فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۶۱ تا ۶٬۴۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
537 - 554
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون دولت محلی و کارکرد مؤثر و مقبولیت آن در میان کشورهای جهان، در این پژوهش نقش عوامل اجتماعی-فرهنگی در شکل گیری دولت محلی در ایران بررسی شده است. همچنین به دلیل نقش مؤثر تفکر سیستمی در حوزه های مختلف برنامه ریزی و مدیریت، تفکر سیستمی اساس مطالعه حاضر است. نوع پژوهش توصیفی-تحلیلی است و با استنباط از هر دو روش کمی-کیفی صورت گرفته است. در بخش کمی، جامعه آماری صاحب نظران بحث دولت محلی هستند که براساس برآورد پژوهشگر، 40 نفر انتخاب شدند. در قسمت کیفی، 7 نفر از صاحب نظران بحث دولت محلی به روش گلوله برفی برای مصاحبه انتخاب شدند. برای بررسی تأثیر عوامل اجتماعی-فرهنگی در شکل گیری دولت محلی در ایران از آزمون t تک نمونه ای، و به منظور اولویت بندی تأثیر هریک از عوامل فوق، از آزمون فریدمن استفاده شد. همچنین ترسیم دیاگرام های علی و معلولی براساس تفکر سیستمی در نرم افزار Vensim صورت گرفت. با توجه به نتایج پژوهش، براساس مطالعات بخش کمی، در بعد اجتماعی-فرهنگی، گویه های تنوع قومی-زبانی، احساس مکانی و گرایش های محلی گرایی، و میزان مطالبات ملی و محلی در اولویت است و بیشترین تأثیر را در شکل گیری دولت محلی در ایران دارد. در بخش اطلاعات کیفی نیز مصاحبه شوندگان بیشتر بر گویه های تنوع قومی-زبانی، احساس مکانی و گرایش های محلی گرایی تأکید کرده اند. درنهایت اینکه تأثیر عوامل اجتماعی-فرهنگی در شکل گیری دولت محلی در ایران زیاد است و وضعیت این بعد، تا حدودی مطلوب به نظر می رسد.
تحلیل عوامل مؤثر بر ماندگاری گردشگران در شهرهای میانی، مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
107 - 119
حوزههای تخصصی:
فعالیت گردشگری یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی جهان و منبع اصلی ارزآوری برای یک سوم از کشورهای درحال توسعه و نیمی از کشورهای توسعه یافته به شمار می آید و رویکردی است جهت ایجاد تنوع اقتصادی و خارج شدن از اقتصاد تک محصولی که یکی از مشکلات کشورمان به شمار می آید. شهر زنجان با توجه به موقعیت مناسب و قرارگیری در مسیر جاده ابریشم و محور ترانزیتی شمال غرب به تهران، دارای گردشگران عبوری بسیار با ماندگاری پایین است؛ در همین راستا هدف تحقیق حاضر شناخت عوامل مؤثر بر ماندگاری گردشگران در شهر زنجان هست. پژوهش ازنظر نوع، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق گردشگران واردشده به شهر زنجان است. با توجه به مشخص نبودن تعداد دقیق گردشگران، جهت تعیین تعداد نمونه لازم از جدول مورگان استفاده و تعداد نمونه جهت تکمیل پرسشنامه 380 به دست آمده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) است. روایی سؤالات تحقیق توسط محققان تائید و ضریب پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از بین عامل ها، عامل برنامه ریزی و مدیریت، با بیشترین مقدار ویژه (13.851) تأثیرگذارترین عامل در ماندگاری گردشگران است.
تحلیلی انتقادی بر سیاست شهری آب از منظر ظرفیت نهادی (مورد شناسی: شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب گنجینه مشترک انسان ها و تخریب منابع آبی به منزله تخریب پایه های توسعه است. نگاهی نقادانه به سند چشم انداز و برنامه های فرادست شهری و منطقه ای، گویای این مهم است که نشانه هایی از تغییر تفکر سنتی به نگاه سیستمی در حوزه آب در حال تکوین است. با توجه به استانداردهای بین المللی، شهر بیرجند در زمره شهرهای حساس به آب قرار داشته است و بررسی ظرفیت نهادی آب درجهت بهبود عملکرد مدیریتی در محدوده مورد مطالعه حیاتی به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ظرفیت نهادی شهر بیرجند درخصوص مدیریت بهینه و یکپارچه منابع آب و همچنین ایجاد نظام حکمروایی شایسته آب و با نگاه کمّی- کیفی، به لحاظ روش، تحلیلی- توصیفی و به لحاظ هدف، کاربردی است. به منظور گردآوری اطلاعات موردنیاز علاوه بر مطالعات اسنادی، تعداد 50 پرسشنامه نیز از سوی صاحب نظران حوزه شهری، آب، اعم از سیاست گذاران، مدیران و کارشناسان مجرّب فنی و حقوقی آب در شهر بیرجند تکمیل شد. داده ها پس از ورود به نرم افزار آماریSpss و Amos، با استفاده از مدل معادلات ساختاری، تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل یافته ها حاکی از آن است که رابطه سیاست و قوانین به صورت معناداری بر تقویت ظرفیت نهادی مؤثر است؛ در عین حال تقویت ظرفیت نهادی آب به بهبود و توسعه توان عملیاتی مدیریت آب وابسته است؛ بنابراین تشویق مشارکت بخش خصوصی، مشارکت کاربران و نظم در پاسخگویی و ذی حسابی کم ترین تأثیر و تمرکززدایی قوانین و استفاده از علوم و فناوری های جدید بیشترین تأثیر را درجهت تقویت ظرفیت نهادی آب در محدوده مورد مطالعه دارند؛ از این رو انجام اصلاحات نهادی آب درجهت افزایش کارآیی، بهره وری و توسعه عدالت توزیعی آب در شهر بیرجند ضروری بوده و راهبرد نهایی تحول مدیریت آب، تحریک اراده جمعی کنشگران در جهتی واحد برای دستیابی به حکمروایی شایسته آب است.
Identification and Prioritization of Factors Affecting the Creation of Rural Entrepreneurship Opportunities in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- To identify and prioritize factors influencing the creation of rural entrepreneurship opportunities in Iran Design/methodology/approach- A deductive approach was adopted. In this applied research, a mixed method was employed, which consisted of a descriptive-analytical method and a survey. The main data gathering tool was questionnaire. The research population comprised of university professors specialized in the field of rural entrepreneurship, rural entrepreneurs, rural managers and rural experts (n=30). In the first step, based on a review of literature, indicators influencing the creation of entrepreneurial opportunities were identified, and then the ANP-DEMATEL was used for evaluation and prioritization of the indicators. Findings- Based on cause-effect chart, the economic and infrastructural factors were assigned to the category of causes and individual, socio-cultural and political factors to the category of effects. On the other hand, the economic and political factors had the highest and lowest interaction with other factors, respectively. The results of the integrated analytical network process (ANP) and DEMATEL method showed that the economic factor had the greatest effect followed by infrastructural, sociocultural and individual components (with slight weight difference). The political component with the value of 0.1253 not only had the lowest importance, but was significantly different from other factors in terms of weight values. Research limitations/implications- Measuring the effects of factors influencing the creation of entrepreneurial opportunities along with their interrelation and mutual impact using a system approach or ISM technique. Practical implications- Given the myriad of problems affecting rural areas, such as unemployment, migration of rural labor to urban areas and diminished sense of belonging, among other things, it is essential to pay greater attention to entrepreneurship and its implementation to achieve sustainable rural development. Besides, by identifying the root causes and factors influencing rural entrepreneurship, it is possible to offer solutions for organizing entrepreneurship. If policy makers, planners, and rural managers adopt these strategies, sustainable rural development could be reinforced. Originality/value- Providing the most important indicators influencing the creation of rural entrepreneurship opportunities, prioritizing and measuring the impact of those factors on each other using ANP-DEMATEL method. In particular, the results of this research can benefit managers and decision makers in the field of rural entrepreneurship. The results can also be beneficial to universities, higher education institutions and students.
سنجش کیفیت زندگی در سکونت گاه های غیر رسمی(نمونه مطالعاتی: محدوده شرق کالعیدگاه سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای جدید در برخورد با مسئله اسکان غیر رسمی حاکی از آن است کهدولتها باید تلاششان در جهت بهبود کیفیت زندگی سکونت گاه های فقیرنشین کنونی در کنار پیش گیری از شکل گیری و گسترش کانونهایجدید باشد. از این رو باید مطالعهو سنجشی همه جانبه از شرایط زندگی با معیارهای علمی صورت گیرد تا بر پایه چنین شناختی، برنامه ریزی برای بهبود شرایط زندگی صورت گیرد. با توجه به اهمیت سنجش کیفیت زندگی و ارتقاء آن، در این تحقیق سعی گردیده تا کیفیت ذهنی زندگی منطقه اسکان غیر رسمی شرق کال عیدگاه سبزوار مورد سنجش و تحلیل قرار گیرد. رویکرد کلی این تحقیق توصیفی-تحلیلی،روش گردآوری داده ها، ترکیبی از روش های میدانی و کتابخانه ای،شیوه نمونه گیری، تصادفی ساده، حجم نمونه 130 نفر، روش تحلیل داده ها، آزمونTتک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و لاندا می باشد. نتایج بیانگر این است که کیفیت زندگی ساکنین در بعد اجتماعی بالاتر از حد متوسط اما در ابعاد اقتصادی و کالبدی-محیطی پایین تر از حد متوسط می باشد. در مجموع نیز سطح کیفیت زندگی پایین می باشد.
ارزیابی شاخص های شهر خلاق در ایجاد گردشگری خلاق شهری (مطالعه موردی: خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1509 - 1522
حوزههای تخصصی:
گردشگران به دنبال مقاصد جدیدی با اهداف متفاوت برای اوقات فراغت اند. گردشگری خلاق به دنبال برجسته نمودن خرده فرهنگ ها در جامعه محلی و احیای میراث ملموس و ناملموس و تعامل آموزشی، احساسی و اجتماعی گردشگر، و همچنین مشارکت وی با مکان و فرهنگ مردم مقصد است. در عصر گردشگری خلاق، گردشگران فقط به دنبال دیدار آثار تاریخی و طبیعی نیستند، بلکه به دنبال درک عمیق تری از جامعه مقصدند. با توجه به تنوع فرهنگی و پیشینه تاریخی و آثار هنری و صنایع دستی در خوی، توجه به گردشگری خلاق در این شهر بیش از پیش احساس می شود. با توجه به اهمیت موضوع گردشگری خلاق و موقعیت جغرافیایی خوی در رابطه با مرز ترکیه و وجود جاذبه های گردشگری آن، این پژوهش در راستای تحقق چنین امری انجام گرفته است. ایجاد یک مکان گردشگری خلاق به کاربستِ شاخص های مهم شهر خلاق اعم از مشارکت، تنوع شهری، سرزندگی فضاهای شهری، کارایی، و تکنولوژی ارتباطی نیاز دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان مناطق دوگانه خوی است و حجم نمونه 383 نفر تعیین شد. هدف از این مقاله ارزیابی شاخص های شهر خلاق در ایجاد گردشگری خلاق شهری در خوی است. در این راستا، روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی است. اخذ داده ها و اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی (پرسش نامه از شهروندان) است. نتایج پژوهش نشان می دهد میان شاخص های شهر خلاق و میزان تحقق پذیری گردشگری خلاق شهری رابطه معنی داری وجود دارد. اما شهر خوی دارای شاخص های مناسب برای ایجاد گردشگری خلاق نیست و در مؤلفه های گوناگون شاخص های شهر خلاق در خوی ضعف های اساسی وجود دارد.
عوامل اثرگذار بر کارآمدی پروژه های توانمندسازی زنان روستایی مورد: تعاونی های خرد اعتباری در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر سود مندی حاصل از توانمندسازی زنان روستایی از طریق تشکیل تعاونی اعتباری خرد است. برای اجرای این مقاله از الگو واره کمّی و روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی اعضای هیأت مدیره شرکت های تعاونی زنان روستایی فعال در استان اصفهان به تعداد 115 شرکت (690 نفر) بوده که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی صوری آن توسط اساتید و متخصصان مربوطه تأیید شد. پایایی بخش های مختلف پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ بین 85/0 تا 97/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و آموس انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که از بین عوامل مؤثر بر سودمندی حاصل از تشکیل تعاونی اعتباری خرد بالاترین تأثیر مربوط به اثر توانمند سازی بر سودمندی بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مسیر توانمندی فرهنگی- اجتماعی با 4/46 درصد بیشترین تأثیر مثبت را بر سود مندی حاصل از تشکیل تعاونی اعتباری خرد داشته است و پس از آن توانمندی خانوادگی با 5/15 درصد و توانمندی سیاست گذاری- مدیریتی با 12 درصد در اولویت دوم و سوم قرار گرفته است.
تأثیر ساختار ژیوپلیتیک حاکم بر روابط روسیه و ایالات متحده آمریکابر رقابت آنها در جنوب غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده آمریکا و روسیه از زمانی که قدرت بریتانیا رو به افول گذاشت و آمریکا کم کم جای آن را گرفت، وارد رقابت در منطقه آسیا و شرق اروپا شدند. این رقابت و گاه رویارویی در زمان شوروی و پس از جنگ جهانی اول به اوج خود رسید و منجر به جنگ سرد شد که تا 1991 میلادی ادامه یافت. پس از فروپاشی شوروی این رقابت نیز برای یک دهه از بین رفت و رویکردهایی مبتنی بر روابط دوستانه با غرب و آمریکا مطرح شد. اما با ترمیم قدرت روسیه به دست ولادیمیر پوتین که خود از بازماندگان دستگاه های امنیتی شوروی بود، مجدداً بحث رقابت روسیه به عنوان یک ابرقدرت با آمریکا مطرح شد که با اشغال شبه جزیره کریمه و حمله به سوریه در حمایت از بشاراسد، این رقابت جدید واقعیت عملی یافت. حضور روسیه در سوریه، همکاری با ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس و اقداماتش در قبال امنیت افغانستان و نیز بازتعریف اهداف سیاست خارجی و امنیتی-نظامی روسیه در اسناد استراتژیک این کشور از سال 2015 به بعد، نشانگر ورود روسیه به عرصه رقابت با آمریکا در منطقه جنوب غربی آسیا است. روابط و رقابت روسیه و آمریکا در مناطق مختلف و نیز جنوب غرب آسیا تابعی از ساختارهای معنایی، مادی و منافع این دو کشور به صورت کلی و نیز منطقه ای است که به طور کل در درون یک ساختار ژیوپلیتیکی قابل تعریف است. بنابراین در این مقاله سعی شده با روش توصیفی – تحلیلی نشان دهد، از منظر سازه انگاری، ساختار ژیوپلیتیکی چگونه بر رقابت بین روسیه و ایالات متحده آمریکا در منطقه جنوب غربی آسیا تأثیر می گذارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد، دو کشور روسیه و ایلات متحده آمریکا رقابت تنگاتنگی در حوزه های مختلف همچون شرکای استراتژیک و انگاره فضاها و موقعیت های ارزشمند ژیوپلیتیکی دارند. Abstract Since the British power has been declining, the United States has replaced it. the United States and Russia entered the competition in the Asian and Eastern European region. This competition peaked after World War I and leading to the Cold War, which lasted until 1991. With the reign of Russia during the reign of President Vladimir Putin, Russia's rivalry as a major power with the USA was raised. This new competition was observed in reality with the occupation of the Crimean Peninsula and the invasion of Syria in support of Bashar al-Assad. Russia's presence in Syria, cooperation with Iran and the Persian Gulf countries surrounding, and its actions for the security of Afghanistan As well as redefine the goals of Russian foreign policy and security in its strategic documents from 2015 onwards, Reflects Russia's entry into the region of the USA in the Southwest Asia region. This article tries to analyze this geopolitical structure on the basis of the Constructivism approach Alexander Wendt.
کارآفرینی کشاورزی و توسعه مناطق روستایی (مورد مطالعه: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تقویت کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای توسعه آن از ابزارهای پیشرفت اقتصادی کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه به شمار می آید؛ چراکه فعالیت های کارآفرینانه با اثربخشی بالا به توسعه اقتصادی (ایجاد اشتغال، نوآوری در فعالیت ها و رقابت پذیری) می انجامد. دراین راستا، کارآفرینی در مناطق روستایی راهکاری جدید در نظریه های توسعه برای توانمندسازی و ظرفیت سازی در مناطق روستایی به منظور دستیابی به توسعه روستایی است. از این رو با توجه به ضرورت و اهمیت موضوع، تحقیق حاضر با هدف تحلیل و بررسی نقش عوامل موثرکارآفرینی در بخش کشاورزی در راستای توسعه مناطق روستایی دهستان رشتخوار انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی- تحلیلی برای بررسی پارامترهای مورد بررسی سود جسته است. در این راستا، عوامل موثر بر کارآفرینی در 319 خانوار روستایی ساکن در 13 روستای بالای 100 خانوار این دهستان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا ضمن مطالعات اسنادی و بازدیدهای اولیه میدانی، طیف گسترده ای از شاخص ها تعیین گردید. سپس جمع آوری داده ها براساس شاخص های انتخابی و با استفاده از پرسشنامه خانوار انجام شد. روایی پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه نیز، برابر با 77/0 بدست آمد. در ادامه برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های آماری و نرم افزارهای Expert choice، SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در بین ابعاد مورد مطالعه، عوامل فردی (603/46) بالاترین رتبه را دارا می باشد. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه در دهستان رشتخوار روستای فتح آباد از بالاترین میزان تأثیرگذاری (050/0) نسبت به سایر روستاها از سطح عوامل موثر بر کارآفرینی در بخش کشاورزی برخوردار است و روستای فتح اباد از نظر ابعاد اثرگذار توسعه روستایی (047/0) در رتبه اول قرار دارد.
Environmental Responsibility in Rural Areas (Case Study: Rural Areas of Mazandaran Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
101 - 115
حوزههای تخصصی:
Purpose- Social responsibility for environmental protection at all levels and strata of society is an issue that is explicitly emphasized in paragraph 14 of the General Environmental Policy of the Islamic Republic of Iran and the villagers as the main users of environmental resources are expected to take environmental responsibility without exception. The purpose of this study was to investigate and identify level of responsibility of environmental behaviors of villagers and determine social factors affecting it. Design/methodology/approach- In this research, the framework of social psychology was used and the research method was survey and cross-sectional. The unit of analysis is the rural individuals. The statistical population of the study is all residents of rural areas of Mazandaran province in 1398/2019. The sampling method of multi-stage cluster sampling was used. The number of study villages surveyed was 30 villages and the sample size was 536 people. The data required for the research were collected through a researcher-made questionnaire. Finding- The results showed that the level of responsible environmental behavior of villagers is at a moderate level. In addition, the results of multivariate analyzes indicate that there is a significant relationship between social psychological factors (religious beliefs, environmental values and environmental knowledge) and responsible behaviors towards the environment. In the final evaluation, it can be said that the modified model of social psychological factors seems a suitable model for studying factors affecting environmental behaviors in rural communities and can be useful as a model for conducting similar research in other rural areas of the country.
بررسی عوامل انگیزشی گردشگری سلامت در دریاچه ارومیه
حوزههای تخصصی:
شناسایی و تجزیه و تحلیل انگیزه های گردشگران با هدف ارائه خدمات درخور و مناسب به آن ها از مهم ترین روش های بخش بندی در بازار این صنعت است. گردشگری سلامت یکی از حوزه هایی است که می تواند نقش به سزایی در جهت توسعه گردشگری ایفا نماید. دریاچه ارومیه، یکی از بهترین جاذبه های گردشگری در چارچوب طبیعی و کنش گران انسانی محسوب می شود که می توان از طریق شناخت قابلیت ها و ترسیم راهبردهای آینده، با اتکاء به این جاذبه گردشگری، زمینه رشد و صنعت گردشگری و توسعه منطقه ای را در ابعاد متفاوت، با نگرشی در چارچوب پایداری منابع در این منطقه مهیا کرد و این مهم با شناسایی انگیزه های گردشگران بهتر محقق می گردد. بنابراین شناسایی انگیزه های گردشگران سلامتی دریاچه ارومیه هدف اصلی پژوهش حاضر را در بر می گیرد. این پژوهش به روش توصیفی-پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری در این تحقیق گردشگران ورودی به شهر ارومیه تشکیل می دهد که 384 نفر از آن ها با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسشنامه علیزاده ثانی و همکاران (با آلفای 925/0) است که بین حجم نمونه به روش خوشه ای توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها نشان داد که 8 عامل انگیزشی رانشی؛ کسب دانش و درمان بیماری ها، افزایش ارتباطات، تفکر و گرفتن مشاوره زندگی، به دنبال آرامش، افزایش چرخه اجتماعی، دیدن مناظر گوناگون، تمدد اعصاب و شناخت سایر فرهنگ ها و 4 عامل انگیزشی کششی دسترسی آسان و راحت و تنوع، ماجراجویی، تاریخ و فرهنگ و رخدادها و فعالیت ها به عنوان مهم ترین عوامل انگیزشی در بین گردشگران سلامتی دریاچه ارومیه شناسایی شدند.
سنجش تناسب اراضی استان مازندران برای کشت کلزا براساس روش های ارزیابی تصمیم گیری چندمعیاره در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
129 - 148
حوزههای تخصصی:
در بین دانه های روغنی، کلزا بعد از سویا و نخل روغنی به عنوان سومین منبع مهم تولید روغن در جهان است. استان مازندران با دارا بودن پتانسیل های حرارتی و بارشی، نزدیک به 19 درصد از دانه های روغنی کشور را تولید می کند. بدین منظور هدف اصلی این تحقیق سنجش تناسب اراضی استان مازندران برای کشت کلزا براساس روش های تصمیم گیری چندمعیاره در محیط GIS است. برای دستیابی به سنجش تناسب اراضی منطقه مورد مطالعه، از آمار داده های اقلیمی ایستگاه های سینوپتیکی و کلیماتولوژی موجود در سطح استان از بدو تأسیس تا سال 1390 مربوط به هر یک از مراحل فنولوژیکی کلزا از قبیلِ درجه حرارت، بارش، درجه روز-رشد، ساعات آفتابی، تعداد روزهای یخبندان و رطوبت نسبی و همچنین از داده های قابلیت محیطی، شاملِ تیپ اراضی، کاربری اراضی، عمق خاک، ارتفاع، شیب و جهت شیب، استفاده شده است. برحسب هدف و ماهیت تحقیق، نوع تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است. در انجام گردآوری اطلاعات توصیفی از روش اسنادی (جستجوی کتابخانه ای) استفاده شده و سپس به منظور اولویت بندی و ارزیابی معیارها در ارتباط با کشت کلزا، از روش تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) مبتنی بر روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. در نهایت با وزن دهی به لایه های تهیه شده براساس معیارها و مدل موردنظر، تلفیق و همپوشانی لایه ها در محیط GIS صورت گرفته و لایه نهایی ارزیابی تناسب اراضی برای کشت کلزا تهیه شد. نتایج به دست آمده از مباحث مطرح شده نشان داد که اراضی منطقه مورد مطالعه براساس پتانسیل اقلیمی و محیطی دارای 3/15 درصد اراضی بدون محدودیت، 2/28 درصد اراضی با محدودیت کم، 2/48 درصد اراضی با محدودیت متوسط و 3/8 درصد اراضی با محدودیت زیاد است.
مستندنگاری تغییرات اکولوژیکی طبیعی و انسانیِ فضاهای باز شهری (مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای باز شهری یکی از عوامل هویت بخش ساختار محلات تاریخی شهرها محسوب می شوند که در بسیاری از موارد، نادیده گرفته شدن ارزش های ساختاری و معنایی آنها باعث از هم گسیختگی بافت تاریخی در پی طرحهای توسعه ای شده است و این امر به وضوح در مرکز تاریخی شهر کرمان مشاهده می شود. از آنجا که مطالعات مدوّن و مستندی پیرامون فضاهای باز و عمومی در قلمرو پژوهش (بافت قاجاری شهر کرمان) صورت نگرفته و خطر تخریب و دگرگونی تمامیت بافت تاریخی و از جمله فضاهای باز را تحت تاثیر قرار داده، شناخت و مستندنگاری روند و علل تغییرات اکولوژیکی طبیعی و انسانی در این فضاها ضروری به نظر می رسد. روش: نوشتار حاضر پژوهشی کیفی با راهبرد تاریخی– تفسیری است که با روش توصیفی-تاریخی، تحلیلی با کمک اسناد مکتوب، پیمایش میدانی و تبدیل عکس های هوایی دهه های مختلف به نقشه های متریک درصدد این مهم برآمده است. یافته ها: یافته ها حاکی از این است که حضور کاربری های مذهبی (مسجد و به خصوص حسینیه) در پویایی و مانایی فضاهای باز شهری کرمان نقش تعیین کننده دارند و هندسه و نحوه شکل گیری غالب در این فضاها هندسه منظم ارگانیک است که مرکزیت فضایی آنها در بافت همجوار کاملا مشهود می باشد. در بررسی تحولات نیز نقش عوامل طبعی و انسانی به چشم می خورد. نتایج: با توجه به سرعت روند تخریب و از هم گسستگی در بافت تاریخی شهر کرمان و حذف یکایک فضاهای باز شهری (و نقش غیرقابل انکار عوامل انسانی)، بازبینی سیاست های توسعه ای و تعریف پروژه های تخصصی مستندنگاری در بافت تاریخی، جهت اتصال گذشته ارزشمند به آیندهای با هویت و پویا ضروری به نظر می رسد.
سنجش میزان محرمیت خانه ها در راستای سبک زندگی اسلامی-ایرانی (مطالعه موردی: بافت قدیم و جدید شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
585 - 603
حوزههای تخصصی:
پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر به منظور سنجش میزان محرمیت در خانه های بافت قدیم و جدید شهر یزد و مقایسه تطبیقی آن ها صورت گرفته است تا راهبردهایی برای حرکت به سوی الگوی زندگی اسلامی در مناطق شهری را تدوین کند. شاخص های این پژوهش فرم های خانه ها در بافت های قدیم و جدید است. پانزده فرم خانه براساس نمونه گیری تصادفی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و ارتباط میان متغیرها از آزمون های آمار استنباطی مانند ضریب رگرسیون چندمتغیره و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها نشان می دهد در بیشتر خانه های بافت های قدیم شهر یزد، تمام اصول محرمیت مدنظر قرار گرفته است؛ به طوری که فضاهای عمده خصوصی، نیمه خصوصی و عمومی قابل وضوح است، اما این اصول در محله های جدید و متأثر از الگوهای مسکونی بیگانگان به طور کامل از بین رفته است؛ به طوری که در این خانه ها، فضایی نیمه خصوصی که از معماری برون گرا تأثیر پذیرفته باشد وجود ندارد. نتایج ضریب رگرسیون نشان دهنده هم بستگی مستقیم و قوی میان الگوهای خانه های جدید و رعایت محرمیت خانه هاست؛ یعنی بی توجهی به اصول مسکن اسلامی در بافت های جدید شهر یزد، سبب شده است تا محرمیت بصری، صوتی، دسترسی، بویایی و تعاملات اجتماعی واحدهای مسکونی به شدت در الگوهای خانه های جدید فراموش شود. براین اساس ضمانت اجرایی در به کارگیری اصل محرمیت در ساخت وسازهای جدید، توجه به سلسله مراتب فضایی ورودی های خانه ها و افزایش سرانه فضاهای درونی خانه ها در بافت های جدید مهم ترین راهبردهای در این زمینه به شمار می آیند.
ارزیابی شاخص های مؤثر بر حس مکان در گونه های مسکن دوره پهلوی (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم در ارتقا کیفیت و مطلوبیت فضاهای زندگی، حس مکان است که با رضایتمندی از محل زندگی، ارتباطی مستقیم دارد. اما امروزه در بسیاری از ساختمان ها، خیابان ها و محلات مسکونی، فقدان حس مکان ملموس شده است. زیرا همزمان با آغاز حکومت پهلوی و ساخت بناهای مدرن به تقلید از اروپا، آهنگ تغییرات تیپومورفولوژی در مقیاس های مختلف محیطی شروع و ادامه دار گشته است. این مقاله با هدف تدقیق مفهوم حس مکان به روایت سیر دگرگونی خانه های پهلوی در شهر مشهد می پردازد و 9 گونه الگوی سکونتی این دوره را معرفی و ارزیابی می نماید. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی در بستری پیمایشی می باشد که مدل نظری تحقیق بر اساس 10 مؤلفه اصلی برآمده از ابعاد حس مکان، تدوین گشته است. سپس با استفاده از روش MAUT ، جامعه آماری انتخاب و با استفاده از آزمون های ناپارامتری کروسکال والیس و کای اسکوار، ارزیابی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر حس مکان آنها صورت گرفته است و سطح معناداری رابطه میان حس مکان و تحول گونه ها با کمک آزمون همبستگی پیرسون سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد که حس مکان ساکنین با تغییرات تیپومورفولوژی در طول زمان رابطه منفی دارد و به ترتیب شاخص محله، ساختمان و خیابان با ضریب تأثیر 588/0، 383/0 و 310/0 بر حس مکان ساکنین مؤثر می باشند. همچنین در تمام گونه ها، راهکارهای پیشنهادی برآمده از مؤلفه های پیوند با طبیعت و تعاملات اجتماعی در هر سه شاخص همواره بر حس مکان مثمربخش هستند و عوامل اجتماعی نسبت به عوامل فردی و فرهنگی تأثیر بیشتری بر رضایتمندی مسکونی دارند که باید در برنامه ریزی های محیطی دقت بیشتری به این عوامل علاوه بر تأمین نیازهای شخصی افراد صورت بگیرد.
رابطه میان محیط مسکونی تک خانواری و روابط اجتماعی ایمن (مطالعه موردی : محله کتی شرقی وغربی و زرگر محله شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به رابطه میان محیط مسکونی تک خانواری و روابط اجتماعی ایمن دردومحله متوسط (زرگرمحله) و ضعیف(محله کتی شرقی و غربی)می پردازد.مساله اساسی پژوهش تاثیر مسائل اجتماعی بر شکل گیری معماری فضای مسکونی در دو محله است. با . با توجه به کیفی بودن متغیرها و همچنین تاثیرگذاری متفاوت متغیرها بر میزان احساس امنیت ساکنین و سطح روابط اجتماعی آنها، از ابزار پرسشنامه در قالب پیمایش مقطعی جهت سنجش استفاده می شود . کار تحلیل داده های جمع آوری شده حاصل از پرسشنامه نیز با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری جهت تعیین مولفه های موثر و تعیین سهم هر کدام از مولفه ها در شکل گیری حس امنیت و افزایش تعاملات اجتماعی افراد و نیز سهم و نقش تاثیر گذاری متغیرهای مداخله گر انجام میگردد. نتایج حاکی است. بین احساس امنیت و عوامل فیزیکی محیط و نوع کاربری و نظارت و میزان تعاملات اجتماعی ساکنان و میزان کاهش جرم و سطح کیفیت زندگی ساکنان در بین زنان و مردان محلات سطح متوسط و پایین شهرستان بابل تفاوت وجود دارد. شدت این رابطه متوسط و جهت رابطه از نوع مستقیم است. همچنین میانگین متغیر عوامل فیزیکی محیط (3.375) و میانگین نوع کاربری (3.251) نظارت (3.143) و میانگین میزان تعاملات اجتماعی (3.365) و میانگین میزان احساس امنیت (3.108) و میانگین میزان کاهش جرم (3.989) و میانگین سطح کیفیت زندگی (3.438) می باشد. همچنین انحراف معیار متغیرهای فوق به ترتیب برابر با (0.621) و (0.578) و (0.682)، (0.680) و (0.552) و (0.612) و (0.366) می باشد.
تحلیل ساختار تاب آوری نهادی برای گذار از مدیریت بحران به مدیریت شهری تاب آور در برابر زلزله مطالعه موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
69 - 84
حوزههای تخصصی:
با جدی تر شدن موضوع تاب آوری شهری از سال 2005 میلادی (اجلاس هیوگو)، پژوهش در زمینه توانمندسازی مدیریت شهرها برای عملکرد مطلوب تر در زمان بروز حادثه، به طور ویژه مورد توجه قرار گرفت. این مسئله در شهرهایی که در آنها خطر زمین لرزه وجود دارد (مانند شهر قزوین) اهمیت دو چندانی پیدا کرده است. از آنجا که ساختار ستاد مدیریت بحران در شهر قزوین مشابه شهرهایی است که در سال های اخیر عملکرد ناموفقی در برخورد با زلزله داشته اند (مانند ورزقان، قصر شیرین و غیره)، مسئله اصلی (با توجه به خطر بالقوه زلزله در شهر قزوین) این است که ساختار این ستاد باید به چه صورت باشد تا بتواند عملکرد مطلوب تری نسبت به زمین لرزه داشته باشد. مقاله حاضر از نظر نوع روش توصیفی_تحلیلی است که ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین را مورد ارزیابی قرار می دهد. لازم به توضیح است که شهر قزوین به دلیل نزدیکی به گسل های فشاری، همواره در معرض خطر زمین لرزه با شدت بسیار بالا قرار دارد. در بخش مبانی نظری با مطالعه اسناد مختلف، متغیرها و شاخص های مطرح در تاب آوری نهادی شناسایی گردیدند. سپس به تشریح ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین و الگوهای پیشنهادی در اسناد سازمان ملل متحد و سایر کشورهای موفق در برخورد با حوادث (همچون ژاپن و ایالات متحده امریکا) پرداخته شد. در بخش تحلیل یافته ها، ابتدا با ارزیابی متغیرها و شاخص ها به روش CVR (نسبت روایی محتوایی) موارد ضروری با توجه به شرایط شهر قزوین شناسایی گردیدند. در این بخش از 30 کارشناس شهرسازی نظرسنجی به عمل آمد که در مجموع نُه متغیر و نُه شاخص با توجه به شرایط قزوین برای دستیابی به تاب آوری نهادی برگزیده شدند. سپس پرسشنامه ای در قالب طیف لیکرت تنظیم گردید که سئوالات این پرسشنامه براساس وظایفی است که قانون برای کارگروه های مختلف این ستاد مشخص کرده است. سئوالات به تفکیک کارگروه های مختلف دسته بندی شده و در هر سئوال متغیر و شاخص مورد هدف تعیین گردیده است. پس از نظرسنجی از 110 کارشناس حوزه شهرسازی، داده ها با کمک نرم افزار spss تحلیل شدند. با استفاده از آزمون T.Student وضعیت موجود متغیرها در شاخص های مختلف برای این ستاد در شهر قزوین مورد سنجش قرار گرفت. برآیند نتایج نشان دهنده عدم توجه به متغیرهای نُه گانه اثرگذار بود. همچنین مقایسه ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین با الگوهای مطرح در دنیا، نشان دهنده آن بود که بر خلاف الگوهای موفق که از چهار بخش اصلی تشکیل شده بودند، ساختار این ستاد در شهر قزوین تنها از دو بخش نیروهای عملیاتی و اداری تشکیل شده است، که البته این دو بخش نیز نیازمند اصلاح سازمانی می باشند. در نتیجه ستاد مورد نظر برای تحقق تاب آوری نهادی لازم است حول سه محور اقدام نماید. نخست، اصلاح ساختار ستاد برای رفع نواقص موجود، دوم، تغییر نگرش در نحوه مدیریت امور از حکومت به حکمروایی و سوم، مجهز شدن به فناوری های نوین سخت افزاری و نرم افزاری در راستای آمادگی و پیشگیری. اقدامات لازم حول سه محور فوق باید به صورت همزمان پیگیری شود تا اثربخشی لازم را نشان دهد.
آسیب شناسی فرا روش پژوهش های زیست پذیری در مقیاس کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه زیست پذیری کلان شهرها به عنوان یکی از چالش های بزرگ جهانی در قرن بیست ویکم تبدیل شده است؛ از این رو ضرورت و لزوم توجه به زیست پذیری کلان شهرها در دهه های اخیر جای خود را در ادبیات علمی کشور باز کرده است و در این زمینه تلاش های بسیاری در عرصه های پژوهشی در قالب رساله، پایان نامه، مقالات پژوهشی و همایشی صورت گرفته است. این مقاله، با هدف آسیب شناسی فرا روش پژوهش های زیست پذیری در مقیاس کلان شهرهای ایران صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای و از نوع تحلیل محتواست و بر مبنای روش، جزو تحقیقات کیفی است. از منظر روش جمع آوری اطلاعات در زمره پژوهش های اسنادی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه پژوهش های داخلی صورت گرفته در زمینه زیست پذیری کلان شهرهای کشور است که گزارش آن ها در بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran) یا پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID) نمایه شده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 پژوهش مرتبط انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های حاصل از فرا روش پژوهش های انجام یافته، نشان داد بیش از 30 درصد از مقاله های انجام گرفته در زمینه زیست پذیری کلان شهرهای کشور از دیدگاه روش شناسی دچار اشکال بودند. از جمله نتایج تحقیق عبارت اند از: کمبود و تنوع فعالیت های پژوهشی در حوزه زیست پذیری کلان شهرها و کاستی ها و اشکالات عمده در روش شناسی تحقیق ازنظر مواردی همچون اتکای صرف به سؤالات، خلأ فرضیه و پژوهش های کیفی، مشخص نبودن راهبرد پژوهش، عدم تنوع در روش شناسی، تکراری بودن موضوع ها، روش ها، آماره ها، عدم دسته بندی شاخص ها، روایی و پایایی، عدم استفاده از فنون کمّی بروز و منابع مورد استفاده.
تبیین قابلیت های حقوق بین الملل برای جبران خسارت معنوی لطمه به شهرت تجاری ناشی از نقض تعهدات قراردادی در کشورهای هدف تحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مصادیق خسارات ناشی از نقض تعهدات قراردادی در کشورهای هدف تحریم، خسارت معنوی لطمه به شهرت تجاری شخص متعهدله می باشد. بلاشک، در عرصه ی تجارت معاملات تجاری به مانند دانه های یک زنجیر به یکدیگر متصل است، به نحوی که نقض یک تعهد می تواند باعث نقض تعهدات بسیار دیگر شود و متعاقبا موجبات ورود خسارت به افراد دیگر را پدید آورد. این خسارات که همگی ذیل عنوان خسارات تبعی4 قابل شمارش می باشند، جلوه های متفاوت و متنوعی دارد؛ از فوت منافع متوقع قراردادی متعهدله گرفته تا لطمه به حیثیت و آبروی تجاری وی. در قابلیت جبران فوت منافع متوقع قراردادی متعهدله شاید تردید کمی وجود داشته باشد؛ چرا که اولاً این خسارت از نظر عرف مصداق واقعی ضرر دانسته می شود، ثانیاً دارای جنبه مالی است و ثالثاً مستقیما در اثر نقض تعهد متعهد به وجود آمده و با قرارداد نقض شده پیوند ناگسستنی دارد؛ اما این شک و تردید در جبران خسارات ناشی از لطمه به حیثیت و آبروی تجاری متعهدله بیشتر می شود؛ چرا که اولاً ماهیت این نوع خسارات عمدتا معنوی است تا مالی و ثانیاً این نوع خسارت بیشتر به شخصیت تجاری متعهدله پیوند دارد تا به قرارداد و تعهدات قراردادی ناشی از آن.
تحلیل تضاد کنشگران اجتماعی در عرصه های منابع طبیعی و تأثیرات آن بر جامعه روستایی (مورد مطالعه: شهرستان بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
635 - 648
حوزههای تخصصی:
منابع طبیعی یکی از ارکان جدایی ناپذیر زندگی انسان هاست و بسیاری از نیاز های ضروری آدمی مانند خوراک، پوشاک و مسکن از وجود چنین منابعی حاصل می شود. اما تلاش برای برآورده کردن نیازهای معیشت خانوار، گاه باعث ایجاد تضاد و درگیری بین ذی نفعان منابع طبیعی می شود که تأثیرات نامطلوبی بر معیشت آن ها می گذارد. از این رو، هدف این پژوهش ترسیم الگوی تضاد بین کنشگران و تحلیل تأثیر این تضادها بر جامعه روستایی در حوضه های دوراهان و چشمه علی در استان چهارمحال و بختیاری است. در این زمینه از روش شناسی کیفی شامل طرح مطالعه چندموردی با واحدهای تحلیل چندگانه استفاده شد. بنابراین، در گردآوری داده ها، روش های کیفی مانند مشاهده، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، گروه های متمرکز، نقشه کشی ها و نمودارهای ون به کار رفت. داده ها در نهایت، با روش ارزیابی الگوی تضاد، ترسیم و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که وجود منافع مختلف بین کنشگران باعث ایجاد تضاد در سطوح متفاوت بین آن ها می شود. همچنین، تضاد بین کنشگران باعث تضعیف معیشت خانوارهای روستایی، مهاجرت خانوارها از روستاها و کاهش سرمایه های اجتماعی می شود. با وجود پیامدهای منفی، تضاد در برخی موارد نتایج مثبت بر جای گذاشته است؛ برای مثال، اقدامات کارشناسان منابع طبیعی در حفاظت از منابع طبیعی و جلوگیری از بهره برداری های بی رویه، با وجود تضاد، باعث بهبود پوشش گیاهی در بعضی مناطق شده است.