فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۰۱ تا ۳٬۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
695 - 715
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است، بی عدالتی در نحوه توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی گزینی طبقاتی محله های شهر گذاشته و مدیریت شهری را با چالش های جدی روبه رو کرده است. شهر کرمان از جمله شهرهایی است که در سال های اخیر با رشد بسیار چشمگیری همراه بوده است. به همین دلیل هدف پژوهش تحلیلی-توصیفی حاضر بررسی و شناخت نحوه توزیع جمعیت و خدمات شهری در میان مناطق شهری شهر کرمان و تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری از دیدگاه عدالت فضایی در یک نمونه تجربی (شهر کرمان) است. گردآوری داده های پژوهش با ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی صورت گرفت. برای تحلیل کمی ارزیابی نحوه پراکنش جمعیت از مدل آنتروپی و برای بررسی چگونگی توزیع فضایی خدمات در چهار منطقه شهری شهر کرمان از مدل WasPas و Vikor استفاده شد. همچنین برای محاسبه هم بستگی میان دو متغیر میزان جمعیت و دسترسی به خدمات در مناطق شهری کرمان، مدل اسپیرمن کاربرد داشت. نتایج نشان می دهد توزیع فضایی خدمات در مناطق چهارگانه شهر کرمان نامتعادل و اختلاف میان مناطق در برخورداری از خدمات شهری مشهود است. براساس نتایج هر دو مدل، مناطق 1 و 2 بهترین وضعیت و مناطق 3 و 4 وضعیت ضعیفی را از نظر داشتن خدمات شهری دارند.
سنجش میزان تحقق پذیری فرهنگ محیط زیست شهری در راه رسیدن به توسعه پایدار شهری، مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
با رشد شهرنشینی و شهرگرایی، معضلات محیط زیست شهری به حد بحران رسیده است، درحالی که یکی از مسائل روز جهان، مسئله حفظ محیط زیست است. برای رسیدن به توسعه پایدار شهری، وضع قوانین و آیین نامه های مناسب و اجرای صحیح و نیز تغییر الگوی مصرف و نگرش های زیست محیطی، ضروری است. ولی از آن واجب تر نهادینه کردن فرهنگ محیط زیست است که باید در روح تک تک افراد اعم از توده های عادی و یا مسئولان رسوخ کرده باشد. در این راستا تحقیق حاضر به سنجش میزان تحقق پذیری روش های نهادینه کردن فرهنگ زیست محیطی در شهر سنندج می پردازد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که با توجه به ماهیت موضوع از دو روش توصیفی – تحلیلی استفاده شد. سپس 400 پرسش نامه بین افراد بالای 15 سال (اعم از زن و مرد) توزیع شد. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ عدد 0.985 به دست آمد، که نشان از همبستگی مطلوب بین سؤالات پرسش نامه است و نیز روایی پرسش نامه توسط اساتید و افراد آگاه تائید شد. درنهایت نتایج حاصله از طریق نرم افزار SPSS، ازجمله آزمون T Test و آزمون رتبه بندی فریدمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. و برای آزمون فرضیات از ضریب همبستگی اسپرمن استفاده شده است. نتایج نشان داد که، ارزیابی و سنجش میزان نهادینه کردن فرهنگ محیط زیستی در شهر سنندج، متوسط رو به پایین است. نتایج نشان می دهد، برای داشتن یک شهر پایدار، بهبود کیفیت محیط زیست شهری جزو اولویت های اساسی محسوب می شود، و یکی از راه های رسیدن به این محیط زیست مطلوب، نهادینه کردن فرهنگ محیط زیست شهری به طرق مختلف است.
عوامل اثرگذار در پیاده سازی الگوی مشارکت عمومی- خصوصی در توسعه شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود منابع مالی و نیاز شدید به ساخت و توسعه تاسیسات زیربنایی در کنار تمرکز حجم وسیعی از ظرفیت های سرمایه ای، مالی ومدیریتی در منطقه کلان شهری تهران، دولت و مدیریت شهری را نیازمند جذب منابع مالی و ظرفیت های مدیریتی و کارشناسی بخش خصوصی در ساخت پروژه های زیربنایی، بهره برداری از مراکز خدماتی و تفریحی و ارائه خدمت کرده است. یکی از الگوهای جدید در تحقق این اهداف الگوی مشارکت عمومی- خصوصی می باشد که در اغلب مناطق کلانشهری دارای تجربیات بسیار موفقی در طی سه دهه اخیر بوده است، شهرداری تهران نیز از یک دهه پیش به منظور رفع نارسایی های موجود در زیرساخت های شهری، تجهیز منابع مالی، دستیابی به منابع پایدار درآمدی، جذب مشارکت مردم در مدیریت فرایند پروژه ها و ارتقای ارزش های کیفی زندگی، سازوکارهای نسبتاً وسیعی را به منظور گسترش الگوی مشارکت عمومی – خصوصی در پیش گرفته است که به نظر می رسد هنوز از ظرفیت های این الگو استفاده مطلوبی به عمل نیامده است. هدف اصلی این تحقیق شناخت عوامل اثرگذار در پیاده سازی الگوی مشارکت عمومی – خصوصی از نظر مدیران پروژه های نوسازی و توسعه بافت های فرسوده شهری تهران بوده است و روش اسنادی تحلیلی برای این تحقیق استفاده شده است مولفه های مورد استفاده در فرضیه های تحقیق عبارتنداز: ایجاد مراکز داده و اطلاعات پروژه ها، ایجاد مدیریت یکپارچه پروژه های توسعه شهری، شفافیت نظام واگذاری پروژه ها، ثبات شرایط و امنیت سرمایه گذاری، وقوف مدیران پروژه ها به اصول و قواعد این الگو و ایجاد سیستم های کاربردی متمرکز گردآوری داده های پروژه ها، یافته های تحقیق با کاربست مدل تحلیل شبکه نشان می دهد که به ترتیب ثبات شرایط و امنیت سرمایه گذاری، شفافیت نظام واگذاری پروژه ها، ایجاد مدیریت یکپارچه پروژه های توسعه شهری و بلوغ دانش فردی مدیران و اعضای هیات مدیره ها دراین زمینه از عوامل اصلی در توسعه و پیاده سازی الگوی مشارکت عمومی- خصوصی در سیستم شهرداری تهران می باشد.
تدوین مدل رضایتمندی جامعه میزبان از توسعه گردشگری (مورد مطالعه: ساکنان شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
127 - 141
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری یکی از مهم ترین فعالیت های درآمدزا و اشتغال زا در سطح بین المللی است. در این بین، یکی از ذی نفعان مهم در این حوزه، جوامع و ساکنان مقاصد گردشگری هستند که هم از این صنعت تأثیر بسیاری می پذیرند و هم در توسعه و پیشرفت آن تأثیرگذار هستند. در این پژوهش تلاش شده است عوامل تأثیرگذار بر سطح رضایت جوامع محلی از توسعه گردشگری با استفاده از روش تحلیل مسیر و آزمون مدل مفهومی مستخرج از ادبیات بررسی شود. متغیرهای اصلی مدنظر با توجه به پرسش های پژوهش عبارت است از ابعاد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در جوامع میزبان و اثرات ادراک شده مثبت و منفی ساکنان محلی؛ همچنین تلاش شده است تا چگونگی تأثیرپذیری این متغیرها بر یکدیگر و نیز تأثیرات آن ها بر میزان رضایت جامعه میزبان از گردشگری بررسی شود. برای بررسی روایی، پایایی و شناسایی متغیرهای اصلی و تأثیرگذار از روش تحلیل عامل استفاده شده است و به منظور بررسی چگونگی روابط بین متغیرهای پنهان این پژوهش بر یکدیگر، روش مدل سازی معادلات ساختاری به کار رفته؛ تحلیل داده های پژوهش نیز با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS23 و AMOS 18 صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد یکی از عوامل مهم در میزان رضایتمندی، بعد اجتماعی با ضریب تأثیر 9/0 است و آثار ادراک شده مثبت نیز با ضریب تأثیر 748/0 به صورت مستقیم بر رضایتمندی تأثیرگذار است؛ یعنی آثار اجتماعی و متعاقب آن آثار مثبتی که ساکنان محلی درک کرده اند، به اندازه ای تأثیرگذار است که موجب رضایت می شود و آن ها را برای مشارکت در فعالیت های مرتبط با توسعه گردشگری ترغیب می کند.
بررسی روش ترکیبی در تشخیص جزایر گرمایی و راهکار تعدیل از طریق ظرفیت فضای سبز شهری مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
41 - 54
حوزههای تخصصی:
پدیده جزایر گرمایی شهری یکی از چالش هایی است که در پی گسترش بدون برنامه شهرها گریبانگیر اغلب کلانشهرها شده است. از آنجایی که در هر شهر و یا منطقه شهری پدیده جزیره گرمایی برآیند عوامل متفاوتی است که می تواند منحصر به آن مکان باشد، راهکارهای ارائه شده برای آن منطقه نیز باید در جهت تصحیح و یا تقلیل آن عوامل باشد. در این پژوهش سعی شده به کمک داده های ماهواره ای شامل یک تصویر حرارتی روزانه 18 جولای 2015 ماهواره لندست و همچنین تصویر شبانه ماهواره مدیس و سیستم اطلاعات جغرافیایی به همراه داده زمینی نزدیک ترین ایستگاه هواشناسی شهری به محل شبیه سازی جزایر گرمایی شهر اصفهان مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا میزان تأثیرپذیری کاربری های مختلف بر ایجاد و شدت جزایر گرمایی در اصفهان بررسی شده و بر پایه یافته های تحقیق، پیشنهادهای قابل اجرا در حوزه فعالیت شهری با نگاه ویژه بر روی فضای سبز داده شده است. از میان کاربری های شهری به کمک شبیه سازی تأثیر فضاهای سبز و به ویژه فضای سبز حاشیه معابر بر خرد اقلیم های شهری در یکی از محدوده های دارای با قدمت ترین فضای سبز حجمی شهر، محدوده عباس آباد مورد مطالعه قرارگرفت. در این راستا این فضای سبز شهری با درختان با قدمت زیاد در بافت تاریخی اصفهان انتخاب شد و به وسیله نرم افزار Envi-met مدل سازی شد. نتایج این شبیه سازی برای تابستان 2015 میلادی نشان می دهد که در سه نقطه انتخاب شده باوجود نزدیکی فواصل، حدود 1 درجه تفاوت دمایی مشاهده می شود که نزدیکی به بدنه های آبی و به خصوص فضای سبز از عوامل اصلی تأثیرگذار می باشند و همچنین داده های زمینی انطباق نسبی با روند تغییرات در نقاط دارند. بر این اساس سناریوهای مختلفی از حضور فضای سبز پیشنهاد و به کمک شبیه سازی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این مقاله نشان می دهد که فضاهای سبز خرد می تواند در صورت طراحی مناسب و بر مبنای اصول علمی تأثیر مناسبی در تعدیل اثرات حرارتی جزایر گرمایی در مقیاس های کوچک داشته باشد. همچنین به علت گستردگی محدوده شهری روش های ترکیبی پیشنهادی در این پژوهش می تواند تحلیل های حداکثری برای اقدامات کاربردی به منظور کاهش اثرات منفی جزایر گرمایی برای مدیریت شهری به ارمغان آورد.
Factors Determining the Adoption of the Pressurized Irrigation Systems by Farmers in Ardabil Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- One of the most important strategies facing drought and agriculture water shortage in North-West Iran is developing pressurized irrigation systems (PISs). In this regard, the present study aims to investigate the factors determining the adoption of the PISs by farmers in Ardabil Province. Design/methodology/approach- First, by drought zoning of Ardabil Province (by SPI method and GIS software), three regions including regions with mild, moderate and severe drought levels were determined. In the second step, using multi-stage cluster sampling, adopter and non-adopter farmers of the PISs were selected from three regions of study (n= 415). Also, the logistic regression was used to determine the affective and distinctive factors of farmers' groups. Findings- According to the results of logistic regression analysis, the predictive power of model was 0.622 and the sensitivity of the regression model to determine the model validation was obtained as 85.8%. Also, from among 17 factors of study, 7 factors of education level, farm income, knowledge about the PISs, the infrastructure for PISs, the effect of local weather conditions, the trust towards the optimality of PISs and the improvement in farm water management, positively impacted on the adoption and use of PISs. Among effective factors, knowledge about the PISs (Wald: 32.676), the trust towards the optimality of PISs (Wald: 27.855) and the infrastructure for PISs (Wald: 21.648) were the most important factors predicting to the decision to adopt and use PISs among farmers. Research limitations/implications- Since the study was carried out in a large area of the province, accessing the farmers and experts in the Ardabil Province was difficult and time consuming. Practical implications- The agricultural extension and education programs and PRA method, can provide the basis for the adoption of PISs among most of the farmers. Also, the infrastructure programs for the implementation and setting up of PISs are the priority of governmental projects to develop the PISs in the regions of the study. Originality/value- It seems that identifying and providing the necessary infrastructure for implementing pressurized irrigation programs should be based on the scientific needs assessment of the agricultural fields’ conditions in different regions. Also, proper the appropriate government funding and financial support for the appropriate infrastructure of PISs will increase the willingness of farmers to adopt and use of the PISs.
تحلیلی بر ارتباط فضامندی بی عدالتی و بی عدالتی فضامندی در شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، تحلیل چگونگی توزیع خدمات شهری و وابستگی آن به ساختارهای فضایی شهری و خلق مزیت های مکانی در توسعه شهری از منظر عدالت فضایی است؛ بدین منظور بررسی عدالت فضایی مستلزم نگاه از سه مقوله تشخیص بی عدالتی، علل به وجود آورنده آن و پیامدهای این بی عدالتی هاست که در مطالعه موردی (کاشان) این مهم سعی شده است مورد توجه قرار گیرد. روش تحقیق مقاله کمی و رویکرد آن توصیفی– تحلیلی است. با استفاده از مدل تحلیل شبکه دسترسی، مدل AHP و با استفاده از نرم افزار های مختلف، 15 نوع از خدمات شهری مورد تحلیل قرار گرفت. داده ها و اطلاعات لازم از منابع آماری سال 1385 مرکز آمار ایران و اطلاعات طرح جامع شهر کاشان (سال 1384) جمع آوری شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد روند جابه جایی ها و تغییر توجهات، سبب جدا شدن محدوده تاریخی و میانی از محدوده در حال رشد شهر و گیر افتادن آن در تله فضایی و شکل گیری نوع خاصی از توسعه (اجتماعی، اقتصادی و محیطی) در محدوده پیرامونی گردیده است. دوگانگی فضایی و خلق ساختار فضایی مداوم برای مزیت و برتری مکانی، در حالی رخ می دهد که خدمات عمومی عملاً در آنها نقش اثرگذاری ندارند و ارزش مبادله ای زمین و مسکن، سیاست های کاهنده بی عدالتی فضایی را نیز به خدمت خود می گیرد.
ارزیابی سطح پایداری اجتماعی در بافت های تاریخی شهری مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
19 - 36
حوزههای تخصصی:
در بین محققان اتفاق نظر وجود دارد که لازمه تبدیل محله های تاریخی شهری به مکان هایی برای زندگی جمعی، توجه به جنبه های پایداری اجتماعی در این محله ها است. در واقع، مهم ترین وجه تأثیرگذار بر حفاظت محله های تاریخی در روند توسعه پایدار شهری، به مؤلفه اجتماعی آن بازمی گردد. هدف این پژوهش سنجش پایداری اجتماعی محله های شش گانه بافت تاریخی شهر اردبیل می باشد. حجم نمونه شامل 384 نفر از ساکنان بافت تاریخی شهر اردبیل است که به روش تصادفی ساده نمونه گیری شدند. سنجه های پژوهش نیز در قالب یک پرسشنامه محقق ساخته با 10 مؤلفه اصلی پیاده سازی شد که عبارت اند از: (امنیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، هویت جمعی، سرزندگی، تعامل اجتماعی، حس تعلق، کیفیت مسکن، بهره مندی اقتصادی، و عدالت فضایی). نتایج نشان می دهد که پایداری اجتماعی در بافت تاریخی اردبیل درمجموع پایین است. بااینکه مؤلفه های امنیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تعامل اجتماعی و حس تعلق وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر مؤلفه ها داشتند، اما ناپایداری در وضعیت اقتصادی ساکنان، پایین بودن کیفیت کالبدی بافت و دسترسی نامناسب به خدمات عمومی، عامل مهمی در تشدید ناپایداری اجتماعی محدوده موردمطالعه بود. در بین محله ها نیز، تفاوت های فضایی معنی داری از نظر میزان پایداری اجتماعی مشاهده شد. در واقع، موقعیت مکانی هر یک از محله ها و نحوه دسترسی به خدمات شهری، بر پایداری اجتماعی آن ها مؤثر بود. نتایج این مطالعه ضمن تأکید بر ضرورت ارزیابی پایداری اجتماعی در سطح محله های شهری، نقش ابعاد اجتماعی توسعه پایدار را در ارتقای کیفیت بافت های تاریخی برجسته می سازد.
بررسی کفایت سیستم زهکشی موجود در مناطق شهری جهت عبور سیلاب و امکان اصلاح آن به کمک مدل SWMM5 (مطالعه موردی: شهرستان داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش روز افزون شهرنشینی و تبدیل زمین های حاشیه شهرها از قبیل باغ ها، زمین های کشاورزی، زمین های بایر به مناطق مسکونی باعث بر هم زدن مورفولوژی و خصوصیات فیزیکی و هیدرولوژیکی حوضه شده اند، که این امر باعث تغییر مسیر جریان طبیعی حرکت آب حاصل از بارندگی و کاهش نفوذپذیری حوضه در نتیجه بروز مشکلاتی از قبیل سیل گردیده است. منطقه مورد مطالعه شهرستان داراب در محدوده استان فارس و در اقلیمی خشک قرار گرفت است و آمارها نشان می دهد که باران های شدیدی هر از چندگاهی به وقوع می پیوندد که میزان رواناب تشکیلی از این بارش ها قابل توجه می باشد. در تحقیق پیش رو از تکنیک های "بهترین راهکار مدیریتی [1]" و " توسعه کم اثر[2]" و راهکارهای همچون بشکه های باران، ترانشه های نفوذ، چاه های جذبی، کفپوش های نفوذ پذیر، باغچه های زیستی و همچنین استفاده از مخازن نگهداشت استفاده شده است و عملکرد خوبی نشان داده اند. با استفاده از اطلاعات موجود از قبیل نقشه های کاربری اراضی، توپوگرافی منطقه، و آمار بارندگی و مدلسازی به کمک مدل SWMM5 و پس از اصلاح و به کارگیری روش های مطرح شده و مقایسه آن با وضعیت موجود جهت باران با دوره بازگشت ده ساله میزان اوج رواناب در زیر حوضه ها 31 درصد و حداکثر ارتفاع آب در کانال محل خروجی به نصف تقلیل و میزان نفوذپذیری حوضه 5/17 درصد نسبت به وضع موجود افزایش داشته است و با احداث 6 مخزن ذخیره سازی میزان 61 هزار متر مکعب آب باران ذخیره سازی می گردد. [1] Best Management Practice (BMP) [2] Low Impact Development (LID)
اثرات بازاریابی محصول گردو بر ویژگی های کارآفرینانه روستاییان شهرستان بافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اقتصاد متکی بر کشاورزی اغلب مناطق روستایی، بازاریابی محصولات کشاورزی از اهمیت بالایی در اقتصاد روستاییان برخوردار است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال بوده که بازاریابی در منطقه مورد مطالعه چه تأثیری بر ویژگی کارآفرینانه روستاییان داشته است؟ این تحقیق از نوع کاربردی است که از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. شهرستان مورد مطالعه مشتمل بر چهار دهستان است که برای گردآوری داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای، میدانی و تکمیل پرسشنامه استفاده شده است. تعداد282 بهره بردار به عنوان نمونه انتخاب شد. پرسشنامه به صورت نمونه گیری طبقه بندی شده در روستاهای نمونه توزیع گردید. روایی گویه ها با روش پیش آزمون و تکمیل 10 درصد از پرسشنامه ها بررسی شده و پایایی متغیرها با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 85/0 محاسبه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شده است. با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مشخص شد که بین بازاریابی و ویژگی کارآفرینانه روستاییان در سطح 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون مشخص نمود از بین مؤلفه های مورد بررسی در رابطه با نقش بازاریابی در کارآفرینانه روستاییان از دیدگاه پاسخگویان، مؤلفه " بسته بندی " دارای بیشترین تأثیر و بعد از آن مؤلفه های " ترویج"، "کانال توزیع " و " فرآیند زیرساخت " تأثیر زیادی بر کارآفرینانه روستاییان داشته است. نتایج برازش رگرسیونی نشان می دهد که بازاریابی می تواند به میزان 94 / 0 در کارآفرینانه روستاییان روستاهای مورد مطالعه مؤثر باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بازاریابی محصول گردو در محدوده مورد مطالعه منجر به بهبود ویژگی های کارآفرینانه روستاییان گردیده است.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در ارتقاء رفتار شهروندی ساکنین محله های شهری (مطالعه موردی: محله ابیوردی و کوی دانشگاه، شیراز)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی حاصل شکل گیری و استقرار ارزش ها، هنجارها، سنت ها، عرف ها و قواعد به صورتی خودجوش و در بستری از روابط متقابل اجتماعی است، زمینه ساز همدلی، همکاری، نوع دوستی، وفاداری، وجدان کاری در زندگی اجتماعی از جانب افراد است. این نوع از سرمایه بستر مناسبی برای بهره وری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می شود. سرمایه اجتماعی به عنوان مزیت رقابتی جامعه محلی، ازجمله قابلیت هایی است که رشد و توسعه آن می تواند در بروز رفتارهای داوطلبانه فرا نقشی یعنی رفتارهای شهروندی امکان پذیر گردد. مطالعه حاضر باهدف تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در افزایش ارتقاء رفتار شهروندی ساکنین محله های ابیوردی و کوی دانشگاه واقع در شهر شیراز انجام شده است. داده های حاصل از پرسشنامه توسط نرم افزارهای SPSS، AMOS و LISREL تجزیه وتحلیل شده اند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر روش «تصادفی ساده» است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای هر یک از محله ها 375 نفر برآورد گردید. از ضریب آلفای کرونباخ و روایی محتوای برای سنجش روایی و اعتبار پرسشنامه و از روش معادلات ساختاری جهت بررسی میزان تأثیرگذاری سرمایه اجتماعی بر ارتقای رفتار شهروندی استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی مثبت و نسبتاً قوی است. در محله ابیوردی به ازای یک واحد افزایش در متغیر سرمایه اجتماعی، متغیر وابسته رفتار شهروندی به میزان 0.58 ارتقاء می یابد. این میزان برای محله کوی دانشگاه 0.51 است. از میان ابعاد سرمایه اجتماعی، تأثیرگذارترین بعد بر ارتقاء رفتار شهروندی در محله ابیوردی بعد ارتباطی و در محله کوی دانشگاه بعد ساختاری می باشند.
نقش کیفیت زندگی در ایجاد تاب آوری اجتماعی
حوزههای تخصصی:
کاهش سطح آب های زیرزمینی و کاهش میزان بارندگی در ایران به ویژه در سال های اخیر زمینه تغییرات عمده ای را در معیشت های شهری و روستایی فرآهم آورده است. این مقاله در پی پاسخ گویی به این سؤال است که آیا کیفیت زندگی ذهنی می تواند باعث سرعت بخشیدن به انطباق پذیری در برابر تغییرات ایجاد شده در معیشت شهری و روستایی شود؟ برای پاسخ دادن به این سوال روستایی به عنوان نمونه مورد مطالعه در این تحقیق در استان همدان انتخاب شد. در این روستا در سالهای اخیر کاهش چشمگیر آب های زیرزمینی اتفاق افتاده است و همزمان با آن روند مهاجرت از این روستا سیر افزایشی شدیدی را نشان داده است. در این تحقیق پرسشنامه ای 10 سواله در بین 307 نفر از سرپرستان خانوار این روستا توزیع گردید و مصاحبه های عمیقی در کنار این پرسشنامه ها به عمل آمد. درنهایت از طریق تحلیل های آماری مشخص گردید عامل رضایتمندی از زندگی توانسته است در کنار عواملی نظیر نهادسازی، کیفیت روابط اجتماعی و یادگیری، روند انطباق پذیری را در بین روستایین تسریع بخشیده و به عنوان یک عامل شتاب دهنده موجب افزایش اجتماعی تاب آوری و کاهش آسیب پذیری در برابر تغییرات اقلیمی گردد. درنهایت روستاییان مجدداً برای دستیابی به رضایتمندی از زندگی که در روستای خود داشتند همراه با آموزش هایی که در شهرهای صنعتی مورد مهاجرتشان دیده بودند به روستای زادگاهشان بازگشته و به مشاغلی غیر از کشاورزی که تحت تأثیر تغییرات اقلیمی کارایی خود را ازدست داده بود مشغول شدند. این مؤکد نقش کیفیت زندگی ذهنی به عنوان عاملی کمک کننده برای انطباق پذیری در برابر تغییرات اقلیمی خواهد بود.
بررسی اثرات اجتماعی- فرهنگی توسعه گردشگری شهری ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری، پیش از آنکه یک صنعت و فعالیت اقتصادی باشد، پدیده ای فرهنگی است و نقش مهمی در ایجاد تغییرات فرهنگی ایفا می کند. در این تحقیق تلاش شده است تا اثرات اجتماعی- فرهنگی گردشگری شهری ایلام از دیدگاه ساکنان و گردشگران ورودی به شهر ایلام مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. جامعه آماری این تحقیق، جامعه میزبان و گردشگران ورودی به شهر ایلام است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای هر دو جامعه 700 نفر در نظر گرفته شد. اطلاعات به شیوه میدانی و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری گردید. پرسش نامه مورد استفاده در این پژوهش، محقّق ساخته است که روایی آن به وسیله استادان و متخصصان تأیید شده و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 0/873 محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های کای اسکور، همبستگی اسپیرمن و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که توسعه گردشگری شهر ایلام، در تغییرات اجتماعی و فرهنگی تأثیر معناداری داشته و بین توسعه گردشگری و افزایش تغییرات فرهنگی و اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد؛ همچنین، پنج عامل افزایش روابط اجتماعی و برقراری ارتباط مناسب در میان شهروندان، شناخته شدن شهر در سطح منطقه، افزایش سرخوردگی و کاهش اعتماد به نفس ساکنان، تغییر الگوی صمیمیت بین ساکنان شهر و ازدحام و شلوغی به عنوان اثرات اجتماعی- فرهنگی در شهر ایلام شناسایی شد.
A Spatial- Location Analysis of the Factors Affecting Place Attachment (Case Study: Kurdish Villages, Rahmatabad and Blokat Districts, Rudbar County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Place attachment is not just dependent on the place of birth and, as phenomenologists have acknowledged, "experience," is the most significant element of the perception of concepts and meaning of a place; accordingly, meaning in a place is directly related to the way of human perception and its related categories. The main objective of the present study is to investigate and analyze the spatial-geographic factors affecting place attachment of the Kurdish immigrants in Rudbar, Guilan province. Design/methodology/approach- This study is quantitative in terms of the nature of the research and is descriptive-analytical in terms of data analysis. Data collection was done using library and documentary as well as field and survey methods. The statistical population of the study consisted of the Kurdish villages of Guilan province in Rudbar with 12 villages and a total population of 2,955 people. Using Morgan's table, the number of samples was determined as 340 people. To increase the level of confidence and reduce the error in data, the number of samples was increased and 355 questionnaires were finally completed. The validity of the questionnaire was confirmed by a number of professors in the geography department of Guilan University. Moreover, to determine the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha was run. The value of 0.874 was obtained for the coefficient. Findings- The results of the study showed that there was a negative relationship between the location of the villages and the level of education and place attachment of the villagers in the way that the more the distance between the villages and districts, towns, and cities, the lower the sense of place attachment of the villagers would be. Based on the coefficient of determination (R2), 4.5% of the variance of place in the rural households under study was explained by these indicators. Also, with the increase in the education level of the villagers, place attachment is reduced. On the other hand, there was a direct and positive relationship between the duration of residence in the village and place attachment to the village, which means that people who had lived longer in the village had also more sense of place. The obtained results showed the effect of spatial-geographic factors on place attachment of rural households. Based on the coefficient of determination (R2), 99.1% of the variance of place attachment was explained by spatial, economic, and socio-political factors. Research limitations/implications- A limitation of this study was the lack of easy access to the Kurdish villagers in the above-mentioned villages. Originality/value- By providing the ideal conditions for living in different spatial (geographical) dimensions, one can strengthen place attachment in the villagers and significantly reduce its harmful consequences. For instance, despite the great ethnic and cultural differences with the host society within a long period of residence, the immigrant Kurds in Rudbar have been able to have pleasant feelings towards their place of life and somehow attach to it due to the existence of certain desirable spatial, social, and economic features and potentials such as proper and safe physical environment, intergroup and intragroup interactions, as well as desirable areas for earning money and employment.
تحلیل نابرابری های فضایی-آموزشی و فرهنگی در کلان منطقه ی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه منطقه ای مفهومی جدید در ادبیات برنامه ریزی می باشد که هدف آن خلق چهارچوبی مناسب برای دستیابی به یک بهبودی با ثبات در استانداردهای زندگی برای شهرنشین و روستانشینان است. توسعه ی متعادل و هماهنگ مناطق، یک پیش نیاز بسیار مهم برای حصول پایداری اقتصادی و پیشرفت یکپارچه کشور به شمار می رود. آموزش و شاخص های آن به همراه بخش فرهنگی، به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های توسعه، با ایفای نقش اساسی و سرنوشت ساز خود، در روند توسعه همه جانبه نقش بسیار محوری داشته و شرط لازم برای رسیدن به توسعه جوامع را فراهم می آورند. از این رو توزیع عادلانه و برابری فرصت های آموزشی و فرهنگی در بعد کلان، نوعی نگاه انسانگرایانه را با خود به همراه دارد که غالباً به عنوان یک شاخص جامعه توسعه یافته در نظر گرفته می شود. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نابرابری های بین و درون منطقه ای کلان منطقه آذربایجان از لحاظ شاخص های آموزشی و فرهنگی انجام شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. جامعه آماری تمامی شهرستان های کلان منطقه آذربایجان تا سال 1390 می باشد. برای سنجش نابرابری های منطقه ای از بعد آموزشی و فرهنگی در مجموع از 21 شاخص استفاده شده است. جهت تعیین اهمیت شاخص ها از مدلANP و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ویکور استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از مجموع 47 شهرستان مورد بررسی12شهرستان کاملاً برخوردار، 14شهرستان برخوردار، 11 شهرستان نسبتاً برخوردار، 9 شهرستان نابرخوردار و 2 شهرستان کاملاً نابرخوردار می باشند. همچنین بین استان های کلان منطقه آذربایجان بیشترین نابرابری به ترتیب در استان آذربایجان غربی با میانگین امتیاز ویکور 231/0، اردبیل با امتیاز 117/0 و آذربایحان شرقی با امتیاز 098/0 می باشد.
تعیین ظرفیت تحمل جاذبه های دو محور گردشگری شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین ظرفیت قابل تحمل محیط های گردشگری اساساً یک مفهوم نسبی بوده که از آستانه های قابل قبول اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در منطقه میزبان تبعیت می کندکه در محیط های گردشگری برآورد ظرفیت پذیرش محیط و بررسی تعداد متقاضیان حوزه های گردشگری از چالش های پیش روی برنامه ریزان عرصه های گردشگری قلمداد می شوددر مقاله حاضر به بررسی این مقوله به تعیین میزان ظرفیت تحمل جاذبه های گردشگری شهری در کاشان به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای شهری گردشگر پذیری کشورمان با تمرکز بر ابنیه و آثار معماری پرداخته شده و بر اساس دو محور اصلی تمرکز عناصر گردشگری باهدف، برآورد ظرفیت تحمل گردشگری این شهر ارتقای توان پذیرش آن با استفاده از محاسبات فرمول های ظرفیت تحمل به تعیین ظرفیت پذیرش گردشگران این شهر در دو محور اصلی جاذب گردشگری آن در فصول پر تردد (پیک گردشگری شهر فصل بهار) با بهره گیری از تکنیک اخذآرای از متخصصان (دلفی) پرداخته شده است وبر اساس این سنجش ها، بناهای با ارزش آن که شامل خانه طباطبایی، باغ فین، تپه سیلک و حمام میرسلطان احمدشده است برآورده ظرفیت تحمل شده اند
مدل یابی هنجار شکل یابی مسکن روستایی اقلیم سرد و کوهستانی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
662 - 675
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی نقش هنجارها بر شکل یابی مسکن روستایی در حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی استان اردبیل در قالب مدل علی است. بعد از شناسایی سکونتگاه هایی روستایی با ارتفاع بین 1500 تا 2150 متر از سطح دریا در حوزه سرد و کوهستانی استان، با استفاده از فرمول کلاین، تعداد 270 نفر پرسشگر در بین 27 روستای جامعه هدف محاسبه و به شیوه هدف دار انتخاب گردید. از هر 27 روستای نمونه، 10 نفر انتخاب گردید تا به 50 سؤال پرسشنامه مربوط به دیدگاه ساکنین در شکل یابی مسکن پاسخ دهند. روش پژوهش حاضر از نوع علی- همبستگی بوده که به صورت پیمایشی انجام می گیرد. همچنین میزان پایایی این ابزار با استفاده از روش آلفای کرونباخ، 905/0 =α به دست آمده است. با استفاده از روش تحلیل مسیر و رگرسیون و تعیین اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر هنجارهای شکل یابی مسکن روستایی موردبررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای هم شکلی (تشابه) در برپایی مسکن و جغرافیایی/اقلیمی به عنوان عامل های مستقل به طور مستقیم و متغیرهای اقتصادی/معیشتی، هنجار مقیاس و تناسبات و فرهنگی/سنتی به طور غیرمستقیم و به عنوان عامل های میانجی بر هنجار شکل یابی مسکن روستایی اقلیم سرد و کوهستانی استان اردبیل تأثیر دارند. بالاترین متغیرهای پیش بین کننده هنجار شکل یابی مسکن روستایی را اقتصادی/معیشتی، مقیاس/تناسبات و هم شکلی (تشابه) در برپایی مسکن معرفی کرده است. بالاترین مقدار تأثیر مربوط به مؤلفه اقتصادی/معیشتی است که مقدار آن 405/0 است و متغیر بعدی، مقیاس و تناسبات است که مقدار آن 373/0 است و سپس متغیر هم شکلی (تشابه) در برپایی مسکن با ضریب 320/0 است. ضمن اینکه همبستگی متغیر فرهنگی/سنتی با هنجار شکل یابی مسکن روستایی معنی دار نشده است.
تأثیر هویت مکانی بر نگرش ساکنان نسبت به اثرات گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری (مورد شناسی: منطقه گردشگری کمردوغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
167 - 180
حوزههای تخصصی:
از آنجا که گردشگری اساساً یک پدیده مکان محور است، این فرض وجود دارد که هویت مکانی افراد، نگرش و حمایت از توسعه گردشگری ساکنان را تحت تأثیر قرار دهد؛ از این رو، هدف این مطالعه بررسی این مسأله است که آیا هویت مکانی ساکنان محلی می تواند نگرش آن ها را نسبت به اثرات گردشگری و همچنین حمایت از توسعه گردشگری تحت تأثیر قرار دهد. هویت مکانی به وسیله چهار اصلِ تمایز، تداوم، اعتماد به نفس و خودکارآمدی هدایت می شود. برای سنجش هویت مکانی ساکنان منطقه گردشگری کمردوغ و نیز نگرش و حمایت از توسعه گردشگری، پرسشنامه ای طراحی شد. جمعیت مورد مطالعه شامل ساکنان منطقه گردشگری کمردوغ بودند. اندازه نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (220=n) تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری و برای آزمون فرضیه های تحقیق، از رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد، ارتباط مثبت و معناداری بین حمایت از توسعه گردشگری با تمایز، عزت نفس، خودکارآمدی و نگرش نسبت به اثرات مثبت گردشگری وجود دارد. متغیّر نگرش نسبت به تأثیرات منفی گردشگری رابطه منفی و معناداری با حمایت از گردشگری داشته است. رگرسیون نشان داد که خودکارآمدی، عزت نفس و تداوم، پیش بینی کننده های قابل توجهی از نگرش نسبت به اثرات مثبت گردشگری می باشند. همچنین درباره پیش بینی کننده های اثرات منفی گردشگری، تمایز و تداوم، تأثیر منفی و اعتماد به نفس تأثیر مثبتی بر نگرش نسبت به اثرات منفی گردشگری داشته اند. همچنین، نتایج رگرسیون نشان داد که تمایز، تداوم، اعتماد به نفس و نگرش نسبت به اثرات منفی و مثبت گردشگری بر حمایت ساکنان از توسعه گردشگری تأثیر می گذارد. این مقاله استدلال می کند که اثرات مثبت و منفی احساس شده از گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری، تابع هویت مکانی و عناصر آن می باشند.
تحلیل ریخت شناسانه ساختار فضایی توزیع جمعیت در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی آیین عملکرد فضایی مناطق است؛ به طورکلی اجزای سه گانة جمعیت، فعالیت و نواحی ساخته شده که از سه عامل مرکز شهر، شبکه های ارتباطی و زیرمراکز فعالیتی متأثر است، این ساختار را جایی بین تک مرکزی تا چندمرکزی قرار می دهد؛ از این رو، هدف اصلی این پژوهش تحلیل کمی توزیع جمعیت منطقة کلان شهری تهران براساس عوامل سه گانة فوق برای درک ساختار فضایی و الگوی فضایی حاکم بر آن است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت ترکیبی از روش های کمی و فضایی است که در قالب روش تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. داده های مورد نیاز این پژوهش نیز شامل جمعیت، اشتغال مراکز و شبکه های ارتباطی است که براساس سرشماری سال 1390 به تفکیک شهرها و دهستان ها از مرکز آمار ایران دریافت شده است. نتایج مدل تک مرکزی نشان می دهد که بین توزیع جمعیت و مرکز شهر رابطة بسیار ضعیفی وجود دارد، اما شبکه های ارتباطی توضیح دهندگی بیشتری ارائه می شود. علاوه بر این، رابطة توزیع جمعیت با زیرمراکز فعالیتی در منطقة کلان شهری تهران، 50 درصد از تغییرات تراکم جمعیت را از طریق این مراکز توضیح می دهد. تحلیل یکپارچة مدل نیز نشان می دهد از بین عوامل سنجش شده، شبکه های ارتباطی یکی از اصلی ترین عوامل شکل دهندة ساختار فضایی در منطقه بوده است و ظهور و اثرگذاری زیرمراکز فعالیتی، شکل گیری الگوی فضایی چندمرکزی را در منطقة کلان شهری تهران نوید می دهد.
The Impact of Rural Housing Rehabilitation on Rural Landscape (Case Study: Ahmadabad Village of Bahabad County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The main objective of this research is to develop and evaluate measures of rural housing landscape and the effect of strengthening on rural housing landscape of the village of Ahmedabad in Bahabad.
The main objective of this research is to investigate the effect of rural housing rehabilitation on the landscape of Ahmadabad village from Bahbad which is based on the concept of landscape assessment.
Design/methodology/approach: The purpose of this study as a methodology is applied, descriptive and field study. For data collection, documentation and survey method using a questionnaire for residents and technical observers have been used. To analyze the variables and indicators of the study, SPSS software and Chi Square and t tests were used. Also plan to analyze the effects of strengthening rural housing and perspective view and the village of Ahmadabad factor analysis, Bartlett test and the KMO indicator.
Finding: Results indicate that strengthening many effects that may be positive or negative on the six performance indicators, aesthetic, economic, social and physical environmental and village have been studied. The results of the first test showed that some of the criteria related to performance indicators and aesthetic as due to zoning height, the proportion in the building, according to the settled units, compliance with the structure and the executive management and oversight of the village, in the 99% of variables appearance to furniture, flexibility and readability buildings, spatial unity and consistency of building styles, harmony between form, at 95%, which indicates a strengthening effect is significant. The second test results show that all the criteria of physical, economic, social and environmental influence of strengthening the fabric of the village of Ahmadabad to 99% to account for a significant level.
Research limitations/implications: A lack of support from government agencies and the lack of statistical information on the type of tissue construction and existing buildings in the village
Practical implications: According to research findings that show the direct relationship between the resistance and the perspective of the village, in the implementation of strengthening, the choice of materials facade and their implementation should be in a way that in addition to the rules and regulations of comprehensive plans and detailed and the high council urban Planning and architecture of Iran, offered to meet six criteria.
Originality/value: Original innovation is in the provision of rural landscape assessment criteria. These criteria can guide those involved in retrofitting buildings rural housing. The proposed criteria can be used to analyze the beauty of the landscape, the villages designed to be used.