فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۸۱ تا ۵٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت شهر ساری و در پی آن ازدیاد تعداد وسایل نقلیه درون شهری، مشکل حمل و نقل و ترافیک را به یکی از اصلی ترین مشکلات و متعاقباً انواع پیامدهای زیست محیطی و اجتماعی و در نهایت، تهدید سلامتی و آسایش شهروندان تبدیل کرده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی روند پایداری وسایل حمل و نقل و عوامل تأثیر گذار برحمل و نقل پایدار، کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای، اسنادی- آماری و میدانی استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل یافته ها، ابتدا با روش جای پای اکولوژیکی (EFA)، روند پایداری وسایل حمل و نقل شهر ساری در سال 1394 مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج حاصل با استاندارد جهانی مورد مقایسه و در ادامه برای وزن دهی عوامل تأثیر گذار بر حمل و نقل پایدار که مربوط به استراتژی ASI می باشد، از مدل تاپسیس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شهر ساری مینی بوس، بیشترین میزان جای پای بوم شناختی را با (00048/0) هکتار به خود اختصاص داده و کمترین مقدار نیز مربوط به اتوبوس با جای پای بوم شناختی (000027/0) هکتار است. مقایسه میزان جای پای وسایل حمل و نقل شهری با مقادیر استاندارد نیز حاکی از آن است که به جز اتوبوس، سایر شیوه های حمل و نقلی شهر ساری از میزان جای پای بیشتری نسبت به استاندارد جهانی (2011) برخوردارند. همچنین، عوامل تأثیر گذار بر حمل و نقل پایدار شهر ساری بر اساس آراء متخصصان و مدل تاپسیس، منعکس کننده این مطلب است که قراردادن حمل و نقل غیر موتوری در رأس طرح های جامع حمل و نقل، اختصاص بیشتر ظرفیت خیابان ها به انواع سیستم حمل و نقل پاک و همگانی و تشویق افراد به انجام سفرهای ضروری با حمل و نقل همگانی، به ترتیب با کسب امتیازهای (724/0)، (654/0) و (624/0) بیشترین نقش را در حمل و نقل سبز شهر ساری داشته اند.
پیاده سازی الگوریتم معکوس سلسله مراتب تصمیم گیری جهت آسیب پذیری محل استقرار ساختمان های حیاتی حساس و مهم شهر اهواز
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
211-230
حوزههای تخصصی:
بشر همواره در زندگی و ساخت و سازهای خود با تهدید مواجه بوده و در طول تاریخ، انواع حوادث را تجربه کرده است. عصر حاضر عصر آسیب پذیری شهری است، زیرا همسو با پیچیده شدن حیات شهری، شهرها در ابعاد مختلف با مخاطرات طبیعی و بحران تکنولوژیک از یک سو و بحران-های اجتماعی-امنیتی از دیگر سو مواجه اند. نظام چندنقشی کلان شهر اهواز در کنار موقعیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک، ژئوکالچر و بافت اجتماعی و فرهنگی این شهر همچنین همجواری نامناسب بسیاری از کاربری ها با یکدیگر میزان آسیب پذیری کاربری های حیاتی، حساس و مهم را با توجه به اهمیت بسیار زیاد آن ها بشدت افزایش داده است. این پژوهش جزو تحقیقات کاربردی و ماهیت تحقیق توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی در شهر اهواز است. شاخص های منتخب در دو مرحله گردآوری شد. با توجه به ضریب متفاوت هر یک از شاخص های منتخب در آسیب پذیری کاربری های حیاتی، حساس و مهم، از روش معکوس وزن بخشی چند معیاره (AHP) برای تعیین وزن بخشی به شاخص ها استفاده گردید. و با استفاده از نرم افزار ArcGIS10. 1 ابزار Spatial Analysis و از طریق توابع همپوشانی فازی رستر نهایی سنجش آسیب-پذیری تهیه شد. همچنین سوالاتی برای این پژوهش طراحی شد و در پایان به آن ها پاسخ داده شد به طوری که آسیب پذیرترین نقاط در بین کاربری های حیاتی، حساس و مهم نمایش داده شد نتایج حاکی از آن است که بخش عمده ای از شهر اهواز بخصوص منظقه یک این شهر از لحاظ شاخص های همجواری برای آسیب پذیری کاربری های حیاتی، حساس و مهم دارای میزان آسیب پذیری بالایی هستند. در پایان نیز پیشنهادهایی ارائه شده است.
Elaboration of Spatial Function in Political Organization of Space with an Emphasis on Country Divisions in Great Khorasan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۱۸-۹
حوزههای تخصصی:
One of the aims of spatial political management is to increase access to social and economic services to all residents in an area in order to enhance their satisfaction. There is a great space in the action that has a broad scope. If the spatial political organization implemented in a country is unable to organize such services in a condensed manner, it will face reduced efficiency and lack of satisfaction of its residents of their access to economic, socio- cultural services, so it will lose its political authority before its residents. The distance between the rural- urban centers of the Great Khorasan province to its capital (Mashhad) along with its consequent complications have always been one of the problems of this Great province before conducting the political divisions of the province in 2004. One of the most significant purposes of assigning the law of the state divisions in the province has been to lower its physical distance to the political center of the province and to increase the socio- economic facilities provided to raise its inhabitants’ satisfaction. The present reearch was conducted using a descriptive- analytric approach to analyze the effects ofthe state’s divisions and to increase the effect of the political centers (Birjand and Bojnord) on thesatisfaction level in terms of economic, socio- cutural needs of the citizens in the North Khorasan province. The resultsshowed that reducing thedistance created in the political divisions of the province and adjacency of the urban rural centers to the political sites in the province has failed satisfying the satisfaction of the local residents of these areas.
Analysis of The climatic changes in Kermanshah province based on the five criteria of precipitation, temperature, wind, weather phenomena, and horizontal visibility(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۲۷۴-۲۵۹
حوزههای تخصصی:
Score for exposure factor is the sum of scores for the five criteria of precipitation, temperature, wind, weather phenomena, and horizontal visibility. Hourly data on precipitation, temperature, relative humidity, weather condition codes, and horizontal visibility obtained at 23 synoptic stations in the Province, and from those located in an area within a radius of 100 kilometers from the borders of it, since the time they were established up to the end of 2012, was first received from Iran Meteorological Organization. Those stations were then selected that had data related to eight daily measurements in the interval 1990-2010. Based on this, data processing was carried out for nine stations (five in Kermanshah Province and four in neighboring Provinces) within MATLAB environment. The scores for exposure factors for climate change in two five-year intervals were calculated to assess climate vulnerability of Kermanshah Province. In the next stage, the study period was divided into three intervals: the base interval (from 23, 9, 1990 to 21, 9, 2000), the first interval (from 22, 9, 2000 to 22, 9, 2005), and the second interval (from 23, 9, 2005 to 22, 9, 2010). Following that, exposure criteria and markers were determined. It was then necessary to define and measure a broad range of markers because of the temporal-spatial non-uniformity in the climate of Kermanshah Province that results from land location and variety in this Province. In the present research, climatic data was processed in the framework of five criteria that included 29 markers. In general, it was found that Kermanshah Province is faced with increased hazards resulting from current changes in climate.
امکان سنجی استفاده از تکنیک های متناسب طراحی شهری مشارکتی مبتنی بر بستر و ظرفیت های اجتماعی - مکانی (نمونه ی موردی بازار نوغان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۷۴-۶۱
حوزههای تخصصی:
امروزه ضرورت مشارکت شهروندان در بهبود وضعیت شهرها بر کسی پوشیده نیست. اما در حوزه ی طراحی شهری این ضرورت در بسیاری از موارد نادیده گرفته شده و مطالبات مردم مغفول مانده است. علاوه بر این در اغلب مطالعات انجام شده، استفاده از مشارکت شهروندان در فرآیند طراحی نتوانسته است نتایج چندانی را در عرصه ی کاربرد به همراه داشته باشد؛ چرا که این مورد غالباً بی توجه به امکان سنجی صحیح به منظور انتخاب بهینه ی ابزارهای مشارکت مردمی صورت می گیرد. بازار نوغان مشهد از قدیمی ترین بازار های این شهر است که در طرح نوسازی و بهسازی بافت اطراف حرم امام رضا (ع) واقع شده است. با نگاهی به این طرح می توان دریافت که نقش مردم به عنوان مخاطبان اصلی تصمیم گیری به درستی تبیین نشده است. این پژوهش با هدف کاربردی به دنبال کاربست شیوه ها و فنون طراحی شهری مشارکتی مناسب در فرآیند ساماندهی عرصه های همگانی شهری است. از این رو در بستری اجتماعی- مکانی، سعی در انتخاب بهینه ی ابزار های مناسب جهت مشارکت حداکثر مردمی دارد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه می باشد و داده های مستخرج از پرسش نامه ها با استفاده از نرم افزارSPSS و روش های آماری تجزیه و تحلیل گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از پرسش نامه با پایایی 0.76، میزان حس جمعی افراد در محدوده ی بازار نوغان بالا است و تکنیک های مناسب جهت تعامل با آن ها، تکنیک های چاپی نظیر بروشور، بهره گیری از افراد تسهیل گر اجتماعی، مصاحبه، پرسش نامه، برگزاری جلسات برای تمامی گروه های سنی و جنسی و کاربرد شبکه های اجتماعی برای گروه سنی جوانان می باشد.
تصویر ذهنی کودکان از منظر خیابان های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
27 - 40
حوزههای تخصصی:
خیابان به لحاظ ساختاری و محتوایی بخش مهمی از انتظام فضایی شهر را تشکیل می دهد. منظر خیابان همچون منظر شهری واجد ابعاد عینی و ذهنی است. از سویی کودکان که موضوع مهمی در مطالعات محیطی در چند دهه ی گذشته بوده اند، به سبب مقیاس ذهنی و جسمی متفاوتی که با بزرگ سالان دارند، تصویر ذهنی متفاوتی از خیابان خواهند داشت که موضوع پرداخته شده ای نیست. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی عوامل کالبدی (عناصر و اجزاء) و غیر کالبدی (رفتارها، رویدادها و خاطره ها) مؤثر در تصویر ذهنی کودکان 5 تا 7 سال از منظر خیابان های شهری شیراز است که این کار از نظر موضوع پژوهش (خیابان) و توجه به کودکان ایرانی در تحقیق نوآورانه است. روش شناسی این پژوهش مبتنی بر راهبردهای همبستگی و کیفی است. تصاویر ذهنی با تکنیک «نقشه های کروکی وار» (ترسیم کودکان) که از دسته روش های طراحی- ترسیمی (زایشی) هستند استخراج شده است. مزیت این روش همانا فراهم آوردن زمینه ای برای بیان های غیر کلامی است که کودکان را فعال و خلاق می نماید. در مجموع 118 نقاشی با این روش گردآمده که ضمن تحلیل توصیفی آماری به روش تحلیل عاملی اکتشافی نیز با نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد واکاوی قرار گرفتند. ترسیم ها که با راهنمایی مربیان خوانش شدند، در بیشتر موارد خیابانی مستقیم را نشان می دهند. گونه شناسی عناصر کالبدی ساختار خیابان اولویت ترسیم خودرو، خط کشی خیابان و چراغ راهنما را نشان می دهد. از میان عناصر و عوامل طبیعی، خورشید و ابر بیشترین فراوانی را داشتند. ترسیم انسان بیش از انواع موجودات زنده بوده است. اغلب ساختمان های ترسیم شده نیز از گونه بلند مرتبه بودند. درکل میزان گوناگونی رنگ ها و جزئیات، اندک ارزیابی گردید و بیشترین اغراق در ترسیم به ترتیب از آنِ خودرو، چراغ راهنمایی و انسان بود. تحلیل عاملی سنجه ها در کل 6 عامل را در تشکیل تصویر ذهنی کودکان شناسایی نمودند که به ترتیب عبارتند از: «طبیعت و بازی»، «مقررات خیابان»، «طبیعت آسمان»، «ساختار خیابان»، «منظر شهر» و «ساختار تقاطع». در کل عواملی که به هندسه، ساختار و نظم حاکم بر خیابان مربوط بودند، بیشترین فراوانی را در تصویر ذهنی کودکان دارند. فقدان فعالیت های انتخابی و اجتماعی در ترسیم ها بیانگر ضعف خیابان های شهرهای کشور در تحقق رویدادها است که کاهش سرزندگی را در پی داشته است.
سنجش آثار فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه ی برخی شاخص های اقتصادی و اجتماعی روستاهای بخش مرکزی شهرستان بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر سنجش آثار فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه برخی شاخص های اقتصادی و اجتماعی روستاهای بخش مرکزی شهرستان بهار بود. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه ی جمع آوری داده ها پیمایشی و از نظر تحلیل داده ها از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 15933 نفر از ساکنین 13 روستای دارای دفاتر خدمات فاوا در بخش مرکزی شهرستان بهار بودند که از بین آن ها تعداد 375 تن بر اساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب و به صورت انتساب متناسب پرسشنامه ها توزیع و تکمیل گردید. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسش نامه بود که روایی سؤالات آن توسط صاحب نظران و اساتید مربوطه تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شد که میزان پایایی بین 863/0 و 872/0 به دست آمد. به منظور سنجش متغیّرهای مربوط به شاخص های اقتصادی و اجتماعی همچنین میزان استفاده از خدمات فاوا از طیف پنج قسمتی لیکرت استفاده شد. پردازش داده ها از طریق نرم افزار SPSS و به دو صورت توصیفی و تحلیل انجام شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که میزان استفاده از فاوا بین روستاییان مورد مطالعه در همه شاخص های اقتصادی مورد مطالعه از قبیل افزایش تولید محصول، افزایش درآمد، اشتغال زایی، کاهش هزینه حمل و نقل و بازاریابی تأثیر مثبت و معنی دار داشته است. نتایج همچنین نشان داد میزان استفاده از فاوا در برخی شاخص های اجتماعی نظیر مشارکت پذیری، اعتماد اجتماعی، آموزش و ارتباطات و رفاه اجتماعی تأثیر مثبت و معنی داری داشته ولی بر میزان مهاجرت روستاییان تأثیر منفی و معنی دار داشته است. با توجه به نقش مثبت دفاتر فاوا در روستاهای مورد مطالعه پیشنهاد می شود حمایت های لازم از این مراکز چه توسط سازمان های دولتی و چه غیر دولتی به نحو مقتضی اعمال گردد. برای این منظور پیشنهاد می شود دولت از طریق یک نظام آموزشی و مشاوره های قوی بسترهای لازم برای تقویت این مراکز را در روستاها فراهم نماید.
تأثیرات بالقوه تغییر اقلیم در توریسم سواحل جنوبی ایران بر پایه طرح اطلاعات اقلیمی گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توریسم و تفریح، عوامل مهم اقتصادی است که به طور مستقیم با هوا و آب و هوای مقصد خاص ارتباط دارد. آب و هوا، منبع مهمی برای گردشگری و عنصری به همان اندازه مهم است که باید در اهداف گردشگری گنجانده شود. در این بررسی، تأثیرات بالقوه تغییر اقلیم بر پایه طرح اطلاعات اقلیمی گردشگری (CTIS) در نواحی سواحل جنوبی ایران بررسی شده است. برای این منظور، از اطلاعات اقلیمی 24ایستگاه آب و هواشناسی کرانه های جنوبی ایران در دوره 2008-1979 (30سال) به همراه اطلاعات مکانی و فردی استفاده شده است. با بهره گیری از مدل های نرم افزاریRayMan 1.2 و CTIS جنبه های حرارتی، فیزیکی و زیباشناختی طرح اطلاعات اقلیمی گردشگری محاسبه شده است. سپس با برازش آزمون ناپارامتریک من- کندال به سری های زمانی پارامترهای هواشناسی طرح اطلاعات اقلیمی گردشگری، تغییرپذیری زمانی و مکانی شرایط آسایش اقلیمی بررسی شده است. نتایج این بررسی نشان داد، دوره های مطلوب گردشگری از لحاظ جنبه های حرارتی، فیزیکی و زیباشناختی در سواحل خلیج فارس ماه های مارس و نوامبر در سواحل دریای عمان ماه های ژانویه، فوریه و دسامبر است. پارامترهای جنبه حرارتی و فیزیکی از لحاظ زمانی و مکانی در محدوده مورد مطالعه نوسان دارد. روند افزایشی معنادار روزهای شرجی (جنبه فیزیکی) و تنش گرما (جنبه حرارتی) و روند کاهشی معنادار مقبولیت حرارتی (جنبه حرارتی) در کرانه های دریای عمان، سبب کاهش دوره زمانی مطلوب گردشگری در آینده می شود. در سواحل خلیج فارس، شرایط به گونه ای دیگر است؛ روند افزایشی شرایط مقبولیت حرارتی در ماه های مارس و نوامبر، روند کاهشی تنش سرما و گرما (جنبه حرارتی) به همراه روند کاهشی پارامترهای نامطلوب جنبه فیزیکی مانند شرجی، انتظار افزایش دوره زمانی مطلوب گردشگری در ماه های مارس و نوامبر است. دوره مطلوب گردشگری در سواحل خلیج فارس، از سواحل دریای عمان محدودتر است. با وجود این، تفاوت زمانی دوره های مطلوب گردشگری در سواحل دریای عمان و خلیج فارس برای برنامه ریزی و مدیریت گردشگری بسیار مفید است. آگاهی از نوسانات زمانی دوره های مطلوب گردشگری در توسعه برنامه های گردشگری آینده، تأثیر گذار است.
مطالعه شاخص های CP،ET و TCI بر ارزیابی آسایش انسان (مطالعه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایشاقلیمییکیازمهمترینعواملمؤثردرزندگیانساناستوشناختشرایطزمانیومکانیاینمسئلهنقشاثرگذاریدربرنامه ریزی برایرفاهوپیشرفتجامعهانسانیدارد.هدفازاینمطالعهبررسیشاخص هایزیستاقلیمیبرارزیابیآسایشانساندراستانخوزستانمی باشد.پژوهشحاضرازنظرروشتحقیقتوصیفی-تحلیلیوازنظرهدفکاربردیاست.دراینتحقیق،بهمنظورارزیابیشرایطاقلیمآسایشبااستفادهازشاخص هایبیوکلیماییبیکر(CP)،دمایمؤثر(ET)واقلیمگردشگری(TCI)وداده هایاقلیمیطیدورهآماری20ساله(1392-1372)شرایطآسایشیدرمناطقمختلفاستانخوزستانتجزیهوتحلیلگردید.درنهایتپسازمحاسبهضرایبشاخص هایزیستاقلیمی،براینشاندادنبهترتغییراتضریبآسایشحرارتیدراستانخوزستانپهنهبندیهریکازشاخص هابهوسیلهنرمافزارGISصورتگرفت.بررسیشاخص هایزیستاقلیمینشاندادکهاستانخوزستاندرطولسالباداشتنتنوعبیوکلیمایی،ازشرایطبسیارگرمتابسیارخنکبرخورداراست.اواخربهاروطولتابستانازمحدودهآسایشبیوکلیماییخارجاست،ولیدرفصولپاییز،زمستانونیمهاولفروردینماهباتوجهبهبرودتهوا،شرایطآسایشبهتریبراستانحاکماست.
ارزیابی شهرستان های استان لرستان از نظر شاخص های توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان لرستان با وجود پتانسیل های فراوانی که در زمینه گردشگری دارد، تا به حال نتوانسته است سهم مناسبی در بازار گردشگری به دست آورد؛ با این اوصاف پژوهش حاضر با هدف تحلیل سطح بهره مندی شهرستان های استان لرستان، از نظر شاخص های توسعه گردشگری که شامل 10 شاخص برای 9 شهرستان استان می باشند پرداخته است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل مکانی تاکسونومی عددی استفاده شده است، سپس با استفاده از map Arc نقشه توزیع فضایی شاخص های توسعه گردشگری در سطح شهرستان های استان ترسیم و به تحلیل توزیع فضایی و سطح بهره مندی زیرساخت های گردشگری در استان پرداخته شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که شهرستان های خرم آباد و بروجرد برخوردارترین و شهرستان های الیگودرز، کوهدشت، دورود، پلدختر، دلفان، ازنا و سلسله از نظر شاخص های توسعه گردشکری، به ترتیب در رتبه های سوم تا نهم قرار دارند.
تحلیلی بر نقش قومیت (اکراد) در سازمان میادین شهرداری تهران با توجه به تحولات خاورمیانه (با تاکید بر واگرایی و امنیت غذایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جایگاه و اهمیت سازمان میادین شهرداری تهران با عرضه روزانه بیش از 2000 تن مواد غذایی به 500 هزار مشتری به عنوان بزرگترین شبکه عرضه محصولات کشاورزی و مواد غذایی و متولی مایحتاج اساسی مردم تهران با بکارگیری اقوام (اکراد) با پیشینه سیاسی با توجه به تحولات خاورمیانه و خط مشی های خشونت آمیز مانند تروریسم وتهدیدهای بیولوژیکی و غذایی، امری ضروری به نظرمی رسد. این پژوهش با روشی توصیفی– تحلیلی بوده و گردآوری داده ها نیز برمبنای روش کتابخانه ای و اینترنتی می باشد. هدف این پژوهش بررسی اهمیت سازمان میادین و نقش فراوانی اکراد در آن با آگاهی از تحولات منطقه می باشد، با این فرض که این فراوانی، بدون توجه به شاخص هایی مانند پیشینه های سیاسی (حزب کومله، حزب دموکرات، پژاک)، عدم تجانس فرهنگی، محرومیت های اقتصادی، بحران های قومی، سیاست های چالش برانگیز کشورهای خاور میانه، تحریک اقوام و تهدید از سوی دشمنان منطقه ای و فرا منطقه ای جهت استقلال طلبی و واگرایی، بی برنامگی و رفتارهای سلیقه ای داخلی، درکنار اهمیت ژئوپلیتیکی کشور و...، نیازمند بازنگری می باشد. چرا که می تواند تمامیت ارضی، انسجام و امنیت ملی را مورد هدف قرار دهد. اگرچه این اقوام در طول تاریخ با تکیه بر عناصر پایدار همگرایی قومی، حافظ مرزها و تداوم دهنده ی هویت کشور بوده است. بنابراین تدوین یک استراتژى راهبردی و توجه به عوامل اجتماعى فرهنگى و اشتراکات قومی، توسعه منطقه و تلاش جهت فقرزدایى درکنارراهکارهاى سیاسى و امنیتى کارگشا خواهد بود
تحولات ساختار کالبدی- فضایی شهر یزد و عوامل مؤثر بر آن
حوزههای تخصصی:
ساختار کالبدی یک شهر می تواند از عوامل بسیاری از قبیل عوامل محیطی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، جریان ها و مکاتب فکری حاکم و الگوهای شهرنشینی جهان تأثیرپذیر باشد. ساختار کالبدی-فضایی شهر برآیند تمام نیروهایی است که باعث به وجود آمدن و شکل گیری یک سکونتگاه می شود و دارای نمود عینی و ذهنی هست. رشد و توسعه شهرها، براثر حوادث مختلف در تمام ادوار تاریخی، دارای افول و صعود بوده است. امروزه آگاهی از ساختار فضایی شهر و دلایلی که در دوره های مختلف بر چگونگی گسترش فضایی آن حاکم بوده، برای کنترل گسترش آن ضرورت دارد و یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و طراحان شهری است. ساختار کالبدی- فضایی شهر یزد که در طول دوره های تاریخی به تبعیت از ویژگی های اقلیمی، اجتماعی، اقتصادی و مکاتب فکری زمان خود به طور بطئی شکل گرفته بود، از سال 1300 شمسی به بعد به دلایل متعدد دچار تحول و دگرگونی گردید و در پی آن مسائل و مشکلات مختلفی در نظام شهری رخ داده است. به طوری که شهر یزد در زمان قدیم با داشتن الگوی فشرده از مزایای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی این الگو بهره می برد، اما به موازات توسعه و گسترش شهر به تدریج از این الگو فاصله گرفت. مقاله حاضر باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر ساختار کالبدی-فضایی شهرها بر آن است تا با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و تاریخی و بهره گیری از تجزیه وتحلیل کیفیِ توصیفی، به شناخت و تحلیل روند تاریخی گسترش شهر یزد و تعیین عوامل مؤثر بر آن درگذر زمان بپردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در ابتدا عوامل طبیعی به خصوص شرایط اقلیمی ازجمله تأثیرگذارترین عوامل بر نحوه رشد و توسعه شهر یزد بوده، اما در دوره های بعدی عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و به خصوص جریان های حاکم فکری تأثیر بسزایی در تغییرات ساختار کالبدی- فضایی این شهر داشته اند.
بررسی نقش و عملکرد شهر قورچی باشی به عنوان مدلی از UFRD در توسعه روستاهای پیرامون (مطالعه موردی: دهستان چهار چشمه)
حوزههای تخصصی:
شهر قورچی باشی در شهرستان خمین از روستاهایی بوده که در سال 1382 تبدیل به شهر شده است. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش و عملکرد این شهر به عنوان یک مکان مرکزی جدید در توسعه روستاهای پیرامون آن انجام گرفته است. به این منظور 35 متغیر در قالب 6 عملکرد در نظر گرفته شده و با بهره گیری از روش تحلیل گراف به بررسی و مقایسه جریانات و روابط موجود در سطح منطقه در دو مقطع قبل و بعد از شهر شدن قورچی باشی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش گردآوری اطلاعات روش اسنادی و میدانی است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که شهر قورچی باشی نتوانسته آن گونه که راندینلی انتظار دارد، به عنوان یک مکان مرکزی نقش کلیدی در خدمات رسانی به نواحی پیرامون خود ایفا نماید و به تبع آن نتوانسته موجب کاهش وابستگی نواحی روستایی پیرامون به مرکز شهرستان گردد.
ارزیابی عوامل اثرگذار در بهبود عملکرد شرکت های تعاونی تولید روستایی در شهرستان سوادکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
577 - 590
حوزههای تخصصی:
توجه به تعاونی های تولید روستایی می تواند نقش بسیار مؤثری در اقتصاد هر روستا و پیرو آن اقتصاد بخش کشاورزی در کشور داشته باشد. برپایی چنین تشکل هایی در دنیای امروز جایگاه ویژه ای در اقتصاد جهانی دارد. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی عوامل مؤثر در افزایش عملکرد شرکت های تعاونی روستایی شهرستان سوادکوه در استان مازندران است. روش تحقیق حاضر پیمایشی است که برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه محقق ساخت استفاده شد. متخصصان، روایی سؤالات آن را تأیید کرده اند و پایایی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف محاسبه شد که میزان آن به طور متوسط 87/0 به دست آمد. جامعه آماری تحقیق دو گروه شامل اعضا و ارکان مدیریتی شرکت های تعاونی روستایی به ترتیب 10257 و 65 نفر بوده اند. از بین آن ها ابتدا با استفاده از جدول کرجسی مورگان حجم نمونه ها به ترتیب 373 و 56 تن تعیین شد. با استفاده از روش نمونه گیری انتساب متناسب و تصادفی نمونه های مدنظر انتخاب شدند. در تجزیه وتحلیل داده ها از ضرایب همبستگی اسپیرمن و پیرسون همچنین از روش رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام استفاده شده است. بر اساس یافته ها، شناخت وظایف و اهداف های تعاونی، همدلی بین اعضا و ارکان مدیریتی تعاونی روستایی، حمایت ها و مساعدت های اداره تعاون استان، ارتباط تعاونی روستایی با سازمان های مرتبط، اتحادیه های قوی تعاونی روستایی در منطقه، مشارکت پذیری بین اعضا و حمایت های قانونی دولت، اثر مثبتی بر عملکرد تعاونی های روستایی شهرستان سوادکوه دارند.
تحلیل فضایی کاربری های چندمنظوره در شهر با رویکرد پدافند غیرعامل (مورد مطالعه: کاربری مذهبی شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها با توجه به حجم بالای سرمایه گذاری و استقرار بسیاری از تأسیسات و ابزارهای اقتصادی و از همه مهم تر جمعیت زیادی که در آن ها ساکن هستند، همواره در معرض تهدیدات و خطرات متعددی هستند؛ چه این خطرات طبیعی همچون سیل و زلزله و چه غیرطبیعی همچون جنگ ها و حملات تروریستی و غیره باشند، چاره ای جز اعمال ملاحظات دفاعی و امنیتی و اتخاذ تدابیر لازم در طرح های شهری با استفاده از فضاهای چندعملکردی و چندمنظوره نیست. ملاحظات دفاعی و امنیتی می تواند نقش اساسی و تأثیرات قابل توجهی در کاهش آسیب پذیری ساکنان شهری در برابر تهدیدات داشته باشد که شهر میاندوآب نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین، بررسی هم افزایی تهدیدات و افزایش آسیب ها و خطرات در زمان بحران های نظامی، از اهمیت خاصی برخوردار است. ازاین رو، این تحقیق با هدف بررسی نقش آفرینی کاربری مذهبی (مساجد، حسینیه ها و تکایا) در پدافند غیرعامل شهری انجام گرفته است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و از ابزارهای نزدیک ترین همسایگی و تحلیل شبکه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که نحوه توزیع این کاربری ها در سطح شهر تصادفی است. همچنین، نتایج روش تحلیل شبکه نیز نشان دهنده دسترسی بیشتر ساکنان شهر به این کاربری ها است، درحالی که نتایج بررسی میزان سرانه های مذهبی نشان داد که میزان سرانه مذهبی شهر با توجه به میزان پیشنهادی طرح جامع و همچنین، استانداردهای موجود مطابقت ندارد و با وجود دسترسی مناسب به این کاربری از استفاده از آن محروم هستند.
بررسی عوامل موثر بر افزایش مشارکت اجتماعی با تأکید بر احساس تعلق محله ای (مطالعه موردی: نورآباد دلفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی با تاکید بر احساس تعلق محله ای در شهر نورآباد دلفان انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه برآورد شد. روش انتخاب نمونه ها به استناد به طرح جامع سال1390 شهر نورآباد که این شهر را به 3 ناحیه و 14 محله تقسیم کرده، از هر ناحیه 2 محله و جمعاً 6 محله به صورت تصادفی ساده بوده است. پرسشنامه ها به صورت مساوی بین این محلات تقسیم شد. پس از جمع آوری اطلاعات، اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین متغیرهای زمینه ای شامل (جنسیت، سن، تحصیلات، شغل، میزان درآمد، مدت زمان سکونت در محله) با آمادگی برای مشارکت رابطه معنادار وجود دارد. به این صورت که تحصیلات بالاتر افراد برابر است با درک بالاتر افراد از مزایای مشارکت و پایگاه شغلی بهتر برابر است با انگیزه بالاتر افراد در فرآیند مشارکت، میزان درآمد بالاتر برابر است با قدرت مانور بیشتر افراد در فرآیند مشارکت و سال های سکونت بیشتر برابر است با احساس هویت محله ای بیشتر و آمادگی بالاتر برای مشارکت، و هم چنین بین متغیرهای اصلی پژوهش (احساس تعلق محله ای، احساس امنیت محله ای) با آمادگی برای مشارکت رابطه معنادار وجود داشت و حس تعلق به محله موجب مسئولیت پذیری افراد و در نهایت آمادگی برای فعالیت های مشارکتی می شود.
تحلیل انطباق پذیری کتاب خانه های آستان قدس رضوی در مشهد با معیارهای مرکزیت و سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت انطباق توزیع مکانی کتاب خانه های آستان قدس رضوی در مشهد با دو معیار مرکزیت و سازگاری است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر گردآوری داده ها به روش پیمایشی و میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش 17 باب کتاب خانه های وابسته آستان قدس رضوی در مشهد است. پس از تشکیل پایگاه داده ای در محیط ساج لایه های اطلاعاتی زیرمجموعه های معیار مرکزیت و سازگاری جداگانه تهیه و پس از تلفیق نقشه های به دست آمده از معیارها در محیط ساج، وضعیت موجود کتاب خانه ها بررسی شده است. با بررسی میزان انطباق موقعیت مکانی کتاب خانه های آستان قدس مشخص شد این کتاب خانه ها اگرچه از نظر مطابقت با عامل سازگاری (کاملاً سازگار 42%) وضعیت نسبتاً خوبی دارند؛ اما از نظر مطابقت با معیار مرکزیت (کاملاً مناسب 24%) وضعیت نسبتاً نامطلوبی دارند. با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود تأسیس کتاب خانه های جدید براساس نظر کارشناسی سازمان کتاب خانه ها مکان یابی، مصوب و اجرایی شود.
ارائه مدل توسعه یافته فرا ابتکاری مبتنی بر الگوریتم ژنتیک چندهدفه جهت مدل سازی تغییر بهینه کاربری اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی کاربری اراضی توسط بشر در حال تغییر مداوم است. با توجه به پیچیدگی ها و فضای گسترده جواب در تغییر کاربری، وجود اهداف مختلف و متناقض و درنهایت داشتن قیود مختلف، لزوم استفاده از الگوریتم فرا ابتکاری ژنتیک در حل این مسائل را دوچندان کرده است. در تحقیق حاضر مدلی برای بهینه سازی تغییر کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم ژنتیک(GA) در بخشی از حوضه طالقان، با اهداف بیشینه کردن سود اقتصادی, سازگاری کاربری ها و کمینه کردن سختی تغییر کاربری ارائه می شود. بهینه سازی با در نظر گرفتن یک سری محدودیت ها در تغییر کاربری انجام شده است. در این تحقیق ابتدا داده های لازم توسط توابع و تحلیل های مکانی سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه و سپس فاکتورهای مؤثر در تابع هدف، با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و درنهایت تغییر کاربری با استفاده از الگوریتم ژنتیک به گونه ای انتخاب شده که تابع هدف نهایی بهینه شود. نتایج نشان می دهد که الگوهای کاربری پیشنهادشده در این مدل می تواند سطح منفعت اقتصادی منطقه را در حدود 48 درصد افزایش دهد؛ با این توضیح که تمامی الگوها تا حد امکان دارای سازگاری بالا و دشواری تغییر اندک هستند .
تحلیل رابطه ناپایداری منابع آب کشاورزی و توسعه روستایی (مطالعة موردی: سکونت گاه های روستایی پایین دست حوضه زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به دنبال وقوع ناپایداری اقلیمی در دهه ۱۳۸۰ و افزایش بارگذاری بر رودخانه به مرور زمان، در سال های اخیر پدیده ناپایداری منابع آب کشاورزی و یا خشک سالی رخ داده است. وقوع ناپایداری منابع آب کشاورزی آثاری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و غیره به ویژه در سکونت گاه-های روستایی به همراه داشته است. در این پژوهش، رابطه ناپایداری منابع آب کشاورزی (خشک سالی) و توسعه روستایی در سکونت گاه های روستایی بخش پایین دست رودخانه زاینده رود (شرق اصفهان) مورد بررسی قرار گرفته است.
روش: روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش کمّی می باشد. براساس فرمول کوکران تعداد پرسش نامه ها از تعداد ۳۳۱۵۳ خانوار روستایی ۳۸۰ نفر برآورد شده که طی تحقیق و براساس محدودیت ها و حذف پرسش نامه های نادرست، تعداد نمونه ها به ۳۲۳ مورد رسید. حجم سکونت گاه های نمونه نیز ۲۵ روستا برآورد شده است. شاخص های اقتصادی، اجتماعی و محیطی در منطقه مورد مطالعه در زمان حاضر نسبت به پیش از وقوع خشک سالی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، در نرم افزار SPSS میانگین شاخص های سه گانه پژوهش (اقتصادی، اجتماعی و محیطی) مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج جهت سنجش معناداری در آزمون t مستقل تک نمونه ای بررسی شده و در نهایت، با آزمون ANOVA تفاوت معناداری تأثیر خشک سالی در دهستان های مختلف مورد مقایسه قرار گرفته است.
یافته ها: بر پایه نتایج پژوهش و تحلیل پرسش نامه، میانگین مجموع پیامدهای محیطی ناشی از ناپایداری منابع آب ۲۴/۴ بوده، در بعد اقتصادی ۲۳/۴ و در بعد اجتماعی نیز عدد ۰۲/۴ به دست آمده است. بر این اساس، پس از وقوع کم آبی یا خشک سالی، محیط طبیعی و انسانی تحت تأثیر قرار گرفته و توسعه روستایی در ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی در محدوده پایین دست رودخانه با اختلال مواجه شده و مسائلی چون کاهش سطح زیرکشت کشاورزی، کاهش درآمد، نشست زمین، فقر، بیکاری، مهاجرت و پیامدهای زیست محیطی و غیره را به دنبال داشته است.
تحلیل آسیب پذیری خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان دنا: کاربرد چارچوب معیشت پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری یکی از مفاهیم اساسی در رویکرد معیشت پایدار است که بر اساس وجود زمینه های آسیب رسان (تکانه ها، روند ها و فصلی بودن) به دنبال کاهش فقر در جامعه روستایی است. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناسایی وضعیت آسیب پذیری خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان دنا بوده است. جامعه آماری تحقیق 2500 سرپرست خانوارهای روستایی ساکن در 38 روستا بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 300 خانوار از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه ساختارمند و محقق ساخته بود. روایی ابزار تحقیق با استفاده از پانل متخصصان تایید شد. همچنین پایایی ابزار تحقیق با انجام پیش آزمون در خارج از منطقه مورد مطالعه و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (903/0-914/0) مورد تأیید قرار گرفت. در تحلیل یافته ها از فاصله انحراف معیار از میانگین بهره گرفته شد. نتایج نشان داد به طور کلی آسیب پذیری بیش از 40 درصد پاسخگویان در حد متوسط، آسیب پذیری حدود 25 درصد پاسخگویان در حد زیاد، آسیب پذیری حدود 15 درصد پاسخگویان در حد بسیار زیاد و در نهایت آسیب پذیری حدود 10 درصد پاسخگویان در حد بسیار کم بوده است. به منظور کاهش آسیب پذیری خانوارهای روستایی، تعیین قیمت تضمینی برای محصولات کشاورزی توسط سازمان جهاد کشاورزی و نیز تدوین الگوی کشت در منطقه توسط کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی پیشنهاد می گردد.