فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییرات بنیادین در زمینه گردشگری و ضرورت تفکرات جدید اقتصادی،گردشگری را به سمت و سوی خلاقیت پیش برده است. بطوری که صاحب نظران به این باور هستند که پایداری گردشگری در گردشگری خلاق است. بنابراین در راستای توسعه این رویکرد در مناطق روستایی، ظرفیت سنجی بر اساس شاخص های گردشگری خلاق ضروری است. هدف این تحقیق بررسی ظرفیت سنجی شاخص های گردشگری خلاق در مناطق روستایی به صورت مطالعه موردی در روستاهای شهرستان دزپارت است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات پیمایشی با استفاده از ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان سه روستای گردشگری شیوند، دهنو و فالح تشکیل می دهند که بالغ بر 1463 نفر بوده است. بر اساس محاسبه فرمول کوکران، حجم نمونه به تعداد 304 نفر محاسبه شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بوده که روایی آن از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 81/0 تایید شد. نتیجه آزمون شاخص های گردشگری خلاق نشان داد که تمامی شاخص ها در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی اختلاف میانگین برابر با 139/0 تایید می نماید که مناطق روستایی دزپارت از لحاظ شاخص های گردشگری خلاق، استعداد و ظرفیت های قابل توجه دارند. همچنین نتیجه آزمون در سطح شاخص ها نشانگر آن است که شاخص های آموزش(861/0-)، مشارکت محلی(358/0-)، نوآوری و ابتکار(348/0-)، تکنولوژی ارتباطی(960/0-)، خدمات و امکانات(618/0-) و زیرساخت مناسب(09/1-) دارای اختلاف میانگین منفی بوده و این بیانگر آن است که این شاخص ها دارای وضعیت نامناسبی در مناطق روستایی مورد مطالعه هستند. رگرسیون تایید نمود که شاخص های بررسی شده بیش از 74 درصد می توانند متغیر توسعه گردشگری خلاق در مناطق روستایی مورد مطالعه را تبیین نمایندکه شاخص صنایع دستی با 10 درصد و شاخص مشارکت با 8 درصد، بیشترین میزان تبیین در زمینه متغییر گردشگری خلاق را دارند.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های کیفیت محیطی در پهنه های ساحلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
3 - 16
حوزههای تخصصی:
مناطق ساحلی به دلیل ارائه فضاها و فرصت های متنوع از گذشته تاکنون با تقاضای بالای جمعیت رو به رو بوده که این موضوع با بروز معضلات و آشفتگی های متعددی در ابعاد مختلف ساحل همراه بوده است. این معضلات در حوزه های متعددی از جمله حوزه های محیط زیستی، کاربری اراضی، سیاسی و امنیتی، مقرراتی و حقوقی در نواحی ساحلی کشور و از جمله بندر انزلی دیده می شود. در شهر بندرانزلی طبق اسناد توسعه شهری و گزارشات مطالعاتی دستگاه های اجرایی، پهنه ساحلی شهر در سال های گذشته دچار افول مشهودی شده؛ به گونه ای که به نظر می رسد موجبات بروز آسیب های محیط زیست، افول اقتصادی و مسائل اجتماعی متعددی را در قالب کاهش کیفیت محیط ایجاد کرده است. بنابراین می توان گفت مسئله پیشِ رو، شناسایی مؤلفه های حاکم بر ظرفیت های توسعه ای در پهنه ساحلی بندرانزلی است که دچار زوال شده و مدیریت مداخلات می تواند فرایندهای بهبود کیفیت را موجب شود. روش تحلیل داد ه ها بهره گیری از مدل معادلات ساختاری (SEM) است که با استفاده از نرم افزار SmartPlS 3 صورت گرفت. برای آزمون مدل، با استفاده از پرسشنامه و براساس آرای کاربران فضا (مصرف کنندگان)، کیفیت محیطی در نواحی ساحلی متشکل از نُه شاخص برآورد و مورد سنجش قرار گرفت. ضریب استاندارد شده مسیر میان مصرف کننده و کیفیت محیطی (86/0) بیانگر این مطلب است که الگوی آماری کاربران به میزان 86 درصد از تغییرات متغیر کیفیت محیطی را تبیین می کند. کیفیت محیطی پهنه های ساحلی با نُه شاخص سنجیده می شود که از میان آنها، نفوذپذیری اولویت نخست در تحلیل کیفیت محیطی ساحلی دارد و سایر شاخص های مطرح مانند انعطاف پذیری، سازگاری، کارایی، بامعنابودن، تناسبات، تنوع، اجتماع پذیری و پایداری به ترتیب در اولویت های دوم تا نهم قرار می گیرند.
ارزیابی مؤلفه های کالبدی بناهای مسکونی شهر تبریز با رویکرد کیفیت بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، موضوع تحلیل کیفیت بصری جداره های بناهای مسکونی و قابلیت ترجمه آن به زبان محیط و معماری در آثار تاریخی، موردتوجه پژوهشگران این حوزه از دانش قرارگرفته است و متخصصان این حوزه تلاش نموده اند تا با کاربست این مفاهیم در معماری امروز، به تعالی بناهای امروزی منبعث از شناخت بناهای تاریخی بپردازند. بدین منظور، هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تدوین مدل تحلیلی کیفیت بصری جداره های بناهای مسکونی در خانه های تاریخی قاجاری شهر تبریز به منظور سنجش تأثیرگذاری عوامل کیفیت بین عناصر جداره های مسکونی در جذابیت بصری، کالبدی و ذهنی است. در این راستا، پژوهش حاضر بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و ازلحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی همبستگی هست که در آن از تعداد 50 کارشناس در فرآیند پژوهش استفاده گردید. بر این اساس، برای نیل به اهداف مطالعه، از دو نرم افزار SPSS26 (ارائه اطلاعات توصیفی) و Smart PLS3 (ارائه مدل معادلات ساختاری و سنجش تأثیر متغیرها بر هم) استفاده گردید. نتایج به دست آمده از پژوهش، نشان از تأثیرگذاری مثبت، قوی و معنی دار متغیر کیفیت عناصر باکیفیت بصری (با ضریب مسیر 667/0)، تأثیر نسبتاً قوی و معنی دار عناصر کیفیتی بر عوامل کالبدی (با ضریب مسیر 567/0) و نهایتاً تأثیرگذاری متوسط و معنی دار عوامل کیفیتی بر مؤلفه های ذهنی (با ضریب مسیر 447/0) در جداره های مسکونی خانه های قاجاری است. رویکرد انتخاب شده در پژوهش حاضر، ازجمله رویکردهای نوینی محسوب می شود که نتایج آن می تواند در نحوه بیان و معرفی ارتباطات کالبدی و پیوستگی فضای بیرونی، به خوانش مجدد در بناهای مسکونی امروزی بپردازد.
ارزیابی مولفه های ارتقادهنده مسکن مهر در راستای کاهش آسیب پذیری اجتماعی از دیدگاه ساکنان؛ موردپژوهی: مسکن مهر صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله تامین مسکن برای اقشار کم درآمد نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته است و تاکنون سیاست های مختلفی برای تامین مسکن گروه های کم درآمد در نظر گرفته و به اجرا درآمده است. ازسویی دیگر، گسترش آسیب های اجتماعی در مسکن مهر از مهمترین موضوعاتی است که لازم است مورد توجه برنامه ریزان و معماران در طراحی و ساماندهی مسکن مهر قرار گیرد که ضرورت اصلی این پژوهش را بخود اختصاص داده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد که از روش تحلیل عاملی نیز بهره برده است. جامعه آماری این مطالعه ساکنان مسکن مهر شهر صدرا بوده است که به روش خوشه ای تعداد 136 نفر از ساکنان به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش برای ارزیابی مولفه-های کیفی و کالبدی مسکن مهر برای کاهش آسیب پذیری اجتماعی، پرسشنامه محقق ساخته بوده که به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که مقدار این ضریب برای پرسشنامه نگرش 83 درصد محاسبه شد که نشان دهنده پایایی پرسشنامه می باشد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که عوامل و شاخص های مورد استفاده برای سنجش و ارزیابی پروژه مسکن مهر صدرا در چهار عامل شناسایی شدند که این عوامل تحت عنوان شاخص معماری و زیرساختی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی- فرهنگی نام گذاری شدند. در پایان نیز راهکار هایی در ارتقا مسکن مهر برای کاهش آسیب های اجتماعی ارائه شده است.
بررسی و ارزیابی تأثیر پارامترهای اقلیمی بر شکل گیری معماری ساختمان ها جهت مدیریت بهینه گرمایش و سرمایش ساختمان های شهری (مطالعه موردی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگی های اقلیمی مناطق مختلف و تعیین نوع معماری هر منطقه بر اساس آمارها و داده های اقلیمی، یک اصل اجتناب ناپذیر است، عامل مهم در معماری، انسان و راحتی و آسایش اوست. لذا تأثیر متقابل انسان و شرایط اقلیمی و مسکن از بدیهیات می باشد. روش تحقیق روش کتابخانه ای و میدانی است.برای جمع آوری اطلاعات از منابع ، کتابخانه ایی و اسنادی بهره گرفته شده است و جهت درک بهتر منابع کتابخانه ای، پژوهش میدانی از منطقه مورد مطالعه صورت گرفته است.با استفاده از اطلاعات و داده های هواشناسی وسازمان میراث فرهنگی استان اردبیل ، شاخص های اقلیمی - معماری محاسبه و برآورد شده است. عناصر اقلیمی موثر برای تحلیل آب و هوای منطقه مورد مطالعه با استفاده از نرم افزارهای excel، espss، worplat، جداول و نمودارهای مورد نیاز رسم خواهد شد. نتایج حاصل از پژوهش گویای این بحث است که معماری بناهای قدیمی شهر اردبیل کاملا" در ارتباط با وضعیت اقلیمی محل بوده و جهت استقرار این مساکن رو به جنوب و به منظور بهره گیری حداکثر از تابش خورشیدی می باشد. مصالح دیوارها از نوع خشت و گل با ظرفیت حرارتی زیاد است و در زمان معصر نیز تاثیر اقلیم در معماری ساختمان های شهری مدنظر قرار می گیرد،اما برای ساخت و طراحی معماری ساختمان ها در جهت آسایش شهروندان پیشنهاد می گردد که استقرار ساختمان های شهر به منظور کاهش کسب حداکثر انر ژی خورشیدی جهت رو به جنوب باشد .
تحلیل فایده-هزینه مدیریت پسماندهای جامد شهری: مطالعه موردی شهر رباط کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
28 - 36
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه اقتصادی، رشد جمعیت و شهرنشینی باعث شده است تا محیط زیست به شدت در معرض آسیب و تخریب قرار گیرد. در این ارتباط پسماندهای جامد شهری نقش قابل توجهی در تخریب دارد. عدم صرفه های اقتصادی ناشی از فرایند مدیریت پسماند مهمترین موضوعی است که باعث غفلت از هزینه کردن برای مدیریت آثار خارجی محیط زیستی می شود و لذا بررسی پایداری مالی این فرایند ضروری است. در این مقاله به ارزیابی مالی و اقتصادی سه مرحله از فرایند مدیریت پسماند شامل ذخیره سازی، جمع آوری و حمل و نقل برای شهر رباط کریم با استفاده از رویکرد تحلیل هزینه-فایده پرداخته می شود. نتایج نشان داد که در وضعیت فعلی با توجه به اینکه هزینه های انجام این طرح (هزینه های ثابت و متغیر) نسبت به درآمد حاصل از فروش پسماند، بسیار بیشتر است، این فرایند از دیدگاه سرمایه گذاران بخش خصوصی دارای توجیه پذیری مالی نمی باشد. بمنظور بررسی امکان توجیه پذیری مالی، سه سناریو شامل کاهش 15 درصدی هزینه های ثابت، افزایش 30 درصدی درآمد حاصل از فروش هرتن پسماند و لحاظ منافع غیرمستقیم کاهش هزینه های بهداشتی ناشی از عملکرد صحیح مدیریت پسماند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با لحاظ این تغییرات، نرخ بازده داخلی 40 درصد و نسبت فایده به هزینه حدود 20/1 و دوره بازگشت سرمایه 25/4 سال خواهد بود و فرایند مدیریت پسماند می تواند دارای توجیه پذیری مالی باشد. نتایج این مطالعه می تواند اطلاعات لازم برای تعیین مشوق های دولتی برای اقتصادی نمودن فرایند مدیریت پسماند توسط بخش خصوصی را فراهم نماید.
تحلیل تعادل فضایی در توزیع جمعیت روستایی در شهرهای کوچک استان گلستان (مطالعه موردی: شهرکلاله)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
106 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع نابرابری و عدم تعادلهای فضایی میان سکونتگاه های شهری و روستایی از مباحث مهم اقتصاددانان و برنامه ریزان منطقه ای می باشد. وجود دوگانگی اقتصادی، قطب های رشد و پراکندگی نقاط روستایی از آثار این پدیده است. از این رو به منظور دستیابی به توسعه ی متوازن و یکپارچه در فضای منطقه ای، ایجاد سلسله مراتب متعادل و نظام یافته ی سکونتگاه ها از نیازهای اساسی به شمار می آید که در این میان توجه به شهرهای کوچک یکی از راهکارهای تعادل بخشی به این وضعیت می باشد. این مطالعه با هدف شناخت وضعیت الگوی استقرار سکونتگاه ها، نحوه ی تمرکز و روند توزیع جمعیت در فضای منطقه ای شهرستان کلاله صورت گرفته است. در این راستا به عنوان نمونه 11 روستا در نظر گرفته شده و ابتدا از مدل های آنتروپی جهت سنجش میزان تمرکز جمعیت در شبکه ی سکونتگاه ها استفاده شده است یافته های به دست آمده از ضریب آنتروپی نشان دهنده عدم تعادل جمعیت در منطقه شهری کلاله با ضریب (0/572) می باشد. در واقع در منطقه شهری کلاله عدم تعادل فضایی حاکم است.
بررسی دیدگاه های شاغلان و ساکنان روستا درباره تأثیر صنایع چوبی در متنوع سازی اقتصاد روستایی (مطالعه موردی: بخش جوکار، شهرستان ملایر، استان همدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
70 - 91
حوزههای تخصصی:
امروزه با کاهش منابع طبیعی در مناطق روستایی و نیز تحولاتی که مدرنیزاسیون در بخش طبیعی و انسانی از جمله در بین افراد تحصیل کرده و جوانان گذاشته، موجب شده است تا سلایق و دیدگاه های متفاوت در زمینه اشتغال و درآمد بین افراد به وجود آید. در نتیجه این امر، ظرفیت جمعیت پذیری روستاها کاهش یافته و بدین ترتیب موج مهاجرت روستائیان به شهرها در دهه اخیر مشکلاتی را در توسعه روستا و شهر پدید آورده است. در این شرایط تنوع بخشی و متنوع سازی ظرفیت های اشتغال در مناطق روستایی و توسعه مشاغل متناسب با تغییرات اجتماعی- اقتصادی و محیطی ضرورت یافته است. بر این اساس، هدف از این پژوهش بررسی دیدگاه های شاغلان و ساکنان روستا درباره تأثیر صنایع چوبی در متنوع سازی اقتصاد روستایی بخش جوکار شهرستان ملایر است. جامعه آماری کارگاه های موجود در این 9 روستا (یعنی 150 کارگاه و 17235 نفر شاغل در این کارگاه ها) است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران با خطای 5 درصد 380 نفر انتخاب گردید. ابراز پژوهش پرسشنامه است که پایایی آنها بر اساس روش آلفای کرونباخ به میزان 0/890 شاغلان و 0/935 ساکنان تایید شد. شاخص های پژوهش شامل اشتغال، درآمد، کاهش فقر، رکود فعالیت های کشاورزی و تنوع فعالیت های اقتصادی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش T تک نمونه ای بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که طبق دیدگاه شاغلین صنایع چوبی و ساکنان روستا، شکل گیری کارگاه های صنایع چوبی در روستاها نقش مثبتی در ایجاد و تقویت اقتصاد روستایی و متنوع سازی آن داشته است به گونه ای که این صنایع توانسته اند با تفاوت دیدگاهی که در شاخص درآمد و کاهش فقر بین دو گروه وجود دارد تأثیر مثبتی در متنوع سازی اقتصاد روستاهای مورد مطالعه داشته باشند.
امکان سنجی ارتقای کیفی منظر جوامع زیستی حاشیه تالاب ها براساس رویکرد اکولوژی ژرف نگر (مورد شناسی: روستای صراخیه در حاشیه تالاب شادگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناظر و مجتمع های زیستی پیرامون تالاب ها، ازجمله مناطقی هستند که علی رغم وجود وابستگی و ارتباط متقابل میان ساکنان آن ها و تالاب و بهره مندی از خدمات متنوع این اکوسیستم طبیعی، در رویکردهای مطرح درجهت حفاظت و احیای تالاب ها کمتر مورد توجه قرار گرفته اند؛ به گونه ای که توجه و تأکید بر ابعاد کمّی و بیولوژیک تالاب موجب غفلت از نیازهای جوامع پیرامون تالاب و ابعاد کیفی زندگی آن ها شده است. این امر در درازمدت نه تنها تأثیر چندانی بر حفاظت و احیای تالاب ها نداشته، بلکه می تواند تهدیدی جدی برای جوامع زیستی که زندگی شان وابسته به تالاب هاست، باشد؛ ازاین رو اتخاذ رویکردی کل نگر که به همه ابعاد کمّی و کیفی موجود در یک منظر به طور همزمان توجه کرده و در پاسخگویی به نیازهای جوامع مؤثر واقع شود، امری ضروری است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و از طریق مطالعات کتابخانه ای به دنبال امکان سنجی استفاده از مدل اکولوژی ژرف نگر درجهت ارتقای کیفی منظر مجتمع های زیستی حاشیه تالاب ها است؛ در این راستا ابتدا مفاهیم و پایه های 8گانه اکولوژی ژرف نگر از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری و سپس مدل پیشنهادی براساس 8 پایه اصلی اکولوژی ژرف نگر ارائه شد. مدل مذکور درجهت امکان سنجی در روستای صراخیه واقع در حاشیه تالاب شادگان در استان خوزستان به کار گرفته شد. نتایج حاصل نشان می دهد که مدل اکولوژی ژرف نگر با تکیه بر پایه های اصلی خود، توصیه ها و ارزش هایی را درجهت بهره مندی مناسب از محیط زیست در قالب سه مؤلفه شناخت، برنامه ریزی و اجرای طرح های حفاظتی و توسعه ای و نظارت و مشارکت ذی نفعان ارائه می دهد که موجب ایجاد رابطه ای متعادل میان انسان و طبیعت شده و ضمن پاسخگویی به نیازهای زیست محیطی، از طریق ارائه راهکارهایی در زمینه جذب اکوتوریسم، آموزش های زیست محیطی، نمایش سبک و شیوه زندگی جوامع زیستی حاشیه تالاب و... در رشد اقتصادی جامعه، حفظ و احیای ارزش های فرهنگی-معنوی بستر مؤثر واقع شده و بدین طریق موجب ارتقای کیفی منظر جوامع زیستی حاشیه تالاب می شود.
مدل سازی میزان فرسودگی شهری و گونه شناسی بافت فرسوده شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسازی و مداخله در بافت فرسوده فرایندی پیچیده و چندبُعدی است. بسیاری از برنامه ریزان شهری بر اهمیت گونه شناسی و گونه بندی به عنوان اولین و مهم ترین گام در فرایند مداخله بافت های فرسوده شهری تأکید کرده اند. بر این اساس، تأکید این مطالعه بر ارائه روشی علمی و سیستمی برای شناسایی شاخص های مؤثر در فرسودگی و گونه بندی بافت فرسوده براساس شدت فرسودگی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و جامعه آماری شامل 1609 بلوک فرسوده شهر قم است. تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت کمی و کیفی است و از روش های آمار استنباطی و با استفاده از نرم افزارهای SPSSو Arc GISبهره گرفته شده است. در این فرایند، نخست برای بررسی شاخص های مؤثر بر فرسودگی و سپس میزان فرسودگی بلوک ها با استفاده از مدل تحلیل عاملی نوع Rشاخص های پژوهش در چهار عامل کالبدی، جمعیتی-اجتماعی، اقتصادی، و زیست محیطی بارگذاری شدند و با توجه به میزان فرسودگی کل و با بهره گیری از روش تخمین تراکم کرنل گونه بندی شدند. نتایج یافته های پژوهش نشان می دهد شش عامل از عوامل اصلی و تأثیرگذار بر فرسودگی در شهر قم می باشند و این عوامل در مجموع 95 / 67 درصد فرسودگی شهری را تبیین می کنند. عوامل اقتصادی و جمعیتی-اجتماعی مهم ترین عوامل شناخته شدند و میزان فرسودگی با شاخص های اقتصادی از جمله قیمت زمین، گروه های شغلی و درآمدی، و امکانات و تسهیلات مسکن بیشترین ارتباط را داشته است. همچنین، در ارتباط با اولویت های توسعه و مداخله در بافت، نتایج تابع برآورد تراکم کرنل نشان داد پهنه های واقع در شمال و جنوب محدودهبافت فرسوده شهر از مستعدترین و بالاترین احتمال شدت و گسترش فرسودگی برخوردارند که براساس یافته های به دست آمده در اولویت بالایی جهت مداخله قرار می گیرند.
بررسی آثار تحریم های هسته ای بر کیفیت زندگی شهروندان شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از اساسی ترین مفاهیم در حوزه مطالعات شهری است که متأثر از عوامل اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی داخلی و خارجی شهرها و کشورها دچار نوسان می شود. در ماه ژوئن 2012، به سبب تحریم های امریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران، که در راستای توقف برنامه هسته ای این کشور اعمال شد، آسیب هایی به کشور ایزان وارد شده است. از این رو، هدف اصلی از این تحقیق مطالعه چگونگی و شدت تأثیرگذاری ابزار تحریم در کیفیت زندگی شهروندان در راستای آگاه کردن مدیران و سیاست گذاران شهری با شرایط بحرانی تحریم برای اعمال برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های منطقی تر است. هدف راهبردی این تحقیق نیز تببین ضرورت توجه به متغیر «تحریم»، به عنوان یک پیشران مؤثر در توسعه آتی شهرها، ولو به عنوان یک پیشران شگفتانه در قالب متغیرهای فراسیستمی بوده است. نویسنده اول این مقاله تحقیقی علمی در زمینه وضعیت کیفیت زندگی شهر آمل پیش از آغاز تحریم های مذکور انجام داده بود، که نتایج آن منتشر شد (خادمی،1393). انتخاب خانواده ها در آن به تعداد 350 خانوار و به شیوه تصادفی بوده است. نتایج تحقیق سال 1393 با تحقیقی که در این زمینه توسط نویسنده اول این مقاله در سال 1396 و زمان اجرای توافق «برجام» انجام پذیرفت در نرم افزار SPSSمقایسه شد. نتایج آزمون ها نشان داده که وضعیت کلی مؤلفه های اجتماعی، کالبدی، و اقتصادی شهر پیش از تحریم ها با میانگین 2 / 3 شرایط مناسب تری نسبت به میانگین 6 / 2 این شاخص ها در زمان اثرگذاری تحریم ها داشته است. چنانچه نتایج آزمون T در این نرم افزار نیز اختلاف معنی دار میانگین ها را در دو بازه زمانی تأیید کرده است.
مدیریت و برنامه ریزی ماندگاری جمعیت در سکونتگاه های روستایی شهرستان گرمسار با تاکید بر متغیرهای جغرافیایی- اقتصادی(گردشگری، کشاورزی و صنایع دستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت دقیق مسایل مربوط به روستاهای ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ زیرا ریشه تمامی مشکلات و مسائل عقب ماندگی مثل فقر گسترده، نابرابری در حال رشد، رشد سریع جمعیت و بیکاری فزاینده، در مناطق روستایی قرار دارد. در دنیای امروز، برنامه ریزی توسعه ملی به طور کلی و برنامه ریزی توسعه روستایی به طور اخص، از ضروریات سرزمین های مختلف به شمار می رود. محور توسعه روستاها بطور سنتی کشاورزی تعریف شده، اما محدودیت منابع طبیعی در برخی از روستاها، باعث رکود اقتصادی شده و توسعه کشاورزی به توسعه اقتصادی همه روستاهای منتج نشده است. تمامی جوامع روستایی با معضل بیکاری به نوعی دست به گریبان هستند و ابعاد این معضل، بخش های اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی را نیز متاثر ساخته است. هدف اصلی این مقاله عبارت است از مدیریت و برنامه ریزی متغیرهای جغرافیایی – اقتصادی ماندگاری جمعیت را در سکونتگاه های روستایی شهرستان گرمسار. چگونه می تون با مدیریت و برنامه ریزی متغیرهای جغرافیایی – اقتصادی ماندگاری جمعیت را در سکونتگاه-های روستایی شهرستان گرمسار افزایش داد؟ این پایان نامه با استفاده از روش تحلیلی – تبیینی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات و اسناد کلان انجام می شود. روش جمع آوری داده ها نیز کتابخانه ای و نیز استفاده از مقالات علمی – پژوهشی است. ابزار گردآوری اطلاعات فیش برداری و استفاده از جداول و نمودارها است. نتایج پژوهش نشان می دهد که که آمایش سکونتگاه های روستایی شهرستان گرمسار از لحاظ متغیرهای جغرافیایی – اقتصادی باعث بهبود روند مهاجرت و افزایش ماندگاری جمعیت در منطقه می شود.
نقش مدیریت منابع آب کشاورزی در توسعه نواحی روستایی مورد: دهستان غنی بیگلو(شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد. عدم توجه کافی به مقوله مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی و تداوم استفاده از برخی شیوه های نادرست فعلی یکی از عوامل اصلی ناکامی در دست یابی به توسعه پایدار کشاورزی و روستایی است. در این مطالعه تلاش شد تا نقش مدیریت منابع آب کشاورزی در توسعه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی فضاهای روستایی دهستان غنی بیگلو واقع در شهرستان زنجان پرداخته شود. جامعه ی آماری تحقیق، کلیه بهره برداران کشاورز این دهستان (631 خانوار) هست که بر اساس فرمول کوکران تعداد 160 سرپرست خانوار از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه با کسب نظر از کارشناسان و پایایی از طریق ضریب آلفا ی کرونباخ 89% محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کروسکال والیس، همبستگی و رگرسیون) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین مدیریت بهینه منابع آب و توسعه پایدار روستایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به طوری که با گسترش مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی، بر میزان پایداری اجتماعات روستایی افزوده شده است. در این میان نقش و اهمیت نهادهای محلی روستایی (شوراها و دهیاری ها) در ایجاد هماهنگی جهت تأمین آب کشاورزی اهمیت زیادی داشته است. مشارکت نهادهای اجرایی، مالی و اعتباری به منظور تأمین مالی و انتقال آب موردنیاز کشاورزان در مدیریت منابع آب از دیگر دستاوردهای تحقیق است. همچنین لزوم توجه به عامل آگاهی و دانش کشاورزان و همچنین نقش مدیران و رهبران روستایی و نهادهای ذی ربط در هدایت روستاییان به سوی مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی از دیگر یافته های تحقیق حاضر به شمار می رود.
تأثیر بازنمایی بناهای تاریخی در فضای مجازی بر شکل گیری تصویر مقصد گردشگران (مطالعه کیفی در اقامتگاه های سنتی شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم مؤلفه های بازنمایی بناهای تاریخی در فضای مجازی و تأثیر آن بر تصویر ذهنی گردشگران، عامل مهمی در شناخت ادراک و رفتار آنها است. بخشی از این موضوع، تأثیری است که بازنمایی مکان بر تصویر ذهنی گردشگر از مقصد می گذارد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر بازنمایی بناهای تاریخی در فضای مجازی بر تصویر مقصد گردشگران است. این پژوهش جزء اولین پژوهش ها در زمینه گردشگری معماری است که اقامتگاه های سنتی را موضوع و مقصد گردشگران قرار داده است. این مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شده است. با 18 گردشگر داخلی و 7 گردشگر خارجی که از طریق فضای مجازی برای اولین بار با یکی از اقامتگاه های سنتی کاشان آشنا شده و آن مکان را برای اقامت انتخاب کرده بودند، مصاحبه شد. جمع آوری داده ها تا زمان رسیدن به اشباع نظری، توسط مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. با تحلیل مفهوم بازنمایی مکان محور، 4 مقوله اصلی استخراج شد: 1) بازنمایی معمارانه، 2) بازنمایی وجوه معنایی، 3) بازنمایی فعالیت ها و رویدادها، 4) روش بازنمایی. نتایج این مطالعه نشان داد بازنمایی مکان محور، علاوه بر تأکید بر بازنمایی مؤلفه های فیزیکی، ابعاد مختلف تعامل میان انسان و محیط را در سطوح معنایی تعریف می کند. غنای بازنمایی مکان محور به معماران و متخصصان گردشگری کمک می کند تا به شناخت بهتری از تصویر ذهنی گردشگران از اقامتگاه های سنتی از طریق فضای مجازی دست یابند و از این طریق به معماران در چگونگی بازنمایی بناهای تاریخی کمک می کند. همچنین، راهنمایی برای مدیران گردشگری در جهت ارتقا تولید محتوا و بازاریابی مکان در فضای مجازی است.
تحلیل رابطه سطح انتظارات از دولت و تمایل جوامع محلی به اقدامات پیشگیرانه در برابر مخاطرات (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1313 - 1333
حوزههای تخصصی:
امروزه، تأکید بر مدیریت ریسک و اجرای اقدامات پیشگیرانه به عنوان اساسی ترین رویکرد در ادبیات مدیریت بحران مطرح است. اما تحقق این فرایند، به ویژه در جوامع روستایی و با جلب مشارکت جوامع محلی به انجام دادن اقدامات پیشگیرانه تحت الشعاع عوامل و موانع بسیاری است که سطح انتظارات جوامع محلی از دولت و وابستگی به آن برای مدیریت بحران و اثرهای آن یکی از مهم ترین این عوامل است. بنابراین، در پژوهش حاضر به تحلیل تأثیر انتظارات از دولت بر میزان تمایل جوامع محلی به مشارکت در انجام دادن اقدامات پیشگیرانه در برابر سوانح طبیعی با روش توصیفی- پیمایشی و با ابزار پرسش نامه پرداخته شده است. به منظور سنجش هدف و تحلیل داده ها، از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون خطی، و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت کاربردی و از لحاظ نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. بر اساس نتایج به دست آمده، در منطقه مورد مطالعه میزان تمایل روستاییان به اقدامات پیشگیرانه پایین تر از سطح متوسط است. در حالی که سطح انتظارات مردم از دولت در برابر سوانح طبیعی بسیار بالاست. همچنین، ضمن تأیید ارتباط بین این دو متغیر، تأثیرگذاری متغیر انتظارات روستاییان از دولت بر عدم تمایل جوامع محلی به اقدامات پیشگیرانه در برابر سوانح طبیعی با میزان ضریب 38 درصد تبیین و تأیید می شود. از سویی، بر اساس نتایج به دست آمده، تمایل به اقدامات پیشگیرانه در بین روستاییانی که واکنش ترجیحی آن ها در برابر سوانح بر اساس مستندات و آرشیو تجربه آن هاست بیشتر از سایر روستاییان است.
ارزیابی پیشران های تأثیرگذار بر تحقق مدیریت سیستمی گردشگری با تأکید بر رویکرد حکمروایی خوب، مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین صنایع درآمدزا، ارتباطات گسترده ای با سایر قسمت های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و ... دارد. با توجه به ارتباطات وسیع گردشگری با بخش های مختلف، تأکید بر رویکرد مدیریت سیستمی در راستای دست یابی به توسعه این صنعت ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. در این راستا، هدف از تحقیق حاضر شناسایی پیشران های تأثیرگذار بر تحقق مدیریت سیستمی گردشگری در کلان شهر تبریز با تأکید بر رویکرد حکمروایی خوب می باشد. روش تحقیق از نظر نوع آمیخته (کمی-کیفی)، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که به منظور تحلیل داده ها نیز از معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مسئولان، مدیران و کارشناسان مرتبط با حوزه گردشگری و نخبگان دانشگاهی (حدود 1400 نفر) می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به دست آمده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مدیریت در حوزه گردشگری کلان شهر تبریز دارای مشکلاتی همچون عدم هماهنگی و همکاری سازمان ها و ارگان های دولتی و موازی کاری سازمان ها، ساختار معیوب اداری و بوروکراتیک سازمان گردشگری و فقدان خط مشی و سیاست گذاری مناسب در حوزه گردشگری می باشد. همچنین یافته ها نشان می دهد که بیشترین اثرگذاری در بین مؤلفه های موردبررسی در راستای تحقق مدیریت سیستمی گردشگری در کلان شهر تبریز مربوط به وجود رهبری واحد شایسته و پاسخگو؛ وجود تعامل و اعتماد بین نهادی در نهادهای درگیر با امور گردشگری و تلاش مدیریت شهری در ایجاد و تقویت انجمن ها و نهادهای غیردولتی به منظور مشارکت در اداره امور گردشگری به ترتیب با امتیاز 822/0، 803/0 و 756/0 می باشد. از طرفی شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 682/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری تحقیق حکایت دارد.
ارائه مدلی برای تبیین دیدگاه کل نگر در رابطه انسان و طبیعت در معماری با تکیه بر نگاشت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران سنتی، در رابطه انسان و طبیعت تعادل برقرار بود. باوجود افزایش دانش و آگاهی انسان نسبت به طبیعت بعد از رنسانس، تعادل در رابطه انسان و طبیعت ازمیان رفته است؛ این امر تأثیرات منفی زیادی در زندگی انسان و نیز حیات زمین ایجاد کرده است. در نوشتار حاضر ارائه دیدگاه کل نگر در رابطه انسان و طبیعت در معماری به عنوان راهکاری در ایجاد تعامل مناسب میان انسان و طبیعت ارائه گردیده است. نوشتار حاضر به مقایسه تأثیرات دیدگاه کل نگر دوره سنتی و دیدگاه جزئی نگر دوره مدرن در رابطه انسان و طبیعت پرداخت تا با پی بردن به نحوه اثر گذاری عوامل مؤثر در این رابطه، به ارائه مدلی کل نگر در رابطه انسان و طبیعت در عصر معاصر بپردازد. عوامل مؤثر در رابطه انسان و طبیعت در معماری با تحلیل محتوای متون به دست آمده و کدگذاری گردیدند. میزان روایی کدها با ارائه پرسشنامه به خبرگان و استفاده از روش CVR به دست آمد. برای بیان نحوه تأثیر کدهای به دست آمده در رابطه انسان و طبیعت از روش نگاشت شناختی بهره گرفته شد. با ترسیم روابط علت و معلولی میان عوامل مؤثر در رابطه انسان و طبیعت در معماری دو دوره سنتی و مدرن این نتیجه به دست آمد که دیدگاه کل نگر در دوران قبل از مدرن در رابطه انسان و طبیعت و به تبع آن تعادل میان نگرش مادی و ارزشی به طبیعت موجب شکل گیری رابطه ای متعادل میان انسان و طبیعت بوده است. همچنین دیدگاه جزئی نگر و کمی گرا و تأثیر آن بر افزایش دانش انسان به طبیعت و ایجاد نگرش مادی به طبیعت در دوره مدرن در آسیب به طبیعت و جدایی رابطه انسان و طبیعت در معماری مؤثر بوده است و در بخش دوم تحقیق با بهره گیری از کدهای به دست آمده در بخش نظری پژوهش و نتایج نمودارهای شناختی دو دوره سنتی و مدرن، مدلی کل نگر در رابطه انسان و طبیعت برای عصر حاضر ترسیم گردید.
بررسی مؤلفه های مکانی و فرهنگی طراحی فضاهای شهری متناسب با زنان با استفاده از مدل مکانی کانتر و نظریه فرهنگی استورت هال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
161-174
حوزههای تخصصی:
زنان برای حضور و فعالیت در فضاهای شهری، نیازهای خاصی دارند. هدف اصلی پژوهش، شناخت و ارائه ابعاد و مؤلفه های مکانی و فرهنگی فضاهای شهری متناسب با طراحی این فضاها برای حضور و فعالیت زنان در آن هاست. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و از نظر هدف، توصیفی– تحلیلی و از نظر منطق اجرای پژوهش، قیاسی می باشد. سه مولفه پیشنهادی کانتر مشتمل بر معنی (مصونیت زنان)، عملکرد (بالابردن سطح حضور زنان) و کالبد (فضای امن)، صرف نظر از ایجاد موانع و آسیب های اجتماعی، محدودیت هایی را برای زنان ایجاد کرده است و ایجاد فضاهای شهری مناسب و پاسخگو به نیازهای زنان و روابط بین محیط و فعالیت های آن ها، فضای شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. در مدل استورت هال "معنا" اساس هر گونه رویداد، پدیده و مکان بوده و این نوع معنا را با فرهنگ یکی می داند. توجه به معیارهای مؤثر بر میزان فعالیت زنان و ایجاد فضای شهری متناسب با فعالیت های موجود در آن، میزان حضور در فضاهای شهری و معنادهی به کالبد با تقویت حس مکان، نحوه عملکرد را نیز برای زنان در آن مکان مهیا می سازد.
اثربخشی کارآفرینی بر مؤلفه های اقتصادی روستاهای مقصد گردشگری مورد: بخش الموت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی یکی از رویکردهای توسعه مناطق روستایی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است و نقش مهمی به عنوان یک راهبرد در بخش گردشگری دارد. فعالیت های کارآفرینی می تواند تأثیرات مهمی در بخش های مختلف نواحی روستایی و مقصدهای گردشگری روستایی داشته و تغییر و تحولات مهمی در این مقصدها ایجاد نماید. بخش الموت شهرستان قزوین با داشتن منابع و توان های گردشگری روستایی همراه با ظرفیت های گردشگری بوم گردی و فرهنگی، یکی از مناطقی است که در یک دهه گذشته با رشد گردشگری و فعالیت های کارآفرینی همراه بوده است. هدف اصلی پژوهش، سنجش میزان و دامنه تأثیرات و پیامدهای برنامه های کارآفرینی بر تغییر و تحولات مقصدهای گردشگری روستایی در ابعاد مختلف است. این تحقیق از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها، یک پژوهش ترکیبی کمی- کیفی است. برای این منظور ابتدا از طریق مجموعه مطالعات کتابخانه ای و میدانی، فعالیت های کارآفرینی انجام شده در یک دهه گذشته شناسایی شده و سپس تغییرات مقصدهای گردشگری روستایی در چهار بعد اقتصادی، مدیریتی- انسانی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی-فیزیکی مشخص شد. جامعه آماری اصلی پژوهش، گروه کارشناسان شامل دهیار و شوراهای مقصدهای گردشگری روستایی، محققان و پژوهشگران آشنا با منطقه و صاحبان کسب وکارهای گردشگری بودند که با توجه به محدود بودن تعداد آن ها، کلیه این جامعه که 30 کارشناس مسلط بودند، در نظر گرفته شد. همچنین مردم محلی نیز به عنوان جامعه آماری مکمل به صورت کیفی و شیوه اشباع نظری جهت تکمیل اطلاعات بررسی شد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از شاخص ها و آزمون ها و تحلیل های آماری در کنار تحلیل های کیفی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد فعالیت های کارآفرینی دارای تنوع مطلوبی است و می تواند بر کلیه بخش های مقصدهای روستایی تأثیرگذار باشد و ابعاد مختلف را پوشش دهد. با این وجود سطح تأثیرات و پیامدهای کارآفرینی بر تغییرات مقصد عمدتاً در سطح متوسط رو به بالا بوده و میزان تأثیرپذیری مقصدها از برنامه های کارآفرینی، نسبی است.
بررسی اثرات توسعه شهری و روستایی بر میزان مصرف انرژی در شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
903 - 920
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی ، و تکنولوژیکی در ارتباط با محیط زیست از مسا ئ ل مهم و پیچیده است، به طوری که چگونگی تعامل بخش انرژی، محیط زیست ، و رشد و توسعه از محورهای اصلی توسعه پایدار هر کشوری محسوب می شود. از این رو ، در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر توسعه شهری و روستایی بر میزان مصرف انرژی در دوره زمانی 1379- 1393 در شهرستان تبریز پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش پژوهش آن توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات و داده ها از مطالعات کتابخانه ای، اسنادی ، و سازمان های مرتبط استفاده شده است. شاخص های تحقیق شامل ارزش افزوده بخش صنعت، درآمد سرانه واقعی، تعداد وسایل نقلیه موتوری ، و نرخ شهرنشینی است. در تجزیه و تحلیل داده ها از مدل STIRPAT تعمیم یافته و روش های اقتصاد سنجی استفاده شده است. برای بررسی ایستایی داده ها از دو روش فیلیپس پرون و دیکی فولر تعمیم یافته و در تخمین رابطه از روش ARDL ، آزمون بریوش گادفری ، و روش جارک - برا استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل ها حاکی از آن است که متغیرهای مدنظر در سطح معناداری بالایی دارای اثرگذاری مثبت بر روی مصرف انرژی هستند. تأثیر ارزش افزوده بخش صنعت، درآمد سرانه واقعی، نرخ شهرنشینی ، و تعداد وسایل نقلیه موتوری بر مصرف سرانه انرژی به ترتیب 504 / 0، 99 / 1، 225 / 3 ، و 134 / 0 است ؛ یعنی در بلند مدت یک درصد افزایش در شاخص های مورد نظر سرانه مصرف انرژی را به میزان 504 / 0، 99 / 1، 225 / 3 ، و 134 / 0 درصد افزایش می دهد. در بین شاخص های مورد بررسی، نرخ شهرنشینی با 225 / 3 بیشترین تأثیر را بر مصرف سرانه انرژی در شهرستان تبریز داشته است.