فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۳۳ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
194 - 211
حوزههای تخصصی:
انجام پروژه های عمرانی بزرگ بدون شک توأم با ریسک های فراوان خواهد بود. در این پروژه ها اغلب ریسک ها نادیده گرفته می شوند یا به بخش هایی که دانش، منابع و ظرفیت کافی برای مدیریت موثر آنها را ندارد تخصیص داده می شوند که این مهم ضریب کیفیت انجام پروژه را کاهش داده و در برخی از موارد سبب تأخیر در دستیابی به اهداف پروژه می گردد. لذا شناسایی ریسک ها، رتبه بندی عوامل موثر بر آنها و همچنین بررسی شدت ریسک ها از ضرورت های اجرای هر پروژه عمرانی است. تحقیق حاضر به دنبال دستیابی به این هدف پروژه عمرانی میدان شهدا شهر مشهد را مورد بررسی قرار داده است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است برای جمع آوری داده ها از روش پرسش نامه بهره گرفته است. حجم جامعه نمونه بر اساس جدول مورگان تعداد 51 کارشناس انتخاب گردید. نتایج بدست آمده از آزمون کای اسکوئر نشان می دهد که احتمال وقوع ریسک های بازار، مالی و مدیریتی در محیط پروژه، ریسک ماهیت چندرشته ای در میان ریسک های محیط بین سازمانی، و همچنین ریسک های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در محیط خارجی طرح میدان شهدای مشهد بالا می باشند. از سوی دیگر، میزان تاثیر بر اهداف ریسک های مالی در محیط پروژه، ماهیت چندرشته ای در محیط بین سازمانی، و بروز تورم در محیط خارجی طرح میدان شهدای مشهد بالاتر از سایر گویه ها رتبه بندی شد. همچنین بیشترین میزان شدت ریسک در محیط پروژه عدم برآورد صحیح هزینه ها، در محیط بین سازمانی تاخیر در اعطای تسهیلات، و در محیط خارجی نیز بروز تورم شناسایی شد.
تحلیل عوامل مؤثر قدرت در توسعه شهری با روش FAHP ، نمونه موردی: شهر قزوین(1357- 1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر فضای تعامل قدرت های مختلف است؛ جایی که در آن تمرکز قدرت ها و فرهنگ ها متبلور است. قدرت به مثابه «نهاد» و حاکمیت به مثابه «ساختار» تلقی شده و رابطه آن ها با یکدیگر براساس این دو مفهوم تعیین شده است که بر توسعه شهر اثرگذار است. لذا، در این مقاله به تحلیل و بررسی عوامل موثر قدرت در توسعه شهر قزوین بر اساس ابعاد سیاسی-قانونی (ایدئولوژیک)، اجتماعی-فرهنگی (هویتی)، اقتصادی و ارتباطی-زیرساختی پرداخته شده است. این پژوهش بر اساس ماهیت و روش توصیفی تحلیلی و بر اساس هدف از نوع کاربردی می باشد که در آن با مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی به تحلیل داده های پژوهش پرداخته شده است. هم چنین، به منظور ارزیابی میزان تاثیرگذاری عوامل موثر قدرت در شهر قزوین از 25 خبره استفاده گردیده شده است و از طریق انجام مصاحبه، اقدام به استخراج نظرها و دیدگاه های آن ها شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه سیاسی و ایدئولوژیکی در جایگاه نخست واقع شده است و از لحاظ اثرگذاری بیشترین نقش را در قدرت شهرسازی شهر قزوین داشته است. مؤلفه های نیاز شهرداری به کسب درآمد و قوانین و مقررات نیز به ترتیب در جایگاه های دوم و سوم قرار دارند و در نهایت مؤلفه های ارتباطی، ضعف قدرت سیاسی و عدم استقلال عملکردی(شهرداری) و ایجاد شهرک های صنعتی به ترتیب کمترین نقش را در قدرت شهرسازی شهر قزوین داشته است.
ارزیابی و تحلیل ریسک آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی سکونتگاه های روستایی در برابر زلزله (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه ایران به دلیل قرار گیری روی کمربند زلزله همواره در معرض خطر وقوع زلزله بوده است. شکل گیری گسل های بزرگ و وجود میدان های تنش فعال، ایران را مستعد وقوع زلزله ها کرده است. تحقیق حاضر، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و هدف آن ارزیابی و تحلیل آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی اردبیل در برابر زلزله می باشد، جامعه آماری پژوهش 34 روستای بخش مرکزی است که دارای 28272 نفر جمعیت و 8151 خانوار می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 356 نفر برآورد گردید. جهت ارزیابی آسیب پذیری روستاهای مورد مطالعه از دو شاخص و 14 نماگر بر اساس مطالعات سایر محققین بهره گرفته شد. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت و پایایی کل آن بر اساس آلفای کرونباخ 87/0 برآورد گردید، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از نظر سطح آسیب پذیری لرزه ای با استفاده از مدل Topsis ، بیش از 73 درصد روستاها با ریسک آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی بالا و بسیار بالا در برابر خطر زلزله قرار دارند. محاسبه آسیب پذیری کلی روستاها در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که 41 درصد روستاها آسیب پذیری متوسط و 59 درصد آسیب پذیری بالا و بسیار بالا قرار دارند. ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی منطقه، بیانگر آسیب پذیری بالا و خیلی بالا در روستاهای محدوده مورد مطالعه بوده و این تهدیدی جدی برای افزایش خطر در منطقه می باشد.
Unproductive Activities and Their Affecting Factors in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
P urpose- Unproductive activities refer to economic activities which do not have a positive effect on GDP, but have high profit and returns, which can eliminate productive activities. This is a phenomenon that has occurred in Iran in the last three decades. The aim of the present study is to analyze the factors causing and spreading unproductive activities using Fumanat area as the context. Design/methodology/approach- The study area is Fumanat, one of the historical regions of Gilan. The type of research is qualitative. In order to collect the required data and information, we conducted the various steps: First, using secondary data, the study illustrated changes in the share of employment in the economic sectors of the region, changes in the area of agricultural land use, as well as changes in the level of built land use. Second, conducting interviews with different business owners of each household, the common activities of households were studied to determine the evolution of productive activities in the sample villages. The common activities of households and among them unproductive activities were identified by inductive method. In order to understand the factors affecting the creation and expansion of unproductive activities, the qualitative approach of grounded theory was used. Findings- The study indicates that in the mountain zone, 39.1 percent of jobs, in the foothill zone, 32.3 percent of jobs, in the plain zone, 41.9 percent of jobs and in the coastal zone, 30.2 percent of jobs, can be categorized as unproductive activities. The existence of uncertainty, lack of support for productive activities, the property rights issue, inadequate privatization and dysfunctional institution system affect the expansion of unproductive activities in the region. Originality/value- Various studies have examined productive and unproductive sides in economic endeavors, most of which considered them with a macro point of view. The present study tries to investigate the contextually of the factors underlying these changes in a rural space and community.
تحلیل عدم قطعیت های آینده تاب آوری اجتماعی جوامع روستایی با کاوش در واقعیت های موجود در چهارچوب برنامه ریزی سناریو (موردمطالعه : روستای فهلیان شهرستان ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
598 - 617
حوزههای تخصصی:
در نظر گرفتن عوامل دخیل در تاب آوری اجتماعی این جوامع در پاسخ به بیماری COVID-19 و بیماری های واگیردار در آینده بسیار مهم است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی و در بازه زمانی مهر 1400 صورت گرفته است. مطالعه حاضر با عملیاتی کردن چهارچوب تاب آوری، یک رویکرد جامع را برای بهینه سازی برنامه های مهار و سیاست های کاهش با استفاده از شاخص های مؤثر در تاب آوری اجتماعی روستاها با نمونه موردی روستای فهلیان با رویکرد آینده پژوهی در مورد شیوع بیماری های همه گیر ارائه می دهد. تعداد 35 متغیر کلیدی با روش دلفی شناسایی شد. سپس این متغیرها بر اساس میزان اهمیت و عدم قطعیت با استفاده از نرم افزار (Micmac) اولویت بندی و حیاتی ترین عوامل مشخص و برای نوشتن سناریوهای محتمل از نرم افزار سناریونگاری ویزارد استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 31 نفر از کارشناسان خبره در حوزه مسائل روستایی و برخی از اساتید دانشگاهی متخصص در حوزه موردمطالعه هستند. نتایج حاکی از آن بود که متغیر های رژیم غذایی، درآمد، ضعف امکانات بهداشتی، سبک زندگی، توانایی جبران خسارت، تورم و فقر، در روستای فهلیان به عنوان مهم ترین متغیرهای تاب آوری اجتماعی در مقابله با شیوع بیماری های واگیردار و کرونا شناسایی شدند و سپس به وسیله نرم افزار سناریونگاری ویزارد 7 سناریو اصلی تاب آوری اجتماعی تعریف شد که سناریو یک داری وضعیت مطلوب و امیدوارکننده بوده است. مهم ترین پیشنهاد برای تاب آوری این روستا در مواجهه با بیماری های واگیردار کمک مسئولین برای جذب امکانات بهداشتی و درمانی و همچنین جذب پزشکان متخصص برای رسیدگی به مسائل درمانی روستای فهلیان و شهرستان نورآباد ممسنی است.
آینده پژوهی مدیریت بافت های باارزش تاریخی شهری (مطالعه موردی: منطقه 8 شهرداری کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم اهمیت بافت های تاریخی، انواع مشکلات مالی، مدیریتی، کالبدی مانع از دستیابی به توسعه این بافت ها بوده است. با توجه به اهمیت این موضع هدف اصلی این پژوهش شناسایی چالش های مدیریت بافت های باارزش تاریخی شهری در کلانشهر تبریز است. پژوهش به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن منطقه 8 شهرداری تبریز و 20 نفر از کارشناسان و خبرگان بوده است. در سطح خانوارها، با استفاده از آلفای کرونباخ و به روش تصادفی ساده، 367 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش با استفاده از دانش آینده پژوهی مبتنی بر نرم افزار میک مک و آزمون آماری رگرسیون خطی به روش گام به گام صورت گرفت. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که برخورداری پایین از زیرساخت های شهری از جمله فضای سبز ، قرارگیری بافت های تاریخی در درون شهر و مشکلات ترافیکی، چالش های مدیریت بحران در درون بافت تاریخی و تراکم زیاد ساخت و ساز در درون این بافت ها و سختی تردد وسائط نقلیه به ترتیب با مقادیر 1362، 801، 769 و 865 به عنوان مؤلفه های (چالش های) کلیدی در زمینه مدیریت توسعه بافت باارزش تاریخی شهر تبریز در منطقه 8 شهری هستند. همچنین یافته های پژوهش با استفاده از آزمون رگرسیون خطی گام به گام نشان داد که مهم ترین مؤلفه های مدیریت بافت باارزش تاریخی شامل اتخاذ رویکرد یکپارچه در خصوص مدیریت و توسعه بافت باارزش تاریخی شهری، هماهنگی اقدامات سایر دستگاه ها اجرایی به واسطه جامع نگری، توانمندی دانش مدیریان شهری در ارتباط با مدیریت محلی و اتکا بر مؤلفه های محلی مدیریت بافت باارزش تاریخی. درنهایت می توان گفت که مهم ترین راهکار رفع چالش مدیریت بافت های باارزش تاریخی و توجه به تمامی ابعاد مدیریتی، مالی، اجتماعی و کالبدی- زیرساختی به صورت همزمان است.
سنجش نگرش کارشناسان و بهره برداران مرتعی در زمینه سرمایه های معیشت در شهرستان فریدونشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معیشت به عنوان محور و مرکز ثقل مدیریت پایدار مراتع به رسمیت شناخته شده است. براین اساس، توجه به معیشت، زیربنای هر طرح و برنامه ای برای تحقق مدیریت پایدار مراتع است. دراین راستا، سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور برای مقابله با چالش ها و مشکلات مدیریت منابع طبیعی و بهبود معیشت بهره برداران مرتعی اقدام به تصویب و اجرای پروژه های حفاظت، صیانت، توسعه، احیاء و اصلاح کرده است. هدف پژوهش: تحقیق حاضر با هدف سنجش تأثیر این پروژه ها بر معیشت بهره برداران صورت گرفته است. از این میان، تاثیر پروژه ها بر سرمایه های معشیت (طبیعی، انسانی، اجتماعی، مالی و فیزیکی) در شهرستان فریدون شهر مورد بررسی قرار گرفت. روش شناسی تحقیق: این تحقیق از نظر روش شناسی توصیفی-تحلیلی-پیمایشی می باشد. در این مطالعه از روش غیراحتمالی و نمونه برداری هدفمند از کارشناسان باتجربه سازمان، افراد خبره و آگاهان کلیدی محلی استفاده شد. پرسش نامه ساختارمند سرمایه های معیشت تدوین شد. داده های پرسشنامه به صورت کمی و با مقیاس رتبه ای و براساس طیف لیکرت گردآوری، وارد اکسل، و سپس با نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند. روایی پرسش نامه از طریق پنل کارشناسان و پایایی پرسش نامه از طریق آزمون کرونباخ مورد تأیید قرار گرفتند. قلمروجغرافیایی پژوهش: جامعه آماری کارشناسان مطلع اداره کل منابع طبیعی استان اصفهان و شهرستان فریدون شهر و بهره برداران مرتعی شهرستان فریدون شهر بودند. یافته ها و بحث: آنالیز تعقیبی کروسکال والیس نشان داد بین معیارهای سرمایه های معیشت برای هر دو گروه بهره برداران و کارشناسان اختلاف معنی دار وجود دارد. علاوه براین، آنالیز من ویتنی نشان داد بین دیدگاه های بهره برداران و کارشناسان اختلاف معنی داری وجود دارد. در این تحقیق، واگرایی و همگرایی دیدگاه های گروه های هدف بحث شدند. نتایج: به طورکلی سرمایه طبیعی و سرمایه انسانی بالاترین بار اهمیت بین سرمایه های معیشت را به خود اختصاص دادند که بیانگر اهمیت ویژه این سرمایه ها در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های آینده برای مدیریت پایدار مراتع می باشند.
ارزیابی عملکرد دهیاران بر روند مدیریت روستایی در قلمرو کوچ نشینان(مورد مطالعه: دهستان خرارود شهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه سکونتگاه های روستایی و برنامه ریزی برای امر توسعه، خصوصاً توسعه روستایی با توجه به جایگاه آنها در توسعه ملی و منطقه ای جغرافیایی مطرح می باشند. همانطور که در شهرها الزام به مدیریت شهری یک امر ضروری به شمار می آید، در روستاها چه در قالب توسعه ملی و چه در قالب توسعه منطقه ای مدیریت روستایی نیز که در قالب دهیاری ها مطرح می شود، می تواند بعنوان زمینه ساز امر توسعه روستاها مفید و سازنده باشد.
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی و ارزیابی عملکرد دهیاری ها در روند مدیریت روستایی می باشد و سعی بر این بوده است که نقش دهیاری ها به عنوان مدیران روستایی در سطح خرد مورد مطالعه قرار گیرد.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش توصیفی - تحلیلی می باشد، در گام نخست از مطالعات کتابخانه ای - اسنادی و سپس در ادامه کار جهت دستیابی به اهداف تحقیق مطالعه میدانی صورت گرفته است. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه مربوط به دهیاران و سرپرست خانوار به طور جداگانه می باشد. با توجه به بررسی مقدماتی بعمل آمده تعداد کل خانوارهای ساکن در 10روستای مورد مطالعه(بر حسب موقعیت جغرافیائی) 3207 خانوار است که ابتدا بوسیله فرمول کوکران حجم نمونه ای برابر 343 نفر برآورد گردید. برای تجزیه تحلیل داده های پرسشنامه نیز از نرم افزار spss استفاده شده است.
قلمروجغرافیایی پژوهش: در قلمرو کوچ نشینان دهستان خرارود شهرستان خدابنده مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهد از دیدگاه دهیاران و خانوارها تغییرات چشمگیری در بهبود وضعیت هر یک از گویه های اجتماعی، اقتصادی و محیطی کالبدی مرتبط با توسعه روستا را بعد از تشکیل دهیاری ها به وجود آمده است. با توجه به آزمون فریدمن بیشترین عملکرد دهیاران مربوط به بعد کالبدی-محیطی و بعد مربوط به بعد اجتماعی و اقتصادی می باشد.
نتایج: با شکل گیری و تشکیل دهیاری ها، تسهیلات و امکانات زیادی برای روستائیان فراهم شده که این عامل در توسعه روستایی رضایت بخش بوده و نقش بسزایی در آن خواهد داشت.
نقش توسعه زراعت گلخانه ای در معیشت پایدار خانوارهای روستای، مطالعه موردی: دهستان دلند، شهرستان رامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
155 - 172
حوزههای تخصصی:
کشت های گلخانه ای با توجه به فراهم نمودن شرایط مصنوعی تولید و با خنثی کردن عوامل محیطی، ارتقای کیفیت محصول تولیدی، و استفاده بهینه از منابع محدود آب، خاک، انرژی، سوخت، و نهاده های کشاورزی اهمیت ویژه ای در پیشبرد فرایندهای کشاورزی و تحول اقتصاد روستایی دارند. آنچه در مبحث کشاورزی روستاها اهمیت بسزایی دارد بحث معیشت پایدار ساکنان است؛ زیرا درآمد ناشی از این بخش به طور مستقیم بر معیشت خانوارهای روستایی تأثیرگذار است. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی نقش زراعت گلخانه ای در معیشت پایدار خانوارهای روستایی دهستان دلند شهرستان رامیان است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه 6188 خانوار روستایی دهستان دلند تشکیل می دهند و با استفاده از فرمول کوکران 365 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه برای تکمیل پرسش نامه ها انتخاب شدند و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری استنباطی مان وایتنی، T مستقل در محیط نرم افزاری SPSS و برای تهیه نقشه از نرم افزار ArcGis استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین توسعه زراعت گلخانه ای با توان های طبیعی مانند شرایط اقلیمی، حاصلخیزی اراضی، و بهبود مؤلفه های اقتصادی همچون افزایش درآمد فعالان این فعالیت، تنوع محصولات تولیدی، و مؤلفه های اجتماعی مثل مشارکت روستاییان، امن بودن سرمایه گذاری، و ارتقای مؤلفه های کالبدی خانوارهای روستایی همانند دسترسی آسان و سهولت حمل و نقل رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین، حمایت های مالی و پشتیبانی های آموزشی، بیمه گلخانه ها، راه اندازی سیستم هیدروپونیک، ارائه نهاده های جدید و اصلاح شده پیشنهاد می شود.
ارائه الگوی پایدار پس از همه گیری کووید -۱۹ در فضاهای معماری و شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری ها از گذشته یک چالش در همه سطوح محیط ساخته شده بوده اند. از آنجا که شهرسازی و معماری پس از کووید -۱۹ هرگز با گذشته یکسان نخواهد بود، لزوم توسعه یک الگوی پایدار برای مقابله با همه گیری انکارناپذیر است. هدف اصلی این مقاله تولید چارچوب مفهومی برای پاسخگویی به ملاحظات شهرسازی و معماری در همه گیری و ارائه یک الگوی پایدار در یک محیط ساخته شده برای غلبه بر شرایط مشابه و یا سخت تر است. در این راستا ابتدا مطالعه مروری بر شهرسازی و معماری در زمان همه گیری های قرن های گذشته ارائه می شود. سپس زمینه های تحقیقاتی تحت تأثیر همه گیری با مراجعه به منابع موجود، مفهوم سازی می شود و نهایتاً برخی از درس های آموخته شده از همه گیری برای تجسم و معرفی چشم انداز مطالعه در مورد الگوی پایدار پس از همه گیری ارائه می شود. از نظر روش شناسی، تحقیق بر اساس یک چارچوب بین رشته ای و از حیث ماهیت از نوع تحلیلی است. در این راستا با جمع بندی پیشینه تحقیق، چارچوب مفهومی رویکردهای کلیدی برای بررسی پیامدهای شهرسازی و معماری در دوران پس از همه گیری بر اساس سه حوزه کلیدی طبقه بندی می شود تا چشم انداز مطالعه در مورد محیط ساخته شده واقعی ارائه گردد. سپس بر اساس حوزه های کلیدی یاد شده به عملیاتی سازی مفاهیم معماری و شهرسازی پس از همه گیری پرداخته می شود. بررسی تقابل وضعیت مجازی/ واقعی به همراه پیچیدگی های عملیاتی سازی مفاهیم مشترک و متقابل (فضاهای فیزیکی و مجازی/ رشد شهری فشرده و پراکنده / تراکم زیاد و کم / حاشیه شهری و مراکز شهری / حمل و نقل عمومی و خصوصی/ فضاهای باز و بسته) نشان می دهد که برای پاسخ به همه گیری در همه سطوح و مقیاس ها نمی توان فقط به یک استراتژی برای ایجاد الگوی پایدار اعتماد کرد و درنتیجه پیش بینی و تجسم الگوی پایدار برای فضاهای معماری و شهری پس از همه گیری این ویژگی ها را طلب می کند: ۱) استراتژی های انعطاف پذیرتر برای مدیریت مفاهیم متقابل ۲) کمک گرفتن از درس های امنیت سایبری، چندلایه محافظتی منعطف و جامع در همه سطوح و مقیاس ها (محله، منطقه، ناحیه و شهر ۳) اضافه شدن سلامت جسمی و روحی انسان به عنوان بعد چهارم به تعریف کلی پایداری. نهایتاً با مدیریت اطلاعات شرایط همه گیری و پساهمه گیری و پیش بینی جهش های مختلف و مداوم ویروس یا هر چالش جدید شهری، با ایجاد لایه های امنیتی جدید می توان الگوی پیشنهادی پایدار برای ساختار کلی شهرسازی و معماری در آینده را متصور شد.
شناسایی پیشران های اصلی توسعه شهری با استفاده از رویکرد آیندهنگاری (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
16 - 32
حوزههای تخصصی:
آیندهپژوهی به عنوان رشتهای نوظهور، در دهههای اخیر به شدت مورد توجه محافل دولتی، دانشگاهی و بنگاههای اقتصادی قرار گرفته است و در حال حاضر دستاوردهای آیندهپژوهان نقش مهمی در تصمیمسازی حکومتها، نهادها و شرکتهای خصوصی ایفا میکند. پژوهش حاضر با بهرهگیری از تکنیک تحلیل اثرات متقابل که یکی از روشهای متداول و مورد پذیرش آیندهنگاری است، و با استفاده از نرمافزار میکمک به شناسایی پیشرانهای اصلی توسعه شهری کلانشهر تهران پرداخته است. بدین منظور ابتدا با مطالعه منابع کتابخانهای داخلی و خارجی، تمام عوامل مؤثر بر توسعه شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت و پس از تهیه لیستی از این عوامل، در جلسات مصاحبه با صاحب نظران، یافتههای پژوهش تکمیل شده و مبتنی بر آنها پرسشنامه تدوین شده و فرآیند نظرسنجی آغاز شد. در نهایت به کمک نرم افزار (MicMac) و با روش تحلیل اثرات متقابل، دادهها تحلیل و سناریوهای پژوهش ارائه شدند. نتایج به دست آمده از اجرای مدل حاکی از این است که کلانشهر تهران سیستمی ناپایدار میباشد و در صفحه پراکندگی هشت دسته (عوامل تاثیرگذار، دو وجهی، تاثیرپذیر، و مستقل) قابل شناسایی هستند. در نهایت از میان 51 عامل مورد بررسی پس از بررسی میزان و چگونگی تاثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده کلانشهر تهران با روشهای مستقیم . غیرمستقیم 12 عامل کلیدی (مدیریت یکپارچه شهری،وضعیت اقتصادی، فقر، حکمروایی خوب شهری، عدالت اجتماعی و فضایی، امنیت، بیکاری، تحریم، اقتصاد متنوع، مشارکت، مسئولیت پذیری شهروندان، ارتقای آموزش و فرهنگ) بیشترین نقش را در وضعیت آینده توسعه و شکوفایی کلانشهر تهران دارند، انتخاب شدند.
بررسی نقش حکمروایی خوب شهری در ارتقاء کیفیت زندگی منطقه 11 تهران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه از مهمترین مسائل زندگی شهرنشینی افزایش جمعیت بوده و تأمین رفاه و آسایش یا به عبارتی بالابردن کیفیت زندگی برای آنان دارای اهمیت زیادی می باشد، مسأله ایی که مدیران شهری در پی ارتقا آن برای شهروندان می باشند. از سوی دیگر جهان امروز با چالش هایی مواجه است که ناشی از دگرگونی های حاصل از پیشرفت علم و صنعت و طرح نیاز های جدید سازمانی و اجتماعی است. از این رو با توجه به اینکه هدف مدیریت شهری ارتقا کیفیت زندگی و رفاه شهروندان است و منطقه 11 تهران نیز نارسائی هایی که در این زمینه دارد در پژوهش حاضر هدف بررسی نقش حکمروایی خوب شهری در ارتقا کیفیت زندگی منطقه 11 تهران می باشد. روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و به شیوه ی کتابخانه ای ومی دانی انجام شده است. به این صورت که جهت جمع آوری مبانی نظری پژوهش از منابع کتابخانه ایی شامل کتاب، مقاله، پایان نامه و پایگاه های معتبر علمی و پژوهشی استفاده شده و سپس از روش می دانی شامل پرسشنامه بهره گرفته شده. جامعه آماری پژوهش حاضر منطقه یازده تهران بوده و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده اند. سپس برای تجزیه و تحلیل کمی داده ها از نرم افزار SPSSو آزمون همبستگی و رگرسیون، استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: برقراری شاخص های حکمروایی خوب شهری به ویژه مشارکت و پاسخگویی می تواندزمینه های ارتقا کیفیت زندگی و در نتیجه بهبود وضعیت زندگی گروه های محتلف شهری را در منطقه 11 تهران فراهم نموده و حتی زمینه های دستیابی به توسعه پایدار را در این منطقه فراهم نماید.
نقش دانش روانشناسی محیط در طراحی پایانه مسافربری فرودگاه ها
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
38 - 57
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی تاثیر محیط ساخته شده بر افراد و ادراک آنها از این فضا، با استفاده از دانش روانشناسی محیط پرداخته می شود.در پایانه فرودگاه ها، برای تامین نیاز استفاده کنندگان و گروه های ذینفع صنعت حمل ونقل هوایی، استفاده از راه کارهای دانش روان شناسی محیط برای طراحی معماری ضروری است. هدف تحلیل عوامل و مولفه های کالبدی موثر بر رفتار فضایی و ارائه راه کارهای مناسب، جهت بهبود کیفیت ساختار فضای معماری پایانه های مسافربری فرودگاهی با استفاده از دانش روانشناسی محیط است. روش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر راهبرد کیفی و با روش تحلیل محتوا است.گردآوری داده ها اسنادی است. مراحل کلی شامل مشخص کردن مساله،یافت سوال و هدف، تعریف مبحث ها، کدگذاری و مقوله بندی، تحلیل و یافت نتایج و در نهایت تهیه گزارش است. در پایانه فرودگاه کیفیت و چگونگی خدمات رسانی، ویژگی مسافر و استفاده کننده باعث عملکردها و فضاهای متفاوت شده است، به همین دلیل، برای ایجاد حس تعلق به پایانه، جهت یابی، شناسایی محیط و پیش بینی فضا در زمان ناآشنایی محیط برای مسافر مهم است. حق انتخاب وتامین استقلال فردی با هدایت و مسیریابی انجام می شود. پیکره بندی معماری در هدایت انسان ها دارای اهمیت است و برای تاثیرگذاری بر رفتارها می توان با تغییر روشنایی، نوع بافت، مصالح و کالبدپیرامونی، قرارگاه ها و مکان رفتاری متفاوت را طراحی وخلق کرد.
ارزیابی سطوح معیشت پایدار جوامع روستایی (موردمطالعه: منطقه گردشگری اورامانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
332 - 347
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از مهم ترین راهکارهای کاهش فقر در جوامع روستایی به منظور دستیابی به توسعه پایدار روستایی است. این نوع گردشگری معرف زندگی، فرهنگ، هنر و میراث مناطق روستایی است و جامعه محلی را از لحاظ اجتماعی و اقتصادی بهره مند می سازد. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی سطوح معیشت پایدار جوامع روستایی اورامانات (چهار شهرستان پاوه، جوانرود، روانسر و ثلاث باباجانی) می پردازد. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی به صورت توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، ۱۷۷۶۳ نفر بود (۱۷۷۶۳=N) که ۲۸۰ نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه محقق ساخته مرتبطی با سؤالات مرتبط با دارایی های معیشتی کشاورزان چهارچوب معیشت پایدار ارائه شده توسط دپارتمان توسعه بین الملل بود. روایی پرسش نامه توسط اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی و اداره کل میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی استان کرمانشاه موردبررسی قرار گرفت و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ تأیید شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS23 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بالاترین سطح سرمایه، سرمایه فیزیکی و مالی، اجتماعی و کمترین آن سرمایه انسانی است. «اجاره منزل، فروش صنایع دستی، فروش غذاهای محلی» عمده ترین مشاغل مرتبط با گردشگری بودند. نتایج بیانگر تأثیر مثبت و معنی داری گردشگری بر سرمایه های معیشتی خانوار روستایی بود. درنهایت راه اندازی دفتر گردشگری محلی، فراهم نمودن زیرساخت ها و تجهیزات روستایی برای گردشگران و توجه به ابتکارات مردم محلی پیشنهادات کلی مطالعه حاضر است.
راهبردهای تحقق چشم انداز حکمروایی هوشمند در شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
114 - 131
حوزههای تخصصی:
حکمروایی هوشمند شهری سبکی از مدیریت است که بر مبنای مشارکت هوشمند شهروندان از درگاه فناوری اطلاعات و ارتباطات شکل می گیرد. این شکل جدید از حکمروایی، شهروندان را از مصرف کنندگان منفعل خدمات شهری به بازیگران فعال تبدیل می کند که می توانند درباره نوع خدماتی که به آن نیاز دارند اظهارنظر کنند. هدف این تحقیق ارائه راهبردهای کلان و قابل تعمیم برای حکمروایی هوشمند در شهرهای ایران است. نوع تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 170 نفر از مدیران شهری و متخصصین دانشگاهی در حوزه برنامه ریزی شهری است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (170 نفر) انتخاب شده است. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه گردآوری و خروجی با استفاده از مدل آماری نرم افزار Minitab و معادلات ساختاری (EQS) مدلسازی شدند. در نهایت راهبردهای پیشنهادی در قالب مدل استراتژیک SOAR استخراج شدند. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد که در وضع موجود بیشترین امکان تحقق پذیری مربوط به شاخص های اجتماعی – شهروندی و تصمیم سازی هوشمند است؛ همچنین یافته های تحقیق بیانگر این است که میزان اثرگذاری متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته تا سطح 51 درصدی قابل پیش بینی می باشد و معنی داری بین متغیرهای مستقل و وابسته تا سطح 95 درصدی معناداری را نشان داده و در بین مؤلفه های مربوط به حکمروایی هوشمند شهری، مؤلفه های مدیریتی سازمانی با ضریب بتا 363 درصدی و عوامل فناوری با ضریب بتا 206 درصدی دارای بیشترین تأثیرگذاری بر حکمروایی هوشمند در شهرهای ایران می باشد.
ارائه سناریوهای توسعه فضایی شهری در چارچوب الگوی رشد هوشمند با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
113 - 130
حوزههای تخصصی:
رشد هوشمند یک استراتژی جامع است که جنبه های مختلف توسعه شهری را پوشش می دهد و برنامه ریزی سناریو با بهره گیری از مقوله های کمی و کیفی می کوشد آینده های بدیل را در کانون توجه قرار دهد.مقیاس و شدت مشکلات شهری حاکم بر سرتاسر جهان نشان می دهد که روند برنامه ریزی موجود نتوانسته به طور مؤثر به هدف اصلی خود عمل کند. به همین دلیل شناسایی راه حل های پایدار مدیریت رشد شهری با اتخاذ روش های برنامه ریزی آینده، از اهمیت حیاتی برخوردار است، چرا که برنامه ریزان را قادر به پیش بینی و کاهش تضادها و همچنین آماده سازی شهرها برای شوک های احتمالی خواهد نمود. لذا پژوهش حاضر به دنبال ارائه و تدوین سناریوهای توسعه فضایی شهر رشت در چارچوب الگوی رشد هوشمند شهری است. هدف پژوهش حاضر کاربردی و نوع روش توصیفی تحلیلی است. داده ها و اطلاعات موردنیاز به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. فرایند تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تکنیک دلفی چند مرحله ای، مبتنی بر روش تحلیل تأثیر متقابل با استفاده از نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد است. نتایج وضعیت برای 13 سناریوی با سازگاری بیشتر حاکی است، 69/7 درصد (1 حالت) از وضعیت ها داری حالت مطلوب، 61/84 درصد (11 حالت) از حالت ها دارای وضعیت ایستا و 69/7 درصد (1 حالت) دارای وضعیت بدبینانه می باشند. 2 سناریو با امتیاز بالا و احتمال وقوع بیشتر در شرایط آینده هستند که سناریوی مطلوب شماره 1 با میزان تأثیرگذاری 359 و سناریوی وضعیت بحرانی شماره 13 با میزان تاثیر گذاری 227 را نشان می دهند. بنابراین برای تحقق الگوی رشد هوشمند در شهر رشت، از میان سه وضعیت فرضی پیش رو می بایست راهبرد برنامه ریزی آینده براساس سناریوی مطلوب شماره 1 مدنظر قراربگیرد. و در صورت تاکید بر عوامل سناریوی مزبور می توان به تحقق اهداف رشد هوشمندانه در شهر رشت امیدوار بود، چرا که در وضیت های حاکم بر این سناریو تمامی 14 عامل کلیدی از وضعیتی خوش بینانه و امیدوارکننده برخوردار هستند.
نگرشی تحلیلی به منظور شناسایی متغیرهای استراتژیک مؤثر بر تولید فقر در استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل در پراکنش فضایی توسعه ها، موجب می شود که به تدریج مناطقی شکل گیرند که در آن ها تناقضی آشکار در توسعه مناطق مرکزی و حاشیه ای وجود داشته باشد. این گونه تناقض ها درنهایت منجر به تغییر در کیفیت شاخص های اجتماعی و اقتصادی به خصوص شاخص های مربوط به فقر و معیشت، می شود؛ به نحوی که تفاوت آشکاری بین این متغیر ها در میان سکونتگاه های روستایی و شهری استان ها مشاهده می شود که نهایتاً این امر موجب تخلیه بخش اعظمی از سکونتگاه های روستایی شده است. در پژوهش حاضر با تحلیل تفسیری-ساختاری از سیستم کارکردی استان سمنان، سعی بر آن شده است تا با استفاده از نظرات کارشناسان در قالب مصاحبه و پرسشنامه، از طریق بررسی روابط بین ۸۰ متغیر و نیز به کارگیری نرم افزار میک مک، روند های تولید و بازتولید فقر و همچنین متغیر های استراتژیک درجهت تکامل این سیستم شناسایی شوند. نتایج حاصل از پژوهش، نشان می دهد که متغیر کمبود منابع آب از مهم ترین عوامل مهاجرت جمعیت فعال روستا ها به شهر ها و درنتیجه تخلیه آن ها بوده است. از سوی دیگر متغیر های ارزش افزوده کل فعالیت های اقتصادی، جریان سرمایه، تمرکز اشتغال در شهرها، مهاجرت، تمرکز جمعیت فعال در شهرها، وجود شهرک های صنعتی و نیز تفرق فضایی و سیاسی قدرت در شهرها، با ایجاد دور تسلسل، موجبات بازتولید فقر در روستاها را فراهم کرده اند؛ براین اساس، با سرمایه گذاری در متغیر های انتقال منابع آب و سدسازی، بهبود کیفیت شبکه معابر بین شهر و روستا و نیز با بهبود بخش کشاورزی و تولید در روستا ها می توان از کاهش درآمد و بیکاری در آن ها و در پی آن بروز فقر جلوگیری کرد.
تبیین نقش رقابت پذیری کلان شهری در توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: کلان شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
253 - 267
حوزههای تخصصی:
رقابت مهم ترین ابزار برای جذب مزیت ها و موقعیت ها به شکل صحیح است. در اندیشه برنامه ریزی توسعه شهری پرداختن به توسعه کلان شهرها به مثابه یکی از اصلی ترین پایگاه های تولید و توزیع ثروت و ارزش افزوده به شمار می رود. در چنین شرایطی، اهمیت نواحی اداری- سیاسی با کارکردهای ملی و فراملی افزایش می یابد؛ به طوری که نواحی پیرامونی آن از جریان های اجتماعی- اقتصادی تأثیر می پذیرد. بررسی این تأثیرات می تواند بازخورد رقابت پذیری نواحی کلان شهری را بازگو کند. بنابراین، هدف کلی پژوهش بررسی نقش رقابتی کلان شهر تهران در توسعه منطقه ای است. روش تحقیق از نوع پیمایشی است؛ تحقق هدف فوق و شناخت دقیق ابعاد مسئله در گرو مطالعه، بررسی، و تحلیل دیدگاه های صاحب نظران است که به دنبال مقدمه پژوهش به آن پرداخته خواهد شد. پیش فرض پژوهش بر این گزاره که «توسعه منطقه ای نتیجه نقش و تأثیر رقابت پذیری کلان شهر (تهران) است» استوار شده است. این تحقیق از نوع کاربردی و در آن نوع پرسش نامه از نوع محقق ساخته است. جامعه آماری تحقیق را 70 نفر از استادان و اعضای هیئت علمی تشکیل می دهد که داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و Lisrel اندازه گیری شد. بر اساس آزمون میسر- می بر و اولین و با توجه به اینکه مقدار آن برابر با 72 / 0 است، قضاوت درباره آن در حد خوب گزارش می شود. با توجه به مقدار مجذور گای و سطح معناداری آزمون کروی ات بارتلت (01 / 0 P < و15 / 62 X2 = ) نتیجه گرفته می شود که بین عامل ها همبستگی وجود دارد. ملاحظه می شود که همه مؤلفه ها با نقش کلان شهر تهران در توسعه منطقه ای دارای همبستگی قابل قبول اند.
بازدارنده های کلیدی رشد و تحول اقتصاد فضا (با تأکید بر روستاهای خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فضاهای جغرافیایی نیازمند درک واقعی و برنامه ریزی هوشمندانه است. تدبیر چالش ها و مسائل روستایی و به ویژه اقتصاد آن، یک گام راهبردی در توسعه اقتصاد فضا است. استان خراسان جنوبی به عنوان یکی از نواحی جغرافیایی شرق کشور که از ظرفیت ها و توان های قابل توجهی برای توسعه برخوردار است، با این وجود معمای کم رشدی و عقب ماندن از توسعه در مقایسه با سایر استان های کشور، حل نشده باقی مانده است. از این رو، در این تحقیق سعی گردیده ضمن درک موانع رشد و تحول اقتصاد، به الگویابی ساختار اثرگذاری این چالش ها در فضاهای روستایی خراسان جنوبی پرداخته شود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. داده ها با مطالعات اسنادی و دریافت نظرات نخبگان (محلی و منطقه ای) گردآوری شده است. شناخت و تعیین وزن موانع رشد اقتصاد فضا از ترکیب روش طوفان مغزی و تحلیل سلسله مراتبی AHP انجام شده است. به منظور شناسایی الگوی روابط میان ابعاد (مقوله های شناسایی شده) از روش دیمتل استفاده گردید. داده های اولیه با انجام مصاحبه با اعضای شورای اشتغال و توسعه اقتصادی در سطح شهرستان ها و استان خراسان جنوبی استخراج گردید. یافته ها نشان داد 103 عامل دارای نقش بازدارنده ی رشد اقتصاد فضا به ویژه در عرصه های روستایی استان خراسان جنوبی بوده است. موانع مذکور، در هفت گروه "فنی"، "انسانی و اجتماعی"، "نهادی"، "مالی و تجاری"، "محیط طبیعی"، "زیرساختی" و "جغرافیایی (مکانی)" تقسیم بندی شده است. به لحاظ میزان تأثیرگذاری متغیرها، موانع بُعد جغرافیایی از بیشترین اثرگذاری برخودار بوده است. همچنین از حیث میزان تأثیرپذیری متغیرها نیز بُعد فنی از بیشترین تأثیرپذیری برخوردار است. به لحاظ شاخص "تعامل با سایر ابعاد شناسایی شده"، بررسی ها موید این بوده است که عوامل بُعد انسانی- اجتماعی در بیشترین سطح تعامل با دیگر ابعاد قرار داشته است. از حیث علت و معلول بودن ابعاد شناخته شده نیز، خروجی روش دیمتل نشان داد که ابعاد محیط طبیعی، جغرافیایی و نهادی "علّی" بوده و ابعاد انسانی-اجتماعی، زیرساختی، فنی و مالی و تجاری "معلول" به شمار می آید. در نهایت اینکه، در خراسان جنوبی تنوع چالش ها و موانع بر سر راه رشد و توسعه اقتصاد روستایی بسیار است هر چند که وزن اثرگذاری عوامل چالش زا، از موقعیت جغرافیایی تبعیت می کند؛ با این وجود گستردگی "موضوعی" و "مکانی" موانع پیش روی رشد و توسعه اقتصادی روستاها و همچنین اثرات فزاینده این عوامل بر یکدیگر سبب شده تا بافت اقتصادی روستاها را مختلف و به زوال بکشاند.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکل گیری رشد هوشمند در سکونتگاه های روستایی مورد: شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکل گیری رهیافت رشد هوشمند در سکونتگاه های روستایی شهرستان جیرفت است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی و جامعه آماری تحقیق حاضر شامل دو گروه می باشد: جامعه آماری گروه اول شامل(12131) خانوار ساکن در تمامی 18 روستای واقع در شهرستان جیرفت است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 261 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه برآورد و به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. گروه دوم شامل30 نفر از کارشناسان، متخصصان و استادان دانشگاهی و مسئولان اجرایی شناسایی شده در حوزه روستایی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزارهای AHP، COCOSO و آزمون T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. یافته های تحقیق مؤید آن است که از میان شاخص های رشد هوشمند روستایی، شاخص حمل ونقل و ارتباطات و بهبود بافت کالبدی به ترتیب با میانگین های 542/106 و 425/99 به عنوان مهم ترین شاخص های رشد هوشمند روستایی در روستاهای موردمطالعه بوده اند. نتایج حاصل از مقایسه زوجی عوامل مؤثر بر شکل گیری رشد هوشمند با استفاده از روشAHP ازنظر کارشناسان نشان داد که مؤلفه های پایداری اقتصاد محلی، حمل ونقل و ارتباطات، ارتقاء کیفیت مسکن، ارتقاء کیفیت محیطی به ترتیب با وزن های 303/0، 204/0، 132/0 و 126/0 درصد، مهم ترین عوامل اثرگذار بر شکل گیری رشد هوشمند هستند. همچنین مؤلفه های تراکم و توسعه فشرده، بهبود بافت کالبدی و پایداری اجتماع محلی به ترتیب با وزن های 065/0، 081/0 و 089/0 اهمیت کمتری در شکل گیری رشد هوشمند نسبت به سایر عوامل دارند. درنهایت نتایج حاصل از روش تلفیقی وزن دهیAHP و COCOSO نتایج نشان می دهد به لحاظ برخورداری از شاخص های رشد هوشمند روستاهای علی آباد، دولت آباد و دوبنه به ترتیب رتبه های اول تا سوم و دارای بیشترین میزان رتبه و روستاهای طرج، نارجو و سغدر دارای کمترین رتبه به لحاظ برخورداری از شاخص های رشد هوشمند هستند.