فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: حکمروایی خوب شهری به عنوان رویکردی از نظام تصمیم گیری و اداره امور شهری تلقی می شودو نهاد مدیریت شهری که در ایران از دو سازمان شهرداری و شورای شهر تشکیل شده است، می تواند یکی از بهترین ساز و کارها، برای تحقق حکمرانی خوب شهری باشد. بررسی برابری در توزیع فضایی خدمات و امکانات شهری از مهم ترین عناوین در مطالعات شهری به شمار می آید. هدف دراین پژوهش، سنجش توزیع فضایی خدمات عمومی شهرکرمان باتأکید برحکمروایی خوب شهری درراستای دست یابی به توسعه پایدار می باشد. مدل های جدید تحلیل فضایی از جمله تحلیل حریم و تکنیک های خود همبستگی فضایی توانسته اند، مسأله ی دسترسی به خدمات شهری را نه تنها برای یک نوع خدمت خاص بلکه برای تعداد زیادی از خدمات تحلیل نمایند و چگونگی پراکنش فضایی خدمات (تمرکز و تفرق) و دسترسی شهروندان و در نهایت عدالت فضایی شهری را تبیین نمایند. روش: روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی می باشد. با استفاده از نرم افزار Geoda به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداختهشد. یافته ها: در سطح شهر کرمان، مناطق 2 و 3 با دارا بودن 29 کاربری اداری بیشترین سهم را دارا می باشند و این در حالی است که 95 کاربری سهمی کمتر از 25 درصد و 25 تا 50 درصد از اراضی اداری را به خود اختصاص داده اند .همچنین این مناطق بیشترین تعداد کاربری اراضی آموزشی با 22 کاربری عمده را در بر گرفته اند در حالیکه که 149 کاربری آموزشی سهمی کمتر از 25 درصد را این خدمات به خود اختصاص داده اند. نتایج: نتایج نشان می دهد که خدمات متناسب با جمعیت در مناطق شهریک رمان توزیع نشده اند و دسترسی شهروندان به خدمات عمومی شهری برابر نیست. نواحی مرکز شهر از دسترسی مطلوبی به خدمات برخوردارند و نواحی پیرامونی از دسترسی ضعیفی برخوردار هستند. تمرکز خدمات شهری در شهر کرمان از مدل مرکز – پیرامون تبعیت می کند به این معنی که هر چه از مرکز شهر به سمت نواحی پیرامونی حرکت می کنیم از توزیع خدمات کاسته می شود. نواحی دارای تراکم جمعیتی بالا از تراکم بالای خدمات نیز برخوردار می باشند و در نواحی با تراکم کم جمعیتی نیز تراکم تسهیلات پایین مشاهده شده است.
بازشناسی محرک های توسعه مجدد محله های شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
489 - 510
حوزههای تخصصی:
این مقاله پروژه ها و پردازه های محرک توسعه در محله های منطقه ۱۲ تهران را بازشناسی کرده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن ۵۰ نفر خبرگان علمی و اجرایی است که تمام جامعه به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. داده ها به روش اسنادی تهیه شده و با استفاده از روش های سوات، ضرایب رگرسیون و تحلیل واریانس پردازش شده است. یافته ها نشان می دهد محله ها عموماً دارای کمبود خدماتی و مسائل کالبدی، اقتصادی و زیست محیطی هستند. نتایج تحلیل سوات نیز حاکی از افزایش میانگین نقاط ضعف و کمبود فرصت هاست. اولویت نخست اقدامات زمینه ساز برای ایجاد انگیزه سرمایه گذاری و مشارکت توسعه دهنده هاست (جریان سازی) که احیای بناهای مخروبه، بدنه سازی بافت، مناسب سازی معابر و ایجاد فضای سبز از پروژه های شاخص آن به شمار می رود. توانمندسازی جامعه محلی (نهادسازی) دیگر محرک اولویت دار توسعه است که باید به کمک پروژه های اشتغال زا، کارآفرین و بازآفرین اقتصادی انجام شود. در چارچوب محرک های توسعه، باید فرایند بازیافت زمین، توسعه مجدد و تغییر کاربری را برای تأمین فضاهای فعالیتی و هم زمان توزیع موزون خدمات و فرصت ها به کار گرفت؛ از این رو محله های ارگ، بازار و پامنار، کوثر، قیام، امام زاده یحیی و تختی در اولویت این اقدام قرار دارند.
ارائه الگوی کاربردی گردشگری هوشمند در مناطق شهری مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
127 - 141
حوزههای تخصصی:
گردشگری هوشمند، نسل جدیدی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای پیش بینی و پاسخگویی مناسب به نیازهای فردی گردشگران و استفاده مؤثر از منابع گردشگری در مقصد (ها) گردشگری، به اشتراک گذاری عمومی اطلاعات و تجربه گردشگری و ترویج یکپارچگی منابع اجتماعی است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدل بومی گردشگری هوشمند و اثر آن بر رضایت گردشگر و هم آفرینی گردشگر است. برای انجام کار از روش طرح تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شده است. در مرحله پژوهش کیفی، هدف بنیادی و در بخش کمّی، هدف کاربردی است. برای گردآوری داده ها در مرحله کیفی از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و با انجام مصاحبه با پانزده نفر از خبرگان حوزه گردشگری، تعداد نوزده مقوله اصلی شناسایی و در قالب شش بعد ساختاردهی شد. در مرحله کمّی از پرسشنامه آنلاین محقق ساخته در جامعه ای از ورودی گردشگران داخلی و خارجی به شهر اصفهان با حجم نمونه 384 نفر اطلاعات جمع آوری شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss 22 و Smart pls 2.0 کمک گرفته شد. نتایج حاکی از مناسب بودن تمامی موارد به جز عوامل طبیعی بود که جزو عوامل سازنده عوامل زمینه ای نمی باشد. همچنین، آزمون فرضیه ها، نتایج نشان می دهد که گردشگری هوشمند بر رضایت گردشگر و هم آفرینی گردشگر اثر مثبت دارد.
شناسایی و تحلیل پیشران های مؤثر بر جذب گردشگران به باغ های تاریخی طبیعی ایران مطالعه موردی: باغ تاریخی چشمه بلقیس شهر چرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
107 - 125
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر گردشگری و عوامل موثر بر جذب گردشگران در حوزه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد جغرافیایی به این مقوله با در نظر گرفتن همه ابعاد به نتایج تحقیق جامعیت می بخشد. در این مقاله مؤلفه های مؤثر بر جذب گردشگران به باغ های تاریخی طبیعی ایران در باغ تاریخی چشمه بلقیس شهر چرام مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفته است. گردآوری داده های تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 65 گویه صورت گرفته است. جامعه نمونه تحقیق گردشگران ورودی به باغ تاریخی تفریحی چشمه بلقیس در شهرستان چرام به تعداد 301 نفر بوده است. برای انجام تحلیل های آماری نظیر آزمون تی، تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری و پاسخ به سوالات پژوهش از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از بین شش عامل شناسایی شده عامل اقتصادی با بالاترین اثر، 93/۱3 درصد واریانس بهبود وضعیت گردشگری در باغ تاریخی تفریحی چشمه بلقیس را تبیین می نماید که این امر نشانگر اهمیت و ارزش عامل اول نسبت به عامل های بعدی است. عاملهای مبلمان فضای باغ تاریخی تفریحی چشمه بلقیس، اطلاع رسانی و تبلیغات، دسترسی و حمل و نقل، امکانات و خدمات، کیفیت محیطی و موقعیت با درصدهای تبیین59/11، 83/۱0، 01/8، 87/7، 14/6 و89/4 در جذب گردشگر و بهبود وضعیت گردشگری در باغ تاریخی تفریحی چشمه بلقیش اثر داشته اند. همچنین نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری با بار عاملی 71/0 اثر مطلوبیت جاذبه گردشگری باغ تاریخی تفریحی چشمه بلقیس بر وفاداری گردشگران را مورد تأیید قرار می دهد.
واکاوی ظرفیت برندسازی شهری و عناصر برند در مقصد گردشگری مبتنی بر رویکرد هویت مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
143 - 159
حوزههای تخصصی:
هرگاه مقصدها و پروژه های تفریحی عظیم صنعت گردشگری، در سطح بین المللی جهت افزایش جذب گردشگران، سرمایه گذاری های کلان، توسعه اقتصادی و شهری خود با یکدیگر در حال رقابت تنگاتنگ هستند، مفهوم برند سازی شهری در عرصه گردشگری مطرح می گردد. این مفهوم، امکان ایجاد تصویر و ادراک مؤثر در ذهن گردشگران نسبت به ویژگی های منحصربه فرد و متمایز نسبت به هر مقصد را فراهم می کند و این ایجاد تمایز به وسیله برند سازی، به منظور ترغیب گردشگر برای پرداخت هزینه بیشتر در آن منطقه و افزایش استاندارد زندگی شهری، اعمال می شود. در بین شهرها و مناطق مختلف کشور ایران، شهر یزد، به عنوان یک تمدن شهری دیرینه که به ثبت سازمان جهانی یونسکو رسیده است، درزمینه برند شهری در سطح کشور و جهان به حد کافی موفق نبوده است و در تبدیل و توسعه ظرفیت های بالقوه خود به عنوان یک مقصد بالفعل دارای هویت برند متمایز، اهمال نموده است؛ بنابراین هدف عمده پژوهش حاضر، بررسی ظرفیت تبدیل شهر یزد به یک برند شهری درزمینه گردشگری؛ با رویکرد مبتنی بر هویت و با استفاده از عناصر نمادین برند (نماد، شعار و برند سازی) و مؤلفه های گردشگری شهری (فرهنگ، هویت و تصویر مقصد) می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، از نوع کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی گردشگران داخلی ورودی به شهر یزد در پاییز 1398 بودند که با روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس، 265 نفر به عنوان نمونه پژوهش (137 نفر مرد و 128 نفر زن) انتخاب شدند. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزارها، داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی میانگین، انحراف استاندارد و ضریب همبستگی پیرسون و نیز مدل معادلات ساختاری و رگرسیون چندگانه برای تأیید روابط فرضی تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان داد که فرهنگ مقصد و تصویر مقصد پیش بینی کننده معنادار هرکدام از عناصر برند شامل (نماد، شعار و برند سازی) هستند اما هویت مقصد (با ضریب رگرسیون منفی)، پیش بینی کننده معنادار هیچ یک از عناصر برند (نماد، شعار و برند سازی) نیست. همچنین در مدل نهایی، مؤلفه های گردشگری شهری، بر عناصر برند اثر مستقیم و معنادار دارند.
سامانه پارکینگ یاب شهروندمحور مبتنی بر تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره مکان آگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1493 - 1509
حوزههای تخصصی:
مشکل پارکینگ یکی از موضوعات مهم در زندگی شهری است؛ زیرا بسیاری از شهروندان مقدار زیادی از انرژی و زمان خود را برای یافتن پارکینگ مناسب از دست می دهند. علاوه بر این، افزایش مصرف سوخت، حجم ترافیک، و رانندگی های غیرضروری مشکلات اجتماعی، اقتصادی، و زیست محیطی فراوانی برای شهروندان به وجود می آورد. در همین راستا، در این مقاله یک سامانه شهروندمحور مبتنی بر تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره مکان آگاه و GISبرای جست وجو و مسیریابی پارکینگ ها ارائه شده است. این برنامه کاربردی از سه بخش اصلی تشکیل شده که شامل دو بخش مدیریت پارکینگ محلی و مدیریت جامع پارکینگ ها در بستر وب و یک بخش پارکینگ یاب مبتنی بر تلفن همراه است. بخش های کاربردی مدیریت پارکینگ محلی و مدیریت جامع پارکینگ ها اطلاعات مربوط به هر پارکینگ را جمع آوریو به بخش کاربردی پارکینگ یاب منتقل می کنند. شهروندان می توانند با تعیین اولویت معیارهای موجود در بخش پارکینگ یاب مناسب ترین پارکینگ و مسیر دست یابی به آن را دریافت کنند. از این برنامه به منظور بهبود مسیریابی جای پارکدر شهر یزد استفاده شد. در ادامه، به منظور ارزیابی برنامه، از 55 نفر از شهروندانی که از آن استفاده کرده اند نظرسنجی شد. نتایج نشان می دهد 4/36 درصد از افراد شرکت کننده بیشتر از 10 بار در ماه و بیشتر در ساعات بعد از ظهر (6/63 درصد) و روزهای تعطیل (20 درصد) از این برنامه استفاده کرده اند. همچنین، این برنامه سبب کاهش زمان جست وجو (5/54 درصد به میزان کمتر از 10 دقیقه و 4/16 درصد بیش از 15 دقیقه) و افزایش کارایی استفاده از سیستم های پارکینگ شده است.
اثرات مخاطرات اقلیمی بر فعالیت های زراعی(کشت لوبیا) روستاییان در شهرستان ازنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات اقلیمی ازجمله یخ بندان و سرمازدگی موجب ضرر و زیان به محصولات کشاورزی و اقتصاد مناطق روستایی می شود. شهرستان ازنا با میانگین تولید 20 هزار تن لوبیا رتبه نخست در استان و قطب تولید در کشور محسوب می گردد. وقوع یخ بندان های بهاره سبب آسیب رسانی به این محصول در سالیان اخیر شده است. بر این اساس هدف این تحقیق بررسی ارتباط وقوع یخ بندان های بهاره و اثرگذاری آن بر عملکرد محصول لوبیا و اقتصاد روستاییان و درنهایت ارائه مدل پیش بینی متناسب آن است. برای این منظور با استفاده از آمار 15 ساله (2018-2004) ایستگاه هواشناسی ازنا و اطلاعات سازمان جهاد کشاورزی و با بهره گیری از آزمون همبستگی خطی پیرسون، مدل K-NN و مدل شبکه عصبی مصنوعی به بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها پرداخته شد. ضریب (42درصد) همبستگی پیرسون نشان داد که بین یخ بندان بهاره و عملکرد محصول لوبیا ارتباط معناداری وجود دارد و این حاکی از اثرگذاری بالای یخ بندان و سرمازدگی بر عملکرد محصول و اقتصاد روستاییان است. همچنین در مدل سازی اثر یخ بندان و سرمازدگی بر تولید محصول، مدل شبکه عصبی نسبت به مدل K-NN پیش بینی بهتری ارائه داد. چنان که ضریب نش- سایتکلیف و RMSE به ترتیب در مدل شبکه عصبی با مقادیر(5/81%) و (0688/0) نسبت به مدل K-NN با مقادیر(4/76%) و (0785/0) رابطه صحیح تری بین مقادیر محاسباتی با مقادیر مشاهداتی نمایش می دهد. همچنین مشخص شد که محصول لوبیا به شدت به تغییرات دما و سرما حساس است و سرمازدگی در لوبیا خسارات اقتصادی زیادی را همراه داشته است. نتایج این تحقیق می تواند در برنامه ریزی و توسعه اقتصادی روستاهای شهرستان ازنا سودمند باشد.
ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی گردشگری روستایی (مورد مطالعه: استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
556 - 575
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی در گردشگری روستایی یکی اهرم های توسعه روستایی است که به عنوان راه حلی برای برخی از مسائل روستاییان همواره موردتوجه بوده است. بر این اساس، هدف این پژوهش ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی گردشگری در روستاهای استان تهران و شناخت مهم ترین عوامل مؤثر بر توسعه آن است. پژوهش از نوع پیمایشی است که با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته و ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه و جامعه آماری «صاحبان کسب وکار روستایی»، «مدیران روستایی» و «خبرگان و متخصصان» تکمیل شده است. در ارتباط با توسعه اکوسیستم کارآفرینی در گردشگری روستایی، نتایج نشان داد هر سه گروه صاحبان کسب وکار، مدیران روستایی و خبرگان، بعد اقتصادی را مهم ترین بعد دانسته و نتایج مدل تحلیل عاملی در ارزیابی مهم ترین شاخص های مؤثر بر توسعه اکوسیستم کارآفرینی در گردشگری روستایی از طریق خلاصه سازی 24 شاخص مورد بررسی به 5 عامل، مهم ترین شاخص را در توسعه اکوسیستم کارآفرینی در گردشگری روستایی، شاخص «سرمایه گذاری» تعیین می کند. سایر شاخص های عامل اول شامل مشارکت، سرمایه گذار، دسترسی (بازار یا اقتصادی)، دولتی، آگاهی و آموزشی (سیاستی) می شود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که مهم ترین لازمه تحقق توسعه کارآفرینی گردشگری در روستاهای موردمطالعه، نیاز به همکاری دو گروه سرمایه گذار (برای سرمایه گذاری و بازاریابی) و دولت (برای ارائه آموزش و افزایش آگاهی) در بستر روستاهای دارای قابلیت کارآفرینی گردشگری و مشارکت با ساکنان این روستاها است.
تحلیل مؤلفه های اجتماعی اثرگذار بر تاب آوری سکونتگاه های روستایی در مواجهه با سیلاب (موردمطالعه: روستاهای شرق استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
646 - 661
حوزههای تخصصی:
تاب آوری نقش مهمی در توانمندسازی اجتماعات روستایی در برابر مخاطره سیل دارد. از این رو تاب آوری به عنوان راهبرد مناسب در کاهش آسیب پذیری و مدیریت بحران بلایای طبیعی در کانون توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل مؤلفه های اجتماعی اثرگذار بر تاب آوری نواحی روستایی شرق استان گیلان در برابر مخاطره سیل است. هدف تحقیق کاربردی و داده ها با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع اسنادی و مطالعات میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. واحد تحلیل پژوهش سرپرستان خانوار روستایی ساکن در محدوده موردمطالعه است که با استفاده از روش کوکران 379 نفر انتخاب شده اند. در این پژوهش از آزمون T تک نمونه ای برای ارزیابی معناداری و قابلیت تعمیم نتایج و از ضریب همبستگی و روش رگرسیون جهت تحلیل داده ها و میزان اثرگذاری مؤلفه های اجتماعی بر تاب آوری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، مؤلفه مشارکت جمعی بیشترین تأثیر را در ارتقای تاب آوری جوامع روستایی نسبت به مؤلفه های وابستگی مکانی، اعتماد اجتماعی و دانش و آگاهی دارد. درنهایت سطوح تاب آوری حاصل از محدوده مطالعاتی بیانگر آن است که دهستان های اشکور سفلی و دیوشل در پایین ترین سطح تاب آوری در بعد اجتماعی و دهستان های دهگاه، دریاسر و کجید در بالاترین سطح تاب آوری در بعد اجتماعی در برابر مخاطره سیل قرار دارند.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر تاب آوری الگوی کشت فضاهای سبز شهری در مناطق گرم و خشک (مورد شناسی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد فضاهای سبز پایدار در شهرها بدون انتخاب گیاهان مناسب و تاب آور نسبت به شرایط محیطی، امکان پذیر نیست. هدف این پژوهش ارائه روشی مدوّن برای کمک به متخصصان حوزه فضای سبز شهری درجهت انتخاب گونه های گیاهی تاب آور نسبت به شرایط محیطی خاص هر منطقه است. تحقیق حاضر تلاش بر کمّی کردن پارامترهای کیفی خصوصیات گونه های گیاهی به منظور ارزیابی مقایسه ای آن ها در ارتباط با شاخص های تاب آوری را دارد؛ بنابراین درابتدا شاخص ها و زیرمؤلفه های تاب آوری گیاهان (مانند سازگاری به شرایط خاک، آب، اقلیم، آلودگی های شهری و شرایط اکولوژیک) براساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی تعیین شد. پس از آن گونه های درختی و درختچه ای موجود (غالب) و پیشنهادی مناسب برای توسعه فضای سبز شهری زاهدان براساس مطالعات مختلف و نظرات متخصصان مشخص شد. در این تحقیق از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP برای به دست آوردن وزن هریک از شاخص ها و زیرمؤلفه های تاب آوری گیاهان و همچنین از مدل TOPSIS برای رتبه بندی تاب آوری گونه های گیاهی درختی و درختچه ای بومی و پیشنهادی در ارتباط با شاخص ها و مؤلفه های تاب آوری از دیدگاه 15 کارشناس در حوزه فضای سبز و باغبانی شهری زاهدان استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه کارشناسان، مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تاب آوری گیاهان در فضاهای سبز شهری زاهدان به ترتیب اولویت، تحتِ تأثیر شاخص آب (365/0)، خاک (276/0)، اقلیم (179/0)، شرایط اکولوژیک (118/0) و آلودگی شهری (062/0) هستند. همچنین مقاومت گیاهان به کمبود آب با امتیاز 169/0، مقاومت گیاهان به شوری خاک با امتیاز 118/0، مقاومت گیاهان به شرایط تبخیر و تعرق با امتیاز 087/0، مقاومت گیاهان به عوامل نامساعد محیطی با امتیاز 070/0 و مقاومت به آلودگی آب با امتیاز 022/0 به ترتیب اولویت، به عنوان مهم ترین زیرمؤلفه های تاب آوری گیاهان در الگوی کِشت فضاهای سبز شهری زاهدان اهمیت می یابند. درنهایت رتبه بندی از میزان تاب آوری گونه های گیاهی بومی و پیشنهادی به منظور استفاده در فضای سبز شهری زاهدان صورت پذیرفت.
باززنده سازی فضا های باز اطراف رودخانه های شهری و نقش آن در کیفیت زندگی و امنیت شهروندان (مطالعه موردی: رودخانه النگدره در شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
199 - 219
حوزههای تخصصی:
رودخانه های شهری یکی از عناصر طبیعی در شهرها هستند و قابلیت هر شهر برای ایجاد فضاهای پُرجنب وجوش و موفق نظیر پارک های شهری درنظر گرفته می شوند. امروزه، از رودخانه ها به منزله یک ظرفیت بالا برای توسعه و برنامه ریزی شهری استفاده می شود.همچنین، رودخانه ها، با ایجاد فرصت های تفریحی، نظیر پارک ها، مدیریت شهری را دررسیدن به ایجاد امنیت بیشتر در فضاهای غیرقابل دفاع نزدیک می کنند؛ شکل گیری پارک ملت در کنار رودخانه النگدره در شهر گرگان یکی از این نمونه هاست. در همین راستا، مقاله حاضر با هدف ارزیابی متغیرها و شاخص های امنیت و کیفیت زندگی شهروندان در اطراف رودخانه النگدره در کنار پارک ملت شهر گرگان انجام گرفته است. این پژوهش از نظر روش توصیفی-تحلیلی و نوع آن کاربردی است. جمع آوری اطلاعات از طریق توزیع پرسش نامه در میان 384 نفر به عنوان حجم نمونه انجام شد و با استفاده از آزمون های آماری T تک نمونه ای به تجزیه و تحلیل پژوهش پرداخته شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میانگین کلی امنیت در پارک موردبررسی 95/2درصد است که نزدیک به حد متوسط قرار گرفته و شاخص های دسترسی فیزیکی، طراحی خوانا، روشنایی، امنیت فیزیکی، احساس امنیت، و آسایش محیطی در بُعد آلودگی محیطی (ایمنی، بهداشتی) با میانگین های 41/3، 07/3، 89/2، 85/2، 83/2، و 64/2 به ترتیب در وضعیت متوسط رو به پایینی قرار گرفته اند. در پایان نیز، باتوجه به یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت کیفیت زندگی و امنیت شهروندان در اطراف منطقه موردپژوهش ارائه شده است.
تحلیل عوامل کلیدی موثر برآینده بافت ناکارآمد شهری در افق 1414 (مطالعه موردی: محله اکبرآباد یزد)
حوزههای تخصصی:
بافت های ناکارآمد، پهنه هایی از فضاهای شهری است که در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده و به کانون مشکلات و نارسایی های شهری تبدیل شده است. در عصر فناوری اطلاعات و توسعه شبکه های ارتباطی که با عدم قطعیت و نوآوری بسیاری همراه است؛ نظام برنامه ریزی شهری که مبتنی بر رویکرد سیستمی بوده است از توانایی لازم جهت پاسخگویی به معضلات بافت ناکارآمد شهری برخوردار نیست. بنابراین ضروری است نسبت به تحولات آینده بافت های ناکارآمد برنامه ریزی علمی و عملی مناسب که در آینده پاسخگو باشد، صورت بگیرد. در سال های اخیر، رویکرد آینده پژوهی، به عنوان شیوه و روش شناختی با در نظر گرفتن وضعیت گذشته و حال، چشم انداز آینده را برای ما روشن می کند. این رویکرد با شناسایی عوامل موثر بر آینده این بافت ها، به ما کمک می کند که برای امور محتمل و غیرقابل پیش بینی آماده باشیم. از این رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی متغیرهای کلیدی موثر بر آینده بافت ناکارآمد و بررسی روابط بین متغیرها و نحوه اثرگذاری بر یکدیگر در افق 1414 می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل متغیرها، با توجه به ماهیت آینده پژوهی این پژوهش، از روش تحلیل اثرات متقاطع با استفاده از نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد کلیدی ترین عوامل موثر بر آینده بافت ناکارآمد محله اکبرآباد یزد در افق 1414، به ترتیب بیشترین میزان تاثیرگذاری، شامل گردشگری، نهادهای اجتماعی و مدنی، تمایل به مهاجرت، درآمد و پس انداز و جذابیت های سرمایه گذاری می باشد.
مطالعه جامعه شناختی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر عملکرد مدیریت های محلی(شوراهای اسلامی شهر و روستا - شهرداری و دهیاری) مطالعه موردی: شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابعاد مدیریت محلی و گستردگی این ابعاد، توجه به کارآمدی سازمان های عمومی در سطح محلی را ضروری ساخته است. پژوهش حاضر به مطالعه جامعه شناختی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر عملکرد مدیریت های محلی در شهرستان دماوند می پردازد. چارچوب نظری این پژوهش با استفاده از نظریه، نظریه پردازانی مانند پاتنام، پاکستون، کلمن، مورهد و گریفن و فوکویاما طراحی شد. روش پژوهش از نوع تلفیقی است که در بخش کمی پیمایشی و از نوع توصیفی، تبیینی و در بخش کیفی از مصاحبه متمرکز استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمی افراد 18 سال به بالا ساکن در شهرستان دماوند است که حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 382 نفر به دست آمد و با روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی اطلاعات جمع آوری شد و در بخش مصاحبه نیز از روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری، مصاحبه با صاحب نظران و متخصصین انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته و تکنیک مصاحبه است که پرسشنامه دارای اعتبار محتوایی صوری و مقدار آلفای کرونباخ حدود 0.809 برآورد گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری آماره های توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار spss23 انجام شد. در روش کیفی دسته بندی اطلاعات انجام شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که بین مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته تحقیق همبستگی متوسطی وجود دارد. میزان تأثیرگذاری مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر عملکرد مدیریت های محلی 52 درصد است. متغیر مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم بر متغیر وابسته (عملکرد مدیریت های محلی) تأثیرگذار است. بیشترین تأثیر متغیر روابط متقابل اجتماعی و در مرتبه بعدی مشارکت و اعتماد اجتماعی قرار دارد.
تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج با رویکرد شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
789 - 812
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق، مراکز نوآوری، خلاقیت و تبدیل ایده به ثروت و همچنین مکانی جذاب برای کارکردن و زندگی شهروندان به ویژه نسل جوان هستند. همچنین می توانند مکانی برای جذب گردشگران و توانمندسازی بخش های مختلف اقتصادی باشند. خلاقیت شهری به عنوان یک رویکرد راهبردی می تواند بر کیفیت های زیستن در شهر تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج با رویکرد شهر خلاق انجام شده که ضمن تأکید بر جنبه کاربردی بودن آن، بر مبنای الگوی پراگماتیسم (آمیخته)، با فن پیمایشی و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. شیوه جمع آوری داده ها بر مبنای پرسشنامه محقق ساخته بوده است که روایی آن براساس نظر استادان و صاحب نظران و پایایی آن براساس آلفای کرونباح با ضریب 765/0 تأیید شده است. جامعه آماری کل شهر سنندج بوده است. حجم نمونه ها براساس روش کوکران 384 نفر بوده و نمونه ها براساس روش تصادفی طبقه ای ساده با فن انتساب متناسب از میان مناطق سه گانه شهر سنندج انتخاب شده اند. همچنین نمونه های کارشناسان و متخصصان مربوط (متخصصان شهرسازی، جغرافیا، معماری، جامعه شناسان در حوزه فرهنگ و مردم شناسی، اقتصاد، موسیقی و صنایع دستی، گردشگری، ایران شناسی و ادبیات کردی)، به صورت تمام شماری به تعداد 15 نفر انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و تکنیک SWOT و برای انجام روش های ذکرشده نیز از نرم افزارهای SPSS, AMOS و ArcGIS استفاده شده است. نتیجه تحلیل معادلات ساختاری بیانگر آن است که بعد فرهنگی با بار عاملی 95/0، بیشترین تأثیرگذاری را داشته و مهم ترین بعد در برنامه ریزی راهبردی شهر خلاق شهر سنندج بوده است. به همین ترتیب، بعد اجتماعی با بار عاملی 92/0، عامل اقتصادی با بار عاملی 88/0 و درنهایت عامل مدیریتی و سیاسی با بار عاملی 83/0 در مرتبه آخر و به عنوان کم اهمیت ترین عامل مشخص شده اند. نتایج به دست آمده از برنامه ریزی راهبردی نشان می دهد، بهترین راهبردها برای برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج از منظر شهر خلاق، راهبردهای تدافعی هستند. ازجمله راهبردهای مهم این استراتژی می توان به فرهنگ سازی و جلب توجه عمومی به زیبایی و منظر شهر سنندج، سرمایه گذاری بر زیرساخت های مناسب برای ایجاد شهر خلاق و تلاش برای استفاده از شیوه های نوین و تغییر ساختارهای سازمانی سنتی اشاره کرد.
تبیین سناریوهای مسکن گروه های آسیب پذیر شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
871 - 888
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با بهره گیری از روش سناریونگاری سعی در ترسیم آینده منطقی و باورپذیر(سناریو ها) برای مسکن اقشار آسیب پذیر شده است تا از این طریق به برنامه ریزان کمک کرده باشد راهکارهای بهینه برای حل این مشکل ارائه دهند. بر همین اساس، پس از مرور مبانی نظری، مجموعه پیشران های اثرگذار در آینده کلان شهر تهران شد و براساس روش تحلیل اثرات متقاطع بررسی شد. براساس نتایج تحلیل اثرات متقاطع، چهار پیشران، وضعیت سیاست گذاری سرزمین، فقر شهری، درآمد سرانه، و رشد جمعیت جزو پیشران های کلیدی بوده اند. در این میان، نرخ رشد درآمد سرانه با توجه به اینکه به طور مستقیم بر فقر شهری اثرگذاشته و به نوعی نمایانگر آن است در قالب همان فقر شهری بیان شده است. بر این اساس، چارچوبسناریوها را سه عدم قطعیت تشکیل می دهد: 1. وضعیت فقر شهری کلان شهر تهران؛ 2. نرخ رشد جمعیت کلان شهر تهران؛ 2. نگرش های آمایش سرزمین. شیوه مدیریت سرزمین براساس سه پیشران و هشت سناریوی ممکن وجود دارد که سناریوی سوم و سناریوی هشتم به دلیل تناقض بین وقوع هم زمان تمرکززدایی از تهران و افزایش نرخ رشد جمعیت دارای ناسازگاری درونی بودند و حذف شدند. همچنین، سناریوی پنجم و هفتم به دلیل وجود تناقض بین تداوم تمرکزگرایی در تهران و کاهش نرخ رشد جمعیت دارای ناسازگاری درونی بود و از فهرست سناریوها حذف شد. بدین ترتیب،چهار سناریو باقی ماند و داستان سناریو ها برای هر کدام از سناریوها ارائه شد.
نقش مساجد در پایداری اجتماعی (نمونه موردی: مساجد شهر قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد به عنوان یک فضای شهری، همواره کارکردهای مختلفی را بر عهده داشته است؛ بطوریکه علاوه بر عبادت به عنوان مهمترین کارکرد آن، در امور فرهنگی، اجتماعی و آموزشی نیز فعال بوده است. مسجد به علت عرضه عملکردها و فعالیت های متنوع مذهبی و اجتماعی، از توانایی لازم برای تقویت تعاملات اجتماعی و گسترش شبکه های عملکردی و افزایش ظرفیت های اجتماعی برخوردار است. هدف این تحقیق، بررسی نقش مساجد در پایداری اجتماعی شهر قاین است. در این تحقیق، نقش مسجد در ارتباط با پایداری اجتماعی از منظر عدالت اجتماعی، مشارکت، آگاهی و همبستگی اجتماعی و رضایت از محله بررسی شده است. رویکرد پژوهش، کمی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر داده های کتابخانه ای و میدانی می باشد. به منظور توزیع پرسشنامه، نمونه ای به تعداد 100 نفر مورد بررسی قرار گرفت. جهت توزیع پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. تحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار spss کد گذاری گردید. از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و آزمون های آماری استنباطی از جمله آزمون تی تک نمونه ای و خی دو انجام شده است. بر اساس آزمون تی تک نمونه ای نتایج نشان می دهد که مساجد شهر قائن، در بهبود عوامل رضایت از محله، عدالت اجتماعی و مشارکت ایفای نقش می کنند؛ این در حالی است که نقش مساجد در بهبود همبستگی اجتماعی و ارتقاء آگاهی های مردم، چندان تاثیرگذار نبوده است. جهت تقویت آثار مساجد در بعد همبستگی و ارتقا آگاهی های مردم، پرر نگ تر شدن مساجد در این حوزه با توجه به اهمیت این، موضوعات پیشنهاد می شود.
معرفی رهیافت ها و استراتژی های مناسب جلب مشارکت روستاییان در اجرای طرح های منابع طبیعی به روش AHP و مدل راهبردی SWOT (موردی شناسی: روستای خرو علیا و سفلی شهرستان طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر جامعه روستایی ایران با چالش های متعددی از جمله کمبود منابع آب، بیکاری و مهاجرت مواجه است. اجرای موفق طرح های منابع طبیعی می تواند بخش زیادی از مشکلات پیشِ روی روستاییان را برطرف سازد. از طرف دیگر، اجرای موفقیت آمیز این گونه طرح ها مستلزم مشارکت حداکثری مردم محلی در سطوح مختلف آن اعم از اجرا، حفظ و نگهداری است. برای جلب مشارکت حداکثری مردم باید عوامل مؤثر بر آن شناسایی و در برنامه های اجرایی لحاظ شود. این تحقیق با هدف شناسایی رهیافت ها و استراتژی های جلب مشارکت مردمی در اجرای طرح های منابع طبیعی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل راهبردی SWOT انجام شد. معیار ها، رهیافت ها، نقاط قوّت و ضعف، فرصت ها و تهدید ها به روش دلفی تعیین و اطلاعات لازم به کمک پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج تحلیل پرسشنامه ها نشان داد که از بین سه معیار آموزش و آگاهی، اقتصادی– اجتماعی و فردی، معیار اقتصادی- اجتماعی با وزن نهایی 648/0 بیشترین تأثیر را بر جلب مشارکت و پذیرش آن در منطقه دارد و در بین شش سطح مشارکتی موجود، سطح مشارکت در اجرا با وزن نهایی 25/0 به عنوان مهم ترین و اثرگذارترین سطح مشارکت مردم است. بر اساس مدل راهبردی SWOT بهترین استراتژی مشارکتی در منطقه، بهره گیری از فرصت ها با استفاده از نقاط قوّت (اشتغال زایی پروژه ها برای ساکنان و توسعه اراضی کشاورزی آبی به ترتیب با وزن 82/0 و 78/0) است. بر این اساس استراتژی بهینه مدیریتی در رابطه با بحث مشارکت، استراتژی تهاجمی (SO) (بهره گیری از فرصت ها با استفاده از نقاط قوّت) است.
حفاظت از منظر شهری تاریخی با بهره گیری از تکنیک سطوح حفاظت بصری (VPS) (موردکاوی: منظر شهری تاریخی دروازه قرآن شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
147 - 164
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر، حفاظت از منظر شهری تاریخی در مقابل توسعه ساخت و سازهای بلند مرتبه به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات در حوزه نگهداری از میراث جهانی و ملی شهر هایی با سابقه تاریخی مطرح شده است. منظر ورودی شهر شیراز از سوی دروازه قرآن یکی از ارزشمند ترین مناظر این شهر به حساب می آید، که نه تنها از برنامه حفاظتی ویژه ای برخوردار نمی باشد، بلکه با اجرای طرح های مصوب موجود مورد تهدید جدی قرار خواهد گرفت. هدف اصلی این پژوهش آسیب شناسی منظر تاریخی دروازه قرآن، با تأکید بر تقویت دید به دو عنصر شاخص حرم شاهچراغ و علی بن حمزه می باشد. تفاوت اصلی مقاله حاضر با سایر پژوهشهای مشابه در این است که تنها به بررسی معیارهای کیفی طراحی اکتفا نشده و تلاش شده تا با به کارگیری آخرین روش های تحلیل کمی در محیط سه بعدی به بررسی دقیق موضوع پرداخته شود. روش تحقیق به کارگرفته شده به صورت آمیخته ای از روش های کمی کیفی است. در گام اول با بهره گیری از تکنیک سطوح حفاظت بصری (VPS) در نرم افزار ArcGIS و Rhino به تعیین آستانه ارتفاعی مجاز ساختمان ها در محور دید دورازه قرآن و مقایسه تطبیقی آن با طرح تفصیلی شیراز پرداخته شده و پس از آن تصاویر شبیه سازی شده دیدهای ناظر پیاده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که قوانین و ضوابط ارتفاعی طرح تفصیلی شیراز در پهنه مؤثر این منظر تاریخی به علت بی توجهی به بعد کالبدی- بصری دارای نقص جدی می باشد، به طوری که با اجرای ضوابط ارتفاعی موجود، شامل ساخت و ساز تا ارتفاع 24 متر در بخش شمالی خیابان حافظ و تا ارتفاع 5/33 متر در محل پل علی بن حمزه، دید افراد پیاده از دروازه قرآن به سمت حرم شاهچراغ و علی بن حمزه در معرض خطرات جبران ناپذیری قرار خواهد گرفت. نتایج اعمال تکنیک فوق حاکی از آن است که با کاهش ارتفاع از 1 تا 14 متر در 93 قطعه ساختمانی و نظارت شدید جهت جلوگیری از افزایش تراکم غیر مجاز در پهنه محدودی از این محور می توان موجبات صیانت کامل از این منظر شهری تاریخی برای آیندگان را فراهم نمود.
تدوین مدل مفهومی «محله بیوفیلیک» به منظور کاربست در طراحی و برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
15 - 27
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهایی که در سال های اخیر در راستای پیوند با طبیعت در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری موردتوجه بوده است، رویکرد «بایوفیلیا» است. این رویکرد حداکثری، تلفیق همه جانبه با ابعاد مختلف محیط طبیعی در شهرها را دنبال می کند اما در پژوهش های داخلی، به خصوص از خاستگاه دانش شهرسازی کمتر به آن پرداخته شده است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که شاخص های این رویکرد را در قالب یک مدل مفهومی، به منظور کاربست در طراحی و برنامه ریزی در مقیاس محله های شهری، بومی و کاربردی نماید. به این منظور، ابتدا به بررسی منابع نظری موجود به روش «مطالعات کتابخانه ای» پرداخته شد. شاخص های حاصل از این مرحله، پس از تحلیل محتوا و دسته بندی، مدل اولیه پژوهش را شکل داد. پس ازآن به منظور تکمیل و تأیید مدل، به روش «دلفی» در سه مرحله، نظرات 11 تن از اساتید معماری و شهرسازی و صاحب نظر در این باب، به کمک پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. شاخص های طراحی محله بایوفیلیک و سپس اولویت بندی آن ها به کمک مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شد. داده های حاصل از مرحله اول به کمک تحلیل محتوا و داده های حاصل از پرسشنامه با روش های توصیفی آماری مورد تحلیل قرارگرفته است. تدوین مدل محله بایوفیلیک در شش بعد «منابع طبیعی»، «محیط مصنوع»، «منظر محله»، «فعالیت ها»، «اجتماع محلی» و «مردم محله»، انجام پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد، در بعد «منابع طبیعی»؛ حفاظت از منابع طبیعی، در بعد «محیط مصنوع»؛ تلفیق کالبد با طبیعت، در بعد «فعالیت ها»؛ حمل ونقل سبز، در بعد «اجتماع محلی»؛ مشارکت مردم در حفاظت از طبیعت و در بعد «مردمی»؛ ارتباط عاطفی مردم با طبیعت، بیشترین توافق را در میان اعضای حلقه دلفی داشته اند.
بایسته های مدیریت سیاسی شهر در نظریه های انتقادی پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرها، با جمعیت فزاینده و استفاده روزافزون از منابع، از چنان پیچیدگی و مسائلی برخوردارند که توجه بسیاری از حکمرانان و سیاست ورزان را به خود جلب کرده اند. کلان شهرهای امروزی با جمعیت پُرشمار و استفاده حداکثری از منابع، چالش های پُرمناقشه ای در سپهر سیاسی کشورها پدید آورده اند. مسائل و مناسبات شهری در جغرافیا در زیرشاخه هایی چون جغرافیای شهری (در ایران با نام جغرافیا و برنامه ریزی شهری، جغرافیای سیاسی، یا ژئوپلیتیک شهری) بررسی می شود. شهر در جهان امروز گسترده ترین و پیچیده ترین فضایی است که در آن ابعاد مهم سیاست و قدرت متبلور می شود. مجموعه متعدد و متنوعی از ساختارها و نهادهای مالی- پولی و سیاسی، انجمن ها، مؤسسه ها و شرکت ها و ساخت های دولتی شهر را به یکی از فضاهای بازیگری مهم و سرنوشت ساز در کشورها تبدیل کرده است. به دلیل اهمیت مسائل و معضلات مدیریتی-سیاسی کلان شهرها، که در ابعاد کشوری نیز تبلور می یابد، پژوهش حاضر با روش توصیفی به بررسی چگونگی مدیریت سیاسی شهر از منظر نظریه پساساختارگرایی پرداخته است. نتایج نشان می دهد ساده سازی و استانداردسازی فضا در شهرها یکی از مهم ترین کاستی های مدیریت سیاسی آن محسوب می شود؛ به گونه ای که شهرها، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، از ساختار پیچیده سیاسی، اقتصادی، و محیطی قدرت محور بهچارچوب هندسی- رقابتی توسعه محور تقلیل یافته اند. در یک نمونه عینی، در کلان شهر تهران با مدیریتی هندسی-فیزیکی صرفاً به گردش سرمایه و سودآوری در فضای این شهر توجه شده است که نتیجه آن افزایش لجام گسیخته ساخت وسازها، تخریب طبیعت، انفجار جمعیت، و نیز تشدید فاصله مرکز-پیرامون است.