیلی بوده وداده های مورد نیاز از طریق میدانی و اسنادی تهیه شده است.ابزار استفاده شده در این تحقیق نرم افزارArc GIS و مدل تحلیلی سلسله مراتبی(AHP) می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین عوامل مطالعه شده، عامل کالبدی - عملکردی با ضریب 47/0 از بقیه عوامل تاثیر گذاری بیشتری در توسعه خلاق بافت تاریخی مطالعه شده داشته است. همچنین با استفاده از نقشه های بدست آمده مناطق مختلف بافت اولویت بندی شده و در نهایت نواحی فاقد اولویت واولویت کمتر نیز مشخص شده است.لذا پهنه های شناسایی شده در این بافت می تواند توسعه خلاق را فراهم کرده و به باززنده سازی آن کمک کند.
تحلیل رفتار مصرفی خانوارها در مناطق شهریِ استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه رفتار مصرفی خانوار درون یک جامعه به عنوان واحد مصرف کننده درون جامعه یکی از مباحث پرکاربرد در سیاست گذاری ها است. هدف این مقاله شناخت رفتار تقاضای خانوار شهری استان چهارمحال و بختیاری از طریق الگوی دستگاه تقاضای تقریباً ایده آل در قالب گروه کالاها و خدمات آب، برق و سوخت، درمان و بهداشت، خوراکی و آشامیدنی ها، پوشاک و کفش، حمل و نقل و ارتباطات، لوازم و اثاثیه منزل و سایر کالاها و خدمات و تقسیم بندی آن ها به گروه کالایی بادوام و بی دوام است. نوع پژوهش کاربردی و جامعه آماری در این تحقیق شامل خانوار شهری استان چهارمحال و بختیاری برای دوره زمانی 92-1358 می باشد. روش آماری مورد استفاده جهت برآورد ضرایب مدل، رگرسیون (معادلات) به ظاهر نامرتبط است. نتایج نشان داد گروه های کالایی و خدمات آب، برق و سوخت، خوراک، پوشاک و کفش، لوازم و اثاثیه منزل ضروری و گروه کالاها و خدمات درمان و بهداشت و حمل و نقل و ارتباطات لوکس هستند. همچنین وجود توهم پولی؛ میزان سهم گروه های درمان و بهداشت و خوراکی ها و آشامیدنی را افزایش و سایر گروه ها را کاهش می دهد. بر طبق نتایج، یک درصد افزایش قیمت آب، برق و سوخت مورد استفاده خانوارهای شهری استان، هزینه های لوازم و اثاثیه منزل را 00591/0 افزایش می دهد.
بررسی نقش مشارکت شهروندان در نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده با رویکرد مدیریت شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات سریع ساختار شهری تهران در سال های اخیر، از موضوعاتی است که بر نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری تأثیر گذاشته است. عمده ترین آسیب ناشی از این دگرگونی، ناسازگاری کالبدی است که در دو وجه ناهمگونی و ناپایداری بافت های قدیمی و فرسوده و نوساز و در ابعاد ناهنجاری های مختلف کالبدی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی نمایان شده است. در این زمینه، اجرای برنامه هایی مانند بهسازی، مرمت، زنده سازی، نوسازی و... با هدف تجدیدحیات شهری یا جلوگیری از افت شهری، از مهم ترین شیوه هایی است که در کانون توجه متخصصان و مجریان شهرسازی و ساختار مدیریت شهری قرار دارد و محور اصلی اجرای این برنامه ها، مشارکت شهروندان است. در میان مناطق مختلف شهر تهران، منطقة 12، یکی از مهم ترین مراکز قدیمی و تاریخی شهر به شمار می آید که سهم عمدة فضای کالبدی آن را بافت های فرسوده تشکیل می دهند. مطابق بررسی ها، مهم ترین مسئلة بافت های فرسودة این منطقه، پایین بودن نقش مشارکت شهروندان در رویکرد مدیریت شهری و راهبردهای اتخاذشده طی سال های اخیر درجهت مرمت، توانمندسازی و حیات بخشی به آن هاست که در این مقاله به چیستی و چرایی آن پرداخته می شود. این پژوهش، با تحلیل توصیفی- کاربردی عرصه های تصمیم گیری مرتبط، انتخاب شیوه های مختلف مشارکت شهروندان و سیاست هایی مناسب در نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده اصلاح، تثبیت و ارائه شده و نشانگر آن است که حل مشکلات بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده، با مدیریت شهری، مرمت و مشارکت مردم رابطة مستقیم دارد.
آثار گسترش فیزیکی و تغییر کاربری های شهری بر حریم رودخانه (مطالعه موردی: رود خشک در شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة فیزیکی شهرها، تجاوز به حریم و بستر رودخانه ها و اراضی پیرامونی آن ها منجر شده است. استفادة انسان از رودخانه و نوع دخالت در حریم آن موجب تغییراتی در کانال رود و حاشیة آن می شود. در دهه های اخیر، کلان شهر شیراز شاهد گسترش بیش ازحد فضاهای ساخته شده بوده است؛ به گونه ای که بیش از دیگر شهرهای استان رشد فیزیکی دارد. بخش اعظم این توسعه، نامنظم و خودسرانه صورت گرفته و درنتیجه، توسعة فیزیکی شهر به تغییر لندفرم های ژئومورفولوژیکی اطراف منجر شده است. هدف این پژوهش، بررسی توسعه شهری در حریم رودخانة خشک و دامنة تغییرات آن در بازة زمانی 48 ساله در شهر شیراز است.این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. پژوهش با استفاده از عکس هوایی سال 1346 به مقیاس 1:20000، تصاویر ماهوارة لندست در سال 1394، سنجندة اولی و نقشه های توپوگرافی منطقه و برداشت داده های میدانی به کمک سامانه موقعیت یاب جهانی (GPS) صورت گرفت. همچنین به منظور پردازش داده ها و تهیه نقشه، از نرم افزارهای ArcGis10.3 و Envi4.8 استفاده شد. مطابق نتایج، در دوره زمانی فوق توسعه فیزیکی شهر در حریم رودخانه، در مقایسه با سال 1346 در بازه اول 21 هکتار، در بازه دوم 220 هکتار و در بازه سوم 54 هکتار است. به طورکلی، 295 هکتار از حریم رودخانه به کاربری های ساخت وساز شهری تعلق گرفته و جابه جایی عرضی رودخانه در بخش یک 176 متر، بخش دوم 145 متر و در بخش سوم 68 متر بوده است.همچنین بررسی ها نشان می دهد الگوی گسترش فیزیکی کلان شهر شیراز، از هسته ای به سمت خطی پیش رفته است.
مکان یابی پهنه های مناسب به منظور ایجاد مسیر پیاده گردشگری در بافت تاریخی شهر کرمان با استفاده از GIS
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی نه تنها به لحاظ جاذبه های تاریخی، زیباشناختی، تداوم خاطرات جمعی و هویت بخشی به شهرهای ما ارزشمند بوده؛ بلکه محل زندگی و کار بخش قابل توجهی از جمعیت شهرها محسوب می شوند. زنده سازی این گونه بافت ها از طریق جذب گردشگر علاوه بر اینکه موجب درآمدزایی می شود در احیای حیات اجتماعی این بافت ها تأثیر بسزایی دارد. مسیرهای پیاده گردشگری، به عنوان راهکاری کارآمد در جذب گردشگران داخلی و خارجی ضمن حفظ آثار با ارزش، منجر به ارتقای هویت تاریخی آنها شده و در ارتقای کیفیت و احیای حیات اجتماعی شهرها نیز موثرند. بافت تاریخی شهر کرمان با جاذبه های تاریخی متعدد نمونه ای از این فضاهای شهری می-باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی پهنه های مناسب جهت ایجاد مسیرهای گردشگری پیاده در بافت تاریخی کرمان می باشد؛ بر این اساس در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی پس از مشخص شدن معیارهای موثر، وزن دهی آن ها طبق نظر کارشناسان گردشگری صورت گرفته است. سپس با استفاده از مدل AHPو نرم افزار Arc Map۱۰ لایه های تولیدی هر معیار با توجه به وزن مشخص شده، با یکدیگر تلفیق شده که خروجی آن، نقشه پهنه بندی چهارگانه بافت تاریخی جهت ایجاد مسیر پیاده گردشگری می باشد. با توجه به نقشه نهایی مشخص شد که پهنه کاملاً مناسب بیشتر در قسمت مرکزی بافت و این پهنه جاذبه هایی از قبیل (بازار بزرگ، مجموعه گنجعلی خان، مجموعه ابراهیم خان، میدان ارگ، مسجد جامع، مسجد امام) را در خود جای داده است و نیز با فاصله گرفتن از مرکز بافت به سمت حواشی از مطلوبیت اراضی کاسته می شود؛ همچنین در بین ۱۲ معیار پژوهش معیار نزدیکی به شبکه ارتباطی با وزن (۲۱۷/۰) بیشترین ارزش و معیار فاصله از پارک با وزن (۰۲۶/۰) کمترین ضریب اهمیت را نسبت به سایر معیارها به خود اختصاص داده اند.
نقش صنایع دستی در اقتصاد گردشگری روستایی مورد: روستاهای کوهپایه ای شهرستان بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان طی سده های اخیر به ویژه در زمینه ی افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی، توسعه راه های ارتباطی، افزایش اوقات فراغت و بهبود رفاه اجتماعی، منجر به توسعه ی گردشگری شده است. در این میان، گردشگری روستایی جزئی از صنعت گردشگری است که می توان نقش عمده ای در توانمندسازی مردم محلی و تنوع بخشی به اقتصاد از طریق رونق صنایع دستی و صنایع بومی - محلی با سایر بخش های اقتصادی ایفا نماید. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل نقش صنایع دستی در رشد اقتصاد گردشگری روستایی است. روش تحقیق به صورت پیمایشی و توصیفی- تحلیلی بوده است، گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی از طریق پرسشنامه در قالب طیف لیکرت انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اقتصاد گردشگری در نواحی روستایی شهرستان بهشهر بر درآمدزایی، اشتغال زایی توسعه صنایع بومی - محلی اثرگذار بوده است. همچنین رشد و گسترش صنایع دستی نقش مؤثری در اقتصاد گردشگری روستایی برجای نهاده و در بین روستاها، کیاسر بیشترین تأثیرپذیری از رشد اقتصادی صنایع دستی درجذب گردشگر را به خود اختصاص داده است.
شناسایی مؤلفه های بهینه گی نهادهای تأمین کننده خدمات مالی در ناحیه روستایی جنگلی– کوهستانی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین ابزار برون رفت از فقر، تأمین خدمات مالی مورد نیاز روستاییان است. علی رغم اهمیت این موضوع، ارائه خدمات مالی در نواحی روستایی با کمبود شدید سرمایه همراه است. بررسی ها نشان می دهد تنها 5 درصد از کشاورزان در نواحی روستایی آفریقا و حدود 15 درصد در آسیا و آمریکای لاتین به اعتبارات مالی رسمی کشورشان دسترسی دارند. پژوهش حاضر، با هدف شناسایی مؤلفه های بهینه گی نهادهای تأمین کننده خدمات مالی، این مسئله را به طور موردی در ناحیه جنگلی- کواستانی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل مورد بررسی قرار داده است. رویکرد این پژوهش، کیفی و راهبرد آن تحلیل محتوا است. داده های لازم، با مشارکت 25 نفر از روستاییان و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده مستقیم گرآوری شده است. شیوه نمونه گیری، به روش هدفمند با حد اشباع نظری و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرائی بوده است. داده های تحقیق شامل متن مصاحبه ها، به واحدهای معنی تقسیم و سپس با فشرده سازی خلاصه شده و در نهایت، با شیوه استقرائی طبقات فرعی استخراج و مضمون های اصلی از آن انتزاع شده است. یافته های نهایی شامل شش مضمون اصلیِ قابلیت انعطاف پذیری، قابلیت دسترسی، قابلیت فهم و ساد گی، قابلیت اعتماد، قابلیت ارائه در تمام ابعاد خدمات مالی و قابلیت پوشش گسترده است که هر کدام به طبقات فرعی تر تقسیم می گردد. نتیجه این که، برای نهادسازی های مالی روستایی باید با در نظر گرفتن ویژگی های خاص همان نواحی، بر قابلیت های نهادی مذکور تأکید کرد. همچنین، در بررسی این گونه مسائل، اتخاذ رویکرد کیفی و بررسی آن در بستر وقوع، می تواند رویکرد مناسبی باشد.
ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در محدوده های روستا-شهری (نمونه موردی: روستا- شهر فرحزاد)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی، مفهومی نسبی، چندوجهی و متأثر از زمان و ارزش های فردی و اجتماعی است که طیف وسیعی از شاخص ها از تغذیه و پوشاک تا مراقبت های بهداشتی، محیط اجتماعی و محیط مادی پیرامون را شامل می شود. پژوهشگران بر این موضوع اتفاق نظر دارند که دو گونه آشکار از شاخص ها برای سنجش کیفیت زندگی مناسب اند. گونه نخست شاخص های عینی هستند که جنبه های ملموس محیط ساخته شده، محیط طبیعی و حوزه اجتماعی و اقتصادی را اندازه گیری می کنند و گونه دوم شاخص های ذهنی اند که حس رفاه افراد و رضایتمندی از جنبه مشخصی از زندگی را می سنجند. شاخص های عینی با استفاده از گزارش ها و آمارهای رسمی بررسی می شوند و شاخص های ذهنی سطح رضایت افراد را ارزیابی می کنند. مطالعات کیفیت زندگی می توانند به شناسایی نواحی مسئله دار، علل نارضایتی مردم، اولویت های مردم در زندگی، تأثیر فاکتورهای اجتماعی جمعیتی بر کیفیت زندگی و پایش و ارزیابی کارایی سیاست ها و استراتژی ها درزمینه کیفیت زندگی کمک کنند. این مطالعات همچنین با ارزیابی سیاست ها، رتبه بندی مکان ها، به تدوین استراتژی های مدیریت و برنامه ریزی جامعه شهر- روستا کمک می کنند و درک و اولویت بندی مسائل جامعه را برای برنامه ریزان و مدیران به منظور ارتقاء کیفیت زندگی افراد آسان می سازند و به عنوان ابزاری کارآمد در فرآیند مدیریت و برنامه ریزی شهر-روستا عمل می کنند. یکی از مسائل و مشکلات عمده شهر تهران عدم توجه به روستاهایی است که پس از تصویب طرح جامع (ساماندهی 1370) تهران جزو آن و به عنوان یک محله شهری محسوب گردیده است. وجود ساختار شکننده این روستاها از یک سو و قرار گرفتن در حاشیه توسعه کلان شهر تهران از سوی دیگر، این نواحی روستا شهری را با مشکلات متعددی از قبیل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و به عبارت دیگر با افت کیفیت زندگی روبرو کرده است. روستای فرحزاد به عنوان یکی از روستاهای قدیم تهران همراه با توسعه پرشتاب این شهر، امروزه ازجمله محلاتی می باشد که باوجود قابلیت های مختلف با انواع مشکلات روبروست. در این پژوهش قصد ارزیابی و بررسی شاخص های کیفیت زندگی در روستا شهر فرحزاد می باشد که بتواند نمودی از وضعیت موجود باشد. نتایج حاصل از این پژوهش که با استفاده از نرم افزار spss مورد ارزیابی قرارگرفته که نشان دهنده این است که سطح کیفیت زندگی ذهنی در محدوده موردمطالعه مناسب و در بعد عینی نامناسب می باشد.
بررسی تأثیر بازارهای دورهای در هویت بخشی و افزایش حس تعلق ساکنان (نمونه موردی: بازارهای روز شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد سریع جمعیت در شهرها و نیز گسترش بیش ازپیش علم و فناوری و ارتباطات در دهه های اخیر، بیشتر ارتباطات مردم با یکدیگر در دنیای مجازی رخ می دهد و مردم کمتر از گذشته با محیط اطراف خود و ساکنین آن تعامل برقرار می کنند؛ این در صورتی است که در راستای تبیین و تدوین شاخص های معماری و شهرسازی بر بنیاد الگوی اسلامی–ایرانی، ضروری می نماید علاوه بر محاسبه های فنی و مهندسی، ویژگی های اقلیمی، جمعیتی و ملاحظات حقوقی شهروندان نیز مدنظر قرارگرفته و با اتکا بر آموزه های دین محور، رویکردهایی فرهنگی باهدف حفظ منزلت انسانی موردتوجه قرار گیرد و کرامت انسانی و سایر مؤلفه های مترتب بر الگوی اسلامی نیز در فضاهای شهری متجلی گردد. با تأمل در دیرینه تاریخی ایران زمین، به سهولت می توان نمونه هایی از ارتباط شهروندان با یکدیگر در فضای شهری را در بازارهای دوره ای، به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه اسلامی در محلات/مراکز محله ای، مشاهده کرد. در این پژوهش، بر مبنای روش توصیفی-پیمایشی و مطالعات اسنادی میزان تأثیر بازارهای دوره ای بر تعاملات اجتماعی و رابطه شهروندان با محله و همسایگان در محله سکونتشان بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل ساکنین 6 محله شهر همدان می باشد. بر همین اساس، ساکنین 3 محله ای که در آن بازارهای دوره ای شنبه بازار، سه شنبه بازار و پنج شنبه بازار دایر می باشد، با 3 محله متناظر که در آن بازار دوره ای برپا نمی شود، مقایسه و موردبررسی قرار می گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهد که احیای بازارهای دوره ای و ساماندهی آن ها، چنانچه مبتنی بر مکان یابی هوشمندانه و نیاز محور باشد، در ترغیب و تشویق شهروندان برای حضور بیشتر در محلات خود بسیار راهگشا بوده و ضمن افزایش تعاملات و صمیمیت بین ساکنین، به عنوان یک مولفه معنایی، باعث هویت بخشی محلات/ مراکز محله در شهرهای ایران اسلامی می شود.
سنجش کمی قابلیت برنامه ریزی محور های پیاده در بافت مرکزی همدان (نمونه موردی: خیابان های اکباتان، شهدا، تختی و بوعلی)
حوزههای تخصصی:
پدیده خودروگرایی یا شهرهای وابسته به خودرو، چالشی است که امروزه در جوامع شهری نمود بیشتری پیدا کرده است. بهبود استانداردهای زندگی و تمایل به رفاه فردی، زمینه ساز پدیده خودرو گرایی است. این امر در کنار فقدان زیرساخت های لازم حمل و نقل و گزینه های حمل و نقل عمومی در کشورهای در حال توسعه، بیش از پیش رو به وخامت گذاشته و هزینه های بسیاری را از جمله، اتلاف منابع طبیعی، مخاطرات زیست محیطی و مشکلات سلامت شهروندان را در پی داشته است. در کشورهای در حال توسعه مانند ایران که شهری شدن پیش از صنعتی شدن رخ داده است، پس از ورود اتومبیل، از همان ابتدا مسئله اولویت دادن سواره ها وجود داشته است. تجربیات پیاده راه سازی به ویژه در بافت های مرکزی شهرها نه تنها سیمای کالبدی مراکز شهری را عوض کرده، بلکه تغییرات نوینی را در ارتقای کیفیت زندگی شهری و رفتار اجتماعی مردم به وجود آورده است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، از طریق مطالعه و تحلیل تجربیات داخلی و خارجی و همچنین با استناد به مطالعات و بررسی های میدانی، با هدف سنجش قابلیت جهت تبدیل به پیاده راه، به عنوان بستر کالبدی حیات مدنی، تعاملات اجتماعی و ساماندهی بافت مرکزی شهر همدان به رشته تحریر درآمده است. بر این اساس با استفاده از منابع اسنادی و تجربیات عملی، معیارها و شاخص های ارزیابی جهت تحلیل استخراج شده و پس از معرفی و شناخت محدوده و تحلیل آن با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای به سنجش وضع موجود محورهای مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که محور بوعلی و اکباتان واجد بالاترین اولویت جهت تبدیل به پیاده راه می باشند .در نهایت در همین راستا اهداف ، راهبرد ها و سیاست ها استخراج و ارائه شده است.
تبیین مکانیزم احیاء بافت های تاریخی با استفاده از رویکرد بازآفرینی (نمونه موردی: محله حاجی در محدوده تاریخی شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی شهرها میراثی گرانقدر هستند که در هویت بخشی به حیات شهری در طول تاریخ نقش قابل توجهی ایفا میکنند. این بخش از شهر تجلی گاه ابعاد فرهنگی-اقتصادی و اجتماعی مردمانی است که در دوره های تاریخی در این بخش از شهر روزگار سپری کرده و هویت فرهنگی آن را به ثبت رسانده اند. امروزه این بافت های تاریخی به ویژه در شهرهای با قدمت تاریخی که زمانی سرزنده ،جذاب و با کیفیت بوده اند، به دلایل مختلف دچار افول حیات شهری، اقتصادی و فرهنگی شده اند و بر این اساس جذابیت وکیفیت گذشته خود را از دست دادند. مقاله ی حاضر با هدف بهبود وضعیت موجود محدوده ی محله حاجی شهر همدان، سعی دارد در زمینه ی بازآفرینی آن راهبردهایی را ارائه نماید . اطلاعات این پژوهش به صورت اسنادی و کتابخانه ای، مصاحبه و مطالعه های میدانی فراهم شده است. با تعیین موقعیت محدوده ی مورد مطالعه در ماتریس (SWOT) نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها شناسایی شده و در ادامه با استفاده از ماتریس ارزیابی (EI) راهبردهای قابل قبول برای بازآفرینی محدوده موردنظر، مشخص شده اند. علاوه بر آن با کمک روش QSPM اولویت بندی راهبردهای ارایه شده در مرحله قبل به انجام رسیده است. نتایج نشان می دهد، نقش عوامل درونی و راهبرد های رقابتی یا قوت-تهدید و همچنین برخی راهبردهای محافظه کارانه در راستای رسیدن به اهداف برنامه ریزی بازآفرینی این محله مؤثرتر می باشد.
به گزینی روش اولویت بندی برنامه ریزی مکانی در مدیریت بحران زلزله (نمونه موردی: منطقه 3 شهر اصفهان)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۸
۸۵-۱۰۰
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان یک "منبع توسعه"، نیازمند مدیریتی پویا در تمامی ابعاد است. یکی از موضوع هایی که بیشتر شهرهای جهان با آن دست به گریبان اند، سوانح طبیعی است. بنابراین می توان گفت در عرصه مدیریت شهری، مدیریت بحران و مقابله با سوانح طبیعی باید در اولویت برنامه ریزی قرار گیرد، زیرا با یک برنامه ریزی و مدیریت بحران صحیح می توان امنیت و آرامش خاطر بیشتری را به شهروندان هدیه داد و جان انسان های بی گناه زیادی را نجات داد. از این رو این پژوهش در راستای اهداف مدیریت بحران شهری، به دنبال ارایه الگویی مناسب برای برنامه ریزی مدیریت بحران در منطقه 3 شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مشاهده میدانی، مصاحبه، مطالعه طرح های صورت گرفته در رابطه با شهر اصفهان و نقشه 2000/1 این شهر به دست آمده است. سپس داده های بدست آمده را از طریق نرم افزار GIS، Expert choise، Excel و مدل تاپسیس مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با توجه به شاخص های تراکم جمعیت و ساختمانی، درجه محصوریت، عمر ابنیه، کیفیت ابنیه و کاربری اراضی، نواحی منطقه 3 شهر اصفهان به صورت مقایسه ای در ارتباط با بحران زلزله مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ناحیه 9 دارای بدترین وضعیت می باشد و اگر قرار باشد یک طرح و برنامه ریزی برای مقابله با اثرات بحران زلزله در منطقه 3 شهر اصفهان تدوین گردد باید این ناحیه در اولویت اول برنامه ریزی قرار گیرد.
تبیین نظام حاکم بر طراحی کوشک های شهر همدان در دوران قاجار (نمونه های موردی: عمارت بدیع الحکما، عمارت نظری، عمارت جنت، عمارت اعتمادیه)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیش رو با عنوان "تبیین نظام حاکم بر طراحی کوشک های همدان دوران قاجار"، تلاش بر آن است تا با بررسی ویژگی های دوره تاریخی موردنظر به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و بررسی کلیت معماری در این دوره به نتایجی در خصوص فرهنگ و معماری دوران قاجار در ایران دست یابد؛ همچنین به بررسی های کلی در خصوص اقلیم شهر همدان می پردازد و پس از جمع بندی ویژگی های فرهنگی، اقلیمی، معماری نوبت به بررسی نمونه های موردی می رسد که به طور کامل بررسی می شوند و سپس نتایج بررسی ها با توجه به نتایج حاصله از بررسی قبلی یعنی کلیات فرهنگ و معماری دوران قاجار و ویژگی های اقلیمی شهر همدان دسته بندی می شوند. این پژوهش در دسته بندی گونه شناسی قرار دارد و روش تحقیق آن کیفی است که در آن متغیرهای ثابتی چون شهر همدان و دوران قاجار وجود دارد و متغیرهای وابسته آن اقلیم، فرهنگ و درنهایت نظام حاکم بر طراحی کوشک ها می باشد. این مقاله تلاش دارد تا به نتایجی در خصوص الگوی حاکم بر روش طراحی کوشک ها، تأثیر اقلیم و فرهنگ بر این نظام، دست یابد.
ارزیابی و تحلیل گسترش ف ضائی کلانشهر تبریز با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش کلانشهر تبریز باعث شده بخش وسیعی از با ارزش ترین اراضی بلافصل شهرها به زیر ساخت و ساز برود. بنابراین این تحقیق کاربردی تجربی با هدف بررسی پراکنش شهری و تغییرات کاربری اراضی در محدوده کلانشهر تبریز با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست برای یک مقطع 27 ساله و با استفاده از تکنیک طبقه بندی شی گرا صورت گرفته است. در این مقاله با اتکا به روش تحقیق تاریخی علی با اخذ تصاویر ماهواره ای چندزمانه لندست 5 و 7 از سازمان زمین شناسی امریکا و استفاده از تکنیک های پردازش تصاویر ماهواره ای شی گرا تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 2011-1984 با تأکید بر گسترش فضائی کلانشهر تبریز مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصله مقدار مساحت کلانشهر تبریز (مادر شهر تبریز و شهرهای اقماری) از 34/7220 هکتار در سال 1984 به 82/22346 هکتار در سال 2011 رسیده است. مساحت قابل توجهی از توسعه اخیر بر روی اراضی زراعی و باغی صورت گرفته که کاهش 6470 هکتاری کاربری های مذکور لزوم مدیریت توسعه آتی شهرها با سیاست های های انبوه سازی و بلندمرتبه سازی (شهر فشرده)، استفاده از زمین های بایر و خالی موجود در داخل شهر (توسعه میان افزا)، هدایت سمت توسعه شهر در جهاتی غیر از زمین های کشاورزی محدوده را می طلبد.
واکاوی آسیب پذیری کشاورزان گندم کار در برابر ریزگردها با استفاده از منطق فازی (مورد مطالعه: شهرستان دهلران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزان جزء اقشاری هستند که به نظر می رسد آسیب های زیادی از ریزگردها می بینند و با وجود آسیب پذیری این جوامع، مطالعات محدودی در زمینه میزان آسیب پذیری آنان صورت گرفته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر واکاوی آسیب پذیری کشاورزان در برابر ریزگردها می باشد. جامعه آماری تحقیق کشاورزان گندم کار شهرستان دهلران در دو بخش مرکزی و موسیان به تعداد 2105 نفر بودند که 330 کشاورز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابتدا شاخص های توان سازگاری و حساسیت در برابر ریزگردها تهیه و با نظر 15 کارشناس در این زمینه با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بر اساس مقایسات زوجی در نرم افزارExpert choice وزن دهی شدند. سپس اقدام به ساخت شاخص ترکیبی شد و با استفاده از روش منطق فازی در نرم افزار Matlab، توان سازگاری، حساسیت و آسیب پذیری کشاورزان به دست آمد. بر اساس یافته های حاصل از روش منطق فازی، کشاورزان گندم کار دارای توان سازگاری بالا، حساسیت بالا و در نتیجه آسیب پذیری متوسط (رو به بالا) در برابر ریزگردها بودند. دستاوردهای حاصل از این پژوهش، به برنامه ریزان و مدیران جهت مقابله با ریزگردها کمک می کند تا با در نظر گرفتن میزان آسیب پذیری کشاورزان شهرستان دهلران، در تخصیص اعتبارات به آنان یاری رسانند و منبعی معتبر جهت برنامه ریزی های آینده برای سرمایه گذاری در راستای افزایش توان سازگاری، کاهش حساسیت و در نهایت کاهش آسیب پذیری کشاورزان این منطقه در برابر ریزگردها باشد.
بررسی تأثیر تفکر استراتژیک و سرمایه اجتماعی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه در بین جوانان روستایی (مطالعة موردی: شهرستان کنگاور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف کلی بررسی تأثیر تفکر استراتژیک و سرمایه اجتماعی بر تشخیص فرصت کارآفرینانه در بین جوانان روستایی انجام شد.
روش: این تحقیق به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 9207 نفر از جوانان روستایی شهرستان کنگاور، در استان کرمانشاه بود، با استفاد از جدول بارتلت 225 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. روایی ابزار تحقیق با بررسی دیدگاه های اعضای هیأت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه تعیین شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آزمون راهنما و آلفای کرونباخ تأیید شد.
یافته ها: بر اساس یافته ها مشخص شد که جوانان روستایی از لحاظ شناسایی فرصت های کارآفرینانه در وضعیت ضعیفی قرار دارند. یافته ها نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی جوانان روستای در حد متوسط است و تفکر استراتژیک نیز در همین حد بود. در بین مؤلفه های تفکر استراتژیک، مؤلفه آینده نگری و در بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، مؤلفه مشارکت اجتماعی بالاترین اولویت را در بین جوانان روستایی به خود اختصاص داده اند. نتایج برازش مدل به وسیله نرم افزارAMOS گویای آن بود که در مجموع، سرمایه اجتماعی و تفکر استراتژیک به ترتیب 0.54 و 0.49 درصد از تغیرات تشخیص فرصت کارآفرینانه را پیش بینی و تبیین می کند. از بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، بهادادن به زندگی جوانان روستایی و از بین مؤلفه های تفکر استراتژیک، سه متغیر آینده نگری، تفکر مفهومی و فرصت طلبی بین جوانان روستایی، رابطه مستقیمی با تشخیص فرصت های کارآفرینانه توسط آن ها دارند. مدل نهایی پژوهش، گویای آن است که متغیرهای سرمایه اجتماعی و تفکر استراتژیک بر روی تشخیص فرصت کارآفرینانه نقش مثبت دارند؛ به طوری که تقویت مؤلفه های سرمایه اجتماعی در بین جوانان روستایی می تواند ارتباط تنگاتنگ با تفکر استراتزیک آن ها داشته باشد.
محدودیت ها: یکی از مهم ترین محدودیت های این پژوهش، بعد جغرافیایی تحقیق و پراکندگی روستاهای مورد بررسی بود.
راهکارهای عملی: بر اساس یافته ها می توان پیشنهاد داد که باید به جوانان روستایی، آموزش های مختلفی نظیر مهارت های اجتماعی، مدیریتی، مهارت بیان گری، متقاعدسازی و سازگاری اجتماعی ارایه داد.
اصالت و ارزش: محققان و برنامه ریزان روستایی می توانند از یافته های این تحقیق برای شناسایی و ارتقای هرچه بهتر فرصت های کارآفرینی در روستاها استفاده کنند و بیش از پیش به این موضوع توجه داشته باشند.
مطالعة تطبیقی الگوی رشد فضایی-کالبدی کلان شهرهای تبریز و استانبول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی رشد شهری یکی از مباحث اصلی است که می تواند به پایداری و حیات شهرها کمک نماید و با تمام خصوصیات اعم از فرم و کارکرد و کالبد و محتوی، دغدغة بی پایان فیلسوفان و نظریه پردازان و آرمان گرایان از حداقل 5 قرن قبل از میلاد تا عصر حاضر بوده است و امروزه، آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر می تواند یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و دست اندرکاران شهری باشد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی بنماید. لذا، با توجه به ضرورت موضوع، ما نیز در پژوهش حاضر، در مطالعه ای تطبیقی در تلاشیم تا با استفاده از روش های کمی، الگوی رشد فضایی- کالبدی دو کلان شهر خواهر خوانده، یعنی کلان شهرهای تبریز و استانبول را ارزیابی کنیم. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت و روش، دارای رویکرد توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. به طوری که، ابتدا با استفاده از مطالعات میدانی، اسنادی و کتابخانه ای به بررسی و استخراج اطلاعات مورد نیاز پرداخته و سپس فرم کالبدی- فضایی رشد شهر تبریز (با 10 منطقه) و استانبول (با 39 منطقه) را با استفاده از روش های کمی محاسبه کرده است؛ برای سنجش فرم از چهار روش (آنتروپی، جینی، موران، گری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی رشد کلان شهر تبریز، پراکنده بوده و در سال 1390 گرایش به الگوی تصادفی را نشان می دهد. اما فرم کلان شهر استانبول، گرایش به الگوی رشد متمرکز را نشان می دهد.